اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

Collapse
به این موضوع پاسخ داده شده است.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • امیدازاد
    عضو فعال
    • Sep 2020
    • 3769

    #8386
    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

    در اصل توسط علیرضا۱۲۳ پست شده است View Post
    به فرض که حتی این آقا راننده اسنپ بوده...همان اول سوارش نکن...سفر رو کنسل کن برو به سلامت...فقط محجبه ها رو سوار کن....حق کتک‌ کاری نداری
    شنیدی که گفتن تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان !!
    الانم داستان اینه که هرچی اراذل اوباش هست به بهانه بحث حجاب سرشون رو کردن تو .....مردم !!که این وسط هم عقده های حقارتشون رو تسکین بدن هم اینکه تو سلسله مراتب بی شرفی یه جایی برا خودشون دست و پا کنن...و جایی خودشون رو تو این سیستم بر بدن ..

    نظر

    • afshinamin
      عضو فعال
      • Jul 2013
      • 4495

      #8387
      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

      آقای منطقی چند ماه پیش باارجاع قیمت گذاری #خودرو به شورای رقابت باعث رشد قیمت تا ۲۰۰٪ بیش از قیمت عرضه #خودرو دربورس کالا شد

      امروز در نامه ای از شورای رقابت برای چند قلم #خودرو درخواست فراهم شدن درحاشيه بازار دارند

      #پت و#مت

      دقیقا مشکلات کشور برمی گردد به رانت سازی مسئولان و دشمن قسم خورده مردم ایران عمرا می توانست حتی به ۱۰٪ وزارت صمت این چنین ضربه بزند به صنایع ومردم این کشور

      سینا رهبر شهلان

      نظر

      • afshinamin
        عضو فعال
        • Jul 2013
        • 4495

        #8388
        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

        در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
        شنیدی که گفتن تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان !!
        الانم داستان هرچی اراذل اوباش هست به بهانه بحث حجاب سرشون رو کردن تو .....مردم !!که این وسط هم عقده های حقارتشون رو تسکین بدن هم اینکه تو سلسله مراتب بی شرفی یه جایی برا خودشون دست و پا کنن...و جایی خودشون رو تو این سیستم بر بدن ..

        اکثرا همین تیپ هستن

        کسانی که سگ هم نگاشون نمیکنه چه برسه به یک زن

        نظر

        • امیدازاد
          عضو فعال
          • Sep 2020
          • 3769

          #8389
          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

          در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
          آره این هم درسته که به ذهنم نرسیده بود

          فقط این احتمال میمونه که برای بادمجون دور قاب چینی بوده

          بلکه یه استخونی بندازن جلوش

          الان پلاک ش هم هست تو فیلم

          بهش زنگ میزنن دعوتش میکنند برای تقدیر و تشکر و مصاحبه وجایزه و چه بسا بقول اژدر خان کرسی استادی یه دانشگاه برجسته مثل شریف
          این یکی دیگه از هول حلیم با کله رفته تو دیگ !!
          ملت شاید زورشون به اراذل اوباش حکومتی نرسه ولی این یکی که پاش برسه به تلویزیون کارش زار میشه !!دیگه با اسم و رسم معرفی میشه
          بالاخره جایی گیرش میارند و تحویل یه باجناقی میدن !!

          نظر

          • علیرضا۱۲۳
            عضو فعال
            • Sep 2022
            • 2776

            #8390
            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

            در اصل توسط Bikhabar پست شده است View Post
            من نمیدونم واقعا فیلمی که ما دیدیم یه فیلم بوده؟!
            فیلمی که من دیدم اینجوری بود
            "القصه! .. یه پرایدی بود که درش باز بود .. از مسافر پراید میخواستن که پیاده بشه .. به دلایلی مسافر از پیاده شدن خودداری می‌کرد .. کار بالا گرفت و دعوا و توهین و درگیری شد"

            حالا شما لطفا هر جای قصه‌ی من اشتباهه .. بگو، من هم حتما اشتباهم رو می‌پذیرم .. و بعد یا قصه خودت رو بگو یا هر کم و کاستی‌ای که قصه‌ی من داره بهش اضافه کن .. فقط لطفا و لطفا به قول مرحوم نوذری "همونیکه تو فیلم بود رو بگو" .. از خودت چیزی نگو
            سپاس
            این فیلم هم شده فیل حکایت مولانا...فیل همون فیل هست...فیلم هم همون فیلم هست...منتها هر کسی با دیدنش یک نظری داره!!!

