جــــو بــــازار

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • manmehdiam
    ستاره دار (1)
    • Jul 2011
    • 1623

    #40051
    پاسخ : جــــو بــــازار

    در فرصت تعطیلات اندکی بحث های عمومی و کلان تر بکنیم!
    مهمترین بحث این روزها و بخصوص هفته آتی برجام است. و این سوال چندمیلیون دلاری! که چه خواهد شد! سوال اصلی در اصل سرنوشت رابطه ایران و آمریکاست. سعی میکنم اندکی بنیادی تر به این سوال تا حد ممکن در ادامه جوابی بدهیم!

    در علوم مختلف برای درک پدیده ها، از نمودارها، بخصوص قوانین احتمال و ... برای درک رخدادها استفاده میشود و مبتنی بر قوانین موضوعه هر پدیده آن را مدل میکنند . مدل سازی پدیده ها برای درک بهتر آنها و مهم تر از آن پیش بینی رفتار یک پدیده در آینده است. این مفهوم کلان را بخاطر بسپرید.
    با توجه به اینکه پدیده های اجتماعی هم به هر حال یک پدیده و رخداد محسوب میشوند، این نگاه علمی طی سالهای اخیر (قرن اخیر!) به این علوم هم وارد شده و علوم اجتماعی و ... و بخصوص اقتصاد نوین با بهره گیری از علم ریاضیات آمار سعی در فهم و توضیح این پدیده ها کرده است. ولی بدلیل متغیرهای بسیار پیچیده در رخدادها و پدیده های اجتماعی (من جمله اقتصاد) مدلهای ارائه شده بسیار با خطا همراه است ولی همچنان این مدلها بسیار کاربردی هستند. فقط نکته اینجاست که باید متوجه مفروضات این مدلها بود. و از این مدلها (مثلا از تکنیکال در بورس) انتظار معقولی داشت.

    عملا نگاه تکنیکالی به بازار بورس یا یک ورق بهادار مبتنی بر متغیر قیمتی آن صورت میگیرد. تکنیکال هم همان مدل سازی یک پدیده است. مبتنی بر الگوهای شناسایی شده ، مدلی که تکنیکال ارائه میدهد و مبتنی بر آن سعی میشود که رفتار متغیر قیمت یک سهم توضیح داده شود و حتی الامکان مطابق آن الگو پیش بینی هایی صورت گیرد.
    لازم است که مفروضات مدلها را در هر علم بدانیم. همه مدلها مفروض و فرض شان این است که گذشته در آینده تکرار خواهد شد.

    تکنیکال ابزار پر خطا و پر اشکالی است. بزرگترین اشکال تکنیکال در وجه پیش بینی آینده است. فرض اینکه آینده معدل گذشته است فرض پر خطایی است و با این فرض انتظار دقت قابل قبولی از تکنیکال نمیتوان داشت.
    ولی از یک لحاظ تکنیکال ابزار توانمندی است. آنجا که میخواهیم آنچه رخ داده و یا هم اکنون در حال رخ دادن هست را توضیح دهیم. این امر اهمیت کمتری از پیش بینی ندارد! فهم دقیق تر آنچه روی میز در حال رخ دادن است بسیار مهم است. بسیار مهم!
    بتجربه شخصی، از بین همه ابزارها و فنون تکنیکال ، کاراترین و بهترین و دقیق ترین و به دردبخور ترین چیزی که در تکنیکال وجود دارد همان مفهوم بسیار ساده روند است! علی رغم اینکه روند و خط روند بسیار ساده است ولی به نظرم بخش اعظمی از تحلیل گران درک درستی از آن ندارند! شاید هم ساده انگاری میشود.
    روند یا همان خطوط روند عملا بدون در نظر گرفتن تایم فریم و بازه زمانی بی معنی است. پس زمان جز لاینفک روند است(این مهم است)
    روندها با زمان معنی دارند. بنابراین مهم است که شما یک روند را در چه بازه ای میخواهید ارزیابی کنید! روندها را در همه پدیده ها میتوان شناسایی کرد . ولی با توجه به نوع آن پدیده، در گام اول باید بازه زمانی را مشخص کنید. از کسری از ثانیه داریم تا دقیقه یا یک ساعت یا یک روز یا یک سال یا ده سال یا یک قرن یا هزار سال..یا یک میلیون سال! یا میلیارد سال هم پدیده هایی را روندیابی میکنند!

    عملا مفهوم روند را باید با مفهوم تغییرات قیمت تفکیک کنیم! مهم ترین اشکالی که اکثریت میکنند این است!
    روند فقط تغییرات قیمت نیست...شدت و ضعف تغییرات قیمت در یک بازه زمانی است. اگر این مفهوم را بدانیم آنوقت اسیر هیجانات قیمتی لحظه ای یا روزانه و بخصوص کوتاه مدت نمیشویم! (خیلی ها تصور میکنند که روند را میفهمند ولی آن را با تغییرات قیمت اشتباه میگیرند! و در اصل روند را نفهمیده اند!)
    در روندها به روند درازمدت تر حتما و حتما دقت کنید! روندهای درازمدت تر مهم ترند!
    مفهوم روند که در تکنیکال ما برای قیمت یک سهم در نظر میگریم عملا قابل تعمیم به بسیاری از پدیده های اجتماعی و انسانی هم هست! چرا که همه اینها به هر حال از رفتار انسان نشات میگیرد!

    *****

    با این توضیح اجازه بدهید سعی کنیم رابطه ایران و آمریکا را بهتر بهفمیم!
    اول روند درازمدت را نگاه کنیم. چیزی حدود هفتاد سال اخیر را. عملا بعد از آیزنهاور جهوریخواه تا کارتر...و بعد هم تا همین جوبایدن!
    عملا اگر بهبود رابطه ایران و آمریکا را به قبل و بعد انقلاب تقسیم کنیم با دقت قابل قبولی میتوان گفت که روند درازمدت رابطه قبل ازانقلاب صعودی بود و بعد از انقلاب روند نزولی!

    قبل از 57 مثلا یک بازه بیش از 50ساله را در نظر بگیرید این روند رابطه صعودی است. ولی هیچ روندی خط مستقیم راست نیست! پادشاه ایران مثلا در دوره ای که جانسون دموکرات جای خودش را به نیکسون جمهوریخواه و رفیق پادشاه داده بایک رشد صعودی سنگین مواجه شده (چیزی مثل موج 3 از 3 بوده!!) ولی در همان سالها دوره هایی بوده که رابطه دو کشور چندان مطلوب هم نبوده است.(اصلاح ها در روند صعودی ) لذا شدت ضعف بوده ولی روند کلی را باید درک کرد!

    بعد از انقلاب هم این شدت و ضعفها بوده است. ولی مهم روند کلی است! بعد از انقلاب روند درازمدت نزولی است! لذا ریز موج های این رابطه دخلی به روند درازمدت ندارد. اینکه اوباما بیاید (یک ریز موج صعودی) و بعدش ترامپ بیاید (ریز موج پر قدرت نزولی در جهت روند!) و اکنون که بایدن سرکار آمده است!
    اصرار زیادی در دقیق بودن این تناظر یک به یک میان این رابطه با مفهوم روند ندارم. بیشتر هدفم این است که در یک مفهوم کلان تر موضوع را بهتر بفهمیم. وقتی که این روند کلی را درک کنیم کمتر گرفتار تغییرات لحظه ای میشویم و در نتیجه کمتر اشتباه محاسباتی میکنیم! عدم درک این روند درازمدت هست که بعضی ها مثلا خوش خیالانه تصور میکنند که مثلا ظهور بایدن فردا رابطه را گل و بلبل میکند و دلار 8هزار تومن میشود! و برعکس اش هم بهمچنان!

    اگر سوال کنیم که آیا رابطه ایران و امریکا درست میشود؟ این سوال در اصل این است که آیا روند درازمدت 40 ساله اخیر برمیگردد! یعنی آیا روند درازمدت صعودی میشود؟!! قبل از پاسخ به اینسوال لطفا از مفهوم زمانی یعنی مفهوم زمان 40-50 ساله یک روند درازمدت لطفا حس بگیرید! (این خیلی مهم است) فکر میکنم اگر این حس را بگیرید جواب دادن ساده تر باشد!

