تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • window
    ستاره دار (1)
    • Nov 2020
    • 242

    #121
    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

    سلام
    در زمان احمدی نژاد بانک مرکزی ، حدود 220 میلیارد دلار، ارز به بازار ایران تزریق کرد اما گرانی بیداد کردو نان لواش 19 تومانی به 150 تومان رسید
    در زمان روحانی کمتر از 35 میلیارد دلار ؛ ارز به بازار ایران تزریق شد و شاهد بودیم دلار 3هزار ئ خورده ای به بالای بیست سی هزار تومان رسید
    ====
    آنها که منتظرند دلارهای برجامی راهگشای اقتصاد کشور باشنذ زهی خیال باطل.
    دلار فقط یک کالاست که اگر از کالا در جای مناسب استفاده شود در خدمت اقتصاد کشور و مردم قرار می گیرد و بالعکس.
    اما دلار را باید کجا تزریق میکردند و بهتر بگویم اگر کجا ترزیق می کردند بهتر بوذ
    ====
    یا باید دلار را میدادیم جنس میخوردیم و آب هم روش و البته در اقلامی که کمبود داشتیم این دلار کفه عرضه را برای مذتی سنگین تر می کرد
    یا باید به هر تحوی به سمت تولید می بردیم آنوقت اگر رشد تولید در اندازه های رشد نقدینگی می بود تورم مهار میشدکه البته غیر ممکن بود
    زیرا نقدینگی از 700 همت به 3800 همت در این 16 سال رسیدیعنی رشدش 440% بود
    یعنی بایستی رشد تولید داخلی سالیانه بیش از 10% میشد(که جمله ی 16 ام در تصاعد هندسی ، بزرگتر از 440% از جمله اول میشد)
    وبه این ترتیب تزریق دلار به تولید در مهار تورم موثر واقع می شد
    که این عدد برای احمدی نژاد 3.6% (به یمن درامدهای نفتی)و برای روحانی تقریبا صفر بود. البته درآمد نفتی دوره ی روحانی هم کم نبود.
    ====
    بنابراین تا حجم نقدینگی مهار نشود هیچ برجامی نخواهد توانست چرخهای تولید را به حرکت همیشگی وادارد
    دوستان سهم کسری بودجه دولت یا ناترازی بانکها در افزایش حجم نقدینگی کاملا مستند موجود هست. این ده سال شیقت بسیار قدرتمندی را به سمت ناترازی بانکها شاهد بودیم
    به آمار بانک مرکزی مراجعه کنید.
    =====
    ناترازی بانکها هم اینجا بارها عنوان کردیم که عددها دو علت را نشان میدهد یکی بنگاهداری بانکها و دیگری ناتوانی ایشان در واسطه گری مالی
    اینکه چرا و چطور بانکها در این ورطه افتادند داستانیست که بسیار بسیار به آن کم پرداخته شد و تقریبا اصلا پرداخته نشد و بسیار هم عبرت آموز و تلخ و از جهتی شگفت انگیز است
    و پاسخ به این سئوال بماند برای زمانی دیگر.
    ===============================
    دوستان با تحقیر دیگرانی که حتی یکبار آنها را ندیدیم راه بجایی نخواهیم برد (هرچند من نوعی مخالف سرسخت مقدسات شما باشم)
    بگذریم .مقدسترین شخص از نطر من کسیست که نوشته ی من را میخواند و با من در ارتباط است و من برایش آنقدر احترام قائلم که وقتش را زیادی نگیرم
    به نظر شما من شخص بیسوادی در این حوزه هستم بسیار خوب.
    اما من وافعا نظری در مورد شما ندارم هیچ نظری.من فقط به نوشته ها توجه می کنم

    نظر

    • azad.60
      عضو فعال
      • Jan 2022
      • 347

      #122
      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

      دوست عزیز و گرامی

      بی تردید نقد من متوجه ایده ها و نظرات شما در موضاعات خاصی بود، نه خدای نکرده شخصیت شما، که مشخص است محترم هستین و متین

      اگر در نقد و اظهار نظر، پا را فراتر گذاشتم و اسائه ادب شد، صمیمانه عذر خواهی می کنم @};-

      ارادت

      نظر

      • مجتبی
        عضو فعال
        • Jul 2013
        • 514

        #123
        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه



        تخته گاز قیمت #اوره در بازارهای جهانی ادامه دارد. مطابق با گزارش هفته جاری آرگوس هفته ای کاملا سبز در بازارجهانی اوره رقم خورد. در این بین اوره صادراتی کشور با افزایش 30 تا 60 دلاری مواجه شده است. #کرماشا در هفته جاری 30 هزار تن محصول به قیمت 530 دلار برای بارگیری در انتهای ماه میلادی جاری فروخته است. #شیراز نیز یک پارت محصول در همین قیمت برای بارگیری ابتدای ماه میلادی بعد به فروش رسانده است. گفته می شود یک محموله 60 هزار تنی به مقصد اروپا از سوی صادرکنندگان کشور به قیمت 570 دلار نهایی شده است. #خراسان هم پیشنهادهای اوره پریل خود را با 10 دلار افزایش در هر تن به 560 دلار در هر تن فوب اعلام کرد.
        تحلیل بنیادی و تکنیکال بورس
        https://t.me/BourseTahlil63

        نظر

        • shahin
          عضو فعال
          • May 2011
          • 2252

          #124
          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

          .............

