کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
آستانه زیان نباید خیلی بالا باشد به گونه ای که اگر فروختی هنوز امید به بالا رفتن نماد هم در دلت زنده باشد! پس باید جایی آستانه زیان را بگذاری که اگر از آنجا پایین تر رفت (در دلت) مطمئن باشی (مطمئن شوی) روند کاهشی است.
آستانه زیان نباید خیلی پایین باشد به گونه ای که هنگام فروش با یک زیان جدی رو به رو شوی. مطمئنا زیان بیش از 8 تا 10 درصد (که با در نگر گرفتن کارمزد و مالیات می شود 6.5 تا 8.5 درصد) زیان بدی محسوب می شود.
از طرف دیگر در انتخاب آستانه زیان باید به میزان پاداش هم توجه کرد! یک پاداش 100 درصدی به راحتی می تواند یک خطر 10-12 درصدی داشته باشد. ولی وقتی کل پاداشی که قرار است از یک نماد بگیری در اندازه ی 40 درصد است دیگر انتخاب یک خطر 10-12 درصدی معقول نیست.
همین طور درصد احتمال وقوع پیشبینی هم در اینجا نقش ایفا می کند. اگر پیشبینی قوی باشد آدم می تواند خطر را بهتر بپذیرد. لازم نیست این موارد را حفظ کنیم... همین که در پیشبینی بعد از رسم پیکان پیشبینی و رسم آستانه زیان -به صورت چشمی- یک بررسی کنیم ببینیم اینها با هم می خورند یا نه کافی است. در دل خود مرور کنیم ببینیم آیا حاضریم با آن پاداش و احتمال این خطر را بپذیریم یا نه؟
آستانه زیان می تواند میانگین متحرک باشد. (نمایی هم نباشد بهتر است چون نمایی ر ِ به ر ِ (دم به دقیقه، راه به راه) می شکند.) 20 روزه بد نیست.
آستانه زیان می تواند خط روند باشد. (در یک افزایش مطمئنا یک روندی وجود دارد (که ما آن را شناسایی کرده ایم.) این روند یک کف کانال یا یک خط پایینی دارد می توانیم همان را (حالا یک مقدار پایین تر) انتخاب کنیم.)
آستانه زیان می تواند قله ها یا دره های گذشته باشد.
اگر آستانه زیان یک سطح افقی انتخاب شده، آستانه زیان را باید کشید. (stop trailing) یعنی اگر اینجا آستانه زیان روی عددی خاص است بعد که قیمت 30 درصد رشد کرد آستانه زیان را هم باید کشید بالا و حدودا 30 درصد برد بالاتر. (مسلما این قضیه در مورد آستانه زیانی که با میانگین متحرک یا خط روند انتخاب شده نیست.)
توجه شود که آستانه زیان هایی که عموم مردم می توانند و می خواهند انتخاب کنند را انتخاب نکنید! به جای این کار اندکی بالاتر از آستانه زیان های عمومی را انتخاب کنید. چون هنگامی که آن آستانه زیان های خاص شکسته می شوند بسیاری از مردم شروع به فروش جدی و سریع می کنند و به صورتی بهمن وار به سایرین هم منتقل می شود و ممکن است مجبور شوید در صف فروش با یک یا چند منفی 5 سهامتان را بفروشید. (باز این هم در مورد سطوح افقی بیشتر صادق است. یعنی بیشتر قله ها و دره ها که عموم مردم آن را به راحتی شناسایی می کنند.)
آستانه زیان می تواند سطوح فیبوناچی باشد. (البته زیاد جالب نیست چون خیلی پایین هستند. و احتمال بازگشت از آنها زیاد است.)
با ترکیب موردهای پیشین و نیز دانستن این نکته که پیشبینی های یک روزه معمولا خیلی خوب جواب می دهند، نتیجه می گیریم می توان هنگامی که نمودار قیمت با شیب مناسبی به سمت یک آستانه زیان حرکت می کند پیش از اینکه آن آستانه زیان شکسته شود اقدام به فروش کرد.