    اشکال کار بسیاری از دوستان این است که مثلا دنبال رخداد عظیم! در هفته آینده و حتی روز سوم اسفند میگردند! وقتی میگوییم روز سوم اسفند داریم از یک روز دو روز حرف میزنیم! نهایتا هفته دیگه...یا حتی ماه دیگه! اینها واقعا اهمیت شان در برابر یک روند 40 سال!!!! چقدر است؟ چگونه میشود دنبال تغییراتی در طول چند روز وچندهفته بود...و آن را حتی قابل قیاس با روندی 40 ساله دانست!!!(ببینید چقدر خطای محاسباتی وحشتناکی رخ میدهد از عدم درک روند! و عدم درک مفهوم زمان در روند!)
    دقت کنید که به همین سادگی افراد تغییرات لحظه ای را با روند اشتباه میکنند.و تصور میکنند! عرض کردم که بسیارانی مفهوم روند را نمیدانند!!! با اینکه خیلی ساده است...یک خط میکشی...نشون میدی که روند صعودی هست یا نزولی! ولی همین مفهوم ساده را اکثریت نمیدانند!!!

    بنابراین قبل از توجه به هفته آینده! روند میان مدت تر را باید بررسی کرد. یک بازه 10-12 ساله...قبل. بعدش نهایتا تغییر روندی که با انتخاب بایدن رخ داده و باید ببینم روند سه چهار ساله چگونه است....بعدش...یکسال..و چند ماه! ولی در همه این مدت باید به روندهای درازمدت تر که مهم تر هستند توجه وافی و کافی داشته باشیم. روندهای درزامدت تر غالب هستند!

    مانا باشید.

    آخرین ویرایش توسط manmehdiam؛ 2021/02/18, 19:22.
    [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

    نظر

    • manmehdiam
      ستاره دار (1)
      • Jul 2011
      • 1623

      #40052
      پاسخ : جــــو بــــازار

      در ادامه پست قبل

      باید یادمان باشد که بعد از توجه به روند درازمدت چهل ساله، این ریزموج های میان مدت تر قرار میگیرند. بعضی ها از آنور بام می افتند! یعنی با نگاه به روند درازمدت ، روند میان مدت را نادیده میگیرند!
      توجه کنید که موج ترامپ با موج بایدن (هر یک حدود هفت هشت سال!) با هم متفاوت هستند. ولی هر دو به همراه بقیه! درون روند درازمدت بزرگتر 40 ساله واقع شده اند! بنابراین یکی از اینها را به کل تعمیم ندهید!
      پرواضح است که سیاست بایدن سیاست متفاوتی از قبل است. در کم و کیف آن میتوان بحث کرد. ولی اینکه یک روند معنی داری در بازه چند ساله رخ داده کاملا ملموس هست که باید آن را نادیده نگرفت.

      ضمنا منظورم از درک روند بیشتر دقت روی اهمیت بعد زمانی روندها هست. یعنی فهم اندازه ها و بازه های زمانی تغییرات. خلاصه اینکه اندازه ها را نگهدارید!
      [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

      نظر

      • MNB1984
        عضو فعال
        • Jan 2020
        • 376

        #40053
        پاسخ : جــــو بــــازار

        در اصل توسط manmehdiam پست شده است View Post
        در ادامه پست قبل

        باید یادمان باشد که بعد از توجه به روند درازمدت چهل ساله، این ریزموج های میان مدت تر قرار میگیرند. بعضی ها از آنور بام می افتند! یعنی با نگاه به روند درازمدت ، روند میان مدت را نادیده میگیرند!
        توجه کنید که موج ترامپ با موج بایدن (هر یک حدود هفت هشت سال!) با هم متفاوت هستند. ولی هر دو به همراه بقیه! درون روند درازمدت بزرگتر 40 ساله واقع شده اند! بنابراین یکی از اینها را به کل تعمیم ندهید!
        پرواضح است که سیاست بایدن سیاست متفاوتی از قبل است. در کم و کیف آن میتوان بحث کرد. ولی اینکه یک روند معنی داری در بازه چند ساله رخ داده کاملا ملموس هست که باید آن را نادیده نگرفت.

        ضمنا منظورم از درک روند بیشتر دقت روی اهمیت بعد زمانی روندها هست. یعنی فهم اندازه ها و بازه های زمانی تغییرات. خلاصه اینکه اندازه ها را نگهدارید!
        ممنون از بحث مفید شما و البته قابل تامل...
        اینکه در مسیر بحث تا جایی که پیش بینی آینده ناممکنه هم مسیر هستیم ولی با این موضوم که گذشته چراغ راه آینده است در مسیر شما رو همراهی نخواهم کرد.بنظرم پیش بینی گذشته بسیار سختر از آینده خواهد بود و روابط علت و معلولی که برای گذشته سرهم میکنیم نتیجه اش شاید انگاره ای درست بنظر میاد ولی در واقع اینگونه نخواهد بود.
        یک مشاهده منفرد بر مجموعه اثری ندارد این ویژگی با افزایش جمعیت آماری پرهامیت تر می نماید! و چون میانگین پایدارتر میشه به تدریج کا نمونه ها رفتاری مثل هم خواهند داشت...
        یک جا خواندم که احتمال رد شدن بدن انسان از داخل دیوار وجود دارد ولی بایست کل اتم های بدن انسان در یک وضعیت هماهنگ با اتمهای دیوار قرار بگیرند.در راستا بودن چند اتم تاثیری بر نتیجه نخواهد داشت...
        این مطلب رو کازینو دارها و قمار خونه ها خوب درک میکنند برای همینه که تا حالا صاحب قمار خونه و کازینویی ورشکست نشده است!!!
        اونها جلوی یک برد بزرگ رو میگیرند و اجازه می دهند که اعضا تا بی نهایت برد کوچک داشته باشند!
        ما از این نکته میتونبم در معاملات و پدیده های اقتصادی و اجتماعی و سایر پدیدها یی که متاثر از نفرات مجموعه است ولی تاثیری در اون نداره بهره ببریم.چه تناقضی؟اینطور نیست!!!!
        راز موفقیت در این نوع پدیده ها اینه که:اگر میخواهید یک برد بزرگ داشته باشی بایست باختهای زیاد با مقیاس کوچک رو داشته باشی!!!
        تکنیکال به همین خاطره که میتونه سود ساز باشه وگرنه تکنیکال عملا یک نقاشی کودکانه بیش نیست که شده منبع پول برای یک سری از جیب خیلی سری!!!

        نظر

        • manmehdiam
          ستاره دار (1)
          • Jul 2011
          • 1623

          #40054
          پاسخ : جــــو بــــازار

          در اصل توسط MNB1984 پست شده است View Post
          ممنون از بحث مفید شما و البته قابل تامل...
          اینکه در مسیر بحث تا جایی که پیش بینی آینده ناممکنه هم مسیر هستیم ولی با این موضوم که گذشته چراغ راه آینده است در مسیر شما رو همراهی نخواهم کرد.بنظرم پیش بینی گذشته بسیار سختر از آینده خواهد بود و روابط علت و معلولی که برای گذشته سرهم میکنیم نتیجه اش شاید انگاره ای درست بنظر میاد ولی در واقع اینگونه نخواهد بود.
          یک مشاهده منفرد بر مجموعه اثری ندارد این ویژگی با افزایش جمعیت آماری پرهامیت تر می نماید! و چون میانگین پایدارتر میشه به تدریج کا نمونه ها رفتاری مثل هم خواهند داشت...
          یک جا خواندم که احتمال رد شدن بدن انسان از داخل دیوار وجود دارد ولی بایست کل اتم های بدن انسان در یک وضعیت هماهنگ با اتمهای دیوار قرار بگیرند.در راستا بودن چند اتم تاثیری بر نتیجه نخواهد داشت...
          این مطلب رو کازینو دارها و قمار خونه ها خوب درک میکنند برای همینه که تا حالا صاحب قمار خونه و کازینویی ورشکست نشده است!!!
          اونها جلوی یک برد بزرگ رو میگیرند و اجازه می دهند که اعضا تا بی نهایت برد کوچک داشته باشند!
          ما از این نکته میتونبم در معاملات و پدیده های اقتصادی و اجتماعی و سایر پدیدها یی که متاثر از نفرات مجموعه است ولی تاثیری در اون نداره بهره ببریم.چه تناقضی؟اینطور نیست!!!!
          راز موفقیت در این نوع پدیده ها اینه که:اگر میخواهید یک برد بزرگ داشته باشی بایست باختهای زیاد با مقیاس کوچک رو داشته باشی!!!
          تکنیکال به همین خاطره که میتونه سود ساز باشه وگرنه تکنیکال عملا یک نقاشی کودکانه بیش نیست که شده منبع پول برای یک سری از جیب خیلی سری!!!
          ممنون
          راجع به پیش بینی. در مورد پدیده های فیزیکی (امور مهندسی معمولا) اغلب این پیش بینی ها ، وقتی متغیرهای مستقل و شناخته شده باشند و تعدادشان محدود، به دقت بسیار بالاتری قابل انجام هست. شما اگر یک سنگ را از ارتفاعی رها کنید با داشتن متغیرهای مهم دیگر مثل جاذبه و زمان میتوانید سرعت سنگ در سطح زمین را محاسبه یا پیش بینی کنید! خطای محاسبات شما در این پیش بینی هم خیلی کم است و هم قابل صرفنظر کردن! اصلا کل مهندسی همین مفهوم است.

