******موشكافي هاي بنيادي ******

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • behnam
    عضو فعال
    • May 2011
    • 9603

    #316
    در اصل توسط rajabnejad پست شده است View Post
    آقا بهنام دست شما درد نکنه،تمام مطالبی که نوشتین می دونم چقدر زحمت داشت و وقت گرانبهاتونو سر این کار گذاشتید نمی دونم چه جوری تشکر کنم تمام مطالبی که شما گفتید نوشتم و بالاش اسم شما رو نوشتم تا هیچ وقت یادم نره ،انشاالله هر چی می خواید خدا بهتون بده
    خواهش میکنم
    از لطفی که به بنده دارید بینهایت سپاسگزارم
    شاد و سلامت باشید
    افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
    (کوروش بزرگ)

    نظر

    • *سامان*
      عضو فعال
      • May 2011
      • 4691

      #317
      نشان دهنده قابليت نقد شوندگي دارايي هاي شركت و توانايي شركت در عمل به تعهدهای خويش است. نسبت دارایی های جاری به بدهی های جاری را نسبت جاری می نماند. در تئوری هرچه این نسبت بیشتر باشد بهتر است. البته در عمل به دلیل اینکه کل دارایی ها و بدهی های جاری در محاسبات استفاده می شود، این نسبت می تواند گمراه کننده باشد. سرعت و سهولت تبدیل انواع دارایی های جاری به وجه نقد در این نسبت در نظر نگرفته شده است. این نسبت نشان می دهد که دارایی های جاری چه اندازه بدهی جاری را می پوشاند. نسبت مذکور را مقیاس نقدینگی در کوتاه مدت می دانند.
      مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


      نظر

      • *سامان*
        عضو فعال
        • May 2011
        • 4691

        #318
        خيلي مهم


        نسبتهاي فعاليت موجودي ها : اگرشركتي بيش ازنياز موجودي كالانگهداري كند ، بدين معناخواهد بود كه منابع مالي خودراتوانست درجاي ديگري سرمايه گذاري كند ويا
        بصورت موجودي كالادرانباربلوكه نموده است .به علاوه شركت متحمل هزينه هاي اضافي انبارداري شده وخطرازرده خارج شدن و يادمده شدن كالارانيزبايد بپذيرد . البته چنانچه موجودي كالادرسطحي كمترازمقداربهينه آن نيزنگهداري شود ، ممكن است شركت مشتريان خودرابه علت كمبود ياتمام شدن كالاازدست بدهد . دونسبت مهم براي ارزيابي وضعيت موجودي كالا عبارتنداز: نسبت گردش مـــوجودي كــالاوميانگين سني موجودي كالا. لازم به ذكراست ميــانگين مـــوجودي كــالاازطريق جمع مــوجودي كالايِ اولِ دوره ، باموجودي كالاي آخردوره وتقسيم آن برعدد2بدست مي آيد .


        قيمت تمام شده كالاي فروخته شده
        گردش موجودی کالا = ---------------------------------------
        ميانگين موجودي كالا


        ۳۶۵
        ميانگين سني موجودي كالا = -------------------------------
        گردش موجودی كالا


        ميانگين دوره وصول مطالبات : ميانگين دوره وصول مطالبات نيز نشان دهنده تعداد روزهايي است كه بطورمتوسط طول مي كشد، تاطلب شركت وصول شود . ويابه عبارت ديگرنشان دهنده متوسط مهلتي است كه شركت درفروش هاي نسيه به مشتريان خودمي دهد .

        ميانگين حسابهاي دريافتني
        میانگین دوره وصول مطالبات = ---------------------------------
        ميانگين فروش روزانه


        سيكل عملياتي : سيكل عملياتي يك مؤ سسه تجاري عبارتست ازتعدادروزهايي كه طول مي كشد تاموجودي كالابه مطالبات و نهايتا" به وجه نقدتبديل شود . به اين ترتيب هرچه سيكل عملياتي كوتاهترباشد مطلوبترخواهد بود .


