فلسفه سیاسی

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

هیچکس هم پاسخگو نیست ، تریبون و بیان مشکلات فقط برای غزه است

درود گنجشک جان
جسارتاً من یک انتقاد یا یک گله دارم از شما

آخه این چه عادت بدی هست که
سوال میپرسی و مسئله طرح میکنی
بعد بدون اینکه جواب بدی یا نظر خودت رو هم بگی
و بدون اینکه بحث رو به نتیجه برسونی ، رهاش میکنی و میری ؟!


خدا لعنت کنه اصغر فرهادی رو
با این بدعت پلیدی که وارد فرهنگ ایرانی کرد
آخر فیلمهاش از نتیجهگیری خودداری میکنه
و قضاوت رو به تماشاچیان میسپاره !!!

حالا شما فرض کن استاد یا معلم بحثی مطرح کنه
و بدون نتیجهگیری ، قصاوت رو به دانشآموزان بسپاره !!!
آخه این هم آموزش ؟!

فکر می کنم مسئله خط مقدم نیاز به حل مسئله دیگری داره

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود

مسئله ۸۸۸۸

7 تا کوهنورد رفتن کوه صخره نوردی ، به خودشون طناب بستن و همه به هم متصل هستن


نفر 7 ام ( اونی که از همه پایین تر هست ) سر میخوره به هر علت

فرضاً نفر ششم پا می گذارد رو دستش یا نفر دوم به اشتباه سنگی را از کوه جدا می کنه می خوره رو دست این بنده خدا ( نفر هفتم ) یا اصلا خودش فلج بوده سر می خوره



خلاصه طرف آویزون میشه و فشار به اون شش نفر بالایی که چسبیدن به کوه میاد


نفر ششم ، میگه طنابش را ببرم بره ؟ اون 5 نفر بالایی می فرمایند که نه ! ما 6 نفر هسیم می تونیم نجاتش بدیم


القصه !!! دست نفر ششم هم سر می خوره و الان 2 نفر آویزون هستن و 5 نفر متصل


نفر پنجم میگه طناب را قطع کنم ؟ باز می گن نه!

.
.
.

داستان تکرار میشه تا میرسیم به نفر دوم ! نفر دوم میگه سیاست های قبلی اشتباه بوده و باید تغییر نگرش بدم : )) چون 2 نفر هم بودن به راحتی با هم مذاکره و توافق می کنند که بهتره طناب بریده بشه : ))



د آخه .... ، نفر ششم و پنجم و چهارم و سوم هم مگه نمی خواستن طناب را ببرن و زنده بمونن ! پ چرا اون موقع نظرتون یک چیز دیگه بود !




===================

جناب احسانی

اون مسئله فرار سرباز ها از خط مقدم و کشتن نیروهای خودی توسط یگان پشتی


خوب شما را هیکل و جمعیت نفرات خط مقدم حساب کرده بودی که جنگ را را پلن ریختی و شروع کردی ! این قبول


اما قول می دی که اگر اونا شهید یا اسیر شدن ،


شما که یک خط عقب تر هسی ، خودت عقب نشینی نکنی ؟ یا اون موقع باز می خوای نفرات را بشماری بگی با این تعداد به صلاح نیست و بری مذاکره و طرح رفاقت با دشمن ؟




خوب اونی هم که داره از خط مقدم فرار میکنه به این علته که حساب کرده برد امکان پذیر نیست و گرنه کیه که بدش بیاد از غنایم !!!! شما نباید نیروی خودی را بزنی ! باید دوباره حساب کتاب کنی ببینی پیروزی با ماست یا ....


و اگر هم پیروز با ماست ، اما نفر خط مقدم ترسیده و احمق و نادان هست و متوجه نمیشه پیروزی با ماست ! خودت زحمت بکشی بری خط مقدم ، منم برات دعا می کنم ، یک خط عقب تر هم پشتیبانی با بنده کنسرو و کمپوت برات می فرستم حالش را ببری دیگه چی می خوای ؟


فکر می کنم مسئله خط مقدم نیاز به حل مسئله دیگری داره

درود جناب احسانی عزیز



خیلی از سوالات پاسخ ندارند !