          ولی در مورد بعضی از پدیده ها متغیرها بسیار پیچیده و ناشناخته اند. قیمت یک سهم حاصل هزاران هزار متغیر مختلف وناشناخته است. این پدیده ها را صرفا یک مدل سازی تقریبی میکنند که میشود همان تکنیکال. و بناچار! یک فرض بسیار بزرگ!! در نظر میگیرند(که فرض درستی نیست!) و آنهم اینکه آینده مشابه گذشته است. یا آینده معدل و میانگین گذشته است. یا آینده از الگوهای گذشته پیروی میکند! این فرض که اساس تکنیکال است خطاهای فاحشی ر محاسبه یا پیش بینی وارد محاسبات میکند.

          ولی وقتی که از مدل تکنیکال برای توضیح آنچه رخ داده استفاده میکنیم بسیار کاربردی تر میشود. چرا که عملا تکنیکال موضوع را خلاصه تر میکند تا قابل فهم تر شود. مثلا روند قیمتی خلاصه شده جزئیات تغییرات قیمتی است. (به زبان ریاضی روند مشتق نمودار قیمت است) اصلا مفهوم مدل یعنی قابل فهم کردن. مثلا نقشه روی کاغذ، در اصل یک مدل است. شما یک مربع میکشی و اسمش رامیگذاری نقشه خانه. یا مثلا یک خط راست روی کاعذ میکشی و این میشود مدلی از راه تهران-ساوه ! یعنی ساده سازی میکنید تا بهتر مفاهیم را بفهمید.

          این که فرمودید پیش بینی گذشته سخت تر است! گمان میکنم منظورتان این است که فهم گذشته (یا تفسیر گذشته نه پیش بینی آن!) سخت یا سخت تر است. وگرنه پیش بینی گذشته که معنی ندارد. گذشته رخ داده! ولی اینکه فهم گذشته سخت است، دقیقا درسته! و به خاطر همین سخت بودن و درک دقیق تر گذشته هست که ما مدل درست میکنیم که بفهمیم! یعنی ساده سازی میکنیم که بفهمیم چی به چیه! که در پاراگراف بالا عرض کردم.

          نکته دیگه در مورد رابطه بین پدیده هاست. یک مثال عرض کنم. طبق تحقیقات آماری مشخص شده که ماشین هایی که در داخل ماشین چتر با خود حمل میکردند ، تعداد تصادف در آنها چندین برابر ماشین هایی بوده که در داخل ماشین چتر وجود نداشته! اینجا یک رابطه معنی دار بین وجود چتر و تعداد تصادف برقرار شده! آیا میتوان گفت که وجود چتر در ماشین باعث افزایش تعداد تصادفات میشود؟!!! یعنی آیا چتر عامل یا علت تصادف است؟ بدیهی است که خیر! علت آمار بالای تصادف ، در اصل وجود بارندگی است! نه وجود چتر! چون در روزهای بارانی مردم معمولا چتر برمیدارند، بنابراین دلیل و علت بالا بودن آمار تصادف ، باران و لغزندگی جاده بوده نه چتر!
          پس چتر با تصادف رابطه دارند ولی نوع رابطه همبستگی است. در ریاضی میگن :کورولیشن . ولی چتر علت یا عامل تصادف نیست.
          ولی بارندگی (لغزندگی) با تصادف رابطه علت و معلولی دارند. یعنی یکی علت دیگری است.
          بنابراین مهم درک نوع رابطه است. و درک رابطه ها همیشه سودمند است ولی معمولا برخی تفکیک فوق را انجام نمیدهند. یعنی طرف با آمار نشون میده که هر وقت چتر در ماشین زیاد بوده تصادف بیشتر شده و نتیجه میگیره که بهتره چتر برنداریم تا تصادف نکنیم!!!

          در ضمن میترسم مباحث تئوریک زیادی حوصله سر بر باشد! اینجا بسیاری از دوستان میخواهند یکی بگه فلان سهم را چه موقع بخرند...و چه وقتی بفروشند (ترجیحا زودتر هم بفروشند!) که یک سود خوبی به جیب بزنند! کی حوصله همچین حرفایی داره آخه!!! :D
          آخرین ویرایش توسط manmehdiam؛ 2021/02/18, 21:32.
          [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

          نظر

          • kh25
            عضو فعال
            • Jan 2011
            • 693

            #40055
            پاسخ : جــــو بــــازار

            در ضمن میترسم مباحث تئوریک زیادی حوصله سر بر باشد! اینجا بسیاری از دوستان میخواهند یکی بگه فلان سهم را چه موقع بخرند...و چه وقتی بفروشند (ترجیحا زودتر هم بفروشند!) که یک سود خوبی به جیب بزنند! کی حوصله همچین حرفایی داره آخه!!! :D


            مهدی اقا
            نمیدونم رشته شما چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
            ولی کلا مردم کم حوصله و گرفتار روز مرگی هستند و با وضع موجود در این زمان بفکر پولهای قلمبه یک شبه و راحت طلبی هستند

            فرهنگی که طی سالهای گذشته در جان مردم جا خوش کرده و کمتر کسی راضی به انجام کار هست

            همه بفکر کسب ثروت هستند نه تولید ان
            وانهم به روش هر چه کوتاه تر
            با تشکر

            نظر

            • MOSTAFAVI
              Banned
              • Jun 2012
              • 5633

              #40056
              پاسخ : جــــو بــــازار

              در اصل توسط manmehdiam پست شده است View Post
              ممنون
              راجع به پیش بینی. در مورد پدیده های فیزیکی (امور مهندسی معمولا) اغلب این پیش بینی ها ، وقتی متغیرهای مستقل و شناخته شده باشند و تعدادشان محدود، به دقت بسیار بالاتری قابل انجام هست. شما اگر یک سنگ را از ارتفاعی رها کنید با داشتن متغیرهای مهم دیگر مثل جاذبه و زمان میتوانید سرعت سنگ در سطح زمین را محاسبه یا پیش بینی کنید! خطای محاسبات شما در این پیش بینی هم خیلی کم است و هم قابل صرفنظر کردن! اصلا کل مهندسی همین مفهوم است.

              ولی در مورد بعضی از پدیده ها متغیرها بسیار پیچیده و ناشناخته اند. قیمت یک سهم حاصل هزاران هزار متغیر مختلف وناشناخته است. این پدیده ها را صرفا یک مدل سازی تقریبی میکنند که میشود همان تکنیکال. و بناچار! یک فرض بسیار بزرگ!! در نظر میگیرند(که فرض درستی نیست!) و آنهم اینکه آینده مشابه گذشته است. یا آینده معدل و میانگین گذشته است. یا آینده از الگوهای گذشته پیروی میکند! این فرض که اساس تکنیکال است خطاهای فاحشی ر محاسبه یا پیش بینی وارد محاسبات میکند.

              ولی وقتی که از مدل تکنیکال برای توضیح آنچه رخ داده استفاده میکنیم بسیار کاربردی تر میشود. چرا که عملا تکنیکال موضوع را خلاصه تر میکند تا قابل فهم تر شود. مثلا روند قیمتی خلاصه شده جزئیات تغییرات قیمتی است. (به زبان ریاضی روند مشتق نمودار قیمت است) اصلا مفهوم مدل یعنی قابل فهم کردن. مثلا نقشه روی کاغذ، در اصل یک مدل است. شما یک مربع میکشی و اسمش رامیگذاری نقشه خانه. یا مثلا یک خط راست روی کاعذ میکشی و این میشود مدلی از راه تهران-ساوه ! یعنی ساده سازی میکنید تا بهتر مفاهیم را بفهمید.