        ميانگين سني موجودي كالا + ميانگين دوره وصول مطالبات = سيكل عملياتي

        ارزش كل دارائيها : اين نسبت نشان دهنده توانايي شركت دربكارگيري مؤثردارائيهايش درايجاد درآمداست . يك نسبت پايين ممكن است به عوامل متعددي مربوط باشد و تعيين اين عوامل و دلايل بسيارمهم است .


        فروش خالص
        گردش کل دارایی ها = ------------------------------
        میانگین کل دارایی ها




        نسبت های سود آوری : یکی از شاخص های مهم سلامت مالی شرکت و کارایی مدیریت آن توانایی شرکت درکسب سود قابل قبول و یا برگشتی راضی کننده روی سرمایه گذاری آن است . بدیهی است که سرمایه گذاران تمایلی به مشارکت در شرکتی که سودآوری و درآمد سازی ضعیفی دارد از خود نشان نمی دهند . چراکه سود آوری اندک در قیمت سهام و توانایی بالقوه شرکت در پرداخت سود سهام تاثیر منفی دارد . اعتبار دهندگان نیز راضی به پرداخت وام به شرکتی که موقعیت ضعیفی از نظر سودآوری دارد نخواهند بود ، چون احتمال این را می دهند که طلب آنها هرگز بازپرداخت نگردد . البته باید یادآوری شود کــه قدر مطلق سود اهمیت چندانی ندارد مگر اینکه این سود در قیاس با منبع ایجاد آن (میزان سرمایه گذاری ) مورد ارزیابی قرارگیرد . برخی از مهمترین شاخص های ارزیابی نتیجه عملکرد شرکت به شرح ذیل می باشد :
        حاشیه سود ناخالص : این نسبت نشان دهنده درصد سودی است که پس از پرداخت قیمت تمام شده کالای فروخته شده عاید می شود . بدیهی است که هرچه این نسبت بالاتر باشد وضع مطلوبتری را نشان می دهد . سود ناخالص عبارتست از تفاضل فروش خالص از قیمت تمام شده کالای فروخته شده.

        سود ناخالص
        حاشیه سودناخالص = --------------------
        فـروش خالص

        حاشیه سود خالص : نسبت سود خالص به فروش خالص را حاشیه سود خالص می نامند . این نسبت نشان دهنده سودآوری حاصل از درآمد و یکی از شاخصهای مهم عملکرد شرکت است . همچنین این نسبت معرف بازدهی و کارایی تولید و ساختار قیمت تمام شده و هزینه های شرکت است .

        ســـود خالص
        حاشیه سود خالص = -------------------------
        فـروش خالص


        بازده ســرمایه گذاری ( برگشت روی سرمایه گذاری ) : این نسبت نشان می دهد که شرکت روی سرمایه گذاری انجام شده درآن ( کل داراییها شرکت ) چند درصد سود ( بازده )داشته است . دو نسبت مهم در این رابطه وجود دارد :

        ۱ ـ برگشت روی داراییها

        ۲ ـ برگشت روی حقوق صاحبان سهام

        سود خالص
        برگشت نرخ بازده سرمایه گذاری به داراییها = -------------------------------
        میانگین کل داراییها

        سود خالص
        نرخ بازده حقوق صاحبان سهام = ---------------------------------------
        میانگین حقوق صاحبان سهام
        مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


        نظر

        • *سامان*
          عضو فعال
          • May 2011
          • 4691

          #319
          تو پست بالا هر چي ويرايش ميكنم درست نميشه ولي شما اينجوري بخونيد

          نرخ بازده حقوق صاحبان سهام برابر است با سود خالص تقسيم بر ميانگين حقوق صاحبان سهام
          مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


          نظر

          • *سامان*
            عضو فعال
            • May 2011
            • 4691

            #320
            ضريب بتا


            استفاده از شاخص بتا به عنوان یکی از شاخصهای سنجش ریسک از دهه ۱۹۸۰ به بعد رایج شده است. برای توضیح ضریب بتا و تعیین روابط محاسباتی آن، باید خط مشخصه (Characteristic Line) را مورد بررسی قرار دهیم. این خط، رابطه روند بازدهی یک سهم با روند بازدهی شاخص بازار را تعیین میکند. معادله کلی خط مشخصه که یک خط رگرسيوني است به صورت ذیل نشان داده میشود:




