اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

Collapse
به این موضوع پاسخ داده شده است.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • گنجشک
    ستاره‌دار(3)
    • Jun 2022
    • 1307

    #5791
    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

    در اصل توسط EURASIA پست شده است View Post
    نادانی یک جور سلب مسئولیت با خودش میاره که سبب راحتی فرد است
    اما دانستنی ها و به خصوص از نوع عمیقش مثل فلسفه
    شخص را بسیار حساس و اسیب پذیر می کند
    همچنین دانایان دوستان کمی دارند و تا حدودی منزوی می شوند
    درود ناصر خان

    نادانی راحتی میاره ؟!
    اما دانتستنی ها (آگاهی و فلسفه ) شخص را آسیب پذیر میکنه ؟ جلوی روابط دوستانه را هم میگیره ؟!
    ========

    بازه زمانی هم بنظرتان وجود داره ؟

    مثلا بگیم در کوتاه مدت نادانی راحتی میاره ، اما در تایم فریم بلندتر ، قطعا طرف ضرر می کنه !

    یا اینکه فرد دانا اولش سختی زیاد میکشه ، بعدش دیگه میوفته رو غلتک و مسیر سرپایینی ! مشکلاتش همه با کلید دانایی یکی یکی باز میشه

    دانایی ته هم داره ؟ یا زگهواره تا گور ، افیونه روح و روانه و خماریش هم بد

    ============

    بنظرم دانایی نباید چیز بدی باشه !
    فرد دانا براساس بانک اطلاعاتی که جمع کرده ( آگاهی از تجربه های زیسته دیگران ) تقریباً می تونه خیلی از وقایع را پیشبینی یا تحلیل کنه
    و چیزهای خوب را پیدا کنه
    چیزهای بد را هم پیدا کنه ، و نقد کنه و تلاش کنه برای درست کردنش ، برای حل کردنش برای جلوگیری از پیش بینی های بد محتمل

    و وقتی مفید باشه ، حس خوبی داره ، جامعه هم دوستش داره و...


    مشکل جایی هست که فرد دانا پیش بینی میکنه ، فریاد میزنه ، کسی صداشو نمیشنوه ، خودش اقدام میکنه ، میبینه توانمند نیست قادر نیست ( اصالت قدرت را نداره : )) )
    اینجا فرد افسرده میشه سر خورده میشه
    کم کم از کسی خوشش نمیاد ( ممکنه از آگاهیش در جهت خلاف منافع جمع بهره ببره ، داشتیم دیگه از این نوع هم )
    یا هم از خودش متنفر بشه
    گوشه گیر بشه
    تهش بشه خودکشی
    دنیا را هم تیره و تار ببینه

    البته دنیا در خارج از ذهنش شاید زیاد هم به این شکل نباشه ، بقول اون سری از دوستان که میگن جهان پر از فراوانی هست ، آدمیزاد قدرتمنده ( یا حالا خداوند) ، تا دیروز درون قاره ها زندگی میکرده نهایتا با تکنولوژی روشن کردن آتش ،
    امروزه موشک و ماهواره هوا میکنه ، سد میسازه ، ابرها را آبستن میکنه ، در محیط زیست گند میزنه و بشدت قدرتمنده و جای هیچ یاس فلسفی نیست ، هیچ بن بستی وجود نداره یا راهیم پیدا می کنیم یا راهی میسازیم و...

    =====
    فیلسوف این را میدونه که
    شیر نر مجرد ، وقتی یک شیر نر خانواده دار را میکشه و همسرانش را صاحب میشه ، توله های شیر قبلی رو میکشه ، نژاد خودش را گسترش میده
    و فیلسوف این را میدونه

    اما اون دوستی که به فراوانی اعتقاد داره ، فکر میکنه شیر ماده زیاد هست ! شکار هم زیادهست ، (نادانی ) نمی دونه خودش چجور بوجود اومده ، چهار سوای دیگه یک شیر نر مجردی میاد خرخره اش میجوعه
    شاد و شنگول زندگیش را میکنه
    اون شیر هم که میدونه داستان چیه ، فکرش انقدر درگیر چاره جویی برای دوران پیری اش هست که وقتی شیر جوان اومد خرخره اش بجوعه ، چه حرکت و حلیه ای بخرج بده و مثلا پیشنهاد زندگی اشتراکی کنه ، یا بنحوی خصوصی سازی کنه و بروکراسی راه بندازه یا مذهب بیاره و...
    سیاسی شد بحث بگذریم
    ======
    خود دانایی باعث آسیب پذیری و سلب اسایش نیست

    بلکه ناتوانی و عدم قدرت در حل مسئله هست که ناراحتی میاره

    ====

    و البته خارج از این دو دسته نادان و دانا ( فیلسوف ) دسته سومی هم وجود دارن


    آنهایی که کار و عمل می کنند و نه فرصت دارن که از اسایش نادانی لذت ببرن ، نه وقت اضافه ای دارن که صرف دانایی کنند (به ما چه که آفریقایی ها گرسنه اند ، مگر اینکه بتونیم از توش پول در بیاریم ولو با فروش کلیه هاشون )


    اونا شروع می کنند بساختن پراید ،پولش برا اوناس ،
    مرگش برای آدم های خوشحالی که سوارش میشن و گاز میدن باش ،
    افسردگیش هم برای فیلسوف ها هست که بحق میدونن پراید ایمن نیست و باید تولیدش متوقف بشه و... تهش هم از افسردگی خودکشی می کنند که هرچه فریاد زدیم کسی توجه نکرد.


    ========
    زنبور بی عسل ، حماری که کتاب بارش هست و...
    وجدان هم چیز اضافی هست که باعث بی عملی شده ، وگرنه همگی خوب بلدیم شکر سوخته و آب و مقدار ادویه معطر را تبدیل به عسل وحشی کنیم و بندازیم به خلق الله تا زنبور بی عمل نباشیم

    پایان قسمت اول

    نظر

    • گنجشک
      ستاره‌دار(3)
      • Jun 2022
      • 1307

      #5792
      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

      قسمت دوم

      دانایی - اصالت قدرت - وجدان


      شخصی را تصور کنید که می خواد یک سنگ خیلی عظیم را جابه جا کنه ( عصر حجر )
      فرد هرچی زور میزنه ، هیچی به هیچی
      فرد باز هم زور میزنه و زور میزنه و زور میزنه
      سنگ هیچی تکون نمی خوره
      فرد از این همه زور زدن WC لازم میشه
      فکرش راه میوفته و اهرم را اختراع میکنه و سنگی که با اون همه زور نشده بود حالا میشه !