یعنی پاسخ دارند ها !!! ولی پاسخش سیاسی هست و پشت درب های بسته بیان میشه ، یک مهر ، سری محرمانه هم میزنن روش و اینجوری میشه که جلوی درب های باز پاسخی وجود نداره (بجز کرسی شعر )


یک وقت
اخلاق پاسخ خودش را داره به سوال
شرع پاسخ خودش را داره
علم پاسخ خودش را داره
شرف و ناموس و غیرت پاسخ خودش را داره

ولی پاسخ اصلی ، پاسخ سیاست و سیاست مدار هست


سیاست هم شاید معناش دستیابی به حداکثر منافع شخصی باشه


عقل و شرع و شرف و علم و.... حکم می کنند که زمین کشاورزی ، باید زمین کشاورزی باشه

اما کشاورز میاد سیمان پخش میکنه تو زمین اش ! برای منافع شخصی (تغییر کاربری) ، سیاست اش حکم میکنه که گند بزنه به زمین و زراعت اش و...



یادش بخیر جمله آسید ، سیاست ما عین دیانت ما ، دیانت ما عین سیاست ما

(خط مقدم هم کار خودشونه ، خود سیاستمدارشونه ! )


پ.ن
بنده تحت تاثیر دارو مطالب فوق را نگاشتم و از صحت و سقم مطالب اطمینان ندارم :D

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

بله ، ممنون
بسیار عالی ...
میگم تا اثر دارو باقیست ، این رو هم پاسخ بده ؛

چکار کنیم که خوانش رو به دست بگیریم ؟!

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

بله ، ممنون بسیار عالی ... میگم تا اثر دارو باقیست ، این رو هم پاسخ بده ؛چکار کنیم که خوانش رو به دست بگیریم ؟!

@};-

عصری یکی از بستگان همین سوال را داشت 3 تا راه بهش معرفی کردم

1- 40 سال در حوزه کسب فیض کنی و اگر شانس باهات یار باشه مجتهد بشی
2- نمایندگی مجلس و زدن مخ باقی نمایندگان
3- منصب قضا

و البته الان که فکرش می کنم

4- شل کردن سر کیسه و خریدن یکی از 3 گزینه فوق
5- مدد جستن از اجنه

و اگر از پست خود شما بهره بگیرم

6- برده دیگران نبودن و نیازمند خوانش دیگران نبودن (یا کمتر کردن نیاز به ارباب خوانش گر )

7- همان خرید ایادی قدرت و استفاده گری از قدرت اختیارشان در خوانش های جزئی ! خرید ناظر شهرداری و افسر و بازرس و تعزیرات و...

و...


ایسم سازی و پرورشش هم کار سختی هستی : (

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی






همه انسانها به واسطه اهمیت زیادی که به سلامتی و جون خودشون قائل هستند
نیازمند خدمات پزشکی و درمانی هستند
و کسی که این خدمت رو ارائه میکنه ، میشه آدمِ مهمِ جامعه !
عزیز و محترم میشه و همه دوستش دارند و براش ارزش قائل هستند
میگن فلانی داره به جامعه خدمت میکنه
( انگار اون کارگر ساده داره به دشمن خدمت میکنه ! )
البته طبق قانون عرضه و تقاضا
تقاضا برای پزشک که همواره صعودی هست یا ثابت بمونه
اما هرچه پزشک بیشتر بشه ، یعنی عرضه زیاد بشه
در نتیجه قیمت میاد پایین و اون ارزش قبلی رو نداره
در روزگاران قدیم که مردم به صورت قبیله ای زندگی میکردند
اگه در قبیله یک درمانگر وجود داشت ، واسه خودش خدایی میکرد !
هرکس بهش باج نمی داد باید بدونه که :
« گذر پوست به دباغخونه میافته »
به خاطر داشته باشه که روزی که مریض میشه
و درمانگر دیگری وجود نداره و یا امکانات اون زمان حتی ممکنه بمیره
پس عقل حکم میکنه که با این شخص با احترام رفتار کنه


