فلسفه سیاسی

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

فلسفه ادم های حسود و عقده ایی چیست؟

داری در یک تاپیک عمومی با یک کاربر دیگه صحبت می کنید

مثلا در مورد جنگ منطقه ایی

یک دفعه یک نفر ........ یک قسمتب از متن شما را نقل و قول می کند

و زیر ان می نویسد

این همان شخصی که ادعا با سوادی دارد و ......

حالا سوال اینکه چه عاملی باعث عقده ایی شدن افراد می شود

دوستمون گنجشک یک باری گفت ما ایرانی ها کلا عقده ایی هستیم

که البته طبیعی است چون سطح کلی زندگی در ایران خوب نیست

اما چرا در بعضی ها به این شدت حسادت و عقده وجود دارد

چه کار باید کنیم تا ادم های عقده ایی کمی داشته باشیم

ایا به نظریه غرایز زیگموند فروید مراجعه کنیم؟

یا به نظریه اقتصادی کارل مارکس؟

یا شاید به نظریه محیطی ژان بدن فرانسوی باید نگاهی انداخت

یا نظزیه محدودیت گرایی کوروش غرفانی

شاید هم به حسادن بورژوایی روزا لوکزامبورگ

یا عدم پلورالیسم رابرت دال

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود ناصرخان

تعریف خوده عقده چیه؟ نیاز به دیده شدن (یعنی فرد کاری را انجام بده یا نده که باعث جلب توجه دیگران بشه ، و معمولا هم این رفتار هیچ سودی بجز عقدهگشایی برای فرد نداره)

یعنی فرد این عمل را انجام میده صرفا فقط برای عقده گشایی و نشون دادن خودش

----
میگن چیز بدی هم هست ، و زندگی خود فرد عقده ای از همه بیشتر در معرض خطر وجود داره ، یعنی 99.99% ضرر به زندگی خود فرد میرسه

با این تفسیر فرد عقده ای هیچ ضرری نداره و براحتی قابل چشم پوشی هست

------

البته عقده های خطرناک هم وجود داره که ضررش به دیگران هم میرسه

مثلا بچه یهودیا تو مدرسه اذیتت کنند و فردا روز هیتلر بشی ، جوری عقدهگشایی کنی که دنیایی بسوزه ( شرایط محیطی این عقده رو ایجاد کرده لذا ضررش هم به محیط میرسه)

========


اما در مورد مسئله شخصی که نوشتید

این همان شخصی که ادعا با سوادی دارد و ......

خوب برای شخص یک حالت تناقض پیش آمده ، از شما انتظار همچین صحبتی یا طرز فکری را نداشته و نقد کرده

و این موضوع و نقد یا برای شما مهم است ، یا نیست

اگر مهم است ، باید به نقدشان پاسخ می دادید که و تناقضی که در ذهنشان (و شاید ذهن سایرین ) هست را برطرف کنید

======

دیگه شما خودتان استاد هستید ، وسط بحث سیاسی و جنگ که حلوا خیرات نمی کنند ، معمولا نقد هست و کوبیدن نظرات همدیگه (قشنگیش هم همینه)

بعضا حتی از رفتار ناجوانمردانه هم برای حذف و ترور شخصیت استفاده می کنند که ...(بازم زیبایی های خودشو داره)

یا عدم پلورالیسم رابرت دال

این را بیشتر توضیح دهید ، چی میگه (بنظرتان در تاپیک درهم برهم همچین چیزی هست؟ )


پ.ن
هرکالایی جای بخصوصی برای فروش داره ، وضع مالی مشتری یا نیازش به کالای لوکس کلی اختلاف در نوع جنس ایجاد میکنه
هرچنسی را هرجایی به هرکسی نمیشه فروخت

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

من یک مطلب مینویسم و از کاربران میخوام نظرشون رو بگن
بعد از جواب کاربران متوجه میشوم خوب منظورمو نرسوندم
یا چون میخواستم خلاصه نویسی کنم ، حق مطلب ادا نشده
بعد مجبور میشم تبصره بزنم و شفاف سازی کنم

خلاصه نویسی یک هنره که من ندارم

امیدوارم این حمل بر عقده و نیاز به دیده شدن نشود !