      ابزار
      یکی از تفاوت اصلی انسان و سایر موجودات بهره گیری از ابزار هست

      علوم انسانی
      انسان نسبت به یکدیگر دارای احساسات هستن ، از یکی خوششون میاد از یکی نه ،
      و ابزارهایی بین روابط انسان می تونه این احساسات را تغییر بده دقیقا مثل همون اهرم در مثال بالا ، که هرچه تلاش کرد نشد اما با یک اهرام ساده با همان نیروی خودش بکیباره آن کار نشدنی را شدنی کرد.


      فردی که داره به تنهایی با زن اش زندگی میکنه ، هر لحظه ممکنه یکی بهش حمله کنه و بکشتش و زنش را برداره
      تمام عمرش با ترس میگذره (ترسش هم بحق هست فرضاً و نمونه مشابه زیاد بوده اطرافش )
      شمشیر اش همیشه دستش هست و مجبوره خیلی زحمت بکشه صرفاً برای حفظ داشته هاش

      بعد محمد امین بیاد بگه بجای ترس بیا برا من شمشیر بزن غنیمت جنگی هم بهت میدیم ، بعضا حضور و اتحاد باعث میشه که نیاز به شمشیر کشیدن هم نباشه دشمن عده امون رو که ببینه تسلیم بشه

      بریزن ایران و اسپانیا و افریقا رو بگیرن همه پولدار بشن

      زن انقدر زیاد بشه به هرکی 100 تا برسه : )) و... !




      مقایسه کنید با اون دورانی که طرف باید با ترس شمشیر می بست و معلوم نبود که تا صبح زنده است یا نه و هیچ چیز اضافی هم قرار نبود گیرش بیاد

      ولی الان امنیت بر قرار شده بخاطر اتحاد ، کلی هم غنیمت گیرشون اومده و....


      صرفا با ابزار اتحادی که بوجود آمد ( اختراع شد ) ، وضع همه بهتر از قبل شد ، اونم با زحمت بسیار کمتر از قبل
      قبلش بیشتر زور میزدن و هیچی هم توش نبود (اهرم- ابزار-تحول)

      ==================================


      البته این سیستم ها گولد کویستی هست دیگه

      آخرین نفراتی که اسلام میارن ، دیگه سرزمین کفاری باقی نمونده که فتح کنند و غنیمت بردارن ( متاسفانه کره زمین گرد هست و محدود )

      ولی خوب اونجا چه اتفاقی رخ میده ؟

      یک انقلاب دیگه و تغییر ارزش ها و تغییر کفار ( کفار سازی و مصادره اموال و بخور بخور جدید )


      سیستم آمریکا و شوروی و ... همینه (سیاست همینه )

      (دموکراسی = قدرت با اکثریت هست ، اقلینت هم کفار محسوب میشن )

      پایان قسمت دوم

      نظر

      • EURASIA
        عضو فعال
        • Jan 2022
        • 1253

        #5793
        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

        جناب گنجشک وقت شما و باقی دوستان بخیر

        لذت بردم از مطالعه متنی که نوشتید

        اما نکات خیلی زیادی فرمودید که هم درست بودند و هم جای بحث زیاد

        اول از اهرم:

        اهرمی که شما فرمودید منظورتان همان علم و دانایی بوده که مرزهای توانایی را گسترده کرده است.
        کاملا درست فرمودید
        کارل مارکس می گفت روستایی ها حسادت در بین شان بسیار بیشتر از شهری هاست
        چرا؟
        چون در روستا حلاقیت و ترقی ( به زبان شما اهرم) ندارند و منابع اب و زمین محدود است طبیعی است برای منایع محدود رقابت و در بعد منفی حسادت زیادی شکل گیرد
        اما در شهر ( نمونه ای از دانایی)چون حلاقیت و اختراع بیشتر است و رو به گسترش در نتیجه هم حسادت کمتر است و هم رفاه بیشتر

        حتی توماس مالتوس که نظریه بدبینانه جمعیت را داشت می گفت در قرن اینده جمعیت به حدی زیاد میشه که منابع ثروت توان پاسخ به ان را ندارد. اما مالتوس اشتباه کرد
        چرا؟
        چون اهرمی که شما بیان کردید در نظر نگرفت و ان اهرم علم
        علم و اختراع ثروت جهان را به حدی زیاد کرد که علی رغم افزایش شدید جمعیت انسان ها بسیار مرفه شدند
        ( اهرم اختراع)
        مثال های دیگرتان مثل اعراب صدر اسلام و اهرم ایدئولوژی اسلام و اتحاد و کشور گشایی همین کار را کرد کاملا درست است


        فوکو فیلسوف فرانسوی کتابی داره به نام دانش و قدرت و ازادی
        که چطور دانش هم ازادی می اورد و هم قدرت

        اما در مورد نکاتی که من گفتم
        در مورد اثرات منفی دانش بر فرد
        تضادی بر محاسن دانش بر شخصیت افراد نداره


        بحث از انجا شروع شروع شد که دوستمان جو گیرخان به نقل از دکتر محمود سریعالقلم 30 نکته بر محاسن دانایی در مقابل نادانی شمرده بودند که من سعی کردم برای تعادل ان معایب نادانی را هم بگویم

        شما بیان کردید دانا اولش رنج میبرد ( رنج اموزش دیدن) و بعد برداشت می کند از سرمایه گذاری اش
        اما نه منظور رنج اولش نبود
        بلکه اتفاقا رنج بعد از اموزش است

        شما فرمودید دانایان چون بانک اطلاعاتی دارند برای مشکلی راه حلی در نظر دارند و پیروز می شوند

        اما بحث اینجا است که
        دانایی ارامش درون تان از بین می بره ( عکس دین که ارامش میاره اما دانایی نه)
        چون فیلسوف شکاک میشه و نسبتا بدبین
        کودک درون تان را زودتر از سایر همسالان تان را می کشد ( یعنی پیر تر از سنتان رفتار می کنید )

        از عشق لذت کافی را نمی برید

        جسم تان بد از چند نسل استخوان بندی اش تضعیف می شود


        اقوام دانا ترسو و محافظه کار می شوند و شجاعت و جنگ اوری شان را از دست می دهند ( تاریخ پر از غلبه اقوام وحشی و نادان بر اقوام دانا اما ترسو و محافظه کار است امپراطوی های ایران و بیزانس و روم و .... نمونه زیادی هستند که توسط اقوام وحشی سرنگون شدند و جالب است که خود ما ایرانیان وقتی اقوام بین النهرین را شکست دادیم در قیاس با انها عقب مانده بودیم چرا ما دامدار بودیم و اقوام انجا تمدن های باشکوه بابل و سومر را داشتند) این را از فلاسفه زیادی از منتسکیو فرانسوی تا ساموئل هانتیگتون امریکایی تا .... نقل کرده اند