امروز هم جامعه ما در حال پیر شدن هست
وضعیت اقتصادی ، سبک زندگی و کیفیت غذا و...
باعث شده نیاز به پزشک افزایش پیدا کنه
در نتیجه قیمت و ارزش پزشکها برای جامعه افزایش پیدا میکنه


وجود مطب پزشکان ، مخصوصاً پزشکان متخصص و جراح در هر شهر و در کل کشور را
میشه معادل نماد یا شاخصی از توسعه و خدمات دولتی محسوب
پس دولت هم برای این قشر ارزش قائل هست و هواشونو داره
اتفاقاً خیلی هم ناز نازی تشریف دارند
اگه دولت هواشونو نداشته باشه ، قهر میکنند میزارند میرند خارج
مهاجرت برای یک پزشک یا کادر درمانی ، راحتتر از افراد عادیست
پس دولت هم مجبوره به این عزیزانِ دل ، باج بده
مثلاً اگه یک پزشک متخصص که جامعه بهش نیاز داره ، مرتکب تخلف مالی بشه
نهاد نظارتی مجبوره مسامحه کنه و زیاد بهش گیر نده
باید شرایطی رو براشون فراهم کنه که زیاد بهشون گیر ندهند !


من اگه ببینم آبدارچی دزدی کرده ، میتونم بلافاصله اونو اخراج کنم
ممکنه چند روز طول بکشه تا یکی دیگه استخدام کنم
در این فاصله میتونم خودم شخصاً برای خودم و حتی سایرین چای درست کنم
اما اگه یکی از نیروهای فوق متخصص شرکت ، تخلفی کرد
باید اول نیروی جایگزین رو پیدا کنم و تا بیاد با کار آشنا بشه هم مدتی زمان میبره
(در این مدت هم شخص متخلف باهاش همکاری نمیکنه و این ، کار رو سختتر میکنه)
بعد میتونم اون متخلف رو اخراج کنم .
معمولاً فرایند بسیار سختی هست ،
عموماً ترجیح میدهند که با یک تذکر و تنبیه و جریمه و... سر و ته قضیه رو هم بیارند.


دولت هم دقیقاً به همین علت مجبوره به کادر درمان باج بده
نه تنها در اخذ مالیات ، بلکه در چشم پوشی از تخلفات و...
تربیت کردن یک پزشک متخصص ، چند دهه زمان نیاز داره


معمولاً اونهایی که تخصص بالاتر با تقاضای بیشتری دارند
همین جوریش هم سالی چند ماه خارج تشریف دارند
حالا اگه بخواهند باهاشون سختگیری کنند ،
دیگه جمع میکنند و برای همیشه میرند و بر نمیگردند


تجمع بیماران در راه رو های مراکز درمانی
میتونه به نارضایتی عمومی مردم از دولت منجر بشه
مخصوصاً که ممکنه این وسط عده ای به خاطر فقدان خدمات درمان و سلامت ،
جون خود یا عزیزانشون رو از دست بدهند


------------------------------------


حالا یه عده از این پزشکان و کادر درمان ، اخلاق مدار هستند ، این به کنار...
اما یک عده دیگه ، کمترین تخلفشون اینه که مبلغ ویزیت بیشتر از تعرفه میگیرند
بحث مالیات هم که دیگه خودتون بهتر میدونید
حتی میتونه بدتر از این هم باشه
مثلاً همدستی با داروخانه یا داروسازی ها و آزمایشگاه و مراکز دیگه
تجویز غیر ضروری دارو و آزمایش و عکس و سونو و...
حتی عمل جراحی غیرضروری صرفاً برای تیغ زدن بیمار


