Tweet
اكنون كه گل سعادتت پر بار است
دست تو ز جام مي چرا بيكار است
مي خور كه زمانه دشمني غدار است
دريافتن روز چنين دشوار است
دست تو ز جام مي چرا بيكار است
مي خور كه زمانه دشمني غدار است
دريافتن روز چنين دشوار است
-
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شددوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیارمهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد -
يك چند بكودكي باستاد شديم
يك چند به استادي خود شاد شديم
پايان سخن شنو كه ما را چه رسيد
از خاك بر أمديم و بر باد شديمیاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شددوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیارمهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شدنظر
-
مي نوش كه عمر جاوداني اينست
خود حاصلت از دور جواني اينست
هنگام گل و باده و ياران سر مست
خوش باش دمي كه زندگاني اينستیاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شددوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیارمهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شدنظر
-
وفادارى ....... خدا بيامرزدش
صداقت....يادش گرامى
غيرت..... به احترامش يك لحظه سكوت
معرفت.....يابنده پاداش ميگيرد
مرام.......قطعه شهدا
...عشق.....از دم قسطحضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر رانظر
-
اینجا زمین است، حوا بودن تاوان سنگینی دارد...to continue, please follow me on my pageنظر
-
روزی فکر میکردم ...
اگر او را با غریبه ای ببینم ...
شهر را به آتش میکشم...
ولی امروز ...
حاضر نیستم کبریتی روشن کنم ...
...تا ببینم او کجاستحضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر رانظر
-
یه کاری کن که می تونی / یه خونه شو تو ویرونی از این بیشتر نپرس از عشق / نمی دونم ، نمی دونی تو این تقویم دل مرده / کسی اشکاشو نشمرده کجا دیدی که تنهایی ....چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...نظر
-
نهنگ آن به که در دریا ستیزد/ از آب خرد، ماهی، خرد خیزد...to continue, please follow me on my pageنظر
-
کسی که آگهی از ذوق عشق جانان یافت// ز خویش حیف بود، گر دمی بود آگاهto continue, please follow me on my pageنظر
-
یکی را دوست دارم ولی او هرگز این دوست داشتن را باور نکرد !
نمیداند که چقدر دوستش دارم
نمیفهمد که او تمام زندگی ام است !
یکی را با همین قلب شکسته ام
با تمام احساساتم
...بی بهانه دوست دارم !
کسی که با وجود اینکه قلبم را شکست
اما هنوز هم در این قلب شکسته ام جا دارد !
یکی را بیشتر از همه کس دوست دارم
کسی که حتی مرا کمتر از هرکسی نیز دوست ندارد !
یکی را دوست دارم با اینکه میدانم این دوست داشتن دیوانگیست !
اما ....
من.....
دیوانه وار تنها او را دوست دارم !حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر رانظر
-
خداوندا
از عشق امروزمان
چیزی برای فردا کنار بگذار
نگاهی ، یادی ، تصویری ، خاطره ای
برای آن هنگام که فراموش خواهیم کرد
که روزی چقدر عاشق بودیم......!حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر رانظر
-
هر که آید گوید:
گریه کن، تسکین است
گریه آرام دل غمگین است
چند سالی است که من می گریم
...در پی تسکینم
ولی ای کاش کسی می دانست
چند دریا
بین ما فاصله است
من و آرام دل غمگینم....حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر رانظر
-
خسته ام!
من از این شهر سفر خواهم کرد
به دشت، به کوه یا که دشتی پر از نسرین و سمن و یاس
یا به هر جا که اثر از سایه این مردم نباشد
سفری خواهم کرد به درون دل خویش
......شاید که بیابم آنچه که عمریست مجنون وار به دنبالش بودم
شاید که بیابم تنهایی گم شده ام را !!!حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر رانظر
-
در تکاپوی دلت یاد دل من هم باش ,یاد من نه ,یاد خود کن که در ان جا داریبه جهان خرم از انم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست:xنظر
-
برای بودن, گاهی لازم است که نباشی!
...شاید نبودنت, بودنت را به خاطر آورد.... .
اما دور نباش....
..................
دوری همیشه دلتنگی نمی آورد....
فراموشی همان نزدیکیهاستحضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر رانظر
نظر