اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

[علیرضا۱۲۳]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ما دیگه چقدر ساده هستیم که سوال و جواب هم میکنیم با یک پیرمرد متوهم و هذیان گو...همینطور بگذره فکر کنم شخصیت های سیاسی دوره پهلوی و نظام اسلامی کم کم با آیدی های مختلف اینجا حضور پیدا کنند!!!
اما اگر و تنها اگر ادعاهای درستی داشته باشه( که حداقل ادعاهای قبل از انقلابش سرشار از تناقض هست) خودش کشف جدیدی در گونه جانوری هست.کسی که فقط در طی ده سال از رفاقت با بیژن جزنی میرسه به قرابت و هم صحبتی با خامنه ای یک گونه جدید از آفتاب پرسته که تواناییش در رنگ عوض کردن تا حالا در گونه های دیگر وجود نداشته

[EHSANI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

از قدیم گفتند

تا عاقل بیاد گدار رو پیدا کنه ، دیوونه از آب رد شده

عاقل یاد گرفته در مواجهه با مسائل ، عقلانی رفتار کنه
خوب نگاه کنه ، اندازه گیری کنه ، بسنجه ، مشورت کنه
تحقیق و تفحص کنه و...
خلاصه که بیگدار به آب نزنه

اما دیوونه ، عقل که نداره ،
صرفاً از بُعد جسمی و حیوانی خودش برای حل مسائل استفاده میکنه

گاهی دیوونه ، عاقل رو به چالش میکشه
مثلاً معروفه که
یک دیوونه سنگی در چاهی میندازه ، هزار عاقل نمیتونه درش بیاره

----------------------------

در سیاست گاهی نیاز به استفاده از این بعد حیوانی است
مخصوصاً در قوای نظامی
ما سرباز عاقل نمیخواهیم ، سرباز شجاع و مطیع و معتقد لازم داریم
برای این کار نیاز به عقلزدایی و دیوانهسازی داریم
ماشینآلات مخصوص عقلزدایی هم داریم
معروفترینش مذهب هست
من با خودِ مذهب کاری ندارم ولی در مورد استفاده ابزاری از آن در سیاست
برای تسخیر جامعه و مدیریت اذهان عمومی
تا کنون هیچ چیزی بهتر از مذهب ، به سیاستمداران کمک نکرده
اختصاصاً ، اسلامی سازی جامعه ، کمک میکنه جامعه توی مشتت باشه
و این میتونه در دو سطح ملی یا بینالمللی صورت بگیره
استقرار حکومتهای دینی در کشورهای غنی یا ژئوپلیتیک
و پروژه داعش و طالبان و... از این دست است.
وقتی نیاز به عملیات استشهادی (انتحاری) باشه
فکر نمیکنم افراد زیادی حاضر باشند به خاطر پول خودشونو منفجر کنند
اما یک با یک سخنرانی آخوندی ، میشه هزاران نفر را راهی جبهه کرد
این اگه در خدمت دفاع از منافع ملی باشه که باید به اون آخوند جایزه داد !
ولی گاهی برای منافع حزبی و سیاسی است
که اصطلاحاً بهش استحمار دینی میگن .

[MOSTAFAVI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی


تصویری از گدایی که به دنبال کالسکه"جرج پنجم" پادشاه بریتانیا میدود. این عکس در تاریخ عکاسی به عکس "شاه و گدا" شهرت دارد.

[MOSTAFAVI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی


از خفن ترین و زیرخاکی ترین تصاویر تاریخ

زنی که از فاجعه ی ناکازاکی 1945 میلادی ژاپن جون سالم به در برده و درمیون خرابه ها به دوربین لبخند میزنه !

این تصویر به نماد امید معروف شده

[bahramkhaliran]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

از قدیم گفتند

تا عاقل بیاد گدار رو پیدا کنه ، دیوونه از آب رد شده

عاقل یاد گرفته در مواجهه با مسائل ، عقلانی رفتار کنه
خوب نگاه کنه ، اندازه گیری کنه ، بسنجه ، مشورت کنه
تحقیق و تفحص کنه و...
خلاصه که بیگدار به آب نزنه

اما دیوونه ، عقل که نداره ،
صرفاً از بُعد جسمی و حیوانی خودش برای حل مسائل استفاده میکنه

گاهی دیوونه ، عاقل رو به چالش میکشه
مثلاً معروفه که
یک دیوونه سنگی در چاهی میندازه ، هزار عاقل نمیتونه درش بیاره

----------------------------

در سیاست گاهی نیاز به استفاده از این بعد حیوانی است
مخصوصاً در قوای نظامی
ما سرباز عاقل نمیخواهیم ، سرباز شجاع و مطیع و معتقد لازم داریم
برای این کار نیاز به عقلزدایی و دیوانهسازی داریم
ماشینآلات مخصوص عقلزدایی هم داریم
معروفترینش مذهب هست
من با خودِ مذهب کاری ندارم ولی در مورد استفاده ابزاری از آن در سیاست
برای تسخیر جامعه و مدیریت اذهان عمومی
تا کنون هیچ چیزی بهتر از مذهب ، به سیاستمداران کمک نکرده
اختصاصاً ، اسلامی سازی جامعه ، کمک میکنه جامعه توی مشتت باشه
و این میتونه در دو سطح ملی یا بینالمللی صورت بگیره
استقرار حکومتهای دینی در کشورهای غنی یا ژئوپلیتیک
و پروژه داعش و طالبان و... از این دست است.
وقتی نیاز به عملیات استشهادی (انتحاری) باشه
فکر نمیکنم افراد زیادی حاضر باشند به خاطر پول خودشونو منفجر کنند
اما یک با یک سخنرانی آخوندی ، میشه هزاران نفر را راهی جبهه کرد
این اگه در خدمت دفاع از منافع ملی باشه که باید به اون آخوند جایزه داد !
ولی گاهی برای منافع حزبی و سیاسی است
که اصطلاحاً بهش استحمار دینی میگن .

