دو کلام حرف حساب

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mohammadhossein
    عضو فعال
    • Feb 2016
    • 818

    #436
    پاسخ : دو کلام حرف حساب

    نشانه جهالت
    اگر بخواهیم آدم عاقل و عالم را از جاهل بازشناسیم، می بایست به کارهای او توجه کرد،‌ زیرا عقل و جهل در رفتار آدمی خود را نشان می دهد. در این جا به برخی از این نشانه های جاهل اشاره می شود.


    ۱٫ نافرمانی خدا: انسان عاقل کسی است که جز اطاعت خدا نکند اما جاهل جز نافرمانی نبرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:إِنَّ الجاهِلَ مَن عَصَى اللّه وَإِن کانَ جَمیلَ المَنظَرِ عَظیمَ الخَطَرِ؛ نادان کسى است که نافرمانى خدا کند، اگر چه زیبا چهره و داراى موقعیتى بزرگ باشد.(اعلام الدین فی صفات المؤنین،ج۱،ص۵۶)



    ۲٫ شوخی زیاد: از دیگر نشانه های جهالت شوخی زیاد است؛ چرا که از چشم مردمان می افتد و مردم چنین فردی را جاهل می شمارند و با او را رفتاری که در شان عاقل است نخواهند داشت. از این روست که امیرمومنان (ع) به مردمان هشدار می دهد که از شوخی زیاد اجتناب کنند تا متهم به جهالت نشوند و عزت و کرامت ایشان از میان نرود. آن حضرت على علیه السلام می فرماید:مَن کَثُرَ مِزاحُهُ استُجهِلَ؛ هر کس زیاد شوخى کند، نادان شمرده مى شود.(شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم، ج۵، ص۱۸۳، ح۷۸۸۳)



    ۳٫ تکبر : از دیگر نشانه های جاهل تکبر است؛ زیرا عاقل و عالم مانند درخت پرباری است که هر چه بیش تر محصول و میوه می دهد سر به زیر تر و افتاده تر است. جاهل فردی به دور از تواضع و فروتنی و اهل تکبر و خودبزرگ بینی است و همین رفتارش خود گواه و شاهدی روشن بر جهالت اوست. امام کاظم علیهالسلام در باره این نشانه جاهل می فرماید:إِنَّ الزَّرعَ یَنبُتُ فِى السَّهلِ وَلایَنبُتُ فِى الصَّفا فَکَذلِکَ الحِکمَهُ تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَواضِعِ وَلا تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَکَبِّرِ الجَبّارِ، لأِنَّ اللّه جَعَلَ التَّواضُعَ آلَهَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّکَبُّرَ مِن آلَهِ الجَهلِ؛ زراعت در زمین هموار مى روید، نه بر سنگ سخت و چنین است که حکمت، در دل هاى متواضع جاى مى گیرد نه در دل هاى متکبر. خداوند متعال، تواضع را وسیله عقل و تکبر را وسیله جهل قرار داده است.(تحف العقول، ص ۳۹۶)



    ۴٫ افراط و تفریطک جاهل انسان معتدلی نیست و از همین رو در همه کارهای یا به افراط می رود یا تفریط می ورزد. این یکی دیگر از نشانه های جاهل است که امام على علیه السلام به آن اشاره داشته و می فرماید:لا تَرَی الجاهِلَ اِلّا مُفرِطاً اَو مُفَرِّطاً؛همیشه جاهل یا افراط گر و تجاوزکار و یا کندرو و تفریط کننده است.(النهایه، ج۳، ص ۴۳۵)



    ۵٫ بهره نبردن از علم: از دیگر نشانه های جاهل این است که از علم و عقل خویش بهره نمی برد. بنابراین نمی توان گفت که هر کسی علم و عقل دارد، جاهل نیست؛ چرا که کسی که از عقل و علم خویش بهره نبرد، مصداق حقیقی جاهل است. از این روست که امام على علیه السلام می فرماید:رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛ چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودی نمی دهد.(ارشاد، ص۱۴۴)



