پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی
واضح تر و شفاف ترش میشه ...
مقدمه کتاب قدرت ... حیوانات حریص نیستن ، مار بوآ و شیر و پلنگ و... فقط وقتی شکار می کنند که گرسنه باشند ! شکمشان که سیر میشه دیگه جان خودشان به خطر نمی اندازن ، هدفشون خوردن به اندازه معده است
انسان ها اما انبار میسازن ، بیش از نیاز شخصیشان به کشت و زر مشغول میشن و وقتی تازه شکمشان سیر میشه و سقفی بالا سرشان میاد و نیازهایشان بر طرف میشه ، تازه حب دنیا و قدرت میاد سراغشون و چند صد برابر قبل شروع می کنند بکار کردن!!!
حیوانات علم اقتصاد دارند ؟
پس ما چرا داریم ؟ ! علم اقتصاد از کجا آوردیم اصلا
واقعیت اینه که ما هم نداشتیم ، تا اینکه یکی چند برابر نیازش شروع کرد به کار کردن و تولید کردن ( چین فعلی ) و اینا رو قرض داد به بقیه و گفت فعلا استفاده کنید ، روز بعد یا ماه بعد یا سال بعد یا دهه بعد من استراحت می کنم ، جاش شما کار و تولید کنید و قرضتون رو پس بدید
ملت هم تولیدات رو گرفتن و گفتن باشه ، القصه روز بعد و ماه بعد و سال و دهه بعد خشکسالی اومد و اینا نتونستن قرضشون را پس بدن ، حالا چی میشه ؟ بنام خدا جنگ ، محصول کمه ، گشنه زیاد ، یک عده قطعا خواهند مرد! پس بهتره یک جنگی بکنن (البته که مرد ها ! خانم ها را در هیچ کجای دنیا در جنگ ها نمیکشن ! دقت کردی ؟ بعد میگه چه فرقی هست ! جمعیت با خانم ها کنترل میشه نه با آقایون )
جالبه ها کفتار ها میان ته مونده غذای شیر رو می خورن ، ولی شیر هیچ وقت نمیگه چک و سفته بدین ، یک فردا شما شکار کنید مابقیشو ما میاییم می بریم : ))
آره دیگه ، طرف نیازی داره که در دستان ماست ، و ما حتی باهاش حرف هم نمی زنیم ، ممکنه کاری انجام بده که ما را خوش آید و در ازاش از سر لطف چیزی بهش بدیم ، مثلا طرف بره درس بخونه ما نون خشک هم بهش نمی دیم ، ولی کهنه بشوره ممکنه چیزی بهش بدیم ! خودتان گفتین هدایت کردن ایرادی نداره اجبار بد هست
ما هم اجبار نکردیم ، خود جوش میان کلیه رو میفروشن ، غیر اینه !
اجبار کردیم ؟ کجایش را اجبار کردیم.
در اصل توسط Bikhabar پست شده است
View Post
مقدمه کتاب قدرت ... حیوانات حریص نیستن ، مار بوآ و شیر و پلنگ و... فقط وقتی شکار می کنند که گرسنه باشند ! شکمشان که سیر میشه دیگه جان خودشان به خطر نمی اندازن ، هدفشون خوردن به اندازه معده است
انسان ها اما انبار میسازن ، بیش از نیاز شخصیشان به کشت و زر مشغول میشن و وقتی تازه شکمشان سیر میشه و سقفی بالا سرشان میاد و نیازهایشان بر طرف میشه ، تازه حب دنیا و قدرت میاد سراغشون و چند صد برابر قبل شروع می کنند بکار کردن!!!
حیوانات علم اقتصاد دارند ؟
پس ما چرا داریم ؟ ! علم اقتصاد از کجا آوردیم اصلا
واقعیت اینه که ما هم نداشتیم ، تا اینکه یکی چند برابر نیازش شروع کرد به کار کردن و تولید کردن ( چین فعلی ) و اینا رو قرض داد به بقیه و گفت فعلا استفاده کنید ، روز بعد یا ماه بعد یا سال بعد یا دهه بعد من استراحت می کنم ، جاش شما کار و تولید کنید و قرضتون رو پس بدید
ملت هم تولیدات رو گرفتن و گفتن باشه ، القصه روز بعد و ماه بعد و سال و دهه بعد خشکسالی اومد و اینا نتونستن قرضشون را پس بدن ، حالا چی میشه ؟ بنام خدا جنگ ، محصول کمه ، گشنه زیاد ، یک عده قطعا خواهند مرد! پس بهتره یک جنگی بکنن (البته که مرد ها ! خانم ها را در هیچ کجای دنیا در جنگ ها نمیکشن ! دقت کردی ؟ بعد میگه چه فرقی هست ! جمعیت با خانم ها کنترل میشه نه با آقایون )
جالبه ها کفتار ها میان ته مونده غذای شیر رو می خورن ، ولی شیر هیچ وقت نمیگه چک و سفته بدین ، یک فردا شما شکار کنید مابقیشو ما میاییم می بریم : ))
آره دیگه ، طرف نیازی داره که در دستان ماست ، و ما حتی باهاش حرف هم نمی زنیم ، ممکنه کاری انجام بده که ما را خوش آید و در ازاش از سر لطف چیزی بهش بدیم ، مثلا طرف بره درس بخونه ما نون خشک هم بهش نمی دیم ، ولی کهنه بشوره ممکنه چیزی بهش بدیم ! خودتان گفتین هدایت کردن ایرادی نداره اجبار بد هست
ما هم اجبار نکردیم ، خود جوش میان کلیه رو میفروشن ، غیر اینه !
اجبار کردیم ؟ کجایش را اجبار کردیم.
نظر