            نظر

            • علیرضا۱۲۳
              عضو فعال
              • Sep 2022
              • 2776

              #8391
              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

              در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
              اکثرا همین تیپ هستن

              کسانی که سگ هم نگاشون نمیکنه چه برسه به یک زن
              مهم باجناقشون هست که با همین سادگی قبولش داره...نه شماها/:.yead.:/

              نظر

              • گنجشک
                ستاره‌دار(3)
                • Jun 2022
                • 1317

                #8392
                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                در اصل توسط علیرضا۱۲۳ پست شده است View Post
                به فرض که حتی این آقا راننده اسنپ بوده...همان اول سوارش نکن...سفر رو کنسل کن برو به سلامت...فقط محجبه ها رو سوار کن....حق کتک‌ کاری نداری
                موضوع این چیزا نبوده

                من خودم یک مدت مسیرم خارج از شهر بود ، یکی از شهرستان های اطراف با اسنپ میرفتم ، اکثرا با راننده ها صحبت می کنم وضعتون چطوره چنتا زن و بچه دارید و... معمولا هم تاییدشون می کنم تا راحت حرف بزنن

                بعد طرف آخرهای مسیر احساس راحتی می کنه ، خدا و پیغمبر رو هم میکشه سر فحش !!!

                آخرهای مقصد هم که میرسیم من منبرم را شروع می کنم که نه حساب دین جدا هست و... راننده نگاه مینداز تو آینه میبنه چهره هم ته حزب الله س ، میگه من خودم تا شش ماه پیش نماز شبم ترک نمیشد ولی فشاره و... ببخش من همینجوری یک چیزی گفتم !!!!


                معمولا اینجوری میشه تهش !


                یا یک راننده دیگه تعریف می کرد یک خانم و 4-5 تا بچه سوار کرده فلان نقطه پایین شهر ... بچه های خانمه ( 4-5 ساله ) نوحه می خوندن و حسین حسین می کردن ! به خانمه گفتم این شعرو غزل ها چیه یاد بچه هات دادی ! ... اینا همه چیز ما رو سوزوندن و بدبختمون کردن بذار حداقل این نسل جدید درست زندگی کنن و... خانمه هم بحثش شده ، وسط جاده ناکجا آباد (حاشیه شهر ) زنه و 4-5 تا بچه اش ریخته بیرون


                یا یکی دیگه میگفت از فلان قسمت بالاشهر یک نفر سوار کرده ببره فرودگاه ، طرف غیر مستقیم رعیای جامعه مسخره می کرده ، راننده اسنپ هم 10- 12 ساعت پشت فرمون از بدبختی و نداری با 60 -70 سال سن و مریض و... ناراحت شده ، طرف رو همون جا پیاده کرده ، طرف هم پیاده نمیشده کشیدتش سر فحش و...



                =====

                حال جامعه خوب نیست در کل

                هرکی به هرکی بتونه میزنه ، بحث حق و ناحق هم نیست ، بحث فشاره ... کجا باید خودشان را خالی کنند ؟

                نظر

                • afshinamin
                  عضو فعال
                  • Jul 2013
                  • 4495

                  #8393
                  پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                  در اصل توسط علیرضا۱۲۳ پست شده است View Post
                  مهم باجناقشون هست که با همین سادگی قبولش داره...نه شماها/:.yead.:/
                  یاد این جمله مقاله دیروزی محسن رنانی افتادم :

                  ما هیچ، ما نگاه /:.yead.:/

                  نظر

                  • گنجشک
                    ستاره‌دار(3)
                    • Jun 2022
                    • 1317

                    #8394
                    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                    در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
                    شنیدی که گفتن تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان !!
                    الانم داستان اینه که هرچی اراذل اوباش هست به بهانه بحث حجاب سرشون رو کردن تو .....مردم !!که این وسط هم عقده های حقارتشون رو تسکین بدن هم اینکه تو سلسله مراتب بی شرفی یه جایی برا خودشون دست و پا کنن...و جایی خودشون رو تو این سیستم بر بدن ..
                    تو اخبار که نگاه کنید ، میبیند نوشته فلان اشرار معروف با فلان مقام گنده شهر دیدار کرد و توبه کرد !

                    بعد یکسری مغازه ها می بینی جاهای خاص که مجوز به هرکسی نمیدن !