    ۶٫ ناشکیبایی : از دیگر نشانه های جهالت می بایست به فقدان صبر و حلم و بردباری و شکیبایی در شخص اشاره کرد. پس ممکن است که شخص به ظاهر عاقل و عالم باشد، ولی برخوردار از حلم نباشد؛ زیرا حلم از آثار عقل و علم است و کسی که حلم نورزد از عقل و علم بهره ای نبرده است. از این روست که پیامبر صلىاللهعلیهوآله می فرماید:ثَلاثٌ مَن لَم تَکُن فیهِ فَلَیسَ مِنّى وَ لا مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. قیلَ: یا رَسولَ اللّهِ، وَ ما هُنَّ؟ قالَ: حِلمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ وَ حُسنُ خُلقٍ یَعیشُ بِهِ فِى النّاسِ وَ وَرَعٌ یَحجُزُهُ عَن مَعاصِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛سه چیز است که هر کس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى رسول خدا! آنها کدامند؟ فرمودند: بردبارى که به وسیله آن جهالت نادان را دفع کند، اخلاق خوش که با آن در میان مردم زندگى کند و پارسایى که او را از نافرمانى خدا باز دارد.(خصال، ص ۱۴۵، ح ۱۷۲)



    ۷٫ شتاب و عجله بی موقع و سستی نابهنگام: انسان عاقل و عالم کسی است که وقت شناس باشد و هر کاری در زمان خویش انجام دهد. فرصت ها را غنیمت شمارد و بداند که چون ابرها به سرعت می آیند و می روند. پس نه پیش از وقت عمل می کند و نه هنگام فرصتی آن را به تاخیر می اندازد. امیرمومنان امام علی علیه السلام در بیان نشانه های جاهل می فرماید :مِنَ الخُرقِ، المعاجَلَهُ قَبلَ الإمکانِ و الاَناهٌ بعدَ الفُرصهِ؛ شتاب کردن در کاری پیش از بدست آوردن توانایی و سستی کردن بعد از به دست آوردن فرصت از نادانی است.(جهادالنفس، ح۸۲۹)

    ۸٫
    پند ناپذیری و نهی ناپذیری : از دیگر نشانه های جاهل می توان به این دو خصلت اشاره کرد . امام علی علیه السلام در این باره می فرماید:الجاهِلُ لا یَرتَدِعُ، وبالمَواعِظِ لا یَنتَفِعُ؛ نادان باز نمى ایستد (هیچ نهى و بازداشتى در او اثر نمى کند) و پند و اندرزها سودش نمى دهد.(غرر الحکم، ح ۱۷۲۹ – منتخب میزان الحکمه، ص ۶۰۰)

    ۹٫
    دشمنی با مردم: از نظر امیرمومنان امام علی علیه السلام این نشانه یکی از مهم ترین نشانه هاست؛ چرا که سرچشمه همه نادانی های در انسان است. آن حضرت می فرماید:رأسُ الجَهلِ مُعاداهُ النّاسِ؛ سرآغاز نادانی، دشمنی با مردم است.(غرر الحکم، ح ۵۲۴۷ )