باز از این بدتر هم میتونه باشه
فرض کنید یک پروفسور فوق تخصص استاد دانشگاه
توی بیمارستان به صورت غیر اصولی و غیرقانونی
یک سری تز ها رو روی بیماران بدبخت امتحان میکنه
خب مطمئناً انتظار ندارید که به همین راحتی ،
چناب پروفسور رو بندازند بیرون و ممنوع الکار کنند
مخصوصاً که داره برای گسترش علم پزشکی تحقیق میکنه
این میتونه در آینده جون خیلی ها رو نجات بده


شاید بگویید برای همه این حرفهایی که گفتم ، قوانینی وضع شده
یعنی مملکت اینقدر هم خر تو خر نیست که
پزشک هر غلطی بکنه کسی کارش نداشته باشه
بله درسته ولی این قوانین عموماً روی کاغذ هستند
ولی در عمل جز در موارد خاص پیگیری نمیشه
مثلا موردی که بیمار شاکی از قضا شخص بانفوذی باشه


---------------------------


پزشک هنجارشکن آملی

دکتر فاطمه رجایی راد
دارای بورد تخصصی جراحی دهان،فک و صورت
و متخصص ایمپلنتولوژیست (کاشت ایمپلنت)
پلاستیک بینی و صورت اعم از جراحی فک( ارتوگناتیک) ،
جراحی بینی، شکستگی فک و صورت، پاتولوژی، شکاف لب و کام
هیات علمی دانشکده دندان پزشکی بابل ( سال ۹۶ تا کنون)




چند روز پیش این خانم پزشک آملی رو دعوت کردن که بهش جایزه بدند
خب این خانم لابد یک برتری داشته که مشمول تقدیر و جایزه شده
بعد اینو به خاطر حجاب بهش گیر دادند
حتی من شنیدم مجوزشو لغو میکنند
که حرف بسیار مضحک و مسخره ای بود =))
فعلاً فقط تعلیق کردند تا حکمش بیاد
نماینده ولی مطلقه مازندران گفته باید توبه کنه...
اون هم فعلاً ویدئو عذرخواهی داده بیرون
خب نمیشه که نسبت به عبور از خط قرمز نظام بی تفاوت بود ،
باید کاری میکردند ... دیروز رفتند تالار موبوطه رو پلمپ کردند =))


من میگم چند روز تا حداکثر چند ماه دیگه که آبها از آسیاب بیفته
برمیگرده سر کارش و همه چیز فراموش میشه
مطمئناً در صورت لغو مجوز ، به راحتی میتونه مهاجرت کنه


حالا اگه دانشجو یا کارگر و... بود به راحتی اخراج میشد

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

هیچ جایِ دنیا، بردگان حق دخالت در حکومت رو ندارند
بردگان توقع رفاه و آسایش هم ندارند ،
برده باید در ازای یک لقمه نونِ بخور و نمیر ، حداقل 16 ساعت کار کنه

یا بکُش یا دانه ده یا از قفس آزاد کن !

اولین گام اینه که اراده کنیم برده نباشیم
که خب سختترین قسمت کار همین اراده است
چون سلطهگر هم خوب بلده اراده مردم رو تضعیف کنه

من الان تو این مملکت که زندگی میکنم ، بردگی رو به وضوح حس میکنم
از خودرو و مسکن گرفته تا دارو و مدرسه و...
خوش به حال اون دسته بردگان که از اسارت و بردگی خودش بیخبره
زجر جسمی دارند ولی روحی نه
البته زجر روحی هم داره ولی اونو نسبت میده به زجرهای جسمی.

