چند روزه باز نمیشد. خیلی خوسحال شدیم بازم باز شد دلمون برای بچه های خوب بورسی تنگ شده بود. انشاله همتون به همراه خانواده هاتون سلامت باشید
حرکت در بازار سرمایه با مهربان
Collapse
X
-
-
2. کاپیتان عزیز شما بچه اوبادانین؟؟ - لطفا تلفظ محلی خوانده شود - عامو سی چه آواتارتو عوض کردی؟؟
ببخشید..گویا جواب اومد: سی باد کیچه... ( واسه باد کوچه)
کاپیتان سید رضا درسته نه؟؟ ما در محاصره ساداتیم در سایت بورسی... سید یاسر و سیدرضا و ... دستها بالا
بله بنده متولد آبادان و بچه ایستگاه 9 آبادانم ...
مدرسه مهرنوش درس میخوندم ( مدرسه ارامنه )
البته اصالتا مال همون سمتهای گوگد و سعید آبادم ( اینجا را فقط سید یاسر میدونه )
خب سیدم ولی کلا از خط دین خارجم ....
مهرداد خودش من رو از دین خارج کرد ... میگه خونت مباحه
همین روزها آمپول هوا و ... تمام ....
نمیدونم کجا گفتم که من سیدم که تو تمام فرومها منو سید صدا میکنم ...
یک روز با یکی از دوستان تو کارگزاریم بودیم که کارگزارم اومد هی گفت سید !! سید !! چطوری ... !! بیا پیشم سید خدا !! از این حرف ها !!!
این دوست ما هم از همه جا بی خبر فکر میکرد که طرف ما رو سر کار گذاشته ...
این نقطه چین ها هم یادگار دکتر مهربانه ...
آواتارم را هم فعلا گذاشتم پچ سینه خلبانان اف - 35
این پچ سینه را که شما حتما خودتان استادش هستید ولی تو تاپیک خودم داستانش را بعدا مفصل توضیح میدهم ...یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شددوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیارمهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
نظر
-
در اصل توسط CAPTAIN NEMO پست شده است View Postدرود بر شما
البته اصالتا مال همون سمتهای گوگد و سعید آبادم ( اینجا را فقط سید یاسر میدونه )آخرین ویرایش توسط سيد ياسر شريعت؛ 2013/01/04, 22:46.إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
نظر
-
در اصل توسط حبیب پست شده است View Postکاپیتان جان
ببخشید پدر شما خلبان بودند ؟
آخه دیدم خیلی به پرواز و خلبانی علاقه دارید
خیر پدر بنده آسیابان بودند ....
بنده هم چند سالی در این صنف موهایم را سفید نمودم
من از دبستان به خلبانی علاقه مند بودم ... توی فامیل و دوستانم هم خلبانان بسیاری هستند .
بیشتر وقتم بعد از بورس به مطالعه صنعت هوانوردی ( البته بیشتر جنگنده ) میگذرد .
پاتوقم شبها بعد از تالار های بورسی توی تالارهای رشته هوانوردی است .
مخصوصا انجمن هوانوردی ایران که بیشتر خلبانان بازنشسته انجا مطلب میزنند .یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شددوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیارمهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
نظر
-
یادم رفت بگم
جوانترین خلبان بوئینگ ایران از دوستان بنده هستند ...
چند بار هم توی همشهری باهاشون مصاحبه کردند .یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شددوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیارمهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
نظر
-
....اكنون كه باشما صحبت ميكنم مغز سرم رو 30 سانت بالاتر از جمجمه در محاذات پرده اتاق نزديكاي چوب رختي بصورت مواج در هاله اي از نور و شعرو شعر:d ميبينم...
...دنياي اطرافم بعد از 48 ساعت كشيك حماسي گنگ و بي معني و تمام صفات و خصال انساني افسانه هاي بافته شده توسط نويسندگان كهن در ورق پاره هايي بيش نيست...
