اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

[b4city]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود بر همگی
بارها گفته ام ، من البته نه سلطنت طلب هستم و نه اصلاح طلب و نه...
فقط یک طلب شخصی دارم که خودم شخصاً باید برم وصول کنم


.

درود
سمت و سوی نگرش شما سلطنت است دیگه چرا برائت ؟
البته مشکلی یا مساله خاصی نیست . فقط برام جالب است کسی که به خون هر انکه انقلاب کرده تشنه است و مستقیم و غیر مستقیم تطهیر پهلوی میکنه چرا سعی در تبرا داره ؟
دقیقا موضع شما چیست ؟

برای اینده چه باید کرد ؟

[b4city]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود بر همگی

و اون دوست عزیز انقلابی که از شرایط فعلی هم ناراضی هست ،



.

منظورتون به کیست ؟

[گنجشک]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود
سمت و سوی نگرش شما سلطنت است دیگه چرا برائت ؟
البته مشکلی یا مساله خاصی نیست . فقط برام جالب است کسی که به خون هر انکه انقلاب کرده تشنه است و مستقیم و غیر مستقیم تطهیر پهلوی میکنه چرا سعی در تبرا داره ؟
دقیقا موضع شما چیست ؟

برای اینده چه باید کرد ؟

بیفور جان یک سوال

واقعا چیزی به معنای نگرش پهلوی و اخوند و قجر و شرق و غرب و چپ و راست و فلان و بهمان وجود داره ؟ یا دعوا سر منابع و بخور بخور و ایناس ؟


نمی دونم شما کدوم طرفی ( چون برام مهم نیست طرف ها دقت نمی کنم ) فرض کنیم شما مصدقی باشی
و فرض بگیریم مصدق هم روی کار باشه
منتها حکمش برای شما روزی 8 ساعت سیخ داغ شده باشه ، بازم طرفدارش هسی ؟
از طرفی فکر کنم بشدت مخالف سلطنتی ، فرض کن سلطنت باشه ، ریاست بانک مرکزی با اختیارات تام به شما واگذار کنند رسانه ملی هم 24 ساعت حمد و ثنای شما را بگه ، بازم مخالفی ؟


نه سیستم مهمه نه نوع حکومت و غیر و ذالک اصل اینه که به ما چی قراره برسه و پس اینجا سودش کجاس ! غیر از اینه ؟ شفاف تر از این ؟


======
این یکی ربطی به موضوع فوق می تونه نداشته باشه

اما فاشیست و آنارشیست و اینا هم ساخته دست بشریت هست دیگه ، غیر عقلانی هم که نبوده بشر عاقل تنظیمش کرده ! چی شده بشر به اون نتایج رسیده ؟ ذاتشون بد بوده ؟ ژن اشون مرغوب نبوده ؟ یا چی ؟

[علیرضا۱۲۳]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

آتشسوزیِ سینما رِکس حادثهای عمدی توسط انقلابیون مخالف حکومت پهلوی بود[۱][۲] که در ۲۱:۴۵ شبِ شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ منجر به سوختن سینما رکسِ آبادان شد. سینما در حال نمایش فیلم گوزنها، ساخته مسعود کیمیایی بود.[۳][۴][۵] این رخداد زمانی آغاز شد که چهار نفر قبل از آتش زدن، ساختمان را به سوخت هواپیما آغشته کرده بودند.[۶] نسبت دادن این حمله به حکومت پهلوی، عامل برانگیختن انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود، که منجر به سرنگونی حکومت سلطنتی ایران شد.[۷][۸] تعداد ۶۳۰ نفر از کسانی که به دیدن آخرین سانس رفته بودند در آتش سوختند.[۹] تعداد کشتگان بعداً به بیش از ۶۷۷ نفر افزایش یافت

مردم رو این شکلی فریب میدادند!!!!

