امروز چه کردید؟ چرا؟

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • manmehdiam
    ستاره دار (1)
    • Jul 2011
    • 1623

    #62701
    پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

    در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
    ...اره ولله ...اصلا قاطی کردم ...الان که نشستم دارم فکر می کنم ...تو این بدبختی که هیچی معلوم نیست .. اعتبار رو میخوام چیکار...
    امیدخان.

    من حدودا 50درصد نقد هستم. اونم پولی که صددرصد آزاده و تا مدتها هم به آن احتیاجی نخواهم داشت.

    ولی با این تفاسیر مشکل این روزهای من این است که نکنه زیادی روی سهم هستم!! و نتونم در ادامه زیان رو کنترل کنم! و هر لحظه سوالم اینه که آیا تعادل رو با توجه به ریسکهای موجود برقرار کردم یا نه؟!

    بعد شما میخوای اعتباری خرید کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    نمیدونم شایدم من زیادی ریسک گریز هستم. یا اصلا هیچی بلد نیستم (این رو واقعا میگم و تعارف نیست).

    من حتی برای شرایط عادی هم خرید اعتباری رو کار درست نمیدونم. پولی که شما مجبور باشی در تاریخ مشخصی فروش بزنی یعنی فاجعه! خیلی باید خرشانسی بیاره آدم که ضرر نکنه!

    اصلا یک لحظه فکرش رو بکن. یارو خود کارگزاری که همه میدونیم گرگ عالم هستند انواع اقسام اطلاعات رانتی رو دارن، قدرت پول دارن....بعد یارو خودش پول رسوب کرده در کارگزاری رو بلد نیست سهم بخره؟ میاد میده به من و شما که سود کنیم؟؟؟ ساده انگاری نیست خدایی!

    اینجا هم مثل اینکه حسنی راست میگه:D تو در گوشی میخوای:D
    [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

    نظر

    • manmehdiam
      ستاره دار (1)
      • Jul 2011
      • 1623

      #62702
      پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

      پی نوشت قبل راجع به بحث خرید اعتباری

      من با اینکه با امتیازهای پلکان مفید میتونم اعتبار بگیرم ولی معمولا گوشی موبایلی ...چیزی میگیرم...یا از این کارتهای هدیه خرید ازشون میگیرم ،دی جی کالا چیزی میخرم.

      با اینکه امتیاز پلکان تقریبا یه چیز مفته...مثلا جایزه هست! ولی حاضر نیستم حتی اون رو بدم خرج اعتبار!

      بعد بیای ماهی دو سه درصد اسکوند بدی به کارگزاری اونم باید یکی دو ماهه برگردونی....بعضیا چه دلی دارن خدایی!
      [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

      نظر

      • MOSTAFAVI
        Banned
        • Jun 2012
        • 5636

        #62703
        پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

        یک کارگر روزمزد در حین کار از روی نردبان سقوط کرده بود و مچ یه دستش کاملا خردشده بود و دست دیگه اش رو هم میل گرد پاره کرده بود.امروز خبردار شدیم 15 روزه تو بستر افتاده ،با جمعی از بچه ها یه مقدار پول و یه مقدار ارزاق جمع و جور کردیم بردیم نحویلشون دادیم.
        انشالله خدا بخواد یه مقدار ارزاق هم برای یه خانواده 5 نفر که متاسفانه همه از دم مریض هستند تهیه کردیم که تا آخر شب تحویل می دیم.
        (این دو تا خانواده واقعا چیزی برای خوردن نداشتن):((
        دم همه با مرام ها گرم@};-

        نظر

        • فین
          عضو فعال
          • Sep 2020
          • 1158

          #62704
          پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

          در اصل توسط manmehdiam پست شده است View Post
          پی نوشت قبل راجع به بحث خرید اعتباری

          من با اینکه با امتیازهای پلکان مفید میتونم اعتبار بگیرم ولی معمولا گوشی موبایلی ...چیزی میگیرم...یا از این کارتهای هدیه خرید ازشون میگیرم ،دی جی کالا چیزی میخرم.