...آري...اين احساس پزشك بخت برگشته بعد از 48 ساعت كشيك طاقت فرسا از زندگي زيبا و شور انگيزيه كه اطرافش موج ميزنه....
....اعصاب تعطيل...مغز تعطيل...(البته اين موضوع سابقه داره;;))...سلامتي...مدتهاست كه بهش فكر نميكنم...اميدها و آرزوهاي دورودراز...گاهي مثل يه تصوير مبهم جلوي چشمان شهلام رصدش ميكنم...مثل ستاره در حال زوال و تاريكي...شعور...حوصله پيرامون ناممكن ها رو ندارم...اندام و اعضا و جوارح....منتظر دليلي برا پرتاب شدن...
....سلام ممد...علي كرمي...سيد ياسر...و بقيه دوستان...كاپيتان عزيز و جيگر خودم...
...ديشب يه مريض داشتم كه با شوهرش امده بود پيش من...وقتي آواي مريض چون موجي پر شتاب به مغزم كوبيده شد لهجه شيرين آذري ناخود اگاه خاطرم رو براي دقايقي از خستگي بيرون اورد...
...همسر خانم گفت...آآقاي دهتر...سر خانم را ببين مثل اينكه چيزي شده...منهم با اجازه بعد از رويت سر ديدم برامدگي باندازه يه بند انگشت بر روي ملاج خواهرمون خودنمايي ميكنه...كمي كه موشكافي رو بيشتر كردم يدفه چند قطره خون بر روي انگشتان شهلام خود نمايي كرد...جييييغغغ زدم خوووون خوووونن...انگشتا رو فرو برده با وسواس و دقت بيشتري كله رو وارسي كردم كه ديدم شكافي به عمق 3 و طول 5 سانت خودنمايي ميكنه....همون لحظه دو قطره اشك بر چشمانم ناخوداگاه خودنمايي كرد...يعني اينكه بخيه رو بايد بزني وووو دهنت سرويسه...
...حالا شرح ماجراي بروز حادثه...
...آقا جلوي تليفيزيون نشسته داره چايي ميخوره...خونه 70 متر آشپزخونه اپن....خانم مشغول ظرف شستن و رو اعصاب آقا پاتينا رفتنو قر زدن...آقا بي محل...سعي در استفاده از استراتژي بزار اينقد بگه تا جونش درآد...
...خانم متوجه موضوع....هي غلظتشو ميبره بالا...آقا آذري زبان و غيرتي...خون به شقيقه ها و جمجمه كچلش دويده...خانم يكي دوتا بدوبيراه هم مثل سبزي جعفري برا تازه نگه داشتن عبارات موزونو ناموزون كنار جملات ميگذاره....كه به ناگه آقا استكان رو برميداره و با استفاده از فناوري كروز و بدون كوچكترين زحمت وبا هدفگيري با استفاده از سامانه اپتيك به طرف جمجمه همسر پرتاب...خدايي ناز شستش...چيزي كه بعد بنده در ادامه صحبتها متوجه شدم اين نكته ظريف بود كه آقا براي پرتاب كوچكترين حركتي به بالا تنه نداده....
...15 تومن بخاطر سرعت عمل...10 تومن بخاطر دقت در نشانه گيري...(ضريب خطا زير 5 سانت)....10 تومن ديگه هم بخاطر ابعاد خسارت پول بخيه رو تخفيف دادم...هنگام اتمام كار دستي به گرمي برروي شانه فشرده و نگاهي پر مهر هم به چشمان شهلاش انداختم....و اين زوج دوست داشتني دست در دست هم با خاطري خوش به سمت در درمانگاه حركت كردند....[B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....
نظر
-
در اصل توسط تازه کار پست شده است View Postسلام علی جان...
ساکن شیرازم ولی اصالتا بختیاری خوزستانی هستم.
