تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • فین
    عضو فعال
    • Sep 2020
    • 1158

    #16
    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

    جناب آزاد. از مطالب شما بسیار استفاده نموده و لذت بردم. چون زیاد اقتصاد کلان را متوجه نمی شوم لطفا در مورد نقش پایه پولی و ضریب فزاینده در افزایش نقدینگی توضیح مختصری بفرمایید. من برای پیش بینی رشد نقدینگی از فرمول ساده تر متوسط سود بانکی استفاده می کنم. مثلا الان نقدینگی 5000 همت است و متوسط سود بانکی در یک سال آینده اگر 20 درصد باشد نقدینگی سال آینده همین موقع حدود 6000 همت خواهد شد. ممنون

    نظر

    • گالیور
      عضو فعال
      • Sep 2020
      • 8863

      #17
      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

      وقتی معوقات بانکی افزایش پیدا میکند
      این درست مثل یک شتابدهنده تورمی عمل میکند.

      همه ما هم میدونیم که با این وضعیت اقتصادی معوقات تصاعدی رو به افزایش هستند و نه تنها خصوصی سازی مطرح نیست بلکه تمامی شرکتهای خصوصی کوچک و متوسط را بانکها به عبارتی دولت مجداداً صاحب میشوند!!!

      وقتی پول مولد نباشد این یعنی تورم.

      دقت بفرمایید: ""ابر تورم""

      تمام صنایع دارند زمینگیر میشوند.

      این مردک هم عددی نیبود.

      رئیس مجلس هم که بهتره بره دیوان بنویسه به جای قوه مقننه.
      قانونی که اجرا نمیشه دوزار نمیارزه.

      البته قانونهای مصوب همه کتوهم هستند و کارایی واقعی ندارند.
      بیشتر آرمانی هستند تا فنی کاربردی.

      نظر

      • azad.60
        عضو فعال
        • Jan 2022
        • 347

        #18
        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

        در اصل توسط فین پست شده است View Post
        جناب آزاد. از مطالب شما بسیار استفاده نموده و لذت بردم. چون زیاد اقتصاد کلان را متوجه نمی شوم لطفا در مورد نقش پایه پولی و ضریب فزاینده در افزایش نقدینگی توضیح مختصری بفرمایید. من برای پیش بینی رشد نقدینگی از فرمول ساده تر متوسط سود بانکی استفاده می کنم. مثلا الان نقدینگی 5000 همت است و متوسط سود بانکی در یک سال آینده اگر 20 درصد باشد نقدینگی سال آینده همین موقع حدود 6000 همت خواهد شد. ممنون


        خیلی ممنون از لطف و محبت شما ???

        این سوالی که پرسیدین، خیلی خیلی مهمه، درک رفتار بانک ها، نقشی که در خلق نقدینگی دارند، اهمیت بسیار زیادی داره. صنعت بانک داری هم یک صنعت وارداتی بوده و اینجا با یک سری مسائل ایدئولوژیک مثل ربا قاطی شده و نهایتا سیستمی شده که تقریبا هیچ کس نه ازش سر در میاره و نه ازش دفاع می کنه.

        یک آقای هندی امریکایی هست به نام “خان”، ایشون فهم خیلی عالی ای از مسائل اقتصادی دارند. مجموعه ویدئو های آموزشی رو تهیه کردن در قالب “Khan Academy” ، هم به صورت اپلیکیشن هست، هم تحت وب، اگه علاقه داشتین در رابطه با “money and banking” کافیه ۴ تا ویدئو اول رو ببینید، یه فهم خوبی با زبانی ساده و شیوا بهتون میده. ولی در نظر داشته باشین که پروسه خلق نقدینگی توسط بانک ها، کمی پیچیده است، پس فهم رفتارشون شاید ازتون کمی زمان ببره.

