فلسفه سیاسی

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • EHSANI
    ستاره‌دار(3)
    • Sep 2020
    • 2213

    #151
    پاسخ : فلسفه سیاسی

    طی هزاران سال، اونکه قدرت داشت، حکومت رو به دست می‌گرفت
    و اونکه قدرت نداشت، سرشو مینداخت پایین و زندگیشو میکرد.
    یک نفر شاه میشه، فرضاً حداکثر 2-3 نفر هم رقیب داشته باشه
    بقیه ملت فقط میخوان زندگی کنند
    چون میدونند در بازی قدرت حرفی برای گفتن ندارند.


    حالا فرض کنید من نوعی شخصی هستم شیعه، مذهبی و فوق‌العاده مومن و متشرع
    گاهی که شاه مناسک شرعی رو به جا میاره مثلا زیارت میره
    یا به طور کلی به اعتقادات من احترام میذاره ، دلم براش قنج میره !
    همیشه از اون تعریف و مدح و ثنا و حمایت میکنم...
    و خدا رو بابت این شاه که نه ، بلکه بابت این شانس خودم باید شکرگزار باشم.
    چون وقتی ارباب قدرت با من همراستا باشه
    شخص در اجتماع احساس امنیت جسمی و روانی داره
    زمان رضاشاه، زن چادری میترسه اگه بیاد بیرون ، مامورها بهش گیر بدند
    زمان خمینی زن چادری با خیال راحت میاد توی اجتماع
    خیالش راحته که کسی جرات نداره متعرض حجابش بشه
    چون حمایت ارباب قدرت رو با خودش داره
    ( کما اون دختری که داداشش گنده‌لات محله هست و کسی جرات نداره بهش چپ نگاه کنه)

    ولی در حالت عکس چی میشه ؟


    اگر ارباب قدرت ، رفت به سمت ترویج خلاف شرع یا آزادی دین
    و هرچیزی که مصادیق بی‌دینی هست رو در جامعه رواج بده
    حالِ منو میگیره ، امنیت روانی منو به خطر میندازه
    از دیدن مغازه های مشروب‌فروشی حالم گرفته میشه
    از دیدن عکس زنان برهنه بر سردر سینما ناراحت میشم
    اینکه توی پیاده‌رو خیابون زن بی‌حجاب یا مرد مست می‌بینم واقعاً رنج می‌برم


    اما با این وجود من بدون هیچ مشکلی سالها در اینجا زندگی کرده‌ام
    امنیت و معیشتم تامینه ( این فاکتور اصلی هست)
    یک شغل خوب دارم و نون حلال در میارم
    و از زندگی‌ام راضی و شکرگزار هستم
    در ضمن امنیتم هم تامینه
    هم ارتش کشور منو در برابر حمله‌ اجنبی حفظ میکنه
    و هم در شهر کسی مزاحم من نیست
    راستش اون مصادیق بی‌دینی هم مزاحمتی برای من نداره
    (چه بسا من مزاحم اونها باشم! )


    اما همیشه در عمق وجود خودم آرزو یا حسرت دارم
    ای کاش یک اتفاقی بیفته که این بساط بی‌دینی جمع بشه
    لاکن چون امنیت و معیشتم فعلاً مشکلی نداره
    این خواسته صرفاً در حد آرزو باقی میمونه
    ( کما کارگری که در شرکت به خاطر لهجه یا حجاب مسخره میشه ولی چون شرکت حقوق خیلی بالایی میده ، فعلاً تحمل میکنه...)

    سنت تاریخ این است که حکومتها می‌آیند و می‌روند
    روزی که حکومت تضعیف بشه
    رقیبِ اون ، فرصت رو غنیمت می‌شماره و مردم رو بر علیه پادشاه می‌شورونه
    هنر سیاستمدار اینه که خوب میدونه
    کجا و چگونه جامعه رو به خواب ببره یا برعکس ، برآشفته کنه
    حتی دشمن خارجی هم دقیق میدونه چطور ملت ما رو کنترل کنه
    جایی که مردم شورش کنند و قدرت خارجی خواستار بقای حکومت باشه
    از دستگاه تبلیغاتیشون به نفع حکومت استفاده میکنه
    مثلاً بر روی ویژگیهای خوب تمرکز میکنه
    و از انتشار اخبار حساسیت‌زا جلوگیری میکنه


    الان نقدی که بر ملت 57 وارده اینه که
    رشد اقتصادی 2 رقمی، آزادیهای اجتماعی، ژاندارم منطقه،
    پاسپورت معتبر (استعاره از عزت ملی) داشتید
    دیگه چی کم داشتی ؟
    مذهبیها گفتند اسلام در خطره
    چپی ها گفتند عدالت اجتماعی
    ملیها گفتند استقلال و قطع دست اجنبی


    الان مردم میگن ما رو با این حرفهای قشنگ فریب دادند
    اینو الان تازه فهمیدند که دارند می‌بینند
    در هر 3 مورد فوق اوضاع بدتر شده.
    نگرش ، همه چیز است .

    نظر

    • EHSANI
      ستاره‌دار(3)
      • Sep 2020
      • 2213

      #152
      پاسخ : فلسفه سیاسی

      یکی دیگه از ابزارهای سیاستمداران در بازی قدرت
      البته بازی بزرگان قدرت منظوره
      ابزار آرمان است

      بعضی آرمانها ، اصالت دارند
      یعنی جامعه با عقل و منطق به او رسیده
      ولی همه آرمانها اینطور نیستند

      در مبحث مورد علاقه بنده ( we fool you )
      اگه اشتباه نکنم ، قبلاً در این تاپیک
      در مورد « آرمان سازی » و « آرمان زدایی »
      به عنوان یک ابزار در بازی سیاست و قدرت ،
      با دوستان تاپیک بحث کردیم.

