همه چیز از همه جا!!!

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Davar
    Banned
    • May 2017
    • 3132

    #241
    پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

    حنفی: اگر جهان می‌خواهد تروریزم را از بین ببریم، باید به رسمیت شناخته شویم

    عبدالسلام حنفی، معاون رییس الوزار «نخست‌وزیر» کابینه‌ی طالبان در گفت‌وگو با «الجزیره عربی» گفته است که

    طالبان می‌خواهند روابط دیپلماتیک با امریکا داشته باشد و با جهان سازش کنند.

    این عضو ارشد طالبان ابراز امیدواری کرده که چین به دلیل عضویت دایمی در شورای امنیت،
    بتواند نقش مهمی در به رسمیت شناخته شدن دولت‌ طالبان ایفا کند.
    به گفته‌ی او، «نقش قطر در پروسه صلح افغانستان، ستودنی‌ست،
    امید می‌رود که دوحه به کمک‌های بشردوستانه خود برای مردم افغانستان ادامه دهد. »

    وی افزود: «اگر جهان می‌خواهد طالبان مواد مخدر و تروریزم را از بین ببرد،
    باید دولت تشکیل شده امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد.»

    نظر

    • Davar
      Banned
      • May 2017
      • 3132

      #242
      پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

      غیر باورترین فاصله طبقاتی و اجتماعی در تاریخ یک کشور

      ✍️مهدی نصیری

      ♈️کنسرو خوراک گوشت آبدار مخصوص سگهای بالغ قیمت: 550 هزار تومان. کنسرو مخصوص سگ با طعم مرغ و بوقلمون قیمت: 350 هزار تومان. خوراک ویژه پروبیوتیک به همراه حشرات خشک شده مخصوص همستر قیمت: 220 هزار تومان. یونجه معطر، تهیه شده از کوه های آلپ، کاملاً طبیعی مخصوص جوندگان خانگی قیمت: 300 هزار تومان . قلاده چرم طبیعی در سه سایز قیمت: 400 هزار تومان و.....

      ♈️اینها قیمت برخی از محصولات موجود در یک pet shop زنجیره ای در خیابان فرشته تهران است!

      ♈️اینکه سگ خانگی در فلان محله شمال تهران کنسرو 500 هزار تومانی بخورد یا همستری در ایران، یونجه کوه های آلپ را تناول کند خیلی اتفاق مبارکی ست!

      ♈️یک سیستم حاکمیتی حکومت می کند که غیرقابل باورترین فاصله ی طبقاتی و اجتماعی را در تاریخ کشور به وجود آورده است. به گونه ای که پول دو وعده خوراک سگ ِ یک خانه در یک شهر، تمام درآمد ِ ماهانه ی دست کم یک میلیون خانوار چهار نفره در همان شهر است!

      ♈️این فقط یک قلم است. لامبورگینی 15 میلیارد تومانی یا خانه 500 میلیارد تومانی هم توی تهران فراوان است .
      ♈️این سیستمی که در کشور حاکم است، فاسدترین نوع سرمایه داری غیر مولد است. نه مطلقاً ربطی به اسلام دارد، نه واقعاً عنادی با بزرگترین کشور سرمایه داری دنیا ( آمریکا ).

      ♈️آن روی سکه همین شهر، هزاران نفر زباله گرد است که بخشی از آنها کودکند و در طول سال شاید هرگز حتی یک وعده خوراک گوشت آبدار نمی خورند!

      ♈️این است واقعیت سرزمینی که بر حمایت از مستضعفین و هم پیکری بنی آدم فخر به عالم می فروشد.

      نظر

      • توپ4گوش
        ستاره دار (1)
        • Nov 2020
        • 2505

        #243
        پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

        افلاطون می گوید :

        اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ،
        ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ .
        ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ !
        ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ
        ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ ؛
        ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ

        چقدر این جمله دلنشینه:

        افکار هر انسان میانگین
        افکار پنج نفری است که
        بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند.
        خود را در محاصره افراد موفق قرار دهيد...
        شد ! شد ! نشد بشین تا برات چای بریزم!!