    نظر

    • mohammadhossein
      عضو فعال
      • Feb 2016
      • 818

      #437
      پاسخ : دو کلام حرف حساب

      نام دجال
      یکی از نشانه هایی که درباره آن، مطالب زیادی مطرح شده و جزء علائم غیرحتمی است، خروج دجال است. آنچه در توصیف دجال معروف است، این است که وی مردی است کافر (برعکس سفیانی که ادعای مسلمانی می کند و ذکر یارب یارب می گوید و...) یک چشم بیشتر ندارد، آن هم در پیشانی اش واقع شده و مانند ستاره ای می درخشد.
      عده ای می گویند: نام دجال "صائد ابن صید"یا "ابن صیاد" است؛ و برخی مخالف رأی ایشان را گفته اند. (1)
      خروج دجال
      در روایات متعددی بر گریز ناپذیر بودن خروج دجال، به عنوان یکی از رویدادهای آخرالزمان، تأکید شده است. امام علی (علیه السلام) در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می کند: پیش از ساعت (قیامت) ده رویداد گریز ناپذیر است؛ خروج سفیانی، خروج دجال، و.... (2)
      فتنه دجال، فتنه ای بزرگ و بی مانند است و چنان گسترده و ویرانگر است که همه پیامبران الهی درباره آن هشدار داده و پیروان خود را از او بر حذر داشته اند. مانند روایتی از خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله) که فرمودند: هر پیامبری که بعد از نوح آمده، قومش را از دجال ترسانید و من هم شما را از او می ترسانم. سپس فرمود: شاید بعضی از کسانی که مرا می بینند یا سخنم را می شنوند، او را درک کنند. گفتند: ای رسول خدا! قلوب ما در آن روز چگونه خواهد بود؟ فرمود: مثل آن، یعنی روشن تر از آن. (3)
      علاوه بر این روایات فراوانی وجود دارد که همه ما را به پناه بردن از شر فتنه دجال سفارش می کند. و توصیه هایی به ما در این باره شده است؛ یکی از آن توصیه ها این است که، هر کس ده آیه ابتدایی سوره کهف را حفظ کند، از فتنه دجال در امان خواهد بود.
      در برخی از روایات حتمی بودن خروج دجال، به مانند حتمی بودن ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) دانسته شده و انکار آن کفر به شمار آمده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هر کس خروج مهدی را منکر شود، به آنچه بر محمد (صلی الله علیه و آله) نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی (علیه السلام) را منکر شود، کافر شده و هر کس خروج دجال را انکار کند، کافر شده است.
      مکان خروج دجال
      محدث قمی(رحمة الله) می گوید: در روایت است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هر مۆمنی كه دجال را ببیند، آب دهان خود را بر روی او بیندازد و سوره مباركه حمد را بخواند، تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نكند. چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نماید، و میان او و لشگر حضرت قائم (علیه السلام) جنگ واقع شود، و بالاخره آن ملعون به دست مبارك حضرت حجت (علیه السلام) یا به دست عیسی ابن مریم (علیه السلام) كشته شود. (4)