یک آدی مجازی ناشناس ، یک فرصت هست
که آدم سوالاتشو بپرسه
با دیدگاه های دیگران آشنا بشه.
در کل میشه افکارمون رو مورد نقد دیگران قرار بدیم
بدون اینکه شخصیت حقیقی مان شناخته بشه
و البته مفت و مجانی !
در فضای حقیقی هزینه داره

این وسط ممکنه دوتا آدم نادون میان پارازیت میندازند ،
اصلاً مهم نیست
من بی توجه عبور میکنم ، تا اون اصله کاری پیدا بشه جواب بده

امیدوارم این مطالب طولانی بنده ، حمل بر عقده و نیاز به دیده شدن ، نشده باشه /.:biggrinsmiley.:/

.

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

سلام بر جناب احسانی و گنجشک خان

ممنون بابت بیان های زیبا تان@};-

حقیقت را بخواهید این دو روز گفتم انرژی ام را در جهت کارهای عملی استفاده کنم

بنابراین رفتم بروجرد و 3 هکتار زمین دیم ( بدون اب ) برای کشت گندم خریدم

البته سند ان قول نامه ایی است

هکتاری 200 تومن

و به خود اقای کشاورز که یک مرد چوانی بوده دادم اجاره سالیانه

هکتاری 8 تومن

یعنی پی بر ایی ان میشه 25

توی انبار این کشاورز جوان هم کلی کود شیمایی مربوط به پتروشیمی پردیس و مسجد سلیمان را داشت

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

اما دوستان

پرسیدید عقده چیست ؟

خیلی جواب داره اما به صورت ساده عقده خشم ناشی از سرکوب نیازها و خواسته های افراد است

یعنی از یک طرف شخص سرکوب نیاز شده و از طرف دیگر فرد خشمگین است

خطرناک ترین عقده ها را معمولا در قاتل های سریالی می بینیم

که از یک طرف سرکوب نیاز شده اند

( از این نظر با معتادها تا حد زیادی مشابه هستند که انها هم سرکوب نیاز شده اند)

اما بر خلاف معتادها که ارام هستند یا خشم شون را با مواد خاموش می کنند

( یعنی به خودشون اسیب می زنند )

قاتلین سریالی این سرکوب نیازها را با خشم ترکیب می کنند

دست به زشت ترین جنایت ها علیه دیگران می زنند

بعد نکته ایی را بیان کردید که شخص مورد نظر انتقادی کرده و من باید جواب می دادم

اما نگاه من این است:

هیچ پرسشی برای وی به وجود نیامده بود!!!!

غرض ورزی مطلق بوده است

متن که قبل ان نوشته بودم بسیار شفاف بوده

و فقط بایستی متن را کامل می خواند

خلاصه این این بوده که استراتژِی اسرائیل ستیزی اشتباه است اما من داشتیم تاکتیکی برای گالیور توضیح می دادم که با همون استراتژی شما هم تاکتیک تون را نتوانستید اجرا کنید

این که یک جمله از یک متن بلند را جدا کنید دیگه خودمون که فلسفه سیاسی خوندیم و با این کلک ها که اشنایی کامل داریم

از طرف ئیگه هوش انتزاعی که عالی ترین نوع هوش است شخص خاطی نداشته

یعنی اینکه خود را جای شخص مقابل قرار دهیم و از دنیای خود وی با او گفتگو کنیم

( کاری که من داشتم با اقای گالیور می کردم یعنی از دنیای خود وی به قضیه نگاه کنم )

از همه مهمتر هیچ شخص حق و اجازه بی ادبی و فحاشی و گستاخی را ندارد

اما در مورد پلورالیسم رابرت دال

پلورالیسم به معنی تکثر گرایی است

در مقابل واحد گرایی یا تمامیت گرایی

اصلا گیریم حرفهای من دقیقا بسیجی باشه

مگه باید حذفش کنی؟

مگه باید به ان حمله کنی

این نشان می دهد که اصلا هم تکثر گرایی جایی بین انها ندارد

از طرف دیگر عدم تکثر گرایی با حسادت مرتبط است

حسادت معمولا زمانی اتفاق می افتد که متفاوت بودن افراد را بر نمی تابیم

مثلا فلانی پولدارتر است یا خوش تیپ تر است و شخص چون متفاوت بودن را غیر مستقیم جرم یا گناه قلمداد می کند احتمال حسادت یا پرخاشگری افزایش پیدا می کند

دز یک جامع پلورالیسم علاوه بر دموکراسی بیشتر

اتفاقا حسادت هم کمتر است

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

آ
صرفاً اینه که دوستان و مخصوصاً این دو بزرگوار کاربرارن این تاپیک
نظریات منو نقد کنند و اشکالاتم رو بهم بگن...

