اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

[b4city]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

رقص دختران جوان و نوجوان اکباتان به مناسبت روز جهانی زن 8 مارس بود . شادی دریغ شده و سرکوب شده ای که حق انهاست . ما سوختیم . اونها مار را دیدند که سوختیم و حسرت همه چیز بر دلمان است ، اونا نمیخوان بسوزند

وقتی از انحصار طلبی بی حد و حصر یک قشر خود پسند و خود برتر بین میگفتم دلیل داشتم . برای ارضای امیال درونی حرف نزدم . دلیل داشتم

به هیچ موضوعی و هیچ کسی رحم نمیکنند

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

کاپیتان احمدزاده، آقای گل و بازیکن منتخب جهان، جات توی این تیم خیلی خالیه/:.Heart.:/

سلام یه جوری مشکوک نور بالا می زنی نکنه خوب نیست
نون لواش بخوری سیر می شه
همش نون سنگگ نخور
شک ندارم دوستدار همین نظام و همین وضع هستی

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

راستش عین همین جملاترو بارها از عرزشی ها شنیدیم(جالبه مو نمیزنه جمله ها ،کاملا عین هم ) و اهمیتی هم نداره چون گوشمون پر هست

ولی از خودی شنیدن این جملات چندان آسان نیست

بنده معذرت میخوام اگر چیز های عادی و یک رقص نسل ما مانع ناخوشی میشه ....قرار نیست با چنین کلیپی انقلاب کرد ولی در این کلیپ زندگی و شادی جریان داره و قرار نیست اجازه بدیم حتی در این خفقان و بدبختی هم زندگی کردن و شاد بودن را کسی ازمون بگیره : ) فراموش نکنیم که این گندی که بار اومده را یک نسل دیگه زدن و ما داریم تاوانش را میدیم بعد تازه باید نقدش هم ما بشنویم چیزی که اصلا در آن حق انتخاب نداشتیم ؟

اینکه برای یک نسل دیگه یا یک سری افراد صرفا شیک زدن یا راهی برای انقلاب کردن دیده میشه تقصیر ما نیست !

این بچه ها داخل ایران ریسک میکنند و هزینه میدهند

نه مثل آن فرد معروف که هر چند تو آمریکا نشسته ولی باز هم از ترس ترور شدن میگه داخل سپاه دوست و آشنا دارم !!

که البته متاسفانه گویا چیزی از شهامت و جربزه پدربزرگش به ارث نبرده

کلا برعکس چیزی که میخواستم بگم رو متوجه شدید

به نظرم تصویر زیر روشنگری بیشتری داشته باشه





قصدتون آزادی ایرانه یا آزادی زنها؟
یا حجاب؟
یا اقتصاد؟
یا سیاست خارجی؟
یا جدایی دین از سیاست؟
میخواهید شما سرگرم این موارد باشید نسل زد دوباره شروع بکنه.
باز دوباره ما به کمک مسی و اسی و مهتی منحرفش کنیم!!!!!


امیدوارم متوجه شده باشید منظورم چی بوده.

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

این بچه ها داخل ایران ریسک میکنند و هزینه میدهند


نه مثل آن فرد معروف که هر چند تو آمریکا نشسته ولی باز هم از ترس ترور شدن میگه داخل سپاه دوست و آشنا دارم !!

که البته متاسفانه گویا چیزی از شهامت و جربزه پدربزرگش به ارث نبرده

تصور کن بهمن سال 57 اگه ارتش اعلام بی طرفی نمی کرد چه اتفاقی می افتاد.
نه تو و نه من
ماها اینکاره نیستیم باید بشینیم و به کسی که قبولش داریم اعتماد کنیم
شما می فرمایید مسی، بنده میگویم اپوزیسیون صادراتی!!!!
چاره ای نداریم باید به نظاره بنشینیم تا شما هم متوجه مسی خانم بشید

[مگنوس کارلسن]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

از نظر من هرکس اپوزیسیون باشه باید حمایت بشه..بعدا وقت برای تعیین تکلیف هست...با تمام احترامی که برای رضا شاه وپسر فقیدش قائلم...تفرقه ای که الان بین مردم افتاده رو مناسب نمیدونم...اتحاد تنها رمز پیروزیست...این وسط خودحکومت به شدت براین اتش نفاق میدمه...نژاد برتر نداریم...گناهکاران هم میتونن توبه کنن...به جای اینکه تمرکز حول شخص باشه...باید حول "ایران متحد"باشه...به نظرم...الآن باید به جای دعواهای جناحی اپوزیسیونی....همراهی طرفداران فریب خورده نظام...مطالبه عمومی میبود...حیف ...