[b4city]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود
مثالی که در مورد الکترون و فعل برانگیخته شدن زدید جالب بود
بنظر من حداقل انتظار اون الکترون این هست انگیزه اون فوتون رو که زده زندگی الکترون و هم نسل های اون رو تباه کرده مشخص بشه!!!به چه انگیزه ای...آیا فوتون های دیگه هم دست داشتند...در اتاق فکر اوربیتالهای دیگه قبل از اقدام این فوتون در اینجا چه چیزی اتفاق افتاده..اینالکترون الان دنبال شفافیت هست...حالا بیاند به این الکترون بکند ببخش و به آینده فکر کن...خوب اول یک توضیح از گذشته بصورت شفاف باید بهش داده بشه!!!
حالا بیاییم در مورد روزگار خودمون بنویسیم...این موضوع که اصلا برای بنده قابل پذیرش نیست...که اون اصل که آقای منتظری و یا بقول دوستمون بیفور افراد دیگه ای مثل منتظری نقش داشتند کار همین چهار تا شپشو باشه!!!این هم در مملکتی که مستر ایت الله جیکاک ها جولان میدادند...این تاریخ باید شفاف بشه...ما اصلا نمیدونیم از کجا خوردیم...چی رو ببخشیم...مگه نسل های بعد معطل ببخش و گذشت ما هستند...اونها برای عبرت مطالبه شفافیت دارند...نه ببخش و گذشت و نگاه به آینده امثال ما!!!!

درود
من اصلا حرفی از بخشش نزدم و این فکر میکنم بار سوم یا چهارم باشه که اعلام میکنم
عرضم اینه بگذریم از این مباحثی که مستقیم و غیر مستقیم تهاجمی است بار رنگ و بوی نفرت و انتقام

اعتراض به سیستم قبلی در زمینه حقوق بشری و و انسداد سیاسی کاملا درست بوده . چه بخششی ؟ چه عذر خواهی ؟
منتها بهتر بود برای اصلاحش فرصت بیشتری داده میشد که اونم باز شاه مقصر بود . باید همزمان با همون مفادی که به انقلاب سفید مشهور است ، دست به اصلاحات سیاسی هم میزد نه فقط اصلاحات ارضی !!!
که البته همونم پیشنهاد کندی رئیس جمهور وقت امریکا بود که بعد از سفر شاه به امریکا چنین مسائلی در ایران کلید خورد

من کجا گفتم ببخشید ؟ من چکاره حسنم که اصلا چنین چیزی مطرح کنم ؟ و از طرف کسانی که تا قبل از انقلاب کلی هزینه داده اند بیام حرف بزنم و بگم ببخشیدشون ؟
البته بازم حرف دهن من گذاشته نشه . منظورم به این نیست که هر کی هزینه داده شخصیت دمکراتی داشته یا ادم خوبی بوده یا بعد از انقلاب شق القمر کرده
خیر منظورم این نیست

ولی بسیاری انسان فرهیخته گوشه زندانها پوسیدند فقط بخاطر عقایدشون ، حتی ملی گراها . حالا بیام بگم اونارو ببخشید ؟ ما اصلا چیکاره حسنیم که اونارو ببخشیم ؟ کجا ثابت شده جایگاه کسانی که صبح تا شب پشت سر اونا از زنده تا مرده در فشانی میکنند بهتر از اونا هستند که حالا تازه اینا ، اونا را ببخشند ؟
از ادبیات فعلی در قرن 21 مشخصه . کم نیستند کسانی که همین الان در قدرت باشند سلاخ خونه باز میکنند و اولین هدف برپائی جوخه ها هست ، اون وقت با قیافه ای حق به جانب تازه بگیم نهههههه ما اونارو نمی بخشیم ؟

بخش بولد شده
اتفاقا نکته خوبی بود
نسل جوان اصلا نمیدونه منتظری و شریعتی کیه و گذشته کی به کی بوده و اصلا دوزار براش مهم نیست
امثال من و شما هستیم که گیر کردیم رو این مسائل . نسل جدید که همون نسل های اینده تا نیم قرن دیگر را شکل میده ، نگاهش به اینده است نه غرق و 80 متر به زیر اب رفته تا کف اقیانوس تاریخ و بکس و باد در تاریخ نیم قرن پیش