        اما بطور خیلی خلاصه، بانک مرکزی، بانکِ دولت یا بانکِ بانک ها، اولین خلق کننده پول در اقتصاد، به پولی که اون خلق می کنه، میگن Reserve، چطوری خلق می کنه؟
        - دولت استقراض کنه (بدهی دولت به بانک مرکزی)
        - بانک ها استقراض کنند (بدهی بانک ها به بانک مرکزی)
        - بانک مرکزی از دولت دلار بخره (ذخایر خارجی بانک مرکزی)
        در مقابل این ها، بانک مرکزی پولی خلق می کنه که بهش میگن، پایه پولی، base money، یا همون reserve یا M0

        دقت می کنید که از هیچ هم خلق می کنه دیگه، یه کاغذ بر میداره، چند تا صفر مینویسه روش و تمام

        حالا، بانک ها چیکار می کنند، این بخش کمی سخت، پیچیده و مفصله، اگه ویدئو هایی که گفتم ببینید کم کم براتو جا میوفته، ولی باز خلاصه بگم، بانک مرکزی یه مفهومی براشون تعریف می کنه به نام “ذخیره قانونی” یا Required Reserve

        وقتی reserve در یک بانکی وارد میشه، بانک ها یه بخشیش رو که همون ذخیره قانونیه بر میدارن و میذارن کنار، مابقی رو وام میدن، وام گیرنده مثلا اون پول رو دستمزد میده به کارگر، کارگر میبره سپرده میکنه بانک، دوباره بانک ذخیره قانونی رو برمیداره، مابقی رو وام میده، اینکار انقدر تکرار میشه طوری که دیگه هیچ reserve ای باقی نمی مونه (می دونم شاید هضمش ساده نیست)

        مثال: بانک مرکزی ۱۰۰ ریال reserve میده دولت، دولت میده کارمند به عنوان دستمزد، کارمند میره میخوابونه بانک، بانک مثلا ۵۰% اش رو میذاره کنار، ۵۰ ریال مابقی رو وام میده به کارخونه دار، کارخونه دار حقوق مهندس میده، مهندس میخوابونه بانک، ۵۰% اش که این بار میشه ۲۵ ریال رو بانک کار میذاره، ۲۵ ریال دیگه رو وام میده،….

        نهایتا در این اقتصاد ۲۰۰ ریال نقدینگی ایجاد میشه، ۱۰۰ تای اول رو بانک مرکزی خلق کرد و مابقی رو بانک ها,
        پایه پولی : ۱۰۰ ریال
        نقدینگی : ۲۰۰ ریال
        ضریب فزاینده که حاصل تقسیم نقدینگی به پایه پولیه: ۲

        ——————————————————

        اما در مورد سوالتون، اگه نقدینگی ۵۰۰۰ همت باشه و ۱۰۰۰ همت مثلا پول باشه و ۴۰۰۰ همت شبه پول، اون سودی که به سپرده بلند مدت تعلق میگیره، آخر سال به نقدینگی اضافه میکنه و لذا مثلا با سود ۲۰%، آخر سال نقدینگی میشه ۵۸۰۰ همت، اما ما نمی دونیم بانک مرکزی خودش چقدر پایه پولی رو کم و زیاد میکنه، اگه پایه پولی رو زیاد کنه، اون مقدار در ضریب فزاینده ضرب میشه و عینا میشینه روی نقدینگی، یا اگه پایه پولی رو کم کنه، بالعکس نقدینگی کاهش پیدا میکنه

        ارادت

        نظر

        • manmehdiam
          ستاره دار (1)
          • Jul 2011
          • 1623

          #19
          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

          درود.

          جناب آزاد من هم یک سوال آماتوری بکنم:D

          در خلق نقدینگی که در مملکت ما معمولا به شکل پول بدون پشتوانه هم است (ما به ازای کالا و خدمات نداره) مثلا وقتی دولت از بانک مرکزی استقراض میکنه ، در اصل به مقدار استقراض صورت گرفته برای دولت اعتبار ایجاد میشه. یعنی عملا دولت به میزان پایه پولی اضافه شده، در کالا و خدمات شریک میشه! و اون رو خرج میکنه (حقوق میده و ....) یعنی این بخش رو میدونیم که دولت هاپولی میکنه! :D

          ولی بخش ضریب فزاینده نقدینگی که توسط سیستم بانکی ایجاد میشه ، اعتبارش به حساب کی میره؟؟

          میدونیم که بخش اصلی ایجاد نقدینگی در اصل ضریب فزاینده است. الان ضریب فزاینده حدود 8 هست. یعنی 8برابر پایه پولی توسط سیسم بانکی نقدینگی ایجاد میشه که معلومه خیلی قابل توجه هست. حالا سوال اینه این مقدار اصلی نقدینگی ایجاد شده که عملا پول بدون پشتوانه است...به حساب کی میره؟؟؟ به حساب مجموع بانکها میره؟