              این که فرمودید پیش بینی گذشته سخت تر است! گمان میکنم منظورتان این است که فهم گذشته (یا تفسیر گذشته نه پیش بینی آن!) سخت یا سخت تر است. وگرنه پیش بینی گذشته که معنی ندارد. گذشته رخ داده! ولی اینکه فهم گذشته سخت است، دقیقا درسته! و به خاطر همین سخت بودن و درک دقیق تر گذشته هست که ما مدل درست میکنیم که بفهمیم! یعنی ساده سازی میکنیم که بفهمیم چی به چیه! که در پاراگراف بالا عرض کردم.

              نکته دیگه در مورد رابطه بین پدیده هاست. یک مثال عرض کنم. طبق تحقیقات آماری مشخص شده که ماشین هایی که در داخل ماشین چتر با خود حمل میکردند ، تعداد تصادف در آنها چندین برابر ماشین هایی بوده که در داخل ماشین چتر وجود نداشته! اینجا یک رابطه معنی دار بین وجود چتر و تعداد تصادف برقرار شده! آیا میتوان گفت که وجود چتر در ماشین باعث افزایش تعداد تصادفات میشود؟!!! یعنی آیا چتر عامل یا علت تصادف است؟ بدیهی است که خیر! علت آمار بالای تصادف ، در اصل وجود بارندگی است! نه وجود چتر! چون در روزهای بارانی مردم معمولا چتر برمیدارند، بنابراین دلیل و علت بالا بودن آمار تصادف ، باران و لغزندگی جاده بوده نه چتر!
              پس چتر با تصادف رابطه دارند ولی نوع رابطه همبستگی است. در ریاضی میگن :کورولیشن . ولی چتر علت یا عامل تصادف نیست.
              ولی بارندگی (لغزندگی) با تصادف رابطه علت و معلولی دارند. یعنی یکی علت دیگری است.
              بنابراین مهم درک نوع رابطه است. و درک رابطه ها همیشه سودمند است ولی معمولا برخی تفکیک فوق را انجام نمیدهند. یعنی طرف با آمار نشون میده که هر وقت چتر در ماشین زیاد بوده تصادف بیشتر شده و نتیجه میگیره که بهتره چتر برنداریم تا تصادف نکنیم!!!

              در ضمن میترسم مباحث تئوریک زیادی حوصله سر بر باشد! اینجا بسیاری از دوستان میخواهند یکی بگه فلان سهم را چه موقع بخرند...و چه وقتی بفروشند (ترجیحا زودتر هم بفروشند!) که یک سود خوبی به جیب بزنند! کی حوصله همچین حرفایی داره آخه!!! :D
              از منظر دیگری هم می توان به روابط ایران و امریکا نگریست.در این نوع نگرش ،نگاه از ایران به وضعیت فعلی امریکا تغییر می کند.قدرت ها هم اوجی دارند و حضیضی.خیلی از قدرت ها،آرام آرام و از درون، از هم فرو می پاشند.شاید کسی ابندای قرن حاضر،افول و نابودی خیلی از امپراتوری ها رو پیش بینی نمی کرد،امپراتوری بریتانیا (که آفتاب در آن غروب نمی کرد)،امپراتوری عثمانی و روسیه تزاری و خیلی های دیگر.شاید آخرین امپراتوریی که زوالش و نابودیش رو خود ما به چشم دیدیم شوروی سابق بود.از این منظر شاید وضعیت این امپراتوری ها رو ،مثل انتقال از بازار بورس به پایه فرابورس تشبیه کرد.به نظر می رسد امریکا هم اکنون دچار کارت زرد (مشمول فرایند تعلیق) شده باشد.

              والرشتین از برجسته‌ترین متفکران معاصر است و نظریه او درباره نظم جهانی، که در کتاب چهار جلدی او با عنوان "سیستم جهانی نوین" عنوان شده، شهرت فراوان دارد.
              والرشتین در مقاله فوق می‌نویسد: افول نقش هژمونی آمریکا در جهان از اوائل دهه ۱۹۷۰ آغاز شد و بتدریج سرعت گرفت. این در حالی است که پس از فروپاشی اتحاد شوروی و از میان رفتن جهان دوقطبی در دهه ۱۹۹۰ غالب تحلیل گران از تک قطبی شدن جهان و به تبع آن اوج قدرت بلامنازع آمریکا سخن می‌گفتند. از سال ۲۰۰۸ وضع دگرگون شد و بسیاری به این امر توجه کردند که قدرت آمریکا در حال افول است.
              پیامد دیگر افول سرکردگی (هژمونی) جهانی آمریکا، عدم قدرت تصمیم‌گیری است که در حوادث اخیر خاورمیانه رخ نمود. والرشتین این پدیده را مخاطره آمیز می‌داند. آمریکا، مانند گذشته، "برنده جنگ‌ها" نیست و به هر اقدامی در خاورمیانه دست زند بازنده خواهد بود. این امر خطرناک است و می‌تواند به اقدامات تخریبی احمقانه از سوی آمریکا بینجامد. امروزه، هیچ یک از نیرو‌های قدرتمند مؤثر در خاورمیانه از آمریکا تبعیت نمی‌کنند. والرشتین تأکید می‌کند: "منظورم هیچ کدام است" و از مصر، اسرائیل، ترکیه، سوریه، عربستان سعودی، عراق، ایران و پاکستان نام می‌برد.

              نظر

              • امیدازاد
                عضو فعال
                • Sep 2020
                • 3748

                #40057
                پاسخ : جــــو بــــازار

                در اصل توسط manmehdiam پست شده است View Post
                ممنون
                راجع به پیش بینی. در مورد پدیده های فیزیکی (امور مهندسی معمولا) اغلب این پیش بینی ها ، وقتی متغیرهای مستقل و شناخته شده باشند و تعدادشان محدود، به دقت بسیار بالاتری قابل انجام هست. شما اگر یک سنگ را از ارتفاعی رها کنید با داشتن متغیرهای مهم دیگر مثل جاذبه و زمان میتوانید سرعت سنگ در سطح زمین را محاسبه یا پیش بینی کنید! خطای محاسبات شما در این پیش بینی هم خیلی کم است و هم قابل صرفنظر کردن! اصلا کل مهندسی همین مفهوم است.

                ولی در مورد بعضی از پدیده ها متغیرها بسیار پیچیده و ناشناخته اند. قیمت یک سهم حاصل هزاران هزار متغیر مختلف وناشناخته است. این پدیده ها را صرفا یک مدل سازی تقریبی میکنند که میشود همان تکنیکال. و بناچار! یک فرض بسیار بزرگ!! در نظر میگیرند(که فرض درستی نیست!) و آنهم اینکه آینده مشابه گذشته است. یا آینده معدل و میانگین گذشته است. یا آینده از الگوهای گذشته پیروی میکند! این فرض که اساس تکنیکال است خطاهای فاحشی ر محاسبه یا پیش بینی وارد محاسبات میکند.

                ولی وقتی که از مدل تکنیکال برای توضیح آنچه رخ داده استفاده میکنیم بسیار کاربردی تر میشود. چرا که عملا تکنیکال موضوع را خلاصه تر میکند تا قابل فهم تر شود. مثلا روند قیمتی خلاصه شده جزئیات تغییرات قیمتی است. (به زبان ریاضی روند مشتق نمودار قیمت است) اصلا مفهوم مدل یعنی قابل فهم کردن. مثلا نقشه روی کاغذ، در اصل یک مدل است. شما یک مربع میکشی و اسمش رامیگذاری نقشه خانه. یا مثلا یک خط راست روی کاعذ میکشی و این میشود مدلی از راه تهران-ساوه ! یعنی ساده سازی میکنید تا بهتر مفاهیم را بفهمید.

                این که فرمودید پیش بینی گذشته سخت تر است! گمان میکنم منظورتان این است که فهم گذشته (یا تفسیر گذشته نه پیش بینی آن!) سخت یا سخت تر است. وگرنه پیش بینی گذشته که معنی ندارد. گذشته رخ داده! ولی اینکه فهم گذشته سخت است، دقیقا درسته! و به خاطر همین سخت بودن و درک دقیق تر گذشته هست که ما مدل درست میکنیم که بفهمیم! یعنی ساده سازی میکنیم که بفهمیم چی به چیه! که در پاراگراف بالا عرض کردم.

