درود بر همگی
بحث من با جناب طیب سیاسی نبود ، منطقی بود.
در مورد سیاست بود ، ولی بحث سیاسی نبود
اصلاً یک دقیقه سیاست را بگذارید کنار
من میگم
عامل A باعث رخداد B شد
الان که عامل A¹⁰⁰ به توان صد موجوده
پس چرا رخداد B اتفاق نمیافته ؟
برداشت من از فرمایش جناب علیرضا اینه که
اون رخداد B در 57 با این رخداد B امروزی یکی نیست
فقط اسمشون یکی هست
حکومت شاه طوری بود که فقط با یک A به سادگی سرنگون شد
ولی این حکومت طوری مستحکم شده که با هزار A هم سرنگون نمیشه
در واقع رخداد B در 57 با B امروزی صرفاً یک تشابه اسمی است
ما میگیم منظور از B ، تغییر حکومت است ولی ظاهراً
« تغییرِ حکومتِ شاه » با « تغییر حکومت اسلام »
دو رخداد کاملاً متفاوت است
لذا نباید انتظار داشت هردو با یک عامل مشابه سرنگون شوند
اون با چاهارتا تظاهرات و دو تا آخوند و یک گوادلوپ سرنگون شد
این یکی رو فقط خدا ، یا امام زمان و مغول و بمباران اتمی و ... به سختی بتونه سرنگون کنه
--------------------------
خب پس این یک بحث دیگه است
میشه گفت اینها بلدند چطوری خودشونو حفظ کنند
با توجه به اینکه حفظ نظام اوجب واجبات است
اینها ، اون عواملی که باعث سقوط میشه رو کنترل میکنند
مثلاً منافع قدرتهای خارجی (پا گذاشتن روی دم شیر)
مثلاً میدونه که بستن تنگه هرمز یا زمستان سخت اروپا
باعث میشه غربیها مجبور بشوند کنفرانس گوادلوپ 2 برگزار کنند
لذا شاید تهدید کنه ولی در عمل هرگز این کار رو نمیکنند
یا اینکه کشتن سربازها یا شهروندان آمریکایی باعث اقدام جدی میشه
لذا در انتقام سخت ، ساختمانهای خالی یا مثلا آنتن رادار رو میزنه
چون اگه شهروند آمریکا کشته بشه،
آمریکا مجبور میشه برای حفظ وجهه خود تلافی کنه
در کل هیچ وقت کاری نمیکنه که غرور طرف مقابل شکسته بشه
یا اقتصادشون به تنگنا برسه
چون اون هم در پاسخ به مردم خودش ،
مجبور میشه واکنش بدی نشون بده
و بعدش کار بیخ پیدا میکنه
یا مثلاً در جنگ اخیر میتونست آتشبس رو نپذیره
ولی اگه اسرائیل حس میکرد که واقعاً داره از بین میره
اون B2 به جای بمب معمولی، بمب اتمی میزد
پس با پذیرش آتشبس ، نذاشت کار بیخ پیدا کنه .
هرچند یک عمر گفته رود که منتظر این روز هست
تا اسرائیل از روی نقشه محو بشه !
شاعر میفرماید. :
از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم
وگر با چنو صد بر آیی به جنگ
از آن مار بر پای راعی زند
که ترسد سرش را بکوبد به سنگ
نبینی که چون گربه عاجز شود
بر آرد به چنگال چشم پلنگ ؟!
بحث من با جناب طیب سیاسی نبود ، منطقی بود.
در مورد سیاست بود ، ولی بحث سیاسی نبود
اصلاً یک دقیقه سیاست را بگذارید کنار
من میگم
عامل A باعث رخداد B شد
الان که عامل A¹⁰⁰ به توان صد موجوده
پس چرا رخداد B اتفاق نمیافته ؟
برداشت من از فرمایش جناب علیرضا اینه که
اون رخداد B در 57 با این رخداد B امروزی یکی نیست
فقط اسمشون یکی هست
حکومت شاه طوری بود که فقط با یک A به سادگی سرنگون شد
ولی این حکومت طوری مستحکم شده که با هزار A هم سرنگون نمیشه
در واقع رخداد B در 57 با B امروزی صرفاً یک تشابه اسمی است
ما میگیم منظور از B ، تغییر حکومت است ولی ظاهراً
« تغییرِ حکومتِ شاه » با « تغییر حکومت اسلام »
دو رخداد کاملاً متفاوت است
لذا نباید انتظار داشت هردو با یک عامل مشابه سرنگون شوند
اون با چاهارتا تظاهرات و دو تا آخوند و یک گوادلوپ سرنگون شد
این یکی رو فقط خدا ، یا امام زمان و مغول و بمباران اتمی و ... به سختی بتونه سرنگون کنه
--------------------------
خب پس این یک بحث دیگه است
میشه گفت اینها بلدند چطوری خودشونو حفظ کنند
با توجه به اینکه حفظ نظام اوجب واجبات است
اینها ، اون عواملی که باعث سقوط میشه رو کنترل میکنند
مثلاً منافع قدرتهای خارجی (پا گذاشتن روی دم شیر)
مثلاً میدونه که بستن تنگه هرمز یا زمستان سخت اروپا
باعث میشه غربیها مجبور بشوند کنفرانس گوادلوپ 2 برگزار کنند
لذا شاید تهدید کنه ولی در عمل هرگز این کار رو نمیکنند
یا اینکه کشتن سربازها یا شهروندان آمریکایی باعث اقدام جدی میشه
لذا در انتقام سخت ، ساختمانهای خالی یا مثلا آنتن رادار رو میزنه
چون اگه شهروند آمریکا کشته بشه،
آمریکا مجبور میشه برای حفظ وجهه خود تلافی کنه
در کل هیچ وقت کاری نمیکنه که غرور طرف مقابل شکسته بشه
یا اقتصادشون به تنگنا برسه
چون اون هم در پاسخ به مردم خودش ،
مجبور میشه واکنش بدی نشون بده
و بعدش کار بیخ پیدا میکنه
یا مثلاً در جنگ اخیر میتونست آتشبس رو نپذیره
ولی اگه اسرائیل حس میکرد که واقعاً داره از بین میره
اون B2 به جای بمب معمولی، بمب اتمی میزد
پس با پذیرش آتشبس ، نذاشت کار بیخ پیدا کنه .
هرچند یک عمر گفته رود که منتظر این روز هست
تا اسرائیل از روی نقشه محو بشه !
شاعر میفرماید. :
از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم
وگر با چنو صد بر آیی به جنگ
از آن مار بر پای راعی زند
که ترسد سرش را بکوبد به سنگ
نبینی که چون گربه عاجز شود
بر آرد به چنگال چشم پلنگ ؟!
نظر