      سرانجام دجال
      در مورد سرانجام دجال و اینکه او به دست چه کسی نابود می شود، با دو گونه روایت رو به رو هستیم. در گونه اول از روایات تأکید شده است، که دجال به دست حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) کشته می شود و در گونه دیگر از روایات از حضرت عیسی (علیه السلام) به عنوان کشنده دجال یاد شده است.
      روایتی درباره اینکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) دجال را می کشد، از امیرمۆمنان علی (علیه السلام) نقل شده است، در این زمینه چنین می خوانیم:
      آگاه باشید که بیشتر پیروان او، فرزندان نامشروع و اصحاب طیلسان (جامه های) سبز (یا یهودیان) هستند. خداوند او را در گردنه افیق به دست کسی که عیسی ابن مریم (علیه السلام) پشت سر او نماز می خواند، سه ساعت گذشته از روز جمعه به هلاکت می رساند. (5)
      در روایات گونه دوم به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است که: در همین حالت که وی بدین گونه می گذراند، خدای عزَّ و جلَّ مسیح پسر مریم (علیه السلام) را برمی انگیزد و او نزد مناره سفید سمت شرقی دمشق در پوششی زرد نازل می شود، در حالی که دستش را بر شانه های دو فرشته گذاشته است، دنبال او می رود تا اینکه او را درنزدیکی دروازه لدٌ شرقی می یابد و او را می کشد. (6)
      پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیثی در مورد شورش دجال و روستایی که از آن قیام می کند و بعضی از اوصافش و اینکه ادعای خدایی می کند و در اولین روز قیامش هفتاد هزار نفر از یهودیان، زنا زاده ها، مشروب خواران، غنا کننده ها، اصحاب لهو، عرب ها و زنان از او پیروی می کنند، فرمود: زنا، لواط و سایر گناهان مباح می شود تا اینکه مردان با زنان و جوانان در کنار خیابان ها به صورت عریان و علنی، عمل نا مشروع انجام می دهند و یارانش در خوردن گوشت خوک، شراب خواری و مرتکب شدن انواع زشتی و بدی ها زیاده روی می کنند و دجال تمام نقاط زمین را به جز مکه، مدینه و مرقدهای امامان (علیهم السلام) به تسخیر خود در می آورد. زمانی که طغیانش را زیاد کند و زمین از ستم او ویارانش پر شود، کسی که عیسی ابن مریم (علیه السلام) پشت سر او نماز می خواند. (7)
      نتیجه
      با توجه به مطالب فوق، در می یابیم که فتنه دجال فتنه ای بزرگ، سهمگین، پیچیده و بسیار گمراه کننده است که باید برای در امان ماندن ار آن تنها به خدا بزرگ پناه برد و از حضرت (عجل الله تعالی فرجه) عاجزانه تقاضای مدد نموده و از ایشان عنایات خاصه شان را طلب کنیم.
      پی نوشت:
      1. بحارالانوار، جلد13،صفحه482.
      2. بحار الأنوار، جلد52، صفحه209.
      3. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صفحه193.
      4. منتهی الآمال، جلد2،‌ صفحه336.
      5. بحارالانوار، جلد 52، صفحه194.
      6. بحار الانوار، جلد51،صفحه 98.