        نظر

        • منیب
          عضو فعال
          • Feb 2011
          • 2440

          #244
          پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

          حال و روز اكثر مردم ايران رو
          فقط بيدل نيشابوري به درستي تعريف كرد :
          "دل تنگ و دست تنگ و جهان تنگ و كار تنگ
          از چهار سو گرفته مرا روزگار تنگ" ...
          بارخدایاآبروی مرابتوانگری نگاهداروشخصیت مرابه تنگدستی ازبین مبرکه ازروزی خواران توروزی خواهم وازآفریده های بدکردارتومهربانی جویم-علی(ع)

          نظر

          • توپ4گوش
            ستاره دار (1)
            • Nov 2020
            • 2505

            #245
            پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

            "میلتون اریکسون" روان‌درمانگر و نابغه برنامه‌ريزى‌هاى ذهنى، وقتی دوازده ساله بود دچار بيمارى فلج اطفال شد. ده ماه بعد شنید که پزشکی به مادرش گف: پسرتان شب را تا صبح دوام نمیاورد!

            اریکسون صدای گریه مادرش را شنید، فکر کرد که میداند شاید اگر شب را دوام بیاورم مادرم اینطور زجر نکشد. تصمیم گرفت تا سپیده دم نخوابد. وقتی خورشید بالا آمد فریاد زد: مادر، من هنوز زنده ام!

            چنان شادی عظیمی خانه را گرفت که تصمیم گرفت همیشه تمام تلاشش را بکند که یک شب دیگر درد و رنج خانواده اش را عقب بیندازد ! اریکسون در سال 1980 در هفتاد و پنج سالگی در گذشت و از خود چندین کتاب مهم درباره ظرفیت عظیم انسان برای غلبه بر محدودیت هایش بجا گذاشت...!



            شد ! شد ! نشد بشین تا برات چای بریزم!!

            نظر

            • MOSTAFAVI
              Banned
              • Jun 2012
              • 5636

              #246
              پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

              شخصی از مولانا عضد الدین پرسید که چونست که در زمان خلفا مردم دعوای خدایی و پیغمبری بسیار می کردند و اکنون نمی کنند گفت مردم این روزگار را چندان ظلم و گرسنگی افتاده است که نه از خدایشان به یاد می آید و نی از پیغامبر.
              عبید زاکانی

              نظر

              • Davar
                Banned
                • May 2017
                • 3132

                #247
                پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست


                بگشای لب که قند فراوانم آرزوست


                روز جهانی مولانا فرخنده باد

                نظر

                • توپ4گوش
                  ستاره دار (1)
                  • Nov 2020
                  • 2505

                  #248
                  پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                  ?? ژنرال گودریان وضع هیتلر را در این لحظات به این‌گونه مجسم کرده است: در آخر ژانویه وقتی که روس‌ها به رود اودر رسیدند که به فاصله ۱۰۰ مایل از برلین قرار داشت و رئیس ستاد ارتش خواست تخلیه چند لشکر گیر افتاده در بالتیک را از راه دریا تقاضا کند، هیتلر ناگهان به او پرید، او با تکان دادن مشت‌های گره کرده خود در برابر من ایستاد، به طوری که رئیس ستاد مهربان من، تومال، ناچار شد دامن کت مرا بگیرد و مرا به عقب بکشد تا مبادا من قربانی حمله او واقع شوم.

                  چند روز بعد، ۱۳ فوریه ۱۹۴۵، هیتلر و گودریان، بار دیگر وارد مناقشه شدند که ۲ ساعت طول کشید، مشتهای او بلند شد و رخسارش از خشم برفروخت، تمام بدنش می‌لرزید، صاف جلوی من ایستاده بود،با غضب و با از دست دادن تسلط بر نفس از خود بیخود شده بود، پس از هر یک از حمله های تند خویش در حاشیه فرش راه می رفت، آنگاه ناگهان در جلوی من ایستاد و بارانی از اتهامات بر من باریدن گرفت، داد می‌زد، چنین می‌نمود که چشمانش می‌خواهد یک بار از کاسه سرش بیرون بپرد، رگ های شقیقه اش ورم می کرد.

                  در یکی از این حالات بود که پیشوای آلمان یکی از مهمترین تصمیمات دوران زندگی خود را گرفت، در ۱۹ مارس یک فرمان عمومی صادر کرد، دایر بر اینکه تمام تأسیسات نظامی صنعتی حمل و نقل و ارتباطات و تمام انبارهای نظامی در آلمان باید معدوم شوند تا به دست دشمن نیافتند، این اقدامات می بایست به وسیله فرماندهان نظامی به عمل بیاید،

                  فرمان چنین خاتمه می‌یافت: تمام دستورهای ناقض این فرمان از درجه اعتبار ساقط است. آلمان می بایست تبدیل به بیابان بزرگ شود، هیچ چیز نمی بایست باقی بماند تا مردم آلمان پس از شکست خود بتوانند با آن زندگی کند.
                  شد ! شد ! نشد بشین تا برات چای بریزم!!