          نظر

          • window
            ستاره دار (1)
            • Nov 2020
            • 242

            #125
            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

            نمودار زیر رشد GDP در 50 سال کذشته را نشان میدهد که متوسطش 4% است
            یعنی1.04 به توان 50 که برابر با حدود 7 میشود. یعنی در 50 سال گذشته GDP ، 7 برابر شده است
            این درحالی هست که نقدینگی در سال 1351 ،40 میلیارد تومان بود و الان حدود 5250 همت شده . یعنی حدود 131 هزار برابر شده است.
            131 هزار را تقسیم بر 7(نقدینگی تقسیم بر رشد تولید) کنیم، 18700برابر می شود
            این 18700 نرخ تروم پنجاه ساله است
            مثلا دلار را به عنوان یک کالا در نظر بگیریم در سال 1351 ارزشش، 7 تومان بود
            و7 تومان را ضربدر 18700 کنیم جوابش 130هزار تومان قیمت دلاری امروز می رسیم
            اما چرا دلار 130 هزار تومان نیست؟
            چون دلار در همین مدت حدودا در برابر ارزهای معتبر مانند فرانک سوییس یک چهارم شده است
            130 هزار تقسیم بر 4 کنیم می شود 32500 تومان
            یعنی الان قیمت دلار حدود 32500 است
            =====
            روزی که نقدینگی دوبرابر شد (یعنی ده هزار و 500 همت)،دلار 65 هزار توان خواهد بود(چیزی در همین حدود)
            و تمام اجناس به همین نسبت کمابیش رشد خواهند کرد
            ===
            تاریخ و آمار، جلوی چشمان ماست
            هیچ چیز عجیبی در کار نیست.
            نقدینگی در دوره ی رییسی از 3800 همت رسیده به 5250 همت آنهم در یک سال.
            افتخار هم می کنند!!
            رییس بانک مرکزی هم افتخار می کند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
            و ...

            نظر

            • azad.60
              عضو فعال
              • Jan 2022
              • 347

              #126
              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

              فردای اقتصاد، مقاله ای رو کار کرده با عنوان حرکت خاموش ماشین تورم ساز

              ‏https://www.fardayeeghtesad.com/news/2547/حرکت-خاموش-ماشین-تورم-ساز-جدید

              که داره به رکورد اضافه برداشت بانک ها در ماه تیر اشاره می کنه، اگه دوستان تمایل داشتن مطالعه کنند.

              در ادامه مقاله جالب تری داره، در رابطه با نحوه برخورد بانک مرکزی با این ماجرا، که عملا ۲ راه بیشتر پیشروش نیست

              ‏https://www.fardayeeghtesad.com/news/2551/دو-سناریو-برای-رکوردشکنی-چاپ-پول-بانکی

              نرخ بهره فعلی، تقاضا برای دریافت تسهیلات رو زیاد میکنه، عرضه رو کم، بانک ها با این نا ترازی چه کنند؟
              ۱)اضافه برداشت از بانک مرکزی
              ۲)افزایش سود یواشکی

              اگه بانک مرکزی، منفعل بشینه و تماشا کنه، باید منتظر افزایش نقدینگی با سرعت رشد خیلی بیشتری بود

              اگه نرخ بهره رو ببره بالا، نا ترازی کمی تعدیل میشه ولی بورس حتما اثر منفی میگیره

              فعلا که منفعل نشسته، برخی که میتونن اضافه برداشت میکنن، برخی دیگه نرخ های بالای یواشکی میدن

              نکته ولی اینجاست، که اصطلاحا در اقتصاد میگیم trade off

              یا باید منفعل باشه و هیزم بیشتری برای تورم تولید کنه، یا باید نرخ بهره رو، حداقل موقتا، بالا بیاره و در این دولت انگ ربوی بودن بخوره

              راهکار سومی نیست
              آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2022/09/03, 22:55.

              نظر

              • طيب
                عضو فعال
                • Nov 2010
                • 3117

                #127
                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                English
                صفحه اصلی اقتصاد کلان
                ۱۴۰۱/۰۶/۱۳ - ۱۵:۲۱
                علی مروی، اقتصاددان یک بدفهمی اقتصادی را تبیین کرد؛
                اندازه دولت ایران کوچک است؟ / تصمیماتی با تبعات مالی بزرگ!
                برخی با در نظر گرفتن نسبت هزینه‌های دولت به تولید ناخالص داخلی ایران و مقایسه آن با کشورهای دیگر نتیجه می‌گیرند که اندازه دولت در ایران کوچک است، اما واقعیت چیست؟

                اندازه دولت ایران کوچک است؟ / تصمیماتی با تبعات مالی بزرگ!
                اقتصاد آنلاین _ فاطمه نبوی؛ بعضا گفته می شود که اندازه دولت ایران کوچک است و برخی افراد با اندازه گیری نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی و مقایسه آن با کشورهای دیگر نتیجه می گیرند که دولت ایران کوچک است، اما این با شهود آدمها سازگار نیست، چرا که برداشت عموم مردم این است که هر اقدام اقتصادی که می‌خواهند انجام دهند، دولت به عنوان یک مانع حضور دارد. اما واقعیت چیست؟

                علی مروی، اقتصاددان در یک برنامه زنده اینستاگرامی در صفحه شخصی خود توضیحاتی در این رابطه ارائه کرد که در ادامه مشروح گفته‌های وی را می‌خوانید:

                در واقعیت اعدادی که برای مخارج دولت در ایران گفته می شود، صحیح نیست. یعنی برای محاسبه مخارج دولت صرفا آن چه که تحت عنوان بودجه دولت در قوانین بودجه سنواتی مطرح می شود، کفایت نمی‌کند.

                اولین نکته این است که همه هزینه‌های دولت در بودجه حساب نمی‌شود. ما مفهومی داریم تحت عنوان هزینه های خارج بودجه‌ای (Extra-budgetary) یعنی مخارجی که دولت انجام می‌دهد و در سقف بودجه نمی‌آید که به صورت خاص تبصره ۱۴ را داریم.

                برای اینکه درک بهتری از اعداد داشته باشیم باید توجه کنیم که بودجه دولت برای سال ۱۴۰۱ حدود ۱۳۹۴همت بود که به صورت تقریبی ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان در نظر می‌گیریم. این در حالی است که مصارف جدول تبصره ۱۴ عددی بین ۶۵۰ تا ۷۰۰ هزار میلیارد تومن بوده است. یعنی تقریباً به اندازه نصف همین بودجه دولت، در جدول تبصره ۱۴ هزینه می‌شود و اصلاً در سقف بودجه نمی‌آید. به عبارت دیگر اگر واقعا بخواهیم مقایسه کنیم برای محاسبه هزینه دولت ایران باید بودجه دولت در ۱.۵ ضرب شود.

