پاسخ : جــــو بــــازار
یه حکایتی هس که واقعا با حکایت رمز ارز مرتبطه
این رمز ارز در ابتداواقعا آنقدر جدی نبود و آنقدر در زمان خودش گرفت که در مخیله صاحب بیت هم نمیگنجید.ودر حد بازی بود. میگن ملا نصرالدین بیکار نشسته بود. تصمیم گرفت برای سرگرمی شوخیای بکنه و مردم را سر کار بگذاره. شایعه کرد که در کوچه بالایی آش میدن. مردم خبردار شدن و ظرف بدست به راه افتادن تا از کوچه بالایی آش نذری بگیرن. کار بالا گرفت. ملا که همهمه و اشتیاق مردم را دید با خود فکر کرد نکنه واقعا در کوچه بالایی آش میدن؟! بنابراین خودش نیز کاسه بدست گرفت و راهی کوچه بالایی شد!
یه حکایتی هس که واقعا با حکایت رمز ارز مرتبطه
این رمز ارز در ابتداواقعا آنقدر جدی نبود و آنقدر در زمان خودش گرفت که در مخیله صاحب بیت هم نمیگنجید.ودر حد بازی بود. میگن ملا نصرالدین بیکار نشسته بود. تصمیم گرفت برای سرگرمی شوخیای بکنه و مردم را سر کار بگذاره. شایعه کرد که در کوچه بالایی آش میدن. مردم خبردار شدن و ظرف بدست به راه افتادن تا از کوچه بالایی آش نذری بگیرن. کار بالا گرفت. ملا که همهمه و اشتیاق مردم را دید با خود فکر کرد نکنه واقعا در کوچه بالایی آش میدن؟! بنابراین خودش نیز کاسه بدست گرفت و راهی کوچه بالایی شد!
نظر