        دلیلس این است که دانش به مرور زمان سمت چپ مغر که محاسبه گر است را تقویت می کند و سمت راست که ارمانگرای و کل نگر است را تضعیف و در نتیجه افراد از شادی لذت نمی برند

        از طرفی دانش احساس گناه هم با خودش میاره به مانند فرزندان بزرگ خانواده
        وقتی دانش داری حتی اگر سنتان کم باشه احساس گناه از انجام ندان خیلی از کارها را خواهی داشت

        دانایی بسیار حساس تان می کند از حرفهای تکراری لذت نمی برید و دیگران کمتر درک تان می کنند ( اینجا با شما کاملا مخالفم که بیان کردید دانایان جامعه دوستشان دارند نه این طور نیست انها محبوب نیستند)

        تو همین زندگی امروزه دانایان محبوب هستند یا بازیگران؟
        دانایان یا ورزشکاران؟ دانایان یا پولدارها؟ طبیعتا دانایان محبوب نیستند

        دقت کنید کسانی که معمولا به عنوان کارشناس و دکتر در رسانه ها هستند منظور نیست
        انها زیاد دانا نیستند و شخصیت تا حدی نمایشی دارند و اتفاقا اساتید برجسته خیلی کم در رسانه ها هستند به دلیل همون انزوایی که درگیرش می شوند

        اینها همون معایب دانایی است

        اما دانایی مزیت هم داره بله بسیار زیاد

        نمونه اش همین بازار بورس دانایان سود می برند یا نادان ها ؟
        صد البته دانایان

        با تشکر
        آخرین ویرایش توسط EURASIA؛ 2023/06/19, 23:05.
        زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

        نظر

        • طيب
          عضو فعال
          • Nov 2010
          • 3026

          #5794
          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

          ضمن عرض سلام

          *دو تعبیر زیبا از انسانیت*
          *1_ تعبیر اول :*
          *▪️ميگويند :?*

          ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ
          ﺧﻮﺩش را ﺑﻪ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﯼ برساند
          ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ در آن جلسه
          ﺍﺯ ﺣﻖ ﻣﻠﺘﺶ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ
          ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻫﺎ ﺩﻓﺎﻉ كند
          ﺩﯾﺮ به ايستگاه راه آهن رسيد
          ﻭ ﻗﻄﺎﺭ شروع به ﺣﺮﮐﺖ کرده ﺑﻮﺩ
          گاندى ﻣﺠﺒﻮﺭشد
          كه به ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺪﻭد
          و ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ ﻗﻄﺎﺭ رسيد
          ﻭلى هنگام ﺳﻮﺍﺭ شدن
          ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ﮐﻔﺸﺶ
          ﺍﺯ پايش ﺩﺭ آمد
          ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﯾﻞ افتاد
          گاندى سريع ﻟﻨﮕﻪ ديگر كفش ﺭا
          از پاي درآورده و به سمت
          لنگه جا مانده پرتاب نمود
          ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ رسيد
          و ﻭﺍﺭﺩ ﺟﻠﺴﻪ شد
          ﺗﻤﺎﻡ ﺣﻀﺎﺭ ﺑﻪ ﮔﺎﻧﺪﯼ
          ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ خنديدند
          ﯾﮑﯽ از ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯿﻬﺎ گفت :
          ﺁﻗﺎﯼ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﮐﻔﺸﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﮐﻮ ؟؟؟

          ﻧﮑﻨد قصد داريد ﺑﺎ ﭘﺎﯼﺑﺮﻫﻨﻪ
          ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ملت خود ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﯿﺪ !!!!!
          ﻣﺠﺪﺩﺍ ﻫﻤﻪ حضار
          خنده ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﻧﺪ
          ﮔﺎﻧﺪﯼ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺁﺭﺍﻡ
          ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﻟﺐ
          ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ
          ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻨﺪﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ
          ﮔﺎﻧﺪﯼ ﮔﻔﺖ :
          ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺗﺎﺧﯿﺮ
          ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﻗﻄﺎﺭ ﻣﯿﺪﻭﯾﺪﻡ
          ﺗﺎ خود را به اﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮسانم
          ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ﮐﻔﺸﻢ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﻢ ﺩﺭ ﺁﻣد
          ﻭ ﻣﻦ ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﻟﻨﮕﻪ ﺭﺍ
          ﻧﯿﺰ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ
          ﻟﻨﮕﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ
          ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ ﺍﯼ
          ﭘﯿﺪﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩ
          ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ
          ﻧﻪ ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ !
          ﺳﮑﻮﺕ ﻣﺮﮔﺒﺎﺭﯼ ﺳﺎﻟﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﮔﺮﻓﺖ
          ﺁﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ
          ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ
          ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ
          ﮔﺎﻫﯽ، «ﺧﺪﺍوند» !!!!!
          ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎ «ﺩﺳﺖ ﺗﻮ»
          «ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ»
          ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ «ﺩﺳﺘﯽ» ﺭﺍ
          ﺑﻪ « ﯾﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ»
          ﺑﺪﺍﻥ که : «ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺕ»
          دﺭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ..

          *2_ تعبیر دوم :*
          ▪️دکتر ویکتور فرانکل ؛ تنها کسی بود که موفق شد از زندان آشويتس در لهستان معروف به قتلگاه آدم سوزی فرار کند ، او در نامه‌ا‌‌ی‌ خطاب به معلمان سراسر جهان برای تمام تاریخ اینگونه می‌نویسد:

          چشمان من چیزهایی دیده است که چشم هیچ انسانی نباید ببیند ، من اتاق‌های گازی را ديدم كه توسط بهترين مهندسين طراحی می‌شدند.

          من پزشكان ماهری را ديدم كه کودکـانی معصوم و بی‌ گناه را به راحتی مسموم میكردند.

          من پرستارانی کاربلد را دیدم ‌که انسان‌ها را با تزریق یک آمپول به قتل می‌رسانند.

          من فارغ‌ التحصیلان دانشگاهی را دیدم که می‌توانستند انسان دیگری را در آتش بسوزانند.

          و مجموع این دلایل مرا به آموزش مَشکوک کرد.

