نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • "Midas"
    عضو فعال
    • Oct 2013
    • 2483

    #1516
    پاسخ : نبض سیاست

    دوباره این پوپولیست دوره گرد راه افتاد،

    دکتر! بزار اون جای اون تحریمهای کاغذ پاره که برا ملت زاییدی خوب بشه، بعد شروع کن به انگولگ کردن و استکبار ستیزی!

    --
    بانک ها گروه پیشرو در حرکت بعدی بورس خواهند بود. (1400/7/19)
    ecosia.org جستجو = کاشت درخت!

    نظر

    • Nay
      Banned
      • Aug 2014
      • 641

      #1517
      پاسخ : نبض سیاست

      یک سند درز کرده از پایگاه ویکی‌لیکس حاکی از آن است که سفارت عربستان در کویت به ”احمد شهید” گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر یک میلیون دلار رشوه داده است تا موضعگیری تندی در قبال ایران اتخاذ کند.
      بر اساس این سند که جزو اسناد طبقه بندی شده و محرمانه است، سفارت عربستان سعودی در کویت اقدام به پرداخت یک میلیون دلار رشوه به”احمد شهید” کرد. احمد شهید مراتب تشکر عمیق خود را از وزیر خارجه عربستان ابراز کرده و وعده داده است همه تلاش و توان خود را برای تشدید مواضعش در قبال پرونده ایران به کار خواهد گرفت.

      نظر

      • negarminavi
        عضو فعال
        • May 2013
        • 35711

        #1518
        پاسخ : نبض سیاست

        در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
        عکس: از ذوق زدگی برای رفع تحریم ها در عرض 2 ماه تا هشدار درباره کم اثر شدن تدبیرها!

        گروه سیاسی- رجانیوز: اسدالله عسگراولادي عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران و ایران در گفتگویی که روز دوشنبه با روزنامه آفتاب یزد انجام داده، گفت: «دولت یازدهم در شش هفت ماه نخست کار خود، تدبیر و امیدش جواب می داد بعد آرام آرام امید باقی ماند اما تدبیرها کم اثر شد! الان من تدبیرهایی که در شش ماه دوم سال 93 میبینم، تدبیرهایی است که آنطور که ما میخواهیم امیدها را جواب نمیدهد.»


        این تغییر لحن توسط وی در حالی است که سال گذشته پس از سفر روحانی به نیویورک و گفتگوی تلفنی رییس جمهور با اوباما، عسگراولادی در مصاحبه با روزنامه آرمان با لحنی ذوق زده مدعی شده بود که تا دوماه آینده تحریم‌ها کاملا برداشته می‌شود!


        همچنین وی در بهمن ماه سال 92 نیز با باور کردن ادعای دولتی ها درباره توافق ژنو مدعی شده بود که صدای شکستن دیوار تحریم‌ها به گوش می رسد!

        اکنون به نظر می رسد با وجود گذشت یک سال از آن روزها، هنوز صدای شکستن تحریم ها هم به گوش آقای عسگراولادی نرسیده است و سؤال اصلي اين است که با وجود تشدید تحریم ها و افزایش توهین‌ها به ملت ایران توسط آمریکا در یک سال گذشته که «مضر» بودن مذاکرات را به اثبات رسانده است، چه زمانی مقامات دولت یازدهم و حامیان آن این گزاره بدیهی را خواهند فهمید که راه حل مشکلات کشور مذاکره با آمریکا و از بین رفتن عزت کشور نیست؟

        http://www.rajanews.com/detail.asp?id=217401
        در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
        عسگراولادی: کسب و کار از اردیبهشت ۹۵ راه می‌افتد

        رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین افزود: منابع بلوکه شده اگر برای رفاه هزینه شوند تورم‌زا خواهد بود/ در تولید پسته به مرز تولید ۳۰۰ هزار تن رسیده بودیم که به دلیل مشکلات منابع آبی به ۲۰۰ هزار تن کاهش پیدا کرد

        به گزارش «نسیم»، اسداللّه عسگراولادی شب گذشته با حضور در برنامه پایش اظهار کرد: ما احتیاج داریم از حالت سنتی به علمی حرکت کرده و به علم و فناوری بیشتر بها دهیم. صنایع داخلی خودشان برای مسائل درمانی و سلامت می توانند به خوبی تکاپو کنند ولی اگر علم تقویت شود مسئله سلامت، اشتغال و درآمد خود به خود حل خواهد شد. ما در قرن 21 و عصر فناوری هستیم بنابراین باید به علم و فناوری بیشتر اهمیت داده و پول هایی که از بلوکه خارج می شوند را در این زمینه هزینه کنیم.