      شما به خاطر میارید آرمان آزادی فلسطین ، از کی شد آرمان ملت این ؟!
      قبلاً که هرجا می‌نشستند، عرب و سنی رو لعنت می‌کردند
      یک روز صبح که بیدار شدیم
      دیدیم عرب سنی فلسطینی شده نور چشم آخوندهای شیعه !
      رقیبش چند دهه تبلیغات کرد تا این آرمان زُدوده شد

      آرمان تشکیل حکومت رسول خدا
      این قبلا تشکیل حکومت عدل علی بود
      بعد خواستند سنیها رو هم وارد بازی کنند
      تبدیل شد به حکومت رسول خدا
      فیلم مستند برای آزادی ، مصاحبه با اهل سنت شرق و غرب کشور


      کورش کبیر قبل از پهلوی ، کجا بود ؟
      نه واقعاً برام سواله !
      بعد چی شد که باستانگرایی و آرمانهای ملی
      یهویی تبدیل شد به آرمانهای مذهبی

      بعد از چند هزار سال ، شاه زمینها رو به رعایا بخشید
      کلی اصلاحات سوسیالیستی انجام داد
      بعد چی شد که یهو جامعه رفت طرف آرمانهای چپی ؟!
      نگرش ، همه چیز است .

      نظر

      • EHSANI
        ستاره‌دار(3)
        • Sep 2020
        • 2213

        #153
        پاسخ : فلسفه سیاسی

        نیاز به امینت

        مادر طبیعت یا خدا یا هر اسم دیگه که داره
        وقتی موجودی رو خلق میکنه
        یک تکلیف فرض واجب بر عهده اون میگذاره
        و اون چیزی نیست جز حفظ بقا

        در راه این ادای تکلیف ، نیازهایی وجود داره
        اگه سلسله نیازها را به ترتیب اولویت بچینیم
        میشه هرم نیازهای اساسی مازلو
        تا زمانی که نیازی در طبقه مهمتر رفع نشه
        هرگز نمیتونیم به نیازهای طبقه بالاتر فکر کنیم
        در قاعده هرم مازلو ، امنیت قرار داره
        وقتی یک هواپیمای جنگنده یا یک دزد یا قاتل
        یا یک عقرب در رختخواب و... شما رو تهدید میکنه
        شما باید همه کارهای خودتو تعطیل کنی و فقط امنیت رو تامین کنی
        نمیتونی بگی من فعلاً گرسنه هستم ، خوابم میاد و...
        بعد که نیاز به خواب و غذا تامین شد
        سر حوصله برمیگردم و خطری که تهدیدم میکنه رو رفع میکنم

        آهوها برای رفع تشنگی به لب برکه می آیند
        آب مهمه ولی وقتی پلنگ بهشون حمله میکنه
        بدون نوشیدن آب ، با تمام قوا فرار میکنه
        آهو هرگز نمیگه جناب پلنگ صبر کن تا من آب بخورم
        بعد من فرار میکنم تو بیا دنبالم !!!
        به هرحال نظم جهان خلقت اینطوری شکل گرفته

        مغز انسان هم در همین جهت تکامل یافته
        وقتی خطری انسان رو تهدید میکنه
        مغز کلیه دریافتهای حسی رو کنسل میکنه
        و فقط پلن امنیتی رو اجرا میکنه
        از ترشح بعضی هرمونها گرفته تا فراموش کردن قرارها
        (حتی تخلیه ناخودآگاه مثانه هم در همین راستاست ! )

        پس موجود ، برای بقای خودش به امنیت نیاز مبرم داره
        بر سر امنیت با کسی مذاکره و معامله نمیکنه
        اگه امنیت نباشه ، بقا نیست
        اگه بقای من نباشه ، میخوام دنیا نباشه !
        اما انسانها عموماً به تنهایی
        نمیتونند امنیت خودشون رو تامین کنند
        فلسفه تشکیل جوامع هم همینه
        (انسانها دریافتند که امنیت و معیشت،
        به صورت گروهی راحتتر تامین میشه)

        امنیت قیمت نداره ، هرچی بگی می ارزه
        اگر کسی یا گروهی بتونه امنیت رو تامین کنه
        هر دستمزدی مطالبه کنه بهش میدند
        این کالای به شدت ارزشمند آنقدر خواستنی است که
        بهای اون چیزی فراتر از وجه نقد است
        معمولاً تامین کنندگان امنیت ، برای دستمزد خودشون
        سهمی از قدرت و حاکمیت رو مطالبه میکنند


        عجم اوغلو و رابینسون در کتاب چرا ملتها شکست میخورند
        در مورد اولیگارشی امنیتی ها بحث میکنند
        کسانی که بتونند امنیت مردم رو تامین کنند
        به عنوان دستمزد ، حق حاکمیت بر اون مردم رو مطالبه میکنند
        بعد که جکومت رو به دست گرفتند
        برنامه های خودشون رو مطابق ایدئولوژی خودوشون پیاده میکنند
        مردم هم مجبور هستند از اونها تمکین کنند

        البته توان تامین امنیت ، ربطی به ایدئولوژی خاصی نداره
        ولی هر گروهی که موفق شد بهتر امنیت رو تامین کنه
        این امتیاز رو داره که سبک اداره مملکت رو تعیین کنه
        اگر اسلامگرایان موفق شدند امنیت رو تامین کنند
        بعدش میخواهند جامعه رو اسلامی کنند
        و لابد بعدش میخواهند اسلام رو به کشورهای دیگه صادر کنند
        و خزانه مملکت رو در این راه خرج کنند


        این مختص اسلامگرایان نیست
        کمونیست ها هم اگه موفق شدند
        میتونند آرمانهای کمونیست رو به جامعه تحمیل کنند
        و بعد کمونیست رو به کشورهای دیگه صادر کنند

        وقسعلیهذا
        نگرش ، همه چیز است .