          با اینکه امتیاز پلکان تقریبا یه چیز مفته...مثلا جایزه هست! ولی حاضر نیستم حتی اون رو بدم خرج اعتبار!

          بعد بیای ماهی دو سه درصد اسکوند بدی به کارگزاری اونم باید یکی دو ماهه برگردونی....بعضیا چه دلی دارن خدایی!
          من نه تنها در بیست سال گذشته در بازار سهام یک ریال اعتبار نگرفته ام که در بیست سال گذشته حتی برای خرید ملک مسکونی هم وام نگرفته ام. کلا عادت دارم شبها راحت بخوابم.

          نظر

          • امیدازاد
            عضو فعال
            • Sep 2020
            • 3751

            #62705
            پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

            در اصل توسط manmehdiam پست شده است View Post
            امیدخان.

            من حدودا 50درصد نقد هستم. اونم پولی که صددرصد آزاده و تا مدتها هم به آن احتیاجی نخواهم داشت.

            ولی با این تفاسیر مشکل این روزهای من این است که نکنه زیادی روی سهم هستم!! و نتونم در ادامه زیان رو کنترل کنم! و هر لحظه سوالم اینه که آیا تعادل رو با توجه به ریسکهای موجود برقرار کردم یا نه؟!

            بعد شما میخوای اعتباری خرید کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
            نمیدونم شایدم من زیادی ریسک گریز هستم. یا اصلا هیچی بلد نیستم (این رو واقعا میگم و تعارف نیست).

            من حتی برای شرایط عادی هم خرید اعتباری رو کار درست نمیدونم. پولی که شما مجبور باشی در تاریخ مشخصی فروش بزنی یعنی فاجعه! خیلی باید خرشانسی بیاره آدم که ضرر نکنه!

            اصلا یک لحظه فکرش رو بکن. یارو خود کارگزاری که همه میدونیم گرگ عالم هستند انواع اقسام اطلاعات رانتی رو دارن، قدرت پول دارن....بعد یارو خودش پول رسوب کرده در کارگزاری رو بلد نیست سهم بخره؟ میاد میده به من و شما که سود کنیم؟؟؟ ساده انگاری نیست خدایی!

            اینجا هم مثل اینکه حسنی راست میگه:D تو در گوشی میخوای:D
            البته که تصمیم اشتباهی بود !!...از سر عصر نشستم ...دارم فکر می کنم ..چرا پشت سرهم دارم هی اشتباه می کنم !!وگرنه در مواقع عادی عاقل تر ازین حرفها هستم!!..)..نه بار اولم هست ضرر می کنم ..نه فرضا اگر همه سهام فعلیم‌..دود بشه ..از هستی ساقط میشم ...سال ۹۶...تو یه ماه سرمایه ام یک سوم شد !!..تجربه شد...و بعدا هم جبران شد..ولی اوضاعم مثل این چند وقته نشد !!پس مشکل فقط جنبه مالی قضیه نمی تواند باشد ...چیزی که اذیتم می کنه ...چیزی که بیشتر از ضرر و محاسبه اشتباه بهم فشار روانی وارد کرده ...و باعث بهم ریختگی ام شده...این اشتباه هست ...ماشینم رو فروختم و وارد بورس کردم ..در حالی که اصلا نیازی به این ریسک نداشتم و سرمایه مکفی داشتم...ماشین مورد علاقه ام رو فروختم...اشتباه اصلی و اساسی ام این بود ..پول دراوردن و کار بورس رو دوست دارم ..اما کلا ماشین رو بیشتر از هر چیزی دوست دارم . ووابسته شم ...هر ماشینی که می گیرم یه چند ماهی باهاش ورمیرم تا مرتبش کنم ..با وسواس و سلیقه و بعد ..دیگه حس دیگه ای بهش پیدا می کنم. و نمیتونم ازش دست بکشم مگر اینکه جایگزینش کرده باشم ..حالا مرض یا بیماری روانی هرچی که هست ...فکر سریع جایگزین کردنش هست که باعث شده اشتباهات زنجیره ای انجام بدم !!فکر می کنم الان که فهمیدم دردم چیه ...بتونم ..تصمیم های بهتری بگیرم !!آه سانی منو گرفت !
            آخرین ویرایش توسط امیدازاد؛ 2021/10/26, 20:34.