اقای احسانی مطالب که بیان کردید خیلی ارزنده بوده

اما برای نقد انها

حقیقتا چون مطالب فراوان بوده باید یک وقت بیشتر بگیریم

تا انها را تحلیل کنیم@};-

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

ای بابااااا ....
مگه نگفتی قضیه تموم شده ؟!
پس چرا دوباره از برجام خارج شدی ؟!

: The poet says

Please Keep Calm and Send a SALAVAT

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

دلایل فلسفی اینکه امریکا این همه قاتل سریالی دارد چیست؟

3000 نفر قاتل سریالی خیلی زیاد است

از تدی باندی کاریزماتیک بگیر

تا جاون وین گیسی دلقک

از جفری دامر شیمی دان بگیر

تا دکتر اچ اچ اچ پزشک اهل شیگاگو

از کمپلر قد دراز تیز هوش بگیر تا

قاتل سریالی جزیره نیویورک

از زوج قاتل سریالی شارلین بگیر و همسرش

تا پسر خاله های لس انجلسی قاتل زنان روسپی

از قتل سریالی رودخانه سبز ریدوی گری که انگیزه مذهبی داشت در ایالت واشنگتن


تا مرد اب نباتی کورل دین که بچه ها را فریب می داد


از هانسن قاتل سریالی الاسکا معروف به قاتل نانوا بگیر


تا رندی معروف به قاتلی سریالی کارت بازی

امریکا خیلی قاتل سریالی داره واقعا خیلی

چین فقط 70 تا قاتل داره

البته بخشی از ان به خاطر عدم گزارش چینی ها است اما نه همه ان

[MOSTAFAVI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

در بخشی از پروتکل پانزدهم؛ پروتکلهای دانشوران صهیون میخوانیم:
«در خلال مدتی که از حالا تا زمان برپایی حکومت خود سپری میکنیم سعی خواهیم کرد محافل فراماسونری را در سراسر جهان ایجاد و تکثیر کنیم تا تمام کسانی که ممکن است در آینده جزء افراد خیر و سرشناس شوند و یا همین حالا اینطور هستند جذب آنها شوند. این محافل مراکز اصلی جاسوسی ما و بهترین کانونهای تبلیغاتی خواهد بود. این محافل را زیر نظر یک اداره مرکزی که فقط برای ما شناخته شده است و دیگران کمترین اطلاعی از آن ندارند در خواهیم آورد. این اداره مرکزی از دانشوران و دانشمندان ما تشکیل خواهد شد و نمایندگانی خواهد داشت که به نام آن حرف بزنند.
این نمایندگان به منزله پوششی برای اداره مرکزی فراماسونری هستند که فرامین، نشان و کلمه رمز را صادر میکند. در این محافل ما گره حلقه طنابی را که به گردن همه عناصر انقلابی و لیبرالیست افتاده محکم خواهیم کرد این عناصر از طبقات مختلف جامعه خواهند بود.
بدین ترتیب از مخفیترین توطئههای سیاسی که با حرکت دستهای خود ما از پشت پرده به حرکت در میآیند آگاه خواهیم شد. کلیه اعضای پلیس بینالمللی و پلیس محلی هر کشوری به عضویت این محافل در خواهند آمد زیرا هیچ چیز جای خدمت این عده را نمیگیرد چرا که نه تنها میتوانند در برابر شورشیان و متمردین از تدابیر خاص خود استفاده کنند بلکه همچنین میتوانند در صورت بروز ناآرامی و شورش و امثال اینها با توجیهات و تفسیرات و پنداربافیهای خود پوششی برای فعالیتهای ما باشند». (۱)
...

و در پروتکل چهاردهم آمده است:
«فراماسونری گوییم (۲) ناخودآگاه به ما خدمت میکند. به این ترتیب که پوششی برای ماست و ما خودمان، اهداف و برنامههایمان را پشت سر آن پنهان میکنیم. اما برنامهای که ما برای عمل و اجرا آماده کردهایم و مکانی که این برنامه در آنجا پیاده خواهد شد به صورت یک راز عمیق و سر به مهر باقی خواهد ماند و احدی از آن مطلع نخواهد شد.» (۳)

۱. پروتکلهای دانشوران صهیون ص ۳۲۷.
۲. لفظ عام برای بیگانه، به معنی پست، منظور غیریهودیان است.
۳. پروتکلهای دانشوران صهیون ص ۲۷۲.