        نظر

        • EHSANI
          ستاره‌دار(3)
          • Sep 2020
          • 2213

          #154
          پاسخ : فلسفه سیاسی

          این قضیه اهمیت امنیت رو
          میشه به سطوح پایینتر هم تقلیل داد
          آرتور شوپنهاور در جهان در اراده و تصور
          در مورد آبروی شهسواری بحث میکنه
          اشخاص حقیقی که سهمی در تامین امنیت دارند
          عزیز و محترم هستند
          سرداران و شوالیه ها حقوقی فراتر از حقوق مالی یک کارمند دولت دریافت میکنند
          و اون چیزیه که شوپنهاور بهش میگه آبروی شهسواری
          از حقوق اجتماعی بالاتری برخوردار هستند
          کسی حق نداره بهشون بگه بالا چشمتون ابرو
          به خانواده های شهدا و جانبازان و آزادگان سهمیه میدهند
          اگر مرتکب خطایی شوند در دادگاه جاداگانه بررسی میشود
          راحتتر میتوان بر روی خطاها مثلاً اختلاس نظامی ها چشم پوشی کرد
          چرا ؟ چون اونها هنر و توانایی ای دارند که ما به شدت بهش نیازمند هستیم

          به زبان اقتصادی میشه « فروشنده انحصاری »
          همه مجبورند به هر قیمتی که بگه ، ازش خرید کنند
          پول که میدند هیچ ، تازه باید نازش رو هم بکشند!

          شاعر می فرماید :
          آنچه شیران را کند روبه مزاج
          احتیاج است، احتیاج است، احتیاج !

          در تمام طول تاریخ در سراسر جهان
          شهدا برای جامعه به شدت محترم هستند
          این یک فرهنگ جهان شمول مبتنی بر عقلانیت است


          ما برای حفظ بقای خودمون به امنیت نیاز داریم
          مردم برای امنیت ، هر هزینه ای پرداخت میکنند
          مثلاً در اوج تنش و اختلاف بین مردم و حاکمیت
          اگر تهدید امنیتی پیش بیاد ،
          هردو طرف اختلافات رو کنار میگذارند تا زنده بمونند
          حالا فکر کنید کسی پیدا شده که
          ارزشمند ترین دارایی خودش یعنی جونش و بقای خودش رو
          برای حفظ امنیت و بقای سایرین فدا میکنه
          هیچ آدم عاقلی حاضر نیست این کار رو بکنه
          پس اگه کسی این کار رو کرد باید از اون به شدت قدر دانی کرد
          کسانی که برای امنیت مردم به جبهه می روند
          باید خیالشون از تامین نیازهای خانواده شون آسوده باشه
          اگر کسی در راه تامین امنیت مردم ، شهید بشه
          باید خیالش راحت باشه که خانواده اش تامین هستند
          نه تنها تامین مالی بلکه محترم هستند
          در فرهنگ ما بچه یتیم ، نماد فقر و مشقت و زجر است
          ولی بچه شهید ، اصولاً بچه یتیم محسوب نمیشه
          وگرنه پدرش هرگز این شرایط رو براش رقم نمیزد
          جبهه نمیره ، میمونه بالا سر خونواده اش...


          یه خورده فلسفی تر میگم ...
          این از یک فرهنگ مبتنی بر عقلانیت نشأت میگیره
          فرضاً جامعه کلاً آتئیست باشه و به معنویات اعتقادی نداره
          اون کس که شهید شد ، یعنی مُرد و رفت زیر خاک
          خودش که فنا شد ، داروین رحمتش کنه !!!
          خودش که مرد و رفت ، اصلاً مهم نیست که مرده
          مهم اینه که آیندگان وقتی میبینند که
          در تمام فرهنگهای سراسر جهان در طول تاریخ
          نظامیان و تامین کنندگان امنیت مردم ، محترم هستند
          خانواده های شهدا مورد حمایت مالی و معنوی قرار دارند
          در آینده ، سایرین با خیال راحتتری به عضویت ارتش و پلیس در می آیند

          این طوری هرگز کمبود نیروی امنیتی نخواهیم داشت

          وقتی امنیت تامین بشه ، بقا هم تامین میشه

          اگر صرفاً بحث حقوق مالی زیادتری بود
          در شرایط جنگی و خطرناک هرچقدر حقوق زیاد بدهند
          به جز گشنگان و نیازمندان کسی حاضر به شرکت در جنگ نمی شد.
          (کما افغانی هایی که پول میگرفتند در جنگ سوریه برای ایران بجنگند
          هرچند اصلاً به حرم و زینب و... اصلاً اعتقادی نداشتند! )
          نگرش ، همه چیز است .

          نظر

          • EHSANI
            ستاره‌دار(3)
            • Sep 2020
            • 2213

            #155
            پاسخ : فلسفه سیاسی

            تا قبل از رضاشاه ، چیزی به نام ارتش و پلیس و ژاندارمری و... نبود
            هرکس خودش شخصاً مسئول تامین امنیت خودش و خانواده اش بود
            در فیلمهای تاریخی میبینید همه مردم یک شمشیر به کمرشون آویزونه
            که اگر جایی احساس خطر کرد از خودش دفاع کنه
            در اون زمانها مردم اکثراً روستایی و عشایر بودند
            در اون شرایط اگر کسی قدرتی داشت که میتونست امنیت اطرافیان رو تامین کنه ،
            شخص محترمی می بود
            چون همیشه افراد زیادی در سراسر جهان
            به شغل شریف دزدی و راهزنی اشتغال داشتند
            حمله و غارت کردن یه چیز طبیعی بود
            در فصل برداشت محصول کشاورزی ، سر و کله دزدان پیدا میشد
            مردم بر سر دوراهی قرار میگرفتند
            اگر در برابر دزدان مقاومت میکردند ، جونشون به خطر می افتاد
            و اگر مقاومت نمیکردند ، معیشت یک سال آتی به خطر می افتاد
            در هر صورت ، یا از تیغ دزدان یا گرسنگی می مُردند
            بنابراین مردم برای حفظ بقای خودشون ، ناگزیر به دفاع نظامی بودند
            این حمله اگر به صورت گروهی بود ، مردان قبیله جلوی اون می ایستادند
            و اگر به صورت جمعی از طرف کشور همسایه بود
            که اونها هم برای غارت منابع کشور همسایه حمله کرده اند
            مردم به صورت دسته هایی در قالب سپاه و ارتش جلوی اون ایستادگی میکرد
            اگر این تدابیر امنیتی نبود ، الان من و شما وجود نداشتیم
            هرچند در همین زمانه ما هم این رویه ادامه داره
            کسانی که برای دفاع از دیگران کشته میشوند باید محترم باشند
            طوری که بچه ها بهشون افتخار کنند
            نگویند که پدران شما اشتباه کردند و فریب خوردند و فدا شدند و...
            بلکه به داشتن چنین پدری افتخار کنند