          از شما تقاضا میکنم که تلاش کنید قبل از تربیت دانش‌آموزانتان به عنوان یک دکتر یا یک مهندس از آنها *( « یک انسان » )* بسازید ، تا روزی تبدیل به جانوران روانی دانشمند نشوند.

          پزشک یا مهندس شدن کار چندان دشواری نيست و هر کسی می‌تواند با چند سال تلاش به آن برسد اما به دانش‌آموزان خود بیاموزید که بهترین و بزرگترين ثروت هر کدام از آنها "

          *?فقط انسانیت" است كه با هيچ مدرک تحصیلی در جهان قابل مقايسه نيست...!*
          ??️?️?️

          نظر

          • امیدازاد
            عضو فعال
            • Sep 2020
            • 3748

            #5795
            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

            در اصل توسط b4city پست شده است View Post
            ای بابا باز رسیدیم به این کامنت . ما را باش داشتیم از احترام متقابل حرف میزدیم
            این نگاه افراطی و سراسر بعض و کینه اگر دردی از کسی دوا میکند بگید تا روشن بشیم . دقیقا چه دردی جز نفرت پراکنی و افزودن به بغض و کینه ها ؟
            قبلا هم گفتم ، بنی امیه و بنی عباس با استوخان پوسیده قبلی ها چه میکردند . چطوره بریم استخوان های مرده ها را بیرون بکشیم و به اتش بکشیم ؟

            شما ( کلی میگم . این تیپ فکری منظورمه ) نشستید اش سپیده دم تا انتهای شب فقط و فقط بد و بیراه و انواع اهانتها نثار انقلابی ها میکنید و همه بدبختی های چند دهه گذشته را با یقه گیری از انها خواهان جبران هستید . چه توقعی دارید طرف مقابل هم ارامشش حفظ شود .
            دوست خوب بد جوری زدی به صحرای کربلا
            اینطوری نیست که فکر میکنیم یه شاهی اومد و یه مشت بدبخت بیچاره را ادم کرد و به قول خودتون از فلان جا اورد بیرون و چی و چی . این نگاه 100% بدبختی است و رعیتی . این نوعی خاک بر سری ما بوده و هست که همواره خود را رعیت کسی بدانیم که اره اون ارباب ما را ادم کرد و اگر اون نبود ما الان داشتیم کهیر میز دیم و علف میخوردیم

            این دیگه چه مدل تفکری است ؟ مگه شاه حالا هر شاهی میخواد باشه قبلی یا چند تا قبلتر ... از خزانه خودش یا باباش اورده و یا مال و منال شخصی خودشو به کسی بخشیده ؟ چرا یه کشور را صاحب ارباب میدونید که به رعیتش هاش رحم کرده پاسپورت داده و فلان ...
            جای تاسف است این نوع نگرش دوست خوب . دقیقا این نوع نگرش یعنی پذیرش رعیتی و امادگی برای تکرار ان

            و اما قسمت بولد شده انتهای ان که الان بهش رسیدم . سطر سطر خوندم و رسیدم بهش و بولد کردم واووووووووووووو /:.negaran.://:.negaran.:/
            شرم اور است این نوع نگاه و ادبیات حالا برای هر کی میخواد باشه مقصر یا غیر مقصر

            انبوهی از انقلابی های اون زمان نه بهره ای از سفره انقلاب بردند و نه هرگز شامل چیزی که شما نوشتید نیستند و نبودند و همانطور که کامنت قبلی هم گفتم شریف به تمام معنا بودند و شریف از دینا رفتند . این چه طرز حرف زدنه ؟ خیلی از اونا از ما در این تاپی خیلی خیلی انسان تر بودند که ماها انگشت کوچیکه اونا هم نستیم

            دیگه شورش را دراوردید اقا
            خب سلطنت طلبی همینه که شما نمایش خوبی دادید و خارج از کشور هم به خوبی در حال نمایش است . بازگشت استبداد و حکمرانی تفکرات فاشیستی

            بوی فایشست محض میده این نگاه و لایک های زیرش . لایک شدنش دیگه واقعا ... چی بگم والا . شرم اور و مایه ننگ است زیر چنین مطالبی را لایک کردن
            دمکراسی و حقوق بشر و عدالت اجتماعی و کوفت و زهر مار های خوش اب و رنگ و شعارهایی که سر داده میشه با این نوع نگاه میخواد بیاد ؟ ننگ به این دمکراسی

            دیگه در این جستار شبه فاشیستی مطلبی ندارم ( شبه را بخاطر این گفتم که به همه برنخوره )
            سلام و عرض ادب..حقیقتا منم متاسفم که فضای بحث شخصی شد و آزاردهنده شد حداقل من یکی تا الان یادم نمیاد در پست هام به احدی بی احترامی کرده باشم این بار هم‌ آغاز کننده تنش من نبودم و صرفا متناسب با لحن و ادبیات مخاطب عزیزمون جواب دادم‌ ولی حقیقتا به اعتبار شخصیت ایشون انتظار میرفت بحث رو شخصی و غیرمحترمانه نکنند..حالا هم اگر بین صحبت هام‌ اگر صحبتی شده که از دایره ادب و احترام خارج شده ازیشون معذرت میخوام .‌بگذریم..قبل ادامه بگم خدمتتون در این صحبت ها ..اگر جایی از ضمیر من و شما استفاده کردم منظور دیدگاه های طرفین هست ..برداشت دیگه ای ازش نداشته باشید لطفا ..مشکل ما به عنوان منتقدین انقلاب والبته از دیدگاه شما سلطنت طلب !! و شما به عنوان منتقدین و مخالفین صریح سلطنت و درعین هوادار و مدافع جدی انقلاب ۵۷این هست که با وجود این تجربه عینی انقلاب که آثار و ثمراتش را جلوی چشم داریم هنوز هم با شدت و حدت از الف تا ی آن دفاع می کنید !والبته بیشتر به جای دفاع از ان به نظام سابق و به طور مشخص شاه حمله می کنید !!به جای عذرخواهی اخلاقی و تاریخی با بی اهمیت دانستن فاجعه ای که رخ داد با خیالی تمام و آسودگی خاطر!اعلام می کنید:که این چیزی نبوده که می خواستیم !!و حالا این طور شده ..(بگذریم ازینکه چرا انتظار داشتن طور دیگری بشود !!)خوب شما که تا این حد سعه صدر دارید واین حق را به انقلاب و انقلابیون میدهید که در این حد اشتباه کند و مسوولیت تبعات و نتایج آن را هم نپذیرد و متوجه عوامل دیگری کند !چرا با این ملاطفت با عملکرد شاه (حالا منظورم کلیت اون نظام هست منتهی چون شما نظام و شاه رو یکی تصور می کنیداز همین عنوان شاه استفاده می کنم)روبرو نشدید یا به صورت تاریخی درباره اش قضاوت نمی کنید از بحث بهداصطلاح کودتا تا چه میدانم جریان انقلاب سفید تا سال ۵۷؟؟؟!!به هرحال ایشون هم کم ارزو و ایده و برنامه برای اعتلای ایران نداشت .حداقل در بعد مادی و عملی ...در مورد اون بحثی که معترضید که گفته میشه شاه مارو از زندگی سنتی به مدنیت منتقل کرد ..می فرمایید شاه چه کاره بوده ؟؟و این چه حرفی هست ...چرا هر اتفاق و کاری که در ان دوره مورد پسند وخوشایند شما نبود شخص شاه رو مسوول می دونستید اما وقتی پای ارزیابی وارزشگذاری و اقداماتش به میان میاد منکر نقش و تاثیر ایشون میشید ؟؟؟حالا نگیم خدمات چون خیلی بهشون برمیخوره !!وقبول ندارند!!می فرمایید مگر سیستم ارباب رعیتی بوده که ایشون دستور بده و کاری انجام بشه ..مملکت دولت و وزیر و وکیل و قانون داره ایشون چیکاره حسن مملکت بوده !!چطور جایی که همین سیستم کژکاری و کارش درست نبوده مقصرو مسببش شخص شاه بوده اما جاییکه مثلا متعاقب همین برنامه انقلاب سفید و دیگر برنامه های نوسازی اقتصادی وضعیت زندگی دارای تفاوت فاحش که نه افحش با قبلش میشود شاکی هستید که حالا چی شده ..مگر از سر قبر باباش پول اورده و اینکارا رو کرده ؟؟منت چرا می ذارید؟