            که در آن، ri متغیر وابسته و نماینده روند بازدهی سهم میباشد. rm متغیر مستقل و نماینده بازدهی بازار میباشد. \betai در معادله فوق، شیب خط رگرسیون است که نشان دهنده تغییرات نرخ بازدهی سهم در مقابل تغییرات بازار است. ضریب بتا برای یک سهم از رابطه زیر نیز قابل محاسبه است:





            ضریب بتا معیاری برای محاسبه ريسك سيستماتيك است و میتواند به عنوان شاخصی برای رتبه بندي ریسک داراییهای مختلف قرار گیرد. در صورتی که ضریب بتا برای یک دارایی بیشتر از یک باشد، نوسانات بازدهي آن سهم بیشتر از نوسانات بازار خواهد بود و به آن دارایی پرریسک گفته میشود. به عکس داراییهای با ضریب بتای کمتر از یک، به مفهوم نوسانات کمتر از نوسانات بازار است و به آن دارایی کم ریسک گفته میشود.
            مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


            نظر

            • *سامان*
              عضو فعال
              • May 2011
              • 4691

              #321
              اهرم هاي عملياتي و مالي


              اهرم عملیاتی: روش مهم دیگری که برای تجزیه و تحلیل بخش عملیاتی صورت سود وز یان بکار می رود . با استفاده از این اهرم درصد تغییراتی که در سود قبل از بهره ومالیات به ازای یک درصد تغییر فروش یا تولید رخ می دهد و نقش مهمی در محاسبه ریسک شرکت دارد . اهرم عملیاتی = درصد تغییرات سود قبل از بهره و مالیات تقسیم بر درصد تغییرات تولید
              اهرم مالی : روش دیگری برای تجزیه وتحلیل بخش مالی صورت سود وزیان که به رابطه سود قبل از بهره ومالیات به عنوان متغییر مستقل و سود هر سهم به عنوان یک متغییر وابسته توجه می شود. اهرم مالی را اهرم ترازنامه یا اهرم ساختار سرمایه نیز می گویند . اهرم مالی = مقدار سود قبل از بهره و مالیات شرکت تقسیم بر سود قبل از بهره و مالیات پس از کسر مجموع بهره و سود سهام ممتازی که باید بپردازد .
              اما اهرم نقدینگی :همان طور که از اسمش پیداست برای بررسی توان نقدینگی شرکت وبا استفاده از ترکیبی از اهرمها مالی ، نقدینگی ، مرکب حاصل می گردد. موفق باشید.

              اهرم عملیاتی : درصد تغییرات سود قبل از بهره و مالیات تقسیم بر درصد تغییرات تولید .

              {DOL= {T(P-V)} / {(T(P-V)-FC

              T: تعداد محصول تولیدی یا فروش رفته
              P : قیمت هر واحد
              V: هزینه متغیر هر واحد
              FC: هزینه های ثابت

              اهرم مالی : نشان دهنده ی درصد تغییر سود هر سهم در ازای یك درصد تغییر سود قبل از بهره و مالیات .

              DFL={y} / {y-I-(E/1-t)}
              y: سود قبل از بهره و مالیات
              I: بهره وام
              E: سود سهام ممتاز
              t: نرخ مالیات ( حتما t كوچك باشد)

              مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


              نظر

              • *سامان*
                عضو فعال
                • May 2011
                • 4691

                #322

                داوجونز تركوند 13178
                مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                نظر

                • *سامان*
                  عضو فعال
                  • May 2011
                  • 4691

