تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • azad.60
    عضو فعال
    • Jan 2022
    • 347

    #61
    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

    در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
    فهم بعضی مسائل در نگاه اول خیلی ساده و بدیهی به نظر میرسه ولی وقتی پای عمل میرسه، میبینیم فهم مون سطحی بوده.

    قیمت سهام رو چه چیزی تعیین میکنه؟ خیلی دوست داشتم یه نظر سنجی تو این زمینه بذاریم تو تالار

    - عوامل بنیادی مثل نرخ بهره، قیمت های جهانی، نرخ ارز،…
    - ابزارهای تکنیکال
    - دولت
    - حقوقی ها
    - بانک ها
    - بازارهای موازی
    - شفافیت ناشر
    - …

    همونطور که میدونید، هیچ کدوم از این ها، قیمت رو تعیین نمیکنه بلکه فقط و فقط قیمت تابع عرضه و تقاضاست. اگه تقاضا پیشی بگیره از عرضه قیمت بالا میره و بالعکس.

    حالا سوال اینه، عرضه و تقاضا رو چی تعیین میکنه؟ هرکدوم از موارد بالا میتونن نقش داشته باشن، در مقاطعی برخی بیشتر برخی کمتر

    لذا در کوتاه مدت و میان مدت، پیش بینی بازار خیلی سخته بلکه نا ممکن، ولی چون قیمت سهام دارای ارزش ذاتی اند، انتظار اینه که در بلند مدت فاصله جدی با ارزش ذاتی نداشته باشن، چرا؟ چون فرصت آربیتراژ بوجود میاد و این اصطکاک ها در بلند مدت از بین میرن.
    ...
    اگه ما نتونیم یک سیستم رو درست تصور کنیم، درک غلط ما از کارکرد سیستم، منجر به توصیه سیاستی اشتباه و راهکار غلط میشه.

    اگه گفته بشه که مشکل بازار بورس بی پولیه، نقدینگی در بازار نیست. خوب توصیه سیاستی اینه که پول بریزین تو بازار و تو صندوق توسعه و تثبیت، بعد اردر میلیونی بچینی زیر سهام شاخص ساز برای هفته ها و ماه ها، بعد گزارش 3 ماهه بیاد، عالی

    یه عاقلی پیدا نمیشه بپرسه که پس نقدینگی کو؟ مگه این همه تزریق نشد، پس چرا اینه نتیجه؟

    یا تصور کنیم که عصای موسایی هست بنام نرخ بهره، اگه پایین بیاد، معجزه میشه!

    یک رستوران، اتفاقا خیلی هم معروف، یک بار اگه فقط شایعه بشه مثلا گوشت خر داده به ملت، کسی سمتش میره؟

    بازار بی اعتماد و نا مطمینه از وضعیتی که درش هستیم، برجام، نرخ ارز، نرخ بهره... مخصوصا از رفتار دولت طی سال های اخیر، اون همه تبلیغ و سهم داغ کردن، نهایتا هم ظاهرا بوی کباب نبوده و ...

    آیا ممکنه یه دفعه اعتماد برگرده؟ یا نا اطمینانی ها از بین برن؟

    از طرف دیگه، دوستان توجه کنند، دارایی های مالی نقش پس انداز رو داره، یعنی کسی الی الابد که قصدش نگه داری نیست! میخره، بالاتر بفروشه و نهایتا مصرف کنه

    خیلی از کسانی که سهام می فروشند، ناشی از ناچاریه، طرف اجاره خونه میده، جهیزیه میده، قیمت ها جهش کرده نمی تونه درآمد و هزینه هاش رو بالانس کنه، چاره ای نداره که بفروشه بزنه به یه زخمی! برای این افراد p/e مهمه؟ گزارش 3 ماهه مهمه؟ نرخ بهره مهمه؟

    حالا چرا دارایی های دیگه نمی فروشن؟ چون سهام نقدشونده ترینه، وانگهی ملک طلا و دلار، مصون از دخالت دولتیه و تصورشون بازده بالاتر این دارایی هاست تا سهام

    ارادت

    نظر

    • window
      ستاره دار (1)
      • Nov 2020
      • 242

      #62
      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

      بهره ی بین بانکی باید چقدر باشد؟
      بانکها برای تامین مالی بسیارکوتاه مدت خود به بازار بین بانکی مراجعه کرده تا ناترازی آنی خود را جبران کنند
      در دنیا میزان بهره بین بانکی معمولا مقدارش تفاوت بسیار بسیار زیادی با سود سپرده ی بانکی دارد و بیشتر است
      علتش هم اینست که هر بانکی باید خودش بتواند ترازش را حفظ کند و اگر نتوانست، از یکطرف به بن بست نخورد و از طرف دیگر با نرخ بسیار بالای بهره ی بین بانکی (در مقایسه با سود سپرده ی بانکی)تنبیه شود
      و اگر این روندِ ناترازیش ادامه دار شد بانکها هم در بازار بین بانکی به او وام نمی دهندو آن بانک به سبب عملکردنامناسبش ورشکست می شود.
      =====
      حالا در ایران چگونه است؟
      سود سپرده مثلا 20% و بهره بین بانکی مثلا 21% است
      تفاوت این دو 1% است یعنی خود 20%، به اندازه ی 5% رشد کرده و شده 21%.
      یعنی تفاوت بین سود سپرده و بهره بین بانکی ، حدود 5% بیشتر از سود سپرده است(حاصل تقسیم 21 بر 20)
      اما مثلا در چین سود سپرده 0.35% و بهره بین بانکی 2.43% است
      از تقسیم 2.43 بر 0.35 عددِ6.94 بدست می آید که اگر منهای 1 کنیم و سپس ضربدر 100 کنیم 594% بدست می آید
      ====
      این یعنی بانکی که در ایران ناتراز می شود برای جبرانش در بازار بین بانکی فقط 5% جریمه می شود
      ولی بانکی که در چین ناتراز می شود برای جبرانش 594% باید بیشتر پرداخت کند و جریمه می شود
      ==
      خب ما اگر بخواهیم مثل چین رفتار کنیم ولی سود سپرده ی ما 20% باشد آنوقت نرخ بهره بین بانکی چقدر باشد؟
      جواب ساده است ما باید 20 را در 6.94 ضرب کنیم که عدد نرخ بهره بین بانکی حدود139% بدست می آید!!!!!!!!
      اینجاست که دیگر همه چیر هنگ می کند
      بنابراین سیستم بازار بین بانکی اساسا برای سیستمی تعریف شده که بانکهایش سود سپرده ی بسیار پایینی حدود یکی دو درصد می دهند.
      ========
      نتیجه اینکه بانک مرکزی اح مق هیچگاه موفق در کنترل بهره بین بانکی نخواهد شد
      او باید ابتدا سود سپرده را زیر 4% ابلاغ و اجباری کند و بهره بین بانکی هم را رها کند تا هرچه بیشتر شود تا بانکها حساب کار دستشان بیاید
      و از بانک های ناتراز هیچ حمایتی نکند تا مجبور شوند دست در جیب مبارک کنند و اموال و املاکشان را بفروشند و ناترازیشان راجبران کنند و به بازار بین بانکی یا خود بانک مرکزی چشم طمع نداشته باشند
      ==
      هیچ اقتصاد موفقی با سود بالای4% قابل طراحی نیست.
      ======
      اینکه اگر سود بانکی را 4% کنند چه عواقبی دارد و چگونه می توان اثرات منفی ش را کنترل و تبدیل به نتایج مثبت کرد را قبل عرض کرده ام.
      "هوا بس ناجوانمردانه سرد است"
      ====
      این نمایش سینمایی رئیسان بانک مرکزی و بازار سرمایه در جهت کم کردن نرخ بهره بین بانکی فقط دلقک بازی است.