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

تا اینجا رسیدیم که در عشق ،
« انحصار » مهمتر از خود نیازه

در خصوص عشق بین زن و مرد
باید دوباره برگردیم به جهان باستان
در آن دوران، هیچ یک از امکانات فعلی وجود نداشت
تولد و پرورش بچه ، منحصر بود به دامان مادر ولاغیر
همچنین ، تهیه امنیت و معیشت تیز منحصر به قوای بدنی پدر

زنانِ زیبا ، مهربان تر به نظر میرسند
مردانی که به زنان زیبا تمایل داشتند
مادران مهربانتری را برای فرزندان آتی خود انتخاب کرده اند
و اهمیت مهر مادری، در بقای فرزند را در پست قبلی گفتم
مردان خوشتیپ ، با عضلات بزرگ ، قویتر به نظر میرسند
زنانی که به مردان خوشتیپ تمایل داشتند،
پدران تواناتری را برای فرزندان آتی خود انتخاب کرده اند
اهمیت تهیه امنیت و معیشت را هم در بقای نسل گفتم.
این انتخاب ، شاید غریزی و آگاهانه نبوده باشد
ولی بیشک ضمیر ناخودآگاه شخص اونو درک میکرد.

البته طبق نظریه تکامل باید گفت
مطمئناً گزینه های دیگری هم وجود داشته
ولی در طی میلیونها سال ، فقط این دو گزینه بالا بقا پیدا میکنند
چون آگاهانه یا ناآگاهانه راه درست را انتخاب کردند
مادر طبیعت ، به کسی که در جهت هدفش
یعنی « بقا » گام بردارد پاداش میدهد.

فرزندان مادران نامهربان و پدران ضعیف منقرض شدند
البته این انقراض هم به مرور زمان طولانی اتفاق میافتاد
یعنی تعداد فرزند باقیمانده در هر نسل ، کمتر از قبلی میشد.
فرضاً از 10 تا بچه ، 4 تا از بی مهری مادر ، در دوران نوزادی میمردند
2 تا رو گرگ میخورد ، 2 تا از گرسنگی میمردند
و مادر در زایمان یازدهم سر زا میرفت و تمام.
و فقط 2 تا به سن تولید مثل میرسیدند
در حالی که فرزندان والدین قوی، همگی به سن تولید مثل میرسیدند
در نتیجه در گذر زمان ، نسبت فرزندان اینها به اونها کمتر و کمتر میشد

زنان زیبا ، نیاز به آرامش مردان را برطرف میکنند
و باعث عشق مرد به آن زن شده
که این باعث چتر حمایتی مردِ قوی بر سر زن میشد
و زن میتونست به سلامت ، دوران فرزندآوری را طی کند
مردان قوی در شکار و تهیه غذا و در جنگ و دفاع و...
به راحتی و وفور ، نیازهای زن را برآورده میکردند
لذا این هم باعث وابستگی زن به مرد و سپس عشق به آن میشد

نکته در اینجاست که
زن این کار را فقط برای مردی انجام میداد که
پدر بچه هاش بود و نیازهای خودش و بچه هاش رو تامین میکرد
مرد نیز این خدمت را فقط به زنی میکرد که
مادر بچه هاش بود و از بچه هاش مراقبت میکرد
در این صورت ، ناخواسته انحصار به وجود میآمد
رفع نیاز (معطی) اگر انحصاری شود ، سبب عشق میشود.

سلام بر دوست گرامی

من با متن بالا کاملا موافق هستم

اما چون درخواست نقد مطالب ارسالی را خواستید

حالا من نقد خودم نه

بلکه نقد فمنیستها و همچنین سوسیالیستها را مطرح می کنم

انها با متن بالا موافق نیستند ( خود من هستم )

استدلال می کنند در عمق متن بالا مرد سالاری نهفته است

یعنی وظیفه زن مادری و همسری و مرد حضور در جامعه و کسب عناصر قدرت و ثروت برای خود بوده است

فمنیست هایی چون سیمون دوبوار و روزا لوکزامبورگ و حتی شاعرانی مثل ان سکستون می گفتند که