      نظر

      • mohammadhossein
        عضو فعال
        • Feb 2016
        • 818

        #438
        پاسخ : دو کلام حرف حساب

        سلام دوستان . دوستان عزیز من خوب من بزرگ من تاج سر من. همه شما بچه های بورسی رو قد یه دنیا دوستتان دارم . خاک زیر پای همه شما هستم.

        شما ها عزیزان من هستید شما ها دیگه نمیدونم چی بگم دوست داشتن دوستتان دارم دوستتان دارم دوستتان دارم.

        نظر

        • mohammadhossein
          عضو فعال
          • Feb 2016
          • 818

          #439
          پاسخ : دو کلام حرف حساب


          نظر

          • گیلان
            عضو فعال
            • Jul 2011
            • 2178

            #440
            پاسخ : دو کلام حرف حساب

            در اصل توسط امام قلی خان پست شده است View Post
            گیلان همه را گفتی اما خنده ندارد بدبختی مردم.نباید دل سوزاند و از بدبختی کسی شادی کرد.فلک زدگی مردم ایران گریه دارد.باتشکر
            .
            خنده تلخ است , از هر گریه ایی دردناک تر است....مگر میشود انسان باشی و خنده کنی از این همه فلاکت و نجسی و نادانی !!!
            هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

            نظر

            • mohammadhossein
              عضو فعال
              • Feb 2016
              • 818

              #441
              پاسخ : دو کلام حرف حساب

              .
              خنده تلخ است , از هر گریه ایی دردناک تر است....مگر میشود انسان باشی و خنده کنی از این همه فلاکت و نجسی و نادانی !!!

              ............................