[Auschwitz]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

جدایی دین از سیاست که اتفاقا به نفع دین هم است
آزادی معقول از همه نوعش, آزادی بیان, آزادی بعد از بیان, آزادی عقیده و اندیشه, اقتصادی,سبک زندگی( نه بی بند وباری)
رهایی از چنگال دین فروشان, باند بازی رسیدن به عدالت اجتماعی, اقتصادی منطق گرایی, عدم تورم, شادی و سرزندگی
و جمع حداکثری گزاره هایی که برای زنگی راحت و انسانی و رفع حداکثری موانع سر راه
همه و همه از شرایط و ملزومات آزادی است
تا دیروز این چندتا دوست در یک کشتی بودند همانگونه که مصی و رضا پهلوی و مهتدی کی و کی بودند و جدا شدند
کی ازین تفرقه ها سود میبره؟
کی ازین گل آلود بودن آبها خوشحال میشه ؟

[مگنوس کارلسن]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

چندسال پیش...یه دختری توافغانستان شجاعت وجسارت اینو پیدا کرد که رمل وجادو ودعای یه دعا نویس مسجد رو اتیش بزنه...(دقیقا حکم قران که جادو رو...رد میکنه)....دعانویس که شغل ودرآمدشو در خطر دید فورا عربده زد که "قرآن را آتش زدی"....وهمین کافی بود که مردان وحشی افغان...باتعصب کور...درطول یک خیابان چند صد متری....هرکدام ضربه ای برپیکر آن دختر نحیف وارد کنند....وسپس اورا به آتش بکشند...مردان بی غیرت...برای دست یابی به قطعه ای از بهشت...درآسیب زدن به دخترک ازهم...سبقت میگرفتند.....
تاجامعه به بلوغ نرسد...سواری از مردم ادامه خواهد یافت...هنوز درصد زیادی از مردم..."بالغ"نیستند...طرف میبینه اسحاق قالیباف چه کرده....(البته مشت نمونه خروار)....بعد میگه قالیباف نماینده "نائب برحق امام زمان"است....نائب برحق امام زمان هم که مدافع تمام قد قالیباف است....نمیگم خاک برسرت...چون حیف خاک

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

خوب سلام به همه

ما رای نمی دهم چون نظام را قبول نداریم

جمله ای چرت و پرت و دهان پرکن بیش نیست چرا


چون که دلار گران میشود مردم صف می بنند می خرند تا مثلا سود کنند حالا چه کسی سود می کنه دولت چه کسانی بدبخت می شوند مردم
در ثبت نام خودرو از جمعیت 80 میلیون نی ایران 14 میلیون ثبت نام می کنند این یعنی 95 میلیون مردم این نظام را قبول دارند و مثلا به دنبال منفعت از آن هستند

حالا خبر 20 و 30 و پخش اخبار خبرنگار به شما سبد کالا دادن پاسخ طرف بله دادن و چون هوای من بدبخت رو دارند حتما رای می دهم آدم نمی دونه گریه کنه یا بخنده پسر یارو ایران رو بار زده تا به بهانه تحصیل بره کانادا و خوش بگذراند اینجا یارو دنبال پنیر با قیمت سال 1401 هست
مرز حماقت رو جابه جا نکردین کل مرز رو از بین بردین


سکانس بعدی رای ندهید بهمون موشک می زنند بنده نمی دانم این زدگی شخمی چقدر ارزش داره که براش بات این قدر ذلت کشید

سکانس بعدی آقای کلفت می آید و می گوید مهاجرت نکنید در کشور آمریکا اگر زن ومرد یک قرن کار کنند و کل حقوق خود را پس انداز کنند نهایت بتوانند یک آپارتمان بخرند مخاطبان ایشون احتمالا کشور آمریکا رو فقط رو نقشه دیدن و فکر می کنند آمریکا هنوز دست قبایل سرخ پوست بومی هست