می توان به جای آستانه زیان به نحوه و قیمت فروش فکر کرد. یعنی آستانه زیان را کلا کنار گذاشت و هر جا که شرایط خرید بود خرید و هر جا شرایط فروش بود فروخت. در این حالت عملا ما آستانه زیان را منتقل کرده ایم به نشانگر ها و شرایط خرید. مثلا من اگر با مکدی خرید کرده ام آستانه زیانم می شود شکست خط صفر مکدی. یا اگر با شاخص قدرت نسبی خرید کرده ام آستانه زیانم می شود پایین تر آمدن شاخص قدرت از سطح 80 درصد خودش.
می توان چند (گونه) آستانه زیان داشت. یا ترکیبی از چند گونه آستانه زیان داشت. یعنی هم خط روند و هم مکدی و هم قله و دره.
اگر آستانه زیان شرایط بالا را ارضاء نکرد چطور؟ (مثلا نتوانستیم جایی را انتخاب کنیم که هم زیانش کم باشد و هم اینکه با شکست آن مطمئن باشیم روند تغییر کرده) خیلی ساده: کلا وارد آن داد و ستد نمی شویم.
در راهبرد کلی مان باید نقش و اندازه ی آستانه زیان دقیق مشخص شده باشد. مثلا من اگر به طور متوسط 50 درصد پیشبینی هایم درست از آب در می آید و در آنها به صورت متوسط 30 درصد سود می کنم باید در آن 50 درصد باقی که ناکام می شوم و به صورت متوسط سالی ۱۵۰ خرید با ۱۰ درصد سبد انجام می دهم... به صورت متوسط باید 5-6 درصد زیان کنم (مثلا). به این معنی که آستانه زیان من باید روی 5-6 درصد قرار گیرد. به این معنی که من نباید جایگاه های خریدی اتخاذ کنم که آستانه زیان آنها بالای 5-6 درصد است!
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
برای مسابقه ی ماهانه، در انبوه سازی و سیمان چند تا نماد نگاه کردم هیچ کدام به دلم ننشست. شما اگر چیزی می دانید معرفی کنید.
سدور جناب آباد شاید از نگر زمانی یک مقدار زمان ببرد... ثتران هم احتمال افت و رشدش تقریبا برابر است... حالا برابر که نه ولی ۶۵ به ۳۵ است... وساخت که اصلا به درد نمی خورد و باقی مانده ی پیشنهاد رشد پیشین را باطل اعلام کردم. ستران بد نیست ولی مانند سدور احتمال افت کوچک و اصلاح زمانی دارد، سفارس هم همین طور، ساراب هم همین جور...
چه جالب! انگار همه ی سیمانی ها یواش یواش با هم دارند به کف عالی برای خرید می رسند... (مثلا دو هفته دیگر)
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
این پیکان اول که در بالا رسم کرده ام را می بینید... این دقیقا در خاطر من هست... این را یک عزیزی از من خواسته بود... من هم اصلا شاخص دلار نمی دانستم چیست؟ (البته که می دانستم چیست... منظورم این است تا حالا بررسی ازش نداشتم.)
قشنگ وقت گذاشتم و بررسی اش کردم و آن پیشبینی را انجام دادم!
آقا از همان لحظه که من آن پیشبینی را کردم نگاه کن یک راست رفت بالا! :D
البته الان می بینید که در حقیقت درست پیشبینی کرده بودم... ولی به جای اینکه اصلاح یک باره صورت بگیرد در چند موج به صورت کنج کاهشی این افت انجام شد... (فقط می خواست من را ضایع کند! laughingsmiley )
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
یادتان هست چند روز پیش از کسانی گفتم که 400-500 سال است در بورس هستند و همچنان همان هستند که بودند!؟؟؟
ببینید... دو مدل تجربه داریم. یکی اینکه این وقایع و حوادث (مثلا همین انتخابات ریاست جمهوری الان یا فروختن سلاح به عربستان توسط ترامپ یا تبریک موگرینی به روحانی و و و) می آید و می رود و آدم از آنها درس و عبرت می گیرد یکی اینکه این حوادث می آید و می رود و آدم حتی به طرز مطلوبی هم روی آنها نقش ایفا می کند ولی این تجربیات به دانش هایی ضمنی در ذهن او تبدیل نمی شود...
بگذارید لب کلام را همین جا بگویم:
ما باید: 1- به خوبی این حوادث را نظاره کنیم.
