تاثیر انتخابات ریاست جمهوری و رئیس جهمور آینده بر بورس

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • مات
    عضو فعال
    • Aug 2011
    • 5650

    #3106

    عسگراولادی: 20 سال است که چنین آرامشی در کشور نداشتیم


    حبیبالله عسگراولادی با حضور در شبکه خبر گفت: شاید اغراق نباشد اگر بگویم 20 سال است چنین آرامشی را در کشور نداشتیم.

    به گزارش انتخاب، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری بیان داشت: زمانی که متوجه نتیجه انتخابات یازدهم ریاستجمهوری شدم، گفتم، آقای روحانی، در میان شش نامزد حاضر در انتخابات، خیرالموجودین است.

    وی اضافه کرد: آثار این انتخاب را در آرامش مردم و کشور دیدیم.

    عسگراولادی تصریح کرد: نتیجه انتخابات به مردم آرامش داد، شاید اغراق نباشد اگر بگویم ۲۰ سال است چنین آرامشی را در کشور نداشتیم.

    دبیرکل سابق حزب موتلفه ادامه داد: تاکنون چنین آثاری از اعلام نتایج یک انتخابات در جامعه را به یاد نمیآورم.
    الماس را جز در قعر زمین نمیتوان یافت و حقایق را جز در اعماق فکر نمی توان کشف کرد.(ویکتور هوگو)
    اگر می خواهی بنده کسی نشی بنده هیچ چیز مشو.(ژاک دوال)
    اعتماد به نفس را از شیر بیاموزید اوبا خودش یکدل است و هرگز تضاد در او راه ندارد.

    نظر

    • وحید 20
      ستاره‌دار(98)
      • Mar 2011
      • 29911

      #3107
      اللهکرم: پیروزی میلیمتری روحانی مانع از پرداختن به مطالبات رادیکالی میشود

      پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : فارس نوشت:
      رئیس شورای هماهنگی حزبالله با بیان اینکه پیروزی میلیمتری روحانی اجازه پرداختن به مطالبات رادیکالی اصلاحطلبان تندرو را نمیدهد، گفت: روحانی باید به جرم کسانی که فرصت انتخابات 40 میلیونی را به تهدیدی علیه کشور تبدیل کردند، رسیدگی کند.
      حسین اللهکرم در خصوص شعارهای حسن روحانی که برخلاف شعارهای دولت دوم خرداد رویکرد معیشتی و اقتصادی دارد، اظهار داشت: حسن روحانی شعارهای اقتصادی را به دلیل گرانیهای اخیر و نابسامانیهای موجود در مسائلی همچون بیکاری و افزایش قیمتها انتخاب کرد در حالی که آقای عارف در کنار این مسائل شعارهای اصلاحطلبی هم سر میداد.
      اللهکرم با بیان اینکه گذشته روحانی به دیدگاه کارگزاران و توسعه غربی نزدیکتر است تا اصلاحطلبان، ادامه داد: البته نمیتوان انکار کرد که وی در دوره اصلاحطلبان به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی با آنها همکاری داشت.
      این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به سخنرانی حسن روحانی در دانشگاه تهران در 23 تیر 78 و پس از اغتشاشات آن ایام یادآور شد: روزی که مردم در مقابله با تحرک سه روزه برخی اصلاحطلبان تندرو که سعی داشتند با فشار از پایین زمینه را برای چانهزنی از بالا فراهم کنند، آقای روحانی در جمع گسترده آنها سخنرانی کرد.
      *پیروزی میلیمتری روحانی اجازه پرداختن به مطالبات رادیکالها را نمیدهد
      وی تاکید کرد: جریان اصلاحطلب رادیکال تلاش میکند که با روحانی مطالباتی همچون آزادی زندانیان سال 88 که دست به اقدامات خلاف امنیت ملی زده و فرصتهای کشور را به تهدید تبدیل کردند دنبال کند در حالیکه همه به خوبی متوجه هستند که پیروزی میلیمتری حسن روحانی اجازه پرداختن به این مباحث را نخواهد داد.
      الله کرم با تاکید بر اینکه آقای روحانی باید میانگین خواستهها را مورد توجه قرار دهد، به مقایسه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری پرداخت و تصریح کرد: ما در مقایسه حضور مردم در انتخابات مجلس اسفندماه سال 90 با انتخابات خرداد 92 متوجه میشویم که در انتخابات اخیر تنها 7 درصد از جریان موسوم به اصلاحطلب شرکت کردند در حالی که آنها در اسفندماه 90 حاضر به دادن لیست نشدند.
      این استاد دانشگاه با اشاره به تلاشهای دشمن برای القای عدم سلامت انتخابات در کشورمان با توجه به انتخابات 88 خاطرنشان کرد: 7 درصدی که در انتخابات 92 حاضر شدند عمدتا از اردوگاه اصلاحطلبانی بودند که در پی مواضع مقام معظم رهبری جذب انتخابات شدند؛ رهبری روز قبل از انتخابات با تاکید بر اینکه اگر کسی جمهوری اسلامی را هم قبول ندارد به خاطر کشور باید در انتخابات شرکت کند و روز 24 خرداد نیز صیانت از آرای مردم را به مثابه حقالناس دانستند که این باعث مشارکت گستردهای شد.
      وی به تلاشهای بیبیسی و پخش تصاویر رای دادن برخی افراد در روز انتخابات پرداخت و گفت: آنها با این کار میخواستند هم خود را در انتخابات شریک کنند و هم از این وضعیت بهرهبرداری داشته باشند.
      اللهکرم در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به آرای 45 درصدی اصولگرایان آیا میتوان آن را به عنوان شکست این جریان عنوان کرد، گفت: در انتخابات همواره یک طرف موفق و رقیبش نیز با عدم موفقیت مواجه میشود اما فاصله پیروزی در این انتخابات بسیار کم بود و این امر روحانی را به سمت رفتار متعادل هدایت کرد.
      * همسویی روحانی با دیدگاه اصولگرایان در مباحث بینالمللی
      رئیس شورای هماهنگی حزبالله با تاکید بر اینکه رفتار آینده آقای روحانی باید یک رفتار متمایل به حرکات اصولگرایانه باشد خاطرنشان کرد: ما در موضع بینالمللی و در بحث سوریه و مسائل هستهای دیدیم که وی با دیدگاههای اصولگرایی همسویی دارد.
      * ترجیح روحانی به همسویی با سایر قوا در تعیین وزرا
      وی با بیان اینکه روحانی با تعیین وزرای خود اولین جهتگیری سیاسیاش را نشان خواهد داد، افزود: وی در انتخاب وزرایش باید به حاکمیت اصولگرایان در مجلس نگاه جدی داشته باشد و از این رو بدون تردید، وی نمیتواند از نیروهای رادیکال استفاده کند و به نظر میرسد که ترجیح میدهد در گام اول با سایر قوا هماهنگ باشد.
      اللهکرم در خصوص چشمانداز دولت روحانی اظهار داشت: در چشمانداز عملکرد آتی وی باید به دو دیدگاه در عرصه اقتصاد که یکی معتقد به سرمایهگذاری در عرضه و دیگری معطوف به سرمایهگذاری در تقاضاست، توجه داشت.
      این استاد دانشگاه به مشی اقتصادی دولت کارگزاران و اصلاحات در «سرمایهگذاری در عرضه» اشاره کرد و آن را یک نگاه سرمایهسالارانه و حمایت از کارخانهداران پولدار نامید و گفت: این دیدگاه برای توده جایگاهی قائل نبوده است.
      وی با بیان اینکه در آن دوران تورم به 50 درصد و ارز 700 تومانی به 1100 تومان رسید و ما شاهد رشد قیمت ارز تا 17 برابر بودیم ادامه داد: این وضعیت باعث ایجاد شکاف بین طبقه بالا و پایین شد و در فرهنگ که باید به سود جریان طبقه متوسط اقتصادی جدید حرکت میکرد شاهد تولید فرهنگی سرمایهسالارانه مبتنی بر تجمل گرایی و مصرفزدگی بودیم.
      الله کرم به مواضع روحانی و تاکید وی بر کنار گذاشتن اشتباهات آن دوران اشاره کرد و افزود: ما در دوران حمایت از عرضه با چالشهایی مواجه و در اسلامشهر، قزوین و برخی دیگر از شهرها با اعتراضات شدید مردم روبهرو شدیم در حالی که در دوران احمدینژاد اینطور نبود و برخلاف دوره کارگزاران که ارز 17 برابر شد در دوره احمدینژاد ارز به 5/3 برابر رسید.
      این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه رشد نقدینگی در دوران هاشمی 12 برابر و در دوران احمدینژاد 5 برابر شد به کاهش فاصله فقیر و غنی طبق نمودارهای ضریب جینی در دولت احمدینژاد اشاره کرد و افزود: اگر حسن روحانی بخواهد به سمت سیاستهای اقتصادی کارگزاران که اعلام کرده حرکت کند باید منتظر باشد مردمی که در دوران احمدینژاد بردبار بودند در دوران وی دست به تظاهرات بزنند.
      وی نتیجه توسعه سیاسی نخبهسالارانه را تعطیلی شورای شهر قبل از پایان آن و تبدیل توسعه سیاسی به شورش سیاسی دانست و افزود: در دوران سیاست کارگزارانی و اقتصاد کارگزارانی بیتوجهی به تودهها موج میزد در حالی که ما در دوران احمدینژاد شاهد حمایت از تقاضا بودیم طوری که طبقه پایین با گرفتن یارانه و سهام عدالت توانمند شده و به عرصه اجتماعی و اقتصادی کشیده شد.
      * رهاسازی اقتصاد از سوی احمدینژاد باعث تمایل مردم به شعارهای تعادلگرایانه
      اللهکرم در عین حال به حاشیههای دولت احمدینژاد و رها سازی بخشهایی از اقتصاد اشاره کرد و گفت: همین رویکرد دولت وی باعث روی آوردن مردم به شعارهای تعادلگرایانه شد.
      * تقاضا از روحانی برای رسیدگی به جرم بسترسازان فتنه 88
      رئیس شورای هماهنگی حزبالله با تاکید بر اینکه اگر روحانی در دام اصلاحطلبان بیفتد آنها وی را به دنبال خود خواهند کشید، به لزوم قانونگرایی اشاره کرد و افزود: ما از رئیسجمهور منتخب میخواهیم که به جرم کسانی که بسترساز کشته شدن و شهادت حدود 30 نفر از هموطنانمان شدند رسیدگی کنند؛ کسانی که فرصت انتخابات 40 میلیونی را به تهدیدی علیه کشور تبدیل کرده و با گردن کلفتی رای مردم را نادیده گرفتند.
      وی در پایان خاطرنشان کرد: همانطور که طبق قانون از 260 هزار رای روحانی حمایت شد امیدواریم وی در چارچوب قانون به سمت نگاه تلفیقی در بحث عرضه و تقاضا رجوع کند.
      درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

      توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

      نظر

      • وحید 20
        ستاره‌دار(98)
        • Mar 2011
        • 29911

        #3108
        بروجردی در گفتوگو با فارس:
        رئیسجمهور منتخب به اصلاحات تعلق ندارد/ نظام از تکتک آرای مردم صیانت میکند

        رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: نظام در گفتار خود با مردم صادق است و این انتخابات و اختلاف رایها نشان داد جمهوری اسلامی ایران از آرای تکتک مردم صیانت میکند.

        علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با بیان اینکه تاکنون معمولا در انتخاباتها یک رقابت سنتی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان وجود داشته است، اظهار داشت: این موضوع و رقابت سنتی تا این انتخابات وجود داشت اما در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم که علیرغم وجود چنین مباحثی اما اصلاحطلبان توفیقی در انتخابات نداشتند.

        وی با اشاره به انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب ایران با آراء اکثریت مردم اظهار داشت: چهرهای که در انتخابات حائز اکثریت آراء شد با توجه به عضویتش در جامعه روحانیت مبارز و استقلال اعلام شده از قبل یک اصلاحطلب نبود که در رقابت با اصولگرایان به اکثریت آرا رسیده باشد.

        این نماینده مردم در خانه ملت با بیان اینکه اصلاح طلبان در انتخابات به دلیل تشتت آرا و عدم تصمیمگیری واحد به نتیجه مطلوب خود نرسیدند، خاطرنشان کرد: آنچه رقم خورد پیروزی جمهوری اسلامی ایران است.

        وی اضافه کرد: دشمنان نظام از مدتها قبل مقابل انقلاب و مقام معظم رهبری صفآرایی کردند اما در نهایت مردم بدون توجه به حرفهای آنان حماسه سیاسی را خلق کردند؛ البته اقدامات دشمنان نشاندهنده عدم شناخت آنها از جمهوری اسلامی ایران است.