سلام
متاسفانه شماکلمه مذهب رابد معنی می کنید(مذهبی که عقل درراس آن نباشدمی شودلامذهب) !
وقتی که کتاب الله(قرآن) رامطالعه نه کنی وبحرف هرکسی مطیع شدی می شودپیروی ازهوا وهوس ومنافق(پیروی ازمنافق) بودن!
و...غیره

[EHSANI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ما دیگه چقدر ساده هستیم که سوال و جواب هم میکنیم با یک پیرمرد متوهم و هذیان گو...همینطور بگذره فکر کنم شخصیت های سیاسی دوره پهلوی و نظام اسلامی کم کم با آیدی های مختلف اینجا حضور پیدا کنند!!!
اما اگر و تنها اگر ادعاهای درستی داشته باشه( که حداقل ادعاهای قبل از انقلابش سرشار از تناقض هست) خودش کشف جدیدی در گونه جانوری هست.کسی که فقط در طی ده سال از رفاقت با بیژن جزنی میرسه به قرابت و هم صحبتی با خامنه ای یک گونه جدید از آفتاب پرسته که تواناییش در رنگ عوض کردن تا حالا در گونه های دیگر وجود نداشته

درود علیرضا جان
دوستان در مورد نسل 57 مطالبی گفتند
خواستم قضاوت یکجانبه نشده باشه
شما فرض کن الان همه ملت خواهان انقلاب هستند
اون موقع تنها اجماع و تفاهم ، رفتنِ شاه بود
بر سر جانشینی اختلاف بود
اتفاقاً الان هم تنها اجماع بر سر رفتن اینهاست
ولی اینکه چه سیستمی جانشین اینها بشه ، محل اختلافه

با فرض اینکه نظامی بدتر از ج.ا. نیست ، انقلاب میکنیم
چه تضمینی دارید که بعدش همون چیزی که میخواستی روی کار بیاد؟!

به قول فلان پرنده...
همیشه یک سری زبل خان هستند که بعد از پیروزی انقلابها
انقلاب رو به نفع مالی و مادی خود و اربابان خود مصادره میکنند
بقیه ملت سرشون بی کلاه میمونه

اما انقلاب واقعی وقتی رخ خواهد داد
که همه این 80 میلیون ، همگی زبل خان شده باشند
اون موقع دیگه کسی نمیتونه از دیگری سواری بگیره

هرکس واقعاً قصد اصلاحات یا انقلاب داره
قبلش باید در زبل سازیِ مردم و اطرافیان تمام تلاششو بکنه
خانواده ، دوستان ، اقوام ، همسایگان و...
هرچند تجربه میگه یک زبل واقعی هرگز این کار رو نمیکنه
تا خودش دست برتر رو داشته باشه

[نیکا]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

در قرون وسطی
کلیسا تبدیل شده بود به بزرگترین ملاک اروپا


به بهانه ارتداد و...اموال و زمین مردم مصادره می کرد
به بهانه اعتراف گناهان و طلب بخشودگی از کلیسا ، مردم زمینهاشون وقف میکردند در قبالش کاغذی میگرفتند و صاحب بخشی از بهشت می شدند.




روز به روز کلیسا و دین فروشان ثروتمندتر می شدند و مردم روز به روز فقیرتر


وضعیت الان ایران دقیقا مشابه همان قرون وسطی است.


نهادهای حکومتی همچو اوقاف-ستاد اجرایی-بنیاد مستضعفان-آستان قدس و... تبدیل شدند به بزرگترین ملاک کشور و هی ثروتشان بیشتر میشه


۱۵۰ هکتار زمین با هزار راس دام که وقفی است به عروس خاموشی ( رئیس اوقاف و عضو حزب موئتلفه) اجاره دادند اونم به مبلغ ماهانه ۹۰۰ هزار تومان


سایر نهادهای حکومتی هم وضعیت مشابهی دارند.


مدارس لاکچری خصوصی برای فرزندان نظام - حوزه علمیه لاکچری- شهرک لاکچری باستی هیلز لواسان تا ویلاهای هزاران متری مصادره ای که حضرات مسئول در آن اقامت دارند ، همه اینها جزو املاک مصادره ای در نهادهای حکومتی است.