رامهرمز... اهواز در 85 کیلومتری شهر ما واقع شده! از شیراز که به سمت اهواز بروی, میشود شهر یکی مانده به آخر!
پدر ارتشی بود و در سیر ایرانگردیهایش, شیراز پاگیرش کرد. البته مجددا چند سالی هست که برگشته خوزستان (پس از بازنشستگی)
الان برای گذراندن دوره تخصص شیراز هستم. شیراز اولویت اول من بوده و هست... کجا بهتر از شیراز که به قول حافظ:
خوشا شیراز و ...
سال آینده عنان اختیار در دست خاله مرضیه است که کجا بفرستتمان برای دوران طرح...
تصحیح: ببخشید یادم رفت که دیروز عمو محمود, خاله مرضیه را برکنار کرده. خداییش طی این مدتی که من در سیستم بهداشت و درمان هستم, وزیر به این افتضاحی و بله چشم قربان گویی نداشتیم. البته همه بد بودند ولی این یکی واقعا نوبر بود. کثافتکاریهایی که خصوصا در بحث آموزش پزشکی در زمان این رخ داد, بینظیر بوده. منظور من تقلب در آزمون دستیاری و این حرفها نیست. این تقلبها از زمان دکتر مرندی بود و در زمان پزشکیان سیستماتیزه شد و تا همین الان ادامه دارد. منظورم افتضاحات دزدی علمی و جعل آمار و دیتا سازی برای چاپ مقاله و ... است.
راستی گفتم پزشکیان, یادم افتاد ایشان هم کم فاسد نبود برای خودش. خوب شد یادم آمد وگرنه فردای قیامت یقه ام را میگرفت که چرا گفتی مرضیه بدترین وزیر بوده, پس من چکاره بودم؟!
احتمالا دکتر مهربان یادشه, آن طرح مسخره تطابق پزشکی با موازین شرع که در سالهای 76-77 مطرح شده بود ولی مجلس اصلاحات ناکامش گذاشت. یکی از بندهای مهمش این بود که هیچ پزشک مردی نباید کودک (چه پسر و چه دختر) را ویزیت کند! یکی از طراحانش همین مرضیه خانم بود. لابد توجیهشان این بوده که پزشکان ما همه بچه ... هستند!!!
در زمان همین خانم بیمارستان زینبیه شیراز را به عنوان اولین بیمارستان "تمام زنان" استان باز افتتاح کردند. (قدمت 50 ساله دارد!) همین دیشب من آنجا بودم و داشتم مشاوره جواب میدادم. هیچ چادر و چاقولی هم سر نکردم. یکی نیست بهش بگه نادان, به فرض پزشکان و پرسنل را زن گذاشتی, تاسیسات و راننده را چطور میخواهی زن بگذاری؟!!
الان هم که در روی رئیس ایستاده است نه به خاطر مردم, که به خاطر منافع جناحی و جهت وزش باد بوده است. خانم حس کرده است باد از این پس بیشتر بر پرچم برادران لار... خواهد وزید. این سه سال چرا خفه خون گرفته بود؟ در همین شیراز چند بیمارستان طی این سالها (از اول اول تا الان) ساخته شده؟ نمازی را که مرحوم محمد نمازی 60 سال پیش ساخت و وقف کرد. شهیدفقیهی (سعدی), زینبیه, حافظ, ابن سینا, شوشتری, شیراز همگی مربوط به قبل از انقلابند. تنها در دوره دوم خاتمی, در سعدی دو ساختمان جدید ساخته شد که هر دو با هزینه خیرین بود. البته من بحثم سیستم دولتی است وگرنه بخش خصوصی چندتایی ساخته است ولی انصافا چند درصد مردم میتوانند شبی یک میلیون تومان هزینه آی.سی.یو در بیمارستان مرکزی بدهند که بیمه فقط 8% (معادل 80هزار تومان) را قبول میکند و بیمه تکمیلی هم تنها تا سقف 2-3 میل....