            هرچند آبدارچی گردان در راه اعزام به جبهه
            به علت نقص فنی ماشین واژگون شده باشه ،
            همون هم شهید محسوب میشه

            بچه های نسل بعدی از اینکه عضو ارتش باشند
            یعنی نیروی تامین کننده امنیت باشند احساس غرور میگنند

            از بحث دور نشیم ، همانطور که در پست بالا گفتم :

            در اصل توسط EHSANI پست شده است View Post
            در تمام طول تاریخ در سراسر جهان
            شهدا برای جامعه به شدت محترم هستند
            این یک فرهنگ جهان شمول مبتنی بر عقلانیت است
            در فرهنگ اسلامی :

            وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

            پدر ! از اینکه پسرت رو از دست دادی ، غمگین و نگران دوران پیری و کوری هستی ؟
            نگران نباش ، همه جامعه باید تو رو بیش از پدر خودشون تکریم و تامین کنند
            مادر ! از اینکه پسر مجردت ناکام از دنیا رفته ناراحتی ؟
            ناراحت نباش ، الان پسرت با حوریان بهشتی همبستر شده
            که یک تار موش به هزارتا از اون دخترهایی که براش نشون کرده بودی می ارزه
            دختر بچه ! از اینکه نمیتونی مثل دخترهای دیگه به پدرت صبحانه و میوه بدی ناراحتی ؟
            ناراحت نباش ، بابات الان سر سفره خدای مهربون نشسته و از میوه های بهشتی میخوره
            پسر ! از اینکه میبینی دوستات به شغل و موقعیت پدران خودشون افتخار میکنند ناراحت هستی؟
            ناراحت نباش ، همه دوستات و پدرانشون ، موقعیت و داشته ها و حتی موجودیت شون رو مدیون پدر تو هستند ،
            تو بیشتر از هرکسی میتونی به خودت افتخار کنی
            و...

            مجدداً تاکید میکنم که اون کس که مرد رفت زیر زمین ، داروین رحمتش کنه !
            ولاکن هدف همه این فرهنگها اینه که اگر مجدداً امنیت به خطر افتاد
            کسی از اینکه پسر یا پدر خودشو به جبهه بفرسته تردیدی نداشته باشه


            البته از اونجا که شاعر می فرماید
            « ماها ایرانی هستیم ، عرب نمی پرستیم ! »
            یک نگاهی هم به فرهنگ ایرانی بکنیم
            به عنوان مثال در مناطق مرکزی ایران از جمله ناحیه زاگرس
            قبرستان شهدا و کسانی که در راه
            تامین امنیت کشته شده اند به شکل شیر سنگی ساخته میشد
            که باعث غرور و افتخار اون افراد در بین سایرین میشد
            ضمن اینکه دشمنان بداند شیران زیادی در این بیشه خفته اند


            آخرین ویرایش توسط EHSANI؛ 2024/10/04, 16:09.
            نگرش ، همه چیز است .

            نظر

            • EHSANI
              ستاره‌دار(3)
              • Sep 2020
              • 2213

              #156
              پاسخ : فلسفه سیاسی

              در اصل توسط EHSANI پست شده است View Post
              اشخاص حقیقی که سهمی در تامین امنیت دارند ، عزیز و محترم هستند
              راحتتر میتوان بر روی خطاها مثلاً اختلاس نظامی ها چشم پوشی کرد
              چرا ؟ چون اونها هنر و توانایی ای دارند که ما به شدت بهش نیازمند هستیم
              توی یک آپارتمان یه پسره لندهور بود که
              با زیرپوش رکابی و شلوارک می اومد توی لابی سیگار میکشید
              همه سکنه راه به راه بهش گیر میدادند ...

              یه روز یه موتوری در ساختمون مزاحم یکی از دخترهای ساختمون شده بود
              پسره صداشو شنید رفت موتوری رو گرفت کتک زد و تحویل پلیس داد

              از اون روز به بعد دیگه کسی به هیچ کار اون پسره گیر نمیدادند
              مخصوصاً خونواده دختره بیشتر از دیگران باهاش خوش رفتاری میکردند
              نگرش ، همه چیز است .

              نظر

              • EURASIA
                عضو فعال
                • Jan 2022
                • 1253

                #157
                پاسخ : فلسفه سیاسی

                سلام بر احسانی اقا

                می بینم که تاپیک را فعال نگه داشتید

                سوالات مهمی را در ان یکی تاپیک یعنی همه چیز درهمه نوشتید

                اما دوستان در پاسخ به شما از کلک استفاده کردند

                یعنی جواب درست اما بی ربط به سوال نوشتند

                که نشان دهنده کم بودن منابع دانش افراد است

                مثل اینکه سوال کنند که پایتخت المان چیست؟ و شخص جواب دهد که بستنی شیرین است

                خوب اره بستنی شیرین اما چه ربطی به سوال داشت.!!!