بهتر است نسل امثال ما هم هم راستا با انها شویم تا عقب نمونیم

[گنجشک]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود
من اصلا حرفی از بخشش نزدم و این فکر میکنم بار سوم یا چهارم باشه که اعلام میکنم
عرضم اینه بگذریم از این مباحثی که مستقیم و غیر مستقیم تهاجمی است بار رنگ و بوی نفرت و انتقام

اعتراض به سیستم قبلی در زمینه حقوق بشری و و انسداد سیاسی کاملا درست بوده . چه بخششی ؟ چه عذر خواهی ؟
منتها بهتر بود برای اصلاحش فرصت بیشتری داده میشد که اونم باز شاه مقصر بود . باید همزمان با همون مفادی که به انقلاب سفید مشهور است ، دست به اصلاحات سیاسی هم میزد نه فقط اصلاحات ارضی !!!
که البته همونم پیشنهاد کندی رئیس جمهور وقت امریکا بود که بعد از سفر شاه به امریکا چنین مسائلی در ایران کلید خورد

من کجا گفتم ببخشید ؟ من چکاره حسنم که اصلا چنین چیزی مطرح کنم ؟ و از طرف کسانی که تا قبل از انقلاب کلی هزینه داده اند بیام حرف بزنم و بگم ببخشیدشون ؟
البته بازم حرف دهن من گذاشته نشه . منظورم به این نیست که هر کی هزینه داده شخصیت دمکراتی داشته یا ادم خوبی بوده یا بعد از انقلاب شق القمر کرده
خیر منظورم این نیست

ولی بسیاری انسان فرهیخته گوشه زندانها پوسیدند فقط بخاطر عقایدشون ، حتی ملی گراها . حالا بیام بگم اونارو ببخشید ؟ ما اصلا چیکاره حسنیم که اونارو ببخشیم ؟ کجا ثابت شده جایگاه کسانی که صبح تا شب پشت سر اونا از زنده تا مرده در فشانی میکنند بهتر از اونا هستند که حالا تازه اینا ، اونا را ببخشند ؟
از ادبیات فعلی در قرن 21 مشخصه . کم نیستند کسانی که همین الان در قدرت باشند سلاخ خونه باز میکنند و اولین هدف برپائی جوخه ها هست ، اون وقت با قیافه ای حق به جانب تازه بگیم نهههههه ما اونارو نمی بخشیم ؟

بخش بولد شده
اتفاقا نکته خوبی بود
نسل جوان اصلا نمیدونه منتظری و شریعتی کیه و گذشته کی به کی بوده و اصلا دوزار براش مهم نیست
امثال من و شما هستیم که گیر کردیم رو این مسائل . نسل جدید که همون نسل های اینده تا نیم قرن دیگر را شکل میده ، نگاهش به اینده است نه غرق و 80 متر به زیر اب رفته تا کف اقیانوس تاریخ و بکس و باد در تاریخ نیم قرن پیش

بهتر است نسل امثال ما هم هم راستا با انها شویم تا عقب نمونیم

بخشیدن یا نبخشیدن ؟

من نمی دونم موضوع چیه


اما فکر کنید یک استاد محترم دانشگاه 20 ساله که داره وصیت امام تدریس می کنه ، بعد فکر کن به این نتیجه برسه که اشتباه بوده و بیاد بگه ببخشید و اعدامش نکنن و ببخشنش !


خوب این باید چیکار کنه ؟ کرسی تدریس را رها کنه بیاد سر چهار راه لنگ بفروشه ؟ بکشنش براش بهتر نیست تا ببخشنش ؟



من قول میدم با جناب علیرضا صحبت کنم راضیش کنم ببخشتشون ، ولی فردای بخشش چطور می خوان زندگی کنند ؟ بیان بجای وصیت امام ، پاسخ به تاریخ محمد رضا را تدریس کنند ؟

[b4city]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

بیفور جان یک سوال

واقعا چیزی به معنای نگرش پهلوی و اخوند و قجر و شرق و غرب و چپ و راست و فلان و بهمان وجود داره ؟ یا دعوا سر منابع و بخور بخور و ایناس ؟