              چی شده گیلان چرا انقدر ناراحتی برای چی . میشه توضیح بدی. نحسی و نادانی یعنی چی . از چی ناراحتی

              نظر

              • mohammadhossein
                عضو فعال
                • Feb 2016
                • 818

                #442
                پاسخ : دو کلام حرف حساب


                نظر

                • mohammadhossein
                  عضو فعال
                  • Feb 2016
                  • 818

                  #443
                  پاسخ : دو کلام حرف حساب

                  خدایا
                  همواره تورا سپاس میگذارم
                  که هرچه در راه تو ودر راه پیام تو
                  پیشتر می روم وبیشتر رنج می برم
                  آنها که باید مرا بنوازند میزنند
                  آنها که باید همگامم باشند سد راهم میشوند
                  آنها که باید دستم را بفشارند سیلی می زنند
                  آنها که باید در برابر دشمن حمله کنند
                  پیش از دشمن حمله میکنند
                  و آنها که باید
                  در برابر سم پاشی های بیگانه ستایشم کنند
                  تقویتم کنند امیدوارم کنند وتبرءـه ام کنند
                  سرزنشم می کنند
                  نومیدم می کنند متهمم می کنند
                  تا در راه تو
                  از تنها پایگاهی که چشم یاری دارم و پاداشی نومید شوم
                  چشم ببندم رانده شوم
                  ...
                  تا تنها امیدم تو شود
                  چشم انتظار م تنها به روی تو باز ماند
                  تنها از تو یاری طلبم
                  تنها ازتو پاداش گیرم
                  درحسابی که باتو دارم شریکی نباشد تا
                  تکلیفم باتو روشن شود
                  تا تکلیفم باخودم معلوم گردد
                  ___________
                  علی شریعتی



                  نظر

                  • mohammadhossein
                    عضو فعال
                    • Feb 2016
                    • 818

                    #444
                    پاسخ : دو کلام حرف حساب




                    ‏‏
                    ?بگذار هر كس
                    که ميخواهد
                    دلت را بشكند...?
                    وقتی
                    توكلت با #الله است،?
                    ?بگذار
                    هر چقدر ميخواهند
                    با تو بی انصافی كنند... ?
                    وقتی
                    اميدت با #الله است، ?
                    ?بگذار
                    هر چقدر ميخواهند
                    نا اميدت كنند... ?
                    وقتی يارت #الله است، ?
                    ? بگذار
                    هر چقدر ميخواهند
                    نارفيق شوند... ?
                    ?هميشه

                    نظر

                    • mohammadhossein
                      عضو فعال
                      • Feb 2016
                      • 818

                      #445
                      پاسخ : دو کلام حرف حساب

                      میلاد حسن(ع) خسرو دین است امشب
                      شادی و سرور مؤمنین است امشب
                      از یمن قدوم مجتبی(ع) طاعت ما
                      مقبول خداوند مبین است امشب
                      این گرامی پسر اول زهرا حسن است
                      دومین حجت و چارم نفر از پنج تن است
                      اختر برج شرف مطلع الانوار جمال
                      آفتاب دل زهرا مه هر انجمن است . . .





                      نظر

                      • mohammadhossein
                        عضو فعال
                        • Feb 2016
                        • 818

                        #446
                        پاسخ : دو کلام حرف حساب

                        افتخارم همه این است گدای حسنم
                        شکرُلِلَّه که من زیر لوای حسنم

                        آنچه دارم همه از یاریِ زهرا و علی است
                        آبرویی است که دارای ولای حسنم

                        بانیِ نهضت والای حسین است حسن
                        من هم از لطف حسین است که پای حسنم

                        سَرور و سید و سالار شهیدان بهشت
                        گفت: من پیرو بی چون و چرای حسنم

                        نام زیبای حسن ذکر رسول الله است
                        حرف جانم حسن افتاد فدای حسنم

                        گفت پیغمبر اکرم به خداوند قسم
                        همة عالم عقباست برای حسنم

                        بی سپاه است ولی لشگر او هست حسین
                        پدرش گفت که عباس فدای حسنم

                        می توان از دو لب حیدر کرار شنید
                        انبیایند مسلمان عطای حسنم

                        عهد او گرچه شکستند ، خدا فرموده:
                        من خودم ضامن هر عهد و وفای حسنم

                        مادرش فاطمه فرمود غریب است حسن
                        پس بگریید و بگیرید عزای حسنم

                        به غریبیِ حسن هرکه بگرید ، به یقین
                        به شفاعت برسد روز جزای حسنم

                        این همه خیمه و تکیه که حسینم دارد
                        یک حسینیه بسازید برای حسنم

                        نظر

                        • mohammadhossein
                          عضو فعال
                          • Feb 2016
                          • 818

                          #447
                          پاسخ : دو کلام حرف حساب


                          نظر

                          • mohammadhossein
                            عضو فعال
                            • Feb 2016
                            • 818

                            #448
                            پاسخ : دو کلام حرف حساب

                            دعای شریف مجیر?