      نظر

      • azad.60
        عضو فعال
        • Jan 2022
        • 347

        #63
        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

        عرض ادب

        گزاره های زیر رو عنایت بفرمایید:

        - نرخ اجاره بها باید محدود گردد
        - بازار سرمایه باید تقویت شود
        - نرخ دلار در بازار باید کاهش یابد
        - رشد اقتصادی باید 8% شود
        - تورم باید مهار گردد

        موجودات عالم از روی طبیعتی که دارند و طی فرآیند یادگیری، رفتاری رو بروز میدن. ویروس کرونا، احتمالا خصومت شخصی با شما نداره، ولی نفعش در جهت زیان شماست. آیا می تونیم بگیم، "ویروس کرونا باید تادیب گردد!"؟ کرونا بدن شما رو بستری میبینه برای رشد و نمو و افزایش بهره مندی، کسی بهش نگفته برو فلانی رو بگیر (البته پیشرفت ژنتیک میتونه روزی ما رو به اون سمت ببره، اما نکته اینه، رفتار موجودات چیزیه که مشاهده میشه، نه چیزی که لزوما ما دوست داریم باشه) یا مثلا گرانش زمین، نیرویی که با شتاب مشخصی ما رو به سمت خودش می کشه، "می تونیم کنترلی روش داشته باشیم؟"، یا مثال هی دیگه از حیوانات درنده یا موذی...

        ما صرفا مشاهده گر رفتارهایی هستیم که هریک به علت خاصی رخ میده ولی نوع مواجهه ما باهاش از همین نقطه آغاز میشه، مشاهده و سعی و تلاش برای درک رفتار. اگه درک درستی نداشته باشیم، یا نفهمیمش باید چیکار کنیم؟ خیلی ساده، متوسل بشیم به "زور"، هرکی مخالف من فکر کنه، می کشمش، می زنمش، میندازمش زندان! نظم اجتماعی به گفته Douglas North، برای مهار خشونت شکل گرفت. انسان یک مقطعی آموخت شاید بعد هزاران سال، میشه غیر از خشونت رفتار دیگه ای بروز داد که نتیجه و عایدیش بیشتر از موقعی باشه که دست به خشونت بزنه. برای مثال فهمید می تونه دزدی نکنه، بلکه داوطلبانه مبادله کنه، طوری که عایدی اش به نسبت ریسکش بیشتر از حالت دزدی بود! ولی در چه بستری؟ فهمید "آزادی فردی" باید به رسمیت شناخته بشه و نهادی از اون پاسداری کنه، شد "حقوق مالکیت" یا property right

        خوب، با این مقدمه، به اینجا رسیدیم که در پیگیری منافع شخصی میشه خشونت نورزید، و اتفاقا نفع بیشتری برد، با بسترهایی که لازمه فراهم باشه. بسط این نگاه، که مبتنی بر "مبادله داوطلبانه" بود، منجر به ظهور و پیدایش نهادی شد، به نام "بازار". خروجی بازار یعنی "قیمت" هم شد، برآیند فهم جمعی. قیمت برونداد همه اطلاعات گذشته و نگرش بازیگران از آینده اون کالا یا خدمته. (البته بازار هم پیش شرط هایی داره، که مثلا انحصار نباشه، شفافیت باشه،...)

        حالا، اگه کس یا کسانی خروجی بازار رو نپذیرن چی میشه؟ خوب آخه چطور نپذیرن؟ اراده میلیون ها آدم پشتوانشه! اینجوری تصور بشه، که این قیمت، ذینفعان بخصوصی داره و متضررینش احساس کنند رفاه زیادی رو از دست دادن! خوب گریزی نیست جز "پیدایش خشونت"! یعنی بازار که برای مهار خشونت تشکیل شد، خروجیش بشه عامل خشونت. به نقش دولت اشاره نکردیم، که اتفاقا نقش اصلی رو در این نابسامانی ایفا می کنه، (عمدتا به واسطه در اختیار داشتن نهاد پولی...) ولی فرض کنیم دولت میخواد نظم رو در جامعه حاکم کنه، چیکار کنه؟ باید قیمتی تعیین کنه، که از قیمت بازار کمتره، یعنی سقف قیمتی بذاره، بعد باید ناظرینی تعیین کنه که اون ها نظارت بر حسن اجرای کار داشته باشن و ناظرین دیگه ای هم لازمه که ناظرها رو مراقبت کنن....

        در اقتصاد گفته میشه، دخالت در قیمت، 2 تا عارضه داره:
        1- efficiency loss یعنی فقدان کارآیی، خیلی از افرادی که مایل بودن داوطلبانه در بازار مشارکت کنند، از بازار خارج میشن، چون در قیمت دستوری حاضر به عرضه نیستن، در طرف مقابل ولی صف متقاضیانی شکل میگیره که مایلند در قیمت دستوری خرید کنند ولی نمی تونن (هر 2 گروه رفاه از دست میدن!)
        2- allocation inefficiency یعنی وضع جوری میشه، تخصیص دچار اختلال میشه، کس یا کسانی که در اول صف قرار می گیرن، فارغ از ترجیحات و عاجل بودن نیازشون، دریافت می کنن، و دیگرانی که شاید خیلی بیشتر حاضر بودن بپردازن، بی بهره می مونن (حس بی عدالتی، در قیمتی برابر یک نفر دریافت می کنه ولی دیگری دریافت نمی کنه، چرا چون اول صف نیوفتاده!)

        نهایتا این عدم تعادل، باعث شکل گیری "بازار سیاه" میشه و قیمت ها در بازار سیاه سر به فلک میکشه... جدا از بودجه ای که به ناظر و ناظرِ ناظر باید بپردازیم، که منبعی براش نداریم!

        ------------------------------------------------------------------------------------------------------

        جمع بندی:

        نرخ در بازار "باید" چند باشه"؟ نمی دونیم، به همین دلیل بازار تشکیل دادیم!

        اگه از نرخ خوشمون نیومد چیکار کنیم؟ کاری نمی تونیم کنیم! نتیجه بازی جمعی برای همه لازم الجراست، می تونیم دست به خشونت بزنیم! تنها شاید دولت به واسطه سایز بزرگی که در اقتصاد داره و نیروی نظامی، بتونه مداخله کنه ولی نتیجه دخالت دولت حتما به بدتر شدن اوضاع منجر میشه

        راهکار بازار چیه؟ میگه این نرخ مثلا گزاف به تولید کننده هاش سیگنال میده، سود بزرگی هست و برین سمت تولید، به متقاضی ها هم میگه این کالا رو جایگزین کنید با کالای دیگه و بعد از مدتی بازار متعادل میشه.... (به عبارتی راهکار بازار سیستمیه و نه قهری!)

        این صورت کلی ماجرا، اما افزایش سطح عمومی قیمت ها، تورم، داستان دیگه ایه، که عامل اصلیش خود دولته و دولت اگه بخواد اصلاحاتی موثر بکنه، چاره ای نداره جز اینکه خودش و نگرش اش رو تصحیح کنه

        ارادت
        آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2022/07/30, 12:37.