                نکته دیگه در مورد رابطه بین پدیده هاست. یک مثال عرض کنم. طبق تحقیقات آماری مشخص شده که ماشین هایی که در داخل ماشین چتر با خود حمل میکردند ، تعداد تصادف در آنها چندین برابر ماشین هایی بوده که در داخل ماشین چتر وجود نداشته! اینجا یک رابطه معنی دار بین وجود چتر و تعداد تصادف برقرار شده! آیا میتوان گفت که وجود چتر در ماشین باعث افزایش تعداد تصادفات میشود؟!!! یعنی آیا چتر عامل یا علت تصادف است؟ بدیهی است که خیر! علت آمار بالای تصادف ، در اصل وجود بارندگی است! نه وجود چتر! چون در روزهای بارانی مردم معمولا چتر برمیدارند، بنابراین دلیل و علت بالا بودن آمار تصادف ، باران و لغزندگی جاده بوده نه چتر!
                پس چتر با تصادف رابطه دارند ولی نوع رابطه همبستگی است. در ریاضی میگن :کورولیشن . ولی چتر علت یا عامل تصادف نیست.
                ولی بارندگی (لغزندگی) با تصادف رابطه علت و معلولی دارند. یعنی یکی علت دیگری است.
                بنابراین مهم درک نوع رابطه است. و درک رابطه ها همیشه سودمند است ولی معمولا برخی تفکیک فوق را انجام نمیدهند. یعنی طرف با آمار نشون میده که هر وقت چتر در ماشین زیاد بوده تصادف بیشتر شده و نتیجه میگیره که بهتره چتر برنداریم تا تصادف نکنیم!!!

                در ضمن میترسم مباحث تئوریک زیادی حوصله سر بر باشد! اینجا بسیاری از دوستان میخواهند یکی بگه فلان سهم را چه موقع بخرند...و چه وقتی بفروشند (ترجیحا زودتر هم بفروشند!) که یک سود خوبی به جیب بزنند! کی حوصله همچین حرفایی داره آخه!!! :D
                ...دست بر قضا ..من نوع نگاه و تحلیل شما و دیگر دوستمان mnb1984را خیلی بهش علاقه مند شدم ....لطفا ..‌این مطالب رو ادامه بدید..ممنون میشم ...

                نظر

                • manmehdiam
                  ستاره دار (1)
                  • Jul 2011
                  • 1623

                  #40058
                  پاسخ : جــــو بــــازار

                  در اصل توسط kh25 پست شده است View Post
                  در ضمن میترسم مباحث تئوریک زیادی حوصله سر بر باشد! اینجا بسیاری از دوستان میخواهند یکی بگه فلان سهم را چه موقع بخرند...و چه وقتی بفروشند (ترجیحا زودتر هم بفروشند!) که یک سود خوبی به جیب بزنند! کی حوصله همچین حرفایی داره آخه!!! :D


                  مهدی اقا
                  نمیدونم رشته شما چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
                  ولی کلا مردم کم حوصله و گرفتار روز مرگی هستند و با وضع موجود در این زمان بفکر پولهای قلمبه یک شبه و راحت طلبی هستند

                  فرهنگی که طی سالهای گذشته در جان مردم جا خوش کرده و کمتر کسی راضی به انجام کار هست

                  همه بفکر کسب ثروت هستند نه تولید ان
                  وانهم به روش هر چه کوتاه تر
                  با تشکر
                  من عمران خوندم.
                  والا اصلا دلیل اینکه در بورس گرفتار شدم این بود که سالها قبل که داشتم پایان نامه فوق لیسانسم رو کار میکردم، چون مباحث آنالیز داده یا روش های حل عددی داخلش بود، متوجه شدم که یک شباهت هایی بین تکنیکال بورس و آن مباحث هست! من پلی تکنیک درست خوندم. راجع به آن مباحث هم اساتید خوبی داشتم. هم خوب کار کرده بودم. یعنی راهی نداشت که کار نکنی البته!!!

                  بنابراین با خودم گفتم به سه سوت فیها خالدون تکنیکال را در میاورم ، اینها که در برابر آنها! که من خوانده ام چیزی نیست! واقعا هم نبود! بنابراین با خودم گفتم چه زود است که خدای معامله گری و پول پارو کردن بشوم:D
                  امان از نادانی!!! و جهل جوانی! البته به مرور کم کم متوجه شدم که از این خبرا نیست! داستان خیلی خیلی پیچیده تر از این حرفهاست.
                  تکنیکال که هچ! کلیت معامله گری از سخت ترین و تخصصی ترین کارهای دنیاست. اگر نگوییم سخت ترین کار دنیاست.

                  خلاصه اینکه میبینید از این بحث های بیهوده زیاد میکنم! به خاطر اینه که ناسلامتی مهندس مملکت ام! ولی رفقای هم دوره ما از این مملکت گذاشتن رفتن دنبال زندگی شون، واقعا هم دارن پول پارو میکنند هم زندگی میکنند، ...ولی من خدا زد پس کله ام! اینجا اینجوری گرفتار شدم دیگه :D
                  [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

                  نظر

                  • irandarab
                    عضو فعال
                    • Jan 2015
                    • 860

                    #40059
                    پاسخ : جــــو بــــازار

                    قطعا آمریکا مثل سابق در بزنگاه انتخابات ایران مثل گذشته از چاکران و نوکران خود مثل اصلاح طلبان حمایت خواهد کرد . حمایت های در حد وعده های بدون عمل

                    نظر

                    • manmehdiam
                      ستاره دار (1)
                      • Jul 2011
                      • 1623

                      #40060
                      پاسخ : جــــو بــــازار

                      در اصل توسط آقا سید پست شده است View Post
                      از منظر دیگری هم می توان به روابط ایران و امریکا نگریست.در این نوع نگرش ،نگاه از ایران به وضعیت فعلی امریکا تغییر می کند.قدرت ها هم اوجی دارند و حضیضی.خیلی از قدرت ها،آرام آرام و از درون، از هم فرو می پاشند.شاید کسی ابندای قرن حاضر،افول و نابودی خیلی از امپراتوری ها رو پیش بینی نمی کرد،امپراتوری بریتانیا (که آفتاب در آن غروب نمی کرد)،امپراتوری عثمانی و روسیه تزاری و خیلی های دیگر.شاید آخرین امپراتوریی که زوالش و نابودیش رو خود ما به چشم دیدیم شوروی سابق بود.از این منظر شاید وضعیت این امپراتوری ها رو ،مثل انتقال از بازار بورس به پایه فرابورس تشبیه کرد.به نظر می رسد امریکا هم اکنون دچار کارت زرد (مشمول فرایند تعلیق) شده باشد.

                      والرشتین از برجسته‌ترین متفکران معاصر است و نظریه او درباره نظم جهانی، که در کتاب چهار جلدی او با عنوان "سیستم جهانی نوین" عنوان شده، شهرت فراوان دارد.
                      والرشتین در مقاله فوق می‌نویسد: افول نقش هژمونی آمریکا در جهان از اوائل دهه ۱۹۷۰ آغاز شد و بتدریج سرعت گرفت. این در حالی است که پس از فروپاشی اتحاد شوروی و از میان رفتن جهان دوقطبی در دهه ۱۹۹۰ غالب تحلیل گران از تک قطبی شدن جهان و به تبع آن اوج قدرت بلامنازع آمریکا سخن می‌گفتند. از سال ۲۰۰۸ وضع دگرگون شد و بسیاری به این امر توجه کردند که قدرت آمریکا در حال افول است.
                      پیامد دیگر افول سرکردگی (هژمونی) جهانی آمریکا، عدم قدرت تصمیم‌گیری است که در حوادث اخیر خاورمیانه رخ نمود. والرشتین این پدیده را مخاطره آمیز می‌داند. آمریکا، مانند گذشته، "برنده جنگ‌ها" نیست و به هر اقدامی در خاورمیانه دست زند بازنده خواهد بود. این امر خطرناک است و می‌تواند به اقدامات تخریبی احمقانه از سوی آمریکا بینجامد. امروزه، هیچ یک از نیرو‌های قدرتمند مؤثر در خاورمیانه از آمریکا تبعیت نمی‌کنند. والرشتین تأکید می‌کند: "منظورم هیچ کدام است" و از مصر، اسرائیل، ترکیه، سوریه، عربستان سعودی، عراق، ایران و پاکستان نام می‌برد.