                در مورد اینکه جنگ نه دموکراسی و نه توسعه نمی اورد کاملا صحیح است

                اما در مورد سوال که ایا حاکمان یا به عبارتی دولتها سبب خوشبختی می شوند و یا مردم؟ که کاربران ان تاپیک نوشتند دولت و حاکمان عامل اصلی است و مثلا عربستان را مثال زدند خوب اشتباه است

                یا اگر نظم را عامل می دانند باز هم از کم دانشی است چرا که هم ایران هم عراق در همین تاریخ معاصر دولتهای توسعه خواه و در عین حال نظم دهند و حتی ملی گرا و سکولار داشتند اما هرگر توفیق مثلا عربستان را نداشتند.

                نه اینکه این عوامل موثر نباشند اما دلایل بسیار قوی تری دارند که من بعد به ان می پردازم
                زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

                نظر

                • گنجشک
                  ستاره‌دار(3)
                  • Jun 2022
                  • 1325

                  #158
                  پاسخ : فلسفه سیاسی

                  متاسفانه سیاست پدر و مادر نداره

                  مردي بود که از راه دزديدن کفن مردگان و فروختن آنها امرار معاش مي‌کرد
                  و هرکس که مي‌مرد او شبش مي‌رفت قبرش را مي‌شکافت و کفنش را مي‌دزديد.
                  اين مرد روزي حس کرد که تمام عمرش گذشته و پايش لب گور است.
                  پسرش را که تنها فرزندش بود صدا زد و گفت:
                  "پسرجان من در تمام عمرم کاري کردم که لعن و طعن همه را به خودم خريدم.
                  هيچکس در اين دنيا نيست که بعد از مردنم ذکر خيري از من بکند.
                  از تو مي‌خواهم کاري کني که مثل من وقتي پير شدي از کارهايت پشيمان نشوي و همه ذکر خير تو را بر زبان داشته باشند".

                  پسر گفت: "پدر! من کاري خواهم کرد که مردم پدر بيامرزي براي تو هم که پدرم هستي بدهند".
                  پدر گفت: "نه، ديگر هيچکس پدر بيامرزي براي من نمي‌فرستد"
                  پسر گفت: "گفتم که کاري مي‌کنم تا همه مردم يک صدا ذکر خيرت را بگويند و بگويند خدا پدرت را بيامرزد".
                  از اين موضوع چندي گذشت. مرد کفن دزد مرد. مردم او را خاک کردند و رفتند.
                  پسرش شب آمد و کفن او را از تنش درآورد و جسدش را هم بيرون کشيد و ايستاده توي قبر نگهداشت.
                  فرداي آن روز که مردم براي خواندن فاتحه به قبرستان آمدند و اين وضع را ديدند
                  گفتند: "خدا پدر کفن دزد اولي را بيامرزد. اگر کفن را مي‌دزديد مرده مردم را از قبر بيرون نمي‌انداخت".


                  ============
                  چه بسا که پسر لندهور همساده با اون موتوری رفیق بوده باشه همش تی آترشون بوده باشه (زیاد سرم اومده اینجوری که میگم )

                  یا مثلا اون شغل شریف دزدی

                  وسط جاده نکجا آباد ماشین آدم رو از زیر پاش در میارن می برن پارکینگ میگن تا خلافی و بدو بدوها و کاغذبازی هاش را انجام ندی ماشین اینجا میمونه (خو بیشرف دزد ، می خوای دزدی کنی حداقل یک کارت خوان بذار تو پارکینگ همین جا خلافی رو بکشیم ! شونصد کیلومتر بیا تا پلیس +10 هزار جور بدبختی و کرایه و اسیری )





                  آهـــای خبـــردار!●♪♫
                  مستی یا هُشیـــار؟●♪♫
                  خوابی یا بیـــدار؟! خـــوابی یا بیـــدار؟!●♪♫
                  توو شبِ سیاه… توو شبِ تاریک…●♪♫
                  از چپ وُ از راست؛ از دور وُ نزدیک…●♪♫
                  یه نفر داره؛ جار میزنه، جـار!●♪♫
                  آهای غمی که مثلِ یه بختک؛ رو سینه ی من، شده ای آوار…●♪♫
                  از گلویِ من، دستاتوُ بردار… دستاتوُ بردار… از گلویِ من…●♪♫

                  از گلوی من؛ دستاتوُ بردار…●♪♫
                  کوچه های شهر؛ پُره ولگرده…●♪♫
                  دل؛ پُره درده…●♪♫
                  شهر، پُره مرد وِ پُره نامرده…●♪♫
                  آهای خبـردار! آهای خبـــردار!●♪♫
                  باغ داریم، تا باغ…●♪♫
                  یکی، غرقِ گُل… یکی، پُره خـــار…●♪♫

                  مـرد داریم، تا مـــرد…●♪♫
                  یکی، سـرِ کار… یکی، سـرِ بار…●♪♫
                  آهای خبردار! یکی، سرِ دار…!●♪♫
                  توی کوچه ها؛ یه نسیم رفته، پیِ ولگردی…●♪♫
                  توی باغچه ها؛ پاییز اومده، پی نامردی…●♪♫
                  توی آسمون ماهوُ دق میده… ماهوُ دق میده؛ دردِ بی دردی!●♪♫
                  پاییـز اومـده…●♪♫
                  پاییــز اومـــده؛ پیِ نامـــردی…●♪♫
                  یه نسیـم رفتــه؛ پیِ ولگــــردی…●♪♫
                  توو شبِ سیاه… توو شبِ تاریک…●♪♫
                  از چپ وُ از راسـت؛ از دور وُ نـزدیک…●♪♫
                  یه نفر داره؛ جـار میزنه، جـار!●♪♫
                  آهای غمی که مثلِ یه بختک؛ رو سینه ی من، شـده ای آوار…●♪♫
                  از گلــویِ من، دستـاتوُ بــردار… دستــاتوُ بردار… از گلــویِ من…●♪♫
                  از گلوی من؛ دستـاتوُ بردار…●♪♫
                  دستــاتوُ بردار… از گلــویِ من…●♪♫
                  از گلوی من؛ دستـاتوُ بردار…●♪♫
                  دستــاتوُ بردار… از گلــویِ من…●♪♫
                  از گلوی من…●♪♫