نمی دونم شما کدوم طرفی ( چون برام مهم نیست طرف ها دقت نمی کنم ) فرض کنیم شما مصدقی باشی
و فرض بگیریم مصدق هم روی کار باشه
منتها حکمش برای شما روزی 8 ساعت سیخ داغ شده باشه ، بازم طرفدارش هسی ؟
از طرفی فکر کنم بشدت مخالف سلطنتی ، فرض کن سلطنت باشه ، ریاست بانک مرکزی با اختیارات تام به شما واگذار کنند رسانه ملی هم 24 ساعت حمد و ثنای شما را بگه ، بازم مخالفی ؟


نه سیستم مهمه نه نوع حکومت و غیر و ذالک اصل اینه که به ما چی قراره برسه و پس اینجا سودش کجاس ! غیر از اینه ؟ شفاف تر از این ؟


======
این یکی ربطی به موضوع فوق می تونه نداشته باشه

اما فاشیست و آنارشیست و اینا هم ساخته دست بشریت هست دیگه ، غیر عقلانی هم که نبوده بشر عاقل تنظیمش کرده ! چی شده بشر به اون نتایج رسیده ؟ ذاتشون بد بوده ؟ ژن اشون مرغوب نبوده ؟ یا چی ؟

درود
بله نگرش وجود داره هر چند در هر نگرشی نیم نکاهی به قدرت و چیزائی که کفتید هم میتونه باشه ولی نگرش ها صرفا برای رسیدن به اون مسائل نمیتونه باشه . یعنی از دومی نمیشه نتیجه اولی را گرفت
مبحثی در ریاصیات جدید است . p انگاه q
به این روش نمیشه نتیجه گرفت و هدف وسیله را الزاما توجیه نمیکنه

والا مبهم ترین شخص در این فروم جنابعالی هستید که به هر طرفی باد بوزد هستید . هزار کامنت دیگر هم بنگارید مشخص نیست به چه سمتی هستید
هر وقت مواضع شما مشخص شد منم میگم هر چند بارها گفته ام

با سلطنت مخالفم حالا چه شدتی را نمیدونم در اون شدتی است که مد نظر شماست یا خیر . چون تا این لحظه بر این باورم سلطنت در ایران به دمکراسی نمی انجامد و نشانه هاش کاملا اشکار است . مگر اینکه روزی برسد نسانه ها بروز کند

بخش های بولد شده
بله غیر از اینه و هرگز اینطور نیست که میگید و عمومیت ندارد
خواسته های خودتون را به دیگران تعمیم ندید یا حتی اگر خواشته خودتون نیست ولی فکر میکنید این موضوع عمومیت دارد

من اگر ریاست بانک مرکزی فرضی که شما گفتید را به عهده داشتم و اون اتفاق 24 ساعته و حمد و ثنا در کار بود ، به شدت مخالفت میکردم و سنگ بنائی میگذاشتم که حمد و ثناگوئی به زباله دان برود
در زندگی شخصیم هم روالم همینه . هر کجا تعریف و تمجیدی بشود اگر مواردی باشد که اینم هیچ ادعائی نیست ، مخالفت میکنم با فجیع ترین شکل قطعی و 100%
یه خروار دارم حرف میزنم برای مخالفت با همین چیزا

من در همین سایت صد بار از هر گونه منم منم کردنی و ادعائی بخصوص در زمینه سواد بورسی اعلام برائت کردم و بارها گفتم من بی سواد ...

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

سلام دكتر
خوبی آیا می شود
برای تمام دنیا یك نسخه واحد پیچید



هرگز فكر نكنید با یك نسخه واحد می توان كد دنیا را تغییر داد

نترسید و متحد باشید
نترسید و متحد باشید

دیروز در چند پست اینجا میزان ترس افراد حاضر را امتحان كردم
بله هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد
حكومت حتی اگر .............
بازهم اتفاقی نخواهد افتاد

بنزین امسال ارزان نخواهد شد

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

من بودم در مورد گلوبالیست حرف زدم

لطفا واضح و شفاف بگید منظورتون چیه از این مطلب ؟

سالار به پست قبلی توجه کن
سوال پست قبلی رو مجدد از خود سوال کننده پرسیده.
پرسیده شده: گلوبالیستها کجاییند ایشون هم پرسیده خودت چی فکر می کنی.