            نظر

            • علیرضا حسنی
              عضو فعال
              • Mar 2019
              • 1642

              #62706
              پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

              در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
              البته که تصمیم اشتباهی بود !!...از سر عصر نشستم ...دارم فکر می کنم ..چرا پشت سرهم دارم هی اشتباه می کنم !!وگرنه در مواقع عادی عاقل تر ازین حرفها هستم!!..)..نه بار اولم هست ضرر می کنم ..نه فرضا اگر همه سهام فعلیم‌..دود بشه ..از هستی ساقط میشم ...سال ۹۶...تو یه ماه سرمایه ام یک سوم شد !!..تجربه شد...و بعدا هم جبران شد..ولی اوضاعم مثل این چند وقته نشد !!پس مشکل فقط جنبه مالی قضیه نمی تواند باشد ...چیزی که اذیتم می کنه ...چیزی که بیشتر از ضرر و محاسبه اشتباه بهم فشار روانی وارد کرده ...و باعث بهم ریختگی ام شده...این اشتباه هست ...ماشینم رو فروختم و وارد بورس کردم ..در حالی که اصلا نیازی به این ریسک نداشتم و سرمایه مکفی داشتم...ماشین مورد علاقه ام رو فروختم...اشتباه اصلی و اساسی ام این بود ..پول دراوردن و کار بورس رو دوست دارم ..اما کلا ماشین رو بیشتر از هر چیزی دوست دارم . ووابسته شم ...هر ماشینی که می گیرم یه چند ماهی باهاش ورمیرم تا مرتبش کنم ..با وسواس و سلیقه و بعد ..دیگه حس دیگه ای بهش پیدا می کنم. و نمیتونم ازش دست بکشم مگر اینکه جایگزینش کرده باشم ..حالا مرض یا بیماری روانی هرچی که هست ...فکر سریع جایگزین کردنش هست که باعث شده اشتباهات زنجیره ای انجام بدم !!فکر می کنم الان که فهمیدم دردم چیه ...بتونم ..تصمیم های بهتری بگیرم !!آه سانی منو گرفت !
              بسه دیگه از فکر اون سانی بیرون بیا، اون دیگه الانا وقت یاتاقان زدنش بود. با وصلت با یک چینی تازه به دوران رسیده زندگی جدیدی رو واسه خودت شروع کن. :.thumbsupsmileyanim

              نظر

              • aminian
                كاربر فعال
                • Oct 2012
                • 663

                #62707
                پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
                ...اره ولله ...اصلا قاطی کردم ...الان که نشستم دارم فکر می کنم ...تو این بدبختی که هیچی معلوم نیست .. اعتبار رو میخوام چیکار...
                سلام برادر
                همه ما در دوره هایی کم میاریم و تلخی بورس و ضرر و اینکه اتفاقات خلاف فکر ما حرکت میکنن رو با گوشت و پوست احساس کردیم

                به عنوان یه برادر بهت میگم سعی کن بازار رو از جنبه دو دوتا ببنی و زیاد قسمتهایی که باعث بشن عواطف وارد این بازی ریاضی بشن رو وارد نکن
                مخصوصا الان

                که حالا حالاها بازار اعتمادها رو جلب نمیکنه

                من همیشه بخودم میگم باید سهمس بخری که نفر بعدی حاضر باشه پول بیاره ازت بخره
                خودتو جا نفر بعدی بذار

                الان شما اعتبار بگیری بنظرت نفرات بعدی میان پول یا اعتبار جدید میارن و سهم تو رو میخرن با این شرایط بازار و کشور و مخصوصا بی اعتمادی که نسبت به بورس بوجود اومده و همچنین بازار رمز ارزها
                که بخش بزرگی از سرمایه رو درگیرش کرده

                نظر

                • MOSTAFAVI
                  Banned
                  • Jun 2012
                  • 5636