کاظم نادرعلی

آیا شما از حکومت اسلامی غیرازاین توقع دارید؟؟ قوانین همین طور نوشته شده ازقدیم های دور

[EHSANI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

با سلام و عصر شما و همه عزیران به خیر؛

در مورد هژبز یزدانی، فرق آن کاریکه آقای خمینی انجام داده با آنچیزیکه من انجام دادم اختلاف ماهوی داشت، چرا که حکم ایشان ماندگار بود و میبینی که اینها هنوز ول کن بهاییها نسیتند. آنموقع آقای خامنه ایی رییس جمهور شده بود و مشخصآ مخالف قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران بود و میگفت این فعل حرامی است که ما مال مردم را بنام دولت بکنیم، که ما توی سازمان صنایع ملی ایران میگفتیم که آقای خامنه ایی با این حرفهاش بمب زیر سازمان کار گداشته و اگر آقای خمینی اجازه میداد، بفوریت این قانون را ملغی و سازمان را منحل میکرد. ولی متاسفانه چون آقای خمینی بیشتر به مهندس موسوی گرایش داشت که نخست وزیر بود، ایشان نگداشت آقای خامنه ایی اینکار را انجام دهد.و یکی از تشرهاییکه آقای خمینی به آقای خامنه ایی زد همین بود و ایشان هم دیگه در این مورد حرفی نمیزد ولی همیشه نارضایتی خود را در جلسات خصوصی ضمنی بیان میکرد، و در اینجا حق با آقای خامنه ایی بود. دومین تشر هم که در مورد سلمان رشدی بود و آنهم حق با آقای خامنه ایی بود، و در این مورد هم یک تشر دیگری شنید و در این مورد هم حق با آقای خامنه ایی بود.
فکر میکنم الان دیگه برایتان روشن شده باشد که کینه آقای خامنه ایی نسبت به مهندس میرحسین سر چی بوده و حتی آقای هاشمی هم از این دعواها و اختلاف نظرها بی بهره نماند!!!!! ضمنآ جهت اطلاع شما آقای هژبر یزدانی انحصار قند ایران را در دست داشت و تقریبآ 95% کارخانه های قند مال ایشان بود.
در مورد حرفیکه من به آقای خامنه ایی در مورد گزارش تولیدو فروش و برنامها و.......این مشخصآ تیکه ایی بود که من به ایشون انداختم و منظورم این بود که شما بیخودی یک روز وقت ما را میگیری، نه چیز دیگه ایی و خودش هم متوجه شد. یکبار دیگه گفت که من 10 رمان بزرگ دنیا را خوانده ام، همه سکوت معنی داری کردند ولی من بهش گفتم کدامشون، جنگ و صلح، ژان کریستوف، بینوایان، و..........که همه سکوت کردند و موضوع را عوض کرد، دوست داشت و دارد که پز روشنفکری بده، الان هم میبینی که با دانشجوها جر و بحث میکنه. حتی آنزمان بارها وقتی صحبت دکتر مصدق میشد، با احترام از ایشان یاد میکرد.
این آقای خامنه ایی بنظر من 100% با آنزمان فرق کرده است، چرایش خیلی توضیح میخواهد و انسان است و تغیرات مثبت یا منفی در طول زندگیش.
موضوع مهم دیگه ایی که همه شما دوستان اشتباه میکنید این است که شماها فکر میکنید که هر مخالفی لزومآ بایستی در یک گروه و حزبی فعالیت بکند و.......نه اینجوری نیست، چرا که الان تقریبآ 90% مردم از عمکرد این نطام نا راضی هستند. آیا همشون در احزاب و گروهای سیاسی مشغول فعالیت هستند؟ داشتن یک عقیده موافق یا مخالف لزومآ باین معنی نیست، حال که شما این جوری فکر میکنید، پس چپ و یا راست هستید. البته نظر موافق ویا مخالف و دفاع از آنها ایرادی ندارد و این حق هر شهروند است و باید ابراز بکند. و کسی حق ندارد باو تهمت بزند، که متاسفانه سلطنت و اینکه شخصی به صرف اینکه پدرش شاه بوده است، شاه بعدی بشود و مقدرات مملکت را بدست بگیرد ، انهم در دنیای موبایل بنظر من اصلآ پذیرفتی نیست و من آن ملت را رشد نیافته میدانم، چه ایران باشد و چه انگلستان و یا هرجای دیگری و شما این روزها این مخل لفتها را در انگستان میشنوید و فکر میکنم این گیجه آخرین شاه انگستان باشد.
من از 15 سالگی مخالف نظام شاهنشاهی بوده ام و دنبال آزادیهای احتمایی بوده و هستم، چراکه نیروها نهفته را آزاد میکند و باعث رشد وشکوفایی فرد، حامعه و ترقی همه جانبه اجتمایی، فرهنگی ، سیاسی و نهایتآ اقتصادی میشود. که متاسفانه آقای محمد رضا و نظام اسلامی شدیدآ با اینکار مخالف بودند و هستند که هردو باعث عقب ماندگی ایران شدند ولی نظام اسلامی خیلی بیشتر و دارد کشور را بطرف فروپاشی سوق میدهد.
محمد رضا هم همین کار را بعلت بی سوادیش کرد که فردا توضیح آنرا از قول دوست و رییس سامان برنامه و بودجه ایران در مقطع انقلاب آقای دکتر عبدلمجید مجیدی دوست نزدیک شاه که او را مجیدی صدا میکرد، مینویسم ، البته دنبال این هستم که با صدای خودش اینکار را بکنم که صدای آمریکا که این موضوع را حدود 10 سال پیش در چندین برنامه پخش کرد. ولی تا الان موفق نشده ام، ببینم چی میشه.
موضوع دستگیری و شکنجه هم بخاطر ارتباط من با بیژن جزنی بود که هیچگونه ارتباط تشکیلاتی من با ایشون نداشتم، ضمن اینکه برای ایشان بعنوان یک متفکر برجسته و تئوریسین احترام زیادی قایل بودم و هستم و وجه مشترکمان علاقه به دکتر مصدق بود و راه روشش بود، که یاد هردوی آنها همیشه برایم زنده خواهد ماند. شب خوش.