          خلاصه اینکه این بخش از پول بدون پشتوانه (حاصل از ضریب فزاینده) به حساب کی میره؟ مجموع سیستم بانکی ازش منتفع میشه؟
          آخرین ویرایش توسط manmehdiam؛ 2022/07/09, 23:16.
          [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

          نظر

          • فین
            عضو فعال
            • Sep 2020
            • 1158

            #20
            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

            جناب آزاد . خیلی ممنون بابت توضیحات مفصل شما. یک سئوال دیگر ذهن من را مشغول کرده است. فرض کنیم در یک سال هر سه نوع بدهی که شما فرمودید ( بدهی دولت و بانکها و بدهی ناشی از فروش ارز به بانک مرکزی ) صفر باشد. ( فرض محال که محال نیست!!! ) به عبارتی هیچ نقدینگی توسط پایه پولی تولید نشود و همین نقدینگی موجود در بانکها و پول نقد مردم باشد. باز هم با فرض 80 درصد نقدینگی به صورت شبه پول عملا ما با فرض سود 20 درصدی و احتمال زیاد سپرده بودن ( کوتاه یا بلند مدت ) این شبه پولها ما افزایش حدود 16 درصدی سالیانه نقدینگی فقط از سود پولها داریم. آیا این سود پولها هم جزو پایه پولی محسوب می شود ؟ و سئوال دیگر در این شرایط یا هر شرایط دیگری اصلا امکان کاهش نقدینگی وجود دارد ؟

            نظر

            • azad.60
              عضو فعال
              • Jan 2022
              • 347

              #21
              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

              در اصل توسط manmehdiam پست شده است View Post
              درود.

              جناب آزاد من هم یک سوال آماتوری بکنم:D

              در خلق نقدینگی که در مملکت ما معمولا به شکل پول بدون پشتوانه هم است (ما به ازای کالا و خدمات نداره) مثلا وقتی دولت از بانک مرکزی استقراض میکنه ، در اصل به مقدار استقراض صورت گرفته برای دولت اعتبار ایجاد میشه. یعنی عملا دولت به میزان پایه پولی اضافه شده، در کالا و خدمات شریک میشه! و اون رو خرج میکنه (حقوق میده و ....) یعنی این بخش رو میدونیم که دولت هاپولی میکنه! :D

              ولی بخش ضریب فزاینده نقدینگی که توسط سیستم بانکی ایجاد میشه ، اعتبارش به حساب کی میره؟؟

              میدونیم که بخش اصلی ایجاد نقدینگی در اصل ضریب فزاینده است. الان ضریب فزاینده حدود 8 هست. یعنی 8برابر پایه پولی توسط سیسم بانکی نقدینگی ایجاد میشه که معلومه خیلی قابل توجه هست. حالا سوال اینه این مقدار اصلی نقدینگی ایجاد شده که عملا پول بدون پشتوانه است...به حساب کی میره؟؟؟ به حساب مجموع بانکها میره؟

              خلاصه اینکه این بخش از پول بدون پشتوانه (حاصل از ضریب فزاینده) به حساب کی میره؟ مجموع سیستم بانکی ازش منتفع میشه؟

              خواهش می کنم، خیلی هم سوال خوبیه

              ببینید، قبلا که پول از جنس کالا بود، در اقتصادهای ابتدایی و بدوی، مثلا طلا یا نقره استخراج می شد و بعد به شکل پول مبادله می شد با همه کالاهای دیگه (در واقع پول ارزش ذاتی داشت)

              بعد ها که مخصوصا دولت ها بوجود اومدند، پول دیگه از جنس کالا نبود و ارزش ذاتی اون ناچیز بود، در عوض ارزش اعتباری گرفت. درسته که مثلا بانک مرکزی از هیچ پول خلق می کنه و مثلا دلارِ نفتی می خره ولی در این حالت مثلا پشتوانه ریال میشه دلار، یا زمانی که سکه می خره، حتی زمانی که به دولت پول یا وام میده، مثلا داره دستمزدِ خدمات دولت رو پرداخت میکنه، و در صورتی که کارمندان دولت ارزش افزوده حقیقی ایجاد کنند، در واقع تمام این پول های خلق شده دارای پشتوانه است.