                  #323
                  هزينه توليد يک مؤسسه توليدى شامل کليه هزينههاى آشکار و غيرآشکارى است که مؤسسه در مقابل صاحبان منابع توليدى دارا مىباشد. اين هزينهها درست برابر ميزانى است که براى بهدست آوردن منابع توليدى مزبور و تشويق آنان در ادامه اشتغال در مؤسسه توليدى کافى مىباشد. چون معمولاً مخارج مؤسسه توليدى فقط شامل هزينههاى آشکار مىباشد به همين سبب هزينه توليد از ديدگاه اقتصاددانان تا اندازهاى با آنچه که شرکتها در دفاتر خود تحت عنوان مخارج ثبت مىکنند تفاوت دارد براى روشن شدن مطلب هزينهها را از چهار جنبه مهم در نظر مىگيريم:
                  ◊ هزينه از نظر زمان
                  ◊ هزينه فرصت
                  ◊ هزينه هاي صريح يا آشكار
                  ◊ هزينه هاي ضمني يا غير آشكار
                  مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                  نظر

                  • *سامان*
                    عضو فعال
                    • May 2011
                    • 4691

                    #324
                    هزينه فرصت
                    چون در هر جامعهاى ميزان منابع اقتصادى نسبت به خواستههاى انسانى محدود است، بنابراين وقتى منابع توليدى توسط يک مؤسسه توليدى براى توليد محصول بهخصوصى مانند a بهکار روند، در واقع جامعه بايستى از توليد و مصرف مقادير معينى از ساير محصولاتى که با کمک منابع توليدى بهکار رفته در توليد a مىتوانستند توليد شوند چشمپوشى نمايد. فرض کنيد براى توليد ماشين لباسشوئى و يا يخچال برقى مىتوان از وجود نوع بهخصوصى کارگر استفاده نمود. اگر تعدادى از اين کارگران براى توليد ماشينهاى لباسشوئى مورد استفاده قرار گيرند، در اين صورت جامعه به ناچار از آن تعداد يخچالى که اين عده کارگر مىتوانستند توليد نمايند صرفنظر نموده است. براى ساختن اتوموبيل، لکوموتيو، ساختمان، و بسيارى از ساير کالاها از فولاد استفاده مىشود. بنابراين، وقتى از فولاد براى ساختن اتوموبيل استفاده شود، ارزش ساير کالاها را که توليد آنها با فولاد انجام مىگيرد بايستى بالاجبار فراموش نموده و يا به عبارت سادهتر فداى توليد اتوموبيل نمود.
                    بنا به تعريف اقتصاددانان، هزينه توليد، محصول بهخصوصى مانند a عبارت است از ارزش ساير کالاهاى چشمپوشى شدهاى که جامعه مىتوانست با استفاده از همان منابعى که براى توليد a بهکار رفتهاند توليد نمايد. هزينه منابع توليدى بهکار رفته براى مؤسسه توليدى عبارت است از ارزش منابع مزبور در شرايطى که اين منابع در بهترين موقعيت ممکنه تحت اشتغال درآيند (۱). اين نظر به نظريه 'هزينه امکانات ديگر' يا هزينه فرصت مرسوم است.
                    در اينجا منظور از 'بهترين موقعيت ممکنه' بهترين موقعيت ممکنه از نظر خود منبع توليد مىباشند نه از نظر مؤسسهاى که منبع توليدى مورد بحث را تحت اشتغال درآورده و مورد استفاده قرار مىدهد، زيرا مؤسسه توليدى هميشه مايل است منابع توليدى را در ارزانترين شرايط ممکنه تحت اشتغال درآورد.
                    مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                    نظر

                    • *سامان*
                      عضو فعال
                      • May 2011
                      • 4691

                      #325
                      هزينه هاى صريح يا آشکار
                      هزينههاى توليدى صريح شامل هزينههائى هستند که ما معمولاً جزء مخارج جارى يک مؤسسه توليدى بهشمار مىآوريم. کليه پرداختهاى مؤسسه توليدى بابت منابع توليدى خريدارى شده و يا بهکار رفته جزء اين دسته مخارج هستند. پرداخت دستمزد، پرداختهاى مختلف بابت مواد اوليه و مواد نيمه ساخته، کليه پرداختها بابت هزينههاى متغير، پرداختهاى مختلف بابت حسابهاى ذخيره و استهلاک همگى جزء هزينههاى آشکار مىباشند. اقلام مزبور هزينههائى هستند که حسابداران جزء مخارج مؤسسه توليدى منظور مىنمايند.
                      مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                      نظر