چندی پیش همین خانم میگفت روزانه یکنفر در غزه به دلیل کمبود "ونتیلاتور" شهید میشود. همین الان در شیراز ما داریم در بخشها از آمبو برقی که تکنولوژی متعلق به دهه 1970 است, استفاده میکنیم. بیمار بیچاره گاها زیر دستگاه خفه میشود چون تخت آی.سی.یو خالی نیست. تازه این شیراز است که سانتر پزشکی است. در شهرستانها که اوضاع گاها در حد فاجعه است...
اوه اوه... احساسی شدم, چقدر نوشتم. ناظر محترم اگر صلاح نمیدانید این مطالب در سایت باشد, لطفا حذفش کنید.
...به حال وضع بهداشت و درمان اين مملكت بايد خون گريست...در برابر تو جايي برا عرض اندام و نقل خاطره باقي نميمونه و لي به ولله در اين لباس و اين حرفه بويژه در مسند ارباب حكما نمونه اش همين حاجاقا صدر خودمون فجايع تكاندهنده ناگواري صورت گرفته كه جز عرق ريختن و تا گلو سرخ شدن هيچ فعل وانفعال بيشتري از دست كس ساخته نيست....
...اون وضع ازمون دستياري...5 سال رفتم لرستان كه سهميه مناطق محروم بگيرم دو ماه مونده بود كه سهميه ام كامل بشه اون وضع خنده دار برا ازمون دستياري پيش اومد...
...بيمارستان خودمون بوعلي كه من تا چندم ماه پيش توش كشيك ميدادم مثلا بيمارستان اموزشي بود...در اين اواخر كار به اونجا رسيده بود كه تعداد پرسنل و جوجه پزشكا اعم از انترن و استاژر از تعداد مريضها بيشتر شده بود...بچه هاي دانشجو از دم در مريضا رو ميپيچوندن referميكردن اينور اونور...كم كم تبديل شده بود بچاي مركز درماني information center....كار بچه ها تو اورژانس كشيدن كروكي و دادن آدرس بيمارستانهايي بود كه با توجه به مشكل ميتونست به بيمار كمك كنه...راننده امبولانس با ماشين اورژانس ميرفت دختر بازي اقا رو از تو پارك با همشيره ها جمع و جور ميكردن...وضع پزشكاش هم كه يه نمونه اش اين بنده حقير...:D;)ببين ديگه چه خبر بود...[B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....
نظر
-
در اصل توسط علی کرمی پست شده است View Postسلام خودشکوفایی عزیز خیلی نگران پستام بودم که تشکر نداشته باشه از اینکه زحمت تشکرشون رو میکشی تشکر >:d<
راستی یه پست تو خونه بیلی زدم صفحه 177 هست تشکر نداره خلاصه دیگه دستتو می بوسه :d
در مورد اینکه طرفدار چی هستم راستش اول از همه به شلوار کردی علاقه دارم آخه آزادی عملش خیلی زیاده بعد از اون آب انگور قرمز که محصول همین غبهنوش هست البته نه آب شنگولی ها اونو به مدد دوستان ناصخ هنوز مز مزه نکردیم.:d
بحث تو تاپیک جو بازار یه خورده کلان بود#-oو کلیت بازار رو داشتیم بحث می کردیم این دل دل ما (دل دل=اسب مختار =مراد فولاد مبارکه در بازار سرمایه) لیدر کل بازار وقتی این به 1000 برسه یعنی صدو خورده ای رشد کرده و این یعنی کل بازار 100 و خورده ای رشد کرده و این برا ما خوبه اما بحث ذوب و فولاد و قیمتاشون یه بحث درون گروهی هستش این ذوب به خاطر حاشیه معامله بلوکیش از فولاد عقب افتاد و گرنه این دو به هم وابسته هستند و بلکه ذوب روان و شارپ و فولاد محکم و پر صلابت حرکت میکنه
در مورد مقاومت ها هم چیز جدیدی توی تعیین نقطه مقاومت و حمایت داره شکل میگیره که نه به قله و دره کار داره و نه به کف و سقف تاریخی بلکه برا بعضی ها معامله بلوکی و برا بعضی ها نامه شفاف سازی ربط داره مقاومت ذوب روی 300 در گرو تکنیکال نبود بلکه در گرو انجام معامله بلوکی بود یعنی نقطه 300 بسته به معامله بلوکی هست شما تا زمانی که قراره معامله بلوکی انجام بشه کفش 300 هست چون ذوب وقتی به 300 میرسه نسبت به انجام یا عدم انجام معامله بلوکی واکنش میده و چون قراره انجام بشه پس از این قیمت برمیگرده البته اگه برسه
در مورد ذوب تو نما بورس یک سری افاضات کردیم اگه که لازمه برات بیارم گرچه تاریخ مصرفش گذشته.