ممنون

ولی کاش سوال آخر رو هم جواب میدادید

بعد از پیروزی انقلاب ، اولین بار طی چه رخدادی متوجه شدی که این انقلاب ، اون چیزی که شما میخواستید نیست ؟
و برای پیشگیری از این انحراف یا جبران مافات احیاناً کاری انجام دادید یا نه ؟

.

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

اتاق دور سرم چرخید از این استدلال
پپپپپععععع زیر اینم 3 تا لایک خورده . بابا دست خوش /:.yead.:/

لطفا شما و لایکیست ها بفرمائید چند نفر بحث میکردند و اون یک نفر با چند ایدی که گفتی کاملا مشخصه چه کسی است و کدام ایدی هاست
والا فقط من و دالاهو بودیم بحث میکردیم با چند نفر دیگه از جمله خودتون

عمیقا و به شدت هر چه تمام تر و بسیار مصمم در حد لالیگا /:.rolleyessmileyani ، خواهان این هستم که اشکار بودن یک نفر با چند ایدی را مشخص کنید چه کسی است با چه ایدی هائی
چون میخوام ثابت کنم استدلال شاه پرستی چیه و از این گونه است که الان دیدیم و هر حرفی در مورد این گروه میگم دلیل داره(چقده تو خوبی واسه پاس گل دادن)

من شما رو نمی شناسم؟
تنها شما بودید که بحث می کردید؟
آیدی ها قرمز رنگ یهو از کجا بیرون پریدن؟
شما اواخر بحث وارد شدید و کلا مسیر و عوض کردید و به سلطنت طلبان تاختید
بحث در مورد دلایل شورش 57 بود چه ربطی به انقلاب فعلی و عملکرد سلطنت طلبان داشت؟
ببببببببببببببببببین چه پاس گلی دادی؟
اینقدر عصبانی هستید که هر آنچه که گفته شد رو به خودتون گرفتید

هر کسی که اندکی دست در قلم داشته باشه میفهمه که شخصی با قلمی توانمند،
بحث شاه و مصدق رو داره پیش می بره و دیگران رو دعوت به بحث و تبادل نظر می کنه.
اشتباهات فاحش نوشتاری و گفتاری و پرت و پلاهای کاملا سهوی و تابلو. متوجه نشدید؟

این شما بودید که گول خوردید و خودتون انداختید وسط معرکه: چرا به پیره مرد تنها توهین می کنید!!!

چه خبره بابا؟ مطمئنی مصدق پرست نیستی؟

پیرمرد 75 ساله ای که با ورزش کردنش تمام نظرات رو به خودش جلب کرد
و بعدش شروع کرد به هذیان گویی در مورد مصدق و شاه!
شخص دوم و اصل کاری، به محض ورود جنابعالی نشست کنار و از گرمای آتیش لذت برد
شخص دومی که توی حوض نقاشی شنا کنان به رنگ های قرمز و آبی و سبز مزین شده
یه زمانی پی کی وار به اسلام می تاخت و بعد خودش رو در قامت یاران مهدی می دید
یه زمانی هم ادای پهلون پنبه ها در می آورد.

چرا؟ چون هیچ پاسخی برای سوال های امید خان نداشت.
چرا؟ چی بهتر از بحث درمورد آدمهای گذشته ک هیچ منفعتی نداره و از اون مهمتر هیچ خطری هم نداره.
چرا؟ سرگرم باشیم و با هم بجنگیم و انرژی همدیگه رو تخلیه بکنیم.
چرا؟ ......(اینو گذاشتم شما بگید)

حضرت استاد قرار نیست که شما همیشه عقل کل باشید و همه نظراتتون در هر موردی درست باشه و دیگران هم تمکین کنن!

************************************************** *********************************
شما بعد این همه پست و اظهار نظر هنوز متوجه نشدید که دعوا سر نهاد پادشاهی هست نه شخص پادشاه.
اگر اسمی از کسی میاد به خاطر اینه که اون اسم پادشاه بوده. حالا میخواد ناصر باشه نادر باشه یا محمد رضا.

************************************************** *********************************
آیا من شما رو نمی شناسم که به شما تهمت چند آیدی بزنم؟@};-
.
.

[M.DALAHOO]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ممنون

ولی کاش سوال آخر رو هم جواب میدادید

بعد از پیروزی انقلاب ، اولین بار طی چه رخدادی متوجه شدی که این انقلاب ، اون چیزی که شما میخواستید نیست ؟
و برای پیشگیری از این انحراف یا جبران مافات احیاناً کاری انجام دادید یا نه ؟

.