سکانس بعدی 25 میلیون حقوق ماست بخواهید قسم هم می خوریم همه را دست کاری کرده اند باور کنید دیگه باور نمی کنید به درک می دهیم همه شما رو لوله کنند

پس لطفا حرف نزنید

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

چندسال پیش...یه دختری توافغانستان شجاعت وجسارت اینو پیدا کرد که رمل وجادو ودعای یه دعا نویس مسجد رو اتیش بزنه...(دقیقا حکم قران که جادو رو...رد میکنه)....دعانویس که شغل ودرآمدشو در خطر دید فورا عربده زد که "قرآن را آتش زدی"....وهمین کافی بود که مردان وحشی افغان...باتعصب کور...درطول یک خیابان چند صد متری....هرکدام ضربه ای برپیکر آن دختر نحیف وارد کنند....وسپس اورا به آتش بکشند...مردان بی غیرت...برای دست یابی به قطعه ای از بهشت...درآسیب زدن به دخترک ازهم...سبقت میگرفتند.....
تاجامعه به بلوغ نرسد...سواری از مردم ادامه خواهد یافت...هنوز درصد زیادی از مردم..."بالغ"نیستند...طرف میبینه اسحاق قالیباف چه کرده....(البته مشت نمونه خروار)....بعد میگه قالیباف نماینده "نائب برحق امام زمان"است....نائب برحق امام زمان هم که مدافع تمام قد قالیباف است....نمیگم خاک برسرت...چون حیف خاک

سلام و ارادت دقیقا اینجا هم همینه هر زمان کم بیارن قرآن بر سر نیزه می کنند و یک سری هم کور و کر و متعصب وصدر صد خر

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

در نظام مقدس جمهوری اسلامی روی کاغذ یک شرکت تاسیس می کنی



مثلا جای سفرتون با ما

و یک سایت دو زاری ایجاد می کنی


حالا چی مشی عوامل سایت دو زاری کل هتلهای مثلا شهر سیراز رو برای عید رزو می کنند
و می آیند نرخ هتل رو برابر می کنند و بعدش مثلا 20 درصد تخفیف می دهند


حالا بعدش چی می شه شرکتها پولدار و مردم بدبخت

نرخ هتل در سایت خود هتل سه میلیون و دویست حالا مثل سایت عمه سفر نرخ هتل رو می کنه 6 میلیون و 800 هزار تومان و بعد با تخفیف می دهد مثلا 5 میلیون و 900 هزار تومان

[EHSANI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

انتهای حماقت انسان کجاست؟


سینوهه (پزشک فرعون) شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد، یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه بردگی بریده بودند را بالای سر خودش میبیند. در ابتدا میترسد، اما وقتی به بی آزار بودن آن برده پی می برد، با او هم کلام میشود. برده از سینوهه خواهش میکند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم نوشته اند را برای او بخواند.

سینوهه از برده سئوال میکند که چرا میخواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟ و برده می گوید:

سال ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم، همسر زیبا و دختر جوانی داشتم، مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود. روزی صاحب اين قبر با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مرا برای کار اجباری به معدن فرستاد، سالهای سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم، اکنون از کار معدن رها شده ام، شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند …


سینوهه با برده به شهر مردگان (قبرستان) می رود و قبرنوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند:

« او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود، او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می کرد و او اکنون نزد خدای بزرگ مصر (آمون) است و به سعادت ابدی رسیده است…»

در این هنگام، برده شروع به گریه می کند و می گوید:
« آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی دانستم!؟ درود خدایان بر او باد …. ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش…»

سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده، باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟

و برده این جمله ی تاریخی را می گوید که:

« وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند، من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم؟! »

سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند، مینویسد:

« آنجا بود که پی بردم حماقت نوع بشر انتها ندارد و در هر دوره می توان از نادانی و خرافه پرستی مردم استفاده کرد. »


منبع : سینوهه پزشک فرعون

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

انتهای حماقت انسان کجاست؟


سینوهه (پزشک فرعون) شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد، یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه بردگی بریده بودند را بالای سر خودش میبیند. در ابتدا میترسد، اما وقتی به بی آزار بودن آن برده پی می برد، با او هم کلام میشود. برده از سینوهه خواهش میکند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم نوشته اند را برای او بخواند.