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود بر همگی
بارها گفته ام ، من البته نه سلطنت طلب هستم و نه اصلاح طلب و نه...
فقط یک طلب شخصی دارم که خودم شخصاً باید برم وصول کنم
پهلوی هم البته که نقدهایی برش وارده... مخصوصاً در سیاست
ولی خب نمیشه کارهایی ارزنده ای که در اون دوران شد رو نادیده گرفت
ولی اینکه اصحابِ ساندیس ، برای فرافکنی کارهای خودشون
نقاط تاریک پهلوی رو بولد میکنند
ما رو هم تشویق میکنند که اونها رو رسوا کنیم


سلسله پهلوی در ایران دو خدمت به بشریت کرد

که 124 هزار پیامبر نکردند !

اول رضاشاه : لغو نظام برده داری

دوم محمدرضاشاه : لغو نظام ارباب رعیتی

آن هم بعد از چند هزار سال !


پس چرا ما بعد از شنیدن اسم پیامبران صلوات می فرستیم ؟!

سنت رسول خدا در مورد برده داری چیست ؟!

-------------------------------------

امروز در قرن 15 هجری ،
از معدود کشورهای اسلامی هستیم که قانون حجاب اجباری داریم.

اگر نظام اسلامی بعد از قاجار میآمد
مطمئناً هنوز قانون برده داری و ارباب رعیتی داشتیم !
یا حداقل به جبر محتوم ، آخرین کشور دنیا بودیم که لغو میکردیم

این دوست عزیزی که مراتب لعن و انزجار خود را از پهلوی ابراز میکنه
و اون دوست عزیز انقلابی که از شرایط فعلی هم ناراضی هست ،
اگه پهلوی نبود ، معلوم نبود الان رعیت کدوم خان یا برده کدوم ارباب بودید
یا اگه آزاد بودید... کشیشها ، زمینهای خودتان را هم مصادره کرده بودند
و احتمالاً تا حالا دیگه کل کشور کویر و شوره زار شده بود !

الان خودِ عربستان هم داره راه پهلوی رو میره

اینها کاسته داغتر از آش شدند !

عالی بود@};-@};-@};-
این سلسله پهلوی که فرمودید، فکر کردم حداقل حداقل صد سال حکومت کردند
بهانه بود واسه بازنشرش.

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

پاسخ رضا پهلوی به پرسشی درباره ۲۸ مرداد:

«نخست: کودتا به معنی واژگونی قدرت از پایین بالا است، نه از بالا به پایین؛

دوم: شنیدم از عبارت “دولت منتخب دموکراتیک مصدق” استفاده میشه، ولی اگر قانون اساسی مشروطیت را بخوانید میبینید که نخست وزیر را پادشاه منصوب و و به پارلمان معرفی میکند!

نخست وزیری هرگز نهادی انتخابی نبود، اگر عزل مصدق را کودتا بنامید آنوقت تغییر تمام کابینه ها کودتا است، بنابراین فکر کنید و قانون اساسی را مطالعه کنید.

بیایید از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنید، برای اینکه ما نهادی مانند دادگاه قانون اساسی آمریکا در آن دوران نداشتیم که در مورد این بحران در برداشت از"قانون اساسی" داوری کند،

حالا بیاییم با درس گرفتن از این اتفاق به برطرف کردن نقص بپردازیم!

.

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

بنزین امسال ارزان نخواهد شد

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

✍️ دکتر محسن برهانی، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه تهران

چرا ۲۸ مرداد "کودتا" نیست؟


?"اساسا به کارگیری واژه کودتا درخصوص واقعه ۲۸ مرداد اشتباهی حقوقی است و کودتایی در این روز تحقق پیدا نکرده و آن چه در این روز واقع شده، اعمال اختیارات مبتنی بر قانون اساسی مشروطه بوده است.


