پاسخ : کارگاه
برای اندیشه
========
نحوه ارائه پیشنهاد فروش
==============
سلام؛
چند روزی است که دارم روی فروش کار می کنم.
فروش مهم نیست.
اصلا مهم نیست.
شما اگر خرید خوب داشته باشید، (یعنی در کف اگر بخرید) هر جور خواستید بفروشید بفروشید... مهم نیست. بالاخره یک سودی خواهید کرد.
ولی مساله برای من این است که می خواهم ببینم برنامه ای که نوشته ام چقدر خوب است. و برای سنجش خوبی اش باید ببینم چقدر سود می دهد و برای سنجش سودش (وقتی برنامه پیشنهاد خرید ها را می دهد) باید یک برنامه ای هم بنویسم که بهترین زمان های فروش را ارائه کند.
و بهترین فروش در هر زمانی یک معنی می دهد و یک چیز کلی نیست.
هم برای هر پیشنهاد خرید باید یک جور پیشنهاد فروش ویژه ی آن داشت.
و هم برای هر زمانی.
مثلا این مورد زیر را ببینیم:

هر دو پیشنهاد خرید عالی است.
هر دو پیشنهاد فروش به وسیله ی کشیدن آستانه زیان (که مفصل در باره اش صحبت کردیم) ارائه شده.
ولی یکی از پیشنهادهای فروش عالی است و دیگری کار را خراب کرده! (اجر آن بنده خدا -پیشنهاد خرید- را هم زائل کرده...)
راهکاری که خودم اینجا پیشنهاد می دهم این است که:
بیاییم خودمان را بگذاریم در شرایط. ببینیم اگر آنجا بودیم چگونه رفتار می کردیم؟ چرا آنجا نباید می فروختیم.
(بعد همین افکار را باید دسته بندی و طبقه بندی و ماشینی کنیم و به ماشین بخورانیم.)
برای اندیشه
========
نحوه ارائه پیشنهاد فروش
==============
سلام؛
چند روزی است که دارم روی فروش کار می کنم.
فروش مهم نیست.
اصلا مهم نیست.
شما اگر خرید خوب داشته باشید، (یعنی در کف اگر بخرید) هر جور خواستید بفروشید بفروشید... مهم نیست. بالاخره یک سودی خواهید کرد.
ولی مساله برای من این است که می خواهم ببینم برنامه ای که نوشته ام چقدر خوب است. و برای سنجش خوبی اش باید ببینم چقدر سود می دهد و برای سنجش سودش (وقتی برنامه پیشنهاد خرید ها را می دهد) باید یک برنامه ای هم بنویسم که بهترین زمان های فروش را ارائه کند.
و بهترین فروش در هر زمانی یک معنی می دهد و یک چیز کلی نیست.
هم برای هر پیشنهاد خرید باید یک جور پیشنهاد فروش ویژه ی آن داشت.
و هم برای هر زمانی.
مثلا این مورد زیر را ببینیم:

هر دو پیشنهاد خرید عالی است.
هر دو پیشنهاد فروش به وسیله ی کشیدن آستانه زیان (که مفصل در باره اش صحبت کردیم) ارائه شده.
ولی یکی از پیشنهادهای فروش عالی است و دیگری کار را خراب کرده! (اجر آن بنده خدا -پیشنهاد خرید- را هم زائل کرده...)
راهکاری که خودم اینجا پیشنهاد می دهم این است که:
بیاییم خودمان را بگذاریم در شرایط. ببینیم اگر آنجا بودیم چگونه رفتار می کردیم؟ چرا آنجا نباید می فروختیم.
(بعد همین افکار را باید دسته بندی و طبقه بندی و ماشینی کنیم و به ماشین بخورانیم.)
نظر