سینوهه از برده سئوال میکند که چرا میخواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟ و برده می گوید:

سال ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم، همسر زیبا و دختر جوانی داشتم، مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود. روزی صاحب اين قبر با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مرا برای کار اجباری به معدن فرستاد، سالهای سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم، اکنون از کار معدن رها شده ام، شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند …


سینوهه با برده به شهر مردگان (قبرستان) می رود و قبرنوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند:

« او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود، او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می کرد و او اکنون نزد خدای بزرگ مصر (آمون) است و به سعادت ابدی رسیده است…»

در این هنگام، برده شروع به گریه می کند و می گوید:
« آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی دانستم!؟ درود خدایان بر او باد …. ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش…»

سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده، باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟

و برده این جمله ی تاریخی را می گوید که:

« وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند، من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم؟! »

سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند، مینویسد:

« آنجا بود که پی بردم حماقت نوع بشر انتها ندارد و در هر دوره می توان از نادانی و خرافه پرستی مردم استفاده کرد. »


منبع : سینوهه پزشک فرعون

سلام و ارادت چند سال نسخه یک راس زیر آب زن رو تو اداره پیچیدم



خیلی تو اداره سرو صد کرد

عقیدتی احضارم کرد
رفتم بعد کلی صحبت گفت از خدا نترسیدی

گفتم لطفا ظبط کننده صدا را قطع کنید


بعد در پاسخ گفتم
خدا ترس نداره بنده خدا ترس داره خدا که چاقو دستش نمی گیره خدا که زیر آب نمی زنه خدا که حق خوری نمی کنه
خدا که قت نمی کنه غارت نمی کنه
پس از بنده خدا باید ترسید و حذر کرد
یادش بخیر از پاسخم چنان جا خورد که فقط تا 3 الی 4 دقیقه نمی دونست چی باید بگه

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ول کنید 30 آست رو
من خودم خریدارم وای چقدر دوست دارم
دل به اون ناز نگاه بنده



وای اگه یه روز بی وفا بشی



دل به اون زلفای سیات بنده

[مگنوس کارلسن]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

در نظام مقدس جمهوری اسلامی روی کاغذ یک شرکت تاسیس می کنی



مثلا جای سفرتون با ما

و یک سایت دو زاری ایجاد می کنی


حالا چی مشی عوامل سایت دو زاری کل هتلهای مثلا شهر سیراز رو برای عید رزو می کنند
و می آیند نرخ هتل رو برابر می کنند و بعدش مثلا 20 درصد تخفیف می دهند


حالا بعدش چی می شه شرکتها پولدار و مردم بدبخت

نرخ هتل در سایت خود هتل سه میلیون و دویست حالا مثل سایت عمه سفر نرخ هتل رو می کنه 6 میلیون و 800 هزار تومان و بعد با تخفیف می دهد مثلا 5 میلیون و 900 هزار تومان

نرخ عید فرق میکنه...اصلا جاگیر نمیاد که بخوای تخفیف بده...هتلها تلافی روزهای خالی سالشون رو توعید...درمیارن...دست کم تواصفهان میدونم امسال که ماه رمضون هم هست...اگه تا15 اسفند...رزرو نکنین...دیگه گیرتون نمیاد...خیلی جاها از همین حالا بدون تخفیف هم گیر نمیاد...شرمنده!!!مشتریای قدیمیشون شدن....

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

نرخ عید فرق میکنه...اصلا جاگیر نمیاد که بخوای تخفیف بده...هتلها تلافی روزهای خالی سالشون رو توعید...درمیارن...دست کم تواصفهان میدونم امسال که ماه رمضون هم هست...اگه تا15 اسفند...رزرو نکنین...دیگه گیرتون نمیاد...خیلی جاها از همین حالا بدون تخفیف هم گیر نمیاد...شرمنده!!!مشتریای قدیمیشون شدن....

ممنون