                  نظر

                  • منیب
                    عضو فعال
                    • Feb 2011
                    • 2440

                    #249
                    پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                    متن قشنگیه?

                    تا به حال به آپارتمان دقت کردی
                    سقف زندگیه یکی، کف زندگی دیگریست!!!!
                    دنیا به طور شگفت آوری شبیه یک آپارتمان است ؛
                    سقف آرزو های یکی، کف آرزو های دیگریست...
                    چارلی چاپلین میگه:
                    آدم خوبــــــــــی باش
                    ولی
                    وقتت رو
                    برای اثباتش به دیگران
                    تلف نکن .... !
                    همیشه آنچه که درباره " من " میدانی باور کن ,
                    نه آنچه که پشت سر "من" شنیده ای
                    " من " همانم که دیده ای نه آنکه شنیده ای.......!❤️

                    بارخدایاآبروی مرابتوانگری نگاهداروشخصیت مرابه تنگدستی ازبین مبرکه ازروزی خواران توروزی خواهم وازآفریده های بدکردارتومهربانی جویم-علی(ع)

                    نظر

                    • mohsen55
                      عضو فعال
                      • Dec 2020
                      • 379

                      #250
                      پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                      با سلام
                      فعلا که ما هم در عصر عضدالدین زندگی میکنیم خدا بخیر گرداند .
                      در اصل توسط آقا سید پست شده است View Post
                      شخصی از مولانا عضد الدین پرسید که چونست که در زمان خلفا مردم دعوای خدایی و پیغمبری بسیار می کردند و اکنون نمی کنند گفت مردم این روزگار را چندان ظلم و گرسنگی افتاده است که نه از خدایشان به یاد می آید و نی از پیغامبر.
                      عبید زاکانی

                      نظر

                      • ordeal
                        عضو فعال
                        • Apr 2012
                        • 608

                        #251
                        پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                        دین اگر مرا ز غم رها نمی کند چه می کند؟!

                        بند اگر زپای بسته وا نمی کند چه می کند؟!

                        اژدهای فقر بره های اعتقاد را درید،

                        دین اگر که دفع اژدها نمی کند چه می کند؟!

                        دین چه می کند که دزد و شحنه پای سفره ی همند!

                        باد اگر که کاه را سوا نمی کند چه می کند؟!

                        حسین جنتی
                        اول دفتر به نام ایزد دانا
                        صانع پروردگار حی توانا

                        نظر

                        • توپ4گوش
                          ستاره دار (1)
                          • Nov 2020
                          • 2505

                          #252
                          پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                          #از_شوپنهاور_بیاموزیم

                          هرچه آدمی به علت شرایط ذهنی یا عینی کمتر مجبور به تماس با دیگران باشد، در وضع بهتری است. مضرات تنهایی و عزلت را اگر نمی‌شود یکجا احساس کرد، لااقل می‌توان حدود آن را تشخیص داد.

                          اما جمع موذی است؛ زیرا در پس ظاهر تفریح، مراورده و لذت معاشرت و جز اینها، زیان های جبران ناپذیری را پنهان می‌کند.

                          از چیزهای اساسی که جوانان باید بیاموزند یکی این است که تنهایی را تحمل کنند، زیرا سرچشمه ی سعادت و آرامش روح است.

                          از همه‌ی این ها نتیجه می‌شود که هرکس که به خود متکی و در همه‌ی امور خودبسا باشد، در وضعیت بسیار خوبی بسر می‌برد. حتی #سیسرون می‌گوید؛

                          «هرکس که فقط به خود وابسته است و می‌تواند به خود قناعت کند، باید انسان خوشبختی باشد».

                          به علاوه هرچه آدمی کیفیت های بیشتری در خود داشته باشد، از دیگران بی نیاز تر است.

                          احساس خودبسایی کامل، در انسان‌های صاحب ارزش و غنای درونی مانع از آن می‌شود که در هم نشینی بادیگران، آنطور که جمع از آنان انتظار دارد، ارزش و غنای خود را فدا کنند‌، چه رسد به اینکه با انکار کردن خود در پی معاشرت با دیگران باشند.