                  #62708
                  پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                  در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
                  البته که تصمیم اشتباهی بود !!...از سر عصر نشستم ...دارم فکر می کنم ..چرا پشت سرهم دارم هی اشتباه می کنم !!وگرنه در مواقع عادی عاقل تر ازین حرفها هستم!!..)..نه بار اولم هست ضرر می کنم ..نه فرضا اگر همه سهام فعلیم‌..دود بشه ..از هستی ساقط میشم ...سال ۹۶...تو یه ماه سرمایه ام یک سوم شد !!..تجربه شد...و بعدا هم جبران شد..ولی اوضاعم مثل این چند وقته نشد !!پس مشکل فقط جنبه مالی قضیه نمی تواند باشد ...چیزی که اذیتم می کنه ...چیزی که بیشتر از ضرر و محاسبه اشتباه بهم فشار روانی وارد کرده ...و باعث بهم ریختگی ام شده...این اشتباه هست ...ماشینم رو فروختم و وارد بورس کردم ..در حالی که اصلا نیازی به این ریسک نداشتم و سرمایه مکفی داشتم...ماشین مورد علاقه ام رو فروختم...اشتباه اصلی و اساسی ام این بود ..پول دراوردن و کار بورس رو دوست دارم ..اما کلا ماشین رو بیشتر از هر چیزی دوست دارم . ووابسته شم ...هر ماشینی که می گیرم یه چند ماهی باهاش ورمیرم تا مرتبش کنم ..با وسواس و سلیقه و بعد ..دیگه حس دیگه ای بهش پیدا می کنم. و نمیتونم ازش دست بکشم مگر اینکه جایگزینش کرده باشم ..حالا مرض یا بیماری روانی هرچی که هست ...فکر سریع جایگزین کردنش هست که باعث شده اشتباهات زنجیره ای انجام بدم !!فکر می کنم الان که فهمیدم دردم چیه ...بتونم ..تصمیم های بهتری بگیرم !!آه سانی منو گرفت !
                  بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

                  خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

                  آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد

                  حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی



                  کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ

                  ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی

                  نظر

                  • manmehdiam
                    ستاره دار (1)
                    • Jul 2011
                    • 1623

                    #62709
                    پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                    در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
                    البته که تصمیم اشتباهی بود !!...از سر عصر نشستم ...دارم فکر می کنم ..چرا پشت سرهم دارم هی اشتباه می کنم !!وگرنه در مواقع عادی عاقل تر ازین حرفها هستم!!..)..نه بار اولم هست ضرر می کنم ..نه فرضا اگر همه سهام فعلیم‌..دود بشه ..از هستی ساقط میشم ...سال ۹۶...تو یه ماه سرمایه ام یک سوم شد !!..تجربه شد...و بعدا هم جبران شد..ولی اوضاعم مثل این چند وقته نشد !!پس مشکل فقط جنبه مالی قضیه نمی تواند باشد ...چیزی که اذیتم می کنه ...چیزی که بیشتر از ضرر و محاسبه اشتباه بهم فشار روانی وارد کرده ...و باعث بهم ریختگی ام شده...این اشتباه هست ...ماشینم رو فروختم و وارد بورس کردم ..در حالی که اصلا نیازی به این ریسک نداشتم و سرمایه مکفی داشتم...ماشین مورد علاقه ام رو فروختم...اشتباه اصلی و اساسی ام این بود ..پول دراوردن و کار بورس رو دوست دارم ..اما کلا ماشین رو بیشتر از هر چیزی دوست دارم . ووابسته شم ...هر ماشینی که می گیرم یه چند ماهی باهاش ورمیرم تا مرتبش کنم ..با وسواس و سلیقه و بعد ..دیگه حس دیگه ای بهش پیدا می کنم. و نمیتونم ازش دست بکشم مگر اینکه جایگزینش کرده باشم ..حالا مرض یا بیماری روانی هرچی که هست ...فکر سریع جایگزین کردنش هست که باعث شده اشتباهات زنجیره ای انجام بدم !!فکر می کنم الان که فهمیدم دردم چیه ...بتونم ..تصمیم های بهتری بگیرم !!آه سانی منو گرفت !

                    خاصیت بورس (بدیش یا خوبی اش!) و بازار اینه که :

                    مطابق قانون نانوشته اش!