              این حالت که فعلا بانکی وجود نداره رو اصطلاحا میگن Full Reserve. دقت بفرمایید، در این حالت اگر بانک مرکزی کالا و خدمات رو به قیمت های واقعی بخره، ناشر معتبری است که اعتماد عمومی رو بدست اورده، ولی تصور کنید اگه کالا و خدمات رو به قیمت واقعی نخره و مثلا گرون تر بخره، چی میشه؟ اگه اون کالا و خدمات، اصطلاحا marketable یا tradable نبودن و مثل خدمات دولتی، قیمت گذاری اش چطوریه؟ اگه تو اون جامعه دولت یا حاکمیت حس می کرد “قیمِ” و دیدگاه پدرسالارانه داشت، در بازارها مداخله کرد و قیمت های نسبی رو تغییر داد، چه وضعیتی پیش میاد؟ (خیلی خوبه بهش فکر کنیم)

              اما بانک ها که اصطلاحا تو دنیا به شکل Fractional Reserve کار می کنند. مادامی که وام یا وام هایی که میدن(خلق پول)، منجر به خلق ارزش افزودهِ واقعی بشه، نه تنها مشکلی ایجاد نمی کنه، بلکه کمک می کنه به رشد اقتصاد. ولی اگه وام داده شده، منجر به خلق هیچ ارزش افزوده ای نشه، یعنی کالا و خدمات مشخصی هر ساله تولید شه، ولی بانک ها وام بیشتری بدن، چی میشه؟ آیا وام دادن (خلق پول) باعث رشد اقتصادی میشه؟ اگه میشه چرا دهه ۹۰ متوسط رشد ما صفره؟ رشد اقتصادی اگه به وام نیست، پس به چیه؟ چه چیزی تعیین می کنه که دولت یا بنگاه ها وام بگیرن یا نگیرن؟ در واقع اگه همه این امکان رو داشته باشن که وام بگیرن، کی یا چی تعیین میکنه وام گرفته بشه یا نشه؟

              در رابطه با ساخت ۴ میلیون مسکن، چرا خود فعالین و بازیگران اقتصاد به این نتیجه نرسیدن که این تعداد مسکن بسازن؟ ما که دسترسی خیلی خوبی به مواد اولیه اش داریم، میلگرد، سیمان، کاشی،… مگه گفته نمیشه که ما با کمبود عرضه مواجهیم، چرا خود فعالین این حوزه انگیزه ندارن کمبود رو جبران کنند؟ در اقتصاد وقتی کالایی کمیاب میشه، قیمتش بالا میره و به همه فعالین اون حوزه سیگنال میده که سود جذابی اینجا وجود داره، بعد رقابت منجر میشه آروم آروم سود کمتر و کمتر شه و قیمت ها تعدیل شن. چرا مکانیزم بازار فعال نمیشه؟ ممکنه گفته بشه که منابع کافی وجود نداره، خوب چرا برای خرید دلار و سکه و رمز ارز منابع هست، برای این نیست؟ چرا افراد تمایل ندارن این کار رو بکنند؟ چه کسی یا چه چیزی تعیین می کنه که:
              چه چیزی تولید بشه؟
              چگونه تولید بشه؟
              و نهایتا چه کسی دریافت کنه؟
              خیلی مهمه که شما جواب این سوال ها رو چی بدین، چون بلافاصله از توش توصیه سیاستی درمیاد.

              ارادت

              نظر

              • azad.60
                عضو فعال
                • Jan 2022
                • 347