2- با تمام وسع خود پیشبینی انجام دهیم.
و البته پیشبینی های دیگران را هم ببینیم.
و البته مهمتر از اینها اینکه دلایل پیشبینی های خود و دیگران را به خاطر بسپریم.
3- ببینیم این پیشبینی ها به وقوع می پیوندند یا نه؟
و دلایل اینکه آنها درست بودند یا اشتباه را بررسی کنیم.
4- این مسائل که در ذهنمان به صورت ذهنی ثبت شده را (مدون کنیم و) بیاوریم روی کاغذ و در خودآگاهمان تثبیتش کنیم.
5- از آن در آینده استفاده کنیم.
مطلب خیلی مهمی است.
اگر قرار باشد این حالات بیاید و برود و هیچ چیز به ما افزوده نشود: ول معطلیم!
پس:
الان به خوبی به بازار و نمودارها و داد و ستد ها و وقایع سیاسی نگاه می کنیم و سعی می کنیم نتیجه گیری داشته باشیم.
بگذار به طور مشخص همین الان روی بازار کار کنیم که هم مثال شود و هم تمرین... شواهدی که دیده ایم:
+ دولت (دولت روحانی 1) تا الان دوست داشت بازارها کنترل شوند و تورم نداشته باشیم.
+ دولت مطمئن نبود انتخابات را می برد. (البته این جای شک دارد... حالا...)
+ پیش از انتخابات خودرویی ها یک موج 1 مانند زدند و بعد اصلاح کردند و دقیقا روز آخر پیش از انتخابات یک نیمپه موج خیلی کوچک (مثلا 1 از 1 از 3 یا حتی 1 از 1 از 1 از 3) زدند! (این را بعدا در ضمیر ناخودآگاه یا اصلا به صورت خودآگاه باید تفسیر و بررسی کنیم که چرا زدند؟ بازار نیم خیز برداشت؟ نسبت خطر به پاداش را مناسب تر کرد؟ یا اینکه عده ای از نتیجه ی انتخابات رانت داشتند! /:.ohno-smiley.:/ یا...)
+ این دولت نگذاشت صف فروش در انتهای موج 2 تشکیل شود و از رهبر بازار، «خساپا» حمایت کرد!
+ همه اهالی بازار معتقد بودند که دولت دولت خودرویی است
+ و معتقد بودند بعد از پیروزی آقای روحانی، بازار و خودرویی ها می ترکند!
+ پس از پیروزی حقوقی ها و (البته چند تا حقیقی گنده که از حقیقی های خریدار گنده تر نبودند) عرضه های زیادی کردند و نگذاشتند صف خرید شود. (شاید هم بتوان این گونه خواند: اجازه دادند هر کسی می خواهد امروز خرید کند!) (بعدا می فهمیم کدام یک از این دو قرائت درست بوده)
+ وضع به گونه ای شد که در میانه ی روز با اینکه همه فهمیده بودند آقای روحانی رای آورده نه تنها خبری از صف خرید نبود بلکه قیمت ها به سمت صفر تابلو در حال حرکت بود و تقریبا در تمام نمادهای گروه خودرویی می شد دید که «آخرین» 2 درصد زیر «پایانی» است! /:.ohno-smiley.:/
+ باز دوباره در انتهای بازار امروز قیمت ها به سمت صف خرید حرکت کرد. در برخی نمادها (مانند خاور) دوباره صف خرید تشکیل شد و اتفاقا صف خرید محکمی هم شد (برای خاور 3.5 میلیون شد اگر اشتباه نکنم) ولی باز دوباره صف خرید داده شد!
حالا ما دو کار باید بکنیم.
یکی اینکه این الگو (یعنی این واکنش بازار به مسائل و رویدادها) را در ذهنمان حک کنیم. (همین موارد گفته شده در بالا به همراه چند روز آینده) چرا که تا وقتی آقای روحانی رئیس جمهور است (4 سال دیگر) و آقای طیب نیا وزیر اقتصاد و آقای نعمت زاده وزیر صنعت، احتمالا این الگو چند بار دیگر تکرار خواهد شد!