                مخارج فرابودجه‌ای؛ زیرآبی‌های دولت
                ما مفهوم دیگری تحت عنوان هزینه‌های فرابودجه‌ای داریم که دولت ایجاد می‌کند؛ برخی مواقع دولت‌ها یک سری فعالیت‌های مالی انجام می‌دهند که زیرمیزی است یعنی بودجه را دور می‌زنند.

                طبق اصول بودجه‌نویسی باید هر هزینه‌ای که دولت می‌کند، یعنی هرگونه عملیاتی که انجام می‌دهد و بار مالی دارد، در قانون بودجه بیاورد. اما دولت‌ها یک سری تعهدات و بدهی‌ها ایجاد می‌کنند و در مقابل این بدهی‌ها را به دولت‌های بعدی یا در قالب تسهیلات تکلیفی به نظام بانکی تحمیل می‌کنند.

                نتیجه این می‌شود که در ظاهر مخارج دولت بالا نیست ولی باطنش این است که دولت، بانک‌ها را مجبور کرده که پول خلق کنند و این تصمیماتی که دولت گرفته را تامین مالی کنند که این هم برای اقتصاد تبعات تورمی دارد.

                معمولا اکثر دولت‌ها این زیرآبی‌ها را می‌روند ولی حجم زیرآبی مهم است. تخمین‌هایی که از حجم این زیرآبی زده می‌شود برای دولت ایران رقم بالایی است؛ یعنی بر اساس برخی از این تخمین‌ها ۸۰ درصد همین بودجه‌ای که داریم یعنی همین ۱۴۰۰ همت، عملیات فرابودجه‌ای است.

                در واقع اگر بخواهیم رقم واقعی مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی را حساب کنیم، به خاطر مخارج خارج بودجه‌ای باید یک ضریب ۱.۵ اضافه شود.

                یک ضریب ۱.۸ هم بابت هزینه‌های فرابودجه‌ای اضافه می‌شود و بنابراین مخارج دولت بیشتر از ۲.۵برابر بودجه می‌شود.

                یک تصمیم با تبعات مالی بزرگ!
                از اینها مهم‌تر یک سری تصمیمات دولت است که برای ملت و کشور تبعات مالی دارد که مهمترین آنها قیمت نسبی پایین انرژی است.

                قیمت انرژی مثلا بنزین، در کشورهای اطراف ما حتی کشورهایی که نفت خیلی زیادی دارند مثل عراق و عربستان ۶۰ الی ۷۰ سنت است یعنی حدود ۲۰ هزار تومان. این در حالی است که همین الان در سیستان و بلوچستان مردم در جایگاه صف می کشند و بنزین را می خرند و آن طرف خیابان ۲۵هزار تومان می‌فروشند و اگر کنار مرز پاکستان هم ببرند تا ۳۰هزار تومان می‌توانند بفروشند. همین شرایط برای گازوئیل و بقیه حاملها هم وجود دارد.

                وقتی دولت تصمیم می‌گیرد که انرژی را ارزان بدهد، یعنی درآمدی که می‌توانست اخذ شود و ساده‌ترین حالت این بود که به صورت نقدی بین مردم توزیع شود، هدر رفته است.

                به نفع چه کسانی؟
                این سیاست یا به نفع پر مصرف‌ها و قاچاقچی‌ها است یا شرکت‌های خصولتی و دولتی که سودهای بالایی دارند که منشأ آن همین انرژی ارزان است و نمونه آن شرکتهای فولادی و پتروشیمی است که با کارایی پایین در سال سودهای چند ده هزار میلیارد تومانی دارند و اینها عدم‌النفعی است که از جیب مردم پرداخت می‌شود.

                با یک تخمین سرانگشتی سالانه بالغ بر ۸۰میلیارد دلار یعنی ۱.۵برابر بودجه فعلی هزینه انرژی است که می‌توانست تبدیل به درآمد بشود ولی دولت از سمت مردم تصمیم می‌گیرد که آن را به این صورت هزینه کند. یعنی اگر این مورد را هم اضافه کنیم به یکباره نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی از حدود ۲۱ الی ۲۲ درصد که جزء کشورهای با اندازه دولت کوچک است، به بالای ۶۵ الی ۷۰درصد افزایش پیدا می‌کند. یعنی دولت ما یکی از پرهزینه‌ترین دولت‌هاست و حتی از کشورهای اسکاندیناوی هم جلو می‌زند.

                اما مشکل کجاست؟
                نکته کلیدی اینجاست که دولت مقدار زیادی هزینه به مملکت و مردم تحمیل می‌کند ولی خدماتی که ارائه می‌کند در حد همان دولتی است که نسبت مخارج به تولید ناخالص داخلی آن حدود ۲۰ درصد است.

                یعنی دولت با نسبت مخارج به تولید ناخالص داخلی بالای ۷۰درصد هزینه تحمیل می‌کند ولی خدمات آن با نسبت مخارج به تولید ناخالص داخلی زیر ۲۰ درصد و در بهترین حالت ۲۳ الی ۲۴ درصد است.

                نتیجه این رویکرد چیست؟
                در نتیجه این رویکرد ما می‌بینیم خدمات آموزش و پرورش آب می‌رود و مدارس دولتی بی کیفت می‌شود، خدمات بهداشت و درمان آب می‌رود و کیفیت بیمارستان‌های دولتی پایین می‌آید، کیفیت خدمات امنیت تضعیف می‌شود و ... چرا؟ چون دولت بودجه کافی اختصاص نداده و بودجه‌ای که باید به این‌ها اختصاص می‌داد در قالب یارانه انرژی هدر می‌دهد.

                بنابراین بله نسبت مخارج به تولید ناخالص داخلی در ایران پایین است، ولی چه کسانی باعث این اتفاق می‌شوند؟ دقیقا همان کسانی که باعث سرکوب قیمت انرژی می شوند. نباید حرف‌های عامه‌پسند بزنیم و باید منطق داشته باشیم؛ نمی‌شود انتظار داشته باشیم دولت چوب حراج به منابع عمومی بزند و به قاچاقچی‌ها و پرمصرف‌های عمدتا پولدار بدهد یا به کارخانه‌های خصولتی ناکارامدی بدهد که با رانت انرژی سودهای چند ده هزار میلیاردی بسازند و حقوق‌های آن چنانی بدهند و از این طرف از پایین‌بودن سطح خدمات عمومی دولت دم بزنیم!