                #22
                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                در اصل توسط فین پست شده است View Post
                جناب آزاد . خیلی ممنون بابت توضیحات مفصل شما. یک سئوال دیگر ذهن من را مشغول کرده است. فرض کنیم در یک سال هر سه نوع بدهی که شما فرمودید ( بدهی دولت و بانکها و بدهی ناشی از فروش ارز به بانک مرکزی ) صفر باشد. ( فرض محال که محال نیست!!! ) به عبارتی هیچ نقدینگی توسط پایه پولی تولید نشود و همین نقدینگی موجود در بانکها و پول نقد مردم باشد. باز هم با فرض 80 درصد نقدینگی به صورت شبه پول عملا ما با فرض سود 20 درصدی و احتمال زیاد سپرده بودن ( کوتاه یا بلند مدت ) این شبه پولها ما افزایش حدود 16 درصدی سالیانه نقدینگی فقط از سود پولها داریم. آیا این سود پولها هم جزو پایه پولی محسوب می شود ؟ و سئوال دیگر در این شرایط یا هر شرایط دیگری اصلا امکان کاهش نقدینگی وجود دارد ؟
                به نکته ظریفی اشاره کردین. ببینید، این ها که وام ۲۰% گرفتن، گفتن ما ۲۰% ارزش افزوده ایجاد می کنیم، اگه کردن، منابع کم میارن، پس ناگزیر باید پایه پولی بالا بره، ولی چون تولید و خدمت هم رشد کرده پس مشکلی نیست،اما اگه ارزش افزوده ای ایجاد نکردن، یا زیان کردن، زیانشون منتقل میشه به بانک ها، بانک ها منتقل می کنند به بانک مرکزی و نهایتا رشد پایه پولی.

                اما در رابطه با خلق و محو نقدینگی. وقتی بانک ها وام میدن، نقدینگی خلق میشه، وقتی وام دهنده ها پس میدن وام ها رو، نقدینگی محو میشه. لذا در حالت کلی، دست بانک مرکزی ظاهرا بازه که نقدینگی ایجاد کنه یا نقدینگی رو کم کنه. مثل همین بحث دلارهای ِ نفتی در کره جنوبی. قبلا دولت ریالش رو گرفته، در حالی که این پول بلوکه بوده اونجا، حالا مثلا بعد چند سال بانک مرکزی بخواد دسترسی پیدا کنه و دلارش رو در سامانه نیما به وارد کننده بده، چه اتفاقی می افته؟ نقدینگی کم میشه، نه رشدش بلکه مقدار مطلقش کم میشه، خوبه یا بده؟

                در اقتصاد یه اصطلاحی هست به نام چسبندگی قیمت ها، نقدینگی که خلق شد، قیمت های اسمی کالا و خدمات رو متاثر میکنه و بعدها اینرسی پیدا میکنه در برابر کاهش، یعنی من فروشنده کالا، حاضر نیستم قیمتم رو کم کنم حتی اگه رکود باشه. لذا اونجور که تصور میشه دست بانک های مرکزی برای کاهش نقدینگی باز نیست. سیاست های انبساطی و انقباضی در یک کریدور محدودی انجام میشه و اینطور نیست که بشه ازشون انتظار معجزه داشت

                قبلا در این مورد توضیح مختصری داده بودم

                در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post

                در رابطه با بحث سوزاندن نقدینگی


                در زمان دولت قبل، که با تحریم مواجه شده بود، کرونا خیلی اوضاع درآمدی دولت رو پیچیده کرد، تعطیلی کسب و کارها، تمدید وصول مالیات ها، دولت رو در مضیقه قرار داد.دولتِ وقت به جای انتشار اوراق برای جبران هزینه های غیر قابل اجتنابی که داشت، با یه استدلال احمقانه، که ما نفت صادر کردیم و پولش مثلا تو فلان بانک تو کره جنوبیه، از بانک مرکزی خواست که حساب دولت رو با ریال شارژ کنه، در حالی که عملا اون دلارهای نفتی تو کره مسدود بود و این اقدام معنایی جز استقراض از بانک مرکزی نداشت.(به جای استقراض با نرخ ۲۵% از بازار بدهی رفت از بانک مرکزی ۰% ای استقراض کرد!)


                در هرصورت این اتفاق افتاد. همونطور که میدونید وقتی کیک اقتصاد بزرگ نمیشه ولی میزان پول در گردش زیاد میشه، منجر به تورم میشه، پس شد آنچه نباید میشد و سطح عمومی قیمت ها بالا اومد. (توجه دارین که قیمت های نسبی معمولا تغییر نمی کنه، یعنی مثلا یک سیب همچنان معادل یه پرتقاله ولی قیمت ریالی سیب از ۵ هزار تومن مثلا میشه ۳۰ هزار تومن)

                حالا اگه بانک مرکزی یه روزی به دلارهاش دسترسی پیدا کنه، چی میشه؟ میتونه دلار بده و ریال رو جمع کنه. این باعث میشه نقدینگی منقبض بشه و بانک ها دچار کسری شن، به عبارت دیگه، نرخ بهره بین بانکی بالا بره، خوب، تا کجا میتونه بالا بره؟ تا جایی که اقتصاد بتونه تحمل کنه، به عبارتی، از یه جایی به بعد خود بانک مرکزی شروع به اعتباردهی و بسط نقدینگی میکنه