        نظر

        • آخرین سامورایی !
          ستاره‌دار(3)
          • Jan 2022
          • 2538

          #64
          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

          در اصل توسط window پست شده است View Post
          بهره ی بین بانکی باید چقدر باشد؟
          بانکها برای تامین مالی بسیارکوتاه مدت خود به بازار بین بانکی مراجعه کرده تا ناترازی آنی خود را جبران کنند
          در دنیا میزان بهره بین بانکی معمولا مقدارش تفاوت بسیار بسیار زیادی با سود سپرده ی بانکی دارد و بیشتر است
          علتش هم اینست که هر بانکی باید خودش بتواند ترازش را حفظ کند و اگر نتوانست، از یکطرف به بن بست نخورد و از طرف دیگر با نرخ بسیار بالای بهره ی بین بانکی (در مقایسه با سود سپرده ی بانکی)تنبیه شود
          و اگر این روندِ ناترازیش ادامه دار شد بانکها هم در بازار بین بانکی به او وام نمی دهندو آن بانک به سبب عملکردنامناسبش ورشکست می شود.
          =====
          حالا در ایران چگونه است؟
          سود سپرده مثلا 20% و بهره بین بانکی مثلا 21% است
          تفاوت این دو 1% است یعنی خود 20%، به اندازه ی 5% رشد کرده و شده 21%.
          یعنی تفاوت بین سود سپرده و بهره بین بانکی ، حدود 5% بیشتر از سود سپرده است(حاصل تقسیم 21 بر 20)
          اما مثلا در چین سود سپرده 0.35% و بهره بین بانکی 2.43% است
          از تقسیم 2.43 بر 0.35 عددِ6.94 بدست می آید که اگر منهای 1 کنیم و سپس ضربدر 100 کنیم 594% بدست می آید
          ====
          این یعنی بانکی که در ایران ناتراز می شود برای جبرانش در بازار بین بانکی فقط 5% جریمه می شود
          ولی بانکی که در چین ناتراز می شود برای جبرانش 594% باید بیشتر پرداخت کند و جریمه می شود
          ==
          خب ما اگر بخواهیم مثل چین رفتار کنیم ولی سود سپرده ی ما 20% باشد آنوقت نرخ بهره بین بانکی چقدر باشد؟
          جواب ساده است ما باید 20 را در 6.94 ضرب کنیم که عدد نرخ بهره بین بانکی حدود139% بدست می آید!!!!!!!!
          اینجاست که دیگر همه چیر هنگ می کند
          بنابراین سیستم بازار بین بانکی اساسا برای سیستمی تعریف شده که بانکهایش سود سپرده ی بسیار پایینی حدود یکی دو درصد می دهند.
          ========
          نتیجه اینکه بانک مرکزی اح مق هیچگاه موفق در کنترل بهره بین بانکی نخواهد شد
          او باید ابتدا سود سپرده را زیر 4% ابلاغ و اجباری کند و بهره بین بانکی هم را رها کند تا هرچه بیشتر شود تا بانکها حساب کار دستشان بیاید
          و از بانک های ناتراز هیچ حمایتی نکند تا مجبور شوند دست در جیب مبارک کنند و اموال و املاکشان را بفروشند و ناترازیشان راجبران کنند و به بازار بین بانکی یا خود بانک مرکزی چشم طمع نداشته باشند
          ==
          هیچ اقتصاد موفقی با سود بالای4% قابل طراحی نیست.
          ======
          اینکه اگر سود بانکی را 4% کنند چه عواقبی دارد و چگونه می توان اثرات منفی ش را کنترل و تبدیل به نتایج مثبت کرد را قبل عرض کرده ام.
          "هوا بس ناجوانمردانه سرد است"
          ====
          این نمایش سینمایی رئیسان بانک مرکزی و بازار سرمایه در جهت کم کردن نرخ بهره بین بانکی فقط دلقک بازی است.
          درود بر شما

          کاهش سود بانکی به زیر 10درصد امکان پذیر نیست انهم زمانیکه تقاضا برای وام بالای 20درصد در بازار زیاد هست و همچنین بانک مرکزی نیز از پشتوانه ارزی و طلا برخوردار نیست

          کاهش سود بانکی باعث خروج سرمایه بیشتر از بانکها میشود که وضعیت را بدتر میکند و همچنین باعث صعود دلار و نزول ریال میشود

          راهکار کاهش سود بین بانکی و نجات برخی بانکها افزایش سرمایه از اورده نقدی هست که بنده نیز بارها پیشنهاد انرا داده ام

          این سود بین بانکی را بانکهای دولتی و برخی بانکهای خصوصی بالا برده اند البته برخی بانکهای بورسی نه همه انها مثال بانک ملت با این ترازنامه خوب هیچگاه چنین سود بین بانکی نمیدهد

          راهکار افزایش سرمایه از اورده هست و چون بورس و سهامدارهای عمده بانکها نیز چنین پولی ندارد که افزایش سرمایه از اورده دهند دولت باید افزایش سرمایه انها را تصویب کند و خودش حقهای استفاده نشده انها را بخرد و بیاد در لیست سهامداران عمده 50درصدی و بالاتر!!!

          بدین ترتیب میتوان پول لازمهای این گروه را نجات داد و نرخ بهره بین بانکی را کاهش داد و همچنین توان انها را در وام دهی به صنایع افزایش داد...
          یه بورس داغ و صعودی هم اگر ایجاد کنند میتوانند افزایش سرمایه از محل سلب حق تقدم بدهند و سهام بفروشند به بازار و نقدینگی جمع کنند که اینا اصلا سواد بورسی ندارند و توان بازار سرمایه را در نجات صنایع نمی شناسند و اتفاقا کمر بورس هم دارند میشکنند با سیاستهای غلط
          آخرین ویرایش توسط آخرین سامورایی !؛ 2022/07/30, 13:49.
          نظرات شخصی و پر از اشتباه بنده است و قطعیتی ندارد.