همه داستانهای اقایون هستند برای دور کردن زنان از ثروت و حتی کاهش عزت نفس زنان

استدلال سوسیالیستها این است که در مرحله شکار

از اولین مراحل تمدن

هر دو جنس با هم به شکار می رفتند و در کسب ثروت هر دو با به یک شکل نقش داشتند

در مرحله بعد یعنی کشاورزی از سلسله مراحل دیگر تمدن

باز زنان نقش برابری در کاشت و برداشت و همچنین دامداری داشتند

اما وقتی به مرحله دیگر مدنیت مانند صنعت رسیدیم

و در این مقطع پول به عنوان مزد از کارفرما به اقایون پرداخت می شد

در این جا است که زنان عقب نشینی کردند و به جنس دوم تنزل پیدا کردند

چرا افراد پاداش خود را با مزد دریافت می کردند و مزد کمی به زنان داده می شد

فمنیستها همچنین استدلال می کنند

که در مراحل اولیه تمدن چند شوهری بوده و نه چند زنی

در نتیچه زنان حتی قدرتمندتر از مرد ها بودند

چرا مادر بچه ها مشخص بود ولی پدر نه

به صورت کلی مکاتب چپ

به اصول طبیعی پایبند نیستند و فقط به عقل اهمیت میدهند

یعنی نقش عشق برای زنان و نقش ثروت برای اقایون را به کلی رد می کنند

و می گویند این هندوانه گذاشتن مردان زیر بغل ما زنان است

مراحل طبیعی همون همان مراحل که شما بیان فرمودید

مکاتب راست بر همون عقیده شما استوار هستند

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود جناب اوراسیا
ممنون از نقد و پاسخ شما
بسیار جالب بود و مفید .
حقیقتاً شما اطلاعات و مطالعات وسیعی دارید ، ممنون @};-

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

در خصوص تمدن
فکر میکنم که در جهان باستان
تامین امنیت و تهیه معیشت
به شدت تابع تعداد تفرات و نیروی انسانی یوده
مطمئناً مردها قوای جسمانی بیشتری نسبت به زنان داشتتد
حتی در ویژگیهای روحی و روانی مثل شجاعت و... برتر بوده اند

اما...

از آنجا که « نگرش ، همه چیز است ! »
میتونیم از یک زاویه دیگه به قضیه نگاه کنیم :
آنچه باعث افزایش قدر و شان و قیمت زن میشده
این توانایی منحصر به فرد زن در برابر مرد بود که
زن توانایی بارداری و تولد فرزند را داشه
و از آنجا که ؛
تامین امنیت و تهیه معیشت
به شدت تابع تعداد تفرات و نیروی انسانی یوده است
یک تقسیم کار مبتنی بر عقلانیت صورت گرفته است :
اینکه زن فقط بچه بیاره و شیر بده و بزرگ کنه
بقیه کارها از جمله تامین امنیت و معیشت باشه برا مرد.

شاید زن هم بتونه امنیت و معیشت خودشو تامین کنه
ولی مرد نمیتونه کمبود نیروی انسانی رو با بارداری جبران کنه !

از نگاه تمدنی ؛
اگه به زن بگویند که خودت برو امنیت و معیشت خودتو تامین کن
مثل این میمونه که پروفسور سمیعی پزشک معروف ، بیاد ایران
رئیس بیمارستان بهش بگه تو برو واحد تزریقات ، آمپول بزن !
خب آمپول رو که من هم بلدم بزنم ،
ولی پروفسور سمیعی توانایی ای داره که من ندارم ، تخصص خودشه
بنابراین عقلانیت رئیس بیمارستان ، حکم میکنه که بگه
شما فقط و فقط اون کار تخصصی خودتو انجام بده
بقیه کارها باشه با من و سایرین
حتی توی اتاق عمل هم ، کارهای جزئی مثل بخیه زدن هم باشه با دیگران
علاوه بر اون ، خونه و ماشین و امکانات و... هم در اختیارش قرار میدند
که فکرش کاملاً آزاد باشه و تمرکزشو بذاره روی کاری که درش تخصص داره

فرهنگ و تمدن بشری حاصل قرنها آزمون و خطا بشریت در سراسر جهان است
آنچه باعث بقای بشر شده ، عقلانیت بزرگان جامعه بوده
اونهایی که عقلانیت نداشتند ، منقرض شدند