            نظر

            • امیدازاد
              عضو فعال
              • Sep 2020
              • 3748

              #5796
              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

              ازین بابت منتی نیست ‌.اما از بابت نحوه و نوع هزینه کرد و اداره کشور وبرنامه ریزی و اجرای زیرساخت های صنعتی نظامی و...‌کشور که چپ اوغلی ها..این برنامه هارا مونتاژ ومصرف گرایی و درجهت مصالح بورژوازی و برخلاف منافع پرولتاریا وامت و توده می دانستند و تحقیر و تخفیفش می کردن..همان زیرساخت های صنعتی نظامی که همه انقلابی ها از مذهبی ها تا چپ ها درصددتخریبش بودن و مثلا می گفتن ارتش و ساواک و فانتوم و چیفتن و اف ۱۶ به چه دردمان می خورد و شد انچه که شد و طول و تفصیلش را همه می دانند که چطور چندسال به پشتوانه همین ها مقابل صدام مملکت مقاومت کرد!!با تکرار دروغ کودتای ۲۸مرداد که مشروعیت سیاسی شاه را مدام زیر سوال بردید با زیرسوال بردن برنامه های اقتصادی اجتماعی و صنعتی مشروعیت کارکردی نظام وقت را متزلزل کردید با دروغ و شانتاژ کاری کردید ملت یادشون رفت از کجا به کجا رسیدن ..ودوباره فیلشون یاد هندستون کرد .اینم دستپخت مثلا شبه روشنفکرین و انقلاببون وقت بود ...

              نظر

              • امیدازاد
                عضو فعال
                • Sep 2020
                • 3748

                #5797
                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                اینکه شاه اعلام کرد فلان حزب را تاسیس کرده و هرکه نمخواد..پاسپورت بگیرد و از مملکت برود...نه کسی را مجبور به عضویت کردونه کسی را به زور به تبعید و خارج فرستاد(که به نظرم اشتباه کرد اینارو باید می فرستاد جزیره اشک وسط دریاچه ارومیه )..#این انقلابی های شریفی که می فرماییدشاید به لحاظ قانونی وعرفی بی گناه و شریف باشند اما به لحاظ اخلاقی نه !!این تفکر انقلابی برپایه دروغ و فریب و جهل بنا شده بوده انگار ایران سال ۳۲ سوییس بوده با امکانات و سطح زندگی ایالات متحده..شاه به پشتیبانی آمریکا و انگلیس به اینجا حمله کرده و نخست وزیرش را ساقط و این سوییس فرضی را تبدیل به کنگو و اتیوپی کرده !!کدام فرد انقلابی مخالف اعدام و خشونت و کشتار ومصادره و تخریب بود ؟؟نهایت مخالفشون در دامنه این رفتارها بود نه اصل این رفتارها!!!شاه چندبرابراین کشتارها و بازداشت ها و اعدام ها را انجام داد که ازش دیکتاتور و قاتل و وطنفروش ساختید؟؟به راستی انقلاب چه خدمت و پیشرفتی به کشور هدیه داد که شاه چند برابرش را نکرده بود؟؟شاه چه تعداد را اعدام و ناپدید و مصادره اموال کرد که انقلاب مورد دفاع شما چند صدهزار برابرش را نکرد ؟؟؟این ادعا که نمی دانستند یا انتظار نداشتند انقلاب این بشود مسموع نیست !@مگر بختیار همه این ها را پیش بینی وبه طور روشن به همه نگفت ؟؟همین جبهه ملی که به خونخواهی مصدق برای یک دستمال قیصریه را به اتش کشید مگر بختیار را طرد وازاو اعلام انزجار و برائت نکرد ؟؟مگر بهشتی و دیگران مقدم و دیگرا امرای ارتش را فریب ندادن مگر همین دکترسنجابی به پاریس نرفت و با خمینی بیعت نکرد ..دیگر چه کاری ندانسته ناخواسته انجام شد که از انفلابیون سلب مسولیت کند؟؟وبعدا بزنند زیرش که یا ما نبودیم یانمی دانیم چرا این طوری شد!!