          گروه سهامداران حرفه ای بورس ! https://t.me/Professional_bourse360

          نظر

          • window
            ستاره دار (1)
            • Nov 2020
            • 242

            #65
            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

            آنچه بنده اینجا انجام می دهم مشاهده ی آنچه در دنیا اتفاق می افتد و مقایسه آن با ایران است
            داده ها را مرتب و آنالیز می کنم تا تناقضاتِ واضح را آشکار سازم
            بالاخره همه در دنیا قواعد بازی اقتصاد را تعریف می کنند و به همه می گویند در این چارچوب آزادی عمل دارید
            نمی شود که بگییم همه را ول کنید به امان خدا تا هه چیز در سرجای خودش قرار بگیرد
            و بنده هیچ چیزی فراتر از اینها نگفته ام
            اینجا تا هر صحبتی می کنیم دوستان بسیار محترم ، تمام بحث را به زیر سئوال می برند
            کل استدلالشان هم این است که نباید در بازار دخالت کرد
            بسیار خوب بنده هم همین را می گویم
            در همین پست قبلی بنده گفتم نرخ بهره بین بانکی را رها کنند تا هرچه می خواهد بالا رودو در جایی متعادل شود
            اما الزاماتی هم دارد.مشاهده تجربه ی دیگر کشورها ما را از خطاهای هولناک حفظ می کند
            در دیگر کشورها نرخ بهره بین بانکی فاصله ی زیادی تا سود سپرده دارد. این تمام آنچیزی بود که بنده عرض کردم
            اینها که من گفتم تحمیل بر اقتصاد نیست . اینها یادآوری قواعد بازی است.
            اینکه می گوییم بانکها سوء استفاده نکنند ، یادآوری قواعد بازیست
            اینکه می گویم بانک ها مسئول ناترازی خود هستند این همان یادآوری قواعد بازیست
            اینکه بانک مرکزی جبران مافاتِ ناترازی بانکهای نامردی مانند بانک آینده را می کند ، این جِرزدن در بازیست.
            ====
            نرخ بهره بین بانکی کم شود چه سودی به حال بازار سرمایه دارد؟؟؟؟
            چه سودی به حال مردم بیچاره و کم کردن تورم دارد؟؟؟
            ====
            می گوییم بهره بانکی بالا(سود سپرده زیاد) بد است و خلق نقدینگی می کند و تورم ایجاد می شود
            آقایان رییسهای بانک مرکزی و بازار سرمایه می آیند فیلم سینمایی می سازند وبهره بین بانکی را مورد حمله قرار می دهند
            کدام اقتصاددان آمد و گفت که بهره بانکی و بهره بین بانکی کاملا در مقابل یکدیگرند؟؟؟
            بهره بانکی که بالا بره کل اقتصاد هم ملتهب میشه هم فلج
            بهره بین بانکی که بره بالا فقط بانک های زیانده حساب دستشان می آید و آن غلطهایی که قبلا ها گفتم زار انجام نمی دهند(رعایت الزامات ضروری است)
            ====
            نکته مهم دیگری که مطرح است:
            تا صحبت از اصلاح سیستم بانکی می شود بعضی از اقتصاددانها بویژه حکومتی ها جور دیگری داستان را ترجمه می کنند
            آنها می گویند یک پول قلمبه ای پیدا بشه بدیم و ناترازی بانکها را جبران کنیم و سپس بانک ها موجودات خوبی بشوند و از این به بعد خلق نقدینگی خودسرانه نداشته باشند
            نه عزیزان این راه به مقصد نخواهد رسید
            اصلاح یعنی اینکه بانک مرکزی خودش را کنار بکشه و هر بانکی که ترازش دائما منفی شد یا ورشکست بشود و درش تخته شود و یا املاکشان را حراج کنند و ضررها را جبران کنند.
            صحبت از 12 بانک است نه تمام بانکها که بیش از 30 عدد هستند
            از چی می ترسید؟
            دوستان هیچ راه حل تدریجی وجود ندارد
            به یک دزد بگوییم تا دیشب، هرشب 10 میلیون می دزدی از امشب 9 میلیون سال دیگه 8 میلیون و...
            مسخره تر از این می شود؟
            کجای دنیا چنین تجربه ای کرده اند.؟؟
            بخش زیادی از اصلاح سیستم بانکی یعنی اینکه خلق نقدینگی از طریق بانک های زیانده مسدود شود. مثل همه ی دنیا.

            نظر

            • azad.60
              عضو فعال
              • Jan 2022
              • 347

              #66
              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

              دوست عزیز،

              تورم ۲ تا مکانیزم اصلی داره:

              ۱- رشد پول از رشد حقیقی اقتصاد بیشتر بشه، چرا؟ به علت ناترازی هریک از بازیگران اقتصاد، مخصوصا دولت (مکانیزم متداول)
              پول بیشتر، قدرت خرید بیشتر ایجاد میکنه و مازاد تقاضا، نهایتا ایجاد سطح جدیدی از قیمت های اسمی

              در این حالت نرخ بهره همواره تا رسیدن به تعادل، سرکوب شده است.

              ۲- انتظارات تورمی (مکانیزم غیر شهودی)
              بازیگران اقتصاد به علت نا اطمینانی و عدم قطعیت ها، انتظار افزایش سطح عمومی قیمت ها رو دارند، در این حالت، پیش قراول معمولا دلار و سکه است، گاهی هم مثل سال ۹۹ بورس. دقت بفرمایید که هیچ نا ترازی فعلا رخ نداده، هیچ پول مازادی چاپ نشده، اما، “محاسبه ذهنی بازیگران آینده نگر” انتظار ناترازی داره. مثل صحبت از تحریم. بازیگران هوشمند اقتصاد منتظر نمی مونن تحریم انجام شه، دولت نفت نتونه بفروشه، یا فروخت پولش رو نتونه دریافت کنه، بعد به کسری منابع بخوره، بعد استقراض کنه…. بلافاصله بازیگران اطلاعات جدید رو بکار میگیرن و قیمت ها به روز میشه.

              خوب در این حالت، نرخ بهره بالا میره، خودکار بالا میره، چرا چون با سطح جدید قیمت ها، عرضه پول کافی نیست. بانک مرکزی چیکار می تونه کنه؟
              ۱) پول چاپ کنه و همراهی کنه با نرخ دلار جدید و به رسمیت شناختن انتظارات تورمی
              ۲) مقاومت کنه در برابر چاپ پول و سعی کنه انتظارات تورمی رو مهار کنه البته این در حرف ساده است و در عمل بسیار دشوار. عملکرد بانک مرکزی روسیه رو در ماجرای اخیر اوکراین ملاحظه کنید.
              —————————————————————————

              اما باور غلط:

              آیا افزایش نرخ بهره باعث تورم میشه؟ خیر! در سال های ۹۲ تا ۹۶، رشد اقتصادی بعلاوه تورم حدود ۱۰-۱۲% بود، نرخ بهره ۲۲%، این ناترازی منجر به تورم میشد، که شد جهش دلار ۳۰۰۰ هزار تومانی، اما وقتی شما تورم ۶۰% ای داری و رشد اقتصادی خاصی نداری، چرا افزایش نرخ بهره عامل تورم شه؟! این ذهنیت غلطه

              در رابطه با تنبیه بانک های غیر منضبط و برخورد با اون ها فرمایش شما درسته ولی ذینفعانی که بانک تاسیس میکنن اونقدر زور و زر دارن که کارشون رو پیش برده و میبرن، اما عرض کردم، ناترازی اصلی چندتا بانک نیستن! هرچند که اون ها هم سهم دارن ولی نگرانی اصلی، کسری بودجه دولته، تسهیلات تکلیفیه، ناترازی صندوق های بازنشستگیه و خیلی مصادیق دیگه، مثل خرید گندم به قیمت بالا و فروش به قیمت ارزان به نانوایی، خرید بنزین به قیمت جهانی از پالایشگاه، فروش به مردم به قیمت یارانه ای، ….
              —————————————

              در رابطه با نرخ بهره، این نکته رو تاکید کنم، مهم‌ترین نرخ اقتصاد، نرخ بهره است. بازیگران اقتصاد گفته میشه price taker هستن البته در بازار آزاد رقابتی. خوب، تو این اقتصاد چی تولید کنن؟ چی مزیت داره؟ چه چیزی پاسخ این سوالات رو میده؟ نرخ بهره، بازارهای دارایی به شدت از نرخ بهره تاثیر میگرن که در امریکا آثارش رو دیدیم.

              همونطور که می دونید نرخ بهره، با نرخ سپرده با نرخ بهره بین بانکی همبستگی داره، لذا تغییر در هریک از اون ها تبعاتی داره. اینکه رییس سازمان بورس میره پیش رییس کل بانک مرکزی، خواهش میکنه که نرخ بالا نره! یا دلار نیما بالا بره! به خاطر اینه که رشد و افت بورس رو جامعه از رییس سازمان میبینه! البته که به غلط!