                    بعد یکی از همین اشرار میاد با یک کیسه جلو مغازه بسته بسته پول میریزن تو کیسه ها


                    میگی زور گیر هست طرف ؟ ! میگن نه صاحاب تمام 20 تا هجره است ، کسبه هم بچه محل ها هستن که زیر پر و بالشون رو گرفته و همگی زندگی شرافتمندانه ای دارند!



                    مکان هم انحصاری ( غیر قابل فروش و واگذاری و اجاره و... )

                    نظر

                    • آتلانتیس
                      عضو عادی
                      • Oct 2022
                      • 162

                      #8395
                      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                      ببینین...یه بحثی اینجا مطرحه که خیلی مهمه وکمتر کسی بهش توجه میکنه...شما وقتی که به یه نوجوان...یا جوان...دستور بدی که اینکار رو نکن....حتی اگه اون عمل ...باعث نجات جونش بشه....یه لحظه.شوک میشه..به شخصیتش بر میخوره...به غرورش لطمه وارد میشه....شاید بعداز یکی دو دقیقه...متوجه بشه که اون عمل به نفعش بوده...ازشما حتی عذر بخواد....اکثرا تجربه ش کردن....مثلاسر کلاس داری حرف میزنی... معلم...یه دفعه بهت بگه ساکت!....بعضی وقتها بغض میکنی...بعضی وقتا کینه ازش به دل میگیری میری روغن ترمز روی ماشینش خالی میکنی....حالا اینکه معلم بوده و احترامش برات واجبه....یه غریبه بهت بگه...چرا بادست چپ غذا میخوری...محلش نگذاری...دوباره بهت دستوربده که بادست راست غذا بخور وگرنه میزنمت...خوب چه عکس العملی نشون میدی...احتمالا اگه گردنت کلفت باشه...میزنی تو دهنش...اگه خیلی منطقی باشی...دلیل تذکرشو جویا میشی...اگه ضعیف باشی احتمالا...وحشی بازی!!!درمیاری تا شاید یه نفر به دادت برسه...هم شخصیتت خدشه دارشده...بایداز غرورت بهر نحوی دفاع کنی....از اینکه داره به شخصیتت توهین میشه....دست‌کم با دادو فریاد...از حق!انسان بودنت دفاع کنی....به هرحال تو اون لحظه کوتاه نتونستی بهترین تصمیم رو بگیری....
                      حالا یه ناظر احتمالا بی طرف ....ازونجا رد میشه...به خانمه میگه...چه قدر بی حیایی...چرا وحشی بازی در میاری...برا خودت احترام !قائل باش....تابهت گفت برو پایین...فورا برو پایین...بذار بره...و...وظیفه خدمتی رو که باید بهت بده رو... انجام نده....به هرحال اون بنده خدا هم حق داره....باید بهش احترام بگذاری(همونجور که اون بهت احترام نگذاشت!!)....
                      در

                      نظر

                      • afshinamin
                        عضو فعال
                        • Jul 2013
                        • 4495

                        #8396
                        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                        در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                        تو اخبار که نگاه کنید ، میبیند نوشته فلان اشرار معروف با فلان مقام گنده شهر دیدار کرد و توبه کرد !

                        بعد یکسری مغازه ها می بینی جاهای خاص که مجوز به هرکسی نمیدن !


                        بعد یکی از همین اشرار میاد با یک کیسه جلو مغازه بسته بسته پول میریزن تو کیسه ها


                        میگی زور گیر هست طرف ؟ ! میگن نه صاحاب تمام 20 تا هجره است ، کسبه هم بچه محل ها هستن که زیر پر و بالشون رو گرفته و همگی زندگی شرافتمندانه ای دارند!



                        مکان هم انحصاری ( غیر قابل فروش و واگذاری و اجاره و... )
                        درود
                        یه نفر با ملا نصر الدین داشت حرف میزد ببخشید بی ادبیه و در مثل مناقشه نیست یهو بادی ازش خارج شد و در همون حال پاشنه کفششو کشید روی کف چوبی

                        ملا گفت برای صداش یه فکری کردی کاش برای بوش هم یه فکری میکردی

                        حالا گنجشک عزیز یه فکری هم برای فیلم باجناق ها کن /.:biggrinsmiley.:/

                        البته مزاح بود @};-

                        نظر

                        • گالیور
                          عضو فعال
                          • Sep 2020
                          • 8828

                          #8397
                          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                          در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
                          ویدیویی از "ضرب و شتم یک زن مسافر توسط راننده اسنپ به خاطر «رعایت نکردن حجاب»"


                          گفته می‌شود که این رویداد شب گذشته ۵ شهریور حوالی ساعت ۹ در محله نارمک تهران رخ داده است.


