کارگاه

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

سیمان
=====

https://vgy.me/JW2yFl.png

1- انگار دیگر مشکل عکس گذاشتن وجود ندارد...
دیگر عکس های صفحه های گذشته را که نگاه می کنم می بینم دیگر از بین نرفته اند...
شاید از این به بعد دیگر بالای هر عکس پیوندش را نگذاشتم.

سیمان
====

2- در مورد سیمانی ها... خیلی جای بحث دارد... (تمام نمادها همین گونه اند... تقریبا... ولی دیگر چه کنیم که نمی شود همه چیز را اینجا نوشت... یعنی جا نمی شود... یعنی نه حوصله ی من می کشد نه شما...)
سیمان احتمال دارد از همین جا برگردند.
الان زمان فروش نیست. زمان فروش (با حساب نسبت خطر به پاداش) یک هفته ی پیش بود که اگر دوباره به آنجا باز می گشتم احتمالا همین کار را می کردم و نمی فروختم. یعنی کار عقلی نگهداری بود. و همچنان هم نگهداری کار عقلی و منطقی (یعنی کار محاسباتی و نه احساسی) است.
باز هم اگر افت کند من با این نماد هستم فعلا.
فعلا هنوز امید رشد میان مدت/بلند مدت وجود دارد. خیلی هم وجود دارد.
از طرف دیگر همچین رشدی هم نکرده که بگوییم رشدش را کرده و دیگر رشد تمام شد...
هنوز هدف اول بلند مدت را که برایش در 760 واحد مشخص کرده ایم نزده! هنوز بازیگری خارج نشده! هنوز بازار ازش سیر نشده! هنوز فروشنده هایی که در سود قرار است یکی یکی پیدایشان شود نیامده اند... حتی هنوز خسته های چند ساله را که دقیقا باید زمان گل کردن محصول از کاروان شادی خداحافظی کنند شروع به خداحافظی نکرده اند! (یکی از اینها من بودم در وساپا! که صبر بالای یک ساله کردم و در بهترین شرایط با نماد خداحافظی کردم... بماند...)
سیمان احتمال دارد از همین جا برگردد برای اینکه اینجا تراز فیبوناچی است، تناسب اصلاح موج 4 و 2 است و لبه ی یک فنجان فرضی است.
البته از چیزی که می ترسم این است که نشانگر ها جفت و جور نیستند. یعنی زمان (پایان) استراحت را در خودشان منعکس نکرده اند. هر چند... ما نشانگرهایمان را طوری تنظیم کرده ایم که کف های بزرگ را نشانمان دهند و در روند های افزایشی چیزی برای گفتن ندارند.
اگر بخواهم یک آستانه زیان در شکل نشان دهم شاید پایین ترین خط روند (صورتی رنگ) که در شکل نشان داده ام برای آستانه زیان بد نباشد... ولی واقعا آن خط خیلی پایین است! اگر به آنجا برسد احتمالا هر چه خورده ایم باید پس بدهیم... هیچ... شاید یک چیزی هم مجبور باشیم بدهیم و با زیان بیرون بیاییم!!!
چاره ای هم نیست.
پس فعلا بنده پیشنهادم نگهداری است. ان شاء الله که از همین فردا مثبت بشوند و 760 واحد را فتح کنند.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

امروز هم باز شتران اضافه کردم...
باز هم در نگر دارم اضافه کنم.
نمودارش خوب است.
البته قیمت مناسب نمی دهند. امروز مجبور شدم تا 2470 سفارشم را بالا بیاورم!

===============

احساسی که من در مورد پالایشی ها دارم این است که سازمان (به وسیله ی ارتباط وزارت اقتصاد با حقوقی ها) دارد اینها را کنترل می کند.
چرا کنترل می کند؟
احساس می کنم اینها را نگه داشته که اگر شاخص خواست زرتش قمصور شود، با اینها بادش کند... کاینهو لاستیک ماشین که پنچر می شود و بادش می کنند... یا لاستیکی که خودش مایع ضد پنچری داخلش دارد! که هر وقت پنچر شد سریع (سه سوته) خودش رفع و رجوع و احیانا رفو می کند.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