              به رییس سازمان چه ربطی داره بورس سقوط میکنه! اگه نرخ بهره رفت بالا به رییس سازمان چه؟ اگه نرخ های جهانی ریخت به رییس سازمانِ بدبخت چه ارتباطی داره! اگه دلار ریخت، رییس سازمان مسئوله؟! رییس سازمان داور بازیه، داور باید نظارت کنه بازی تحت قواعد مشخص انجام بشه و کسی خطا نکنه. به داور چه ربطی داره که مسابقه پرسپولیس استقلال صفر صفر شه، کسالت کننده باشه و حوصله سربر! بعد کل جماعت استادیوم شعار بدن، “داور دقت کن!” ، به داور ربطی نداره

              بعد، اساسا این ۲ تا سازمان با هم تضاد منافع شدید دارن، چطور با هم بشین موز بخورن! یکیشون از تورم سود میبره اون یکی در صورت تورم عذرش رو میخوان!

              دلار گرون شه، بورسی ها جشن می گیرن، رییس کل فحش میخوره! ( در همین تالار صحبت های رییس کل رو کاملا وارونه منعکس می کنن که مثلا جو مثبت بدن، رییس کل در همون جلسه کذایی گفته بود نرخ آزاد رو به نیما میرسونه، اینجا جوره دیگه ای ترجمه شد!)

              نرخ بهره بالا بره، تورم مهارشه، بورسی ها رییس سازمان رو مورد عنایت قرار میدن ولی رییس کل بانک مرکزی تشویق میشه!

              ارادت
              آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2022/07/30, 23:25.

              نظر

              • فین
                عضو فعال
                • Sep 2020
                • 1158

                #67
                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                چرا عادت داریم مسائل را پیچیده کنیم. دولت خاتمی با شعار تعامل با دنیا امد و تورم تک رقمی را بنیان نهاد. دولت روحانی هم با تعامل با دنیا و برجام ( تا قبل از خروج ترامپ ) تورم را تک رقمی کرد. بدون برگشت به برجام و تعامل با دنیا محال است تورم تک رقمی را تجربه کنیم.

                نظر

                • azad.60
                  عضو فعال
                  • Jan 2022
                  • 347

                  #68
                  پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                  در اصل توسط فین پست شده است View Post
                  چرا عادت داریم مسائل را پیچیده کنیم. دولت خاتمی با شعار تعامل با دنیا امد و تورم تک رقمی را بنیان نهاد. دولت روحانی هم با تعامل با دنیا و برجام ( تا قبل از خروج ترامپ ) تورم را تک رقمی کرد. بدون برگشت به برجام و تعامل با دنیا محال است تورم تک رقمی را تجربه کنیم.
                  عرض ادب

                  همونطور که میدونید، اقتصاد که تک متغیره نیست، البته نقش ارتباط بین الملل و تجارت خارجی فوق العاده اهمیت داره و آمارهای اقتصادی دوران آقای خاتمی به وضوح این رو نشون میده

                  اما دولت آقای روحانی، در ۴ سال اول فقط تورم رو به تاخیر انداخت، موجبات جهش ارزی رو فراهم آورد، سعی در تعامل با دنیا داشت ولی از منظر حقوقی و سیاسی و نه اقتصادی، حقیقتا بدترین دوران اقتصادی متعلق به عملکرد ایشون بود و هست. در رابطه با شاهکارشون در بورس هم که اظهر من الشمسه! و دعای خیر سهامداران همواره بدرقه راهش…

                  ارادت
                  آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2022/07/30, 23:28.

                  نظر

                  • M.DALAHOO
                    ستاره‌دار (2)
                    • Apr 2022
                    • 643

                    #69
                    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                    در اصل توسط فین پست شده است View Post
                    چرا عادت داریم مسائل را پیچیده کنیم. دولت خاتمی با شعار تعامل با دنیا امد و تورم تک رقمی را بنیان نهاد. دولت روحانی هم با تعامل با دنیا و برجام ( تا قبل از خروج ترامپ ) تورم را تک رقمی کرد. بدون برگشت به برجام و تعامل با دنیا محال است تورم تک رقمی را تجربه کنیم.
                    دقیقآ، به استناد اسناد موجود در بانک مرکزی، دولت خاتمی در 50 سال اخیر با نفت 8 تا حداکثر 38 دلار بهترین عملکرد اقتصادی را داشته است. مشکلات موجود در بورس عمدتآ سیاسی است و به اظهار نظر مقامات بلند پایه ایران در خصوص اوکراین و مسایل بعدی که این روزها در حال وقوع ا ست ( رفتن ناوگان ایران به دریای سیاه و......) بر اساس آن اظهار نظر عجیب در خصوص پیش دستی آقای پوتین در خصوص مردم نگون بخت اوکراین، که حتی رییس جمهور دیکتاتور بلاروس چنین اظهار نظر ضد بشری نکرده است.

                    نظر

                    • آخرین سامورایی !
                      ستاره‌دار(3)
                      • Jan 2022
                      • 2538

                      #70
                      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                      در اصل توسط window پست شده است View Post
                      آنچه بنده اینجا انجام می دهم مشاهده ی آنچه در دنیا اتفاق می افتد و مقایسه آن با ایران است
                      داده ها را مرتب و آنالیز می کنم تا تناقضاتِ واضح را آشکار سازم
                      بالاخره همه در دنیا قواعد بازی اقتصاد را تعریف می کنند و به همه می گویند در این چارچوب آزادی عمل دارید
                      نمی شود که بگییم همه را ول کنید به امان خدا تا هه چیز در سرجای خودش قرار بگیرد
                      و بنده هیچ چیزی فراتر از اینها نگفته ام
                      اینجا تا هر صحبتی می کنیم دوستان بسیار محترم ، تمام بحث را به زیر سئوال می برند
                      کل استدلالشان هم این است که نباید در بازار دخالت کرد
                      بسیار خوب بنده هم همین را می گویم
                      در همین پست قبلی بنده گفتم نرخ بهره بین بانکی را رها کنند تا هرچه می خواهد بالا رودو در جایی متعادل شود
                      اما الزاماتی هم دارد.مشاهده تجربه ی دیگر کشورها ما را از خطاهای هولناک حفظ می کند
                      در دیگر کشورها نرخ بهره بین بانکی فاصله ی زیادی تا سود سپرده دارد. این تمام آنچیزی بود که بنده عرض کردم
                      اینها که من گفتم تحمیل بر اقتصاد نیست . اینها یادآوری قواعد بازی است.
                      اینکه می گوییم بانکها سوء استفاده نکنند ، یادآوری قواعد بازیست
                      اینکه می گویم بانک ها مسئول ناترازی خود هستند این همان یادآوری قواعد بازیست
                      اینکه بانک مرکزی جبران مافاتِ ناترازی بانکهای نامردی مانند بانک آینده را می کند ، این جِرزدن در بازیست.
                      ====
                      نرخ بهره بین بانکی کم شود چه سودی به حال بازار سرمایه دارد؟؟؟؟
                      چه سودی به حال مردم بیچاره و کم کردن تورم دارد؟؟؟
                      ====
                      می گوییم بهره بانکی بالا(سود سپرده زیاد) بد است و خلق نقدینگی می کند و تورم ایجاد می شود
                      آقایان رییسهای بانک مرکزی و بازار سرمایه می آیند فیلم سینمایی می سازند وبهره بین بانکی را مورد حمله قرار می دهند
                      کدام اقتصاددان آمد و گفت که بهره بانکی و بهره بین بانکی کاملا در مقابل یکدیگرند؟؟؟
                      بهره بانکی که بالا بره کل اقتصاد هم ملتهب میشه هم فلج
                      بهره بین بانکی که بره بالا فقط بانک های زیانده حساب دستشان می آید و آن غلطهایی که قبلا ها گفتم زار انجام نمی دهند(رعایت الزامات ضروری است)
                      ====
                      نکته مهم دیگری که مطرح است:
                      تا صحبت از اصلاح سیستم بانکی می شود بعضی از اقتصاددانها بویژه حکومتی ها جور دیگری داستان را ترجمه می کنند
                      آنها می گویند یک پول قلمبه ای پیدا بشه بدیم و ناترازی بانکها را جبران کنیم و سپس بانک ها موجودات خوبی بشوند و از این به بعد خلق نقدینگی خودسرانه نداشته باشند
                      نه عزیزان این راه به مقصد نخواهد رسید
                      اصلاح یعنی اینکه بانک مرکزی خودش را کنار بکشه و هر بانکی که ترازش دائما منفی شد یا ورشکست بشود و درش تخته شود و یا املاکشان را حراج کنند و ضررها را جبران کنند.
                      صحبت از 12 بانک است نه تمام بانکها که بیش از 30 عدد هستند
                      از چی می ترسید؟
                      دوستان هیچ راه حل تدریجی وجود ندارد
                      به یک دزد بگوییم تا دیشب، هرشب 10 میلیون می دزدی از امشب 9 میلیون سال دیگه 8 میلیون و...
                      مسخره تر از این می شود؟
                      کجای دنیا چنین تجربه ای کرده اند.؟؟
                      بخش زیادی از اصلاح سیستم بانکی یعنی اینکه خلق نقدینگی از طریق بانک های زیانده مسدود شود. مثل همه ی دنیا.
                      درود برشما