                    برای بورس و معامله گران در بازار کمترین اهمیتی نداره پولی که شما واردش کردی کلیه ات رو فروختی، خونه ات رو فروختی..داشتی، پیدا کردی، قرض کردی...دزدیدی اصلا! یا حاصل فروش عشق ات سانی بوده:D

                    ضرر کنی! بازار این پول رو میگیره ازت!

                    و جالبش اینه که وقتی هم پول تقدیمت میکنه! هیچ پیشنهادی یا حتی خواهشی! ازت نمیکنه با پولت میخوای چکار کنی! میخوای با این پول خونه بخری ، ماشین بخری..آدم بخری...سانی بخری ...بریزی دور....برای بازار مهم نیست:D

                    برای تو هم دم نقدی چیزی که روی میز بود فقط و فقط 500میلیون یا نمیدونم هر چقدر که ماشینت رو فروختی . هرچیه فقط پول هست!

                    هرچند این حرفات راجع به ماشین داری! واقعا جالبه

                    من هم خیلی درک ات نمیکنم واقعا.

                    منتهی با این وجود، اگر عشق ماشین ات وابسته به مدل خاصی نباشه که ظاهرا گفتی نیست. معمولا با پول کمی هم میشه یه ماشینی بالاخره خرید:D

                    میخوام بگم هرچقدر هم که ضرر کنی بازم هر لحظه اراده کنی اندازه یک پول ماشین داری که به عشق ات برسی:D پس اصلا جای نگرانی وجود نداره/:.weirdsmiley.:/

                    احساسات هر مدلی که باشه . اگر وارد معامله بشه . معمولا تجربه نشون داده که باعث میشن آدم ریسکهای گنده گنده بکنه! یعنی ریسک نامعقول بکنه! یک سر نترسی پیدا میکنی بیا و ببین:D

                    خیلی ها میگن طبق اصول معامله گری! شما وقتی اینجوری زیان یا حتی سود! میکنی توصیه این هست که مدتی اصلا معامله نکنید. کار درستی هم هست

                    ولی من میگم در همه حال باید دقت کنی که آیا میتونی بدون دخالت هیچ گونه احساسی وارد پوزیشن بشی؟

                    وگرنه یک سال هم ترک معامله کنی، بعدش همچنان مثلا بخوای ضرر های گذشته رو جبران کنی یا خلاصه یک فکر مزاحم از بیرون پوزیشن و معامله ات باشه...یعنی به احتمال زیاد تصمیم اشتباه میگیری باز!

                    ولی خدایی ماشینه بدبخته من!:D من ماشینم رو آخرین باری که شستمش نمیدونم چه سالی بود:D معمولا بی نوا از کار میفته تا ببرم تعمیرگاه از مرگ نجاتش بدم:D

                    شایدم آه این ماشینهای بدبخت من بوده که همانطور که قبلا تعریفش رو کردم، سالها قبل، من سرمایه ام دوهفته ای! کمتر از یک دهم شد امیدخان:D منظورم اینه بخش زیادی از این توصیه ها رو برای یادآوری به خودم دارم میگم:D

                    خیلی وراجی کردم...ببخشید

                    مخلص کلام:
                    مدیریت ریسک تحت هر شرایطی از اوجب اوجب اوجب واجبات است...تامام:D
                    [B]تحلیل ها یا نظرات بورسی و غیربورسی من صرفا محتمل ترین حالتی است که تصور میکنم به وقوع بپیوندد. اگر به دیده نقد نظری دارید بر من منت میگذارید ولی اگر خواندنش شما را آزرده میکند، آن را نادیده بگیرید، حتما نظر شما درست تر است![/B]

                    نظر

                    • کریس گاردنر
                      ستاره‌دار (۱۰)
                      • Jan 2013
                      • 2905