                          در ویدیو دیده می‌شود که راننده اسنپ تلاش دارد زن مسافر را که روسری بر سر ندارد، از ماشینش پیاده کند، ابتدا با قفل فرمان به سراغ زن می‌رود و بعدتر او را زیر مشت و لگد می‌گیرد.


                          راننده پس از این که مسافرش را با خشونت از ماشین پیاده می‌کند، محل را ترک می‌کند. زن مسافر در حالی که نشسته می‌گوید که «به خاطر حجاب من را با قفل فرمان از ماشین انداخته بیرون.»


                          در بخشی از تصاویر هم دیده می‌شود که پیش از درگیری، راننده بیرون از ماشین در حال تماس تلفنی است. فرستنده ویدیو می‌گوید که راننده برای برخورد با مسافرش که «حجاب را رعایت نکرده بود» به پلیس زنگ زده است.
                          @VahidHeadline (https://t.me/VahidHeadline/101232)

                          -------------------



                          مرتیکه بی ناموس بیغیرت روی زن که دست بلند میکنه هیچ !
                          معلوم نیست برای باجناق بازی زیاد هست یا چی ،به زن هم زورش نرسید ، مثل تاپاله خورد زمین/:.yead.:/

                          من که ویدیویی پیدا نکردم.

                          حالا شاید موضوع نزاع چیز دیگه ای بوده و نه حجاب

                          بابا دریاچه ارومیه با ان عظمت خشک شد کسی صداش درنیومد.

                          اینقدر به این موضوعها نپردازید و پر و بال بهش ندهید.

                          این موضوع از نظر من تمام شده هست.

                          خداوکیلی 5 دریاچه و طالاب بزرگ کشور خشک شده کسی عین خیالش نیست.


                          ولی از این بحثها بگذریم.

                          امت خیلی جالبی هستیم.

                          نظر

                          • گنجشک
                            ستاره‌دار(3)
                            • Jun 2022
                            • 1317

                            #8398
                            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                            در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
                            درود
                            یه نفر با ملا نصر الدین داشت حرف میزد ببخشید بی ادبیه و در مثل مناقشه نیست یهو بادی ازش خارج شد و در همون حال پاشنه کفششو کشید روی کف چوبی

                            ملا گفت برای صداش یه فکری کردی کاش برای بوش هم یه فکری میکردی

                            حالا گنجشک عزیز یه فکری هم برای فیلم باجناق ها کن /.:biggrinsmiley.:/

                            البته مزاح بود @};-
                            درود افشین خان

                            قلم free امون در همین حد هست ! باید اشتراک تهیه کنند برا بوش

                            /.:biggrinsmiley.:/@};-

                            نظر

                            • علیرضا۱۲۳
                              عضو فعال
                              • Sep 2022
                              • 2776

                              #8399
                              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                              حالا این همه راننده اسنپ دارند در سطح شهر کار میکنند...این همه هم زن بقول خود این آقایون شل حجاب...همه اینطوری برخورد میکنند با مسافر!!!؟ میشه همچین چیزی؟ شاید به نصف این خانم ها هم بگی حجابت رو رعایت کن...رعایت نکنند!!! اونوقت باید با تماس فیزیکی از ماشین انداختش پایین؟
                              کار از جای دیگه خرابه...هزار و یک مدل عقده تو وجود این نوع آدمها هست..این همه خشم تو وجود یکنفر بی دلیل نیست

                              نظر

                              • afshinamin
                                عضو فعال
                                • Jul 2013
                                • 4495

                                #8400
                                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی



                                راشومون
                                Rashomon
                                کارگردان: آکیرا کوروساوا
                                تهیه‌کننده: مینورو جینگو
                                نویسندگان فیلمنامه: آکیرا کوروساوا، شینوهو هاشیموتو، بر اساس دو داستان کوتاه از ریونوسوکه آکوتاگاوا
                                بازیگران: توشیرو میفونه، ماسایوکی موری، ماچیکو کیو، تاکاشی شیمورا، مینورو چیاکی
                                موسیقی متن: فومیو هایاساکا
                                فیلم‌بردار: کازئو میاگاوا
                                تدوین‌گر: آکیرا کوروساوا
                                تاریخ‌ نخستین نمایش: ۲۵ اوت ۱۹۵۰
                                مدت زمان فیلم: ۸۸ دقیقه
                                محصول کشور: ژاپن
                                زبان فیلم: ژاپنی
                                هزینهٔ تولید فیلم: ۲۵۰٬۰۰۰ دلار
                                فروش گیشه: ۹۶٬۵۶۸ دلار
                                سیاه و سفید

                                خلاصه داستان: یک هیزم‌شکن، یک راهب و یک مرد عامی، از باران به خرابه‌های دروازهٔ راشومون پناه می‌برند و راهب داستان محاکمه ای را که شاهد بوده با سه روایت تعریف می‌کند… و در آخر مرد هیزم شکن اعتراف می‌کند که همه چیز را دیده است...