سلام حناب احسانی و صبح شما و سایر عزیزان بخیر؛
از این بابت عدر خواهی میکنم. ولی پسر خوب از کسی که از 15 سالگی تکلیف خود را در خصوص...... روشن کرده، و میگوید که من موافق این نیستم که مقدرات مملکت دست فقیه و یا شاه باشد، دیگه ابهامی وجود دارد؟
در مورد سوال مشخص شما من بعد از راه پیمایی عظیم قیطریه و کنفرانس گوادلپ متوجه شدم که نطام آینده اسلامی خواهد بود و بقیه گروها و احزاب حتی نهضت آزادی را کنار خواهند زد و تا ایران بودم در هیچ راپیمایی که روحانیون برگزار میکردند شرکت نمیکردم . ولی این به معنای آن نبود که بعد از مستقر شدن نظام، با او قهر بکنم، گرچه این کار را هم علیرغم خواست و اصرار دوستم مهندس علی اشرف افخمی که معاون وزیر کار و بعد صنایع بود ( علی اشرف کسی بود که قبل از انقلاب در سن 26 سالگی مدیر قوطی سازی گروه صنعتی بهشهر بود و از وزیرش هم آقای نعمت زاده خیلی شایسته تر بود) و ایشان بود که باعث شد موقعیکه من برای سر زدن به خانواده آمده بودم ، دعوت بکار کرد و گفت مشکلاتم خیلی زیاده از یک طرف مرتب شرکتهای افراد بی مسئله را مصادره میکنند و از یک طرف افراد مسئله دار و بدهکار ( بندهای ب و جیم قانون) شرکتها را ول میکنند و در میرند و مسئولیت همه اینها با منه، بیا بمن کمک کن، که گفتم من نیامده ام که بمانم و بر میگردم و ایشان گفتند که فعلآ که جنگ شده و پروازها کنسل شده و خلاصه منو درگیر کرد. تا یک روز من رفتم وزارت صنایع دیدم دارد وسایل شخصی اش جمع میکند که من گفتم داری چکار میکنی گفت من نمیتوانم با اینها کار بکنم، همان کار یکه شما کردید را میکنم و میروم شرکت پارسیلون را راه اندازی بکنم تا ببینم چی میشه، که منهم بعد از شش ماه کلآ از سازمان رفتم ولی ارتباط کاری با وزارت خانه های صنایع، بازرگانی و بهداشت و اطاق بازگانی و.......که خب مجبور بودم برای کارهای شخصیم ، داشته باشم.

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

دقت کردید مدتهاست از سایبری مایبری خبری نیست! ... فکر کنم متوجه شدند، وقتی نیستند بین خود مخالفها بحث و درگیری بالا میگیره ... ولی هر زمانیکه اونها حضور پیدا میکنند، همه علیهشون متحد میشن و در واقع حضورشون کاملا نتیجه عکس داره براشون!

نکته ای بود @};-

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

۱۲:۰۰ ۱۴۰۲-۲-۱



۲
۲



بیژن جزنی، فلسفهخوانی که سلاح به دست گرفت/ وقتی رهبر چریکهای کمونیست، رهبری امام خمینی را پیشبینی کرد

رهبر و نظریهپرداز گروه چریکهای فدایی خلق سالها پیش از انقلاب و اوج گرفتن نهضت انقلابی مردم ایران، رهبری امام خمینی در این انقلاب را پیشبینی کرده بود.