در مورد مقاومت و حمایت و رابطشون با شفاف سازی و معامله بلوکی هم یکسری افاضات جدید داریم
....سلام علي جان خيلي خوشحالم كه حضور و پستهاي زيباتو تو اين تاپيك ميبينم...راستش دنبال پست اولي بودم كه تو تاپيك قرار دادي تا از همونجا سر صحبت و بحث اشنايي رو بازكنم كه پيدا نكردم....ولي خاطرم مياد كه نوشته بودي ورشكست شده بودي....خيلي از اين موضوع ناراحت شدم....ولي اونچه كه تجربه نچندان اندك من در زندگي به من ثابت كرده اينه كه تنها معمايي كه يه نفر نميتونه تو زندگيش باز كنه مرگه....همه چي قابل برگشته و قابل جبران....من ظرف 4 روز 100 ميليون دوسال پيش از دست دادم ...سر همين سهام...صدرا و باقي تجهيزاتيا...3 روز تو تختخواب به حال مرگ افتاده بودم و سقفو نيگا ميكردم...روز 4ام ديدم نه نميشه دستشويي دارم....پا شدم رفتم دستشويي همونجا شد پله اول حركت من....البته راحت نبودا......نم پاره شد تا تازه تونستم ....هيييي....سروساموني كمي به وضعيت بدم...هيچ چيزي رو فداي شاد بودن تو زندگي كن...به..متم نباشه بقيه چه قضاوتي درم وردت ميكنن ريكلس و بشاشو كمي از مخ رها باش...اين كورتكسو وقتي آزاد ميزاري تا نسبت به همه امور زندگيت تصميمات عاقلانه بگيره يواش يواش كارو خراب ميكنه....مياد كودك درونتو سركوب ميكنه اروم اروم وارد فاز افسردگي ميشي....مثل همون شلوار كردي كه صحبتش بود گشاد باش....ريلكسو شل...
...بازم مطلب بزن...از ديدن پستات خوشحال ميشم...يه مقدارم تاپيك بنايي داره اگر زحمت بكشي يه 500 تومن فقط تا سر برج مرحمت كني...آره فدات شم...[B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....
نظر
-
خیلی مخلصیم دوستان، جو بسیار نازنینی است، دیدم کمی بچه ها مخصوصاً دکتر خسته اند مطلب زیر روگذاشتم
در راستای آرامش بیشتر نوعی مدیتیشن که به مدیتیشن مرگ معروف است میزارم امیدوارم مفید باشه برای ارامش در این دنیای پر از تنش
قبل از خواب در سكوت و تاریكی چشم های خود را بسته و اجازه دهید بدن تان از همه رو وانهاده شود.شما مشغول تماشای مراسم دفن خویش هستید.بدن شما در كفن پیچیده شده و شما آنرا مشاهده می كنید. عده ای در كنار شما ایستاده و نشسته مشغول گریه و زاری هستند.قبر شما آماده است و تا چند لحظه دیگر در آن قرار می گیرید. حالا چند نفر شما را بلند كرده و در قبر قرار می دهند.تخته سنگی روی شما گذاشته می شود .شما شاهد مدفون شدن خود هستید.آرام آرام خاكها به روی شما ریخته می شوند و شما زیر خاك دفن می شوید. كم كم همه كسانی كه در اطراف قبر شما هستند پراكنده می شوند و شما وگورستان خاموش تنها می مانید.تمام اینها را حس كنید .ببینید كه همه چیز آرام شده است.این تجربه جدایی از دنیا را به یاد آورید چرا كه مراقبه نوعی مردن است.