        بروجردی با اشاره به حضور گسترده مردم در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، گفت: شکستخورده انتخابات دشمنان بودند زیرا مردم برخلاف خواست آنها حماسه سیاسی را خلق کردند.

        رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه ملت نگاهش به راهبردهای بیان شده از سوی مقام معظم رهبری است، تصریح کرد: حضور گسترده مردم در انتخابات به همگان نشان داد که مردم به راهبردهای مقام معظم رهبری توجه دارند.

        وی اضافه کرد: نظام در گفتار خود با مردم صادق است و این انتخابات و اختلاف رایها نشان داد که جمهوری اسلامی ایران از آراء تک تک مردم صیانت میکند.

        رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس انتخابات ایران را انتخاباتی آزاد دانست و افزود: نشانه آزادی در انتخابات این است که هیچ گاه تحلیلگران نمیتوانند نتیجه انتخابات را پیشبینی کنند و آنچه مردم برگزینند همان رقم خواهد خورد.
        درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

        توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

        نظر

        • وحید نصیری
          عضو فعال
          • Dec 2012
          • 594

          #3109
          یه اسمس برام اومده بود که .....

          دکتر حیدری مجری مناظره های انتخاباتی 8000 تا رای داشته ...... خودش هم تایید کرده

          الان من به جواب این سوال که یکی از دغدغه های ذهنی من بود رسیدم

          360000 تا رای غرضی از کجا اومده ؟
          بهترین تفریح خوابه!

          نظر

          • ramirh
            عضو جدید
            • May 2013
            • 18

            #3110
            متن کامل سخنان سوزان مالونی در کنگره امریکا درباره انتخابات ایران


            واشنگتن خود را برای لغو چشمگیر تحریمها آماده کند


            به گزارش خبرگزاری تسنیم، کمیته فرعی روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا روز 28 خرداد 1392 (18 ژوئن 2013) با برگزاری یک نشست استماع به تحلیل انتخابات ایران پرداخته است.

            آنچه در ادامه می آید متن کامل سخنان خانم سوازن مالونی از موسسه بروکینگز در این نشست است. طبیعی است که انتشار متن کامل این سخنان به هیچ وجه به معنی تایید لحن یا محتوای تحلیل های نویسنده نیست.