وقتی بقای بشر ، مستلزم امنیت و معیشت است
در روزگاری که امنیت و معیشت ، تابع نیروی انسانی بیشتر است
عقل حکم میکنه که برای حفظ بقای بشر
باید نیروی انسانی افزایش پیدا کنه
و این قابلیت انحصاراً در وجود زن هست نه مرد
پس تقسیم کار اینطوری صورت میگیره که

« زن باید بچه بزاید ، مرد باید نون در بیاره »

چه در جنگ ، چه دفاع و چه حمله و غارت از دیگران
چه در شکار و چه در کشاورزی و ساخت خانه و...
در همه موارد ، تعداد نیروی انسانی حرف اول را میزد
و این زن بود که میتونست با زائیدن و شیر دادن بچه
بقای نسل بشر رو تضمین کنه

بنابر این ، این جمله زیر :
« زن باید بزاید ، مرد باید نون در بیاره »
نه تنها تحقیر زن نیست ،
بلکه نشون دهنده توانایی و ویژگی انحصاری زن است
ابنکه به زن بگی تو فقط همین یک کار را بکن
بقیه کارها ، همگی باشه با من ،
نشون دهنده اینه که مرد پذیرفته که بقاش در دست زنه
پذیرفته که به زن ، نیاز داره ، خیلی هم نیاز داره
و برعکس عقیده فمینیست ها ،
اتفاقاً نشون دهنده جایگاه بالای زن در تاریخ تمدن بشری است.

شاعر قدیما میفرمود :
زنان را همین بس بُوَد یک هنر
نشینند و زایند شیران نر !


.

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

این مطلب بالا تا چند هزار سال ادامه پیدا میکنه
تا انقلاب صنعتی قرن گذشته
وقتی صنعت و ماشین آلات وارد زندگی بشر شد
دیگه تامین امنیت و معیشت ، تابع شدید نیروی انسانی نیست
صنعت نیاز به نیروی متخصص کاری داره
حالا دیگه زنها ، کالایی داشتند که دیگه مثل قدیم ، خریدار نداره
طبق اصل اقتصادی ، تقاضا کم بشه ، قیمت افت میکنه
از طرفی نیاز صنعت ایجاب میکرد که
زن هم دانشگاه برود ، مهندس و... بشود
و بیاید توی کارخانه کار کند
حالا باید به زن بگی تو دیگه مثل قدیم برای جامعه ارزشمند نیستی
دوران مفت خوری تموم شده و باید پا به پای مرد کار کنی
خب این حرفها یه کمی چیزه... میدونی ؟

طبق چیزی که در پستهای قبلی « فریبِ مقدس » نامیده شد
اینجا وظیفه زعیم قوم است که یک کلک و دروغ و فریب جدید مطرح کنه
تا این جامعه رو مجبور کنه در مسیری که میخواد حرکت کنه
در اینجا فمینیست میاد وسط
میگه کی گفته زن باید بچه بزاد ؟!
این دونِ شان زن است ، این تحقیر زن است
بلکه زن امروز ، دیگه اون خاله خان باجی قدیم نیست
که بشینه تو پستویی خونه بچه شیر بده !
زن امروز ، باید بره دانشگاه ، مهندس بشه
بره توی کارخونه و... پا به پای مرد کار کنه
تا نشون بده چیزی از مرد کم نداره
حالا دیگه زن نه تنها از این افت قیمت ناراضی نیست
بلکه با کمال میل اونو میپذیرد و انجام میده
یعنی در مسیری که زعیم قوم طراحی کرده قرار میگیره

من به این فرایند میگم : فریب مقدس

اما انوز تم نیروی انسانی کنی مورد نیاز است
پس میگه « پسر یا دختر ، 2 بچه کافیست»

و در ادامه...

وقتی تکنولوژی های نوین رباتیک و انفورماتیک و اخیراً هوش مصنوعی اومد
دیگه نه تنها نیاز به نیروی انسانی نیست
بلکه همین که هست هم زیادی هست
یعنی جامعه نه تنها نیاز به زاد و ولد داره
بلکه همین جمعیت فعلی هم باید کم بشه
در اینجا حکم زعیم قوم برای هدایت جامعه اینه
که حتی همون شعار 2 بچه کافیست " رو هم کنار میذاره
و میره به سمت تجویز انواع
ازدواجهای سفید و همجنسگرایی و مجرد دائمی و...
و هر چیزی که مانع فرزندآوری بشه

در اینجا اگه بگیم آقا و خانم عزیز
شما خودت هم زیادی هستی
جامعه نون خور اضافه نیاز نداره...
خب این باعث میشه بعش بر بخوره... میدونی ؟

لذا فریب مقدس در اینجا به کار میافته
و طوری مطرح میکنه که افراد نه تنها ناراضی نیستند
بلکه با کمال میل میروند سمت اون کاری که
زعیم قوم براشون نسخه پیچیده

جامعه بشری همیشه کودک بوده
و همیشه نیاز به فریب مقدس داشته ، دارد و خواهد داشت

.