                      این فرمایشات شما و دوست عزیزمون والرشتین! به فرض صحت روندهای خیلی درازمدت تر را در نظر دارد. البته که به نظر شخص من ، کلیات فرمایشات ایشان! مهملات هست! ولی بفرض صحت شان هم روند افول و ظهور تمدن ها در بازه های زمانی خیلی بیشتر مثلا چند صد ساله باید بررسی شود که دیگه خیلی کلان نگری هست! اینا دیگه واقعا به درد معاملات بورس و نتیجه برجام در هفته آینده خیلی ارتباطی نداره!
                      اگر به عرایض من در پست ها دقت فرموده باشید من اصرار بسیار زیادی میکنم روی شناخت و فهم آنچه واقعا و واقعا در حال رخ دادن است! یعنی بدون احساس و پیش داوری چیزی که دارد واقعا رخ میدهد را بتوانیم مشاهده کنیم. درک واقعیات (نه موهومات ذهنی یا مطلوب های ما یا انتظارات ما ) خیلی مهم است.
                      حالا وای بحال کسانی که روند درازمدت صد ساله را هم اشتباهی و چپکی فهمیده باشند(افول امریکا) بعد تازه این روند چپکی فهمیده شده را در بورس و در روند کوتاه مدت اعمال کنند ! که دیگه کار خیلی خرابه!

                      ولی از انجا که بحث اش را کشیدید...این حرفهای این چنینی از افول آمریکا قاعدتا خوشایند ایدوئولوگ های انقلابی شاید باشد ولی واقعیت ندارد. آمریکا نظام سرمایه داری است. و البته تنها هم نیست و عملا پرچمدار کاپیتالیسم غرب هست و در بعد اجتماعی هم پرچمدار جهان آزاد. یعنی جهانی که مبتنی بر دموکراسی اداره میشود. نمونه های موفق ترش هم سوسیال دموکراسی ها هستند . یعنی بخش اسکاندیناوی و اروپای غربی که بهشت دنیا محسوب میشوند و خدا قسمت من و شما و بقیه بکند انشا الله!!!
                      اصل دنیا اینها هستند...بقیه بیشتر ملحقات محسوب میشوند!
                      برای اینکه حقیقت را درک کنید اندکی جهانی و کلان به موضوع نگاه کنید. فرض کنید یک نفر از کره مریخ آمده کره زمین و میخواهد احوالات بشر را به اهالی مریخ گزارش دهد. به نظر شما چه خواهد گفت؟ این جامعه بشری در قالب 170کشور را چگونه توصیف میکند؟ به ترتیب اهمیتشان چگونه توصیف میکند؟

                      خواهد گفت که والا! یک تمدن غرب و کشور آمریکا داریم که در حال افول است و اروپایی که دنبال آن افول میکند اینها که اهمیت چندانی ندارند!
                      ولی مهم ترهای بشر یک کره شمالی داریم که مردمان خوشبختی دارند و یک ایرانی و یک افغانستانی هم هست که به لطف بیداری اسلامی جهانگیر خواهند شد؟!! جلودارشون هم یک بشار اسدی هست که در سوریه دارد پیشرفت میکند؟؟؟!! بجز این چند کشور رو به صعود! و این کشورهای خیلی مهم با مردمان خیلی مهم! (که لابد بشر امروز هرچه از پیشرفت وتکنولوژی و ...کلن تمدن دارد از صدقه سر اینهاست!) اون گوشه یک آمریکا و غربی هست که در حال افول هست؟؟؟ و خیلی مهم نیست...چیزی ازشون نمونده دیگه؟؟؟ خدایی؟ همچین گزارشی رو میده؟

                      در مباحث جدی و خالی از حب و بغض های کودکانه! البته میتوان به اقتصادهای نوظهور مثل هند و برزیل و چین اشاره کرد و آنها را بررسی کرد . ولی همچنان اینها هنوز قابل قیاس با فقط آمریکا هم نیستند چه برسد به کل غرب!

                      حالا وای بحال کسانی که بخواهند مثلا ایران را با آمریکا مقایسه کنند! و وای تر! آنکه این را بر آن برتر هم بدانند! باباجان! همین امروز با پول یک شرکت آمریکایی مثلا فقط با اپل یا مثلا فقط با ارزش شرکت گوگل میشه دو سه برابر کل بورس ایران را خرید!!!! فقط یک شرکت! ببین بورس ما با این ششصد شرکت از فارس و مخابرات و تاپیکو و بانکها و ...همه و همه را در نظر بگیر. کلهم اجمعین یک سوم تنها یک شرکت آمریکایی هم نیستند!
                      در پست قبل عرض کردم که دوستان اندازه ها را نگه دارید! اندازه ها را نگه دار سیدجان...قربان جدت :D

                      آخرین ویرایش توسط manmehdiam؛ 2021/02/18, 22:36.
                      [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

                      نظر

                      • MNB1984
                        عضو فعال
                        • Jan 2020
                        • 376

                        #40061
                        پاسخ : جــــو بــــازار

                        در اصل توسط manmehdiam پست شده است View Post


                        در ضمن میترسم مباحث تئوریک زیادی حوصله سر بر باشد! اینجا بسیاری از دوستان میخواهند یکی بگه فلان سهم را چه موقع بخرند...و چه وقتی بفروشند (ترجیحا زودتر هم بفروشند!) که یک سود خوبی به جیب بزنند! کی حوصله همچین حرفایی داره آخه!!! :D
                        زیاد اهل تایپ کردن نیستم ممکنه بحث طولانی بشه ولی شاید ارزش داشته باشه!
                        جهت جلوگیری از پراکنش موضوع اصلی که در مورد امکان پیش بینی در شرایط قطعیت و عدم قطعیت با موضوعات دیگر،سعی بر این دارم فقط در این مقوله بحث کنم: پیش بینی
                        حال پیش بینی هرچیزی: افول آمریکا سیطره ایران بر کل جهان،بازار سهام،بچه دار شدن ملکه انگلیس!مسیر شترهای بیابان صاحارا در دو سال بعد!و ...
                        @فرض اینه که اصلا امکان پیش بینی وجود داره؟با استفاده از مدلهایی که سازندگان آن خوراک جامعه کرده اند،بالفرض گیرنده جایزه نوبل یک مدل،که با استفاده از آمارها و رویدادهای گذشته فرمول نویسی شده و جایزه نوبل دریافت کرده آیا کارایی مدل و میزان پذیرش اون در جامعه ناشی از کیفیت و کارآمدی مدل بوده و یا فقط بخاطر اینکه چون جایزه نوبل رو برده توسط مردم پذیرش شده؟
                        @ممکنه یک گزاره یا واقعیت اجتماعی از نظر یک میلیون بیننده یا ۱۰۰ دلیل درست بنطر بیاد مثل مرکزیت زمین در چند سده پیش.بنابراین برای اثبات درستی این واقعیت نیازی به یک میلیون دلیل دیگر نیست بلکه فقط کافیه تنها یک دلیل و فقط یک دلیل برای ابطال آن یافت نشود!کاری که گالیه با مرکزیت زمین کرد.ابطال گرایی
                        @نکته بعد در مورد موجود بودن واقعیات کنونی می باشد که امکان دارد بخاطر عدم درک آگاهی انسان نسبت به ذات موضوع قابل ابطال نباشد در لحظه کنونی ولی دلیل بر درستی کامل موضوع نیز نمی باشد چون ممکنه ۱۰۰ سال دیگه ابطال بشه!اثر زملووایس
                        @البته این مطلب رو هم در مورد خودم بگم به چیزهایی که هم اکنون باور دارم ممکنه سال دیگه اعتقادی نداشته باشم درس مثل دوسال پیش!!اگه تنها ابزار شما یک چکش باشه کل مشکلات رو میخ میبینی!
                        پس من سعی میکنم به پاراگرافهای شما بگونه ای که بحث از حیطه خارج نشه یک پس نویس اضافه کنم پس نویسی که نه میخام مطالب شمارو باطل کنم و یا اثبات..

                        نظر

                        • ایرج سابق
                          عضو فعال
                          • Oct 2015
                          • 7434

                          #40062
                          پاسخ : جــــو بــــازار

                          ۲۲:۲۷ ۱۳۹۹-۱۱-۳۰

                          همنوایی وزیران خارجه تروئیکای اروپا و آمریکا علیه ایران+متن کامل بیانیه

                          وزیران خارجه سه کشور اروپایی و آمریکا از اقدامات جبرانی ایران بعد از نقض یکجانبه برجام توسط آمریکا ابراز نگرانی کردند.