                دقت بفرمایید که دولت دلارش رو ۴۲۰۰ فروخت به بانک مرکزی ولی الان عملا دلار نیمایی شده، یعنی بانک مرکزی در صورت رفع مسدودی در سامانه نیما، به ازا هر دلاری که میفروشه، ۲۵ هزار تومن از اقتصاد رو جمع می کنه! ۶ برابر بیشتر! طوری که اگه مثلا ۱۰ میلیارد دلار بفروشه، نقدینگی نصف میشه! آیا شدنیه؟ نه، چرا، چون نرخ بهره بین بانکی سر به فلک میذاره و اقتصاد قفل میشه. نمی دونم اصطلاح چسبندگی قیمت ها رو شنیدین یا نه، وقتی اقتصاد خودش رو با نقدینگی جدید تنظیم میکنه، عملا شما خیلی دستتون برای کنترلش باز نیست. اساسا سیاست پولی تو یه کریدور خیلی محدودی اعمال میشه، طوری که شما رو از مسیر رشد پایدارتون منحرف نکنه.

                تصور کنید نقدینگی نصف شد و حتی مشکلی برای بانک ها و نرخ بهر پیش نیومد، آیا از فرداش قیمت ها و دستمزدها نصف میشه؟ سخت میشه حتی تصورش کرد!

                به همین دلیله که گفته میشه هیچ چیزی سپر تورمی نمیتونه باشه، موقعی که خلق شد، سطح عمومی قیمت ها رو متاثر میکنه ، بعد ها فقط میشه شتاب رشدش رو کند کرد ولی هدایت پذیر نیست!

                ارادت
                ارادت

                نظر

                • طيب
                  عضو فعال
                  • Nov 2010
                  • 3092

                  #23
                  پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                  سلام وعرض ادب واحترام


                  با تشکر از ارايه مطالب مفید شما بزرگواران

                  تفاوت ها در ساختارها و ویژگی های متفاوت این ساختارها وبتبع این مهم تفاوت ها در برنامه ها

                  موضوع دوم رابطه ساختارهای سیاسی واقتصادی

                  راه های رسیدن به یک اقتصاد پویا داشتن با داشتن یک ساختار سیاسی علمی امکان پذیر است

                  افزایش تورم در کوتاه مدت موجب کاهش ارزش دارایی ها میشود ولی در بلند مدت موجبات افزایش دارایی ها را رقم میزند

                  هدف بنده از نوشتن موضوعات فوق الذکر ارایه نظر از جانب شما بزگواران است تا بنده بیشتر یاد بگیرم

                  از اینکه در این راه ارتقا دانش گام برداشته اید کمال امتنان و تشکر را دارم

                  همیشه سلامت و موفق باشید

                  نظر

                  • azad.60
                    عضو فعال
                    • Jan 2022
                    • 347

                    #24
                    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                    در اصل توسط طيب پست شده است View Post
                    سلام وعرض ادب واحترام


                    با تشکر از ارايه مطالب مفید شما بزرگواران

                    تفاوت ها در ساختارها و ویژگی های متفاوت این ساختارها وبتبع این مهم تفاوت ها در برنامه ها

                    موضوع دوم رابطه ساختارهای سیاسی واقتصادی

                    راه های رسیدن به یک اقتصاد پویا داشتن با داشتن یک ساختار سیاسی علمی امکان پذیر است

                    افزایش تورم در کوتاه مدت موجب کاهش ارزش دارایی ها میشود ولی در بلند مدت موجبات افزایش دارایی ها را رقم میزند

                    هدف بنده از نوشتن موضوعات فوق الذکر ارایه نظر از جانب شما بزگواران است تا بنده بیشتر یاد بگیرم

                    از اینکه در این راه ارتقا دانش گام برداشته اید کمال امتنان و تشکر را دارم

                    همیشه سلامت و موفق باشید
                    سلام بر جناب طیب عزیز و بزرگوار

                    سپاسگزارم از لطفی که دارین ? و خیلی ممنون از نکات خوبی که مطرح کردین ?