                  نظر

                  • EHSANI
                    ستاره‌دار(3)
                    • Sep 2020
                    • 2213

                    #159
                    پاسخ : فلسفه سیاسی

                    اون قضیه آپارتمان واقعی بود ، قصه نیست
                    اگه دوستش بود، تحویل پلیس نمی دادش
                    حداکثر بعد چندتا مشت و لگد نمایشی ، ولش میکرد بره
                    شاید در گذر رمان اثرشو از دست بده
                    اما حداقل در روزهای اول باعث تبرئه پسر شده بود

                    اینکه پسره برای جلب نظر دختره ، رفیقشو بزنه
                    این از زمان بهروز وثوقی معروف شده بود
                    الان دیگه خیلی لوث شده

                    ------------------------------------------------
                    چرا بعد از اتمام جنگ ایران و عراق
                    به خطاها و اشتباهات نظامی ها رسیدگی نمی کنند
                    اون فرمانده ای که به عنوان شخصی که در استخدام دولت هست
                    اگه کارشو خوب انجام نده باید توبیخ و تنبیه بشه
                    ولی به طور کلی زیاد بهشون سختگیری نمی کنند

                    فکر میکنم محسن رضایی مثال خوبی باشه
                    در مورد قضیه کربلای 4 و به کشتن دادن جوونهای مملکت
                    اون هم چه جوونهای عزیزی که به خاطر ما رفتند جبهه
                    ایشون نه تنها توبیخ نمیشه ، بلکه درجه و ترفیع و... هم می‌گییره
                    شاید حداکثر برخوردی که باهاش شده این باشه که
                    در خفا و توی اتاق فرمانده یه خورده باهاش جر و بحث کرده باشند
                    چرا ؟
                    چون نمیخواهند سایر نظامی ها حس کنند که کسی قدرشون رو نمیدونند
                    یعنی هرچقدر هم خطا کنند به هرحال عزیز باقی خواهند ماند

                    طبق نظر شوپنهاور در خصوص آبروی شهسواری»
                    میگه دولت نمیتونه اونقدر پول به پای سرباز بریزه
                    تا اونون قانع کنه برای مردمش کشته بشه
                    به جای ما به التفاوت طلبش از دولت
                    به اون شکوه و جلال و کر و فر و دک و پز و... میده
                    خیلی از افراد اینو به عنوان مزیت شغلی می پذیرند

                    اتفاقاً این مورد رو من خودم از نزدیک دیدم و باهاش مصاحبه کردم



                    ----------------------------------------------
                    جناب گنجشک عزیز
                    خوشحالم که دوباره دست به قلم شدی
                    یه مدت نمی نوشتی ، دلم برات تنگ شده بود
                    هم برای شما و هم برای جناب اوراسیای عزیز
                    خوشحالم که حضور دارید @};-
                    نگرش ، همه چیز است .

                    نظر

                    • EHSANI
                      ستاره‌دار(3)
                      • Sep 2020
                      • 2213

                      #160
                      پاسخ : فلسفه سیاسی

                      قبلاً گفتم معابد ، دانشکده های علوم انسانی جهان باستان بودند
                      کاهن ها وقتی میخواستند جامعه رو کنترل کنند
                      و یا به سمت مورد نظر خودشون ببرند
                      لازم بود که مطالبی رو به مردم یاد بدهند
                      ولی این کار خیلی سخت بود
                      یکی از روشهایی که برای تسهیل آموزش به کار میرفت
                      داستان سرایی و قصه نویسی بود
                      یعنی بزرگترها برای این که بتونند راحتتر مطالبی رو به مخاطب تعلیم بدهند
                      اون مضامین رو به شکل داستان و قصه در می آوردند تا بهتر بخورد مخاطب بره

                      در داستان کفن دزد ، میخواد به مخاطب بگه
                      هر فعل پلیدی رو میشه با پلیدتر از خودش تطهیر کرد
                      بارها گفتم وقتی پهلوی روی کار اومد هیچ کس از قاجار یاد نکرد
                      اگر جمهوری اسلامی هم میتونست به وعده هاش عمل کنه
                      بعد از انقلاب ، هیچ کس از پهلوی و نظام سلطنتی به خوبی یاد نمیکرد
                      چه رسد به اینکه سلام و صلوات به روح رضا قلدر بفرستند !!!

                      ---------------------------------

                      ولی جناب گنجشک این چیزهایی که من میگم قصه و داستان نیست
                      این پسره که گفتم کاملاً واقعی بود
                      من دهها و شاید صدها مصاحبه ارزشمند با افرادی داشتم
                      شاید افراد خاصی نباشند ولی افراد واقعی هستند
                      من از نزدیک با واقعیتهای جامعه در ارتباط هستم
                      نگرش ، همه چیز است .

                      نظر

                      • EHSANI
                        ستاره‌دار(3)
                        • Sep 2020
                        • 2213

                        #161
                        پاسخ : فلسفه سیاسی

                        در اصل توسط EHSANI پست شده است View Post
                        طبق نظر شوپنهاور در خصوص آبروی شهسواری»
                        میگه دولت نمیتونه اونقدر پول به پای سرباز بریزه
                        تا اونون قانع کنه برای مردمش کشته بشه
                        به جای ما به التفاوت طلبش از دولت
                        به اون شکوه و جلال و کر و فر و دک و پز و... میده
                        خیلی از افراد اینو به عنوان مزیت شغلی می پذیرند

                        اتفاقاً این مورد رو من خودم از نزدیک دیدم و باهاش مصاحبه کردم
                        قضیه این مصاحبه که میگم واقعاً کیس جالبی بود برا من