                این اتفاق طبیعی است، چرا که دولت معجزه‌گر نیست و او هم با محدودیت منابع مواجه است. اگر بخواهد هزینه‌ها را بالا ببرد و درآمدها کفاف ندهد، خودش را در تورم نشان می‌دهد که آن هم دست بردن دولت در جیب همین مردم است.

                بنابراین به صورت خلاصه دولت ایران مانند بچه پولداری است که منابع زیادی دارد ولی بخش زیادی از آن را صرف اعتیاد می کند و پول کمی برای خدمات عمومی می‌ماند. دولت‌های ما معتاد سیاست‌های حمایتی ناعادلانه و ناکارامد هستند که در راس آن انرژی است. بنابراین مقایسه‌کردن نسبت مخارج به تولید ناخالص داخلی ایران با سایر کشورها بازی با شاخص هاست و واقعیت را تغییر نمی‌دهد.

                مداخلات دولتی فاجعه‌بار است!
                تا به اینجا درباره اندازه دولت صحبت کردیم. از منظر مداخله دولت هم اگر بررسی کنیم، وضعیت فاجعه است و محیط کسب و کار آکنده از قیمت‌گذاری و مجوزدهی است. تازه در این شرایط گلایه می‌کنیم که چرا مردم مهاجرت می‌کنند؟ آیا ما به کسی که بخواهد کسب و کار خود را راه بیندازد اجازه می‌دهیم به راحتی فعالیت کند؟

                در این شرایط معدود راه‌های تنفسی که باقی می‌ماند این است که فرد کارمند دولت بشود یا از راه‌های غیرمولد و سفته‌بازی تورم ارتزاق کند؛ کافی است فرد شبکه ارتباطی خوبی داشته باشد و به تسهیلات بانکی و منابع ارزی دسترسی داشته باشد.

                حرف خوبی که فریدمن مطرح می‌کند این است که اگر شن‌زار را هم به دولت بسپارید بعد از چند سال کمبود شن خواهید داشت. این همان بلایی است که در حوزه انرژی بر سر ما آمده است. ما جزء ۵کشور اول دنیا از نظر منابع انرژی هستیم اما در حال حاضر یکی از چالش‌های کسب و کارهای ما قطعی انرژی است. همه هم به خاطر سیاست‌های پوپولیستی است که دولت برای اینکه به مصرف کنندگان فشار نیاید، برق شهرک‌های صنعتی و تولیدکننده‌ها را قطع می‌کند.

                بنابراین بر اساس گفته‌های این اقتصاددان مشخص می‌شود که هر چند در ظاهر نسبت مخارج به تولید ناخالص داخلی دولت ایران پایین است، اما باید توجه داشته باشیم که مخارج دولت صرفا بودجه دولت نیست و مواردی نظیر مخارج خارج بودجه‌ای، مخارج فرابودجه‌ای و منابع صرف شده برای انواع قیمت‌گذاری‌ها مخصوصا یارانه حامل‌های انرژی هم باید در نظر گرفته شود. از سوی دیگر مداخلات گسترده دولتی از منظر قیمت‌گذاری و مجوزدهی باعث شکل‌گیری این تصور می‌شود که اندازه دولت در ایران بزرگ است، در حالی که مخارج دولت از منظر کارایی هم مشکل دارد و با توجه به این ناکارایی، دولت منابع لازم برای تامین خدمات عمومی باکیفیت را ندارد.

                نظر

                • طيب
                  عضو فعال
                  • Nov 2010
                  • 3117

                  #128
                  پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                  سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان گرامی

                  مطالب فوق الذکر جناب مروی درست ولی درآمدهای مردم را باید چکار کنیم؟!

                  اینکه تمامی فرمایشات جناب مروی درست است شکی نیست ولی مشکل درآمدهای مردم را هم باید راهکار ارایه دهیم

                  حالا دوستان لطف فرمایید و راهکارها را هم نشان دهید

                  نظر

                  • azad.60
                    عضو فعال
                    • Jan 2022
                    • 347

                    #129
                    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                    در اصل توسط طيب پست شده است View Post
                    سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان گرامی

                    مطالب فوق الذکر جناب مروی درست ولی درآمدهای مردم را باید چکار کنیم؟!

                    اینکه تمامی فرمایشات جناب مروی درست است شکی نیست ولی مشکل درآمدهای مردم را هم باید راهکار ارایه دهیم

                    حالا دوستان لطف فرمایید و راهکارها را هم نشان دهید
                    عرض ادب

                    ببینید، یک بحث اندازه کیک اقتصاد است، که بهش میگیم تولید ناخالص داخلی، یا GDP

                    بک بحث برش های این کیک است، که هر نفر یا خانوار چه سهمی از این کیک می بره

                    اما بطور متوسط وقتی اندازه کیک اقتصاد بزرگ میشه، هر نفر سهم بیشتری میبره، لذا چاره ای جز رشد اقتصادی نیست

                    برای رشد اقتصادی، اولین پیش شرط مهار تورم است

                    اما نکته بعدی برش های کیک است. در اقتصاد رانتی و غیر رقابتی، سهم افراد اصلا نزدیک نیست

                    به داده های مرکز آمار مراجعه کنید، در رابطه با بودجه خانوار. فاصله دهک اول ضعیف رو با دهک دهم قوی مقایسه کنید، ببینید توزیع درآمد چقدر نا عادلانه است

                    اما، به نظر بنده کمترین، مهمترین عامل رشد و توسعه، سطح دانش اون کشوره

                    بالاخره در این کشور، برج میلاد، پل، سد، تونل تقریبا با کیفیت مناسب ساخته میشه ولی در حوزه علوم انسانی و اقتصاد اصلا این طور نیست

                    یک بار به مزاح به رییس دانشکده عرض کردم، شما در اداره بوفه دانشگاه ماندین و دانشجوی اقتصاد تربیت می کنید! یعنی بزرگترین دانشگاه اقتصاد کشور، در اقتصادِ بوفه مانده، می خواهد "سیاست گذار اقتصادی" تربیت کند!