                            بِسْمِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

                            ۱ ـ سُبْحَانَکَ یَا اللَّهُ تَعَالَیْتَ یَا رَحْمَانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲ ـ سُبْحَانَکَ یَا رَحِیمُ تَعَالَیْتَ یَا کَرِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا مَلِکُ تَعَالَیْتَ یَا مَالِکُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۴ ـ سُبْحَانَکَ یَا قُدُّوسُ تَعَالَیْتَ یَا سَلامُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۵ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُؤْمِنُ تَعَالَیْتَ یَا مُهَیْمِنُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۶ ـ سُبْحَانَکَ یَا عَزِیزُ تَعَالَیْتَ یَا جَبَّارُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۷ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُتَکَبِّرُ تَعَالَیْتَ یَا مُتَجَبِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۸ ـ سُبْحَانَکَ یَا خَالِقُ تَعَالَیْتَ یَا بَارِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۹ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُصَوِّرُ تَعَالَیْتَ یَا مُقَدِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۰ ـ سُبْحَانَکَ یَا هَادِی تَعَالَیْتَ یَا بَاقِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۱ ـ سُبْحَانَکَ یَا وَهَّابُ تَعَالَیْتَ یَا تَوَّابُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۲ ـ سُبْحَانَکَ یَا فَتَّاحُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْتَاحُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا سَیِّدِی تَعَالَیْتَ یَا مَوْلایَ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۴ ـ سُبْحَانَکَ یَا قَرِیبُ تَعَالَیْتَ یَا رَقِیبُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۵ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُبْدِئُ تَعَالَیْتَ یَا مُعِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۶ ـ سُبْحَانَکَ یَا حَمِیدُ تَعَالَیْتَ یَا مَجِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۷ ـ سُبْحَانَکَ یَا قَدِیمُ ، تَعَالَیْتَ یَا عَظِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۸ ـ سُبْحَانَکَ یَا غَفُورُ تَعَالَیْتَ یَا شَکُورُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۱۹ ـ سُبْحَانَکَ یَا شَاهِدُ تَعَالَیْتَ یَا شَهِیدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۰ ـ سُبْحَانَکَ یَا حَنَّانُ تَعَالَیْتَ یَا مَنَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۱ ـ سُبْحَانَکَ یَا بَاعِثُ تَعَالَیْتَ یَا وَارِثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیر ـ سُبْحَانَکَ یَا مُحْیِی تَعَالَیْتَ یَا مُمِیتُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا شَفِیقُ تَعَالَیْتَ یَا رَفِیقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۴ ـ سُبْحَانَکَ یَا أَنِیسُ تَعَالَیْتَ یَا مُونِسُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۵ ـ سُبْحَانَکَ یَا جَلِیلُ تَعَالَیْتَ یَا جَمِیلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۶ ـ سُبْحَانَکَ یَا خَبِیرُ تَعَالَیْتَ یَا بَصِیرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۷ ـ سُبْحَانَکَ یَا حَفِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مَلِیُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۸ ـ سُبْحَانَکَ یَا مَعْبُودُ تَعَالَیْتَ یَا مَوْجُودُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۲۹ ـ سُبْحَانَکَ یَا غَفَّارُ تَعَالَیْتَ یَا قَهَّارُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۰ ـ سُبْحَانَکَ یَا مَذْکُورُ تَعَالَیْتَ یَا مَشْکُورُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۱ ـ سُبْحَانَکَ یَا جَوَادُ تَعَالَیْتَ یَا مَعَاذُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۲ ـ سُبْحَانَکَ یَا جَمَالُ تَعَالَیْتَ یَا جَلالُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا سَابِقُ تَعَالَیْتَ یَا رَازِقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۴ ـ سُبْحَانَکَ یَا صَادِقُ تَعَالَیْتَ یَا فَالِقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۵ ـ سُبْحَانَکَ یَا سَمِیعُ تَعَالَیْتَ یَا سَرِیعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۶ ـ سُبْحَانَکَ یَا رَفِیعُ تَعَالَیْتَ یَا بَدِیعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۷ ـ سُبْحَانَکَ یَا فَعَّالُ تَعَالَیْتَ یَا مُتَعَالُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَامُجِیرُ
                            ۳۸ ـ سُبْحَانَکَ یَاقَاضِی تَعَالَیْتَ یَا رَاضِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۳۹ ـ سُبْحَانَکَ یَاقَاهِرُ تَعَالَیْتَ یَا طَاهِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَامُجِیرُ
                            ۴۰ ـ سُبْحَانَکَ یَا عَالِمُ تَعَالَیْتَ یَا حَاکِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَامُجِیرُ
                            ۴۱ ـ سُبْحَانَکَ یَادَائِمُ تَعَالَیْتَ یَا قَائِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۴۲ ـ سُبْحَانَکَ یَاعَاصِمُ تَعَالَیْتَ یَا قَاسِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۴۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا غَنِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مُغْنِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ ـ سُبْحَانَکَ یَا وَفِیُّ تَعَالَیْتَ یَا قَوِیُّ أَجِرْنَامِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۴۵ـ سُبْحَانَکَ یَاکَافِی تَعَالَیْتَ یَا شَافِی أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                            ۴۶ـ سُبْحَانَکَ یَا مُقَدِّ