        ......
        http://nasimonline.ir/detail/News/1015980/148

        عسکراولادی:

        مهر92: 2ماه دیگر تحریمها لغو می شود !

        دی 93: تدبیرهاکم اثر شده اما امیدوجود دارد !

        فروردین 94: بعید می دانم غرب تحریمها رابردارد !

        مرداد94: اعتقاد دارم کسب و کار از اردیبهشت 95 راه می افتد !

        نظر

        • Nay
          Banned
          • Aug 2014
          • 641

          #1519
          پاسخ : نبض سیاست

          معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور، تخلفات دولت قبل که مورد اشاره جهانگیری قرار گرفته را قطره ای از یک دریا خواند که شرح کاملش نیازمند نوشتن یک مثنوی ۷۰ من است.
          وکیل محمود احمدی نژاد عصر دیروز از شکایت موکلش از اسحاق جهانگیری معاون اول دولت یازدهم به دلیل آنچه که «اتهامات بی اساس علیه دولت قبل با هدف تخریب باورهای مردم و تشویش در اذهان عمومی» می خواند خبر داد. ساعتی بعد، دفتر معاون اول در اطلاعیه ای اعلام کرد: «از طرح شکایت آقای احمدی‌نژاد در دستگاه قضایی استقبال نموده و مستندات تخلفات و سوءمدیریت‌های آقای احمدی‌نژاد را به مرجع قضایی تسلیم خواهیم کرد.»

          محمدرضا خباز که در مجلس هشتم عضو هیات تطبیق قوانین و مقررات بود و در جریان صدها تخلف دولت های نهم و دهم در تدوین آیین نامه های اجرای قوانین مصوب و عدم ابلاغ و اجرای قوانین بود، از نخستین شکایتی یاد کرد که به همراه ۱۱ تن از نمایندگان مجلس علیه قانون شکنی های دولت احمدی نژاد به کمیسیون اصل ۹۰ ارائه داده بود. شکایتی که اوایل عمر مجلس هشتم از سوی کمیسیون اصل نود بایگانی شد. وی با بیان اینکه «مجلس هشتم اراده ای برای برخورد با تخلفات دولت احمدی نژاد نداشت»، افزود: تصور من این بود که مجلس و به نوعی از او می ترسید. عده ای از نمایندگان از زبان «اتهام زن» او می ترسیدند و معتقد بودند که باید از تذکر به دولت حذر کرد، در غیر اینصورت ممکن است احمدی نژاد اتهاماتی را بزند که نشود مساله را جمع کرد. کمیسیون اصل نود به ۱۰ مورد شکایت ما از رفتارهای غیرقانونی احمدی نژاد، که زمینه اضمحلال کشور را فراهم می کرد، رسیدگی نکرد و حتی به ما گفتند که شما اصلاح طلبان هنوز حاضر به تحمل مسائل نیستید و قصدتان برخورد سیاسی با رئیس جمهور است.
          به نوشته خبرآنلاین٬ این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی افزوده: شکایت ما بایگانی شد تا اینکه پس از ۱۱ روز خانه نشینی احمدی نژاد و گارد گرفتنش در مقابل رهبری، مجلس کم کم به ماهیت او پی برد و مشابه شکایت ما را ۱۲ نفر از اصولگرایان به کمیسیون اصل نود بردند. ما هم اعتراض کردیم که چرا به اعتراض ۱۰ ماه پیش ما رسیدگی نشد؟ نهایتا این دو شکایت تلفیق شد و مجلس به این شکایت رای داد و به قوه قضاییه ارجاع شد.

          قوه قضاییه به شکایت نمایندگان مجلس هشتم از احمدی نژاد رسیدگی نکرد
          نماینده مجالس ششم تا هشتم در پاسخ به اینکه چه پاسخی به این شکایت از سوی قوه قضاییه داده شد؟، گفت: هنوز به آن رسیدگی نشده چون علی القاعده باید از ما به عنوان شاکی دعوت می شد و با گذشت حدود چهار سال از آن شکایت، هنوز خبری از رسیدگی به این موضوع از سوی دستگاه قضایی نیست.