شایعه ای از یک نفر:

دوستان،ازقرارمعلوم بازدوباره بوی تحریم می آید(البته من نمیخوام تودل شماروخالی کنم)-متاسفانه بانک های چین در روز های اخیر اقدام به بستن حساب های ایرانیان مقیم چین نموده است .با توجه به این که بسیاری از ایرانیان در چین در بانک ABC و ICBC حساب یوان داشتند , دولت چین در اقدامی بی سابقه حساب های ایرانیان را یک به یک در حال مسدود کردن می باشد , گفتنی است دلیل این بانک ها برای بستن حساب های ایرانیان در چین تحریم های بین المللی وضع شده توسط آمریکا بر علیه ایرانیان می باشد .- اطلاعیه بسیار مهم :دولت چین اخیرا اقدام به بستن حساب های ارزی ایرانیان در چین خصوصا در بانک های ABC و ICBC کرده است .متاسفانه دولت به اصطلاح تدبیر و امید از روزی که شروع به فعالیت کرده است , هیچ گونه واکنشی به نسبت تحریم های پتروشیمی چین و تحریم های بانکی نشان نداده است , این عدم واکنش باعث شده است که بانک های چین هر روز تحریم های جدیدی را بر علیه شرکت های ایرانی در چین وضع می کند .گفتنی است حساب های زیادی از ایرانیان در چین مسدود شده است

کسی در مورد صحت یا کذب بودنش نگری دارد؟

================

البته اکنون یادم افتاد!
در اخبار می گفت کارت های شتاب در کشور روسیه و کارت های روسیه (اگر اشتباه نکنم اسمش میر بود) در ایران قابل استفاده است!
این فوق العاده است. به خصوص اگر این دولت بی تدبیر بتواند با این وسیله ها دو تا گردشگر روسی را به ایران بکشاند. و البته گردشگران ایرانی را هم به جای تایلند و فرانسه و انگلیس و ... بفرستد آنجا. که البته باز اکنون یادم آمد که قیمت های تور های روسیه یک باره خیلی کاهش پیدا کرده است انگار! مثلا این تبلیغاتی که روی موبایلم می آید (و امانم را هم بریده و اصلا نمی دانم چطوری قطعش کنم) پیش تر می زد 8 تومان... الان می زند 3.5 !!! :O
باز اکنون یادم آمد که خانواده می گفتند از یک جا شنیده اند که انگار قرار است ویزا هم برداشته شود! :O

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

یادآوری
====

یادآوری همیشگی اینکه وقتی در یک قاب زمانی تصمیم گیری می کنیم به خاطر دلایلی که در قاب زمانی دیگر گرفته ایم از حرفمان و از داد و ستدمان برنگردیم.
اگر بلند مدت کار می کنیم اسیر جو کوتاه مدت نشویم.
وقتی با یک راهبرد وارد یک داد و ستد شدیم (یک جایگاه اخذ کردیم) به خاطر یک راهبرد دیگر وسط کار از آن داد و ستد خارج نشویم.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

خبر:

سیف تکلیف را روشن کرد

ثامن، مهر اقتصاد و کوثر تجمیع میشوند

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

یادم می آید عیسی رضایی در مجمع وکوثر می گفت در سال 96 وکوثر را از دست ندهید! می گفت قرار است اتفاق های خاصی بیافتد!
حالا حتما منظورش همین بوده...
خوب ادغام که...
در وکوثر که آنها ادغام نشده اند...
از طرف دیگر چندین ماه سر بازی بانک مرکزی وکوثر ممنوع المعامله بوده... از این طرف هم حتما چندین ماه به خاطر بازی ادغام دوباره می بندنش...
دیگر این چه خیر و خوبی ای شد؟ که آدم یک سال پولش را حبس نگه دارند و اجازه ی نقدشوندگی را ازش بگیرند... سر یک چیز واهی که معلوم نیست برای وکوثر خوب باشد...؟ بد باشد...؟ یا بی تاثیر باشد...