            خانم «الینا راس لِتینِن»، رئیس جلسه و از اعضای محترم کمیسیون فرعی، بابت فرصتی که در اختیار من قرار دادید تا در خصوص انتخابات اخیر در جمهوری اسلامی ایران به بحث و گفتگو بپردازم بسیار سپاسگزارم. بلندپروازیهای هستهای تهران، حمایت از تروریسم، و سرکوب شهروندان کشور، مدتهاست که ایران را در صدر جدول منافع امنیتی امریکا در خاورمیانه و سراسر جهان قرار داده است. انتخاب یک رئیس جمهور جدید هیچ یک از این نگرانیها یا اولویتها را تغییر نمیدهد، اما مبارزات انتخاباتی و نتیجه آن، امکان انجام اقداماتی تازه را در رسیدگی به این مشکلات فراهم میآورد و موفقیت آشکار راهبردهای دنبال شده توسط دولت «اوباما» را بیشتر نشان داده و همچنین بر نیاز به دیپلماسی سنجیده برای استفاده بهینه از هرگونه فرصتی که اکنون پس از اتمام انتخابات، پیش روی جهان قرار گرفته است تأکید میکند.
            بسیاری افراد، از جمله «راس لتینن» ، ارتباط فرآیندهای انتخاباتی و نهادها در جمهوری اسلامی را رد کردهاند. با تمام احترامی که برای نظر آنان قائل هستم، باید با این موضوع مخالفت کنم. تفاسیر من بر اساس نتیجه انتخابات نیست، در واقع من مواضع خود را پیش از مشخص شدن نتیجه انتخابات بیان کرده بودم. به نظر من، به عنوان یک مقام آکادمیک، دولتی و اکنون به عنوان یک محقق در مرکز سابان در اندیشکده بروکینگز، و بر اساس سالها تجربه پژوهشی که درباره جمهوری اسلامی داشتهام، انتخابات ایران از اهمیت برخوردار است.
            من کاملاً به منطقِ این استدلال، که انتخابات کاملاً نمایشی و بیفایده است، واقف هستم. هر چه باشد، ایران یک تئوکراسی اسلامی است، کشوری که در آن در نهایت رهبر قدرت تصمیمگیری را در اختیار خواهد داشت و انتخابات نیز شدیداً، از آغاز تا پایان، مرحله به مرحله برنامهریزی و مدیریت میشود. اختیارات رئیس جمهور کاملاً محدود میشوند، و ظاهراً هر آن چه که قبلاً موجب غیر قابل پیشبینی شدن انتخابات میشد (نظیر سال 1997، که در آن یک آخوند اصلاحطلب، رقیب پیشتاز خود را که از دید حکومت ارجح بود به چالش کشید) با انتخاب مجدد «محمود احمدینژاد» در سال 2009 به پایان رسید. میلیونها نفر از مردم ایران از سرعت عجیب شمارش آراء و حواشی مشکوک پیروزی نمایشی «احمدینژاد» خشمگین شده و با سر دادن شعار «رأی من کجاست؟» به خیابانها آمدند. خشونتی که برای سرکوب این اعتراضات به کار گرفته شد، و دادگاههای نمایشی و دیگر تاکتیکهای استالینیستی که در پی این وقایع صورت گرفت، ظاهراً نشان داد که نظام ایران، یک استبداد پیش پا افتاده و مبتذل را در پیش گرفته است که در آن فرآیند رأیگیری کاملاً نمایشی است و نتایج آن بیپروا دستکاری میشوند.
            با این حال، همانطور که مناظرات انتخاباتی جنجالی و غیرمنتظره و نتیجهای که با پیشبینیهای همه متفاوت بود نیز نشان داد، رد کردن احتمال این که انتخابات ایران صرفاً صحنهآرایی و تظاهر است، برداشتی اشتباه از پویاییهای پیچیده داخلی این کشور است؛ و نادیده گرفتنِ بیربط بودنِ تناقضات طراحی شده درون مقر سیاسی ایران نیز یک اشتباه بود. منظور مرا اشتباه برداشت نکنید؛ منظور من این نیست که انتخابات ایران یک حرکت دموکراتیک حقیقی است؛ جمهوری اسلامی حتی در بهترین دوران خود نیز بسیار با استانداردهای لازم برای برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه فاصله داشته است.
            با این حال انتخابات (حتی انتخاباتی که در آن به شدت تقلب میشود) نمایانگر نقاطی بحرانی در چرخه حیات نظامهای سیاسی هستند و در ایران مکرراً نظام انقلاب را به جهتهای جدید متمایل ساختهاند. در برخی مواقع، این تغییرات عمدی بودهاند، مانند زمانی که «علی اکبر هاشمی رفسنجانی» در سال 1989، به منظور رهبری کردن بازسازیهای پس از جنگ در کشور، کاملاً بی رقیب زمام امور را در دست گرفت. در مواقع دیگر، تغییرات تا حد زیادی پیشبینی نشده بودهاند، مانند پیدایش جنبش اصلاحطلبی یا حتی خودِ «احمدینژاد» ، که تبدیل شدنش از دستیار رهبر به سپر بلای او، موجب شد به مقر سیاسی ایران ضربه وارد شود.
            انقلاب ایران محصول ائتلاف مستحکمی بود که جز مخالفت با شاه، توافق نظر چندانی نداشتند و جمهوری اسلامی در طول تاریخ خود، رقابتی شدید بر سر نفوذ و قدرت را تجربه نموده است. این رقابت به پویاییِ همیشه است، و انتخابات فرصتی برای ناظران خارجی فراهم میکند که شرایط بازی را ارزیابی کنند. برای افراد درون نظام، مبارزات انتخاباتی دریچههایی به روی مدعیان بلندپرواز و جناحهای رقیب میگشاید، تا به واسطه آنها خودشان را برای نفوذ و شکلدهی فضای سیاسی ایران آماده سازند، درست همانند کاری که «خاتمی» و «احمدینژاد» انجام دادند.
            انتخابات ایران از این رو مهم است که روزنههایی را فراهم میسازد که کاندیداها از آن طریق عملکرد و گفتمانهای رسمی در خصوص مسألهات پیچیده را به چالش بکشند (همانند کاری که نامزدها در طول مبارزات انتخاباتی این دوره در مورد مسأله هستهای انجام دادند)، روزنامهنگاران از مرزهای سانسورهای دولتی رها شوند، و رأیدهندگانی که گرد هم جمع میشوند خواستار آزادی زندانیان سیاسی، از جمله دو نامزد بازداشت شده پس از انتخابات بحثبرانگیز دوره پیش، گردند. به قول «اکبر گنجی»، یکی از برجستهترین مخالفان ایران، انتخابات (حتی انتخاباتی که کاملاً هماهنگ شده باشد و تنها مجموعهای از گزینههای ناقص را پیش روی رأیدهندگان گذارد) ترمزها را خواهد برید و اتفاقاتی غیر قابل کنترل را رقم خواهد زد.
            و از آنجا که میراث انقلاب و مبارزه دیرینه ایران برای حکمرانی، مشارکت مردمی را ناگزیر کرده است، انتخابات این کشور میلیونها نفر از مردم را به شیوههایی که کنترل آن معمولاً دشوار است، بسیج کرده و به جنبوجوش در میآورد؛ حتی اگر پیشگیریها برای سرکوب آنان کاملاً هماهنگ شده و برنامهریزی شده باشد. ما این صحنهها را در سال 2009، زمانی که میلیونها تن از ایرانیان به خیابان آمدند تا خواستار شمارش آراءِ خود شوند، شاهد بودیم؛ چون حتی با وجود این که آنها با محدودیتهای انتخاباتی نظام که بر آنها حاکم است کنار آمده بودند، باز هم در حقشان اجحاف شده بود. این حقیقت که 74 درصد از واجدین شرایط در ایران در رأیگیری روز جمعه حضور به هم رساندند، در صفوفی طولانی به انتظار ماندند و مسلماً بر هراس و ناامیدی که پس از تظاهرات و آشوبهای سال 2009 گریبانگیرشان شده بود، فائق آمدند، نشان میدهد که خود مردم ایران باور دارند که فرآیندها و نهادهای انتخاباتی از اهمیت برخوردار است. نه فداکاریهای آنها و نه خوشحالیشان از نتیجه بدست آمده را نمیتوان نادیده گرفت.
            اگر از هشت سال رفتارهای عجیب و احمقانه رئیس جمهور کنونی، «محمود احمدینژاد» هیچ درسی هم نگرفته باشیم، دستِ کم این را آموختهایم که رئیس جمهور ایران نقش مهمی دارد. با وجود عدم مشروعیت انتخاباتی، محدودیتهای سازمانی، و تلاشهای سختکوشانه نظامی که حول دستور الهی ایجاد شده است، باز هم سمت ریاست جمهوری یکی از قدرتهای حقیقی است که توانسته مضامین سیاستهای داخلی و خارجی را شکل دهد. این مقام، اختیارات قابل توجهی در زمینه بودجه ایران، چارچوببندی فعالیتهای سیاسی داخلی، جوّ اجتماعی و فرهنگی، و حتی حساسترین جنبههای سیاستهای امنیتی ایران، اعمال مینماید. هنگامی که «حسن روحانی» در ماه اوت رئیس جمهور گردد، در دورانی به نزدیکی رأس قدرت خواهد رسید که کشور تحت فشارهای خارجی بیسابقهای قرار گرفته و در آستانه تغییر نسلی درون حکومتی است.
            برای درک بهتر اهمیت نقش رئیس جمهور ایران، کافی است به سوابق آخرین کسانی که این سمت را در اختیار داشتهاند توجه کنید. «محمد خاتمی» ، رئیس جمهور اصلاحطلب، در طول دو دورهای که رئیس جمهور بود (1997-2005) توانست از برخی از بدترین موارد نقض حقوق بشر در ایران جلوگیری کند و راههایی تازه برای مشارکت و آزادی بیان سیاسی ایجاد نماید. دوران تصدی او، موجب جذب سرمایهگذاریهای خارجی در ایران و تثبیت نرخ ارز شد. او روابط ایران را با بسیاری از کشورهای جهان بهبود بخشید، و حتی به ایجاد تعلیق چند ساله برخی از نگرانکنندهترین جنبههای برنامه هستهای کشور کمک کرد.
            به هر شکل که حساب کنیم، اینها را نمیتوان یک موفقیت خالص در نظر گرفت؛ بلندپروازی «خاتمی» برای ایجاد تغییر، اساساً توسط وفاداری ثابتقدمانه او به نظام تئوکراتیک و بسیاری از سیاستهای مشکلساز آن، محدود شده بود و حتی اصلاحات خفیف وی نیز هر بار با مخالفت تندروها متوقف یا خنثی میشد. با این وجود، اینها را با دو دورهای که جانشین وی، «محمود احمدینژاد»، روی کار آمد مقایسه کنید. «احمدینژاد» مسئولیت سرکوب تکنوکراتها و رسانهها را بر عهده داشت، رونق و فزونی درآمدهای نفتی را بر باد داد، و با سخنرانیها و گفتههای افراطی و نفرتانگیز خود، به منزوی شدن کشورش کمک کرد. واضح است که میانهرویهای منقطع «خاتمی»، بیشتر از ستیزهجوییهای بیپروا و تند و شدید «احمدینژاد»، به مردم ایران و به جامعه بینالملل کمک کرده است.
            پرسشی که اکنون با آن روبرو هستیم این است که آیا ایرانیان و جهان، با مدیریت «حسن روحانی»، فرد روحانی که قاطعانه بر رقبای محافظهکار خود برتری یافت، شرایط بهتری خواهند داشت یا خیر. نخستین نشانهها کاملاً خوشیمن و مساعد هستند، اما نظام فریبکار ایران و عدم تعادل تندروهای این نظام، به ویژه آنها که در نهادهای امنیتی هستند و رویکرد دیپلماتیک گذشته «روحانی» نسبت به مسئله هستهای را به نقد میکشند، باعث میشود نتوان با قطعیت و یقین در مورد نتیجه انتخابات اظهار نظر کرد.
            با این حال هدف از این نشست، تجزیه و تحلیل انتخابات است، و من میخواهم چند دقیقه را به تأکید بر عواملی که دستیابی به این نتیجه را تسهیل کرد (نتیجهای که بسیاری از تحلیلهای پیش از انتخابات را نقض نمود) اختصاص دهم. هنگام بررسی انتخابات، پیروزی «روحانی» بعید به نظر میرسید. گفته میشد که کاندیدای ارجح محافظهکاران، «سعید جلیلی» ، یک بوروکرات مذهبی، خشک و رسمی است که شش سال پیش به عنوان مذاکره کننده ارشد هستهای گماشته شد. صلاحیتهای اصلی «جلیلی» برای این مقام، جانباز یا «شهید زنده» بودن او (چرا که وی یک پای خود را در جنگ با عراق از دست داده است)، جای مُهر بر پیشانی او (از نماز خواندن زیاد)، و خدمات او به آیتالله «علی خامنهای» طی ده سال گذشته بود. درک این که چرا «جلیلی» به عنوان شخص منتخب در نظر گرفته میشد ساده است؛ او اساساً نسخهای بهبود یافته از «احمدینژاد» بود، یک تندرو از نسل جوانتر که به تعهد تمام و کمال به آرمانهای انقلاب افتخار میکرد اما با توجه به صلاحیتهای محدود خود، کاملاً تحت فرمان آیتالله «خامنهای» قرار میگرفت.
            در سوی دیگر، «روحانی» حتی با وجود حمایت ضمنی «علی اکبر هاشمی رفسنجانی»، در ابتدا کمترین میزان هیجان را درون ایران برانگیخت و توجهها به او در خارج از کشور حتی از آن هم کمتر بود. چون آخوند بودن در شرایط کنونی در ایران بسیار نامطلوب است، و چون تندروها سوابق عملکرد «روحانی» در زمینه هستهای را پیوسته تحقیر میکردند، آینده روشنی برای کاندیداتوری او تصور نمیشد. علاوه بر این، حتی اگر بر فرض محال مبارزات انتخاباتی او موفقیتآمیز برگزار میشد، تصور میشد که تندروها هیچ تردیدی در انجام دادن هر کاری که باعث خنثی شدن این تهدید بالقوه گردد، به خود راه ندهند.
            با وجود این معایب، چندین عامل مهم وجود داشت که موجب کامیابی «روحانی» شد. اول اینکه، او موفق به اداره کمپینی زیرکانه و با تدبیر شد که به وی کمک کرد اعتماد افراد پرنفوذ مقر سیاسی را جلب کند و در عین حال قشر جوان و ناراضی رأیدهندگان را متقاعد سازد که به وی شانس مجددی دهند. «روحانی» هشت سال را صرف تحقیر سیاستهای «احمدینژاد» نموده بود و هنگام صحبت از مسأله هستهای، مکرراً بر هزینههای آن بر اقتصاد ایران و ثبات سیاسی کشور تأکید میکرد. این امر به وضوح با گفتههای دیگر سنتگرایان تشدید شد، چرا که آنها نیز از قبل با «جلیلی» یا دیگر کاندیدای محافظهکار، «محمدباقر قالیباف» ، به پارهای از دلایل از جمله تردید در خصوص قابل اعتماد بودن آنها یا توانایی آنان در مدیریت کشور، مشکل داشتند.
            با این حال «روحانی»، برای پیشی گرفتن از محافظهکارانی که با کمک نظام همراه با او به این رقابت راه یافته بودند، باید علاوه بر جوانان ناراضی ایران، اصلاحطلبان را نیز متقاعد میساخت. بدین منظور او تلاش کرد تا از خط قرمزهای حکومت عبور کند، مثلاً با وعده دادن به آزاد کردن زندانیان سیاسی. وی همچنین با اشارهای روشن به «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی»، دو کاندیدای اصلاحطلبی که پس از انتخابات 2009 بازداشت شدند، اظهار داشت که وی تمامی کسانی که تحت حصر خانگی قرار گرفتهاند را آزاد خواهد کرد. او ویدئویی پیرامون زمینه مبارزات انتخاباتی خود در کمک به خروج ایران از شرایط دشوار کنونی، منتشر ساخت. این ویدئو همچنین بر تجربیات وی در طول جنگ با عراق و مذاکرات هستهای تأکید داشت. مبارزات انتخاباتی تهاجمی و انتقادی او، توجه مردم ناراضی ایران را جلب کرد و آنها نهایتاً دور او جمع شدند.
            راهبردِ لحظه آخری کمپین او، کنار زدن مرزهای مسأله هستهای بود. «روحانی» با حرارت پیرامون مزیتهای نسبی استراتژیهای خود، در حضور یک خبرنگار تلویزیون دولتی به بحث و مشاجره با رئیس ستاد «جلیلی»، که معاون مذاکره کننده نیز بود پرداخت. در این راستا، او مسئول غافلگیرانهترین و چشمگیرترین تغییر در مبارزات انتخاباتی بود: پیدایش انتقادی شدید و صریح از رویکرد کنونی در قبال مسأله هستهای. این انتقادات در طول یکی از سه مناظره تلویزیونی میان هشت کاندیدای تأیید صلاحیت شده، مطرح شد. در طول یک گفتگوی زنده چهار ساعت و نیمی در تلویزیون دولتی، تبادل نظر در خصوص مسائل کلی سیاست خارجی، به شکلی غیرمنتظره تبدیل به مبارزه و انتقاد شدید با رویکرد هستهای شد. یکی از نامزدها، «علی اکبر ولایتی»، برای شکست خوردن در دست یابی به یک معاهده هستهای، و اجازه دادن به گسترش و افزایش تحریمها علیه ایران، «جلیلی» را مورد سرزنش و انتقاد قرار داد.