اراده کنیم برده نباشیم ، یا حداقل ارباب سالم تری انتخاب کنیم : )

@};-

[شیخ مسعودخان خانان]

پاسخ : فلسفه سیاسی

[QUOTE=گنجشک;1066881]

چاکریم
گنجشک خان پیداش نیست
نیافتاده باشه تو حوض نقاشی
دلمون واسش تنگه
بچه خوبی بود خدایی[/QUOT
ارادت ملا ابرام

بازار پوکیده
مشکلات مختلف از هر طرف روی سرمان آوار میشن

هیچکس هم پاسخگو نیست ، تریبون و بیان مشکلات فقط برای غزه است

مردم داخل دشواری ندارند

...

حالم خوب نیست ملا ،
قرص ها را هم میخورم ولی فایده ای نداره ...

====
خودت چطوری ملا ؟


فلسفه سیاسی اینکه مردم داخل نباید حالشون خوب باشه چیه ؟

مخلصیم
ای بابا همه رفیقای ملا
یا بی پول اند یا مریض اند یا در بدرند
خود ملا ابرام بدبخت هم
3درد امد به جانم هر 3 یکبار
اسیری و غریبی وغم یار
اسیری و غریبی چاره داره
غم یارو غم یارو غم یار

ایشالا بهتر بشی
مواظب خودت باش
بورس و پولو ولش
اول سلامتی
چاکریم

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

سلام به همه بزرگواران

ایا با اعدام انقلابی مسئولین حکومتی موافق هستید؟

دقت کنید اینها گل زندگی و بهترین دوران جوانی ما سوزاندند

موضوع فقط پول و اقتصاد نیست

و هیچ لذتی بالاتر از انتقام نیست

اینکه دست خالی برویم و خیابان و فحش بدهیم کار دیوانگی است

چون انها مسلح هستند و ما نه

در یک نظام نه دموکراسی حتی ایرانی هم روبرو نیستیم

من خودم با این مدل موافق هستم

البته در زمانهای مختلف خشم من نوسان می کند مثلا امسال ارام تر هستم و مدام زیباترین فیلمهای تمام دوران سینما را مشاهده می کنم

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

در صورت حمله دولت دلاور اسرائیلی به اخوند ها واکنش ما مردم ایران چه باید باشد؟

ایا موافق هستید سر مار در تهران هست و باید ان را قطع کرد؟

واکنش درست ما چه باید باشد در صورت حمله به اخوندها

البته اول حفظ جان خودمان

اما بعد کمک به اسرائیلی جهت نابودی اخوندها

چون به هر حال دشمن مشترکی داریم

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

فلسفه سیاسی امریکایی چیست؟

البته خودم می دونم چیست

شما هم می دونید چیست

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

سلام

امروز باخبر شدم که دکتر عبدالعلی قوام از استاددان رشته سیاست و روابط بین الملل در گذشتند

یادش گرامی

دکتر احمد ساعی هم پارسال درگذشتند

دکتر حسن بشیریه و دکتر عالم و از استادهای دیگر این علم هستند

و کتابهای خوبی در این زمینه دارند

کتاب سیاست خارجه و روابط بین الملل قوام بسیار مشهور است

با اینکه رشته تحصیلی ام این رشته نبوده اما مطالب فروانی از این استادان یاد گرفتم

یادشون گرامی

داوود هرمیداس هم در گذشت


ایشون متولد 1313 بوده و کتاب های خوبی در رشته روابط بین الملی نوشتند

که امروز در گذشتند که البته سن شون هم بالا بوده

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

جرمی بنتام متولد 1748 انگلستان

تا حالا دیدید که می گویند ای خدا زنان با مردان برعکس شده اند

یعنی زنان شبیه مردان شده اند و مردان شبیه زنان!!