اكنون چشمان خود را بسته نگه داشته و از همه رو آرام گیرید. نیاز ندارید كاری انجام دهید .پیش از به دنیا آمدن تان چیز ها سر جای خود بودند و اكنون كه مرده اید آنها باز هم بدون شما به كار خود ادامه می دهند.مقاومت نكنید.هر چیزی همانطور ادامه می یابد كه قرار است ادامه یابد.بدون شما آسمان باز هم آبی است سبزه سبز است پرنده ها آواز می خوانند و... در شما هیچ مقاومتی نیست.شما تسلیم هستید.حالا درون شما اتفاقاتی در حال رخ دادن است.همه چیز هایی كه مایه دردسر و ناراحتی شما را فراهم آورده اند اكنون به دیده شما طبیعی جلوه می كنند. اكنون شما با هیچ چیز سر جنگ ندارید و با چیز ها همان گونه كه هستند احساس شادمانی می كنید.
شما از مرگ فرار نكردید بلكه در مرگ حل شده اید. هر چیزی را كه سعی می كنید نجات دهید بی شك خواهد مرد و چیزی كه قرار است جاویدان بماند بی هیچ تلاشی جاویدان خواهد ماند. شما وقتی آرام می شوید كه نا آرامی را پذیرا شوید و وقتی متوجه مو هبت زندگی می شوید كه مراقبه مرگ را انجام دهید.
اكنون سه نفس آرام بكشید .با هر نفسی احساس تازگی و شادابی خواهید كرد .شما زنده هستید و نفس می كشید.آرام آرام چشمان خود را باز كرده و از این مراقبه بیرون بیایید.
البته میتونید جزییات بیشتری به این مراقبه اضافه کنید (مثل کارت به کارت کردن:d)دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ
نظر
-
1- :((
مهرداد خدا بیمرزدت...
راستش چون من یه کم قلبم ضعیفه به جای مال خودم مرگ تو رو تجسم کردم و عجیب نتیجه داد این روش!!!:D آروم آروم شدم جون داداش...
فقط جان هر کی دوست داری بیا و شماره و رمز کارتت رو قبل رفتن بهم بده که با این همه التماس دعاهات و کمک های دوستان اقلا توش 10 میلیارد هست...:x
2. mhkz44 عزیزم. کتاب 1984 رو خونده ای؟ آیدیت من رو یاد قهرمانان اون کتاب میندازه...:-?
3. علی آقو و ممرضا رفتن که رفتن؟...L-)
4. مهرداد من شماره تلفنم رو منهای دو رقم اخر بهت دادم... به 99 نفر که زنگ بزنی پیدام می کنی... :->
5. آلمان جان شعری برام بذار که بدجور بی انرژِیم.. لطفا آتیشم بزنه>:)
6. محسن خان خوشم میاد که خدا جای حق نشسته و تو مسابقه ماهانه بدجوری عقب افتادی... حس تلخ بالای جدولی خیلی سنگینه.. منو همدرد خودت بدون;))
7.پیرو درخواست های شدید شما دوستان به زودی در همین تاپیک آموزش موج شماری به روش خودم رو قرار می دم... البته زندگی خرج داره پس با واریز وجه به حساب نیازمندان نیازمند کمکی هم به جیب خالی ما بنمایید...$-)$-)
فعلا واسه این که تشنه بشین همین قدر عرض کنم که بنده در موج شماری اصلا اعتقادی به اصلاح و موج نزولی ندارم... کل قضیه میشه صعود... فقط شما هر جا دیدین جهت نمودار سرپایین شده با یه چرخش مانیتور همه چیز رو به حالت مطلوب می برید...