            بحث و گفتگوی شگفتآوری که در پی اتهامات «ولایتی» شکل گرفت، آگاهی مقامات و حاکمان ایران از آسیبپذیری روزافزون کشور را افشا کرد. این را میشد تنها به عنوان یک مداخله در نظر گرفت، مداخلهای که توسط سرسختترین حامیان حکومت آغاز شد و هدف آن نجات دادن نظام از طریق اعتراف به مخاطرات کنونی و روی آوردن به عملگرایی (به جای خشکاندیشیهای «جلیلی») بود. این رویداد همچنین به منزله اعتراف به مشکلات و سختیهای ناشی از تحریمها بر زندگی مردم ایران بود. تمام این مسائل به سود «روحانی» تمام شد، چرا که ظاهراً میانهرویهای وی در این زمینه، در مقایسه با تمرد و مقاومتی که «جلیلی» و «آیت الله خامنهای» از آن سخن میگفتند، همگامی بیشتری با خواستههای عموم مردم داشت.
            «روحانی» علاوه بر مبارزات انتخاباتی زیرکانه خود، از اتحاد بیسابقه میان جنبش اصلاحطلب ایران و جناح میانهرویی که «روحانی» و «رفسنجانی» به آن تعلق دارند، بهره برد. پیشینه تفرقه میان این دو جناح به نخستین سالهای انقلاب باز میگردد. این جدایی و اختلاف پس از سال 1997 که اصلاحطلبان قدرت را در دست گرفتند و «محمد خاتمی» ، پرچمدار اصلاحطلبان، با کسب اکثریت آراء رئیس جمهور شد، تثبیت شد. اصلاحطلبان با ملحق شدن به جناح میانهرو در این انتخابات، سعی کردند راهی برای خروج از انزوای سیاسی که پس از اتمام ریاست جمهوری «خاتمی» به آن گرفتار شده بودند، بیابند. «روحانی» با پیوستن به اصلاحطلبان، شانس بیشتری یافت و کنارهگیری «محمدرضا عارف»، تنها کاندیدای اصلاحطلب تأیید صلاحیت شده، او را قدرتمندتر کرد. در سوی دیگر، گروه محافظهکاران همچنان پراکنده باقی مانده و هرگز به نفع یک نامزد واحد ائتلاف نکردند. اگر محافظهکاران به جای این که آراء خود را میان چهار نامزد پخش کنند، به نفع یک نفر جمعآوری میکردند، میتوانستند انتخابات را حداقل به دور دوم بکشانند و از شور و حرارت اقدامات روحانی بکاهند تا از انتخاب شدنش جلوگیری نمایند.
            البته مسلماً موضوعی که به سود «روحانی» تمام شد، نارضایتی و ناخشنودی مردم ایران بود، چرا که آنان شاهد سقوط ارزش واحد پولی خود، بازگشت زندگی توأم با ریاضتی که پس از جنگ ایران-عراق تجربه کرده بودند، و از بین رفتن حقوق و آزادیهای اساسی خود طی هشت سال اخیر بودند. این حقیقت که مردم حتی پس از ناامیدی و فشار خردکنندهای که در انتخابات سال 2009 تجربه کردند، هنوز تمایل داشتند که بار دیگر امیدوار باشند، نقش تعهدی جدی برای تغییرات مسالمتآمیز و اقدامات دموکراتیک را برجستهتر میسازد. مردم این کار را برای جلوگیری از وقوع یک نتیجه بدتر، یعنی انتخاب «سعید جلیلی» ، مذاکره کننده هستهای، که به نظر میرسید شعارها و رویکرد سرسختانه و مقاومتیاش، سختیهایی بیش از هشت سال گذشته را برای مردم به ارمغان بیاورد، انجام دادند.
            همه این دلایل میتوانند مشارکت گسترده مردمی در روز انتخابات و پیروزی قاطع «روحانی» را توجیه کنند. با این حال، نمیتوانند این مسئله را توضیح دهند که چرا آیتالله «خامنهای» از فریبکاری و تقلبی که در انتخابات 2009 از آن بهره گرفت، استفاده نکرد و اجازه داد نتیجه به درستی اعلام گردد. برای درک در این موضوع به عقیده من باید به تحلیل مبارزات انتخاباتی، رویههای آن و استقرار دولت بعدی ادامه دهیم.
            یک توضیح این امر میتواند این باشد که آیتالله «خامنهای» در محاسباتش اشتباه کرد و زمانی که کاندیداتوری «روحانی» بدون اخطار قبلی چالشبرانگیز شد، خودش را بار دیگر در سایه رویدادهای غیرمنتظره یافت. هر چه باشد، محافظهکاران از سال 2005 تمامی امور ایران را در دست گرفته بودند؛ و بر تمامی نهادهای کشور کنترل داشتند. با زندانی شدن یا تبعید رهبران اصلاحطلب، هیچ کس انتظار نداشت که نیروهای تغییر طلب بتوانند چنین قدرتمند احیا شوند. قطعاً امکان این امر وجود دارد که آیتالله «خامنهای» ، متوجه شده باشد که مبارزات انتخاباتی در جهتی غیرمنتظره در حال حرکت است، اما تصمیم گرفته با عدم مداخله در انتخابات (برعکس سال 2009) از تحمیل تنشهای بیشتر به نظام جلوگیری کند.
            با این حال، احتمال دیگری نیز وجود دارد و این احتمال، نگرش و رفتار منعطف و آسانگیرانه عجیب آیتالله «خامنهای» در برابر هزاران نفری که برای آزادی زندانیان سیاسی در گردهماییهایی انتخاباتی «روحانی» شعار سر دادند، و همینطور نامزدهایی که در مناظره زنده تلویزیونی، رویکرد هستهای او را به چالش کشیدند، را بهتر توجیه میکند. آیتالله «خامنهای» حتی تصمیم گرفت در لحظات پایانی، از تمام مردم ایران (حتی کسانی که از جمهوری اسلامی حمایت نمیکنند) درخواست کند که در رأیگیری شرکت کنند، که با توجه به سختگیریهای ایدئولوژیک نظام، چنین موضعی از جانب رهبر بیسابقه بود. بنابراین میتوان این سخاوت و بخشندگی آیتالله «خامنهای» را به عنوان تلاشی عامدانه برای هدایت انتخابات به سمتی که همه انتظارش را داشتند، تفسیر نمود. به جای این که انتخاب «روحانی» را به عنوان تکرار مجدد انتخابات پرشور «خاتمی» در سال 1997 در نظر گرفت، شاید بتوان آن را بازتابی از تغییر ناگهانی آیتالله «روحالله خمینی» در سال 1988 و 1989 دانست: زمانی که او «رفسنجانی» عملگرا را مسئول پایان بخشیدن به جنگ با عراق کرد، و سپس به او کمک کرد تا در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود تا بتواند برنامههای بازسازی پس از جنگ را پیاده سازد. حال نیز همانند آن زمان، رهبر ایران تمایلی به فداکاری بینهایت ندارد. شاید اجازه دادن به پیروز شدن «روحانی» ، شیوهای است که «خامنهای» در پیش گرفته تا یک واسطه را برای بهبود بخشیدن به روابط تیره ایران با جهان و پیدا کردن راهحلی برای مناقشه هستهای، روی کار آورد و کشور را قادر سازد تا صادرات نفتی را احیا و تجارتهای عادی خود را از سر گیرد.
            البته این بدین معنا نیست که «روحانی» راه سادهای در پیش دارد. او باید با حمایت تندروها مبارزه کرده و حداقل پشتیبانی ضمنی از جانب رهبر را حفظ نماید. او برای انجام این کار ناچار خواهد بود بر یک دهه رنجش و دلخوری غلبه کند. «روحانی» در دورانی که رهبری مذاکرات هستهای را بر عهده داشت، توانست یگانه امتیاز جدی که جمهوری اسلامی تا به حال به غرب ارائه داده است را اجرا کند: تعلیق چندساله فعالیتهای غنیسازی کشور، که درست پیش از آن که «احمدینژاد» به قدرت رسد پایان یافت.
            این حرکت «روحانی» ، خشم بیپایان تندروها، از جمله رهبر، را برانگیخت. آنها این معاهده را پذیرفتند اما تا همین تابستان اخیر، علناً دیپلماسی هستهای «روحانی» را مورد حمله و انتقاد قرار دادند. با این حال، امروز بسیاری از ایرانیان (از جمله بسیاری از افراد درون خود نظام) توانایی وی در دستیابی به یک معامله مناسب با جهان در زمینه برنامه هستهای را قابل تقدیر میدانند. بنابراین انتخاب او نشانگر تغییری تاریخی در رویکرد ایران در قبال جهان است و ممکن است بنبست هستهای این کشور در آینده نزدیک حلوفصل گردد. با این وجود، «روحانی» برای غلبه بر ناسازگاریهای دیرینه میان محافظهکاران و پیشبرد دستور کار خود برای تغییر در فرهنگ سیاسی ماکیاولی داخل ایران، به حمایت تزلزلناپذیر آیتالله «خامنهای» نیاز خواهد داشت، این رهبر در طول 25 سال قدرت خود، این حمایت را تنها در اختیار یک رئیس جمهور قرار داده است: «احمدینژاد»، در دوره اولش.
            پیروزی «روحانی» برای جمهوری اسلامی ایران، نمایانگر نقطه عطف مهمی است، البته ابعاد و بردارهای این نقطه دقیقاً مشخص نیست. «روحانی» از بسیاری جهات یک ابزار تصادفی تغییر در ایران است. وابستگیهای سیاسی گذشته او، بیشتر از آن که به چپیهایی که 15 سال پیش جنبش اصلاحات را راهاندازی کردند نزدیک باشد، به محافظهکاران سنتی نزدیک است. «روحانی» یک عملگرای رک و راست است که تجربیات بسیاری در مانور دادن درون نظام مذهبی ایران دارد. او عاقلتر از آن است که همانند «احمدینژاد» در استفاده از قدرت خود زیادهروی کند؛ و او به عنوان یک آخوند، نگرانیهای طبقه مذهبی جمهوری اسلامی را تا حدی تسکین خواهد داد. درست است که او در طول مبارزات انتخاباتی خود، از گفتمانهای اصلاحطلبانه بهره برد، اما قصد ندارد بیش از حد از اصول نظام، که مهمترین آن برتری رهبر است، منحرف شود. در عین حال، تمرکز «روحانی» بر هزینههای اقتصادی سوء مدیریتهای «احمدینژاد» ، هم با طرز فکر سنتگرایان حکومت و هم با خواستههای مردمی که یک دهه سختی و سرکوب را متحمل شدهاند، همخوانی دارد. همه اینها دست به دست هم میدهند تا رئیس جمهور جدید، از حمایتی گستردهتر از هرکس دیگری در تاریخ پس از انقلاب ایران، بهرهمند گردد و این ویژگی میتواند به نجات دادن کشور از انزوا و بحران اقتصادی، به وی کمک کند.
            نتیجهگیری نهایی از پیروزی «روحانی» این است که آیتالله «خامنهای» و فرماندهان سپاه در ایران، به عمق بحران موجود در کشور پی بردهاند. این که آنها در تلاش برای دست یافتن به راهحلی برای علل این بحران (بنبست موجود با جامعه بینالملل بر سر مسأله هستهای) ، تا چه حد از خود انعطافپذیری عملی نشان دهند، معمای دیگری است که هنوز از پاسخ آن مطمئن نیستیم، به ویژه که ایران در زمینههای سیاسی همیشه غیر قابل پیشبینی است.
            این دوران برای واشنگتن فرصت فوقالعاده ای است. نشانههایی از میانهروی داخلی در ایران میتواند مشوقی برای از میان رفتن ائتلافهای بینالمللی قدرتمند برای اعمال تحریمها علیه این کشور باشد؛ و زمانی که «روحانی» در ماه اوت قدرت را به دست گیرد، با چشماندازی از مشکلات گوناگون هم در مورد مسئله هستهای و هم در دیگر زمینههای نگران کننده برای واشنگتن، به ویژه سوریه و رفتار حکومت با شهروندان خود، روبرو خواهد بود. با این وجود، هر اتفاقی که روی دهد، ما باید از این که روند سیاستهای ایران در جهتی خلاف بینش و تفکر معمول در حرکت است، خرسند و خشنود باشیم. این امر یک علامت خوشیمن است و باید آن را به فال نیک گرفت.
            در طول مبارزات انتخاباتی، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر این که «علی اکبر صالحی» ، وزیر خارجه ایران، رهبر کشور را متقاعد ساخته است که اجازه دهد طیف گستردهای از اقدامات جدید و ابتکار عملها در قبال واشنگتن به کار گرفته شود. تهران به سرعت این صحبتها را انکار کرد، اما این گزارش احتمال بهبود روابط میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده را تا حدی تقویت میسازد.
            این اخبار، درست همانند نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، حاکی از شدت تغییر روند بازی در مقابله با واشنگتن، حتی در زمانی که محافظهکاران امور ایران را در دست دارند، میباشد. امروز میتوان تقریباً به سادگی فراموش کرد که در اکثر تاریخچه جمهوری اسلامی، حمایت از مذاکره با واشنگتن، به عنوان یک ضربه سیاسی مهلک تفسیر شده است. مثلاً صحبتهایی که در خصوص چگونگی مذاکره با «شیطان بزرگ» هفته گذشته در مناظره انتخاباتی از پیش تعیین نشدهای که در تلویزیون دولتی برگزار شد به میان آمد و در طول مبارزات انتخاباتی این دوره نیز ادامه یافت، ده سال پیش حتی قابل تصور هم نبود؛ حتی در آن زمان نیز گفتگوی علنی در خصوص این که ایران باید با واشنگتن مذاکره کند یا خیر، برای مقامات کشور کاری نادر و خطرناک تلقی میشد.
            مخالفان گفتمان با امریکا، افراد کم اهمیتی نیستند، و مهمترین شخص در میان آنان رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله «علی خامنهای» است. دیدگاههای افراطی همیشگی او، بازتابدهنده یک بیاعتمادی عمیق نسبت به اهداف امریکا است که حداقل به مدت سه دهه ادامه یافته و احتمالاً نیازمند چیزی فراتر از یک دلجویی ساده برای فرونشاندن خشمش است.
            تمامی این تحولات برای واشنگتن خشنودکننده است و نشان از این دارد که راهبرد امریکا، حداقل در این مورد، موفق عمل کرده است. نتیجه انتخابات مهر تأییدی بود بر اینکه هنوز تمایل سیاسی به دست یافتن به یک مصالحه هستهای درون جمهوری اسلامی وجود دارد. با این حال، حتی با وجود یک رئیسجمهور میانهروتر، نمیتوان مسئله هستهای را به آسانی حلوفصل کرد، و حوزههای پراکنده سیاسی ایران هنوز به پیچیدگی قبل است.
            تغییر جهت غیرمنتظره در انتخابات از آن چه که گمان میرفت یک صحنهسازی برای انتخاب یکی از منتخبان تحتالحمایه رهبر باشد و موجب بروز مبارزات مردمی در خصوص سیاستهای خارجی ایران و احیای لحظه آخری آشوبهای خیابانی که پس از انتخابات 2009 شاهد آن بودیم گردد، مائل کنونی واشنگتن را حادتر هم کرده است. تا کنون، به نظر میرسد که شرایط کاملاً مناسب باشد، و پیوسته به ما یادآور میگردد که هنوز برای حل و فصل بحران هستهای فرصت وجود دارد.
            ایالات متحده برای غلبه بر بدبینی دیرینه (که کاملاً هم ناموجه نیست) تصمیمگیرنده نهایی ایران، باید از خلاقیت و بردباری بیشتر استفاده کند. اولین و مهمترین چیز آن است که سیاستگذاران امریکا باید درک کنند که «روحانی» نیاز دارد به ایرانیان نشان دهد که میتواند پاداشهایی ملموس در قبال پیشنهادات دیپلماتیک از جامعه بینالملل دریافت کند. این بدین معناست که واشنگتن باید خود را برای پیشنهاد لغو چشمگیر تحریمها، در ازای هرگونه امتیازی در مسئله هستهای، آماده سازد. نقش کنگره در این موقعیت بینهایت مهم است؛ اگر واشنگتن از به قدرت رسیدن یک میانهرو حقیقی که از اعتباری واقعی و حمایت آشکار برای هرگونه پیشرفت در مسأله هستهای برخوردار است، با طیف جدیدی از تحریمها استقبال نماید، واکنشی نابخردانه به نخستین اخبار خوبی که پس از سالها از ایران به گوش رسیده، نشان داده است.
            سیاستگذاران امریکا همچنین باید بدانند که ممکن است «روحانی» در تلاش برای حل مناقشه هستهای، بدون تشدید بیاعتمادی تندروها، با محدودیتهایی واقعی مواجه گردد. به عبارت دیگر، راه خروج از انزوا و بحران اقتصادی راه خطرناکی است، اما رئیس جمهور جدید ایران، که گاهی اوقات با لقب «شیخ دیپلماسی» از او یاد میشود، احتمالاً بهترین و مناسبترین شخصی است که در این لحظه میتواند در این راه گام بردارد.
            از فرصتی که در اختیارم قرار دادید تا در برابر شما حضور یابم سپاسگزارم، و بیصبرانه در انتظار پاسخگویی به پرسشهایتان هستم.
            منبع: پایگاه خبری ایران هسته ای