?اول، کودتا در عرف علوم سیاسی به معنای به دست آوردن قدرت به صورت غیرقانونی از طریق قوای نظامی است. بنابر این تعریف، جهت تحقق کودتا در یک کشور دو مؤلفه مهم مورد نیاز است, نیروی نظامی و غیرقانونی بودن استفاده از نیروی نظامی. اگر یکی از این دو رکن متزلزل باشد، نمی توان اقدام انجام گرفته را کودتا تلقی کرد. به عنوان مثال، دکتر ابوالحسن بنی صدر در نوشته ها و گفته های خود ادعا دارد که بر اثر یک کودتا در خردادماه ۱۳۶۰ از ریاست جمهوری خلع شده است و دولت های بعد از او مشروع نیستند. با توجه به مقدمه اول باطل بودن ادعای ایشان به راحتی قابل فهم است؛ چرا که خلع ایشان توسط مجلس شورای اسلامی و در مکانيزمی قانونی صورت گرفته بود و استعمال واژه کودتا در این مورد استعمالی دقیقا غلط است.


?دوم، برای فهم حقیقت یا غیرواقعی بودن کودتا باید بررسی کرد که آیا بر اساس قانون اساسی مشروطه، رفتارهای دولت در برخورد با دکتر مصدق کودتا بوده است یا خیر؟ در قانون اساسی مشروطه، عزل و نصب نخست وزیر از اختیارات شاه محسوب می شد. به مرور عرف و رویه، یک قید به این اختیار وارد شد و پیش شرط این اختیار«رأی تمایل مجلس» در نظر گرفته شد. بنابراین شاه شخصی را به نخست وزیری منصوب نمی کرد، آن کسی که مجلس به وی به عنوان نخست وزیر رأی تمایل داده بود. این قید منوط به وجود مجلس بود. اما اگر مجلس به هر علتی وجود نداشت، اختیار شاه بدون نیاز به رأی تمایل مجلس اعمال می شد. کما این که در فاصله سال های ۱۲۹۳ تا ۱۲۹۹ که سه دوره در ایران مجلس وجود نداشت، شاه وقت مستقیما به نصب نخست وزیر اقدام کرد و این اختیار، اختیاری قانونی و پذیرفته شده بود.


?سوم، مجلس دوره هفدهم از ابتدا ناقص متولد شد؛ چرا که دولت دکتر مصدق با تصویب نامه هیئت دولت در اردیبهشت ۱۳۳۱ برگزاری انتخابات را در ۳۳ حوزه متوقف و از انتخاب شدن ۵۶ نماینده به هر دلیلی و توجیه و بهانه ای) در این حوزه ها جلوگیری کرد. با استعفای یک نماینده دیگر، عملا مجلسی که قرار بود با ۱۳۶ نماینده به تقنین بپردازد، با ۷۹ نماینده به کار خود ادامه داد که در میان این ۷۹ نماینده اکثریت از طرفداران دکتر مصدق بودند که این اکثریت ۵۲ نفری در روزهای آخرتیرماه ۱۳۳۲ از نمایندگی مجلس استعفا دادند تا مسیر برگزاری رفراندوم انحلال مجلس تسهیل شود. به هر دلیلی با هر توجیهی دکتر مصدق در بیست ودوم تیرماه ۱۳۳۲ زمان بندی خود را برای برگزاری انتخابات در دوازدهم مرداد در تهران و در نوزدهم مرداد در شهرستان ها اعلام کرد. این تصمیم با مخالفت برخی باران دکتر مصدق و مخالفت آیت الله کاشانی و اقلیت هم رأی با ایشان در مجلس همراه شد. انتخابات برگزار شد و نتیجه انتخابات روز بیست و دوم مرداد ۱۳۳۲ از رادیو ایران پخش شد. با انحلال مجلس دیگر دست پهلوی دوم جهت عزل مصدق با منع قانونی مواجه نبود.