8. کاپیتان رضا یه سوال: شما تو کار C-130 هم بوده این؟ مطلبی ازش دارین؟ خیلی ازش خوشم میاد.. حقیقتا همون هرکوله<):)آخرین ویرایش توسط خودشکوفا؛ 2013/01/06, 00:08."سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
در اصل توسط خودشکوفائی پست شده است View Post1- :((
مهرداد خدا بیمرزدت...
راستش چون من یه کم قلبم ضعیفه به جای مال خودم مرگ تو رو تجسم کردم و عجیب نتیجه داد این روش!!!:d آروم آروم شدم جون داداش...
فقط جان هر کی دوست داری بیا و شماره و رمز کارتت رو قبل رفتن بهم بده که با این همه التماس دعاهات و کمک های دوستان اقلا توش 10 میلیارد هست...:x
2. Mhkz44 عزیزم. کتاب 1984 رو خونده ای؟ آیدیت من رو یاد قهرمانان اون کتاب میندازه...:-?
3. علی آقو و ممرضا رفتن که رفتن؟...l-)
4. مهرداد من شماره تلفنم رو منهای دو رقم اخر بهت دادم... به 99 نفر که زنگ بزنی پیدام می کنی... :->
5. آلمان جان شعری برام بذار که بدجور بی انرژِیم.. لطفا آتیشم بزنه>:)
6. محسن خان خوشم میاد که خدا جای حق نشسته و تو مسابقه ماهانه بدجوری عقب افتادی... حس تلخ بالای جدولی خیلی سنگینه.. منو همدرد خودت بدون;))
7.پیرو درخواست های شدید شما دوستان به زودی در همین تاپیک آموزش موج شماری به روش خودم رو قرار می دم... البته زندگی خرج داره پس با واریز وجه به حساب نیازمندان نیازمند کمکی هم به جیب خالی ما بنمایید...$-)$-)
فعلا واسه این که تشنه بشین همین قدر عرض کنم که بنده در موج شماری اصلا اعتقادی به اصلاح و موج نزولی ندارم... کل قضیه میشه صعود... فقط شما هر جا دیدین جهت نمودار سرپایین شده با یه چرخش مانیتور همه چیز رو به حالت مطلوب می برید...
8. کاپیتان رضا یه سوال: شما تو کار c-130 هم بوده این؟ مطلبی ازش دارین؟ خیلی ازش خوشم میاد.. حقیقتا همون هرکوله<):):))
....2....ببینم تو چطور بندر عباسی اونوقت خط تهران داری....بزار یه زنگ بزنم دایره تخلفات نیرو انتظامی یه استعلامی بگیرم....
...7...با مورد 7 کاملا موافقم...کلا یه مدت خودم رفته بودم تو نخش حالا تو تنبلی حوصله نداری میگی با چرخش مانیتور من از عمله بنا استفاده میکنم....
....این وضع بازار شورو نشاطو از آدم گرفته ...فعلا زدیم تو کار نوسان یه نوسان مشتی از شپدیس گرفتم انصافا و خداوکیلی من سهم به این باکلاسی تو عمرم ندیده بودم...همیشه فلشش روبهبالاست...هر قیمتی میخری میفروشی هفته بعد یه 5 درصد بالاتره...اونوقت ماخودمونو تو بقیه سهام صناری بازار به استرس میندازیم...[B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....
نظر
-
مهرداد خدا بیمرزدت...