                                طعم سینما – شماره ۲۲۶ : راشومون (Rashomon)



                                برخلاف آن انگاره‌ای که توسط بسیاری از مخاطبان تصور می‌شود، راشومون آکیرا کوروساوا ابداً فیلم «گنگ فهم»ی نیست. راشومون کوروساوا تجمیعی از چند دروغ عامدانه و هدفمند برای رسیدن به یک حقیقت ساده اما بزرگ است که از قضا، در سلیس‌ترین شکل ممکنِ روایی و نمایشی، طراحی پیام شده و به مخاطب منتقل می‌شود. حال، اینکه مخاطب تصور می‌کند با فیلمی پیچیده در کانتنت و کانسپت مواجه است، می‌تواند ناشی از بدفهمی او در تشخیص یا شناخت جنبه‌های مختلف فیلم باشد؛ اینکه مثلاً تصور می‌شود راشومون فیلمی معمایی است، قرار است راوی اول شخص داشته باشد، قرار است مسابقه‌ی میان راست و دروغ باشد، قرار است تقابل خیر با شر باشد، قرار است قهرمان یا ضدقهرمان کلاسیک داشته باشد و از این قبیل بدفهمی‌ها!

                                معمای راوی

                                نخستین بدفهمی رایج درباره‌ی فیلم راشومون، در تشخیص یا شناسایی غلط راوی اصلی فیلم نهفته است؛ راوی‌ای که نه اول شخص، بلکه دانای کل است! این یعنی هر چهار راوی «اول شخص»ی که در فیلم وجود دارند («تاجی مارو»، «ماساکو»، روح «تاکوهیرو» و هیزم‌شکن)، جملگی راوی فرعی فیلم هستند؛ مسأله‌ای که با توجه به دروغ‌گویی هر چهار راوی، می‌تواند درک درستی از مقوله‌ی «دروغ راوی» در یک فیلم سینمایی به مخاطب بدهد؛ اینکه «دروغ راوی» در یک فیلم سینمایی مجاز است، مشروط به اینکه توسط راوی فرعی صورت بگیرد؛ «راوی فرعی»ی که اصولاً نباید مورد اعتماد مخاطب واقع شود و چه بسا اصلاً وجودش و روایت دروغ‌اش در یک فیلم سینمایی، برای پیچ و خم دادن به روایت چگونگی و چرایی وقوع واقعه یا وقایعی در درام باشد؛ همان امری که گاه با دروغ و یا گاه با بیان بخشی از واقعیت در عین پنهان کردن بخش دیگری از واقعیت صورت می‌گیرد؛ همچنانکه در فیلم کوروساوا نیز اصل واقعه که قتل باشد از همان ابتدا روایت می‌شود اما در بیان چگونگی و چرایی قتل توسط راویان فرعی، پنهان‌کاری یا دروغ‌گویی صورت می‌گیرد؛ امری که کنجکاوی مخاطب را برای یافتن حلقه‌های مفقوده‌ی قتل برمی‌انگیزد و دقیقاً همین تلاش سماجت‌آمیز مخاطب برای یافتن چگونگی و چرایی قتل است که دومین بدفهمی رایج درباره‌ی راشومون را رقم می‌زند؛ اینکه انگار با فیلمی در گونه‌ی معمایی مواجهیم!

                                فیلمی معمایی؟!