                    به زعم بنده، مادامی که دانش اقتصاد و مدیریت توسعه پیدا نکند، شرایط به همین منوال خواهد بود.

                    ارادت

                    نظر

                    • طيب
                      عضو فعال
                      • Nov 2010
                      • 3117

                      #130
                      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                      در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
                      عرض ادب

                      ببینید، یک بحث اندازه کیک اقتصاد است، که بهش میگیم تولید ناخالص داخلی، یا GDP

                      بک بحث برش های این کیک است، که هر نفر یا خانوار چه سهمی از این کیک می بره

                      اما بطور متوسط وقتی اندازه کیک اقتصاد بزرگ میشه، هر نفر سهم بیشتری میبره، لذا چاره ای جز رشد اقتصادی نیست

                      برای رشد اقتصادی، اولین پیش شرط مهار تورم است

                      اما نکته بعدی برش های کیک است. در اقتصاد رانتی و غیر رقابتی، سهم افراد اصلا نزدیک نیست

                      به داده های مرکز آمار مراجعه کنید، در رابطه با بودجه خانوار. فاصله دهک اول ضعیف رو با دهک دهم قوی مقایسه کنید، ببینید توزیع درآمد چقدر نا عادلانه است

                      اما، به نظر بنده کمترین، مهمترین عامل رشد و توسعه، سطح دانش اون کشوره

                      بالاخره در این کشور، برج میلاد، پل، سد، تونل تقریبا با کیفیت مناسب ساخته میشه ولی در حوزه علوم انسانی و اقتصاد اصلا این طور نیست

                      یک بار به مزاح به رییس دانشکده عرض کردم، شما در اداره بوفه دانشگاه ماندین و دانشجوی اقتصاد تربیت می کنید! یعنی بزرگترین دانشگاه اقتصاد کشور، در اقتصادِ بوفه مانده، می خواهد "سیاست گذار اقتصادی" تربیت کند!

                      به زعم بنده، مادامی که دانش اقتصاد و مدیریت توسعه پیدا نکند، شرایط به همین منوال خواهد بود.

                      ارادت

                      سلام و عرض ادب و احترام

                      فرمایش شما بزرگوار متین و کاملا درسته

                      یعنی با این ساختار فعلی امکان نداره به اصول علمی عمل کنیم و تنها راه تصحیح ساختارها ویا ایجاد ساختارهای جدید امکان اجرای اصول علم اقتصاد امکان پذیر خواهد بود

                      سپاس استاد بزرگوار

                      واما در آخر فرمایشات شما بزرگوار موضوع مهمی وجود داره

                      یعنی صرف ارایه تئوری و نظری چاره ساز نیست وفقط باید راه عملی هم همراه باشد

                      امیدوارم روزی مردم سرزمینمان از این کیک بطور عادلانه بهره ببرند


                      ارادت

                      نظر

                      • window
                        ستاره دار (1)
                        • Nov 2020
                        • 242