                          به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، انگلیس می‌گوید وزیران خارجه سه کشور اروپایی و آمریکا از اقدامات اخیر ایران برای غنی‌سازی ۲۰ درصدی و تولید اورانیوم فلزی ابراز نگرانی کردند. وزیران خارجه دو طرف همچنین بر هدف مشترک خود برای «بازگرداندن» ایران به اجرای کامل تعهداتش تأکید کردند.


                          وزیران خارجه ۴ کشور بعد از رایزنی با یکدیگر در خصوص مسائل مختلف از جمله ایران بیانیه‌ای منتشر کردند. متن ترجمه‌شده بخش‌هایی از این بیانیه که به مسئله ایران مربوط می‌شود، به شرح زیر است:
                          در خصوص ایران، سه کشور اروپایی و ایالات متحده منافع بنیادی مشترک خود در زمینه حفظ نظام منع اشاعه هسته‌ای و جلوگیری ابدی از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را ابراز کردند.



                          سه کشور اروپایی از نیت اعلام‌شده ایالات متحده برای بازگشت به دیپلماسی با ایران و از سر گیری گفت‌وگوهای عمیق و قابل‌اتکا میان سه کشور اروپایی و ایالات متحده استقبال کردند.



                          وزیران خارجه، بر تمایل خود برای ادامه رایزنی و هماهنگی‌ با طرف‌های مختلف از جمله چین و روسیه در خصوص این مسئله کلیدی تأکید کرده و نقش مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کسوت هماهنگ‌کننده کمیسیون مشترک برجام را یادآور شدند.



                          سه کشور اروپایی و ایالات متحده بر هدف مشترک خود مبنی بر بازگشت ایران به پایبندی کامل به تعهداتش در برجام تأکید کردند.



                          چنانچه ایران به رعایت دقیق تعهداتش در برجام برگردد ایالات متحده نیز اقدام مشابه انجام خواهد داد و آماده رایزنی با ایران در جهت این هدف خواهد بود.
                          در همین راستا، سه کشور اروپایی و ایالات متحده آمریکا از ایران خواستند از برداشتن گام‌های بیشتر به خصوص در زمینه تعلیق اجرای پروتکل الحاقی و محدودسازی فعالیت‌های راستی‌آزمایی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ایران خودداری کند.



                          سه کشور اروپایی و ایالات متحده در خصوص ماهیت خطرناک هر گونه تصمیم برای محدودسازی دسترسی آژانس اتمی هم‌نظرند و از ایران می‌خواهند تبعات چنین اقدام پرمخاطره‌ای را به خصوص در این برهه که فرصت جدیدی برای دیپلماسی فراهم شده، در نظر بگیرد. آنها حمایت کامل خود را از نقش حرفه‌ای و بی‌طرف آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مدیر کل آن و تلاش‌هایشان در جهت راستی‌آزمایی و نظارت بر تعهدات هسته‌ای ایران ذیل برجام مورد تأکید قرار دادند.



                          سه کشور اروپایی و ایالات متحده علاوه بر این، نگرانی‌های مشترک خود را از اقدامات اخیر ایران در تولید اورانیوم‌ غنی‌شده تا سطح ۲۰ درصد و اورانیوم فلزی ابراز کردند. این فعالیت‌ها هیچ توجیه منطقی برای فعالیت‌های صلح‌آمیز ندارد. تولید اورانیوم فلزی گامی اساسی در جهت ساخت سلاح هسته‌ای است.



                          سه کشور اروپایی از احتمال بازگشت ایران و آمریکا به پایبندی برجام استقبال کردند. سه کشور اروپایی و ایالات متحده عزم خود را برای قوی‌تر کردن برجام و همکاری با شریکان منطقه‌ای و جامعه بین‌المللی جهت رسیدگی به نگرانی‌های گسترده‌تر امنیتی مربوط به برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، مورد تأکید قرار دادند. ما به همکاری با یکدیگر در راستای این اهداف متعهدیم.


                          وزیران خارجه همچنین از ایران خواستند همه اتباعی را که خودسرانه بازداشت شده‌اند را آزاد کرده و آنها را به جمع خانواده‌هایشان برگرداند. آنها همچنین نگرانی عمیق خود را از تداوم نقض فاحش حقوق بشر در ایران ابراز کردند.

                          خروج آمریکا از برجام و بی‌عملی اروپا



                          دولت آمریکا اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۷ از «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) خارج شده و ضمن اعمال تحریم‌های متوقف شده ذیل این توافق، تحریم‌های دیگری علیه ایران وضع کرد.
                          تروئیکای اروپا علی‌رغم مخالفت‌های لفظی با خروج آمریکا از برجام به وعده‌های خود برای جبران آثار این خروج عمل نکردند.


                          جمهوری اسلامی ایران در واکنش به بی‌عملی کشورهای اروپایی در ۵ گام طبق مفاد برجام تعهدات خود ذیل برجام را کاهش داد.


                          ایران اخیراً به طرف‌های برجام هشدار داده چنانچه طرف مقابل تعهداتش را تا هفته اول اسفند اجرا نکند، دولت موظف به توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی است.


                          اقدام ایران در راستای اجرای قانون مصوب مجلس شورای اسلامی ایران است که شریکان ایران در برجام را به لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران، در راستای حقوق مصرح جمهوری اسلامی ایران تحت بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام ملزم می‌کند.
                          انتهای پیام/
                          بهترین دانش آن است که سودمند باشی

                          نظر

                          • ایرج سابق
                            عضو فعال
                            • Oct 2015
                            • 7434

                            #40063
                            پاسخ : جــــو بــــازار

                            طلبکار تر از همیشه
                            بهترین دانش آن است که سودمند باشی

                            نظر

                            • CHESTER.2020
                              عضو فعال
                              • Apr 2020
                              • 1255

                              #40064
                              پاسخ : جــــو بــــازار

                              چنانچه ایران به رعایت دقیق تعهداتش در برجام برگردد ایالات متحده نیز اقدام مشابه انجام خواهد داد و آماده رایزنی با ایران در جهت این هدف خواهد بود.
                              در همین راستا، سه کشور اروپایی و ایالات متحده آمریکا از ایران خواستند از برداشتن گام‌های بیشتر به خصوص در زمینه تعلیق اجرای پروتکل الحاقی و محدودسازی فعالیت‌های راستی‌آزمایی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ایران خودداری کند.

                              باز شدن درها بسوی جهان!!
                              البته درها داره رو به جهنم باز میشه ظاهرا!! اونجا با آتش بازی میکنیم بقول آلمان!!

                              آخرین ویرایش توسط CHESTER.2020؛ 2021/02/19, 00:18.
                              نکنـــد پــــرده چـون فـــرو افتـــد.......داستــــان داستـــــان زر بــاشد/ زير اين نيم کاسـه هاي قشنگ .......نکنـــد کاســه اي دگـــر بـــاشد /
                              نکنـــد آنـکه درس ديـن مي داد....... از خــــدا پـاک بـي خبـر بـــاشد. . .

                              نظر

                              • manmehdiam
                                ستاره دار (1)
                                • Jul 2011
                                • 1623

                                #40065
                                پاسخ : جــــو بــــازار

                                در اصل توسط MNB1984 پست شده است View Post
                                زیاد اهل تایپ کردن نیستم ممکنه بحث طولانی بشه ولی شاید ارزش داشته باشه!
                                ....
                                بر عکس شما، در مورد مخلص، یکی دیگر از قابلیت های بیهوده من! سرعت تایپ ام هست! تقریبا سریعتر از حرف زدن میتونم تایپ کنم!

                                در اصل توسط MNB1984 پست شده است View Post
                                ..
                                جهت جلوگیری از پراکنش موضوع اصلی که در مورد امکان پیش بینی در شرایط قطعیت و عدم قطعیت با موضوعات دیگر،سعی بر این دارم فقط در این مقوله بحث کنم: پیش بینی
                                حال پیش بینی هرچیزی: افول آمریکا سیطره ایران بر کل جهان،بازار سهام،بچه دار شدن ملکه انگلیس!مسیر شترهای بیابان صاحارا در دو سال بعد!و ...
                                @فرض اینه که اصلا امکان پیش بینی وجود داره؟با استفاده از مدلهایی که سازندگان آن خوراک جامعه کرده اند،بالفرض گیرنده جایزه نوبل یک مدل،که با استفاده از آمارها و رویدادهای گذشته فرمول نویسی شده و جایزه نوبل دریافت کرده آیا کارایی مدل و میزان پذیرش اون در جامعه ناشی از کیفیت و کارآمدی مدل بوده و یا فقط بخاطر اینکه چون جایزه نوبل رو برده توسط مردم پذیرش شده؟
                                ..