                      قطعا راه حلهایی که ارائه دادید در نوع خودش بهترین هست اما مسئله اینه که کاربردی و عملیاتی نیست!!چون این بانکهای دولتی الان سالهاست افزایش سرمایه نداده اند و نیاز دارند که افزایش سرمایه انجام دهند و از طرفی علت زیان انها نیز بیشتر برمیگردد که به نوع مدیریت دولتی و تکالیف دستوری که به انها تحمیل شده و میشود

                      اجازه ورشکستگی بانکهای دولتی و چند بانک خصوصی که پیشنهاد دادید تقریبا معادل نابودی بیش از 50درصد افراد جامعه و سپرده گذاران میشود که انها نیز گناهی ندارند و همچنین عملیاتی نمیتوان کرد!!

                      اینا به هر دلیلی زیانده شده اند و طبیعی است که سهامدار عمده باید انها را ببرد افزایش سرمایه

                      در بورسهای جهان نیز وقتی برخی شرکتهای بزرگ و مهم ورشکسته میشوند یا اینچنین نیاز به نقدینگی پیدا میکنند دولتها سهام انها را میخرد و به انها نقدینگی تزریق میکند و انها را از ورشکستگی نجات میدهد بدون انکه مقصر مثل دولت ما خودشان باشند!!

                      حالا که مقصر نیز دولت بوده بخاطر نوع مدیریت و تکلیفهای ان ایا باید مردم تاوان بدهند؟؟

                      این افزایش سرمایه ها نیز متاسفانه فعلا عملیاتی نیست و استخوان اینا همچنان در زخم خواهد ماند چون بیش چندین میلیارد دلار پول میخواهد اگر بخواهند افزایش سرمایه بدهند که موجب تورم نشود این میلیاردها دلار را باید دولت داشته باشد که معادل ان ریال بخرد و ریال ان در اختیار گروه بانکی بگذارد بعنوان افزایش سرمایه و خرید و واریز حق تقدم

                      که چنین پولی هم نیست به مجموعه ای از این چه کنم چه کنم ها میگن بحران اقتصادی!!!
                      نظرات شخصی و پر از اشتباه بنده است و قطعیتی ندارد.

                      گروه سهامداران حرفه ای بورس ! https://t.me/Professional_bourse360

                      نظر

                      • window
                        ستاره دار (1)
                        • Nov 2020
                        • 242

                        #71
                        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                        جناب جوگیرخان محترم،
                        این بانک ها به جای افزایش سرمایه باید به بانکداری بپردازند
                        خب هرچی پول بدست آوردند بردند در جاهای دیگه سرمایه گذاری کردند.
                        حاضر هم نیستندکه بخشی از آن ها را بفروشند و ضررشان را جبران کنند
                        اگر میخواهید بانک بزنید بهتر است برید بانک بزنید
                        این دراواخر دهه 70 و دهه 80 به عنوان ضرب المثل بر سر زبانها افتاد
                        به این معنی که اگر می خواهید از بانکی سرقت کنید بهتر است یک بانک جدید تاسیس کنید.
                        مردم پولها را روانه ی آن بانک می کنند و شما هر بهره برداری هم که دلتان خواست از آن بکنید
                        گفته میشد و می شود که بانکها نباید فعالیتی به جز واسطه گری مالی بکنندو از بنگاهداری بپرهیزند
                        آیا گوش کردند؟
                        یا نه ؟
                        دوستان اصلا مساله فرق کرد و خود بنگاهها به تاسیس بانک ها پرداختند
                        و به مال اندوزی و خرید املاک و مشارکت مستقیم در پروژه های عظیم ساختمانی پرداختند
                        خب این چه ضرری برای کشور داشت؟
                        اولا کارکرد بانک ها را قبلا توضیح داده امو تنها فعالیت درآمد زای یک بانک باید واسطه گری مالی باشد یعنی سپرده قبول کند و وام بدهد و از تفاوت این ها سود بدست آورد و امورات خود و کارکنانش را بگذراند و ترازش مثبت شود. فقط همین.
                        ثانیا ایشان آمدند سپرده های مردم را با سود بالا تا جاییکه می شد جمع کردند و بردند در بخش املاک.و آنجا سرمایه گذاری کردند. حالا دیگر سود سپرده ها را از کجا بیاورند و بدهند؟
                        پول ها در املاک زندانی شده بود .
                        و وقتی پولنداشتند که سود سپرده ها را بدهند ترازشان منفی می شدو به بانک مرکزی هم میگفتند خودت دستور دادی سود را بالا ببر . حالا بیا جبران کن.
                        بانک مرکزی هم با چاپ پول و رشد پایه پولی آنها را حمایت می کرد و می کند واین یعنی افزایش نقدینگی و این یعنی تورم بی چون و چرا.
                        به عنوان یک مثال بانک آینده را که از ترکیب چند تا از همین بنگاهها بوجود آمد را عرض می کنم
                        وارد پروژ های عظیمی مثل مشهد مال و ایران مال و فرمانیه شد ساختمان بزرگ بانکشان در منطقه الهیه و...شد
                        ولی تراز منفی بسیار وحشتناکی دارد که همه ی این منفی را بانک مرکزی با چاپ پول جبران می کند
                        نمادش به حالت تعلیق درآمد واصلا ککش هم نمی گزید
                        چون سود او در غیر شفاف بودن است
                        چون قیمت ملک افزایش می یابد و اصلا دیگر مگر می گذارند افزایش نیابد
                        بله عزیزان اینها دردهای اصلی و واقعی جامعه ی ما هستند که نقش اساسی در ایجاد تورم در جامعه را دارند
                        آنها که به دنبال مبارزه با فساد هستنداینجاها باید به دنبال هدف باشند
                        ====
                        سود بالای 4% ممنوع باید بشود.این اصل است.