          احمدی نژاد به کرات، مجلس را به توپ بست
          او که از امضا کنندگان طرح سوال از رئیس جمهور هم بوده، پاسخگویی وی در جلسه علنی مجلس را «به توپ بستن مجلس» می داند و می گوید: اگر یکبار فیزیکی مجلس در دوره مشروطه به توپ بسته شد، در عوض احمدی نژاد به کرات مجلس را به توپ بست!
          معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور ادامه داد: همه کارهای آن دولت بویژه در قانون شکنی، در بی توجهی به قوه مقننه و برخورد با قوه مقننه، در برخورد با مراجع تقلید و حتی بی حرمتی به مقام معظم رهبری و بر زمین گذاشتن فرمایشات ایشان و انحراف از برنامه چهارم و پنجم و تاخیر در اجرای سیاست های کلی نظام و ….بی سابقه بود.

          ….تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
          نماینده سابق کاشمر که از شکایت احمدی نژاد از جهانگیری و پاسخ جهانگیری دال بر ارائه مستندات دولت گذشته، استقبال می کرد، افزود: خیلی خوب شد که این اتفاق افتاد. یکی از آرزوهای ماهمین است که در مقابل حرف حساب ما و درد دلی که با مردم می کنیم، خودش یا وکیلش عکس العمل نشان دهد و یک بار هم که شده پاسخگو باشد. به قول شاعر «خوش بود گر محک تجربه آید به میان، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد».

          به گفته وی، جهانگیری تنها قطره ای از دریای تخلفات احمدی نژاد را عنوان کرده و اگر بیم فراهم آوری موجبات بدبینی مردم به دولت ها وجود نداشت، می شد مثنوی ۷۰ من از تخلفات احمدی نژاد منتشر کرد. چرا که فقط شمارش قانون شکنی های او یک کتاب می شود و اگر مردم بدانند اوچه ها کرده، برای هر مورد تخلفش باید یک هفته عزای عمومی اعلام کنند.

          خباز با اشاره به تخلفات پرشمار سازمان تامین اجتماعی در دولت گذشته، گفت: شما فقط رقم اختلاس هایی متعددی که پرونده هایشان در حال رسیدگی است را به ۷۰ میلیون جمعیت ایران تقسیم کنید، ببینید که به هر کس چقدر می رسید؟ اما باز هم آقایان دو قرت و نیمشان باقی است و مدعی شکایت می شوند.

          درخواست سریال مناظره با احمدی نژاد در تلویزیون
          نماینده سابق کاشمر با اعلام آمادگی برای مناظره با احمدی نژاد، خاطرنشان کرد: من که در مجلس بودم و الان هم دورادور دستی بر آتش دارم، می دانم که نه یک مناظره، بلکه باید یک سریال مناظره در صداوسیما بگذارند و من به عنوان ناقابل ترین فرد شاکی از ایشان این موارد را در یک جلسه آن برای مردم بیان کنم تا مظلوم نمایی نکنند. مردم حقشان است بدانند که او در چه شرایطی کشور را تحویل گرفته و چگونه به دولت بعد تحویل داده است.

          عقب گرد ۱۵ ساله دستاورد دو دولت احمدی نژاد
          به گفته معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور، تحلیل های اقتصادی امروز حاکی از این است که اگر همه کشور دست به دست هم داده، تحریم ها تماما لغو شوند، اتفاق غیر مترقبه ای از سیل و زلزله و جنگ و … رخ ندهد و همه شرایط در کشور آرام باشد، ۱۵ سال طول خواهد کشید که کشور به سال ۸۴ بازگردد! یعنی زنانی که دولت احمدی نژاد، اداره کشور را در اختیار گرفته بود. تازه این خوش بینانه ترین پیش بینی است!
          خباز در پایان ابراز تعجب کرد که چطور با چنین سابقه عملکردی، به خودشان اجازه داده اند در قبال افشای یک قطره از حقایق تخلفاتشان، شکایت کنند. البته او بار دیگر از این موضوع استقبال کرد و گفت: امیدواریم با این اتفاق مردم بیشتر در جریان عملکرد دولت گذشته قرار گرفته و تاریخ و آیندگان هم در این باره به قضاوت بنشینند.
          ------------------------------------------------------------


          احمدی نژاد تبدیل شده به پاشنه آشیل نظام و همین عامل به تنهایی، برای رسیدن به توافق نهایی اتمی کفایت میکنه (الان وجودش برای دولت نعمته و با همین اهرم تونسته شوکران را تنقیه کنه)