            نظر

            • مخبرالدوله
              عضو فعال
              • May 2012
              • 5228

              #3111
              پیشنهاد یک کارشناس به دولت آینده؛

              رونق بازار سرمایه؛ کلید حل مسائل اقتصاد ایران



              » سرویس: اقتصادي - اقتصاد كلان
              کد خبر: 92041005552
              دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۳




              یک اقتصاددان ضمن بررسی برخی از مسایل کلان اقتصادی کشور به ارائه راهکارها و برنامههایی در راستای کاهش تورم و بیکاری پرداخت.

              دکتر محمد حسین مهدوی عادلی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان اینکه رکود تورمی حاکم بر اقتصاد ایران که به افزایش قیمتها و کاهش اشتغال انجامیده هیچ تناسبی با پتانسیلهای اقتصادی کشور ندارد به وظیفه دولت آینده در این زمینه اشاره و اظهار کرد: اکنون که مردم خالق حماسه سیاسی بودند انتظار میرود تا دولت منتخب با دانش، تجربه و تدبیر به همراه شکیبایی ملت و افزایش اعتماد بین این دو همچنین بکارگیری سرمایههای اجتماعی موجبات کاهش تورم و بیکاری را فراهم آورده و خالق حماسه اقتصادی باشد.

              وی در ادامه با پرداختن به بررسی تورم ایران مهمترین علت افزایش آن را رشد بی رویه نقدینگی و رسیدن به مرز 500 هزار میلیارد تومان دانست و افزود: به زعم اقتصاددانان پول مانند آب است و همانقدر که آب موجب آبادانی می شود عدم کنترل آن ویرانی و قطع حیات را در پی خواهد داشت از این رو پول نیز منشا سرمایه گذاری، افزایش تولید و صادرات، کاهش واردات و رشد اقتصادی است؛ اما اگر از کنترل خارج شود منجر به رشد تورم، بیکاری، افزایش واردات، کاهش صادرات و نرخ منفی رشد اقتصادی خواهد شد.

              مهدوی عادلی با وجود تاکید بر لزوم بکارگیری سیاستهای کنترل نقدینگی از سوی دولت معتقد است که در شرایط رکودی موجود سیاستهای انبساطی نیز مورد نیاز است تا بتواند با افزایش عرضه در اقتصاد و رشد تولید ملی طرف تقاضا را تامین و تورم را کاهش دهد.

              او با بیان اینکه باید نقدینگی موجود به سمت تولید هدایت شده و با راهکارهای خلاقانه و مناسب موجب فعال شدن مجدد ظرفیت های خالی کارخانه ها و افزایش تولید شود تصریح کرد: تحقق این مهم تنها با بکارگیری تمام پتانسیلهای بازار سرمایه و ابزارهای پولی و مالی جدید امکان پذیرخواهد بود.

              این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه دولت جدید می باید درصدد افزایش رونق و بازدهی بازار سرمایه همچنین بالا بردن جذابیت آن برای هدایت نقدینگی سرگردان به این سو شود بیان کرد: این در حالی است که با تعامل بازار پول و بازار سرمایه میتواند ضمن افزایش نرخ سود سپردهها متناسب با نرخ تورم، اقدام به انتشار اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهام کرده تا سرمایه گذار مطمئن باشد که به سود مورد انتظار بالاتر از تورم دست خواهد یافت.

              وی همچنین کم ارزشی پول ملی و گرانی پول را مانعی برای بازدهی بالای تولید برشمرد و گفت: برای جبران این مسله نیز می توان بخشی از یارانه سهم صنعت را به صورت کاهش نرخ سود بانکی صنعت پرداخت کرد تا این گروه با دریافت پول ارزان انگیزه بیشتری برای تولید داشته و چرخه های صنعت دوباره فعال شود.

              به گفته مهدوی عادلی بهبود شاخص تعداد سهامداران بورس به نسبت کل جمعیت و حجم کل بازار سرمایه به تولید ناخالص ملی که با ایجاد جذابیت در این بازار محقق می شود از مسایل پراهمیتی است که باید مورد توجه تیم اقتصادی دولت آینده قرار گیرد.

              او در ادامه با بیان اینکه قیمت سهام تنها شاخصی است که افزایش آن باعث کاهش تورم می شود و نوع نگاه دولت به بورس به عنوان دماسنج اقتصاد می تواند پایگاه اجتماعی آن را در جامعه ارتقا دهد توضیح داد: این در حالی است که حل مشکل داد و ستد سهام عدالت در بورس موجب افزایش چشمگیر تعداد و تنوع سهامداران آن خواهد شد و از سویی دیگر با توجه به اینکه دارندگان سهام عدالت عمدتا اقشار آسیب پذیر هستند دیگر نگاه به بورس به عنوان جایگاه ثروتمندان و سرمایه داران نبوده و تمامی اقشار در این بازار سهم خواهند داشت.

              ضرورت بازنگری در قوانین بازار کسب و کار
              این کارشناس اقتصاد در ادامه به ارائه راهکارهایی برای کاهش نرخ بیکاری همزمان با کاهش نرخ تورم پرداخت و اظهار کرد: در این راستا می توان برای یک دوره سه تا پنج ساله تمامی استخدام های جدید را از مشمولیت قانون کار، بیمه و مالیات معاف کرد تا به این طریق تمام صنوف و واحدهای تولیدی و خدماتی تشویق و مبادرت به استخدام جدید کنند.

              وی معتقد است که دولت میتواند با به عهده گیری سهم بیمه و مالیات واحدهای صنفی و تولیدی در حداقل زمان و بدون نیاز به سرمایهگذاری جدید بیش از دومیلیون شغل در این واحدها ایجاد کند.

              مهدوی عادلی همچنین با تاکید بر اینکه بهبود فضای کسب و کار و کاهش هزینه مبادله که نتیجه افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل دولت و مردم است نقش اساسی در تحقق حماسه اقتصادی خواهد داشت خاطرنشان کرد: از این رو دولت آینده میتواند هیاتی را برای بازنگری در قوانین و مقررات بازار کسب و کار تشکیل دهد تا با مقررات زدایی مفید و ممکن، اعتماد در بازار کسب و کار بازار سرمایه حاکم شده و منجر به کسب و کارهای جدید در کشور شود.

              انتهای پیام

              مردم میپرسند که ا.ن را چه کسانی حمایت میکنند؟؟؟

              نظر

              • مخبرالدوله
                عضو فعال
                • May 2012
                • 5228

                #3112
                اعتماد...اعتماد....اعتماد.....

                با انتخاب دولت تدبیر و امید اعتماد مهمترین عامل سرمایه گذاری به بازار سرمایه برگشته.....
                و این موضوع باعث میشه که مردم سرمایه های خرد و کلان خود را راهی بازار سرمایه نمایند.
                حتی در روزی که اکثر سهام منفی بودند....مردم ورود به بازار را فرصت خرید میدانند....

                مردم میپرسند که ا.ن را چه کسانی حمایت میکنند؟؟؟

                نظر

                • وحید 20
                  ستاره‌دار(98)
                  • Mar 2011
                  • 29911

                  #3113
                  رحیمی به روحانی: راه ما را ادامه دهید!

                  گروه اقتصادي: معاون اول محمود احمدینژاد از دولت یازدهم خواسته «راه و روش دولت دهم را برای توسعه صنعتی و اقتصادی کشور ادامه دهد.»

                  محمدرضا رحیمی٬ با تشریح مهمترین مزیتها و برگ برندههای ایران برای توسعه صنایع پتروشیمی تاکید کرد: دولت یازدهم راه و روش دولت دهم را برای توسعه صنعتی و اقتصادی کشور ادامه دهد. به گزارش خبرنگار مهر از بندر ماهشهر، محمدرضا رحیمی امروز در مراسم آغاز به کار دومین همایش بین المللی معرفی فرصت های سرمایه گذاری و توسعه در صنایع تکمیلی پتروشیمی در تشریح مزیت های توسعه صنایع پتروشیمی در ایران گفت: هم اکنون ایران با در اختیار داشتن ۱۶ درصد ذخایر گاز طبیعی جهان برای دهها سال از امنیت بالای تامین خوراک پتروشیمی با قیمت های رقابتی برخوردار است ضمن آنکه دسترسی به آب های بین المللی، وجود نیروی متخصص، زیرساخت های اقتصادی در مناطق آزاد و ویژه تجاری و افزایش تقاضا در بازارهای داخلی و خارجی از دیگر مزیت های توسعه صنایع تکمیلی پتروشیمی در ایران است.

                  معاون اول رئیس جمهور با اعلام اینکه هم اکنون ۶۹ طرح جدید پتروشیمی با ظرفیت ۶۱ میلیون تن تولید محصولات پتروشیمی و فرآورده های پلیمری در دستور کار قرار دارد، تصریح کرد: برای ساخت این تعداد پتروشیمی باید بیش از ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شود که در این سرمایه گذاری ها از مشارکت حداکثری سرمایه گذاران بخش خصوصی هم استفاده خواهد شد. این عضو کابینه دولت دهم با یادآوری اینکه دولت به منظور توسعه کمی و کیفی صنعت پتروشیمی برنامه های گسترده ای را اجرایی و عملیاتی خواهد کرد، اظهار داشت: بر این اساس ارائه مشوق های اقتصادی، صدور مجوز، ارائه معافیت های مالیاتی، گمرکی و بیمه ای و تخصیص زمین مناسب از مهمترین این سیاست ها است.

                  وی از جمعیت ۶۰۰ میلیون نفری کشورهای همسایه ایران با عنوان بازار مطمئن و مناسب برای توسعه پتروشیمی نام برد و افزود: در صورتی که زنجیره های ارزش پتروشیمی در ایران تکمیل شود تا افق چشم انداز حدود ۲۵ درصد جمعیت فعال ایران در صنایع پتروشیمی و واحدهای تکمیلی مشغول به کار خواهند شد. رحیمی با بیان اینکه در سال ۱۳۹۰ حجم صادرات غیر نفتی ایران به حدود ۵۲ میلیارد دلار افزایش یافت، تبیین کرد: سال گذشته برای صادرات حدود ۷۰ میلیارد دلار کالاهای غیرنفتی برنامه ریزی شد اما به دلیل افزایش تحریم های بین المللی امکان تحقق افزایش درآمدهای غیرنفتی محقق نشد.

                  معاون اول رئیس جمهور در پایان با اعلام اینکه دولت یازدهم راه و روش دولت دهم را ادامه دهد، خاطر نشان کرد: پیش بینی می شود همزمان با رشد اقتصادی، ایران تا سال ۲۰۱۸ میلادی به یک رتبه تک رقمی در بین کشورهای مختلف جهان از نظر جایگاه علمی دست یابد.
                  درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                  توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                  نظر

                  • ساسان
                    عضو فعال
                    • Aug 2011
                    • 728

                    #3114

                    برای اولین بار در دو دهه گذشته به رای گذاشته می شود

                    طرح جدید کنگره آمریکا برای رفع تحریم ایران

                    گزارش اختصاصی اقتصاد آنلاین


                    بنابر اطلاعات رسیده به اقتصاد آنلاین، دو نماینده کنگره آمریکا، چارلی دنت و دیوید پرایس، طرحی جدید و مورد حمایت هر دو حزب را در کنگره مطرح کرده اند که برای اولین بار از کاهش و رفع تحریم های آمریکا علیه ایران سخن می گوید.


                    در این طرح که ساعاتی پیش نسخه هایی از آن در صحن کنگره توزیع شده است و برای اولین بار توسط اقتصاد آنلاین در فضای فارسی زبان منتشر می شود، آمده است:
                    "رییس جمهور از این فرصت بدست آمده در ایران استفاده کند و باید مطمئن باشد که می تواند تحریم ها را پای میز مذاکره کاهش دهد.... باید فرصتی دوباره به دیپلماسی داد و از حرکاتی که مخدوش کننده این فرصت باشد پرهیز کرد."
                    شایان ذکر است که این طرح در روزهای آتی به رای گذاشته خواهد شد.
                    این طرح در صورت تصویب می تواند مذاکرات 5+1 با ایران یا هرگونه مذاکرات مستقیم با ایران را معنادار کند. چرا که تا پیش از این همانطور که بارها از سوی ایران اعلام شده است، طرف های مذاکره حاضر به ارایه هیچ پیشنهاد مشخصی به ایران نبودند. آمریکایی ها با زیاده خواهی حتی نمی خواستند تحریم ها را کاهش دهند و با زبان تهدید سخن می گفتند.
                    اما فرصت سازی که انتخابات در ایران کرد، می تواند باعث شود تا ورق برگردد و پیشنهادهای واقعی و جدی را از طرف مذاکره کنندگان غربی شاهد باشیم.
                    تا حالا دقت کردی با اینکه خدا میتونه مچتو بگیره ولی همش دستتو می گیره ...