                نظر

                • امیدازاد
                  عضو فعال
                  • Sep 2020
                  • 3748

                  #5798
                  پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                  اما مخلص کلام :اگر دفاع از محمدرضاشاه به عنوان نماد نظام سابق از دیدگاه یه ایرانی نوعی مثل من فاشیسم است.‌اگر نقد انقلاب و مبانی فکری و نظری انقلابیون و شخصیت عای موثر و دخیل در ان فاشیسم بوده ..اگر مطالبه بازخواست و عذرخواهی انقلابیون و هرکسی که در سلک و عداد آن هاست از نسل های بعد انقلاب به صورت اخلاقی و تاریخی.. معادل یا عین فاشیسم است بنده با افتخار فاشیست هستم !!اگردفاع از کارنامه تاریخی و میراث محمدرضا پهلوی در برابر تفکر انقلابی سلطنت طلبی است بنده ابایی ندارم که سلطنت طلب خوانده شوم ..اگر ترجیح استبداد پهلوی به هرج و مرج مصدقی و توده ای سلطنت طلبی هست اگر مدیون و سپاسگذار پهلوی بودن به خاطر دوبار نجات ایران از تجزیه و جنگ و زیر یوغ کمونیسم رفتن سلطنت طلبی است بله سلطنت طلبم ...اما سلطنت و محمدرضاشاه پهلوی در ایران به تاریخ پیوست..ده تا رضاشاه ومحمدرضاشاه دیگر هم در اتیه سیاسی کشور ظاهرشوند ..تا زمانی که آخرین نفر از باورمندان به لزوم و درستی انقلاب ۵۷در قید حیات باشند بعید است این مملکت روی آرامش و رفاه و توسعه را به خود دگر بار ببیند

                  نظر

                  • علیرضا۱۲۳
                    عضو فعال
                    • Sep 2022
                    • 2726

                    #5799
                    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                    در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
                    اما مخلص کلام :اگر دفاع از محمدرضاشاه به عنوان نماد نظام سابق از دیدگاه یه ایرانی نوعی مثل من فاشیسم است.‌اگر نقد انقلاب و مبانی فکری و نظری انقلابیون و شخصیت عای موثر و دخیل در ان فاشیسم بوده ..اگر مطالبه بازخواست و عذرخواهی انقلابیون و هرکسی که در سلک و عداد آن هاست از نسل های بعد انقلاب به صورت اخلاقی و تاریخی.. معادل یا عین فاشیسم است بنده با افتخار فاشیست هستم !!اگردفاع از کارنامه تاریخی و میراث محمدرضا پهلوی در برابر تفکر انقلابی سلطنت طلبی است بنده ابایی ندارم که سلطنت طلب خوانده شوم ..اگر ترجیح استبداد پهلوی به هرج و مرج مصدقی و توده ای سلطنت طلبی هست اگر مدیون و سپاسگذار پهلوی بودن به خاطر دوبار نجات ایران از تجزیه و جنگ و زیر یوغ کمونیسم رفتن سلطنت طلبی است بله سلطنت طلبم ...اما سلطنت و محمدرضاشاه پهلوی در ایران به تاریخ پیوست..ده تا رضاشاه ومحمدرضاشاه دیگر هم در اتیه سیاسی کشور ظاهرشوند ..تا زمانی که آخرین نفر از باورمندان به لزوم و درستی انقلاب ۵۷در قید حیات باشند بعید است این مملکت روی آرامش و رفاه و توسعه را به خود دگر بار ببیند
                    وقتی با عینک جمهوری خواهی به تاریخ و شخصیت مصدق نگاه میکنیم...باید هم برداشت درستی نداشته باشیم
                    کودتا ۲۸ مرداد نبود...سه روز قبل از ۲۸ مرداد بر علیه شاه بود...مجلس رو مصدق منحل کرده بود...شاه دستور به عزل مصدق داد...کسایی که نامه عزل رو بردند خدمت آقای مصدق...به دستور مصدق بازداشت شدند...حزب توده هم ریخته بود تو خیابون و شروع به بلوا و شورش...خوب اسم این کار چی هست؟؟؟بعد میگند حق با مصدق بوده و باید اختیارات شاه کم می‌شده...اونوقت با کدوم مجلس قرار بوده قانون کاهش اختیارات تصویب بشه!!!!؟؟؟
                    خود مصدق روز ۲۷ مرداد میگه ما به دنبال جمهوری نیستم....حتی دستور تشکیل شورای سلطنت رو میده ...اونوقت بعنوان فرد جمهوری خواه شناخته میشه...پس چرا وقتی رضا شاه اومد در مجلس ( فکر میکنم مجلس چهارم بود) پیشنهاد جمهوری میده مخالفت کردند و گفتند پادشاهی مشروطه می‌خواهیم...همون پادشاهی رو جناب مصدق فقط پادشاه می‌پسندیدند که می‌گفت کلم فروشی در پاریس شرف داره به پادشاهی در ایران!!!
                    اصلا اگر قانون مشروطه و حیطه اختیارات نخست وزیر رو مصدق قبول نداشت چرا سوگند خورد به همان قانون و نخست وزیری رو قبول کرد!؟
                    خیانتی که مصدق با نادانی و ندانم کاری کرد بیشتر از خیانت سیاسیون فعلی نباشه قطعا کمتر نیست

                    نظر

                    • گنجشک
                      ستاره‌دار(3)
                      • Jun 2022
                      • 1307

                      #5800
                      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                      در اصل توسط EURASIA پست شده است View Post



                      اما بحث اینجا است که
                      دانایی ارامش درون تان از بین می بره ( عکس دین که ارامش میاره اما دانایی نه)
                      چون فیلسوف شکاک میشه و نسبتا بدبین
                      کودک درون تان را زودتر از سایر همسالان تان را می کشد ( یعنی پیر تر از سنتان رفتار می کنید )

                      از عشق لذت کافی را نمی برید

                      جسم تان بد از چند نسل استخوان بندی اش تضعیف می شود


                      اقوام دانا ترسو و محافظه کار می شوند و شجاعت و جنگ اوری شان را از دست می دهند ( تاریخ پر از غلبه اقوام وحشی و نادان بر اقوام دانا اما ترسو و محافظه کار است امپراطوی های ایران و بیزانس و روم و .... نمونه زیادی هستند که توسط اقوام وحشی سرنگون شدند و جالب است که خود ما ایرانیان وقتی اقوام بین النهرین را شکست دادیم در قیاس با انها عقب مانده بودیم چرا ما دامدار بودیم و اقوام انجا تمدن های باشکوه بابل و سومر را داشتند) این را از فلاسفه زیادی از منتسکیو فرانسوی تا ساموئل هانتیگتون امریکایی تا .... نقل کرده اند

                      دلیلس این است که دانش به مرور زمان سمت چپ مغر که محاسبه گر است را تقویت می کند و سمت راست که ارمانگرای و کل نگر است را تضعیف و در نتیجه افراد از شادی لذت نمی برند

                      از طرفی دانش احساس گناه هم با خودش میاره به مانند فرزندان بزرگ خانواده
                      وقتی دانش داری حتی اگر سنتان کم باشه احساس گناه از انجام ندان خیلی از کارها را خواهی داشت