                        #131
                        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                        آقای مروی ابتدا به دخل و خرج و اندازه دولت پرداخت بعد نتیجه گرفت اندازه ی مخارج دولت در GDP درصد زیادی است پس دولت بزرگ است و خیلی بزرگ است.بعد هم گفت یارانه انرژی را هم ندهد که خرجش کمتر شود و بروشهایی که قبلا گفتیم به سیستم بانکی فشار نیاورد و خلق نقدینگی نکند و تورم ایجاد نشود. لب کلامش همین بود
                        =====
                        خب میگذریم از انتقاد کردن و دوگانه حرف زذنهای ایشان در مورد حذف ارز ترجیهی و جذف یارانه انرژی، که سرمان بر باد نرود و تعدادی موارد دیگر..
                        ====
                        ولی چیزی که همگان بر آن اتفاق نظر دارند، اولویت مهار تورم است نه اصلاح اعداد موثر در GDP .
                        تورم هم قبلا عرض کردیم منشا ان هرچه باشد عامل آن افزایش نقدینگیست
                        بستر افزایش نقدینگی هم فقط سیستم بانکیست
                        چه کنیم افزایش نقدینگی نداشته باشیم یا کمتر داشته باشیم؟
                        این سئوال ، سئوالیست که باید به آن پرداخته شود
                        بعضی می گویند اصلاح نظام بانکی برخی دیگرگسری بودجه را باز مطرح می کنند و ناتعادلی های اقتصادی را نشانه می گیرند
                        من الان کاری ندارم که قضاوت کنم کدامیک درست یا درستر است
                        ولی می گویم راه حل بسیار ساده تری هم هست که به هیچ کس هم برنخورد و از من بیسواد برای شما یادگار.
                        خوشتان آمد و حرفتان جایی خریدار داشت تکرار کنید بدتان هم آمد کمی بخندید و چه توفیقی ازآن بهتر که خلقی را بخندانی.
                        ===
                        البته در پرانتز عرض کنم که برای خواندن مابقی عرائضم احتیاج به کمی تواضع علمی هم هست
                        واقعا هم باید اقتصاددانهای ما متواضع باشند. به دو دلیل
                        اول اینکه در علوم دیگر متخصصان همیشه در راستای هم اظهار نظر دارند اما چهارتا اقتصاددان را نمیتونید پیدا کنید که دو ساعت با هم روی یک موضوع بحث کنن و در نهایت چهار نظرکاملا متضاد با همدیگر نداشته باشند!!
                        دوم اینکه به بقیه دنیا نگاه کنند مثلا در نرخ بهره که اینقدر مورد مناقشه واقع شده است و عموما نظرشان به افزایش نرخ بهره تا بالای عدد تورم هست و این درحالیست که فقط 10 کشور زپرتی الان دارند بهره اندازه ایران و بیشتر از ایران پرداخت می کنند. خب کمی فکر کنند بعد یه کم در مورد چیزهایی که بدیهی می پندارند تردید کنند
                        =====
                        خب بگذریم قرار شد بگیم چکار کنیم این اژدهای نقدینگی کمی مهار شود
                        اینجا یه کم آمار نیاز دازیم
                        اول اینکه :دلاری که در دوران احمدی نژاد و روحانی وارد کشور شد علیرغم همه ی جوسازی رسانه ای ، کم که نبود هیچ ، زیاد هم بود .حدود 1200 میلیارد دلار در این 16 سال وارد کشور شد که عمده ش هم نفتی بود و سهم شرکتهای غیر خصوصی بود
                        دوم اینکه اولِ رییسی ، حدود 5000 همت سپرده در بانکها داشتیم که بعد از یکسال با احتساب سود 20% ، باید 1250 همت سود پرداخت می کردیم یعنی یه چیزی در حدود 40 میلیارد دلار.
                        سوم اینکه نقدینگی کشور در این یکسال 1400 همت زیاد شد و مستحضرید از 3800 به 5200 همت رسید!!
                        فکر کنم همینها کافی باشد
                        راه حل من اینست:
                        یک قانون جدید می گذاشتند تا سپرده گذاران خرکیف شوند و می گفتند هرکس پول در بانک گذاشت سود مثلا 20% سپرده هایشان را به دلار محاسبه کنند و بدهند
                        ولی وامی که به وام گیرندگان داده می شود کمافی السابق به ریال گرفته شود
                        حالا این چه سودی داشت؟
                        حکومت با فقط صرف 40 میلیارد دلار، 1200 همت نقدینگی را که در یکسال گذشته میخواست تولید شود را مانع شده بود
                        و در حساب سپرده گذاران به صورت دلار ذخیره می شد
                        وبیش از 90% از این سپرده ها متعلق به شرکتهای دولتی و خصولتی هستند پس 90% از این 40 میلیارد دلار به منابع این شرکتها برمیگشت و می توانستند از آن برای به روز کردن شرکتهایشان و همچنین واردات مواد اولیه مورد نیازشان استفاده کنند
                        به این ترتیب است که دلارهای نفتی وارد چرخه ی تولید میشوند
                        و آن کمتر از 10% هم که نزدیک 4 میلیارد دلار میشود هم در کل بازار صرف سرکوب قیمت دلار خواهد شد
                        به این ترتیب انتظارات تورمی به صورت واقعی سرکوب می شد
                        خب از طرفی کمتر از 4000 همت هم وام دادند که سودش بیش از 1000 همت می شود که هرچه از این 1000 همت تحقق مییافت ، نقدینگی بود که از سطح جامعه جمع آوری شده بود .و در جهت مهار تورم بود
                        خب این تکلیف نقدینگی و مهار تورم
                        حالا ببینیم چه بر سر بانکها می آمد
                        آخر این یکسال ، بانکها دارایی ریالی زیادی داشتند و بدهکاری دلاری40 میلیارد دلاری داشتند
                        بانک مرکزی محترم دلارهایشان را تامین می کرد و ریالهایشان را میگرفت و میداد به دولت محترم تا خرج مخارجش کند
                        به این ترتیب نه پولی توسط بانک مرکزی چاپ می شد نه نقدینگی توسط بانکهای بزه کار حلق می شد و ریال مورد نظر دولت هم با داد و ستد با بانک مرکزی تا مین میشد و نه داراییهای خارجی بانک مرکزی زیاد میشد که عامل تورم باشد بلکه داراییهای دلاری شرکتهای سپردهگذار در بانکها افزایش می یافت که این یعنی در یک کلمههدایت دلارهای نفتی به ساز و کار تولید.
                        =======
                        البته این روش به بالا رفتن ارزش ریال در مقابل دلار می انجامید و بحث یارانه انرژیِ آقای مروی هم حل می شد(البته بدون فشار به مردم) و نهایتا بانکها را مجبور می کرد که نرخ سود بانکیشان را تک رقمی کنند.که فعلا تا همینجا بسه.
                        ===
                        آینقدر آخر شبی سرفه کردیم که خوابمون نبرد و شروع کردیم نوشتن .
                        این نوشته ها کمترین فایده ش این بود سرفه ها از بین برود
                        شب خوش
                        ======
                        دوستان فکر غالب اینست که اوضاع خیلی خراب است و مهار تورم احتیاج به یک جراحی بزرگ اقتصادی دارد
                        در صورتی که بنده همچین فکری ندارم
                        من فکر می کنم بیمار ما هنوز بیمار نشده چه برسد به اینکه احتیاج به جراحی داشته باشه
                        کار ما برای مهار تورم باید شبیه بهداشت اقتصادی باشد ونه درمان و جراحی اقتصادی.
                        تا پول نفت هست کارها ساده است در مفروضات من 40 میلیارد دلار از کجا آمد از درآمد های نفتی
                        آن کشور آلمان بود که یک دلار از 7 مارک رسید به دو سه میلیارد مارک و درآمد نفتی هم نداشتند ، احتیاج به جراحی اقتصادی داشتند و کردند و شد الان.
                        هر وقت یک دلار شد یک میلیارد تومان و درآمدهای نفتی هم قطع شدآ نوقت احتیاج به جراحی اقتصادی برای مهار تورم داریم الان فقط لازم است بهداشت اقتصادی را گسترش دهند.
                        =====
                        افسوس چیزی به نام خلاقیت در بین این جماعت معنی ندارد.
                        سال 2008 بعد از بحران اقتصادی، سارکوزی رییس جمهور فرانسه دو تن از برندگان جایزه نوبل و یکی از بزرگان اقتصاد فرانسه را فراخواند و به آنها گفت آیا تاکید ما بر GDP برای تامین رفاه بیشتر شهروندان کاری صحیح بوده است. و چه تعییرات بزرگی که بعد از آن در خود ایجاد نکردند و دوباره سرپا شدند.
                        اینجا رییس جمهوران ما اصلا معلوم نیست با خودشون چندچندن.
                        =====
                        آخرین ویرایش توسط window؛ 2022/09/06, 02:29.