================

کلا از شخصیت آقای عیسی رضایی خوشم نیامد... (برعکس مجید قاسمی که خیلی با تیپ و مرامش حال می کنم.)
آدم بازاری مسلکی است که ادای دین و ایمان و جبهه را در می آورد... ولی بهش می خورد که اگر پایش بیافتد حاضر است اولین نفر به همین چیزها پشت کند...
مدلش از این هایی است که تسبیح دستشان می گیرند و استغفار می کنند ولی می خورد که دارند از این مسائل استفاده می کنند... هزینه می کنند... که درآمد داشته باشند... تو این دنیا...

مثلا ازش چه دیدم؟
مثلا اینکه نشسته بود آن بالا و حسابرس مستقل داشت خیر سرش گزارشش را می خواند که وسط حرف بنده خدا پرید و گفت ببین! بخوای این جوری برای ما بند بیاوری دیگر از فردا با شما خداحافظی می کنیم یکی دیگر را می آورم سر جایت ها!
آخر گلابی! تو باطن کارت مشکل دارد به جهنم... لا اقل ظاهر کار را حفظ کن!
آن بنده خدا خیر سرش حسابرس است! حسابرس مستقل!!! تو به عنوان مدیر عامل یا سهامدار یا هر کوفتی که هستی اجازه نداری به او بگویی چه چیزی را بند بگیرد و چه چیزی را بند نگیرد!
آن بنده خدا خیر سرش دارد حساب تو را می رسد! مثلا! دارد کارهایی که تو کرده ای را بازرسی می کند! تو که نمی توانی در جمع به او بگویی اگر فلان کار را نکند می اندازی اش بیرون!
ولی چه می شود کرد...
مدلش از این مدل های بازاری بود که در 100 سال پیش گیر کرده اند و چیزی جز زور (و زور پول) نمی فهمند.

گلابی.
/:.hmmsmiley.:/

==============

البته ناگفته نماند شخصیت های خوب هم داشت ها... بگذار آن را گفتم این را هم بگویم... مثلا قشنگ به پرسش های سهامداران بعد از مجمع پاسخ داد... یا یک هدیه ی خیلی خوب به سهامداران داد! (یک کتاب تحلیل بنیادی و تکنیکال!!!)
ولی هر جور جمع کنی بیشترین چیزی که به شخصیتش می خورد همان است که عرض کردم:
گلابی! :D

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

سلام؛
وقت به خیر؛
جریان چیست؟ چرا بازار این جوری شده؟
انگار بمب منفجر کرده اند در بازار! (نکند واقعا داعشی چیزی کاری کرده؟)

[trojan]

پاسخ : کارگاه

سلام روي سشرق هنوز اميدوار هستي حداقل يه موج صعودي ديگه داشته باشه . اصلاح تا چه قيمتي موج بعدي رو تخريب نمي كنه ؟ تا 105 ؟

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

اصلا نمی فهمم حسینا اکنون باید صف خرید باشد نه صف فروش!
کفپارس هم همین طور!

امروز انگار روز من نیست.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

سلام روي سشرق هنوز اميدوار هستي حداقل يه موج صعودي ديگه داشته باشه . اصلاح تا چه قيمتي موج بعدي رو تخريب نمي كنه ؟ تا 105 ؟

سلام؛

حقیقتش خیلی گیج شده ام.
هم از کل بازار، هم در مورد سیمانی ها و هم در مورد سشرق.

احساس می کنم دقیقا بازار هم مانند من گیج شده.

بگذارید ابتدا یک مقدار در مورد کل بازار صحبت کنم... (سشرق را با اجازه بعدا بررسی کنم... چون اصلا بررسی اش هم منوط به بررسی این است.)

در کل بازار فروش حقیقی های گردن کلفت مشهود است! نماد خوب و بد هم ندارد. از قضا در نمادهای بنیادی بدتر دارند می فروشند! مثلا تیپیکو، مثلا حسینا، مثلا پالایشگاهی ها!
در صورتی که این کار را باید هنگام امضای ترامپ انجام می دادند... نه بعد از مراسم تحلیف...
واقعا عجیب است...
همه چیز باید عالی باشد ولی برعکس است... قدرت در حال خروج از کل بازار است. هم دیروز و هم پریروز و هم امروز، به وضوح می توان فروشندگان را بسیار قوی تر از خریداران یافت.
من امروز به سرم زد که کلا نقد شوم و از بازار بیایم بیرون.
که البته امروز (وقتی احساساتم فروکش کرد و توانستم منطقی فکر کنم) باید بنشینم و کامل این موضوع را بررسی کنم و به جمع بندی برسم.
حتی اگر بلند مدت و میان مدت بازار عالی باشد، حتی اگر قیمت ها کف کف کف باشد، تجربه نشان داده در همچین مواقعی راحت 15-20 درصد زیان می رود در کاسه ی آدم... خیلی راحت!