                      دانایی بسیار حساس تان می کند از حرفهای تکراری لذت نمی برید و دیگران کمتر درک تان می کنند ( اینجا با شما کاملا مخالفم که بیان کردید دانایان جامعه دوستشان دارند نه این طور نیست انها محبوب نیستند)

                      تو همین زندگی امروزه دانایان محبوب هستند یا بازیگران؟
                      دانایان یا ورزشکاران؟ دانایان یا پولدارها؟ طبیعتا دانایان محبوب نیستند

                      دقت کنید کسانی که معمولا به عنوان کارشناس و دکتر در رسانه ها هستند منظور نیست
                      انها زیاد دانا نیستند و شخصیت تا حدی نمایشی دارند و اتفاقا اساتید برجسته خیلی کم در رسانه ها هستند به دلیل همون انزوایی که درگیرش می شوند

                      اینها همون معایب دانایی است

                      اما دانایی مزیت هم داره بله بسیار زیاد

                      نمونه اش همین بازار بورس دانایان سود می برند یا نادان ها ؟
                      صد البته دانایان


                      با تشکر
                      عرض سلام و احترام مجدد
                      و تشکر از زمانی که می گذارید


                      ===========
                      و البته خارج از این دو دسته نادان و دانا ( فیلسوف ) دسته سومی هم وجود دارن
                      آنهایی که کار و عمل می کنند و نه فرصت دارن که از اسایش نادانی لذت ببرن ، نه وقت اضافه ای دارن که صرف دانایی کنند

                      ===========

                      3 دسته داریم

                      1- نادان خوشحال
                      2- دانای افسرده و ناتوان
                      3- دانای عمل گرا ( کسی که از علمش استفاده می کنه ولو علم اش اندک باشه ) این برتر از همه هستن

                      ==========

                      کشتی در حال غرق شدن هست

                      1- فرد نادان متوجه مفهوم غرق شدن نیست و خوشحاله
                      2- دانای افسرده از چند ساعت قبل متوجه غرق شدن کشتی بود اما افسرده بود که چرا کشتی باید غرق بشه ، یا اینکه می دونست به اندازه تمام مسافران قایق نجات وجود نداره و انقدر قصه میخوره تا دق کنه ، هر چقدر هم به نادان ها میگه جای خوشحالی خون گریه کنید اونا گوش نمیدن ( یا حتی ممکنه راهکار بده که اب درون کشتی با سطل خالی کنن تا همه نجات پیدا کنن و راهکار علمی باشه اما باز کسی گوش نمیده : ))
                      3- زبل خان داستان : )) که 2 دقیقه نیست متوجه ورود آب به کشتی شده ، قدر شماره 2 هم علم نداره ، اما بچه زرنگه دیگه ، کلاه گیس زنونه گذاشته سر خودش و یک بچه ام بغل کرده نفر اول سوار قایق نجات شده !

                      3- مدل با شرف ، جای غصه خوردن ، چهارتا کیسه زباله باد کرده زده زیر لباسش ( ممکنه حتی جواب نده ) چهارتا هم برا 2 تا مسافر بدبخت دیگه درست کرده اونا رو هم در حد وسع اش از دانایی نجات بده


                      اون دانایی که شما میگین غمگین شماره 2 هست که مفتش گرونه و از نادان شماره 1 هم بدرد نخور تره

                      (جسارت به کسی نباشه خودم را شماره 2 می دانم )


                      نظر

                      • EURASIA
                        عضو فعال
                        • Jan 2022
                        • 1253

                        #5801
                        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                        در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                        عرض سلام و احترام مجدد
                        و تشکر از زمانی که می گذارید


                        ===========
                        و البته خارج از این دو دسته نادان و دانا ( فیلسوف ) دسته سومی هم وجود دارن
                        آنهایی که کار و عمل می کنند و نه فرصت دارن که از اسایش نادانی لذت ببرن ، نه وقت اضافه ای دارن که صرف دانایی کنند

                        ===========

                        3 دسته داریم

                        1- نادان خوشحال
                        2- دانای افسرده و ناتوان
                        3- دانای عمل گرا ( کسی که از علمش استفاده می کنه ولو علم اش اندک باشه ) این برتر از همه هستن

                        ==========

                        کشتی در حال غرق شدن هست

                        1- فرد نادان متوجه مفهوم غرق شدن نیست و خوشحاله
                        2- دانای افسرده از چند ساعت قبل متوجه غرق شدن کشتی بود اما افسرده بود که چرا کشتی باید غرق بشه ، یا اینکه می دونست به اندازه تمام مسافران قایق نجات وجود نداره و انقدر قصه میخوره تا دق کنه ، هر چقدر هم به نادان ها میگه جای خوشحالی خون گریه کنید اونا گوش نمیدن ( یا حتی ممکنه راهکار بده که اب درون کشتی با سطل خالی کنن تا همه نجات پیدا کنن و راهکار علمی باشه اما باز کسی گوش نمیده : ))
                        3- زبل خان داستان : )) که 2 دقیقه نیست متوجه ورود آب به کشتی شده ، قدر شماره 2 هم علم نداره ، اما بچه زرنگه دیگه ، کلاه گیس زنونه گذاشته سر خودش و یک بچه ام بغل کرده نفر اول سوار قایق نجات شده !

                        3- مدل با شرف ، جای غصه خوردن ، چهارتا کیسه زباله باد کرده زده زیر لباسش ( ممکنه حتی جواب نده ) چهارتا هم برا 2 تا مسافر بدبخت دیگه درست کرده اونا رو هم در حد وسع اش از دانایی نجات بده


                        اون دانایی که شما میگین غمگین شماره 2 هست که مفتش گرونه و از نادان شماره 1 هم بدرد نخور تره

                        (جسارت به کسی نباشه خودم را شماره 2 می دانم )


                        نه دیگه کنجشک خان

                        همون مدل شماره 3 هم برای جامعه خوب است

                        اما برای خودش نه

                        چون باید بیش از جد زحمت بکشد ( همون مسئولیت پذیری ناشی از دانایی)

                        باید جور دیگران را هم بکشد

                        یعنی در هر حال دانا بری جامعه خوب است ولی خودش در اذیت هست

                        غمگینی که منظور بود به همین علت بوده
                        زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

                        نظر

                        • گنجشک
                          ستاره‌دار(3)
                          • Jun 2022
                          • 1307

                          #5802
                          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                          در اصل توسط EURASIA پست شده است View Post
                          نه دیگه کنجشک خان

