رو مسخرگی پیشه کن و دلقکی آموز/ تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی....
گزیده های شعر و شاعری
Collapse
X
-
-
شاهی؟ گدایی؟ مرشدی؟ پیری؟ چه هستی؟/
دل بسته ام عمری است بر پیغمبری هات...to continue, please follow me on my page
نظر
-
باید راه افتاد
مثل رودها که بعضی به دریا می رسند
بعضی هم نمی رسند
رفتن هیچ ربطی به رسیدن ندارد....to continue, please follow me on my page
نظر
-
زخمی بر پهلویم است،
روزگار نمک می پاشد و من پیچ و تاب می خورم،
و همه گمان می کنند که می رقصم...to continue, please follow me on my page
نظر
-
ما مـرد زنـدگی که نـبودیم، آمـدیـم
چندی کنیم سیر و تماشای زندگی
«معینی کرمانشاهی»to continue, please follow me on my page
نظر
-
اولین روز دبستان بازگرد / کودکی ها شاد خندان بازگرد
بازگرد ای خاطرات کودکی / بر سوار اسب های چوبکی
خاطرات کودکی زیبا ترند / یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود / آب را بابا به سارا داده بود
درس پندآموز روباه و خروس / روبه مکار دزد چاپلوس
کاکلی گنجشکی باهوش بود / فیل نادانی برایش موش بود
روز مهمانی کوکب خانم است / سفره پر از بوی نان گندم است
با وجود سوز سرمای شدید / ریزعلی پیراهن ازتن میدرید
تا درون نیمکت جامی شدیم / ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاکنهایی زپاکی داشتیم / یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت / دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از هااا بود / برگ دفترها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ / خش خش جاروی بابا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید / بازهم درکوچه فریادم کنید
همکلاسیهای درس و رنج و کار / بچه های جامه های وصله دار
یاد ان آموزگار ساده پوش / یاد ان گچ ها که بودش روی دوش
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود / جمع بودن بود تفریقی نبود
ای معلم یادوهم یادت بخیر / یاد درس آب بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من / بازگردو این مشق ها را خط بزنیاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شددوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیارمهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
نظر
نظر