به گزارش خبرنگار حوزه تاریخ خبرگزاری فارس، در تاریخ پُر التهاب دهههای منتهی به انقلاب اسلامی، گروهها و شخصیتهای بسیاری در سپهر سیاست و اجتماع ایران ظهور یافتند و کم یا بیش بر مردم و جامعه اثرگذاری کردند. در این بین کمتر کسی است که نام گروه «چریکهای فدایی خلق» را نشنیده باشد. کمونیستهای سلاح به دستی که برخلاف حزب «توده» راه مناسب برای مبارزه با نظام سلطنتی را از نظرگاه سُرب داغ میدیدند و چندان روش و طریق فعالیتهای سیاسی و قانونی را برای ایصالِ به مطلوب، مناسب نمیدانستند. فلسفهخوانی که سلاح به دست گرفتدر بین رهبران و شخصیتهای این گروه مسلح، بیژن جزنی از همه بزرگسالتر و قابلتر بود و بیشترین تأثیر را بر جنبش کمونیستی به طور عام و فداییان خلق به طور خاص گذاشت. جزنی برخلاف اکثر فعالان مارکسیست و مسلمان که معمولاً دانشجوی دانشگاه صنعتی بودند، هنگامی که در سال ۱۳۴۷ بازداشت شد، فارغ التحصیل ممتاز رشته فلسفه بود. او را یکی از نظریهپردازان عمده مارکسیسم در ایران میشناسند و همردیف «تقی ارانی» پدر معنوی مارکسیستهای ایرانی قرار میدهند.فعالیت در زندانهای پهلویاو که از ۱۰ سالگی وارد فعالیتهای سیاسی شده بود، در خانوادهای متولد شد که از فعالان سیاسی بودند و خودش عضو سازمان جوانان حزب توده بود. هنگامی که سعی داشت به سازماندهی مبارزه مسلحانه بپردازد، دستگیر و به ۱۵ سال حبس محکوم شد. در زندان با پشتکار به سازماندهی مقاومت در میان دیگر زندانیان سیاسی میپرداخت. نوشتههای او که اکثراً در زندان نوشته و پنهانی به خارج از زندان فرستاده شده، مسائل متنوعی از تحلیل جامعه ایران تا وظایف حزب پیشاهنگ در سازماندهی مبارزه مسلحانه و تاثیر روانشناختی و خودانگیختگی را در جنبشهای انقلابی در برمیگرفت.پیشبینی انقلاب به رهبری امام خمینی(ره)جزنی درک عمیقی از تاریخ معاصر ایران داشت که در میان فعالان همنسل و نسل پس از او نادر بود. تسلط بر تاریخ ایران به او بینش سیاسی میبخشید که دیگران فاقدش بودند. مثلاً او با اذعان به محبوبیت حضرت امام خمینی(ره) در میان بخشهای معینی از جمعیت کشور شاید اولین کسی بود که در اوایل دهه ۱۳۵۰ پیشبینی کرد که ممکن است امام خمینی(ره) جنبش ضدشاه را رهبری کند. جزنی در اینباره مینویسد:«با این پیشینه، [امام] خمینی از محبوبیت بیسابقهای در میان تودهها به ویژه صاحبکاران خورده بورژوا، برخوردار است و با امکاناتی که برای فعالیت نسبتاً آزاد سیاسی در اختیار دارد، از شانس بیسابقهای برای موفقیت برخوردار است.»جزنی در اواسط اسفندماه ۱۳۵۳ به زندان اوین برده میشود و در شبانگاه ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ همراه با ۶ نفر از رفقای گروه و ۲ نفر از زندانیان مجاهد در تپههای اوین توسط مأمورین ساواک و زندان اوین تیرباران میشود. ۶ فدایی، حسن ضیاظریفی، احمد جلیلی افشار، سعید (پمشعوف کلانتری) دایی بیژن جزنی)، عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده، عباس سورکی و دو مجاهد مصطفی جوان خوشدل، سید کاظم ذوالانواری همراه با بیژن جزنی تیرباران شدند.پایان پیام/ ت 934

۱۲:۰۰ ۱۴۰۲-۲-۱



۲
۲



بیژن جزنی، فلسفهخوانی که سلاح به دست گرفت/ وقتی رهبر چریکهای کمونیست، رهبری امام خمینی را پیشبینی کرد

رهبر و نظریهپرداز گروه چریکهای فدایی خلق سالها پیش از انقلاب و اوج گرفتن نهضت انقلابی مردم ایران، رهبری امام خمینی در این انقلاب را پیشبینی کرده بود.

به گزارش خبرنگار حوزه تاریخ خبرگزاری فارس، در تاریخ پُر التهاب دهههای منتهی به انقلاب اسلامی، گروهها و شخصیتهای بسیاری در سپهر سیاست و اجتماع ایران ظهور یافتند و کم یا بیش بر مردم و جامعه اثرگذاری کردند. در این بین کمتر کسی است که نام گروه «چریکهای فدایی خلق» را نشنیده باشد. کمونیستهای سلاح به دستی که برخلاف حزب «توده» راه مناسب برای مبارزه با نظام سلطنتی را از نظرگاه سُرب داغ میدیدند و چندان روش و طریق فعالیتهای سیاسی و قانونی را برای ایصالِ به مطلوب، مناسب نمیدانستند. فلسفهخوانی که سلاح به دست گرفتدر بین رهبران و شخصیتهای این گروه مسلح، بیژن جزنی از همه بزرگسالتر و قابلتر بود و بیشترین تأثیر را بر جنبش کمونیستی به طور عام و فداییان خلق به طور خاص گذاشت. جزنی برخلاف اکثر فعالان مارکسیست و مسلمان که معمولاً دانشجوی دانشگاه صنعتی بودند، هنگامی که در سال ۱۳۴۷ بازداشت شد، فارغ التحصیل ممتاز رشته فلسفه بود. او را یکی از نظریهپردازان عمده مارکسیسم در ایران میشناسند و همردیف «تقی ارانی» پدر معنوی مارکسیستهای ایرانی قرار میدهند.فعالیت در زندانهای پهلویاو که از ۱۰ سالگی وارد فعالیتهای سیاسی شده بود، در خانوادهای متولد شد که از فعالان سیاسی بودند و خودش عضو سازمان جوانان حزب توده بود. هنگامی که سعی داشت به سازماندهی مبارزه مسلحانه بپردازد، دستگیر و به ۱۵ سال حبس محکوم شد. در زندان با پشتکار به سازماندهی مقاومت در میان دیگر زندانیان سیاسی میپرداخت. نوشتههای او که اکثراً در زندان نوشته و پنهانی به خارج از زندان فرستاده شده، مسائل متنوعی از تحلیل جامعه ایران تا وظایف حزب پیشاهنگ در سازماندهی مبارزه مسلحانه و تاثیر روانشناختی و خودانگیختگی را در جنبشهای انقلابی در برمیگرفت.پیشبینی انقلاب به رهبری امام خمینی(ره)جزنی درک عمیقی از تاریخ معاصر ایران داشت که در میان فعالان همنسل و نسل پس از او نادر بود. تسلط بر تاریخ ایران به او بینش سیاسی میبخشید که دیگران فاقدش بودند. مثلاً او با اذعان به محبوبیت حضرت امام خمینی(ره) در میان بخشهای معینی از جمعیت کشور شاید اولین کسی بود که در اوایل دهه ۱۳۵۰ پیشبینی کرد که ممکن است امام خمینی(ره) جنبش ضدشاه را رهبری کند. جزنی در اینباره مینویسد:«با این پیشینه، [امام] خمینی از محبوبیت بیسابقهای در میان تودهها به ویژه صاحبکاران خورده بورژوا، برخوردار است و با امکاناتی که برای فعالیت نسبتاً آزاد سیاسی در اختیار دارد، از شانس بیسابقهای برای موفقیت برخوردار است.»جزنی در اواسط اسفندماه ۱۳۵۳ به زندان اوین برده میشود و در شبانگاه ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ همراه با ۶ نفر از رفقای گروه و ۲ نفر از زندانیان مجاهد در تپههای اوین توسط مأمورین ساواک و زندان اوین تیرباران میشود. ۶ فدایی، حسن ضیاظریفی، احمد جلیلی افشار، سعید (پمشعوف کلانتری) دایی بیژن جزنی)، عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده، عباس سورکی و دو مجاهد مصطفی جوان خوشدل، سید کاظم ذوالانواری همراه با بیژن جزنی تیرباران شدند.پایان پیام/ ت 934