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

منظور از پست زیر
نقد استدلال فمنیست ها بود

این هندوانه زیر بغل گذاشتن جامعه
در مقیاس جهانی و در فلسفه سیاسی
همون چیزیه که من بهش میگم فریب مقدس

فمنیستها نه تنها حامی حقوق و جایگاه زنان نیستند
بلکه وظیفه دارند زیر بغل زنان هندونه بذارند
تا اونها رو قانع کنند نقش قبلی خود در فرزندآوری را کنار بگذارند
و در مسیر جدیدی که زعیم قوم براشون در نظر گرفته ، گام بردارند

زنی که عمرشو صرف تحصیل میکنه
زنی که 30 سال تو کارخونه صنعتی کار میکنه
زنی که روابط آزاد خارج از ازدواج داره
و...
فکر میکنه که یک سر و گردن از بقیه زنان جامعه بالاتره !

در کل پیروان هر مکتبی فکر میکنند نسبت به سایرین
از عقلانیت و آزادی بیشتری برخوردارند !

و این دقیقا یعنی فریب جامعه در مقیاس جهانی
و اگر به صلاح جامعه باشد ، اسمش میشه " فریب مقدس"

و اما اونهایی که این مکاتب رو طراحی میکنند
پیامبران دنیای قدیم و فیلسوفان دنیای امروزی
باید از نظر عقلانیت چند سر و گردن از مردم زمانه خود بالاتر باشند


پینوشت :
زعیم = کفیل
دقیقاً شبیه قیّمِ بچه صغیر که صلاح خودشو نمیدونه
پس همواره ، جامعه جهانی ، بچه صغیر است
و زعیم قوم ، کفیل و قیّم آن

.

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود جناب اوراسیا
ممنون از نقد و پاسخ شما
بسیار جالب بود و مفید .
حقیقتاً شما اطلاعات و مطالعات وسیعی دارید ، ممنون @};-

کمال لطف شما است

اما برای سنجش میزان دانش افراد

( البته اگر لازم باشد )

چند نکته را خود من برای تشخیص دانش دیگران دارم

1 - تمرکز : یعنی شخص به حدی گستره دانش دارد که در همون زمینه مورد بحث می تواند نظر دهد

2- تخصص : از هر علمی اصول همون علم را مد نظر می گیرد مثلا بر اساس ارزش های علم اقتصاد در مورد علم سیاست نظر نمی دهد مثلا اگر در مورد سیاست بحث می شود شخص باید تفاوت استراتژی و تاکتیک را بداند و گرنه شخص اصلا توانایی درک مطلب را نخواهد داشت دقیقا مثل شخص هتاک که چون فرق ان دو را نمی داننست ان مشکلات را به وجود اورد )

3- مطالعات چند رشته ایی : شخص در چند رشته همزمان مطالعه دارد و اتفاقا کتاب های تخصص همون رشته ها را مورد پژوهش قرار می دهد
در واقع همه چیز دان های سابق هستند که علامه یا ملا هم به انها می گفتند

اما امروز چون خیلی گسترده شده است دیگر همه چیزدان به معنی سابق اصلا امکان وجود ندارد اما در یک حالت کوچکتر شخص چند رشته ایی دان است یعنی به جای یک رشته در 5 رشته دانش تخصصی دارد

4- تکرار نکردن : کسانیکه دانش کمی دارند یک سری معلومات را مرتب تکرار می کنند و متوجه نیستند که تکرار انها نیازی نیست

5- واژه های گنده ولی نابجا : استفاده یک سری واژه های تخصصی اما نابجا حتی شاید نیازی به گفتن انها نباشد

6- فاصله گیری از عوام : این قبلا توضیح دادم

7- تفکر انتزاعی : ذلیل سخت تر بودن فلسفه و ریاضیات بر سایر علوم

8- کوپی صحبتهای متخصصان ماهوره ایی : دلیل ان واضح است