                    به واقع همینطور است که می فرمایید، بازیگران اقتصاد براساس قواعد بازی ای که حاکمیت تعریف می کنند، فعالیت می کنند و لذا نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصاد دارند.

                    چنانکه اشاره کردین، همانطور که در یک اقتصاد، رقابت منجر به پویایی و افزایش بهره وری و نهایتا رفاه بیشتر میشه، در بازار سیاسی هم این قاعده حاکمه. در صورت فقدان احزاب با گرایش های مختلف و عدم رقابت و انحصار، نتیجه بازی نمی تونه دستآورد قابل قبولی داشته باشه و ساختار ها به شدت اهمیت دارند.

                    اما در رابطه با تورم، همانطور که فرمودین، نهایتا همه بازارها متاثر میشن و خودشون رو با قیمت های اسمی جدید مطابقت میدن. ولی این به شرطی ممکنه که اونقدر نا اطمینانی و آشفتگی ایجاد نکنند، به عبارتی تورم در سطح محدودی کنترل بشه. در غیر این صورت، تلاطمات و نوسانات عجیبش بطور جدی پیش بینی پذیری رو از فعالین میگیره و به مولفه های حقیقی اقتصاد آسیب غیر قابل جبران میزنه.

                    قیمت اسمی سهام، همونطور که بهتر از من میدونید، تنزیل جریانات نقدیه که بنگاه ها در آینده، انتظار داریم بسازن. وقتی اقتصاد پیش بینی پذیر نباشه، وقتی هر روز یه بخشنامه صادر بشه در حوزه صادرات واردات سیاست های مالی و پولی، یا نا اطمینانی جدی ایجاد بشه از تداوم فعالیت بنگاه ها به خاطر عدم سرمایه گذاری در زیر ساخت ها و تولید برق و امثالهم، یا نا امنی و فقری که تورم های مکرر میتونه به همراه داشته باشه یا خدای نکرده جنگ، حتما قیمت سهام هم این واقعیت ها رو در خودش لحاظ میکنه.

                    ارادت

                    نظر

                    • طيب
                      عضو فعال
                      • Nov 2010
                      • 3092

                      #25
                      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                      سال‌ها پیش وقتی یکی از دانشجویان انسان‌شناسی از “مارگارت مید” (انسان شناس معروف آمريكائى )پرسید که نخستین نشانه‌ی تمدن در یک فرهنگ چیست، دانشجو انتظار داشت تا مید درباره‌ی قلاب‌های ماهیگیری، کاسه‌های سفالین یا سنگ‌های آسیاب حرف بزند.
                      ولی نه. مید گفت که نخستین نشانه‌ی تمدن در یک فرهنگ باستانی استخوان رانی بود‌ه که شکسته شده و سپس جوش خورده است. مید توضیح داد که چنانچه پای شما در یک قلمرو حیوانی بشکند، شما می‌میرید. شما نمی‌توانید از خطر بگریزید، برای نوشیدن به رودخانه بزنید یا برای غذا شکار کنید. شما خوراکی هستید برای جانوران پرسه‌زن. هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمی‌آورد تا استخوانش جوش بخورد.
                      استخوان شکسته‌ی رانی که جوش خورده است گواهی‌ست بر این‌که کسی زمان صرف کرده تا با شخص پا‌شکسته همراهی کند، محلِ جراحت را بسته است، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت‌ و بهبودی‌ پیدا کند. مید گفت:
                      *”کمک به دیگری در عینِ دشواری، همان‌جایی‌ست که تمدن آغاز می‌شود.”*
                      ما وقتی در اوجِ شکوفایی خود هستیم که به دیگران یاری می‌رسانیم. این یاری رساندن می تواند فردی باشد و یا گروهی و می تواند موردی باشد و یا سیستماتیک و اصل موضوع داشتن نقش در یاری رساندن است

                      نظر

                      • azad.60
                        عضو فعال
                        • Jan 2022
                        • 347

                        #26
                        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                        خبرگزاری تسنیمی مقاله ای آورده با عنوان:

                        طرح جدید دولت/ مردم به‌جای سکه و دلار، «نفت خام» بخرند

                        انتشار این اوراق، در صورت عملیاتی شدن البته، می تونه همه بازار ها رو متاثر کنه. باید دید جزئیات طرح چیه.