                      • *سامان*
                        عضو فعال
                        • May 2011
                        • 4691

                        #326
                        هزينههاى ضمنى يا غيرآشکار
                        هزينههاى توليدى ضمنى عبارتند از هزينه دستمزد و يا حقوق اشخاصى که شغل آزاد دارند و يا خود مالک و ادارهکننده مؤسسه توليد مىباشند. هزينههاى مزبور اغلب در محاسبه هزينههاى مؤسسه توليدى بهحساب آورده نمىشوند. بهترين مثال در اين مورد حقوق و دستمزد شخصى است که خود صاحب يک مؤسسه توليدى بوده و براى اين منظور اصولاً مبلغى اختصاص نداده و سود مؤسسه را در حکم پرداخت حقوق در مقابل خدماتى که خود براى امور مؤسسهاش انجام مىدهد مىداند. مثال ديگرى از هزينههاى ضمنى يک مؤسسه توليدى درآمدى است که صاحبان مؤسسه توليدى در مقابل سرمايهگذارى خود بهدست مىآورند.
                        مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                        نظر

                        • *سامان*
                          عضو فعال
                          • May 2011
                          • 4691

                          #327
                          اين قبل از گزارش 9 ماهه زده شد


                          شكربن



                          اين 4 خطو تو 3 قسمت علمي -صورتاي مالي و نتيجه نهايي ميگم كه هر كسي به هر جاش علاقه داشت همونجا رو بخونه


                          خب توابع شركتو بدست آوردم....اول ببينيم تابع توليد چي ميگه...تابع توليد يك تابع درجه دوم نزولي هست كه نشون از توليد نزولي شركت داره...اين شركت شركتي هست كه حرف اول رو در صنعت كربن بلاك تو كشور ميزنه و با داشتن بازار وسيع فروش ميبينيم كه توليد شركت كاهش داره...تراز نقدينگي شركت منفيه و همين باعث شده شركت براي تامين مالي خودش رو به وام بياره كه همين امر باعث تحميل هزينه هاي سنگين مالي به شركت شده...درجه اهرم مالي شركت عدد 2.325141 رو نشون ميده كه نشون از ريسك مالي بالاي شركت هست و درجه اهرم عملياتي شركت عدد 1.145211 رو نشون ميده كه نشون از تراز عملياتي مثبت شركت و البته ريسك تجاري بالاي شركت داره...اگه اين 2 اهرم رو كنار هم بزاريم و باهم مقايسه كنيم ميبينيم كه تنها چيزي كه شركتو رنج ميده هزينه هاي ماليه شركته و اگر اين هزينه ها از بين بره اين شركت به جايگاه واقعي خودش خواهد رسيد....محل برخورد خطوط رگرسيون اين دو اهرم در قسمت منفي محور مختصات و نزديك مبدا مختصات نشون از يه اتفاق غير منتظره تو صورتهاي ماليش داره كه اين اتفاق غير منتظره ميتونه مثبت و يا منفي باشه....اتفاق مثبت ميتونه فروش زمين و يا هردارايي ديگه باشه كه ميتونه با پول فروشش از شر اين هزينه هاي مالي نجات پيدا كنه و تراز نقدينگيشو مثبت كنه و اتفاق منفي ميتونه گرفتن يك وام ديگه و تحميل هزينه هاي سر سام آور مالي به شركت باشه ...اما نقطه عطف تابع توليد شركت كه يك تابع توليد نزولي هست در قسمت مثبت محور مختصات قرار داره كه ميتونه نشون دهنده يه اتفاق مثبت در شركت باشه........تابع هزينه شركت صعودي هست و دقيقا نتايج تابع توليد رو تصديق ميكنه...خط هزينه نهايي صعودي هست ولي نكته جالب در مورد خط هزينه نهايي اين هست كه عرض از مبدا اين خط منفي هست نه مثبت و اين نشون ميده يه جاي كار ميلنگه:d:d بعد كه وارد صورتاي مالي بشيم اون جاي لنگو پيدا ميكنيم.. نقطه سر به سر شركت عدد 13512 رو نشون ميده كه فروش 6 ماهه از نقطه سربه سر پايينتره و لي مطمئنم در 9 ماهه فروش شركت از نقطه سر به سر ميره بالاتر و اين يعني فروشش در 9 ماهه بهتر خواهد بود...منحني امكانات توليد بوضوح نشون ميده شركت از تمام ظرفيت هاي توليديش استفاده نكرده و چون اين منحني نسبت به مبدا مختصات محدبه نشون از هزينه هاي صعودي شركت داره...منحني بي تفاوتي توليد نقطه سر به سر شركتو تاييد نميكنه و اينم نشون ميده يه جاي كار ميلنگه:d:dمماس بودن خط هزينه با تلورانس 3 درجه نسبت به منحني بيتفاوتي باز هم نشون از لنگيدن يه جاي كار داره:d:d تابع تقاضاي شركت هم شديدا به حالت عمودي نزديكه و اين نشون ميده محصولاتش بي تقاضا نبوده و اين موضوع هم با گفته شركت مبني بر اينكه نتونستن افزايش نرخ بگيرن در تناقض هست چطور ميشه توليد شركت نزولي باشه تقاضا صعودي ولي هيچ افزايش نرخي محصولاتش نداشته باشه:d:d