                          همون مدل شماره 3 هم برای جامعه خوب است

                          اما برای خودش نه

                          چون باید بیش از جد زحمت بکشد ( همون مسئولیت پذیری ناشی از دانایی)

                          باید جور دیگران را هم بکشد

                          یعنی در هر حال دانا بری جامعه خوب است ولی خودش در اذیت هست

                          غمگینی که منظور بود به همین علت بوده
                          3 که افسرده نیست ،

                          3 خیلی هم شاد و شنگوله ، چون یا خود خواه هست و داره خودشو نجات میده غرق شدن بقیه رو میبینه لذت می بره (یک مقداری نادانی اصیل و سادیسم هم داخلشه )
                          یا هم مدل 3 با شرف که باز خودش نجات پیدا کرده و 2 نفر دیگه ام نجات داده و وجدانش شب که می خواد بخواب ، احسنت باریکلا و پیپیپ هورا براش میکشه ، اون 2 نفری هم که نجات داده ، راه به راه میان ازش تشکر می کنن


                          افسردگی و غم مال شماره 2 هست که میدونه ولی هیچ کاری نمی تونه بکنه (از بس که ذهنش پر شده از اینکه نه نمیشه حالا اینا رو هم نجات دادیم ، خشکی این نزدیکیا نیست آب از کجا بیاریم بخوریم و.... )

                          نظر

                          • EURASIA
                            عضو فعال
                            • Jan 2022
                            • 1253

                            #5803
                            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                            دوستان در مورد روشنفکران نیمه دوم حکومت پهلوی همین بگویم اکثرا نالایق بودند

                            و چیزی بارشون نبود

                            دقت کنید اکثر شخصیت های قوی زمان پهلوی

                            مثل داور یا کسروی یا تقی زاده یا اخوند زاده یا فروغی همه مربوط نیمه اول این سلسله است

                            و در نیمه دوم شخصیتهای خردگرا چندان ظهور نکردند

                            بلکه کارافرینان ظهور کردند مثل برادران خودروساز

                            زنده یاد شاهپور بختیار هم قوم ما جز محدود شخصیتهای برجسته نیمه دوم پهلوی است

                            همیشه گفتم بختیار برترین شخصیت قرون اخیر تاریخ ایران است

                            بالاتر از مصدق و برتر از امیرکبیر و شایسته تر از خود محمدرضا شاه

                            چرا؟

                            چون در زمانی ایران می رفت به قرون وسطی

                            به دوران سیاهی و تاریکی

                            فقر و فلاکت

                            دوران مخالفت با عشق و شادی

                            تنها کسی که در مقابل کاریزمای خمینی با دانش تمام ایستاد

                            این فرد بود

                            زمانی که با شجاعت و همت ایستاد

                            روانش شاد
                            آخرین ویرایش توسط EURASIA؛ 2023/06/20, 00:30.
                            زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

                            نظر

                            • علیرضا۱۲۳
                              عضو فعال
                              • Sep 2022
                              • 2726

                              #5804
                              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                              در اصل توسط EURASIA پست شده است View Post
                              دوستان در مورد روشنفکران نیمه دوم حکومت پهلوی همین بگویم اکثرا نالایق بودند

                              و چیزی بارشون نبود

                              دقت کنید اکثر شخصیت های قوی زمان پهلوی

                              مثل داور یا کسروی یا تقی زاده یا اخوند زاده یا فروغی همه مربوط نیمه اول این سلسله است

                              و در نیمه دوم شخصیتهای خردگرا چندان ظهور نکردند

                              بلکه کارافرینان ظهور کردند مثل برادران خودروساز

                              زنده یاد شاهپور هم قوم ما جز محدود شخصیتهای برجسته نیمه دوم پهلوی است

                              همیشه گفتم بختیار برترین شخصیت قرون اخیر تاریخ ایران است

                              بالاتر از مصدق و برتر امیرکبیر و شایسته تر از خود محمدرضا شاه

                              چرا؟

                              چون در زمانی ایران می رفت به قرون وسطی

                              به دوران سیاهی و تاریکی

                              فقر و فلاکت

                              دوران مخالفت با عشق و شادی

                              تنها کسی که در مقابل کاریزمای خمینی با دانش تمام ایستاد

                              این فرد بود

                              زمانی که با شجاعت و همت ایستاد

                              روانش شاد
                              درود
                              بحث از طرف بنده صرفا تحولات سیاسی ایران تا تاریخ ۲۸ مرداد ۳۲ هست...بنظر من خیلی از اصلاحاتی که در دوره پهلوی دوم هم داده شد پخته و کارشناسی نبود..مثل اصلاحات ارضی...نیت کار درست بود...عملکرد درست نبود...شاید بخاطر همین مطلبی که شما اشاره کردید
                              بختیار هم واقعا مرد شریفی بود..کاش پشتش رو خالی نمی‌کردند...متاسفانه شاه اگر دو سال زودتر اقدام به اصلاحات سیاسی کرده بود اون واقعه شوم بهمن ۵۷ اتفاق نمی افتاد

                              نظر

                              • گنجشک
                                ستاره‌دار(3)
                                • Jun 2022
                                • 1307

                                #5805
                                پاسخ : جــــو بــــازار

                                در اصل توسط M.DALAHOO پست شده است View Post
                                بخشید، بنظر من این زن گرفتن نیست، این خراب کردن خانه و کاشانه دو جوان روی سرشان بوده که یکیشان پسر خوانده اش!!!!!؟؟؟؟؟ بوده، صرفآ بخاطر هوس در حالیکه ده ها زن دیگر داشته است، آخر این چه فرقی با عمل شاهان و جباران روزگار دارد. میدانی مخالفت من با سلطنت از چه دیدگاهی است، از همین دیگاه که یک فرد هرکاری خواست بکند، زن هر کسی خواست به بستر ببرد و........عین عصر جهالت است . بهمین دلیل است که من با تمام پادشاهیها چه ایران، چه انگلستان، چه هلند، چه استرالیا و....... مخالفم و این را مفت خوری یک نفر بخطر نسبش را ظالمانه، مفتخوری و انگل وار زندگی میدانم و زمانش را تمام شده میدانم.
                                چیزی که زیاد بوده ان زمان زن

                                انگار پسر خونده اش بعد از ان بی زن مونده ، یک جوان تر و زیبا ترش رو میگیره

                                با زور شمشیر که زن اش را ازش نگرفتن ، طلاق داده یکی دیگه (بهتر از قبلی ) بگیره

                                نظر

                                در حال کار...
                                X