                                راشومون فیلمی در گونه‌ی معمایی نیست! یک لحظه به این نکته دقت کنید که فیلمی که از همان ابتدا، اصل واقعه‌اش را صراحتاً لو می‌دهد و سپس تا لحظه‌ی پایان یافتن‌اش، هیچ‌گونه روایتی را از منظر دانای کل (راوی اصلی و نه راویان فرعیِ اول شخص) نسبت به چگونگی و چرایی آن واقعه ارائه نمی‌کند، چگونه می‌تواند فیلمی معمایی باشد؟ در واقع، وقتی فیلم مهم‌ترین و موثق‌ترین اطلاعات‌اش از کل ماجرای قتل را از همان ابتدا به مخاطب ارائه می‌کند، یعنی از همان لحظه دارد این هشدار را به مخاطب می‌دهد که او باید فیلم را به دلایلی غیر از کند و کاو ماجرای قتل دنبال کند. بنابراین در راشومون، اساساً قرار نیست شاهد جنبه‌های کاراگاهی که راست را از دروغ و بی‌گناه را از تبهکار سوا کنند باشیم و به تبع‌اش، خیر و شر و قهرمان و ضدقهرمانی نیز دست‌کم در وجه کلاسیک‌اش وجود ندارد و تم اصلی و تماتیک فیلم بر پایه‌ی مقوله‌ی «حقیقت مفقود» گذاشته شده است.

                                با چگونه فیلمی مواجهیم؟

                                راشومون فیلمی است درباره‌ی رازگشایی از یک قتل و نه فیلمی برای رازگشایی از یک قتل! این یعنی هم خود واقعه‌ی قتل و هم تمام آنچه از زبان راویان فرعی ماجرا درباره‌ی چگونگی و چرایی آن قتل شاهد هستیم، جملگی «وجه قصه»ای را تشکیل می‌دهند که در خدمت قصه‌ی اصلی قرار گرفته است. حال، قصه‌ی اصلی چیست؟ قصه‌ی همان جهان تیره و تاری که راهبه‌اش ایمان خود را به انسان‌ها و تمام ارزش‌ها از دست داده، هیزم‌شکن‌اش نسبت به فجایعی که شاهدش بوده دچار بهت و غضب و شوک و انفعال شده، معبدش رنگ و روح باخته و دچار جمود است، اتمسفر پیرامونی‌اش هم به لحاظ محیطی و هم به لحاظ رفتاری، از شدت سردی و خشونت، دچار انجماد شده، و حتی رهگذری که برای دقایقی مهمان معبد شده، در اصل به انگیزه‌ی دزدی به آنجا آمده؛ ولو این دزدی، در قالب ربودن لباس نوزادی باشد که معلوم نیست والدین‌اش به علت عدم توانایی نگهداری از او، وی را درون معبد گذاشته و رها کرده‌اند یا اینکه آن نوزاد، صرفاً ماحصل یک سری اعمال غریزی و حیوانی بوده.

                                دروغ‌های «وجه قصه»ساز

                                [IMG]/IMG]حال، آن قتل و روایت‌های متفاوتِ روایان فرعی از چگونگی و چرایی آن قتل، چه کمکی به ساخت و پرداخت روایی و نمایشیِ چنین جهان کدری می‌کند؟ دقت داشته باشید که در هر سه روایت دروغی که توسط «تاجی مارو»، «ماساکو» و روح «تاکوهیرو» ارائه می‌شوند، اگرچه هرکدام از راویان، خودشان را مسبب اصلی قتل معرفی می‌کنند اما در عین حال، هرکدام‌شان، عذر و بهانه‌ای جهت توجیه خودشان نیز ارائه می‌کنند. برای نمونه، «تاجی مارو» شیطنت «ماساکو» را عامل تجاوز به عنف و التماس «ماساکو» را عامل قتل «تاکوهیرو» معرفی می‌کند، «ماساکو» سرزنش دائم «تاکوهیرو» را عامل قتل او معرفی می‌کند و روح «تاکوهیرو» نیز یأس زائدالوصف ناشی از خیانت «ماساکو» را عامل خودکشی‌اش معرفی می‌کند. در این بحبوحه، آن چیزی که براساس داده‌های موثق فیلم برای مخاطب قطعی است، این است که جنایتی مخوف و مرموز رخ داده و اضلاع به دام‌افتاده‌ی این جنایت، منفعت‌طلبانه و خودخواهانه، در پی توجیه و تبرئه‌ی خود هستند؛ و این دقیقاً همان «وجه قصه»ای است که در کنار سایر نشانه‌های جهان سیاه فیلم، در خدمت روایت و نمایش هر چه کامل‌تر آن قرار گرفته است.