                      #62710
                      پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                      جناب امبد آزاد..درود
                      شما الان در وضعیتی هستید...که بالای دو سال پیش برای من اقفاق افتاد...تنها تفاوت در این هست...که شما خودتان مسبب اوضاعتان هستید....اما برای من مسبب دیگران بودند..
                      اواسط سال 97 بطور جدی وارد بورس شدم..البته چندین سالی بود...با روند بازار و سهام آشنا بودم....تا اردبیبهشت سال 98 بالای....150 درصد سود کردم....یک سبد برای خودم ترتیب دادم..60% وثنو با میانگین 280....25 % خاور بامیانگین 74...10% خنصیر با میانیگن 310...5% هم جهت نوسان...سبد را بستم و رفتم پی زندگی...گفتم تا به تارگت مورد نظرم دست نمیزنم...آن روز لعنتی ورق زندگی من را برگرداند...آن روزی که نابودم کرد...رویاهایم را از دست دادم...مجبور شدم سهامم را بفروشم...لعنت بر مسببش...در کمتر از دو ماه...وثنو شد 1000...خاور تا 300 رفت...خنصیر تا 700....یک هفته در تنهایی خودم گریستم...باور کن غذا هم از گلویم پایین نمی رفت...فقط آب میخوردم...دیگه هیچوقت آن ادم سابق نشدم....روزها گذشت فرصتهایی دیگر آمد...اما من در حسرت آن سبد..و نفرت از آن روز و مسبب بینش بودم...حسرت پشت حسرت...فرصتها یکی پس از دیگری از دست رفت....حتی نتوانستم به اندازه از فرصت اوایل 99 هم استفاده کنم....
                      خیلی از دوستا ناین تالار..جنابان نوام چامسکی..امیر محمد..azad...جناب آباد...محمد حسین..رویا خانم...دلداریم دادند...کمکم کردند تا فراموش کنم گذشته را...حتی از کاربران سایت تالار بورس هم کمک خواستم تا روحیه از دست رفته ام را باز یابم....اما نشد که نشد....

                      داستانم را گفتم ...تا تجربه بشه براتون....حسرت نخور...فراموشش کن(هر چند خودم نتوانستم فراموش کنم)....امیدوار باشم(هر چند خودم بکل امیدم را از دست دادم)....زندگی ادامه دارد(اما برای من ندارد)....

                      نمیدانم حکمت بود....تقدیر بود....بدبختی بود....ولی هر چی بود...نابودم کرد...با خودم میگم..کاش آن اتفاق یک ماه دیر تر میافتاد...

                      دوستان از قرص آلپرازولام گفتند...یک دوستی بهم پیشنهاد داد....چهار تا چهار تا میخوردم...اما هیچ تاثیری برای من نداشت...نه خوابم میبرد...نه آرامم میکرد...
                      از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی می‌شوند که، خدایی کردن نمی‌دانند!
                      وَ شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!

                      نظر

                      • علیرضا حسنی
                        عضو فعال
                        • Mar 2019
                        • 1642

                        #62711
                        پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                        در اصل توسط manmehdiam پست شده است View Post

                        خاصیت بورس (بدیش یا خوبی اش!) و بازار اینه که :

                        مطابق قانون نانوشته اش!

                        برای بورس و معامله گران در بازار کمترین اهمیتی نداره پولی که شما واردش کردی کلیه ات رو فروختی، خونه ات رو فروختی..داشتی، پیدا کردی، قرض کردی...دزدیدی اصلا! یا حاصل فروش عشق ات سانی بوده:D

                        ضرر کنی! بازار این پول رو میگیره ازت!

                        و جالبش اینه که وقتی هم پول تقدیمت میکنه! هیچ پیشنهادی یا حتی خواهشی! ازت نمیکنه با پولت میخوای چکار کنی! میخوای با این پول خونه بخری ، ماشین بخری..آدم بخری...سانی بخری ...بریزی دور....برای بازار مهم نیست:D

                        برای تو هم دم نقدی چیزی که روی میز بود فقط و فقط 500میلیون یا نمیدونم هر چقدر که ماشینت رو فروختی . هرچیه فقط پول هست!

                        هرچند این حرفات راجع به ماشین داری! واقعا جالبه

                        من هم خیلی درک ات نمیکنم واقعا.