?دستور محمدرضا پهلوی در ۲۳ مرداد ابلاغ شد و در ۲۴ مرداد به دکتر مصدق به وسيله سرهنگ نصیری اعلام شد. جالب آن که در برابر این دستور عزل، دکتر مصدق رسیدی را تحویل می دهد که در آن این گونه می نویسد:«ساعت یک بعد از نصف شب بیست وپنجم مرداد ۱۳۳۲ دست خط مبارک به این جانب رسید؛ دکتر محمد مصدق». اتفاقا دکتر مصدق در جلسات دادگاه بر این نکته تأکید می کند که دست خط رسید و وی در برابر دستور عزل تمکین کرده. بنابراین دیگر ایشان بعد از ۲۵ مرداد هیچ منصب قانونی در کشور دارا نبود تا علیه آن کسی کودتا یا وی را از شغلی با قدرت نظامی برکنار کند. نگارنده با اتفاقات بعدی این داستان کاری ندارد که چرا دولت در صبح روز ۲۵ مرداد اصرار کرد، نصیری درصدد کودتا بوده است؟ چرا بعد از تمکین به دستور شاه و بدون داشتن سمتی قانونی این اتهام زده شد؟ و جالب آن که متهم کودتا نصیری معرفی می شود و نه شخص دیگری! دکتر مصدق خود نسبت به دستور محمدرضا پهلوی تمکین کرد و اعتراضی نکرد و به طرفداران خود اطلاع نداد که فرمان عزل صادر شده و وی آن را پذیرفته و یا هیئت وزیران را از این مهم مطلع نکرد؛ چرا؟"

[ریسعلی دلواری]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

تورم در عربستان 32 سال مداوم زیر 3 درصد

تورم در ایران 45 سال مستمر وبی وقفه بای 20 درصد
و اكثر مواقع بالای 40 درصد

[امیدازاد]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

✍️ دکتر محسن برهانی، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه تهران

چرا ۲۸ مرداد "کودتا" نیست؟


?"اساسا به کارگیری واژه کودتا درخصوص واقعه ۲۸ مرداد اشتباهی حقوقی است و کودتایی در این روز تحقق پیدا نکرده و آن چه در این روز واقع شده، اعمال اختیارات مبتنی بر قانون اساسی مشروطه بوده است.


?اول، کودتا در عرف علوم سیاسی به معنای به دست آوردن قدرت به صورت غیرقانونی از طریق قوای نظامی است. بنابر این تعریف، جهت تحقق کودتا در یک کشور دو مؤلفه مهم مورد نیاز است, نیروی نظامی و غیرقانونی بودن استفاده از نیروی نظامی. اگر یکی از این دو رکن متزلزل باشد، نمی توان اقدام انجام گرفته را کودتا تلقی کرد. به عنوان مثال، دکتر ابوالحسن بنی صدر در نوشته ها و گفته های خود ادعا دارد که بر اثر یک کودتا در خردادماه ۱۳۶۰ از ریاست جمهوری خلع شده است و دولت های بعد از او مشروع نیستند. با توجه به مقدمه اول باطل بودن ادعای ایشان به راحتی قابل فهم است؛ چرا که خلع ایشان توسط مجلس شورای اسلامی و در مکانيزمی قانونی صورت گرفته بود و استعمال واژه کودتا در این مورد استعمالی دقیقا غلط است.


?دوم، برای فهم حقیقت یا غیرواقعی بودن کودتا باید بررسی کرد که آیا بر اساس قانون اساسی مشروطه، رفتارهای دولت در برخورد با دکتر مصدق کودتا بوده است یا خیر؟ در قانون اساسی مشروطه، عزل و نصب نخست وزیر از اختیارات شاه محسوب می شد. به مرور عرف و رویه، یک قید به این اختیار وارد شد و پیش شرط این اختیار«رأی تمایل مجلس» در نظر گرفته شد. بنابراین شاه شخصی را به نخست وزیری منصوب نمی کرد، آن کسی که مجلس به وی به عنوان نخست وزیر رأی تمایل داده بود. این قید منوط به وجود مجلس بود. اما اگر مجلس به هر علتی وجود نداشت، اختیار شاه بدون نیاز به رأی تمایل مجلس اعمال می شد. کما این که در فاصله سال های ۱۲۹۳ تا ۱۲۹۹ که سه دوره در ایران مجلس وجود نداشت، شاه وقت مستقیما به نصب نخست وزیر اقدام کرد و این اختیار، اختیاری قانونی و پذیرفته شده بود.