کار دوم هم این است که ببینیم برای چه این گونه شد؟ و دلیلش را (یعنی قانونش را) استخراج کنیم که اگر بتوانیم قانون را در بیاوریم مشمولیت عمومی خواهد داشت.
برای اینکه رویش فکر کنیم... من که حوصله ندارم... خلاصه بگویم: 1- به افکار آقای طیب نیا بر می گردد و می خواهد بازار زیاد رشد نکند. همان طور که سر برجام ها! هم اجازه ی جشن گرفتن به کسی نداد! (می بینید؟ من الگویش را در ذهنم دارم.) نتیجه گیری اش می شود این که 20-30 درصد بیشتر خودرویی ها و به دنبال آن بازار رشد هیجانی نخواهند داشت. 2- بازار دیر جنبیده 3- بازار احتیاط کرده 4- می خواهند همه سوار بشوند. 5- مخصوصا زیاد عرضه کردند تا از ما بهتران بتوانند بخرند. 6- می خواهند بازاز آهسته و پیوسته رشد کند. مثلا روزی 2 درصد
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
این پیکان اول که در بالا رسم کرده ام را می بینید... این دقیقا در خاطر من هست... این را یک عزیزی از من خواسته بود... من هم اصلا شاخص دلار نمی دانستم چیست؟ (البته که می دانستم چیست... منظورم این است تا حالا بررسی ازش نداشتم.)
قشنگ وقت گذاشتم و بررسی اش کردم و آن پیشبینی را انجام دادم!
آقا از همان لحظه که من آن پیشبینی را کردم نگاه کن یک راست رفت بالا! :D
البته الان می بینید که در حقیقت درست پیشبینی کرده بودم... ولی به جای اینکه اصلاح یک باره صورت بگیرد در چند موج به صورت کنج کاهشی این افت انجام شد... (فقط می خواست من را ضایع کند! laughingsmiley )
کلا در این مورد مشکل دارم. یعنی در خیلی از مواقع شده که پیشبینی یک چیزی را می کنم ولی به سرعت پیشبینی ام به وقوع نمی پیوندد... (به خصوص حتما دیده اید که موج 5 را با اینکه به خوبی پیشبینی می کنم ولی نمی توانم پیشبینی کنم دقیقا چه زمانی پایان می یابد... و این اواخر هم که کلا فقط می گویم درون موج 5 هستیم و هشدار فروش می دهم. به جای پیشنهاد فروش! :D )
باید رویش کار کنم...
نمی دانم چگونه...
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
برای اینکه رویش فکر کنیم... من که حوصله ندارم... خلاصه بگویم: 1- به افکار آقای طیب نیا بر می گردد و می خواهد بازار زیاد رشد نکند. همان طور که سر برجام ها! هم اجازه ی جشن گرفتن به کسی نداد! (می بینید؟ من الگویش را در ذهنم دارم.) نتیجه گیری اش می شود این که 20-30 درصد بیشتر خودرویی ها و به دنبال آن بازار رشد هیجانی نخواهند داشت. 2- بازار دیر جنبیده 3- بازار احتیاط کرده 4- می خواهند همه سوار بشوند. 5- مخصوصا زیاد عرضه کردند تا از ما بهتران بتوانند بخرند. 6- می خواهند بازاز آهسته و پیوسته رشد کند. مثلا روزی 2 درصد
همان مورد اول به نگر من از بقیه در این شرایط درست تر می آید. یعنی اینکه آقای طیب نیا اجازه نمی دهد بازارها جو گیر شوند و بعدا بشوند وبال گردن دولت... (البته که اشتباه می کند و هر چند روال کلی ای که در ذهن دارد درست است ولی هر چیزی آداب و رسوم و اصلوب و روش خودش را دارد... مانند همان تاپ است که اگر بچه ای که با آن بازی می کند در زمان ها و مکان هایی غیر از آنجا که باید، اعمال قدرت کند اوضاع خراب می شود و رتیم از دستش در می رود...)
حالا پیشبینی من این است که با مشورت آقای روحانی فعلا دست از سر بازار بر دارد و اجازه بدهد بازار یک جانی بگیرد و یک 35 درصدی دست کم بتوانیم بگیریم از بازار. (به خصوص خودرویی ها)
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
نظر