حالا وقتی به جرمی بنتام در انگلستان و شارل منتسکیو در فرانسه

نگاه بیاندازیم دقیقا متوجه این موضوع می شویم

چون متن را بر تمرکز بر جرمی بنتام می نویسم

ایشون را مد نظر قرار می دهیم

جرمی بنتام انگلیسی بوده

مهمترین فیلسوق حقوق محسوب می شود

اما وی بیشتر شبیه فرانسویان پر شر وشور و احساساتی و عاشق پیشه و ارمانگرا بوده

پس طبیعی بوده در کشور خودش محبوب نباشه اما در فرانسه مورد عنایت قرار می گرفته

او از معدود سوسیالیست های انگلیسی به حساب می اید

جرمی البته یک کار بسیار بزرگ انجام داد

او همراه با جیمز استوارت میل مکتب بسیار مشهور فایده گرایی را ایجاد کرد

البته خود جیمز میل را با جان استوارت میل اشتباه نگیرید

ایشون پدر جان استوارت میل است

که البته پسرش را در 5 سالگی مجبور کرده چند رشته تحصیلی و چند زبان خارچه را فرا بگیره

از طرف دیگر مکتب فایده گرایی را با مکتب اپیکوریسم در یونان باستان

و مکتب خراباتی در ایران دوره حافظ شیرازی اشتباه نگیریم

همه اپیکوری یونان و هم خراباتی ایران

فایده گرایی و لذت گرایی به معنی سرخوشی و بی خیال فردا و امروز عشق است بوده

اما مکتب فایده گرایی و لذت گرایی جرمی بنتام و جیمز استوارت به معنی افزایش لذت کلی زندگی است.

یکی از جملات مشهور ایشون این جمله است

بیشترین خوشبختی از بیشتر تعداد حاصل می شود که معیار درستی یا نادرستی است

فکر می کنم همین قدر برای اشنایی با جرمی بنتام کافی است

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

فلسفه سیاسی امریکایی چیست؟

البته خودم می دونم چیست

شما هم می دونید چیست

چالرز پیرس

اولین فیلسوف پراگماتیسم

تاثیر گذار بر ویلیام جیمز و جان دویی

فلسفه سیاسی امریکایی پراگماتیسم است

تا حالا فکر کردید چرا زبان انگلیسی امریکایی نسبت به انگلیسی ها محاوره ایی تر است

چرا نماد سرزمین امریکا فردی مثل ادیسون است که مرتب در ازمایشگاه و کارگاه تاب می حورد

و نه یک فیلسوف مثل مانند کانت که مودب و درون گرا تئوری پرداز است

چرا امریکا این همه کارافرین دارد

چرا امریکا یی ها درامد سرانه بالاتری نسبت به اروپا ها دارند

چرا در فیلم های انها خیلی بیشتر از اروپایی ها فحش و ناسزا می دهند

چرا در مذاکرات خیلی صریح و بی پرده حرف می زنند و پاهای خود را روی میز می گذارند

و کلا چرا اینقدر موفق هستند

جواب ان تا حدود زیادی به پراگماتیسم بر می گردد

فلاسفه مهم ان چالرز پیرس و چان دپویی و ویلیام جیمز هستند

جان دپویی که یک روانشناس و فیلسوف امریکایی بود

اما چالرز پیرس ریاضی دان و فیلسوف بوده است

در مورد پراکماتیسم می گوید :

وقتی در مورد ایده ها صحبت می کنید در ذهن تان به نتایج عملی و حالت فیزیکی ان نتایج فکر کنید

و برای به وجود امدن انها تلاش کنید و ان را به وجود بیاورید این همان پراگماتیسم است

( جالب است که خود پیرس متولد برج ویرجین است که به عملگرایی شهره است )

ماکس فیش در مورد این مرد می گوید:

به اندازه کافی شناخته نشده است که شغل پیرس یک دانشمند بود، نه یک فیلسوف. و اینکه در طول زندگیاش عمدتاً بهعنوان یک دانشمند شناخته میشد و برای او ارزش قائل بود، فقط در درجه دوم به عنوان یک منطقدان، و به ندرت به عنوان یک فیلسوف. حتی کار او در فلسفه و منطق قابل درک نخواهد بود تا زمانی که این واقعیت به پیش فرض ثابت مطالعات پیرسی تبدیل گردید.