?سوم، مجلس دوره هفدهم از ابتدا ناقص متولد شد؛ چرا که دولت دکتر مصدق با تصویب نامه هیئت دولت در اردیبهشت ۱۳۳۱ برگزاری انتخابات را در ۳۳ حوزه متوقف و از انتخاب شدن ۵۶ نماینده به هر دلیلی و توجیه و بهانه ای) در این حوزه ها جلوگیری کرد. با استعفای یک نماینده دیگر، عملا مجلسی که قرار بود با ۱۳۶ نماینده به تقنین بپردازد، با ۷۹ نماینده به کار خود ادامه داد که در میان این ۷۹ نماینده اکثریت از طرفداران دکتر مصدق بودند که این اکثریت ۵۲ نفری در روزهای آخرتیرماه ۱۳۳۲ از نمایندگی مجلس استعفا دادند تا مسیر برگزاری رفراندوم انحلال مجلس تسهیل شود. به هر دلیلی با هر توجیهی دکتر مصدق در بیست ودوم تیرماه ۱۳۳۲ زمان بندی خود را برای برگزاری انتخابات در دوازدهم مرداد در تهران و در نوزدهم مرداد در شهرستان ها اعلام کرد. این تصمیم با مخالفت برخی باران دکتر مصدق و مخالفت آیت الله کاشانی و اقلیت هم رأی با ایشان در مجلس همراه شد. انتخابات برگزار شد و نتیجه انتخابات روز بیست و دوم مرداد ۱۳۳۲ از رادیو ایران پخش شد. با انحلال مجلس دیگر دست پهلوی دوم جهت عزل مصدق با منع قانونی مواجه نبود.


?دستور محمدرضا پهلوی در ۲۳ مرداد ابلاغ شد و در ۲۴ مرداد به دکتر مصدق به وسيله سرهنگ نصیری اعلام شد. جالب آن که در برابر این دستور عزل، دکتر مصدق رسیدی را تحویل می دهد که در آن این گونه می نویسد:«ساعت یک بعد از نصف شب بیست وپنجم مرداد ۱۳۳۲ دست خط مبارک به این جانب رسید؛ دکتر محمد مصدق». اتفاقا دکتر مصدق در جلسات دادگاه بر این نکته تأکید می کند که دست خط رسید و وی در برابر دستور عزل تمکین کرده. بنابراین دیگر ایشان بعد از ۲۵ مرداد هیچ منصب قانونی در کشور دارا نبود تا علیه آن کسی کودتا یا وی را از شغلی با قدرت نظامی برکنار کند. نگارنده با اتفاقات بعدی این داستان کاری ندارد که چرا دولت در صبح روز ۲۵ مرداد اصرار کرد، نصیری درصدد کودتا بوده است؟ چرا بعد از تمکین به دستور شاه و بدون داشتن سمتی قانونی این اتهام زده شد؟ و جالب آن که متهم کودتا نصیری معرفی می شود و نه شخص دیگری! دکتر مصدق خود نسبت به دستور محمدرضا پهلوی تمکین کرد و اعتراضی نکرد و به طرفداران خود اطلاع نداد که فرمان عزل صادر شده و وی آن را پذیرفته و یا هیئت وزیران را از این مهم مطلع نکرد؛ چرا؟"

حداقل سه دهه از سرمایه سیاسی و اجتماعی ایران به خاطر روایت دروغین کودتا و متزلزل کردن مشروعیت سیاسی و کارکردی رژیم سابق توسط کسانی برباد رفت و مستهلک شد که خودشون رو نخبه و روشنفکر و تحصیلکرده می دونستن و متاسفانه فضای فکری و ذهنی جامعه رو در کنترل داشتن ...والبته بیشتر هم در وادی چپ قلم و قدم میزدن ...همین فضا باعث شد که رژیم شاه ساده اندیشانه از شر عقرب جراره حزب توده به مارغاشیه شیعیزم پناه ببره و همین ماری که در آستین پرورش داد هم بلای جان خودش شد هم نکبتی شد که چهل ساله یقه ملت رو گرفته ...