                        فکر کنم چند وقت پیش هم مطرح شد، ولی هیچ وقت شکل عملیاتی پیدا نکرد. یکی از مهم‌ترین دلایلش هم فقدان سرمایه اجتماعی دولت برای تضمین این جور ابزارهاست.
                        آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2022/07/12, 14:04.

                        نظر

                        • مالتی میلیاردر بورسی
                          ستاره‌دار(2)
                          • Jan 2022
                          • 1030

                          #27
                          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                          تبریک میگم از معدود کاربرانی در فضای مجازی هستید که نگاهی ژرف و کلاسیک به اقتصاد خرد و کلان و همچنین بورس دارید.

                          در تاپیکی دیگر از دوستان پرسیدم چقدر زمان می برد تا شاخص کل سقف قبلی ۲.۰۷۸.۰۰۰۰ رو پس بگیرد.

                          اگر امکان دارد جناب آزاد شما نیز نظرتان را بفرمائید. مرسی

                          نظر

                          • Arian02
                            عضو فعال
                            • Sep 2020
                            • 1714

                            #28
                            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                            دقت بفرمایید که دولت دلارش رو ۴۲۰۰ فروخت به بانک مرکزی ولی الان عملا دلار نیمایی شده، یعنی بانک مرکزی در صورت رفع مسدودی در سامانه نیما، به ازا هر دلاری که میفروشه، ۲۵ هزار تومن از اقتصاد رو جمع می کنه! ۶ برابر بیشتر! طوری که اگه مثلا ۱۰ میلیارد دلار بفروشه، نقدینگی نصف میشه! آیا شدنیه؟ نه، چرا، چون نرخ بهره بین بانکی سر به فلک میذاره و اقتصاد قفل میشه

                            جناب ازاد سلام در مورد این تیکه لطفا توضیح بیشتری بدید
                            اول اینکه چرا نرخ بهره بیشتر میشه ؟؟؟/
                            و با افزایش نرخ بهره چرا اقتصاد قفل میشه به خاطر کمبود نقدینگیه یا سرمایه گذاری مولد کم میشه و پول میره سمت بانکها ؟؟؟

                            نظر

                            • آگراداد
                              عضو فعال
                              • Dec 2017
                              • 424

                              #29
                              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                              جه فرق میکنه؟
                              بگذارید مباحث علمی مطرح بشه .
                              ببخشید.
                              در مورد عدد شاخص کل.

                              نظر

                              • azad.60
                                عضو فعال
                                • Jan 2022
                                • 347

                                #30
                                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                                در اصل توسط مالتی میلیاردر بورسی پست شده است View Post
                                تبریک میگم از معدود کاربرانی در فضای مجازی هستید که نگاهی ژرف و کلاسیک به اقتصاد خرد و کلان و همچنین بورس دارید.

                                در تاپیکی دیگر از دوستان پرسیدم چقدر زمان می برد تا شاخص کل سقف قبلی ۲.۰۷۸.۰۰۰۰ رو پس بگیرد.

                                اگر امکان دارد جناب آزاد شما نیز نظرتان را بفرمائید. مرسی
                                خیلی ممنون از لطف و محبت شما ??

                                خواهش می کنم، ببینید همونطور که بهتر از من میدونید، متغیرهای موثر بازار سرمایه واقعا زیاده و به همین دلایل پیش بینی ها خیلی سخت، ولی با مقادیر فعلی نرخ بهره، نرخ دلار نیما و قیمت های جهانی، خیلی بعید به نظر میرسه که شاخص امسال بتونه سقف قبلی رو بزنه، چرا که بدون جهش در متغیرهای ذکر شده، برای هیچ کدوم از صنایع شاخص ساز از جمله فلزی معدنی پتروشیمی، نمیشه جهش ۵۰% ای متصور شد، حتی شاید برخی با افت حاشیه سود هم مواجه بشن، تنها استثنا صنعت پالایشیه که همونطور که عرض کردم، حتی با فرض حفظ کرک اسپرد، بعیده که دولت همراهی کنه باهاشون.

                                در همچین اقتصادی با این عدم اطمینان های جدی، حقیقتا پیش بینی یک سال دیگه هم واقعا سخت و پرخطاست، چه برسه بخوایم دورنمای بلندتری رو در نظر بگیریم.

                                ارادت

                                نظر

                                در حال کار...
                                X