                        منتهی با این وجود، اگر عشق ماشین ات وابسته به مدل خاصی نباشه که ظاهرا گفتی نیست. معمولا با پول کمی هم میشه یه ماشینی بالاخره خرید:D

                        میخوام بگم هرچقدر هم که ضرر کنی بازم هر لحظه اراده کنی اندازه یک پول ماشین داری که به عشق ات برسی:D پس اصلا جای نگرانی وجود نداره/:.weirdsmiley.:/

                        احساسات هر مدلی که باشه . اگر وارد معامله بشه . معمولا تجربه نشون داده که باعث میشن آدم ریسکهای گنده گنده بکنه! یعنی ریسک نامعقول بکنه! یک سر نترسی پیدا میکنی بیا و ببین:D

                        خیلی ها میگن طبق اصول معامله گری! شما وقتی اینجوری زیان یا حتی سود! میکنی توصیه این هست که مدتی اصلا معامله نکنید. کار درستی هم هست

                        ولی من میگم در همه حال باید دقت کنی که آیا میتونی بدون دخالت هیچ گونه احساسی وارد پوزیشن بشی؟

                        وگرنه یک سال هم ترک معامله کنی، بعدش همچنان مثلا بخوای ضرر های گذشته رو جبران کنی یا خلاصه یک فکر مزاحم از بیرون پوزیشن و معامله ات باشه...یعنی به احتمال زیاد تصمیم اشتباه میگیری باز!

                        ولی خدایی ماشینه بدبخته من!:D من ماشینم رو آخرین باری که شستمش نمیدونم چه سالی بود:D معمولا بی نوا از کار میفته تا ببرم تعمیرگاه از مرگ نجاتش بدم:D

                        شایدم آه این ماشینهای بدبخت من بوده که همانطور که قبلا تعریفش رو کردم، سالها قبل، من سرمایه ام دوهفته ای! کمتر از یک دهم شد امیدخان:D منظورم اینه بخش زیادی از این توصیه ها رو برای یادآوری به خودم دارم میگم:D

                        خیلی وراجی کردم...ببخشید

                        مخلص کلام:
                        مدیریت ریسک تحت هر شرایطی از اوجب اوجب اوجب واجبات است...تامام:D
                        شما ماشین باز نیستی، اگه یکی ماشین باز باشه و پشت یه ماشین در هر سطحی بشینه دیگه از نشستن پشت ماشین ها با لول پایینتر چیزی جز عذاب نصیبش نمیشه. یعنی لذت ماشین سواری براش تبدیل به شکنجه میشه.

                        حالا واسه اینکه حال و هواتون عوض شه ببینید چینی ها چقدر پیشرفتن کردن تو ساخت ماشین.

                        تیگو ۸ پرو، دلبر تازه وارد چینی


                        نظر

                        • کریس گاردنر
                          ستاره‌دار (۱۰)
                          • Jan 2013
                          • 2905

                          #62712
                          پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                          در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
                          ...اره ولله ...اصلا قاطی کردم ...الان که نشستم دارم فکر می کنم ...تو این بدبختی که هیچی معلوم نیست .. اعتبار رو میخوام چیکار...
                          وضعیت اکنون شما...به مثابه کسیه که...در باتلاق گیر کرده....هر چی دست و پا بزنی...اوضاع بدتر خواهد شد....بهتر کار برای شما این هست...که فعلا نقد باشید...و از بازار مدتی دور باشید...باور بفرمائید چیزی...را از دست نخواهید داد...وقتی کنار میکشیم فکر میکنیم...بازار و همه سود میکنند...و ما از سود بازار ماندیم...وقتی واردش میشی...و ضرر میکنی...میغهمی که چیزی در بازار نیست....با روند نمیشه جنگید..بزور نمیشه پول از دست رفته را برگرداند...
                          اگر بزور میخوای جبران کنی ...یا با روند بازار بجنگی..به مثابه این هست که به جنگ با خدا میری...
                          فرصت همیشه هست...مهمتر چیز به دست اوردن آرامش از دست رفته تان هست...بنده همه اینها را تجربه کرده ام...هر چند در خیلی مواقع عمل نکردم...یا افراط کردم یا تفریط...
                          از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی می‌شوند که، خدایی کردن نمی‌دانند!
                          وَ شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!