                        نظر

                        • azad.60
                          عضو فعال
                          • Jan 2022
                          • 347

                          #132
                          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                          عرض ادب

                          ممنون که پیشنهاد عملیاتی دادین، البته یکم بیشتر وارد جزيیات میشدین، اشکالات مشخص می شد

                          ببینید، بازار پول و بازار ارز، ۲ بازار کاملا مجزا هستن و بازیگران خاص خودشون رو دارند

                          سپرده گذار و تسهیلات گیرنده، با وارد کننده و صادر کننده که یکی نیستن! درجه ریسک شون هم یکسان نیست

                          البته فرض کردین که ۹۰% سپرده ها برای شرکت هاست، که فرض درستی نیست

                          در هرصورت، دولت نفت رو که میفروشه، چیکار میکنه؟ حقوق میده، با چه نقدینگی حقوق میده؟

                          اشکال نداره، حقوق رو یک جا آخر سال میده، مردم هم تا آخر سال حقوق نمیگیرن!

                          تسهیلات گیرنده، ریال از کجا بیاره، به بانک پس بده؟ وقتی خلق نقدینگی ای نیست؟ ترازنامه نباید تراز باشه؟ حداقل از ابتدا؟

                          وقتی فرض کردین تسهیلات گیرنده آخر سال ۲۰% ریال بده، یعنی اون ۲۰% ریال باید خلق بشه و معادل ۴۰ میلیارد دلار باشه وگرنه که تراز نیست!

                          لذا همچین پیشنهادی غیر ممکن است، اما به فرض محال که اینطور نیست

                          اگر درآمد دلاری دولت محقق نشد، بانک مرکزی می تواند دلار چاپ کند و به سپرده گذار بده؟ اگه نه، چه گِلی بگیره؟

                          بانک مرکزی ایران متعهد به ریال است، lender of the last resort، نه متعهد دلاری!

                          بیزینس بانک، واسطه گری ریال است، یا خرید فروش ریسک ارزی؟

                          بانک ها در همه جا ماهیت broker ای دارند، مشتری پیدا می کنند برای وجوه، dealer نیستن! Dealer برای خود می خرد، برای خود می فروشد، ریسک را می پذیرد ولی broker نه!

                          اساسا بازار فارکس برای همین ایجاد شده، که غیر متمرکز است و هر صرافی قیمت های خاص خود را دارد

                          ارادت

                          نظر

                          • window
                            ستاره دار (1)
                            • Nov 2020
                            • 242

                            #133
                            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                            ممنون که پیشنهاد عملیاتی دادین، البته یکم بیشتر وارد جزيیات میشدین، اشکالات مشخص می شد
                            خواهش می کنم
                            ببینید، بازار پول و بازار ارز، ۲ بازار کاملا مجزا هستن و بازیگران خاص خودشون رو دارند
                            سپرده گذار و تسهیلات گیرنده، با وارد کننده و صادر کننده که یکی نیستن! درجه ریسک شون هم یکسان نیست

                            هدف از این پست مهار نقدینگی تولید شه توسط بانکهاست و کاری ندارد صاحب سپرده کیست و وام گیرنده. فقط به تنظیم اعداد فکر می کند
                            البته فرض کردین که ۹۰% سپرده ها برای شرکت هاست، که فرض درستی نیست
                            البته من فقط سه فرض اصلی داشتم و یک فرض فرعی . این مورد همان فرض فرعی بود.که در اصل قضیه ی مهار نقدینگی سرنوشت ساز نیست. گشتم که که ترکیب سپرده گذاران را بدست آورم و اینجا بگذارم نتوانستم از آرشیو خودم پیدا کنم لطفا دوستان کمک کنند . ولی این را که بیش از 90% از سپرده ها مربوط به حدود 4% از جامعه است. را بارها مقامات بانکی گفته اند
                            در هرصورت، دولت نفت رو که میفروشه، چیکار میکنه؟ حقوق میده، با چه نقدینگی حقوق میده؟
                            خب این یکسال که از تنخواه خود استفاده نکرد و از برداشت از حساب خود و فروش داخلی انرژی و فراورده های نفتی داخلی برداشت کرد. این را تقریبا یکماه پیش خاندوزی جلوی دوربین گفت
                            اشکال نداره، حقوق رو یک جا آخر سال میده، مردم هم تا آخر سال حقوق نمیگیرن!
                            این که در دو خط بالا عرض کردم.نهایتا پس از بازگیری ریال در مقابل دلار از بانک مرکزی ، از آنجاهایی که برداشت کرده را صاف می کند
                            تسهیلات گیرنده، ریال از کجا بیاره، به بانک پس بده؟ وقتی خلق نقدینگی ای نیست؟ ترازنامه نباید تراز باشه؟ حداقل از ابتدا؟
                            و وقتی تراز کردن میسر نشد مجبورندسود بانکیِ دلاری را کم کنند تا تراز شود سپس مقداری پول از بانک خارج می شود که همین میشود نقدینگی مورد نیاز وام گیرندگان که برای بدست آوردن آن باید فعالیت درآمدزا انجام دهند
                            وقتی فرض کردین تسهیلات گیرنده آخر سال ۲۰% ریال بده، یعنی اون ۲۰% ریال باید خلق بشه و معادل ۴۰ میلیارد دلار باشه وگرنه که تراز نیست!
                            من گفتم حداکثر 1000 همت باید سود وام بدن که هرچه قدرش تحقق یافت ، جمع آوری نقدینگی و کم کردن آن است . یک ریالش هم برنگشت حداقلش اینه خلق ندینگی در کار نیست تازه برمی گردن به وضعیت الانشون. با این تفاوت که مجبور میشن سود بانکیِ دلاری را پایین بیارن که تراز شوند
                            لذا همچین پیشنهادی غیر ممکن است، اما به فرض محال که اینطور نیست
                            بگذریم
                            اگر درآمد دلاری دولت محقق نشد، بانک مرکزی می تواند دلار چاپ کند و به سپرده گذار بده؟ اگه نه، چه گِلی بگیره؟

                            من هم دوبار عرض کردم تا وقتی درآمدنفتی مثل الان هست میسر است و همین زمان یک یا دوساله برای برگداندن ورق کافیست
                            اما ورق کی بر میگردد ؟ زمانیکه ارزش ریال دربرابر دلار تقویت شود. این روش باعث می شود دلارها در جامعه زیاد و ریال کم شود و ارزش ریال بیشتر شود
                            بانک مرکزی ایران متعهد به ریال است، lender of the last resort، نه متعهد دلاری!
                            بیزینس بانک، واسطه گری ریال است، یا خرید فروش ریسک ارزی؟