                            نظر

                            • mohammadhossein
                              عضو فعال
                              • Feb 2016
                              • 818

                              #449
                              پاسخ : دو کلام حرف حساب

                              مُ تَعَالَیْتَ یَا مُؤَخِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۴۷ ـ سُبْحَانَکَ یَا أَوَّلُ تَعَالَیْتَ یَا آخِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۴۸ ـ سُبْحَانَکَ یَا ظَاهِرُ تَعَالَیْتَ یَا بَاطِنُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۴۹ ـ سُبْحَانَکَ یَا رَجَاءُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْتَجَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۰ ـ سُبْحَانَکَ یَا ذَا الْمَنِّ تَعَالَیْتَ یَا ذَا الطَّوْلِ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۱ ـ سُبْحَانَکَ یَا حَیُّ تَعَالَیْتَ یَا قَیُّومُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۲ ـ سُبْحَانَکَ یَا وَاحِدُ تَعَالَیْتَ یَا أَحَدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا سَیِّدُ تَعَالَیْتَ یَا صَمَدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۴ ـ سُبْحَانَکَ یَا قَدِیرُ تَعَالَیْتَ یَا کَبِیرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۵ ـ سُبْحَانَکَ یَا وَالِی تَعَالَیْتَ یَا مُتَعَالِی [عَالِی‏] أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۶ ـ سُبْحَانَکَ یَا عَلِیُّ تَعَالَیْتَ یَا أَعْلَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۷ ـ سُبْحَانَکَ یَا وَلِیُّ تَعَالَیْتَ یَا مَوْلَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۸ ـ سُبْحَانَکَ یَا ذَارِئُ تَعَالَیْتَ یَا بَارِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۵۹ ـ سُبْحَانَکَ یَا خَافِضُ تَعَالَیْتَ یَا رَافِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۰ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُقْسِطُ تَعَالَیْتَ یَا جَامِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۱ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُعِزُّ تَعَالَیْتَ یَا مُذِلُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۲ ـ سُبْحَانَکَ یَا حَافِظُ تَعَالَیْتَ یَا حَفِیظُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا قَادِرُ تَعَالَیْتَ یَا مُقْتَدِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۴ ـ سُبْحَانَکَ یَا عَلِیمُ تَعَالَیْتَ یَا حَلِیمُ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیر ـ سُبْحَانَکَ یَا حَکَمُ تَعَالَیْتَ یَا حَکِیمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۶ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُعْطِی تَعَالَیْتَ یَا مَانِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۷ ـ سُبْحَانَکَ یَا ضَارُّ تَعَالَیْتَ یَا نَافِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۸ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُجِیبُ تَعَالَیْتَ یَا حَسِیبُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۶۹ ـ سُبْحَانَکَ یَا عَادِلُ تَعَالَیْتَ یَا فَاصِلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۰ ـ سُبْحَانَکَ یَا لَطِیفُ تَعَالَیْتَ یَا شَرِیفُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۱ ـ سُبْحَانَکَ یَا رَبُّ تَعَالَیْتَ یَا حَقُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۲ ـ سُبْحَانَکَ یَا مَاجِدُ تَعَالَیْتَ یَا وَاحِدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا عَفُوُّ تَعَالَیْتَ یَا مُنْتَقِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۴ ـ سُبْحَانَکَ یَا وَاسِعُ تَعَالَیْتَ یَا مُوَسِّعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۵ ـ سُبْحَانَکَ یَا رَءُوفُ تَعَالَیْتَ یَا عَطُوفُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۶ ـ سُبْحَانَکَ یَا فَرْدُ تَعَالَیْتَ یَا وِتْرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۷ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُقِیتُ تَعَالَیْتَ یَا مُحِیطُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۸ـ سُبْحَانَکَ یَا وَکِیلُ تَعَالَیْتَ یَا عَدْلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۷۹ـ سُبْحَانَکَ یَا مُبِینُ تَعَالَیْتَ یَا مَتِینُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۸۰ـ سُبْحَانَکَ یَا بَرُّ تَعَالَیْتَ یَا وَدُودُ أَجِرْنَا مِنَ النَّار ِیَامُجِیرُ
                              ۸۱ـ سُبْحَانَکَ یَا رَشِیدُ تَعَالَیْتَ یَا مُرْشِدُ أَجِرْنَامِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۸۲ـ سُبْحَانَکَ یَا نُورُ تَعَالَیْتَ یَا مُنَوِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِیَامُجِیرُ
                              ۸۳ ـ سُبْحَانَکَ یَا نَصِیرُ، تَعَالَیْتَ یَا نَاصِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۸۴ ـ سُبْحَانَکَ یَا صَبُورُ تَعَالَیْتَ یَا صَابِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۸۵ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُحْصِی تَعَالَیْتَ یَا مُنْشِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۸۶ ـ سُبْحَانَکَ یَا سُبْحَانُ تَعَالَیْتَ یَا دَیَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ ـ سُبْحَانَکَ یَا مُغِیثُ تَعَالَیْتَ یَا غِیَاثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              ۸۸ ـ سُبْحَانَکَ یَا فَاطِرُ تَعَالَیْتَ یَا حَاضِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ
                              سُبْحَانَکَ یَا ذَا الْعِزِّ وَ الْجَمَالِ تَبَارَکْتَ یَا ذَا الْجَبَرُوتِ وَ الْجَلالِ سُبْحَانَکَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ

                              نظر

                              • mohammadhossein
                                عضو فعال
                                • Feb 2016
                                • 818

                                #450
                                پاسخ : دو کلام حرف حساب



                                نظر

                                در حال کار...
                                X