ادامه دارد...

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

بررسی جو بازار
=========

ورود و خروج بازیگر
==========




ابتدا معذرت می خواهم که نتوانستم نوشته ی پیشین را تکمیل کنم. (مشکل خواب دارم... خوابم که به هم بریزد کل روزم به هم می ریزد. همزمان هم اعصابم خرد می شود و هم کسل می شوم... خلاصه اینکه نمی توانم تمرکز کنم.)

=========================

یک نکته ای که من همیشه خیلی به آن توجه می کنم ورود و خروج بازیگر است.
اگر خاطرتان باشد به همین بهانه ما در حاریا ماندیم! یعنی ورود بازیگر را به وضوح دیدیم، خروجی ازش ندیدیم و فهمیدیم که می خواهد و می تواند...
دقیقا محاسبه نکرده ام (و شاید اصلا نتوان محاسبه کرد) که چقدر این روش کارایی دارد ولی به نگرم می رسد روش مهم و مفیدی است. به خصوص هنگامی که در کنار سایر روش ها قرار می گیرد و (نه اینکه تمام راهبرد آدم بشود، بلکه) بخشی از راهبرد یک بازرگان را پر می کند.

=========================

حالا عرضم چه بود؟
دیروز دیدیم که چگونه وارد خپارس شدند. من محاسبه کردم هر کد بالای 300 میلیون ریال بیشتر از کدهای فروشنده خرید کرده بود. پس بازیگر وارد شده.
چرا وارد شد؟ چرا امروز پا پس کشید؟ چه شد که گله ای به خودرویی ها حمله کردند؟
اینها پرسش هایی است که باید از خودمان بپرسیم. (همان طور که می دانید کاراگاه بازی هم بخشی از این روش است. یعنی شما باید مقداری، به وسیله ی پرسش های منطقی و ردیابی اطلاعات، جهت حرکت پیشین بازیگر را با شامه ی خود دنبال کنید. و جهت حرکت آینده اش را پیشبینی کنید.)
حالا این سوال ها به کنار، (مهم هستند، ولی) پرسش اساسی این است که آیا بازیگر خارج شده؟
آیا کسانی که وارد خپارس شده بودند از آن خارج شدند؟ بعید است! بسیار بعید است.
کاملا مشخص بود که حرکت گروه خودرو در روز گذشته یک حرکت حساب شده بود!
از طرف چند تا ناشی و تازه کار(آماتور) و عموم مردم و ضعیف_ضعفا و حقیقی های جزء نبود...
به خاطر قرارداد رنو هم... بعید است بوده باشد. (توضیحات را دیگر نمی دهم.)
سناریوهای دیگر هم زیاد مورد توجه نیست. (این هم با اجازه فعلا حوصله ی نوشتنش را ندارم.)
پس از دو حالت برای من خارج نیست. یا با فروش حقوقی ها بازیگر نا امید شده یا اینکه یک موج اولیه داده ببیند بازار چگونه است و به زودی موج 1 آغاز خواهد شد. (یعنی یک موج 1 برای موج 1 بزرگتر داده) (یک موج کوچک با ابعاد یک روزه!)
باز هماهنگ نبودن حقوقی ها را هم من نمی توانم به عنوان سناریویی مهم بپذیرم. (شما خودت ده میلیارد می خواهی هزینه کنی نمی روی یک توک پا پیش سهامداران عمده و با آنها صحبت کنی و هماهنگ کنی؟ نمی روی بپرسی/ببینی مزه ی دهانشان چیست؟ بعید است حرکت هماهنگ نشده باشد!)
پس احتمال زیاد این است که دوباره دو سه روز دیگر یک موج 3 کوچک به اندازه ی دو سه روز (ولی روزی 5 درصد!) را شاهد باشیم. به عنوان بدنه ی اصلی یک موج 1.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