                        یک آقای جوانی بود (زیر 30 سال)
                        ایشون در آزمون استخدامی فولاد مبارکه اصفهان
                        به عنوان اپراتور دستگاه استخدام رسمی شده بود
                        به مدت 5 سال اونجا کار میکرد
                        طبق چیزی که خودش میگفت
                        تو همون 5 سال خونه و ماشین خریده بود
                        ازدواج کرده و 2 تا بچه داشت
                        از نظر مالی نسبت به اطرافیانش خیلی جلو افتاده بود

                        بعد ایشون میاد از فولاد مبارکه استعفا میده
                        میره تو فلان ارگان نظامی استخدام میشه
                        طبق چیزی که خودش تعریف میکرد
                        حقوقش نسب به قبل کاهش پیدا کرده
                        علاوه بر اون محدودیتها و شرایط کاری خاصی داره
                        میگفت مکالمات تلفنی خصوصی با خانمش کنترل میشه !
                        حتی میگفت توی عروسی حق نداریم برقصیم
                        ساعت کاری و شیفت و ماموریت مناطق دور افتاده و....

                        خلاصه که خیلی از وضعیت کاریش گله مند بود
                        و مرتب اونو با فولاد مبارکه مقایسه میکرد

                        نهایتاً من ازش پرسیدم
                        حالا نمیشه دوباره برگردی فولاد مبارکه ؟
                        یا حداقل جایی که این محدودیتها رو نداشته باشی ؟

                        جوابش خیلی خیلی جالب بود
                        که باعث شد تبدیل بشه به
                        یکی از مصاحبه های ارزشمند و تاثیرگذار بنده


                        جالبه که بدونید ، بعد از کلی چس ناله کردن گفت :
                        نه ! خودم نمیخوام برگردم !!!
                        گفتم اگه اینجا رو دوست داری پس چرا گذشته رو رها نمیکنی ؟
                        الان که دیگه خونه و ماشین و زن و فرزند هم داری
                        گفت : اون یه خوبی داشت ، این هم یه خوبیِ دیگه داره !!!
                        خیلی برام جالب بود که خوبی این (نظامی) چیه ؟
                        میگفت علت اینکه از فولاد اسعفا دارم این بود که
                        عشق یونیفرم و کلت و تفنگ و ایناااا بودم !!! /.:biggrinsmiley.:/

                        گفتم درکت میکنم

                        (با احتساب 5 سال فولاد و چند سال نظامی ،
                        هنوز زیر 30 سال بود
                        یعنی موقع استعفا دادن هنوز جوون بود و کله اش باد داشت)

                        ولی اون جمله آخرش دیگه خیلی تکان دهنده بود ... میگفت :

                        توی فولاد که بودم همه بهم میگفتند « شغل شرکتی » داری
                        (یعنی به چشم کارگر بهم نگاه میگردند)
                        ولی حالا همه بهم میگن « جناب سروان »
                        (یعنی الان دیگه برا خودم کسی هستم)
                        نگرش ، همه چیز است .

                        نظر

                        • EHSANI
                          ستاره‌دار(3)
                          • Sep 2020
                          • 2213

                          #162
                          پاسخ : فلسفه سیاسی

                          در اصل توسط EHSANI پست شده است View Post
                          یک آقای جوانی بود (زیر 30 سال)
                          الان که دیگه خونه و ماشین و زن و فرزند هم داری

                          میگفت علت اینکه از فولاد اسعفا دارم این بود که
                          عشق یونیفرم و کلت و تفنگ و ایناااا بودم !!! /.:biggrinsmiley.:/

                          توی فولاد که بودم همه بهم میگفتند « شغل شرکتی » داری
                          (یعنی به چشم کارگر بهم نگاه میگردند)
                          ولی حالا همه بهم میگن « جناب سروان »
                          (یعنی الان دیگه برا خودم کسی هستم)
                          یه کم علمی تر بحث کنیم ؛

                          هرم مازلو برای این آقا اینطوری بود که
                          طبقه امنیت برقرار بود
                          معیشت برقرار شده بود
                          خونه و ماشین و...
                          عشق : زن و فرزند هم که داشت

                          در کل با درامد خوبی که از فولاد داشت
                          همه طبقات پایین هرم مازلو رو در سنین پایین طی کرده بود
                          چیزی که بسیاری از مردم حتی در سنین بالا طی نمیکنند
                          و چه بسا هرگز طی نکنند

                          الان دیگه وقتش رسیده بود که در هرم مازلو به طبقه بالاتر شیفت کنه

                          طبقه بالاتر عزت هست

                          دوست نداشت که به چشم کارگر شرکتی بهش نگاه کنند
                          دوست داشت همه تحویلش بگیرند و ازش حساب ببرند
                          و چه جایگاهی سهل‌الحصول تر از شکوه لباس و عنوان جناب سروان ؟!


                          با این وجود
                          شاید اگر در فولاد مبارکه حقوق خوبی نمی‌گرفت
                          طوری که بتونه در مدت کمی در سن پایین
                          خونه و ماشین و زن و فرزند رو ردیف کنه
                          هرگز از فولاد مبارکه استعفا نمیداد
                          یعنی در هرم مازلو هنوز طبقه پایین اشباع نشده بود
                          تا بیاد اشباع بشه ، سن و سالی ازش گذشته بود
                          و دیگه نمی‌تونست بره توی نظام استخدام بشه



                          -------------------------------------------

                          نکته دوم :

                          دولت برای یک اپراتور کارخونه باید حقوق بالایی پرداخت کنه
                          ولی برای نظامی که جونش در خطره
                          و ماموریت منطقه عملیاتی میره و...
                          محدودیتهای حفاظت اطلاعاتی داره
                          (شنود مکالمات و ممنوعیت رقص در عروسی و...)
                          نیاز نیست که حقوقی بیشتر از یک اپراتور بده !
                          طبق گفته شوپنهاور :
                          با همین زرق و برق و اعتبار و احترام اجتماعی و...
                          ما به التفاوت حق‌الزحمه اش رو باهاش تسویه حساب میکرد

                          ولاکن این فقط برای یک قشر خاصی از مردم جواب میده
                          که اصطلاحاً میگن فلانی « عشق نظام » هست
                          یعنی مسحور زرق و برق و ابهت این لباس شده اند




                          آخرین ویرایش توسط EHSANI؛ 2024/10/06, 00:37.
                          نگرش ، همه چیز است .