در مقام مقایسه چارلرز پیرس با دو نفر دیگر ( جان دویی و ویلیام جیمز ) پیرس عقلگرا تر و غیر احساسی تر بوده است

به هر حال هم ریاضی دان بوده و هم فیلسوف ( در ریاضیات فلش پیکان به معنی نتیجه می دهد را وی ابداع کرد)

یک تعریف خوب دیگر در مورد پراگماتیسم از وی این است

پراگماتیسم با این ایده اغاز می شود که باور چیزی است که فرد حاضر به انجام به عمل ان است به عبارت دیگر اگر کسی باوری را داشته باشد اما حاضر به انجام ان نباشد نباید وی را جدی گرفت

نکته بسیار مهم:

پراگماتیسم امریکایی هیچ شباهتی به پراگماتیسم ایرانی ندارد

پراگماتیسم ایرانی از نوع مبتذل است

یعنی وقتی شخصی خیانت می کند

خلاف وعده هایش عمل می کند

فقط به نتایج ان به هر قیمتی فکر می کند

با افتخار می گوید من پراگماتیسم هستم و حالت باهوشی هم به خودش می گیرد

در حالی که پراگماتیسم پیرس با اخلاق گره خورده

و تاکید وی بیشتر بر واقعی بودن و قابل عمل بودن ایده هاست.

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود

متاسفانه هنوز نتوانستم مسئله شماره یک را حل کنم . (بصورت ساده هرکس در توانش کمکی برای حل مسئله داشته باشه )


یک پدر و مادر داریم بنام آدم و حوا و بهمراه 2 تا پسر به نام های قابیل و هابیل ،


قابیل از هابیل بزرگتره

وقتی هابیل تازه به دنیا اومده بود و قابیل حدوداً 6 سال داشت و تازه با مفاهیم پایه علوم انسانی آشنا شده بود ! برای اینکه در آینده هابیل براش سرخر نشه ! قصد داشت در گهواره کلک اش را بکنه !

آدم که خودش ته این داستان های علوم انسانی بود و می دانست چنین اتفاقی دور از ذهن نیست ! اومد به قابل از همه جا بیخبر گفت ! no problem darling

نیاز نیست اخویت را سر به نیست کنی ! قانونی وجود داره که میگه تو بزرگتر هست ! پس املاک و دارایی ها بصورت اتومات میرسه به خودت so don't worry !

===========

اینجا چه اتفاقی افتاد ؟

قابیل قدرت حداکثری را داشت ! اما با خدعه پدر ، تصمیم گرفت که از قدرت اش استفاده نکنه ! (زمان مناسب از دست اش رفت )

========

آدم در اواخر عمر همینجور که دست اش تو جیب اش بود داشت پاش رو می خاروند ! رو کرد به فرزندانش و گفت به این نتیجه رسیدم که هابیل بهتر می تونه رو زمین ها کار کنه و از این کرسی شعرها


سوال اینه که آدم پیش خودش فکر کرد که چی ؟ پس قابیل چی میشه ؟ اصلا گیرم که حرفش درست باشه هابیل بهتر کار کنه ! اما بهتر کار کردن چه ربطی داره به مالکیت ؟


قابیل بچه اول هست ، حق داره ، بر حق هست ، زمین ها مال قابیل هست ( اصلا یک عمر با تفکر اینکه زمین ها مال خودشه عمرش را سپری کرده ، شما اصلا بگو وحی الهی خلاف نظرش اومده ! چیزی که تو ذهن قابیل هست اینه که زمین متعلق به خودشه )

هابیل هم بیاد رو زمین ها بهتر کار کنه ، یا مزد کار کردنش را بگیره ! یا بابت کار کردنش اجاره و مالیات بده به قابیل ، بهرحال مالکیت حق قابیل هست



غیر از این هم باشه ، سیاست زمین سوخته اجرا میشه ، هابیل با بیل به دو نیم تقسیم میشه ! می خوایم ببینیم فضولش کیه ! خدا که وحی میکنه از آسمون ها خودش میاد وسط ؟ یا که چی ؟!!!