                          خب وارد ترازنامه ميشيم وبا افزايش موجودي نقد و كاهش حسابهاي دريافتني و افزايش انبار مواجه ميشيم كه نشون از ورود نقدينگي به شركت داره..اما بايد ببينيم اين نقدينگي به واسطه وصول مطالبات بوده و يا گرفتن وام...ترازنامه 3 ماهه سهم تسهيلات مالي رو 29 ميلياردو 800 ميليون نشون ميده ولي ترازنامه 6 ماهه 30 ميليارد و اين يعني اينكه 200 ميليون تومن شركت تسهيلات مالي دريافت كرده ولي افزايش نقدينگي شركت خيلي بيشتر از 200 ميليون بوده و نشون از وصول مطالبات داره در قسمت بدهيها كاهش خوبي رو مشاهده ميكنيم كه با اهرم مالي شركت متناسب نيست و طبيعيم هست چون كاهش بدهي در قسمت تسهيلات مالي نبوده
                          خب وارد صورتاي مالي ميشيم و اون جاهاي لنگو پيدا ميكنيم:d:d
                          يك-خب گفتيم كه عرض از مبدا خط هزينه نهايي منفيه يعني يكي از هزينه ها نزولي بوده و وقتي وارد صورتاي مالي ميشيم بهاي تمام شده يه رقم دستوري هست كه فقط خواستن با اين رقم سود ناخالصو پايين نشون بدن

                          دو-خب گفتيم منحني بيتفاوتي نقطه سر به سرو تاييد نميكنه و وقتي به فروش بالاي شركت علي رغم كاهش توليد نگاه ميكنيم به اين نتيجه ميرسيم كه فروش بالاتر از اين حرفا بوده كه در صورتاي مالي لحاظ نشده

                          سه-گفتيم كه خط هزينه با تلورانس كمي بر منحني بيتفاوتي مماسه و اين نشون ميده شركت داره از ظرفيتهاي توليدي خوبي استفاده ميكنه بنابراين شركت چرا در قسمت هزينه هاي عملياتي يه همچين هزينه سنگيني رو شناسايي كرده وقتي اومدم تشكيلات توليدي كوتاه مدت اس اي سي رو رسم كردم و منحني ال اي سي كه منحني پوش اس اي سي هست رو رسم كردم تقريبا بر هم مماس بودن و اين يعني در مبحث هزينه عملياتي غلو شده يا راحت تر بگم اصلا هزينه عملياتي نداشته و در اين قسمت بايد سود شناسايي ميكرده