          در حقیقت، الان ایران (دولت) از اینکه غرب بزنه زیر توافق واهمه داره و این نهایت آرزوی دلواپسان (حکومت) است که توافق از ناحیه غربی ها به شکست بیانجامه و با استخوان در گلویی چون احمدی نژاد، چاره ای نیست جز دست زدن به اقداماتی مشابه رشوه عربستان به احمد شهید


          اون بالا بالاها دارند میخرند و میفروشند و کارمزد میدهند، برای همینه که از 120 تا 180 میلیارد دلار، دلارهای بلوکه شده، چیزی حدود 6 میلیارد دلار هم شاید دست ملت رو نگیره، چون همه اش خرج عطینا شده



          چون توافق اصلی، بین همان شش کشور بوده که از ایران، هر کی چقدر سهم می بره!
          آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/07/28, 09:05.

          نظر

          • Nay
            Banned
            • Aug 2014
            • 641

            #1520
            پاسخ : نبض سیاست


            موافقت‌نامه سایکس-پیکو


            موافقت‌نامه سایکس-پیکو توافقی سری میان بریتانیای کبیر و فرانسه بود که در ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد.

            این توافق‌نامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد. این مناطق قبل از آن تحت کنترل ترک‌های عثمانی بودند.

            این توافق‌نامه نامش را از سر مارک سایکسبریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکویفرانسوی گرفته است
            با خطوط مستقیم می‌توان مرزهایی بدون پیچیدگی کشید. به احتمال قوی به‌همین دلیل بود که مارک سایکس (نماینده دولت بریتانیا) و فرانسوا ژرژ- پیکو (نماینده دولت فرانسه) در سال ۱۹۱۶ بر سر نقشه‌ای با خطوط مستقیم به توافق رسیدند.
            سایکس و پیکو هر دو از اشراف و نمونه «مردان عصر امپراتوری» بوده، در دستگاه امپراتوری پرورش یافته بودند. مهم‌تر از همه اینکه توجیه می‌کردند که مردم منطقه تحت حکومت امپراتوری‌های اروپایی زندگی بهتری خواهند داشت. هر دوی آنها هم از نزدیک با خاورمیانه آشنایی داشتند. این دو در سال دوم جنگ جهانی اول (۱۹۱۶) بر سر تجزیه امپراتوری عثمانی به توافق رسیدند، توافقی که پایه‌ها و پیامدهای آن تا به امروز بر این منطقه تأثیرگذار بوده است.
            خطوط مستقیمی که سایکس و پیکو ترسیم کردند در نیمه اول قرن بیستم برای بریتانیا و فرانسه بسیار مفید بودند، اما تأثیرشان در مردم منطقه کاملاً متفاوت بود.
            با طرح سایکس و پیکو، سرزمین‌هایی که از اوایل قرن شانزدهم تحت حکومت امپراتوری عثمانی بود میان انگلیس و فرانسه تقسیم شد:سوریه و لبنان تحت نفوذ فرانسه،
            و
            عراق، اردن شرقی و فلسطین تحت نفوذ بریتانیا


            ...
            توافقی پنهانیاما نظم ژئوپلیتیک ناشی از توافق سایکس- پیکو، سه مشکل به‌وجود آورد.

            اول اینکه این طرح در خفا و بدون اطلاع اعراب تهیه شده بود و وعده اصلی بریتانیا به آنها در دهه ۱۹۱۰ را نادیده می‌گرفت؛ بریتانیا به اعراب قول داده بود که اگر علیه عثمانی‌ها سر به شورش بردارند، با سقوط این امپراتوری به استقلال خواهند رسید.

            بعد از اینکه وعده استقلال بعد از جنگ جهانی اول محقق نشد، و قدرت‌های استعماری در دهه‌های ۱۹۲۰، ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ به اعمال نفوذ شدید بر جهان عرب ادامه دادند، محور سیاست در جهان عرب (شمال آفریقا و شرق دریای مدیترانه) تدریجاً از ایجاد نظام‌های حکومتی مشروطه لیبرال (نظیر آنچه مصر، سوریه و عراق در دهه‌های نخست قرن بیستم تجربه کردند) به‌سوی ملی‌گرایی تغییر جهت داد.

            هدف این نوع ملی‌گرایی بیرون راندن استعمارگران و نظام‌های حاکم متکی به آنان بود.


            این یکی از عوامل اصلی رشد حکومت‌های نظامی است که از دهه ۱۹۵۰ تا قیام‌های عربی سال ۲۰۱۱ بر بسیاری از کشورهای عربی حاکم بودند.

