احمدینژاد به منطقه آمریکای لاتین سفر کرد و علاوه بر مکزیک از چند کشور دیگر از جمله نیکاراگوئه بازدید کرد. طبق روال، تیتر و اطلاعات موارد مذاکرات را هم تنظیم کردیم و برای مطالعه به او دادیم. نگاهی به دستور مذاکرات انداخت و با ناراحتی پرسید این بند ۳ دیگر چیست!؟ متکی [وزیر خارجه] به من گفت: آقای سفیر! جزییات را به ایشان توضیح دهید. گفتم: ما از حدود دو دهه قبل چند صد میلیون دلار طلب از نیکاراگوئه داریم که در سر رسیدها پرداخت نکردند، الان با توجه به بهبود اوضاع اقتصادی این کشور و مذاکراتی که من با وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی و وزیر خارجهشان داشتم آمادگی دارند در چند قسط پرداخت کنند؛ نیمی از طلب را ابتدا و مابقی را در دو سال پرداخت میکنند. احمدینژاد با عصبانیت گفت: شما با اجازهٔ چه کسی به اینها فشار آوردید که بدهیشان را پرداخت کنند؟ شما فقط سفیر هستید. مملکت ما رییسجمهور دارد. من از یک کشور انقلابی که در خط مقدم نبرد با آمریکاست، طلب وصول نمیکنم. اتفاقاً قصد دارم یک خط تسهیلات اعتباری یک میلیارد دلاری مجدد به آنها بدهم. گفتم آقای رییسجمهور من سه سال زحمت کشیدم، طلب کشور که قابل بخشش نیست. اینها توان بازپرداخت را دارند بعداً چنین فرصتی شاید پیش نیاید. احمدینژاد گفت: همینکه گفتم. بعدبا عصبانیت گفت: آقای متکی! چقدر گفتم این سفرای لیبرال و سازشکار را عوض کنید و سفیر انقلابی جایشان بگذارید. این سفیر تو به من درس سیاست میدهد. منگفتم آقای رییسجمهور! من از همین لحظه از سفارت استعفا میدهم، خودم را تا این حد پایین نمیآورم. شما هم بیاموزید اگر در مواردی خاص قرار بر بخشش یا تخفیف بدهی کشوری باشد باید دولت با ادلهی کافی لایحه به مجلس بفرستد. گفت: مجلس کیلویی چند است!؟ من انجام میدهم؛ ببین اختیار یک رییسجمهور ارزشی و انقلابی تا کجاست! احمدینژاد آن کار را انجام داد و صورتجلسه را امضا کرد. در هشت سال دولت بعد، به هر دری زدند تا برای دریافت طلب ایران از نیکاراگوئه راهی پیدا کنند نشد، تا بحث شروع میشد میگفتند این امضای رییسجمهور خودتان است. ما بدهی به شما نداریم
پ ن:از این نکبت چه خبر؟!
اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی
Collapse
به این موضوع پاسخ داده شده است.
X
X

نظر