                          نظر

                          • امیدازاد
                            عضو فعال
                            • Sep 2020
                            • 3751

                            #62713
                            پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                            در اصل توسط علیرضا حسنی پست شده است View Post
                            بسه دیگه از فکر اون سانی بیرون بیا، اون دیگه الانا وقت یاتاقان زدنش بود. با وصلت با یک چینی تازه به دوران رسیده زندگی جدیدی رو واسه خودت شروع کن. :.thumbsupsmileyanim
                            ...هیچی عشق اول نمیشه !!!هیچی شیش سیلندر نمیشه !!!عاشق نشدی بدونی چی میگم !!

                            نظر

                            • امیدازاد
                              عضو فعال
                              • Sep 2020
                              • 3751

                              #62714
                              پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                              شبکه افق برنامه عیار داره در مورد بورس صحبت می کنه ..طبق معمول دارند همه کاسه کوزه ها رو سر سهامدار بیچاره می شکنند

                              نظر

                              • azad.
                                عضو فعال
                                • Jun 2019
                                • 962

                                #62715
                                پاسخ : امروز چه کردید؟ چرا؟

                                در اصل توسط کریس گاردنر پست شده است View Post
                                جناب امبد آزاد..درود
                                شما الان در وضعیتی هستید...که بالای دو سال پیش برای من اقفاق افتاد...تنها تفاوت در این هست...که شما خودتان مسبب اوضاعتان هستید....اما برای من مسبب دیگران بودند..
                                اواسط سال 97 بطور جدی وارد بورس شدم..البته چندین سالی بود...با روند بازار و سهام آشنا بودم....تا اردبیبهشت سال 98 بالای....150 درصد سود کردم....یک سبد برای خودم ترتیب دادم..60% وثنو با میانگین 280....25 % خاور بامیانگین 74...10% خنصیر با میانیگن 310...5% هم جهت نوسان...سبد را بستم و رفتم پی زندگی...گفتم تا به تارگت مورد نظرم دست نمیزنم...آن روز لعنتی ورق زندگی من را برگرداند...آن روزی که نابودم کرد...رویاهایم را از دست دادم...مجبور شدم سهامم را بفروشم...لعنت بر مسببش...در کمتر از دو ماه...وثنو شد 1000...خاور تا 300 رفت...خنصیر تا 700....یک هفته در تنهایی خودم گریستم...باور کن غذا هم از گلویم پایین نمی رفت...فقط آب میخوردم...دیگه هیچوقت آن ادم سابق نشدم....روزها گذشت فرصتهایی دیگر آمد...اما من در حسرت آن سبد..و نفرت از آن روز و مسبب بینش بودم...حسرت پشت حسرت...فرصتها یکی پس از دیگری از دست رفت....حتی نتوانستم به اندازه از فرصت اوایل 99 هم استفاده کنم....
                                خیلی از دوستا ناین تالار..جنابان نوام چامسکی..امیر محمد..azad...جناب آباد...محمد حسین..رویا خانم...دلداریم دادند...کمکم کردند تا فراموش کنم گذشته را...حتی از کاربران سایت تالار بورس هم کمک خواستم تا روحیه از دست رفته ام را باز یابم....اما نشد که نشد....

                                داستانم را گفتم ...تا تجربه بشه براتون....حسرت نخور...فراموشش کن(هر چند خودم نتوانستم فراموش کنم)....امیدوار باشم(هر چند خودم بکل امیدم را از دست دادم)....زندگی ادامه دارد(اما برای من ندارد)....

                                نمیدانم حکمت بود....تقدیر بود....بدبختی بود....ولی هر چی بود...نابودم کرد...با خودم میگم..کاش آن اتفاق یک ماه دیر تر میافتاد...

                                دوستان از قرص آلپرازولام گفتند...یک دوستی بهم پیشنهاد داد....چهار تا چهار تا میخوردم...اما هیچ تاثیری برای من نداشت...نه خوابم میبرد...نه آرامم میکرد...
                                جناب کریس
                                سلام و عرض ادب...کم پیدا بودین این مدت..
                                انشالله هر جا هستین سلامت و خوشحال باشین..

                                نظر

                                در حال کار...
                                X