                                دروغ «حقیقت»ساز

                                در این میان، روایت هیزم‌شکن که چهارمین و آخرین روایت از میان روایت‌های راویان فرعی درباره‌ی قتل است نیز اگرچه دروغ است اما در واقع، همان دروغی است که فیلم را در کانتنت و کانسپت، به آن حقیقت مدنظر کوروساوا می‌رساند. دقت داشته باشید که در روایت هیزم‌شکن، هیچ‌کدام از طرفین تمایلی به درگیری و خونریزی ندارند و اساساً با اصرار و تحریک توأم با تحقیر «ماساکو» وارد درگیری می‌شوند؛ «تاکوهیرو» هراسان از جنگیدن است، «ماساکو» هم به هنگام شروع درگیری و هم به هنگام قتل «تاکوهیرو»، وحشت‌زده و نادمانه جیغ می‌کشد و حتی خود «تاجی مارو» هم بلافاصله بعد از قتل، وحشت‌زده و نادمانه عقب‌عقب می‌رود. در روایت هیزم‌شکن، بسیار مؤمنانه، خوش‌بینانه و تلطیف‌شده به ماجرا نگریسته شده و کل ماجرای قتل، یک «حادثه اتفاقی» عنوان می‌شود، با هر سه ضلع ماجرا همذات‌پنداری شده و در عوض، خود هیزم‌شکن در مظن اتهام سرقت خنجر قرار می‌گیرد؛ اتهامی که هیزم‌شکن، عامدانه در مقابل آن سکوت می‌کند؛ گویی او با تلاش برای تبرئه کردن آن سه نفر در جریان رقم خوردن آن جنایت دسته‌جمعی، در عین برعهده گرفتن تلویحی گناه آن‌ها، می‌خواهد آن ایمان از دست رفته‌ی راهبه به انسانیت را به او بازگرداند؛ همچنانکه درباره‌ی نوزادان رها شده در معبد هم تلاش می‌کند فقر والدین‌شان (و نه بی‌مسئولیتی‌شان) را عامل رها کردن آن نوزادان بداند؛ کمااینکه فداکارانه از تعدادی از همان نوزادان نگهداری می‌کند تا کوتاهی و گناه والدین‌شان افشا نشود. در واقع، قهرمان کوروساوا نقش نوعی مصلح اجتماعی جهت ایجاد امید و خوش‌بینی نسبت به جهان فیلم را برعهده دارد؛ اما حقیقتی که کوروساوا به آن می‌رسد، صرفاً در امیدبخشی و ایجاد خوش‌بینی نهفته نیست.
                                جبر محیط، موقعیت و شرایط پیرامونی، عاملیت نخست را در رقم زدن پلشتی‌های بشر ندارد؛ بلکه این انتخاب فردیِ انسان است که تعیین‌کننده‌ی نوع اعمال او است؛ همچنانکه موقعیت، شرایط و ویژگی‌های جهان فیلم نیز معلول انتخاب‌ها و رفتارهای کاراکترهایش است و نه برعکس؛ این همان حقیقتی است که فیلم کوروساوا بعد از روایت دروغ هیزم‌شکن به آن می‌رسد؛ کمااینکه کاراکتر هیزم‌شکن نیز به لحاظ موقعیت و شرایط پیرامونی، چیزی کمتر از چهار کاراکتر «تاجی مارو»، «ماساکو»، «تاکوهیرو» و رهگذر نداشت و این تنها انتخاب و عملکرد متفاوت‌اش بود که او را از آن چهار نفر متمایز کرد؛ همچنانکه اتمسفر جهان فیلم نیز پس از مشاهده‌ی رفتار و کردار خیرخواهانه و مصلحانه‌ی هیزم‌شکن است که در قالب آن آفتاب تابان، آرامش می‌یابد و رنگ و بوی زندگی به خود می‌گیرد؛ در حالی که تا پیش از آن، ناشی از رفتار و کردارهای سودجویانه، خودخواهانه و تبهکارانه‌ی سایر کاراکترهایش، در قالب آن باران سیل‌آسا، دچار بی‌قراری و انجماد روحی شده بود.