                          چهار-قيمت محصولات شركت شك دارم كه افزايش پيدا نكرده باشه اما فرض ميكنيم شركت اينو راست گفته باشه



                          نتيجه نهايي:گروه وپترو بعد از صدرا دومين دروغگوهاي بورسي هستن واسه همين تحليل اين گروه تحليل سختيه اما اگه شركت بخاد راست بگه حداقل ميتونه زيان 48 ريالي رو صفر كنه و اگه بخاد به همين منوال پيش بره بايد منتظر تعديل منفي تو گزارش 9 ماهه باشيم شركت 48 ريال زيان پيشبيني كرده در حالي كه 106 ريال زيان 6 ماهه پوشش داده و اين يعني اينكه شركت دوگانه عمل كرده تا اوني كه صورتاي مالي شركتو بررسي ميكنه از نيت شركت اطلاع نداشته باشه شركت قابليت تعديل مثبت تو اكثر سر فصلارو داره.. اماكفه تعديل به سمت منفي سنگينتره با فرض اينكه شركت بخاد به همين منوال جلو بره...شركت با دروغ ميتونه تو 9 ماهه زيان حوالي 20 تومن رو با تلورانس 4 5 تومني پوشش بده و با راست گفتن ميتونه زيانو كم ويا حتي 0 و يا حتي مختصري سود اعلام بكنه...شركت از بابت تسعير ارز ميتونه تعديل خوبي بده....از حسابدارش خوشم اومد يه چيزايي حاليشه:-?:-? فروش كمتر از نقطه سر به سر از ظرافتاي كارش بود كه خيلي جالب بود=D>
                          مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                          نظر

                          • وحید 20
                            ستاره‌دار(98)
                            • Mar 2011
                            • 29911

                            #328
                            ساده جان اگر میشه این شیشه قزوین رو هم یه بررسی کنید
                            هزینه های مالی سنگین به دلیل طرح های توسعه بزرگی که در سالهای قبل داشته زیان زیادی بهش وارد کرده ولی برای سال 91 زیان رو کاهش چشمگیری داده
                            برای سال 90 هم زیان 2933ریال رو به 1539ریال کاهش داده
                            نکته جالب توجه پیش بینی سود عملیاتی 212تومانی برای سال 91 هست.
                            ممنون
                            درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                            توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                            نظر

                            • *سامان*
                              عضو فعال
                              • May 2011
                              • 4691

                              #329
                              در اصل توسط وحید 20 پست شده است View Post
                              ساده جان اگر میشه این شیشه قزوین رو هم یه بررسی کنید
                              هزینه های مالی سنگین به دلیل طرح های توسعه بزرگی که در سالهای قبل داشته زیان زیادی بهش وارد کرده ولی برای سال 91 زیان رو کاهش چشمگیری داده
                              برای سال 90 هم زیان 2933ریال رو به 1539ریال کاهش داده
                              نکته جالب توجه پیش بینی سود عملیاتی 212تومانی برای سال 91 هست.
                              ممنون
                              خب اين شركتي رو كه شما گفتيد شرايطي شبيه شدوص داره و من از اين شركتا خيلي خوشم مياد فقط فرقش با شدوص اينه كه وضعيت عملياتيش هزينه هاي ماليشو پوشش نميده ....بيشتر بررسي ميكنم خبر ميدم
                              مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                              نظر

                              • *سامان*
                                عضو فعال
                                • May 2011
                                • 4691

                                #330
                                حاشیه سود عملیاتی از تقسیم سود عملیاتی بر فروش به دست می آید. اين نسبت به عنوان مقیاسی برای استراتژی شرکت در قیمت گذاری و کارایی عملیاتی آن استفاده می شود. در این نسبت درصد باقیمانده از سود شرکت پس از پرداخت هزینه های متغیر شامل حقوق و دستمزد، مواد اولیه و نظایر آنها نشان داده می شود


                                مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                                نظر

                                در حال کار...
                                X