                        نظر

                        • azad.60
                          عضو فعال
                          • Jan 2022
                          • 347

                          #72
                          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                          عرض ادب

                          وقتی غذا میل می کنید، اینکه این مواد مغزی به چه میزان و کجا جذب شود، تحت مکانیزمی خودکار و طبیعی صورت می گیرد، طوری که ما، که مالک بدنمان هستیم هم، نمی توانیم به خودمون دستور بدهیم که مثلا “جذب شکم نشود، بلکه جذب بازو و سرشونه گردد!”

                          سیستم گوارش و جذب غذا، بر اساس قواعد خود که طی فرآیند تکامل توسعه پیدا کرده عمل می کند، نه دستور یا فرمان. اما در این سیستم هم نیروهای عرضه و تقاضا حاکم است، یعنی مازاد عرضه در شکم و پهلو به شکل چربی ذخیره می گردد و در هنگام تمرین، مازاد تقاضا برای دریافت غذا و نوسازی فیبرهای عضلانی اتفاق می افتد.

                          در جامعه که متشکل از تعداد زیادی المان و عناصر تصمیم گیرنده هست هم همین قاعده جاری است. اینکه نیروی انسانی و سرمایه، به چه میزان و کجا مورد بهره‌برداری قرار گیرد و چه چیزی تولید شود، تابع اقتضائات و قواعد آن جامعه است و اساسا فرمان پذیر نیست.

                          چرا در کشور امریکا نرخ بیکاری تقریبا همواره زیر ۵% است؟ در اروپا حدود ۱۰٪؟

                          چرا نرخ مشارکت افراد در امریکا بالای ۸۰٪ و در ایران کمتر از ۴۰٪ است؟

                          چرا هر فردی در کشورهای اروپایی، یا ژاپن بطور متوسط ۵۰ هزار دلار تولید و درآمد دارد، در ایران حدود کمتر از ۵ هزار؟ با اینکه از منظر منابع اصلا قابل قیاس نیستیم!

                          چرا در کشوری بانک یا موسسات مالی، مشاور املاک یا نمایشگاه ماشین خیلی زیاد تولید می شود، طوری که تقریبا در هر خیابان اصلی حداقل یکی مشاهده میشه در یک کشوری خیلی خیلی کمتر؟

                          چرا مردم ایران با وجود باورهای مذهبی و شعارهای ضد امپریالیستی در صندوق امانات دلار امریکایی نگهداری می کنند؟ یا موبایل آیفون استفاده می کنند؟

                          …..

                          قطعا جواب سوال های بالا بدیهی نیست که اگه جواب و راه حل آسون داشت، شاید خیلی از این مشکلات و تناقضات حل می شد ولی مشاهده میشه که نشده.

                          جواب این دست سوال ها رو عقل به همراه علم میتونه بده و نه مطلقا چیزه دیگه ای!


                          ضمنا، چرا در کشوری تعقل و تفکر، مطالعه کمتر انجام میشه در جای دیگه ای بیشتر؟ چرا به علم احساس نیاز نمیشه، در جاهای دیگه مهم ترین بخش تحقیق و توسعه است؟

                          ارادت

                          نظر

                          • window
                            ستاره دار (1)
                            • Nov 2020
                            • 242

                            #73
                            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                            سلام
                            به نظر من ، تلاش هرچه بیشتر در هر زمینه ای ، نتیجه ها را شکل می دهد
                            اینکه گفته شود اگه راه حل ها به این سادگی بود تا حالا انجام شده بود ،به نظر من کاملا اشتباه است
                            در تمام پدیده ها در جهان ، راه حل ها به همین سادگی است
                            هر ماشین پیچیده ای از اجزای بسیار ساده ای تشکیل شده است که باید به طور صحیح در کنار هم قرار گرفته شوند
                            اگه نشسته ایم که خودبخود یک ماشین پیچیده ساخته شود ، خوش خیالیست
                            و بدتر از آن، اینکه اگه فردی یا گروهی بخواهند این خوش خیالی را کنار بزنند و راهکار ارائه بکنند، بگوییم رَوِشَت از پایه اشتباه است و باید هزاران سال صبر کنیم تا آن ماشین پیچیده خودبخود ساخته شود.
                            بویژه آنکه تجربه های دنیا جلو چشممان است و ما نیم قرن، برعکس حرکت می کنیم.
                            حتی با فناوریهای نوین جهان با بهره وری های بالا ، هیچ اقتصاد موفقی را با سود بانکی دورقمی در دراز مدت نمی توان طراحی کرد
                            چه برسه به فناوری های علوم در ایران.
                            با این همه سال تصمیمات اشتباه، اگه ایران از هم نپاشیده است، فقط به یُمن درآمدهای نفتی بوده است
                            ======
                            110 سال پیش یک دلار آمریکا حدود8مارک آلمان بود
                            الان یک دلار آمریکا حدود2 مارک است
                            آن اوائل آلمان دچار ابر تورم شد و یک دلار آمریکا از حدود 12میلیارد مارک آلمان هم گذشت!!
                            بخواهیم به پول ایران حساب کنیم اینجور می شود:
                            یک دلاراول انقلاب 7 تومان بود
                            مقایسه کنیم یک دلار بشود بیش از 10 میلیارد تومان!!!
                            وبعد از تلاش یک دلار بشودحدود یک تومان و 5 ریال.!!!
                            خب آلمان چه کرد؟
                            خودش راباخت؟
                            نه عزیزان
                            اوراق قرضه صادر کردند وگفتند کار میکنیم پس می دهیم
                            فقط کار میکنیم پس می دهیم!!!
                            تازه باید غرامت جنگ اول را هم می دادند
                            بعد غرامت جنگ دوم هم اضافه شد
                            و هردو بار هم درجنگ باختند
                            بیکاری درآلمان شرقی صفر% و کمتر بود وبیچاره ها شب وروز کارمیکردند تاغرامت جنگ پدرانشان راپس بدهند
                            تورم به حدی بود که در برهه ای، مردم میخواستند هرجایی از دنیا باشند اماآلمان نروند و آلمان نباشند.
                            ولی خود را نباختندو رسیدند به امروز.
                            ======
                            امروز می بینیم در ایران همه خود راباختند
                            به جای اینکه به قیمت دلار بتازند و او را پایین بکشند برعکس عمل می کنند
                            خب بجای حذف ارز 4200 تومانی برنامه ریزی کنید تا یکسال آینده دلار به زیر 4200 تومان برگرده و عملا ارز 4200 تومانی دیگر رانت نباشد
                            بعد برنامه ریزی کن برای دلار 500 تومانی برای سال بعدش و همینطور دلار 35 تومانی اواسط جنگ و دلار7 تومانی اول انقلاب و بعد هم دلار یک تومانی دوران مظفرالدین شاه.
                            و بعد ادعا کن عقب ماندگی شاهان را جبران کردی.
                            ===
                            ایران وضعش اصلا به وخامت آلمان نرسیده یک دلار 30 هزارتومانه نه 10 میلیاردتومان.
                            ایران تولیداتش کاملا متناسب با جمعیتش رشد کرده و قحطی فعلا نمیبینیم
                            ایران بدهکارهیچ جایی نیست ولی آلمان تاخرخره بدهکاربود
                            ایران درآمدهای سرشار نفتی و دیگر منابع را دارد یعنی اصلا وضعش وخیم که نیست هیچ، خیلی هم خوب است
                            ریشه ی تورم در ایران فقط باد کردن حجم ریال است که بارها راه کشیدن بادش را گفته ام
                            ولی ایران تا چشم کار میکند مسئولین بازنده درمقابل دلارو اساتید بازنده وگروه های تندرو ولی بازنده و مردم بازنده و مراجعی که اصلانمیدانند بازی ازچه قرار است، داریم
                            ======
                            از شرق تا غرب دنیا این تجربه ها را دیده ایم
                            کره جنوبی را ببینیدپاکستان و مالزی و سنگاپور و امارات و هند و چین و ...
                            ==========
                            ما درگیر بدیهیات هستیم
                            تورم مثل بسیاری از بیماریها اساسا به این صورتی که در ایران است ، در دنیا ریشه کن شده.
                            ما با درگیر ی در مرز علم اقتصاد دچار تورم نشده ایم ،ما با رعایت نکردن بدیهیات در این نقطه هستیم
                            ===
                            چاپ پول = چپاول ملت
                            هیچ اقتصاد موفقی را با سود بانکی بالای 4% در دراز مدت نمی توان طراحی کزذ

                            آخرین ویرایش توسط window؛ 2022/08/04, 10:39.