---------------
گویا بیژن جزنی نقشی شبیه حلقه گمشده داروین، برای ارتباط بین اسلامیست ها/کمونیستها ایفا میکنه

(تشکر از جناب vion)

[M.DALAHOO]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

جناب گنجشک خان سلام وصبح شما بخیر؛

میخواهم یک خواهشی از شما بکنم و آنهم این است که این قسمت آخر که من دیشب عرض کردم که مربوط به مصاحبه های آقای دکتر عبدالمجید مجیدی آخرین رییس سازمان برنامه و بودجه قبل از انقلاب با VOA در حدود 10 سال پیش است و چون مسایل مهمی را مطرح میکند کهمربوط به آخرین ملاقاتهایش با شاه و بی اطلاعی شاه از مسایل اقتصادی بخصوص بعد از افزایش بخاطر جنگ رمضان ( جنگ سوم مصر و اسراییل و پیروزی مصر به رهبری سادات) در سال 1973 مصادف با 1353،
که اگر من خودم نقل قول بکنم ممکنه بعضی دوستان نتوانند خویشتن داری بکنند و بمن.......بکنند و از طرفی من خودم نتوانستم یا بلد نیستم این را پیدا کنم و دانلود کنم، ممکنه شما زحمت این را بکشی، چون میخواهم با صدای خود آقای مجیدی باشد. سپاسگزارم.

[EURASIA]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود جناب اوراسیا

اگه منِ نوعی ، پزشک نالایق یا مدیر نالایقی باشم
حداقل یک تیکه کاغذ دارم که نشون میده پزشک یا مدیر هستم
(به قول گنجشک ، تنفیذ شده ام )
ولی چون کارمو خوب بلد نیستم ، میگن فلانی نالایق هست.

اما روشنفکر نالایق یعنی چه ؟

روشنفکر باید روشنفکر باشد ، روشنفکری که روشنفکر نباشد ، روشنفکر نیست!

من اصلاً میخوام بدونم اونکه اولین بار ایشون رو روشنفکر نامید کی بوده ؟!
از روی جهل بوده یا سیاستی پشتش بوده ؟

ما تو کشوری زندگی میگنیم که تعداد زیادی دکتر و مهندس و استاد و آیت الله و مرجع تقلید و... داریم که صرفاً این عنوان رو یدک میکشند ولی واقعاً دکتر و... نیستند. بله البته مدرک هم دارند ، مدرکشون هم جعلی نیست ، واقعیه ولی به اندازه مدرکش سواد یا هنر نداره


اینها مدرک جعل نمیکنند ، بلکه مفاهیم رو جعل میکنند (ابتذال)

در زمان انتخابات ، بعضی کاندیدای خودشون رو با القاب غیرواقعی معرفی میکنند
بعد معلوم میشه اینها از مسیرهای دیگه از جمله رانت و رشوه و تقلب و پارتی بازی به یک جایگاه رسیده اند ولی با این القاب دکتر و مهندس و آیت الله و... در واقع میخواهند اینطور وانمود کنند که از راه درست با اون جایگاه رسیده اند و آدمهای توانمندی هستند و میتونند برای جامعه مفید باشند .