                          عکس این خصوصیات مردم عادی را بسیار معاشرتی و قابل انطباق می کند، زیرا دیگران را بهتر از خود می‌توانند تحمل کنند.

                          علاوه بر این، در جهان به ارزشهای واقعی اعتنایی نمی‌کنند و به آنچه اعتنا می‌کنند، ارزشی ندارد.

                          انزوای انسانهای شایسته و ممتاز، هم علت این امر است و هم نتیجه ی آن.

                          بنابر آنچه گفته شد، روش خردمندانه ی زندگی برای هرکسی که ارزشی در درون خود دارد این است که در صورت لزوم نیازهای خویش را محدود کند تا بتواند آزادیش را نگاه دارد یا گسترش دهد و از آنجا که آدمی ناگزیر با همنوعان خود سر و کار دارد بهتر است تا آنجا که ممکن است آنانرا به زندگی خصوصی خود راه ندهد.
                          شد ! شد ! نشد بشین تا برات چای بریزم!!

                          نظر

                          • fanos
                            ستاره دار(1)
                            • Jul 2013
                            • 209

                            #253
                            پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                            همه آنچه در خلقت است، در درون شماست و هر آنچه درون شماست، در خلقت است. طبیعت با آغوشی باز و دستانی گرم از ما استقبال کرده و می خواهد که از زیبایی اش لذت بریم. چرا انسان باید آنچه را در طبیعت ساخته شده از بین ببرد. جبران خلیل جبران
                            عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

                            نظر

                            • fanos
                              ستاره دار(1)
                              • Jul 2013
                              • 209

                              #254
                              پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                              اگر نمی‌خواهیم بازیچه‌ی دست هر فرومایه‌ای و مایه‌ی ریشخند هر تهی‌مغزی باشیم، اصل اول این است که محتاط و دست نیافتنی بمانیم. آرتور شوپنهاور



                              عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

                              نظر

                              • توپ4گوش
                                ستاره دار (1)
                                • Nov 2020
                                • 2505

                                #255
                                پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                                ✍️ از بهبهان تا پاریس

                                جالب و خواندنی
                                احتمالاً بعد از خوندن متن
                                نگرش شما تغییر می‌کنه

                                ✅در روستایی اطراف بهبهان به دنیا آمدم. روستایی که با یک رودخانه فصلی.
                                روستا دو تکه شده بود،
                                این‌ور رود و اون‌ور رود!
                                ما کودکان روستا نسبت به این‌ور رود تعصب شدید داشتیم! مرتب با بچه‌های اون‌ور رود دعوا می‌کردیم! در حالی که هر دو گروه اهل یک روستا بوده و گاهی اون‌وری‌ها پسرخاله و پسردایی و … اقوام نزدیک ما بودند. اما ملاک برای ما ( رود ) بود!

                                ✅بزرگتر که شدیم به دبستانی رفتیم که اتفاقاً بچه‌های روستای کناری هم اونجا می‌اومدن!
                                حالا ما خط مرزی (رود) رو فراموش کرده و همۀ روستای ما، متحد شده و اختلافات و دعواهای قبلی را فراموش کرده و حول دشمن مشترک! به وحدت رسیده بودیم!
                                هر روز با بچه‌های روستای کناری بحث و نزاع داشتیم

                                القصه، بزرگتر شدیم و رفتیم راهنمایی!
                                اون روزا روستای ما و روستای کناری، مدرسه راهنمایی، نداشتیم
                                می‌رفتیم روستای دورتر
                                جایی که ما و بچه‌های روستای کناری، متحد شده بودیم، علیه بچه‌های روستای دورتر!
                                آری، با روستای کناری هم دعوا و جنگ قبلی را فراموش کرده و برعلیه روستای دورتر متحد شدیم

                                ✅بزرگتر شدیم و رفتیم دبیرستانی در بهبهان!
                                اونجا بود که فهمیدیم که ای‌بابا ما و روستای کناری و روستای دورتر و…، همه «لر » هستیم و برادریم!!
                                دشمن مشترک ما، «بهبهانی‌ها» هستن!
                                کل دورۀ دبیرستان را با جنگ متعصبانه لر و بهبهانی به سر بردیم و در اکثر دعواها، ما قوم شجاع و غیور لر بودیم که پیروز میدان می‌شدیم و البته بهبهانی‌ها با جنگ فرهنگی (ساختن جک لری) به نبرد ما می‌اومدن.