                            نظر

                            • آخرین سامورایی !
                              ستاره‌دار(3)
                              • Jan 2022
                              • 2538

                              #74
                              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                              در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
                              عرض ادب

                              وقتی غذا میل می کنید، اینکه این مواد مغزی به چه میزان و کجا جذب شود، تحت مکانیزمی خودکار و طبیعی صورت می گیرد، طوری که ما، که مالک بدنمان هستیم هم، نمی توانیم به خودمون دستور بدهیم که مثلا “جذب شکم نشود، بلکه جذب بازو و سرشونه گردد!”

                              سیستم گوارش و جذب غذا، بر اساس قواعد خود که طی فرآیند تکامل توسعه پیدا کرده عمل می کند، نه دستور یا فرمان. اما در این سیستم هم نیروهای عرضه و تقاضا حاکم است، یعنی مازاد عرضه در شکم و پهلو به شکل چربی ذخیره می گردد و در هنگام تمرین، مازاد تقاضا برای دریافت غذا و نوسازی فیبرهای عضلانی اتفاق می افتد.

                              در جامعه که متشکل از تعداد زیادی المان و عناصر تصمیم گیرنده هست هم همین قاعده جاری است. اینکه نیروی انسانی و سرمایه، به چه میزان و کجا مورد بهره‌برداری قرار گیرد و چه چیزی تولید شود، تابع اقتضائات و قواعد آن جامعه است و اساسا فرمان پذیر نیست.

                              چرا در کشور امریکا نرخ بیکاری تقریبا همواره زیر ۵% است؟ در اروپا حدود ۱۰٪؟

                              چرا نرخ مشارکت افراد در امریکا بالای ۸۰٪ و در ایران کمتر از ۴۰٪ است؟

                              چرا هر فردی در کشورهای اروپایی، یا ژاپن بطور متوسط ۵۰ هزار دلار تولید و درآمد دارد، در ایران حدود کمتر از ۵ هزار؟ با اینکه از منظر منابع اصلا قابل قیاس نیستیم!

                              چرا در کشوری بانک یا موسسات مالی، مشاور املاک یا نمایشگاه ماشین خیلی زیاد تولید می شود، طوری که تقریبا در هر خیابان اصلی حداقل یکی مشاهده میشه در یک کشوری خیلی خیلی کمتر؟

                              چرا مردم ایران با وجود باورهای مذهبی و شعارهای ضد امپریالیستی در صندوق امانات دلار امریکایی نگهداری می کنند؟ یا موبایل آیفون استفاده می کنند؟

                              …..

                              قطعا جواب سوال های بالا بدیهی نیست که اگه جواب و راه حل آسون داشت، شاید خیلی از این مشکلات و تناقضات حل می شد ولی مشاهده میشه که نشده.

                              جواب این دست سوال ها رو عقل به همراه علم میتونه بده و نه مطلقا چیزه دیگه ای!


                              ضمنا، چرا در کشوری تعقل و تفکر، مطالعه کمتر انجام میشه در جای دیگه ای بیشتر؟ چرا به علم احساس نیاز نمیشه، در جاهای دیگه مهم ترین بخش تحقیق و توسعه است؟

                              ارادت
                              درود

                              این بدن طبق دستور ساختار خودش پروتیین و مواد مغذی و در نهایت انرژی را تحویل اجزاء خودش میدهد و اینکه ما نمیتوانیم به ان دستور مستقیم بدهیم برای ان هست که طراحی و ساخت این ساختار به دستور ما نبوده و ما نقشی در ایجاد ساختار ان نداشته ایم

                              اما میتوانیم خودکشی کنیم و این ساختار بدن را کامل نابود کنیم یا اینکه میتوانیم با برخی ورزشها در قسمتهای دلخواه بدن کاری کنیم که به برخی اجزا انرژی بیشتری برسد و برخی اجزا را قویتر یا ضعیفتر کنیم!!

                              گاهی هم ساختار بدن معیوب هست که به ان معلولیت جسمی میگویبم!!

                              این امریکا و غرب هم که مثال زدید تفاوت انها در ساختار انها نیز هست و همچنین اینکه پتانسیلها و امکاناتی که هر ساختار در اختیار دارد میتواند موجب قدرت و ضعف انها نیز شود و به نقش فعال و کاربردی مردم انها در بازیابی و تعمیر و ترمیم و حتی ارتقاء یا تغییر این ساختار نیز میتوان اشاره کرد

                              موضوع کشور خودمان نظری ندارم چون علاقه ای به مباحث سیاسی و بخصوص مذهبی ندارم...
                              آخرین ویرایش توسط آخرین سامورایی !؛ 2022/08/04, 11:59.
                              نظرات شخصی و پر از اشتباه بنده است و قطعیتی ندارد.

                              گروه سهامداران حرفه ای بورس ! https://t.me/Professional_bourse360

                              نظر

                              • azad.60
                                عضو فعال
                                • Jan 2022
                                • 347

                                #75
                                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                                گزارش صورت مالی صندوق تثبیت در سال ۱۴۰۰ رو میخوندم، خیلی جالبه، در سالی که شاخص بورس کمتر از ۳% بازدهی داشته، این صندوق چیزی در حدود ۱۰٪ سود خالص کرده! البته نه کارمزدی میده (تقریبا صفر) و نه مالیاتی

                                نکته بعدی هم، ارزش بازار این صندوقه که حدود ۶ هزار میلیارده، کمتر از ۰/۱ % از ارزش کل بازار سرمایه

                                در اهداف صندوق اومده:

                                - کنترل و کاهش مخاطرات در شرایط وقوع بحران
                                - کمک به آرامش روانی فعالین بازار

                                سایز صندوق شبیه این میمونه که مثلا جلوی سیل رو بخواین با “فوت کردن” بگیرین، که حقیقتا مخاطرات رو در هنگام بحران کنترل میکنه و باعث آرامش روانی فعالین بازاره!

                                اما نکته جالب اینه، در سالی که بازده بورس کمتر از ۳% بوده، شما ۱۰% بازدهی گرفتین! این هم به من فعال بازار این آرامش رو میده، که شما هیچ دسترسی ای به اطلاعات نهانی ندارین، با هیچ کدوم از حقوقی ها و نهادهای مالی بزرگ هماهنگ نیستین و از همه این ها مهم تر، اغلب سهامی که نیاز به تثبیت داشت رو ول کردین و نخریدین و فقط سهام با بازدهی بالا تو پرتفوتون بوده که منطقا نیازی به تثبیت نداشته!

                                حقیقتا دست مریزاد!
                                آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2022/08/06, 00:59.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X