                                عدم قطعیت بخصوص اگر منظورتان اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بزرگ باشد! که بحث دیگری است. بحث اش در سطح دیگری مطرح است. اگر روزی قسمت شد در کوانتوم فیزیک و مباحث عدم قطعیت در آن صحبت میکنیم.
                                در سطح ماکروسکپی ما قطعیت داریم. پدیده های فیزیکی (اعم از پدیده های اجتماعی و اقتصادی هم بهمچنان و هرچه به دنیای فیزیکی ما مربوط باشد) قطعیت دارند. چرا که قوانین فیزیک قطعی هستند. ولی قطعیت با دقت دو مقوله است! دقت چیز دیگری است!
                                در مثال رها کردن سنگ و محاسبه سرعت آن بحث قطعیت نیست که مثلا بگوییم آیا قطعا سرعت سنگ فلان مقدار است؟! خیر بحث دقت است. و البته که هیچ پدیده ای دقت صددرصد ندارد.
                                ما برای محاسبه یا پیش بینی پدیده ها به سه چیز احتیاج داریم 1-شناسایی متغیر های مربوطه (متغیرهای مستقل) 2- اندازه گیری کمی این متغیرها 3- قوانین بین این متغیرها (تابع یا فرمول مربوطه )
                                هر سه تای اینها در طول تاریخ و جزئی ترش در طول تاریخ علم دچار تحول شدند و تدقیق شده اند. یعنی ما به مروز زمان هم اندازه گیری هایمان دقیق تر شده، متغیرهای جدیدی را احیانا شناسایی کردیم و در نتیجه قوانین دقیق تر هم برای آنها تدوین کرده ایم.
                                کلن علم اینگونه کار میکند!
                                بنابراین مثلا نیوتن آمده است و گفته نیرو برابر است با جرم ضربدر شتاب. این از شناسایی متغیرها (جرم و سرعت و ....) و اندازه گیری آنها و ایجاد رابطه بین آنها بدست آمده. لذا ما با استفاده از این تابع F=m*a حالا میتوانیم پیش بینی کنیم.
                                در یک سطحی قوانین قطعی نیستند ولی این بدین معنی نیست که به همین مفتی غلط باشند! قوانین کامل تر میشوند. مثلا قوانین نسبیت انیشتن کامل میشود و فیزیک نسبیت جای فیزیک کلاسیک یا نیوتن رامیگیرد. ولی ما همچنان در زندگی عرفی قوانین نیوتن رابکار میبریم خیلی هم دقیق هست! همه علوم مهندسی مبتنی بر قوانین نیوتن هست و این همه ما داریم از برکاتش استفاده میکنیم! پس آن ابطال پذیری را باید درست درک کرد.
                                ولی همچنان در سه مورد فوق ما همواره امکان مقداری خطا خواهیم داشت.
                                1-متغیرهای جدید یا دقیق تر شناسایی شوند 2- وسایل اندازه گیری ما دقیق تر شود 3- قوانین ممکن است کامل تر (دقیق تر) شود
                                ولی همچنان چون هر سه مورد فوق همواره با خطا همراه است، پیش بینی ما هیچگاه با دقت صددرصد نخواهد بود! هیچ وقت!

                                این مفهوم در رابطه با پدیده های فیزیکی مثل قوانین فیزیک یا قوانین حرکت ذرات چون تعداد متغیرها بسیار کمتر است ، حاصل کار بسیار بسیار دقیق تر است تا پدیده های پیچیده ای مثل پدیده های اجتماعی و یا اقتصادی یا همین بورس خودمان!
                                لذا عملا برای پدیده هایی مثل قیمت یک سهم تعداد متغیرها اینقدر زیاد است و اصطلاحا اینقدر روابط فرضی غیرخطی است که نه امکان شناسایی همه متغیرها وجود دارد نه امکان اندازه گیریشان هست و نه میشود رابطه دقیقی برای آن نوشت (احتمالا اگر میشد مثلا قانونش میشد هزار معادله هزار مجهول !!!) که اصلا مکان پیشبینی یا محاسبه ریاضیاتی آن وجود ندارد. حتی اگر امکانش هم بود همچنان دقیق نبود چون دست کم اندازه گیری های ما که دقت صددرصد ندارد. ولی همه اینها ربطی به قطعیت ندارد! پدیده قیمت یک سهم قطعی است! ولی دقیق نیست!
                                به خاطر همین صرفا میتوان اندکی به روش های آماری متوسل شد و این پدیده ها را بلحاظ آماری بررسی کرد و مثلا برای متغیرهای مهم یک روابطی را شناسایی کرد. که عموما هم از نوع همبستگی هستند ولی همچنان این روابط هم دردی را دوا نمیکند. دقت کنید بخش اساسی از اقتصاد نظری مثلا آمار است! یا مثلا در مهندسی پدیده هایی مثل هیدرولوژی و هواشناسی (چون پیچیده هستند) عموما آمار هستند.

                                لذا در مباحثی مثل تکنیکال ، عملا با علت ها کار ندارند. یعنی متغیرهایی که علت قیمت یک سهم هستند را کار ندارند. چرا کار ندارند؟ چون اصلا قابل شناسایی نیستند و اگر هم باشند کار حضرت فیل است که بتواند رابطه ای بین اینها برقرار کند و اندازه گیری و محاسبه و پیش بنی کند. این شده که لاجرم فقط با معلول که قیمت هست کار دارند!
                                یعنی بدون توجه به علت قیمت یک سهم و عواملی که باعث شده یک سهم فلان نمودار قیمتی را طی کرده باشد ، فقط و فقط به یک متغیر که متغیر قیمت باشد آن هم در گذشته ، توجه میکنند و با بررسی آماری سعی میکنند که یک الگوهایی از آن دربیاورند.
                                در تکنیکال شما دنبال علت نمیگردید. برایتان مهم نیست علت چه بوده.اگر شما بپرسید دلیل اینکه مثلا الگوی سر و شانه روند را برمیگرداند ، چیست؟ آیا دلیل اینکه این الگو کار میکند این نیست که تعداد زیادی باور دارند که الگوی سرو شانه روند را برمیگرداند و این تعداد زیاد با مشاهده این الگو مطابق آن عمل میکنند و این الگو اینطوری بوده که کار کرده؟؟؟ یا مثالی که برای مدل جایزه نوبل اقتصاد فرمودید.
                                واقعیت این است که نمیتوان پاسخ دقیقی داد . فقط میتوان گفت اولا این الگوها بالاخره از یک سری داده قبلی ایجاد شده اند! اینطوری نبوده که ملت منتظر بمانند و کسی بیاید و مثلا الگوی سر و شانه را ارائه دهد و بعد ملت مطابق آن عمل کنند! این الگوها بالاخره از یک داده های قدیمی (هنوز کسی چنین الگویی را ارائه نکرده بود) ناشی شده اند! دستوری که نبوده!
                                ولی همچنان میتوان گفت با توسعه این الگوها یا مدل ها بین استفاده کنندگان اعتبار اینها احتمالا بیشتر میشود. و ارائه این الگوها باعث میشود دقیق تر هم بشوند! خوب چه بهتر!
                                مهم این است که میزان اعتبار یک الگو را و میزان دقت و کارایی یک مدل را شما بدانید که چه مقدار است...اینکه دلیل آن چه بوده هزار هزار دلیل شناخته شده و شناخته نشده میتوان برایش گفت..ولی چه اهمیتی دارد؟!!



                                بقیه مباحث شما دیگه خیلی فلسفی است! من هم البته بسیار به آنها علاقه مند! ولی دیگه تقریبا مطمئن هستم که در همین سطح هم زیادی بوده و غیرجذاب برای مخاطبین!
                                ممنون از اشتراک کذاری نظرتان.
                                پیشنهاد میکنم که فضای بحث در راستای جو بازار باشد!
                                مانا باشید.
                                [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

                                نظر

                                در حال کار...
                                X