                                روایت نمایشی و کارگردانی؛ سادگی و بلدی

                                اما سوای محتوای روایت راشومون که به نوعی مانیفست درونمایه‌ای کل سینمای کوروساوا نیز هست، راشومون از منظر فضاسازی، روایت نمایشی و کارگردانی نیز حاوی نکات قابل توجهی است. گفته می‌شود تهیه‌کنندگان فیلم پس از خواندن فیلمنامه، آن را نفهمیدند و در نتیجه، به کوروساوا بودجه چندانی برای ساخت فیلم ندادند؛ اما کوروساوا از همین بی‌امکاناتی، حداکثر بهره را برد! دقت کنید به شمایل و شاکله‌ی سکانس‌های دادگاه با یک دوربین ثابت زیر تیغ آفتاب و انبوهی از فضای خالی که در آن، یک تا حداکثر چهار نفر، با لباس‌های عادی محلی، خیلی ابتدایی روی زمین نشستند؛ نوعی از سادگی در فضاسازی نمایشی که اتمسفری «محشر کبری»مانند، شبه‌آخرالزمانی، بدون زمان و مکان خاص، انتزاعی و در عین حال جهان‌شمول و «عام فهم» برای فیلم پدیدآورده؛ شبیه همان نوع فضاسازی که برای آن جنگل سربسته، یکنواخت و بدون ابتدا و انتهای محل قتل وجود دارد؛ شبیه همان نوع فضاسازی که در سکانس‌های داخل معبد نیز وجود دارد؛ معبدی کهنه و خرابه واقع در ناکجاآباد که تمام اطراف آن و بخش انبوهی از داخل آن خالی از سکنه است، کل پیرامون‌اش در محاصره‌ی بارانی سیل‌آسا و پر از گِل و لای است و اگر انسانی هم به آنجا می‌آید، یا از روی بی‌پناهی است و یا به انگیزه‌ی دزدی؛ فضاسازی که در واقع، ترجمه‌ی نمایشی و عینیِ همان جهان تیره و تار و کدر داخل فیلمنامه و مکمل تصویریِ داده‌های روایی و تئوریک داستان است.
                                در این میان، دوربین کوروساوا اگرچه اغلب ساکت و ساکن است اما منفعل نیست. دقت کنید به سکانس‌های دادگاه و نقطه‌ی استقرار دوربین روبروی شاهدین و متهمین؛ در حالی که هیچ صدا و صحبت و رفتاری از سوی قاضی ساطع نمی‌شود (انگار که او اصلاً وجود ندارد)، دوربین به گونه‌ای موضع گرفته که گویی کاراکترهای شاهد و متهم دارند خطاب به ما مخاطبان اظهارات‌شان را بیان می‌کنند؛ این یعنی کوروساوا، قاضی دادگاه فیلم‌اش را ما مخاطبان قرار می‌دهد و علاوه بر متن و روایت، در اجرا و نمایش نیز مخاطب را همراه و چه بسا شریک درام خود می‌کند؛ مشابه همان کاری که کوروساوا سه سال قبل‌اش در فیلم یک یکشنبه شگفت‌انگیز نیز انجام می‌دهد؛ آن هنگامی که آن زن و شوهر جوان، داخل آن پارک متروکه و در اوج یأس، مستقیم به دوربین نگاه می‌کنند و از ما مخاطبان می‌خواهند با کنسرت دونفره‌شان همراهی کنیم.
                                به این همه اضافه کنید تحرکات و تبدیل میزانسن‌های کوروساوا (از یک نفره به دو یا چند نفره) در روایت هر راوی فرعی را که در هرکدام از آن‌ها، P.O.V مربوط به آن راوی رعایت می‌شود؛ به انضمام اینکه در روایتِ هر راوی فرعی حاضر در واقعه، عکاسی‌های دوربین به گونه‌ای است که معمولاً بیشترین سهم میزانسن به آن راوی فرعی اختصاص دارد. در واقع، همین تأکید روایت نمایشی و کارگردانی روی اینکه هر راوی، صرفاً قرائت دلخواه خود را از ماجرا ارائه می‌دهد، باید برای مخاطب کافی باشد تا به این روایت‌ها اعتماد نکند؛ همچنانکه وقتی قاضی دادگاه فیلم، ما مخاطبانی هستیم که اساساً به روایت مستقل دانای کل از ماجرای قتل دسترسی نداریم، خود نشان‌دهنده‌ی این نکته است که ما قرار نیست در قبال خودِ معمای قتل، قاضی باشیم؛ بلکه قرار است در قبال کل جهان فیلم، قاضی باشیم؛ چرا که صرف معمای قتل، نه قصه‌ی اصلی، بلکه یکی از «وجه قصه»ها است که ما مخاطبان به عنوان قاضی فیلم قرار است در ترکیب با روایت‌های جانبدارانه‌‌ی راویان قتل (سایر «وجه قصه»ها) از آن کمک بگیریم و نهایتاً به یک حقیقت برسیم و نهفته بودن همین حقیقت در بطن فیلم، باعث جذابیت و ماندگاری راشومون شده است.



                                کاوه قادری



                                آذر ۱۳۹۹

                                نظر

                                در حال کار...
                                X