همین جوری
=======

پارسی سخن نگفتن باکلاسی نیست! بیاید با فرهنگ باشیم.
=================================


دارم یک کتابی که جناب نیما آزادی در سایتشان گذاشته اند را نگاه می کنم ببینم چیست... (نام کتاب هم هست: آموزش اندیکاتورهای ماینر)

چیزی دیدم که بهانه ای شد برای اینکه چند کلمه حرف دلم را خدمتتان عرض کنم...


ببینید طرف در یک نیم جمله اش از چند تا کلمه ی خارجی اشتباه استفاده کرده:

در شكل زير در اواسط مارچ و آوريل 2 بار انديكاتور ابتدا در منطقه آور بات به سمت پايين ميچرخد و سپس خـط 75% را بـه سمت پايين كراس ميكند ( از آن عبور ميكند )

ببینید...
من نمی دانم چرا خیلی از ماها احساس می کنیم وقتی پارسی گفتگو نکنیم و مثلا از اصطلاحات انگلیسی در گفتار خودمان بیاوریم باکلاس تر می شویم! احساس می کنیم دیگران فکر می کنند ما با شعور تر از آنچه هستیم به نگر می رسیم!
واقعا چرا؟
ریشه یابی هم نمی خواهد...
یک نگاه به عکس احمقانه ی زیر بیاندازیم می فهمیم چرا...

http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1396/5/15/331459_630.jpg

:( من برخی اوقات که همچین چیزهایی می بینم این قدر ناراحت می شوم که به حد انفجار/گریه می خواهم برسم...

چرا من باید برای با کلاس بودن و نشان دادن برتر بودن یا دانشمند بودنم اصطلاحات یک زبان دیگر را به کار گیرم؟ احساس می کنی شهروندان انگلیسی از تو با کلاس تر اند؟ با سوادتر اند؟ برترند؟ خوب... تو بیا و اخلاقشان را تقلید کن... فناوری شان را تقلید کن... چه اشکالی دارد؟ برو و نظام مند بودنشان را تقلید کن...

ولی مطمئن باش اگر بخواهی همزمان به همان آشغال پرت کردنت در خیابان ادامه دهی و از اصطلاحات انگلیسی استفاده کنی نه تنها هیچ *** چیزی نمی شوی و کلاست بالا نمی رود... بلکه زشت تر و کریه تر از آنچه بوده ای می شوی... می شوی یک کلاغ که می خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد! یعنی با این اشتباه نه تنها کبک نمی شوی! بلکه از کلاغ هم کمتر می شوی...

به هر حال... حرف در این زمینه زیاد است... یک سری به خودشان می گویند ما بدبختیم و آنها برترند... که به نگر من اینها دقیقا همان نمایندگان مجلس هستند که سلفی با موگرینی می گیرند... یک سری می گویند ما جامعه مان خراب است و برای همین از آن زده شده ایم... که پاسخ من این است که شما خیلی بی خود کرده اید! جامعه ی ما همین شما و مادر و پدر و فرزند شما است! جامعه ی ما همین نماینده ی مجلس است! شما خودت را درست کن بعدا بگو جامعه! شما به عنوان یک نفر که آشغال را به موقع نمی گذاری دم در و برخی اوقات که پلیس نیست از چراغ قرمز عبور می کنی و در خیابان بین مردم سیگار می کشی و برای گرفتن یک مزیت از رشوه دادن و گرفتن بدت هم نمی آید... حق نداری بگویی جامعه! اول خودت!... یک سری هم می گویند قانون نداریم... که پاسخ من این است که خیلی غلط کردی! خر وامانده معطل چش است...