                    نظر

                    • وحید 20
                      ستاره‌دار(98)
                      • Mar 2011
                      • 29911

                      #3115
                      بنده از اول تصمیم داشتم که نیایم
                      سید محمد خاتمی: نوعی رضایت در جامعه حاصل شده/ نمی توانیم از رویکردهای رهبری و مطالبی که گفتند و نقشی که داشتند چشم بپوشیم/ موسوی و کروبی مخالفتی با شرکت در انتخابات نداشتند/ گله می کنند از روحانی که گفته فراجناحی است، اتفاقا این درست است


                      / برای ما بیش از اینکه فرد مطرح باشد رویکرد مطرح بود/ تا انجا که اقای هاشمی با فداکاری قبول کرند که در انتخابات شرکت بکند.ما اصلا نمی توانستیم تصور بکنیم ایشان رد صلاحیت بشوند رد صلاحیت بنده خیلی قابل فهم بود و ما نبایست این اتفاق را به این سادگی این را قرار بدهیم./ /ابلاغی کردند اسم ،خبر و عکس از فلانی و فلانی و فلانی در روزنامه هایی که دولتی هم نبود زده نشود.


                      پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :



                      رئیس جمهور سابق کشورمان از شامگاه چهارشنبه برای دیدار با والده و خانواده خود ؛همچنبن حضور در مراسم دومین سالیاد مرحوم صدوقی در زادگاهش اردکان (استان یزد) بسر میبرد .

                      به گزارش سرویس سیاسی انتخاب ؛ در این سفر به زیارت اهل قبور، حضور در آرامگاه آیت الله خاتمی و شهدای جنگ تحمیلی شهرستان اردکان و ادای احترام به آنها پرداخت و با اعضای منتخب شورای اسلامی شهر اردکان نیز دیدار و گفتگو کرد.

                      از دیگر برنامه های "خاتمی" دیدار با اعضا ستاد اقایان ایت الله هاشمی رفسنجانی؛دکتر عارف و دکتر روحانی در بیت شهید صدوقی بود که متن کامل سخنرانی وی در این مراسم بدین شرح است:

                      بسم الله الرحمن الرحیم

                      در سالروز رحلت برادر عزیزم و امام جمعه خوب و پر تلاش و کسی که وجود او برکات زیادی برای جامعه ما و یزدی ها داشت؛ حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب اقای صدوقی ، خدا را شکر می کنم این توفیق را پیدا کردم تا در خدمت شما خانم ها و آقایان فعال و متعهد باشم؛کسانیکه حتی در سخت ترین لحظه ها هدف و جهت را گم نکردند و با امید و شور فراوان به صحنه آمدند و دوباره توانستند مسیر را اصلاح کنند، مسیری که اگر ادامه می یافت نه تنها جمهوری اسلامی ایران که ایران هم در معرض خطر بزرگی بود.خوشحال هستم که در میان شما هستم. یاد عزیزمان را گرامی می دارم و به روان پاک پدر بزرگوارشان شهید محراب ایت الله صدوقی (رض) درود می فرستم.


                      درسالهای اخیر ما با دو وضعیت نگران کننده روبرو بودیم، یکی یاس و دیگری ترس

                      درسالهای اخیر ما با دو وضعیت نگران کننده روبرو بودیم، یکی یاس روزافزون به خاطر سیاست ها و رویکردهای غلط و آثاری که در زندگی مردم گذاشته بود و اینکه احساس کرده بودند وضع جامعه ما قابل برگشت نیست، وضع اقتصادی بسیار ناگوار و بخصوص فشارهایی که روی طبقات محروم بود و از بین رفتن بنیاد های اقتصاد مملکت که در این زمینه نمی خواهم زیاد بحث کنم؛ آشفتگی زیاد در عرصه مدیریت کشور و از بین بردن تجربه و تجربیاتی که ایران در سالهای دراز داشته و جایگزین شدن انها با روشهای بد و نادرست که این هم لطمه بزرگی به کشور می زد، بعلاوه انزوا در عرصه بین المللی و افزایش فشارها علیه ایران و افزایش فشارهای روزافزون از بیرون؛ رفتارهایی که در این مدت در جامعه بود نیز این ناراحتی را افزایش می داد و این پرسش مطرح می شد که آیا ممکن است ما به وضعیت قابل قبولی برگردیم؟یا این وضع .... ادامه خواهد یافت؟

                      این اواخر بر این یاس یک ترس هم اضافه شده بود؛ترس از تهدیدهای خارجی که به نظر می رسید لحظه به لحظه جدی تر می شود. یاس و ترس دو عاملی بود که خیلی نگران کننده بود برای جامعه ما!. آیا می توانستیم بر این وضعیت غلبه پیدا کنیم و دوباره روحیه پیدا کنیم !؟

                      در حدود یک و نیم سال پیش فضای جامعه روی کنشگران و نخبگان جامعه اثر گذاشته بود؛تجربه تلخی که از انتخابات 88 داشتند ذهن ها را به ان سود برده بود که تلاش فایده ای ندارد .حالا کسانیکه تندتر بودند صحبت تحریم می کردند و گرایش عمومی به سوی عدم شرکت در انتخابات بود.

                      ما ؛ اصلاح طلبان گرچه انتقادهای زیادی داشتیم ولی دلبسته به اصل نظام و انقلاب بودیم

                      از طرف دیگر ما به عنوان اصلاح طلبان که خودمان را در این نظام می دانستیم گرچه انتقادهای زیادی داشتیم ولی دلبسته به اصل نظام و انقلاب بودیم، در عین حال رویکردها و رویه های موجود را دشمن این نظام و جامعه می دانستیم و انتقاد داشتیم ؛روشی را جز روش اصلاح طلبی در برخورد با مسائل نمی دانستیم؛ البته اصلاح طلب مثل هر کنشگر سیاسی نگاه به قدرت دارد ولی راهی را جز صندوق رای و انتخابات نمی شناسد. ما بایستی غلبه پیدا کنیم بر این روحیه منفی که "دیگر فایده ندارد در انتخابات شرکت کنیم و دیگر امکان ندارد بگذارند کسانی غیر از کسانیکه رویه های موجود را می پسندند بیایند روی کار".

                      جامعه با فشار زیادی روبرو بود، فشار زیادی از بیرون توسط کسانی که با نظام مخالف بودند و امکانات تبلیغی فراوانی هم داشتند. جامعه ما نگرانی های زیادی داشت و خیلی زود می توانست تحت تاثیر آن تبلیغات قرار بگیرد.ما در این فضای دروغ ها،تحریف ها تبلیغات بدیک جانبه، می بایست بگوییم نه، می شود کار کرد و می شود روش های درست و اصلاح طلبانه ای را پیدا کرد که :1-جلوی این رویکرد بسیار خطرناک را گرفت و متوقف کرد؛و بعد هم اگر بشود رویکرد درستی جانشین ان بشود

                      اصل قضیه شرکت در انتخابات برای این است که انسان با اندیشه ها و رویکردهایی که دارد قدرتش را از رای مردم بگیرد و انها را اعمال بکند قدرت به همین معنا مطلوب هست که در مبارزات انتخاباتی و فضای دموکراتیک رخ می دهد.

                      از یک طرف رویه های نادرست امنیتی سیاسی برخورد های نادرست ایجاد محدودیت ها فشارها از طرف دیگر هم تبلیغات بسیار گسترده ای که کسانیکه اصل نظام را نمی خواستند انجام می دادند کار را مشکل می کرد.

                      آنچه در این مدت تدبیر شد و اندک اندک از درون جامعه؛نه تحمیل از بالا ایجاد شد ، گرایش شدید به عدم شرکت در انتخابات تبدیل شد به لزوم شرکت در انتخابات.

                      شما ببینید از یکسال پیش کاملا فضا فضای شرکت در انتخابات بود.

                      شما می دیدید در انتخابات مجلس نهم در اسفند 90 که ما انتخابات را تحریم نکرده بودیم بلکه شروطی برای ان گذاشته بودیم در عین حال گفته بودیم هر کسی ازاد است برود در انتخابات شرکت کند ولی فضای تحریم حاکم شد و بخصوص از خارج بسیار آنرا تبلیغ کردند

                      ما خودمان میگفتیم تحریم نکردیم انها می گفتند فلانی هم تحریم کرده است برای شکستن این فضا در انتخابات شرکت کردم و موجی هم ایجادشد .

                      از آن فضا بگذریم بیاییم در سال 91 که بیشتر فشار از درون جامعه بود جوانان جامعه کنشگران سیاسی و اینکه باید در انتخابات شرکت کرد.این مساله مهمی بود.

                      ما امدیم و گفتیم اگر در انتخابات گذشته شرایطی برای انتخابات گذاشته شده است؛ اندک اندک و با ملایمت امدیم گفتیم ایا می توانیم روشی را انتخاب کنیم که 1-نتیجه انتخابات اینها باشد:یعنی ما برویم به سمتی که در جامعه زندانی سیاسی نداشته باشیم ؛ و جامعه بپذیرد که ساز و کار انتخابات مطلوب طبیعی ترین کم هزینه ترین پرفایده ترین ساز و کاری است که می شود برای جامعه انتخاب کرد.

                      2-اینکه ما می توانیم کاری بکنیم که این سوء ظن ها این نفرت ها که از سوی تندها و افراطی ها از هر دو طرف انهایی که در خارج بودند و ندای براندازی می دادند و کسانیکه در داخل بودند و انحصارطلبانه انقلاب را در انحصار خود می دانستند و آزاد بودند هرکاری می خواهند بکنند و هر چه می خواهند بگویند و هر تهمتی بزدند هر دروغی بگویند هر کسی را با سلیقه های تنگ و تاریک انها موافق نبود ان را جاسوس بیگانه ضد انقلاب برانداز و هزار عنوان دیگر بنامند این فضایی که دائما تولید نفرت می کرد این فضا کینه ها را تشدید می کردند، گفتیم ایا می توانیم به سمت مسیری برویم که این کینه ها کاهش پیدا کند؟.



                      در سال 89 گفتم همه با گذشت جلو برویم و رو به اینده کنیم نه اینکه گذشته را فراموش کنیم بلکه در گذشته نمانیم و به سوی اینده ای برویم که برد برد باشد

                      من اگر یادتان باشد در اواسط سال 89 امدم و طرحی را مطرح کردم و گفتم البته اثر ریز و بسیار خوبی در جامعه گذاشت ولی نتوانست تغییری در جامعه ایجاد کند یکی این بود که آیا هر کس احساس می کند به او جفا شده است و بدی شده حاضر است از ان بگذرد؟ و همه با گذشت جلو برویم و رو به اینده کنیم نه اینکه گذشته را فراموش کنیم بلکه در گذشته نمانیم و به سوی اینده ای برویم که برد برد باشد هم نظام برد کند هم حاکمیت برد بکند و هم انهایی که سرکوب شده اند و ناراحت شده اند برد بکنند هم کسانیکه انتقاد دارند برد بکنند.

                      آن راه همینی بود که بعد از دو سال پیگیری شد و ما به ان رسیدیم.

                      در این انتخابات شرطی گذاشته نشد بلکه به آن سو حرکت کردیم که ان شاا.. نتیجه انتخابات بهبود اوضاع باشد،فضا تلطیف شود و سوء ظن ها و کینه ها ودوری های دلها از بین برود یا کاهش یابد و میدان از دست کین توزان کین پراکن در جامعه گرفته بشود این هدفی بود که می توانستیم برای ان فکر بکنیم البته اگر در انتخابات پیروزی هم بدست می امد این مزید بر علت بود ولی برای ما کافی بود به همان دو هدف اصلی برسیم که حتی اگر انتخابات هم طوری می شد که کسانی غیر از ما غیر از کسانی که حرف های ما را قبول دارند می امدند و عاقلانه و مدبرانه رفتار می کردند ما به ان دو هدفمان می رسیدیم.هدف انتخابات با این دو مساله پیگیری شد و ادامه یافت.

                      خوشبختانه فضا به سویی رفت که زندانیان و آسیب دیدگان انتخابات پیشین هم با شرکت در انتخابات موافقت کردند.

                      جناب اقای کروبی و جناب اقای موسوی هم ما گرچه با آنان ارتباط میسر نبود؛ولی بدست آوردیم که دست کم مخالفتی با شرکت ندارند.