                            بسیار خوب من هم که همین را دائم میگم ولی بانکها به بنگاهداری پرداختند و در واسطه گری هاشون هم تا الان موفق نبودن ،به بیان دیگر مگه تا حالا واسطه گریِ درستی کردن و مگه نرفتند به سمت بنگاهداری. خب الان راهش اینه حالا که برخلاف بزینس بانکداری عمل کردند، بانک مرکزی هم آنطور که عرض کردم جلوی خلاف های آنها را بگیرد. قبلا گفتیم سود بانکی را پایین بیاورند تا خلق نقدینگی نکنند فرمودند پولها از بانک بیرون می رود و تورم ایجاد می کند و فلان و چنان . الان راهکار رسیدن به سود تکرقمی برای بانکها را با روشی که گفتم عرض کردم طوریکه رضایت سپرده گذاران را تامین کند. و پولهایشان را بیرون نکشند
                            بانک ها در همه جا ماهیت broker ای دارند، مشتری پیدا می کنند برای وجوه، dealer نیستن! Dealer برای خود می خرد، برای خود می فروشد، ریسک را می پذیرد ولی broker نه!
                            اساسا بازار فارکس برای همین ایجاد شده، که غیر متمرکز است و هر صرافی قیمت های خاص خود را دارد
                            درست می فرمایید.
                            ======
                            بالاخره هر راهکاری باید چکشکاری شود تا قابلیت اجرا پیدا کنند
                            دهها سال است فقط بهم میپرند و هیچ کاری نمی کنند
                            اگه کسی راهکار ساده تر و عملیتری برای مهار نقدینگی و مهار بانکهای مُخَلِق دارد عنوان کند .
                            ====
                            موفق باشید و ارادت و ممنون

                            نظر

                            • azad.60
                              عضو فعال
                              • Jan 2022
                              • 347

                              #134
                              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                              ممنون، از دقت نظر شما و پاسخ های جزئی و بند به بند که حتما کمک کننده به بحث هاست

                              نکته در واقع در همین تنخواه یا خط اعتباری ایه که بانک مرکزی برای دولت ایجاد می کنه تا مثلا بتونه حقوق ها رو بده. همین باعث خلق نقدینگی میشه و حتی قیمت های نسبی رو به هم میزنه، علاوه بر اینکه قیمت های اسمی رو افزایشی می ده. به این اضافه کنید نقدینگی ای که بانک ها، بر اساس این نقدینگی جدید خلق می کنند، که اثر مضاعف میزاره در افزایش قیمت ها. ضمن اینکه، چون عرضه پول زیاد شده، در بازار بین بانکی نرخ بهره پایین میاد و تقاضا برای وام گیری بیشتر میشه، لذا بانک ها می‌رن سمت اضافه برداشت…

                              حالا فرض کنیم که اصلا قسمت آخر هم انجام نشه، یعنی اضافه برداشتی نباشه، دولت آخر سال می‌خواد تنخواه رو پس بده، چه اتفاقی میوفته؟ کل نقدینگی خلق شده از بین میره ولی قیمت ها به دلیل چسبندگی تمایل به عقب گرد ندارن! لذا بازار قفل میشه

                              البته توجه به اندازه اعداد هم مهمه، کل پایه پولی ۷۰۰ همته، دولت ۱۰۰۰ همت تنخواه بگیره، تصور کنید، قیمت ها تا کجا سر به فلک میکشه

                              به دینامیک بهره بین بانکی هم توجه کنید، اول کم میشه، اصلا به صفر میرسه، بعد یواش یواش زیاد میشه تا به مقدار اولیه میرسه و وقتی دولت بخواد تنخواه رو برگردونه، نرخ بهره بین بانکی تا عرش بالا میره

                              حالا بانک مرکزی می‌خواد نرخ رو متعادل کنه، چیکار باید کنه؟ کل پایه پولی حاصل از تنخواه رو مجددا باید به شبکه بانکی تزریق کنه

                              بطور خلاصه، دولت وقتی تنخواه یا خط اعتباری میگیره، نمی تونه به فعال های اقتصادی بگه، من این پول رو بعدا پس میدم، قیمت ها گرون نشین! عرضه و تقاضا کار خودش رو می کنه و تعادل جدیدی بدست میاد، لذا اینجاست که میریم سر خونه اول، روز از نو روزی از نو

                              ارادت

                              نظر

                              • window
                                ستاره دار (1)
                                • Nov 2020
                                • 242

                                #135
                                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                                نگاه کنید باز فکر کنم سوء تفاهم شد
                                من کی گفتم از تنخواه استفاده شود مگر اصلا کل برداشتی که می تونه بکنه چقدره؟
                                1000 همت!!
                                سال آخر روحانی که عادت داشت دائم برداشت کنه عددش حدود 60 همت بود
                                کلی درآمد مالیاتی داره نزدیک 400 همت امسال فکر کنم بشه که این عدد عدد اصلیه.
                                فرموده بودید با کدام نقدینگی مخارج عمومی را از جمله تامین حقوقها را تامین می کنه؟
                                بنده هم عرض کردم تنخواه دریافت نکردند(نه اینکه باید بکنند)
                                و از منابع دولت که در بانکها رسوب شده استفاده کردند و از فروش داخلی انرژی و فرواروده های نفتی.
                                مالیات هم الان عرض کردم که مقدارش واقعا زیاده.
                                البته بعدا خلط مبحث نشه من هم میدونم درآمد مالیاتی باید حدود 15% GDPبشه که در یک اقتصاد سالم بدون تورم به کاهش فقر منتهی بشه که الان حدود 7.5% هست.و باید تا 800 همت زیاد بشه .
                                ولی به هرحال این عدد 400 همت بخش زیادی از مصارف بودجه ی عمومی را پوشش می دهد و واقعا زیاد هست. پارسال حدود 320 همت بود.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X