حالا اینها را ول کن... برگردیم به ترجمه ی همان عزیز...
آخر عزیز من... تو که دوست داری انگلیسی صحبت کنی لا اقل درست صحبت کن... این جور که تو صحبت می کنی نه انگلیسی است و نه پارسی! فینگلیش است! که معلوم نیست زبان من درآوردی کجا است؟؟؟ اصلا فینگلیش هم نیست... غلط است!
آور بات چیست دیگر؟ اگر منظورت کلمه ی over_bought است چرا همین را نمی نویسی؟؟؟؟ بعد این را یعنی نمی توانی؟ واقعا نمی توانی پارسی اش را بنویسی؟ شما که مترجمی؟ مثلا؟ در همین اینترنت می زدی برایت می آمد که پارسی اش می شود 1- بیش خرید یا 2- بیش از حد خریدن یا 3- اشباع خرید...
حالا اصلا این ها را هم حتی کار نداریم.
بابا آن اُور است! نه آور. دیگر فوقش می نوشتی اَوْوِر

هر چه می نوشتی بهتر از این بود... می نوشتی بیش خرید می نوشتی over_bought اصلا به زبان من درآوردی فینگلیش می نوشتی اُور باوت ولی دست کم درست می نوشتی! هر چه می نوشتی بهتر از این بود... اکنون نه تنها به نگر من تو با کلاس تر و داناتر نشده ای بلکه به نگرم یک کلاغ هستی که داری ادای کبک را آن هم به اشتباه تقلید می کنی...

باقی جمله را هم نگاه کنید باز هم چند اشتباه وجود دارد... در همین چند کلمه!

اگر منظور از کراس واژه ی انگلیسی ِ Cross است، این خودش فعل است! نمی شود فعل انگلیسی را در کنار «می کند» پارسی بگذاری! این با هیچ منطقی (نه در پارسی و نه در انگلیسی) جور نیست! این جوری با کلاس تر نمی شوی! باور کن... (کراس انگلیسی اگر به معنی اسمی اش بیاید می شود صلیب و متقاطع و تقاطع...)

عزیزان من بگذارید یک چیزی را خیلی واضح خدمتتان عرض کنم. آن چیزی که شما می نویسید اندیکاتور در هیچ کجای دنیا وجود خارجی ندارد! نه در ایران، نه در انگلیس، حتی اگر زبان من درآوردی فینگلیش هم قانون داشت مطمئن باشید از نوشتن این واژه متعجب می شد!
اندیکاتور اشتباه است. این یک غلط (بسیار غلط) عوامانه و عامیانه است. یک غلط رایج است! Indicator یا نشانگر یا نماگر درست است. فوقش اگر خواستی به یک زبان من در آوردی هم بنویسی، بنویس ایندیکِیتِر! نه اندیکاتور! (این_دی_کِی_تِر)

چه می دانم... شاید من مشکل دارم... شاید به خاطر کمال گرا بودنم بی خود ناراحت می شوم... شما هم عزیزم همان که می نوشتی را بنویس... بنویس اندیکاتور در آور بات کراس می کند... این جوری با فرهنگ تر و با سواد تر هم می شوی... :(



#حقارت!
#سلفی_حقارت!
#فرهنگ

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

عرضه اولیه شد چهارشنبه در نماد اوان به تعداد حداکثر 450 سهم و به قیمت حداکثر 3470 ریال (دست کم هم 3400 ریال).
شما دو میلیون ریال بگذار کنار. ولی به احتمال قوی 1 میلون ریال بیشتر نمی رسد.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

تراژدی "سخاب"(1)

✅بعد از استنکاف بورس اوراق بهادار از عرضه بیشتر اوراق خزانه اسلامی( اخزا) بدلیل اثر مستقیمش بر بحران خشکسالی نقدینگی در بازار سهام و سایر ابزارهای مالی مورد معامله، سیاستگذاران محترم بجای تدبیر شرایط کلانی که منجر به این خشکسالی شده است، تصمیم گرفتند با تاسیس یک شبه بازار جداگانه ذیل بانک ملی همان اخزا را با نام جدید سخاب( اوراق خزانه اسلامی بانکی) معامله پذیر کنند.

✅اثر این تصمیم وقتی مشخص شد که با وجود نرخ موثر تنزیل بین 21 تا 29 درصدی اخزا در بازار بورس، به یکباره نرخ موثر سخاب به رقم حیرت انگیز 40 درصد رسید. نرخ تنزیلی که شاید فقط در جنگ های سی ساله آلمان همانند داشته باشد.