در سیاست وقتی میخواهند چیزی رو به جامعه تحمیل (حقنه) کنند از همین ترفند استفاده میکنند
با این روش میشه به حرفهای طرف وزن و اعتبار جعلی داد

ما دکتر داریم که اتفاقاً توی کار خودش هم خیلی ماهر هست ولی فقط توی رشته خودش .
ایشون اگه توی یک مهمونی دوستان یا فامیل ، در خصوص چیزی از جمله سیاست صحبت کنه
مخصوصاً اگه مخاطبین از سطح سواد کمتری برخوردار باشند ،
در چشم مخاطب ، دکتر بودن ایشون باعث اعتبار حرفهاش میشه
میگن : " فلانی دکتره ، حتماً بیشتر از ما میفهمه ، بیخود که بهش دکترا ندادند..."
در جالی که حرفهاش ربطی یا تاثیری از سوادش نداره و صرفاً اظهارنظر شخصی است
ممکنه دیگری از سواد کمتر ولی عقل و هوش و تجربه بیشتر برخوردار باشه و بهتر بتونه تحلیل کنه
درست مثل تحلیلگران بورس که الزاماً یک فارق التحصیل اقتصاد از تحلیلگر با تجربه ، بهتر نیست.

ایضاً پست و سمت و شغل و مخصوصاً ثروت شخص
ممکنه در پذیرش حرفهای طرف توسط شنونده تاثیرگذار باشه
در حالی که حرفهاش ، صرفاً اظهارنظر شخصی هست
و چه بسا اظهارنظر شخصی دیگران که سواد و سمت و پول کمتری بهتر از اون باشه .

اما سیاستمدار برای تاثیرگذاری و پیش برد اهداف خود ، از این ویژگی استفاده میکنه
بعضاً قبل از شروع بحث ، اعتماد سازی و اعتبار سازی میکنه
ژست گرفتن ، لباس ، طرز بیان و جمله بندی مطالب و...
استفاده از لغات و اصطلاحات زبانهای مختلف مخصوصاً فرانسه
یا اگر جوّ مذهبی باشه ، تسلط به عربی
استفاده از لغات و اصطلاحات و ضرب المثلها و...
همه و همه ترفندهایی هستند که به مخاطب تلقین کنه :
" این باباهه انگاری خیلی حالیش میشه "
و این دقیقاً نقطه شکست و به دام افتادن مخاطب است
سیاستمدار ما حالا دیگه میتونه بزرگترین دروغهای دنیا رو به مخاطب فرو کنه
و پیروز میدان باشه و به مقصود خودش برسه .

من در چنین مواقعی با خودم میگم اون جمله نهایی (هدف) رو
اگه از زبان یک ناشناس بشنوم قبول میکنم یا نه ؟
میخوام ببینم چه مقدار از این پذیرش ، متاثر از " چهره و شخصیت " گوینده است .


شاعر می فرماید :

ملاک خوب و بد ، در اصل پول است !
پری گر پول ندارد ، عین غول است !
اگر پولدار بگه خر شاخ دارد !
همه گویند که حرف تو قبول است !

نه اینگه پاچه خواری کنند تا از پولش بهره مند بشوند
بلکه فکر میکنند طرف حتماً چیزی بارش بوده که تونسته به ثروت برسه
چرا حرف آدم فقیر خریدار نداره ؟!

سلام جناب احسانی

منظور کلی این بوده

که در نیمه دوم نظام پهلوی شخصیت های علمی برجسته که مردم را به درستی اگاه کنند ظهور نکردند برعکس شخصیت های بسیار توانا نیمه اول نظام پهلوی در جبهه فکری.

یک انتقاد از شما!


شما همون جور که خودتان گفتید سابقه مصاحبه کردن از دیگران را دارید

یعنی یک جور مانند روزنامه نگاری

تیپ های این شغلی بیشتر با کلمات کار دارند ( شغلشان این شکلی است )

اما این یک جور نامردی است!!

چون کسی برای اولین بار مطلبی میگه به درست بودن کلی ان فکر می کند

نه بازی با کلمات!!!! ( که روزنامه نگاران استاد ان هستند )

( چون فرصت انتخاب کلمات کاملا دقیق با مطلب نمی کند و ذهن و هوش اصلی ان سمت درست بودن کلی مطلب است)

در همین مثال من منظور کاملا مشخص بود منظور من چیست

یعنی تیپ های با سواد و تحصیلکرده

در کل ضعیف عمل کردند و به جای اگاهی جامعه بیشتر اشتباه می کردند

حالا اینکه تعریف روشنفکری چیست؟

که بحث کاملا تئوریک است

انها جداگانه بحث کردیم

که به صورت خلاصه از دو جز تشکیل شده

اول دلسوزی برای جامعه

دوم خرد گرایی

هر دو توامان باید باشد.

[EURASIA]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

از عهد بوق انسان به دلیل دانایی تونست بر موجودات دیگر (مثلا نئاندرتالها و یا سایر حیوانات) با وجود ضعف نسبی در توانایی فیزیکی غلبه کنه و این موضوع مربوط به دنیای مدرن نمیشه ولی در دنیای مدرن این مسئله پررنگتر شده

چطوری شما

بله در کل عقل و خرد بهترین است

امضاء خود من را نگاه کن

نوشتم دانش ازادی حقیقت

همه اجزای خرد هستند

اما تاکید بر نادانس صرفا گفتن مزایای ان بوده

برتری بر حیوانات هم کلا به خاطر عقل بوده

اما مزایای نادانی همانهای بود عرض کردم

دیگه نباید تکرار کرد