=============


دوستان مسئله هابیل و قابیل چطور حل و فصل کنیم که بهره وری به اوج برسه و داستان پایان خوبی داشته باشه ؟

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود

متاسفانه هنوز نتوانستم مسئله شماره یک را حل کنم . (بصورت ساده هرکس در توانش کمکی برای حل مسئله داشته باشه )


یک پدر و مادر داریم بنام آدم و حوا و بهمراه 2 تا پسر به نام های قابیل و هابیل ،


قابیل از هابیل بزرگتره

وقتی هابیل تازه به دنیا اومده بود و قابیل حدوداً 6 سال داشت و تازه با مفاهیم پایه علوم انسانی آشنا شده بود ! برای اینکه در آینده هابیل براش سرخر نشه ! قصد داشت در گهواره کلک اش را بکنه !

آدم که خودش ته این داستان های علوم انسانی بود و می دانست چنین اتفاقی دور از ذهن نیست ! اومد به قابل از همه جا بیخبر گفت ! no problem darling

نیاز نیست اخویت را سر به نیست کنی ! قانونی وجود داره که میگه تو بزرگتر هست ! پس املاک و دارایی ها بصورت اتومات میرسه به خودت so don't worry !

===========

اینجا چه اتفاقی افتاد ؟

قابیل قدرت حداکثری را داشت ! اما با خدعه پدر ، تصمیم گرفت که از قدرت اش استفاده نکنه ! (زمان مناسب از دست اش رفت )

========

آدم در اواخر عمر همینجور که دست اش تو جیب اش بود داشت پاش رو می خاروند ! رو کرد به فرزندانش و گفت به این نتیجه رسیدم که هابیل بهتر می تونه رو زمین ها کار کنه و از این کرسی شعرها


سوال اینه که آدم پیش خودش فکر کرد که چی ؟ پس قابیل چی میشه ؟ اصلا گیرم که حرفش درست باشه هابیل بهتر کار کنه ! اما بهتر کار کردن چه ربطی داره به مالکیت ؟


قابیل بچه اول هست ، حق داره ، بر حق هست ، زمین ها مال قابیل هست ( اصلا یک عمر با تفکر اینکه زمین ها مال خودشه عمرش را سپری کرده ، شما اصلا بگو وحی الهی خلاف نظرش اومده ! چیزی که تو ذهن قابیل هست اینه که زمین متعلق به خودشه )

هابیل هم بیاد رو زمین ها بهتر کار کنه ، یا مزد کار کردنش را بگیره ! یا بابت کار کردنش اجاره و مالیات بده به قابیل ، بهرحال مالکیت حق قابیل هست



غیر از این هم باشه ، سیاست زمین سوخته اجرا میشه ، هابیل با بیل به دو نیم تقسیم میشه ! می خوایم ببینیم فضولش کیه ! خدا که وحی میکنه از آسمون ها خودش میاد وسط ؟ یا که چی ؟!!!



=============


دوستان مسئله هابیل و قابیل چطور حل و فصل کنیم که بهره وری به اوج برسه و داستان پایان خوبی داشته باشه ؟

یعنی من عاشق همین مباحث شما هستم
کار و زندگی رو تعطیل میکنم بشینم پای درس استاد
اول لایک میکنم ، بعد سر حوصله میخونم

-------------------------------------------------------

من فکر میکنم جواب رو میدونم
قبلاً هم به مباحثی اشاره کرده بودم
اما قدرت خلاصه گویی ندارم


اما قبلش یک سوال رو باید جواب بدید :