✅دلیل اولی که برای این تفاوت شدید نرخ تنزیل برای یک ابزار یکسان در دو بازار قابل بحث است، بسیار ضعیف بودن بازار ثانویه سخاب است. شکل این بازار به نحوی است که عملا توافق قیمتی به صورتی غیر شفاف و به سبک بنگاه معاملات املاک بین صاحب مضطرب و محتاج نقدینگی اوراق-پیمانکار دولت که در عوض طلب خود اوراق دریافت کرده- و چند بازیگر محدود انجام می شود. در واقع نقش سامانه سخاب بانک ملی حداکثر شبیه دفترخانه در خرید ملک است، اوراق را به نام میزند.کار به جایی رسیده که اخیرا کسانی به آگهی کردن اوراق خود در سایت "دیوار" رو آورده اند!!!

✅دلیل دوم که در ذات دلیل اول مستتر است آن که عدم شفافیت این ساختار امکان ایجاد نوعی انحصار چند جانبه در ساختار دلالی را فراهم آورده و کسانی که خارج از مسیر دلالان نشان دار محترم به دنبال مشتری هستند گاه به مشکلات غریبی بر می خورند.

✅سوال مهم ان که نرخ واقعی تنزیل در ایران چقدر است: 21 یا 40؟ کدام نرخ واقعی است؟


✅پیمانکاری که آنقدر خوش "بخت" بوده که سر لیست دریافت اوراق از دولت قرار گرفته و توانسته قبل از بسته شدن در نعمت اخزا ان را در بورس عرضه کند و تنها 21 درصد هزینه نقد کردن اوراق را تحمل کرده، جای دیگری بابت این "بخت" هزینه دیگری کرده است. یعنی یا روابط ویژه ای را به کار گرفته-که هزینه فرصت خودش را دارد- یا از بخشی از مطالبه خود گذشته تا سر صف قرار بگیرد. به بیان بهتر آن هزینه تنزیل 21 درصدی یک ضریب تعدیل به ازای هزینه های پنهان سر لیست قرار گرفتن هم نیاز دارد که اگر قابل محاسبه بود شاید حاصل کار خیلی کمتر از همین 40 درصد نمی شد. یعنی یک هزینه پنهان دسترسی به بازار ثانویه وجود دارد که پیشتر نقدا یا اعتبارا پرداخت شده است و ما هرگز ان را روی تابلوي معاملات نمی بینیم. پس هزینه تنزیل واقعی 40 درصد است.

✅در حد تئوری واضح است که برای از بین بردن اختلاف 21 و 40 باید دیوار بین این دو بازار برداشته شود، یعنی همه اوراق در بازار سرمایه قابل معامله باشند. واضح است که چنین تدبیری بحران خشکسالی بازار سرمایه را شدیدتر از وضع حاضر خواهد کرد پس باید امکان ورود و مداخله بانک مرکزی در خرید و فروش اخزا میسر شود که اکنون صریحا در قانون ممنوع است.

✅باز واضح تر است که اگر روزی سیاستگذار محترم بر اثر سمی ادبیات سالم سازی نقدینگی بر اقتصاد ایران چشم گشود و تصمیم گرفت به بانک مرکزی اجازه دخالت فعال از پایه پولی در بازار اوراق را بدهد، به طور خاص برای ایران روش هایی بهتر از اوراق قابل پیشنهاد است.

كانال اقتصاد سياسى

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

یعنی این مورد بالا دلیل خراب شدن بازار است؟ مگر حجمش چقدر است؟

اگر واقعا 40 درصد باشد خوب... مگر خر مخ کسی را گاز گرفته که بیاید بورس... اصلا برای چه کسی باید برود سر کار... دیگر مردم مگر خل هستند که بروند سر کار تولیدی؟؟؟
وقتی تورم 10 درصد است و اوراق بدون خطر 40 درصدی دیگر پول کجا باید برود بهتر از آنجا؟

منتها دو مسئله:
1- حجم این ها چقدر است؟
2- آیا بانک مرکزی یا نهاد نظارتی دیگر قرار نیست جلویش را بگیرد؟