                      بنده از اول تصمیم داشتم که نیایم

                      در یک جمع اصلاح طلب وسیع که فراگیر تر از اصلاحات به معنی اصطلاحی اش بود با هم نشستیم و صحبت کردیم و دوستان به آن جمع بندی رسیدند که 1- در انتخابات شرکت می کنیم 2- بصورت حداکثری شرکت می کنیم این اولین تصمیم گیری بود عنایت و لطف کردند به من هم پیشنهاد کردند بنده از اول تصمیم داشتم که نیایم و مطالبم را گفته بودم و الان هم معتقدم کار درستی کردم ولی به احترام دوستان گفتم اعلام نخواهم کرد که نمی ایم ولی مطمئن باشید نخواهم امد در ضمن مسائلی که در 2-3 ماه نزدیک به انتخابات مطرح شد کم و بیش مسائل را مطرح کردم نمی گفتم نمی ایم ولی می گفتم این سوالات مطرح است معنایش این بود که این سوالات مانع است از اینکه من بتوانم بیایم یا امدن من نقض غرض است ما می خواهیم فضا را تلطیف کنیم دلها را به هم نزدیک کنیم اثار تنش های گذشته را بدون اینکه کسی احساس بازندگی بکند از بین ببریم ولی ما نمی خواهیم دوباره از نو انها را تشدید بکنیم ولی در عین حال به دوستان هم گفتم شما می دانید من نخواهم امد حالا الان هم اعلام نمی کنم ولی فکر بکنیم که چگونه باید باشد.

                      خود من نظرم این بود که جناب اقای هاشمی مناسب ترین شخص است.شخصیت هاشمی شناخته شده است ،جایگاه بالا دارد ، کسی که هم دنیا روی ایشان حساب می کند و هم توانایی فراوانی دارند البته ایشان هم حاضر نمی شدند بیایند دلایلی داشتند که دلایل کاملا قابل ملاحظه ای بود ولی بالاخره مطرح شد و در این اواخر خود من در صحبت هایم از ایشان نام می بردم به عنوان کسی که می توانند در این مرحله حساس به داد انقلاب و کشور برسند.

                      نمی توانستیم تصور بکنیم اقای هاشمی رد صلاحیت بشوند

                      تا انجا که اقای هاشمی با فداکاری قبول کرند که در انتخابات شرکت بکند.ما اصلا نمی توانستیم تصور بکنیم ایشان رد صلاحیت بشوند رد صلاحیت بنده خیلی قابل فهم بود و ما نبایست این اتفاق را به این سادگی قرار بدهیم.

                      ولی با کمال تاسف ایشان را رد کردند. آمدن جناب آقای هاشمی موج گسترده ای ایجاد کرد که با رد ایشان این موجو بصورت نگران کننده ای به سوی یاس و حتی خشم روی آورد.

                      بنده قبلا هم با دوستان صحبت کرده بودم که بر فرض بنده یا اقای هاشمی هم کاندیدا بشویم به هر دلیلی نتوانیم ادامه بدهیم شما باید فکر جانشین کنید.بعد از این جریان بالاخره ما دو تن از دوستان را در صحنه داشتیم.

                      آقایان عارف و روحانی مواضع خوبی گرفتند بعد از 8 سال بخصوص این 4 سال اخر که این همه جفا شد به شخصیت های ممکلت و به اصلاحات دروغ ها تهمت ها و جفاهای فراوان که اصلا بردن نام بعضی افراد جرم حساب می شد حتی ابلاغی کردند اسم ،خبر و عکس از فلانی و فلانی و فلانی در روزنامه هایی که دولتی هم نبود زده نشود.

                      جناب آقای عارف امد ودر انتخابات فضایی را باز کرد و باید قدر جناب آقای عارف را دانست که گفتمان اصلاح طلبی را مطرح کرد در کنار ایشان جناب اقای روحانی که ایشان واقعا گفتمان اصلاح طلبی را قبول دارد و مواضع بسیار خوبی داشتند و به هر حال این دو نفر کسانی بودند که احساس می شد در نهایت یکی از این دو نفر باید در عرصه باشند.

                      ما میان دو امر مخیر بودیم :1-شکست توامان گفتمان اصلاح طلبی و اصلاح طلبان با هم یا2-تلاش برای پیروزی گفتمان اصلاح طلبی.

                      من جایی گفتم جناب اقای روحانی که مواضعشان را قبول داریم ولی اگر یک اصولگرای منطقی این گفتمان را داشت و حرف هایی که ایشان زد و اقای عارف مطرح کردند عنوان می کرد، ما او را هم تایید می کردیم.

                      برای ما بیش از اینکه فرد مطرح باشد رویکرد مطرح بود

                      اصلا صحبت باندی و جناحی نبود بلکه گفتمان و سیاست و رفتارهای خطرناکی که در جامعه وجود داشت که همه چیز را داشت از بین می برد امام را انقلاب را وواقعا معتقدم به رهبری و کشور هم زیان می زد، این می باید جایگزین می شد با گفتمان دیگری که ما معتقدیم ان گفتمان گفتمان اصلاح طلبی است که دقیقا در موضع هر دو اقایان بود خوشبختانه راهکارهایی در نظر گرفته شده بود اگر هر دو می ماندند چه خواهد شد هر دو شکست می خوردند ، خوشبختانه در جامعه هم بطور گسترده ای تقاضای ائتلاف شکل گرفت و مردم کاملا احساس خطر کرده بودند که اگر این دو بزرگوار باشند هم اصلاح طلبی شکست می خورد و هم گفتمان اصلاح طلبی.

                      عارف کار بزرگی کرد

                      برای ما بیش از اینکه فرد مطرح باشد رویکرد مطرح بود و معتقد بودیم هر کدام از دو عزیز بیایند گفتمان مورد قبول ما موفق خواهد شد و فضای جامعه نیز لطیف تر خواهد شد.خوشبختانه اقای عارف کار بزرگی کرد و تدبیری که به خرج داده شد نشان داد حتی در نومید کننده ترین شرایط و تاریک ترین شرایط می توان تصمیمات عاقلانه ای گرفت که نتیجه کار امروز این شد که نوعی رضایت در جامعه حاصل شده است. خیلی از اصولگراهای عاقل و منطقی که احساس خطر می کردند احساس رضایت می کنند اصلاح طلبان احساس رضایت می کنند نخبگان جامعه احساس رضایت می کنند فکر میکنم خود نظام هم احساس رضایت می کنند ما نمی توانیم از رویکردهای رهبری و مطالبی که گفتند و نقشی که داشتند چشم بپوشیم.

                      گله می کنند از اقای روحانی که گفته اند فراجناحی هستند و رییس جمهور همه اتفاقا این درست است

                      ما کسی می خواهیم که رئیس جمهور همه باشد نه رئیس جمهور یک گروه خاٌص

                      این روش نه به معنی پشت کردن به اصلاحات است و نه پشت کردن به گفتمان اصلاح طلبی.ایشان روی همه حرف هایی که زده اند دارند پافشاری میکنند.

                      البته این به ان معنا نیست که انچه گفته شده است به زودی قابل تحقق است.یک شبه نمی توان انتظار حل مسائل را داشت.مشکلات فراروی و موانع هم پیش رو بسیار است. اقای رئیس جمهور هم امکانات محدودی دارد.مهم این است که روی تعهدی که با مردم کرده اند بمانند که به حمدالله مانده اند.

                      آنچه مهم است اینکه ایا این انتخابات سبب تغییر روکرد در سیاست فرهنگ روابط بین الملل خواهد شد؟ یا همان رویکردهای گذشته ادامه پیدا کند.همین که مردم احساس کنند رویکردها عوض شده، راضی خواهند بود.

                      می دانم اقای روحانی در فشارهای سختی است ؛اقای روحانی مطالبی گفته اند و متعهد و پایبند به انها هستندوبر آن تاکید هم کرده اند ایشان باید تمام توجه شان به این باشد که همکارانی انتخاب کند که با این رویکردها و شعارها و مسائل سازگارند.

                      اگر فضا باز شد زمینه برای فعالیت های منطقی ؛قانونی، شرعی، فکری برای اصلاح طلبان و همه فراهم خواهد امد

                      کی از کدام جناح است اصلا برای ما مهم نیست مهم این است سازگار با معیارهایی باشد که عرضه شده و مردم یه ان رای داده اند انشالله چنین خواهد شد و همه ما هم باید کمک کنیم.

                      اگر این فضا باز شد زمینه برای فعالیت های منطقی قانونی شرعی فکری برای اصلاح طلبان و همه فراهم خواهد امد و ما شاهد فضایی خواهیم بود که چیزی جز رشد معنوی عقلانی جامعه و پیشرفت همه جانبه کشور نخواهد بود و انشالله چنین خواهد شد البته اگر خیلی عجول نباشیم و واقعیت ها را در نظر بگیریم.

                      به گزارش سرویس سیاسی انتخاب ؛ در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاههای خود پیرامون مسائل روز کشور و توقعات و انتظارات خود از رئیس جمهور منتخب پرداختند.

                      در این دیدار که در بیت شهید صدوقی انجام شد مجید انصاری؛ مقدم، محمدرضا تابش،محمد صدوقی و خانم مریم خاتمی ،سفید استاندار اسبق یزد و جمعی از اعضاء ستادهای اقایان آیت الله هاشمی رفسنجانی؛دکتر عارف و دکتر روحانی حضور داشتند.

                      همچنین شب گذشته حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی با حضور در مسجد حظیره به ایت الله شهید صدوقی و حاج محمد علی صدوقی ادای احترام کرد و یادشان را گرامی داشت و نیز در مراسم سالگرد ایشان در بیت شهید صدوقی حضور یافت.سخنران این مراسم حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری بود.
                      درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                      توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                      نظر

                      • Azi
                        عضو عادی
                        • May 2013
                        • 31

                        #3116
                        اطلاعیه دفتر رسانه ای روحانی: گمانه زنی ها متوقف شود/ مردم پیشنهادات خود را به این ایمیل بفرستند
                        با تشکرمجدد از همه کسانی که در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با تشکیل ستادهای مردمی از دکتر حسن روحانی حمایت دلسوزانه و صمیمانه کردند، اعلام می کند که فعالیت همه ستادهای مردمی انتخاباتی دکتر روحانی پایان یافته و تمامی احکام صادره ملغی شده است.

                        دفتر امور رسانه های رییس جمهور منتخب،با انتشار اطلاعیه ای با درخواست توقف گمانه زنی ها درباره ترکیب دولت یازدهم، از ملت بزرگ ایران دعوت کرد پیشنهادهای خود را در این زمینه به دفتر رییس جمهور منتخب ارسال کنند.

                        به گزارش عصرایران به نقل ازپایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور منتخب، متن کامل این اطلاعیه به این شرح است:


                        "برخی امروز با گمانه زنی ها هم خود و هم دیگران را خسته می کنند و گاهی هم توقعات نابجا در جامعه به وجود می آورند و گاهی برخی از سخنان و گفتارها خیلی با اخلاق اسلامی سازگار نیست ، رسانه ای کسی را به عنوان کاندیدای یک وزارتخانه معرفی می کند، رسانه ای دیگر آن را نقد می کند، رسانه ای دیگر نیز برای او شرط و شروط می گذارد، این جز خستگی ذهنی و فکری چیز دیگری نخواهد داشت".

                        این بخشی از اظهارات دکتر حسن روحانی رییس جمهور منتخب ملت ایران بود که روز چهارشنبه گذشته در دیدار با علما و روحانیون بیان کرد.

                        دکتر روحانی پیشتر نیز در همایش افق رسانه تاکید کرده بود: برخی رسانه ها گمانه زنی هایی در خصوص افراد کابینه آینده مطرح کرده اند که به صراحت می گویم اینها صرفا گمانه زنی است و نسبت به هیچ فردی از اعضای کابینه هیچ تصمیم گیری نشده است.

                        علیرغم اظهارات شفاف و صریح رییس جمهور منتخب ،متاسفانه برخی افراد و رسانه ها با گمانه زنی های نادرست، هم اذهان عمومی را مشوش می کنند و هم زمینه توقعات نابجا را دامن می زنند.

                        از همگان، اعم از شخصیت ها ورسانه های محترم درخواست می شود، گمانه زنی ها در باره ترکیب دولت یازدهم وکمیته ها وکارگروههای بررسی کننده در این زمینه را متوقف کنند و اجازه دهند رییس جمهور منتخب با دقت و آرامش بررسی های خود را در مهلت مقرر قانونی به فرجام رساند.