                          نظر

                          • شیخ مسعودخان خانان
                            ستاره‌دار(1)
                            • Sep 2020
                            • 1969

                            #163
                            پاسخ : فلسفه سیاسی

                            در اصل توسط EURASIA پست شده است View Post
                            سلام بر احسانی اقا

                            می بینم که تاپیک را فعال نگه داشتید

                            سوالات مهمی را در ان یکی تاپیک یعنی همه چیز درهمه نوشتید

                            اما دوستان در پاسخ به شما از کلک استفاده کردند

                            یعنی جواب درست اما بی ربط به سوال نوشتند

                            که نشان دهنده کم بودن منابع دانش افراد است

                            مثل اینکه سوال کنند که پایتخت المان چیست؟ و شخص جواب دهد که بستنی شیرین است

                            خوب اره بستنی شیرین اما چه ربطی به سوال داشت.!!!

                            در مورد اینکه جنگ نه دموکراسی و نه توسعه نمی اورد کاملا صحیح است

                            اما در مورد سوال که ایا حاکمان یا به عبارتی دولتها سبب خوشبختی می شوند و یا مردم؟ که کاربران ان تاپیک نوشتند دولت و حاکمان عامل اصلی است و مثلا عربستان را مثال زدند خوب اشتباه است

                            یا اگر نظم را عامل می دانند باز هم از کم دانشی است چرا که هم ایران هم عراق در همین تاریخ معاصر دولتهای توسعه خواه و در عین حال نظم دهند و حتی ملی گرا و سکولار داشتند اما هرگر توفیق مثلا عربستان را نداشتند.

                            نه اینکه این عوامل موثر نباشند اما دلایل بسیار قوی تری دارند که من بعد به ان می پردازم
                            چاکر ناصرخان گل@};-
                            خیلی خوش امدید
                            دلمون واست تنگ شده بود
                            ایشالا سلامت و سرکیف باشید
                            مخلصیم
                            [URL]https://s3.amazonaws.com/psiphon/web/yqeg-8x4w-6cha/ar/download.html#direct[/URL]

                            نظر

                            • EURASIA
                              عضو فعال
                              • Jan 2022
                              • 1253

                              #164
                              پاسخ : فلسفه سیاسی

                              در اصل توسط شیخ مسعودخان خانان پست شده است View Post
                              چاکر ناصرخان گل@};-
                              خیلی خوش امدید
                              دلمون واست تنگ شده بود
                              ایشالا سلامت و سرکیف باشید

                              مخلصیم

                              سلام بر شیخ مسعود خان عزیر ممنونم از شما

                              من هم خوشحالم از مصاحبت با شما دوست گرامی/:.Heart.:/

                              در این سه ماه تمرکزم تو برنامه شخصی برده بودم و وقت نداشتم به این تاپیک بورسی ها سر بزنم

                              امیدوارم کشور وارد جنگ نشود و روسای کشور اگر خردی دارند بحران را مدیریت کنند
                              زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

                              نظر

                              • شیخ مسعودخان خانان
                                ستاره‌دار(1)
                                • Sep 2020
                                • 1969

                                #165
                                پاسخ : فلسفه سیاسی

                                در اصل توسط EURASIA پست شده است View Post
                                سلام بر شیخ مسعود خان عزیر ممنونم از شما

                                من هم خوشحالم از مصاحبت با شما دوست گرامی/:.Heart.:/

                                در این سه ماه تمرکزم تو برنامه شخصی برده بودم و وقت نداشتم به این تاپیک بورسی ها سر بزنم

                                امیدوارم کشور وارد جنگ نشود و روسای کشور اگر خردی دارند بحران را مدیریت کنند
                                خیلی مخلصیم
                                خدا شکیلا را سلامت نگهداره

                                در این خاک زرخیز ایران زمین
                                نبودن جز مردمی پاک دین
                                چو مهر و وفا بود خود کیششان
                                گنه بود آزار کس پیششان
                                ...
                                همه بنده ی ناب یزدان پاک
                                همه دل پر از مهر این آب و خاک
                                پدر در پدر آریایی نژاد
                                ز پشت فریدون نیکو نهاد
                                کجا رفت آن دانش و هوش ما
                                که شد مهر میهن فراموش ما
                                نبود این چنین کشور و دین ما
                                کجا رفت آیین دیرین ما
                                ...
                                گران مایه بود آن که بودی دبیر
                                گرامی بدان پس که بودی دلیر
                                به یزدان که گر ما خرد داشتیم
                                کجا این سرانجام بد داشتیم
                                ...
                                نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
                                نه بیگانه جایی در این خانه داشت
                                از آن روز دشمن به ما چیره گشت
                                که ما را روان و خرد تیره گشت
                                ...
                                از آن روز این خانه ویرانه شد
                                که نان آورش مرد بیگانه شد
                                چو ناکس به ده ، کد خدایی کند
                                کشاورز باید گدایی کند
                                ...
                                اگر مایه ی زندگی ، بندگی است
                                دو صد بار مردن به از زندگی است
                                ...
                                بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
                                برون سر از این بار ننگ آوریم
                                ...
                                اگر مایه ی زندگی بندگی است
                                دو صد بار مردن به از زندگی است
                                بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
                                برون سر از این بار ننگ آوریم




                                [URL]https://s3.amazonaws.com/psiphon/web/yqeg-8x4w-6cha/ar/download.html#direct[/URL]

                                نظر

                                در حال کار...
                                X