راستش چون من یه کم قلبم ضعیفه به جای مال خودم مرگ تو رو تجسم کردم و عجیب نتیجه داد این روش!!! آروم آروم شدم جون داداش...
فقط جان هر کی دوست داری بیا و شماره و رمز کارتت رو قبل رفتن بهم بده که با این همه التماس دعاهات و کمک های دوستان اقلا توش 10 میلیارد هست...
=))
ممد من بمیرم میدم هر چی منقولو غیر منقول دارم بزارن کنارخودم منم دست باز به پشت بندازن روشون ببینم کی جرات داره دست بزنه.
=))
اول اجازه بگیرم یکم خودمونی بشم
1- بابا داش ممد دیگه مارو له کردی داداش به مولا ، مارو چه به این حرفا ، خداییش ما سوسکم نیستیم تازه از اون نوعش که مهرداد هفته پیش با دمپایی قرمزه مغزشو دولوپس ریخت تو حلقش بی شوخی میگم
این کتاب رو هم هنوز نخوندم ولی واجب شد حتما بخونم فعلاً درگیر این امتحانای این ترم دانشگاه هستم خدا از سر تقصیر این استاد دانشگاهی های عقده ای نگذره 1400 صفحه باید تا دوهفته دیگه بریزم تو مغزم اونم چه مغزی یعنی ای کیو چیزی در حد بامشاد نقطه چین :D
ام اچ مخفف اسم کوچیکم که کوچیک همه بروبچ هم هستیم ممد حسین هست اون بقیش هم یادم نمیاد ازکجام درآوردم ترم اول ارشد مدیریت بازرگانی شاخه مدیریت مالی تهی از شعور توفیق حاصل شده چند مدتی در جمع بروبچ باصفا وسهم بنداز بورسی باشیم، ولی باهمه نفهمیم دو تا خصوصیت دارم گوش شیطون کور خیلی باهاش حال میکنم بعضی وقتا هم میگم شاید به برکت اسمم هست یکیش خوش خلق بودنم هست یکیش هم صبور و حس آزادی خواهیم هست عمراً اگه منافع نزدیکانم وبهترین دوستام وسط نباشه بخام چاپلوسی بکنم ومنت بکشم نون خشک از کنار خیابون جمع میکنم ومیخورم ولی دست جلو کسی دراز نمیکنم (البته کارت به کارت حسابش فرق فکوله :D) یکی از دلایلی که وارد بورس شدم همین اخلاقمه میخام اون قدر مسلط بشم ولو به ازای درآمد مختصر تو این بازار ولی مطمئن دست از این جامعه و خیلی از ادماش بکشم برم یه گوشه ای یه خط اینترنت پرسرعت دایل آپ بگیرم از همه چیز رها بشم همچنین یکی از دلایلی هست که باعث شده زن نگیرم (تازه یکیشه)
2- بابا داش مهرداد خوشم اومد که خوشت اومد دمت گرم ایول لوطی (هزینش فراموش نشه )من خیلی وقتا این مدیتیشنو کار میکنم باور کن قیافه منو ببینی از ترس پس میافتی شدم شبیه ازراییل
برخلاف خیلیا که از مرگ میترسن من عاشق مرگم ودنیای پس از مرگ وحوریاش (این یکی ازهمه مهمتره) اونقده حضرت عزراییل رو دوست دارم که یکی ندونه انگار پسرخالمه ایشالله عمر من باشه برای همه کسانی که مخان بیشتر تو دنیا عمر کنن ما نخاستیم البته من دنیا رو با همه خوشیاش نخاستم
این غبشهر هم امروز حال مارو گرفت وقتی سهمهای بزرگ بورسی مثبتند میگن سهم های کوچک باید منفی باشند وقتی سهم های بزرگ منفی اند اینم منفیه ما که از منطق بازار چیزی سر در نیاوردیم اگه شما فهمیدید ما رو هم از خماری دربیارین:xدنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ
نظر
نظر