                        با توجه به تاکید رییس جمهور منتخب در همایش افق رسانه، مبنی بر اینکه بدنبال مشورت با همه صاحبنظران و گروه های مختلف هستم، ازقشرهای مختلف مردم بزرگ ایران بویژه صاحبنظران، اساتید و کارشناسان درخواست می شود پیشنهادهای خودرا به دفتر رییس جمهور منتخب به نشانی صندوق پستی 5855 - 15875 و پست الکترونیکی news@president92.ir ارسال فرمایند.

                        با تشکرمجدد از همه کسانی که در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با تشکیل ستادهای مردمی از دکتر حسن روحانی حمایت دلسوزانه و صمیمانه کردند، اعلام می کند که فعالیت همه ستادهای مردمی انتخاباتی دکتر روحانی پایان یافته و تمامی احکام صادره ملغی شده است.

                        رییس جمهوری منتخب تاکنون سخنگویی تعیین و معرفی نکرده و مطالبی که افراد تحت عنوان اعضای ستاد یا افراد مرتبط با ایشان درباره برنامهها و تصمیمات وی یا دولت آینده مطرح میکنند، به هیچ وجه رسمیت ندارد.

                        مواضع، اطلاعیه ها، اخبار و تصاویر مربوط به دیدارها، جلسات و فعالیتهای رییس جمهوری منتخب ملت ایران تا زمان استقرار ایشان در نهاد ریاست جمهوری از طریق پایگاه اطلاع رسانی به نشانی www.president92.ir منتشر می شود.

                        از صداوسیما، خبرگزاری ها، روزنامه ها، نشریات و پایگاه های اطلاع رسانی درخواست می شود که از انتشار و انعکاس اظهارات تایید نشده و گمانه زنی ها اجتناب فرمایند

                        نظر

                        • وحید 20
                          ستاره‌دار(98)
                          • Mar 2011
                          • 29911

                          #3117

                          وزیر اطلاعات اسرائیل: روحانی "گرگی در لباس میش" است !


                          یووال اشتاینیتز، وزیر اطلاعات اسرائیل که این هفته در دیدار با وزیران خارجه آلمان و فرانسه به چشمانداز مذاکرات ۵+۱ با ایران پرداخت، اروپا را از دستکم گرفتن حسن روحانی و خوشبینی به وی برحذر داشت.

                          وزیر اطلاعات اسرائیل که در هفته جاری در برلین و پاریس با گیدو وستروله و لوران فابیوس، وزیران خارجه آلمان و فرانسه دیدار کرد، به موازات گفتوگو پیرامون اوضاع خاورمیانه، سوریه، مصر و عراق، اهمیت مذاکرات هستهای آتی با ایران و نقش حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب این کشور در این مذاکرات را یادآور شد.

                          اشتاینیتز در گفتوگو با روزنامه آلمانی "فرانکفورتر آلگماینه" عنوان کرده که هرچند ادبیات محمود احمدینژاد و حسن روحانی با یکدیگر فرق دارد، اما اسرائیل در عمل تفاوتی میان این دو قائل نیست.

                          وزیر اطلاعات اسرائیل اشاره کرده که سرنوشت طرحهای هستهای ایران در اختیار آیتالله خامنهای است و راه چاره در قبال این تهدید، تشدید تحریمها و یک گزینه نظامی معتبر علیه ایران است. او افزوده که اسرائیل و آمریکا در مورد "اعتبار" این گزینه هنوز توافق نکردهاند.

                          وزیر اطلاعات اسرائیل که پیشاز این به مدت چهار سال وزیر دارایی این کشور بود، از معتمدان بنیامین نتانیاهو به شمار میرود. این عضو ۵۵ ساله حزب لیکود که دکترای فلسفه دارد، پس از تشکیل دولت ائتلافی جدید اسرائیل به مقام وزارت اطلاعات و امور استراتژیک نائل شده است.

                          اشتاینیتز توضیح داده که پس از انتخاب حسن روحانی با مشاوران خود به ارزیابی وی و دلایل پیروزی او در انتخابات ایران پرداخته است. او گفته که احمدینژاد "گرگی در لباس گرگ" بود اما روحانی به عنوان یک حقوقدان و دیپلمات، میتواند نقش "گرگی در لباس میش" را ایفا کند.

                          به اعتقاد وزیر اطلاعات اسرائیل، روحانی در زمان سرپرستی هیات مذاکره کننده ایران، توانسته بود با لبخند و رفتاری دوستانه، تصویری از مماشات یا حتی مصالحه با غرب را ارائه دهد؛ اما در عمل پیشبرد مقاصد نظامی طرحهای اتمی جمهوری اسلامی را دنبال میکرد.

                          اشتاینیتز به عنوان نمونه به بحث تعلیق غنیسازی توسط ایران در سال ۲۰۰۳ و زمان مسئولیت روحانی در مذاکرات با غرب اشاره کرده و گفته که جمهوری اسلامی عملا از فرصت تعلیق موقت، برای تقویت ساختارهای برنامه هستهای خود و افزایش سانتریفوژهایش استفاده کرد.

                          شاهد این مدعا به نظر وزیر اطلاعات اسراییل، سخنان روحانی در طول مبارزات انتخاباتیاش است که در پاسخ به اتهام سازشکاری در پرونده هستهای، همواره گفت که تعلیق موقت مانع غنیسازی نشد.

                          «پیروزی روحانی مدیون تحریمهاست»

                          یووال اشتاینیتزتصریح کرده که پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری، به نوعی مدیون تحریمهای جامعه جهانی بوده و وی باید در این زمینه، از سازمان ملل و حتی اسرائیل سپاسگزار باشد!

                          وزیر اطلاعات اسرائیل، غرب را از خوشبینی نسبت به روحانی برحذر داشته که در نخستین کنفرانس مطبوعاتیاش گفت ایران آماده همکاری و شفافیت بیشتر در پرونده هستهای خود است.

                          یووال اشتاینیتز تصریح کرده که برای ارزیابی مثبت از روحانی و اعتماد به وی باید منتظر شروع کار رسمی او و گردن نهادن دولت جمهوری اسلامی به فراخوانهای بینالمللی بود. او گفته که ایران باید هرچه زودتر غنیسازی اورانیوم را متوقف کند، ذخایر اورانیوم خود را به خارج از این کشور منتقل سازد، تاسیسات قم را برچیند و به عملیات ساخت رآکتور آب سنگین اراک نیز پایان دهد.

                          یووال اشتاینیتز پیش از این نیز به رسانه های اسرائیلی گفته بود که ایرانیها به خط قرمز نتانیاهو بسیار نزدیک میشوند زیرا حدود ۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد دراختیار دارند. او گفته بود وقتی آنها ۲۵۰ کیلو اورانیوم با این غلظت داشته باشند، خواهند توانست اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد تولید کنند
                          درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                          توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                          نظر

                          • revolution
                            ستاره دار (1)
                            • Jul 2013
                            • 208

                            #3118
                            تا الانش که خوب بوده خدارو شکر

                            انشاالله ادامه دار باشه

                            سهام نسبت خیلی از کالا ها خودشونو با تورم هماهنگ نکردن هنوز

                            نظر

                            • ramirh
                              عضو جدید
                              • May 2013
                              • 18

                              #3119
                              جلوگیری روحانی و مجلس از عقد قرارداد شتابزده‎ی 6 میلیارد دلاری وزارت ارتباطات با چینی‎ها

                              پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : چهار سال قبل و با محوریت وزارت ارتباطات قراردادی 6 میلیارد دلاری با شرکت ZTE چین برای اجرای پروژه‎ای تحت عنوان FTTX تنظیم شد، که طی هفته‎های اخیر با سفر مقامات وزارت ارتباطات به چین، می‎رفت که با امضای این قرارداد خسارتی عظیم به کشور وارد شود، که خوشبختانه با مطلع شدن حسن روحانی از روند این قرارداد و هماهنگی با برخی نمایندگان مجلس از عقد این قرارداد جلوگیری شد.

                              به گزارش انتخاب به نقل از سیتنا ، دولت محمود احمدی نژاد که روزهای پایانی خود را می‎گذراند، ظاهراً به دلیل تغییر و تحولات هفته‎های پایانی از شعارهای اصلی خود در زمینه‎ی عدالت محوری و حمایت از تولیدات داخلی فاصله‎ی قابل توجهی گرفته است.

                              در این آشفته بازار، خبرهای نگران کننده‎ای از قراردادهای شتابزده و نیز سفرهای گسترده‎ی دولتی به کشورهای مختلف به گوش می‎رسد که طبیعتا از دید مسوولان ذیربط در نهادهای نظارتی مخفی نمی‎ماند.

                              در روزهای اخیر امضاء یکی از قراردادهایی که می‎رفت کشور را با چالشی جدی مواجه کند با تیزهوشی دکتر روحانی و هماهنگی به موقع وی با مجلس شورای اسلامی متوقف شد.

                              چهار سال قبل و با محوریت قائم مقام وقت وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات قراردادی با شرکت ZTE چین تنظیم شد تا پروژه ای در کشور اجرا شود به نام FTTX. در این پروژه قرار بود که طرف چینی در قبال دریافت 6 میلیارد دلار شبکه‎ی گسترده‎ی فیبرنوری را به صورت موازی در کشور ایجاد کند و این شبکه را تا درب منزل تمامی ایرانیان برساند.

                              این قرارداد چند صفحه‎ای که با پایین‎ترین سطح کارشناسی تنظیم شده بود، مخالفت برخی مسوولان بلند پایه‎ی وزارت ارتباطات را برانگیخت که منجر به برکناری آنان شد، لیکن به دلیل افزایش مخالفت‎ها، علی رغم پی گیری‎های فراوان به نتیجه نرسید.

                              در قرارداد پیشنهادی، نه صحبتی از نحوه‎ی اجرا شده بود و نه اینکه طرف چینی دقیقاً چه تعهداتی دارد و طراحان آن در پاسخ به اینکه 6 میلیارد دلار چگونه تامین خواهد شد پاسخ می‎دادند که باید از هر خانوار ایرانی مبلغی را به عنوان حق اشتراک بگیریم و این پروژه را اجرا کنیم!

                              ابهامات پروژه (مانند عدم بررسی فنی و فقدان طرح تجاری و نیز عدم اخذ مجوز از مجلس شورای اسلامی برای چنین معامله بزرگی) اندک اندک آنچنان افزایش یافت که پای نهادهای نظارتی و قانونی به موضوع باز شد.

                              این قرارداد همچنان بی سرانجام باقی ماند تا اینکه در روزهای پایانی دولت دهم، علی حکیم جوادی معاون فعلی وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران، سفری ناگهانی را به چین برنامه ریزی کرد و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات را نیز با خود همسفر ساخت تا بر خلاف روال معمول ماموریت‎های دولتی، وزیر ارتباطات در راس هیئتی 10 نفره به چین سفر کند!

                              یکی از محورهای اصلی این سفر انجام مذاکره در خصوص عقد قرارداد FTTX و خصوصاً بازدید از شرکت Fiber home بود که کنسرسیوم ایرانیان نت به عنوان متولی راه اندازی شبکه‎ی‎ FTTX مجری آن بوده است.

                              با مطلع شدن حسن روحانی از روند این قرارداد و هماهنگی با برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به واسطه‎ی پیگیری‎های یکی از نمایندگان دلسوز مجلس، به وزیر ارتباطات تذکر داده می‎شود که از عقد هرگونه قرار داد شتابزده و نیز دادن هر گونه وعده‎ای که باعث تحمیل خسارات به کشور شود، خودداری شود.

                              این تنها یکی از نمونه‎هایی است که نشان از حاکم شدن شتابزدگی و عدم پایبندی به بررسی‎های کارشناسی در روزهای پایانی دولت دارد که امید می‎رود با جهت گیری‎های دقیق و هماهنگی هر چه بیشتر رئیس جمهور منتخب و مجلس شورای اسلامی روند انتقال دولت با آرامش و سلامت به سر انجام رسد.

                              نظر

                              • bahary
                                عضو فعال
                                • Dec 2011
                                • 2510

                                #3120
                                در اصل توسط وحید 20 پست شده است View Post
                                رحیمی به روحانی: راه ما را ادامه دهید!

                                گروه اقتصادي: معاون اول محمود احمدینژاد از دولت یازدهم خواسته «راه و روش دولت دهم را برای توسعه صنعتی و اقتصادی کشور ادامه دهد.»


                                رو که نیست ، سنگ پاست این پروفسور!!! رحیمی! فکر کن اگه دولت جدید بخواد همان راه را بره چی میشه! بدبخت مفلوک! این دولت فقط باید 4 سال زحمت بکشد و با یک دست جارو و یک دست بیل گندهای شما را پاک کند.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X