                                ✅بزرگتر شدیم و رفتیم دانشجوی اهواز شدیم! اونجا بود که فهمیدیم، عرب‌ها اصل دشمن ما هستن و اونا فرقی بین لر و بهبهانی قائل نیستن و در نتیجه، ما و بهبهانی‌ها متحد شدیم برعلیه اعراب!
                                بهبهانی‌ها جُک می‌ساختن علیه عرب‌ها و هر وقت نیروی جنگی کارآزموده می‌خواستن ما لرها حامی اونا بودیم!
                                عرب‌ها را کلافه کرده بودیم و احساس غرور و برتری می‌کردیم!
                                تا اینکه خدمت سربازی پیش اومد و ما افتادیم آذربایجان غربی!
                                میان یک مشت ترک! آنجا بود که ما لرها و بهبهانی‌ها و عرب‌ها و دزفولی‌ها و …،
                                را یک کلمه خطاب می‌کردن؛ «خوزستانی‌ها».

                                ✅دیگر ما لرها و بهبهانی‌ها با عرب‌های اهواز و شادگان برای هم شده بودیم برادر و هم‌پیمان،برعلیه ترک‌ها
                                اختلافات گذشته و اون همه جنگ و دعوا و جک و … را فراموش کرده و متحد، علیه ترک جماعت شده بودیم!

                                ✅القصه چند سال بعد، که بزرگتر شدم به فرانسه رفتم؛ یک روز، در پارکی نشسته بودم و تقریباً ساعت دو بعد از ظهر بود که خوابم گرفت و رفتم اون طرف‌تر روی چمن‌ها گرفتم خوابیدم!
                                بعد از چند دقیقه احساس کردم کسی با لگد، آروم به من می‌زنه! با عجله بیدار شدم و ترسیدم که پلیسی، ماموری باشه.

                                ✅ناگهان دیدم طرف به فارسی گفت: چرا اینجا خوابیدی؟ رو چمن‌ها ممنوعه!
                                با تعجب پرسیدم: آقا شما کی هستید و از کجا فهمیدی من ایرانی‌ام؟
                                طرف خودش رو معرفی کرد. از ترک‌های ارومیه بود. می‌گفت: اولا اینجا کسی تو این موقع روز نمی‌خوابه! فقط ایرانی‌ها اهل چرت بعد از ظهرند!
                                تازه کسی روی چمن دراز نمی‌کشه، اون هم فقط کار ایرانی‌هاست!

                                ✅بنا به همین دو برهان قاطع، فهمیدم که تو ایرانی هستی! اونجا بود که همدیگر رو در آغوش گرفتیم و به عنوان دو ایرانی! فارغ از ترک و لر و عرب، احساس یگانگی و دوستی و اخوت کردیم و از ملاقات هم در دیار غربت مشعوف شدیم.
                                از همدیگر آدرس و نشانی گرفتیم و با اعتماد به هم، حاضر به هر کمک و مساعدتی نسبت به هم شدیم، صرفا به دلیل «ایرانی» بودنمان.

                                ✅اکنون که به سن پنجاه سالگی رسیدیم،
                                حتی از تعصب «ایرانی» بودن هم گذشته‌ایم و درک می‌کنیم که «انسان ها» در هر نقطۀ از زمین، چه ایرانی و هندی و چینی و چه فرانسوی و آلمانی و هلندی و چه مصری و آفریقایی و لیبیایی و چه آمریکایی و برزیلی و آرژانتینی و...،
                                همه «انسان» هستن و مثل خود ما.

                                ✅تعصب نژاد و ملیت و جنسیت و رنگ پوست و ثروت و …، ناشی از کوچکی فرد و عدم بلوغ معرفتی اوست. هر چه فرد بزرگتر و داناتر باشه، خودبخود از دام و زنجیر تعصبات کوچک و بی‌ارزش و کم مقدار؛ دورتر شده و جهانی تر و انسانی‌تر می‌اندیشه.
                                باز هم درک خودم را بالاتر برده و همه دینها رو در هم ادغام کردم و دینی ساختم بنام انسانیت و با بی دینها هم کنار آمدم تا با ابزاری بنام دانش کره زمینی پر از انسانهای صلح دوست و شرافتمند داشته باشیم .
                                به راستی گام و قدم بعدی چیست ؟ ؟
                                شد ! شد ! نشد بشین تا برات چای بریزم!!

                                نظر

                                در حال کار...
                                X