            ------------------------------------------------

            پس میشه توافق اتمی اخیر رو هم بهش اسمی با مسمی تر داد و یه اسم اجق وجق از توی اسامی زیر تعیین کرد، مثل سایکس - پیکو

            اسمی مرکب از اسامی زیر، چه شود!!!!!!


            1+کری
            2+فابیوس
            3+هاموند
            4+وانگ ئی
            5+لاوروف

            6+ اشتاین مایر


            به نظر شما، مرزهای نامرئی مورد توافق این شش کشور، چه شکلیه؟

            اما به نظر من بهترین اسمی که میشه به توافق اتمی ایران با 5+1 گذاشته، همون اسم اعظم، احمدی نژاده، معجزه هزاره سوم

            آنچه دلواپسان همه دارند، این موجود یکجا دارد

            قراردادی که already ایران را تجزیه کرد و تحت نفوذ شدید و رسمی و بلند مدتی این 6 کله پوکها قرار داد ... پس توافقنامه احمدی نژاد، مبارک همه، مخصوصاً ملتی که میخوان سر سگ توش بجوشه! دیگی که براشون نمی جوشه!

            نظر

            • rio
              عضو عادی
              • Mar 2015
              • 175

              #1521
              پاسخ : نبض سیاست

              در اصل توسط Nay پست شده است View Post
              یک سند درز کرده از پایگاه ویکی‌لیکس حاکی از آن است که سفارت عربستان در کویت به ”احمد شهید” گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر یک میلیون دلار رشوه داده است تا موضعگیری تندی در قبال ایران اتخاذ کند.
              بر اساس این سند که جزو اسناد طبقه بندی شده و محرمانه است، سفارت عربستان سعودی در کویت اقدام به پرداخت یک میلیون دلار رشوه به”احمد شهید” کرد. احمد شهید مراتب تشکر عمیق خود را از وزیر خارجه عربستان ابراز کرده و وعده داده است همه تلاش و توان خود را برای تشدید مواضعش در قبال پرونده ایران به کار خواهد گرفت.
              -------------
              سلام :
              کویا ویکی لیکس تکذیب کرده و خواستار ارائه چنین سندی از سوی مدعیان شده است ...
              واقعیت زیر ابرها نمی ماند ....خیلی زود این قبیل مسائل شفاف سازی می شود ...تا ببینیم
              [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

              نظر

              • rio
                عضو عادی
                • Mar 2015
                • 175

                #1522
                پاسخ : نبض سیاست

                [QUOTE="Midas";628377]

                --------
                [B]دبیرکل کانون نهادهای سرمایه‌گذاری: [/B]

                [h=1]برخی حقوقی ها شیطنت کرده و سهام فروخته اند/ تایید ضمنی شائبه سیاسی[/h]دبیرکل کانون نهادهای سرمایه‌گذاری گفت:اینکه چند مجموعه از جناح رقیب با حب و بغض نسبت به توافق هسته ای معاملاتی را انجام داده باشند،رد نمی شود.برخی حقوقی ها هم شیطنت و فرصت طلبی کرده و سهام را در شرایط مثبت بازار فروخته اند.

                به گزارش پایگاه خبری [URL="http://boursepress.ir"]بورس پرس[/URL]، در حالی روند نزولی شاخص بورس و قیمت سهام اکثر شرکت ها ادامه دارد و برخی به اثر مسائل سیاسی و نقش منفی حقوقی ها در شکل گیری این وضعیت پیش بینی نشده بازار معتقد هستند که بهروز خدارحمی در این باره به ایسنا گفت: اینکه چند مجموعه از جناح رقیب با حب و بغض نسبت به توافق هسته ای معاملاتی را در بورس انجام داده باشند، رد نمی شود و ممکن است اتفاق افتاده باشد، اما نسبت به کلیت بازار این شائبه وارد نیست.


                خدارحمی ادامه داد: البته دراین میان حتما شیطنتی در این خصوص به وجود آمده و برخی از حقوقی ها به زعم عدم نیاز ،فرصت طلبی کرده و سهام خود را در شرایط مثبت بازار فروختند که نمی شود جلوی آن را گرفت. این درحالی است که به حقوقی ها تاکید شده در شرایط منفی بازار فروشنده نباشند و تنها در شرایط مثبت دست به فروش سهم بزنند.




                ----------------
                سلام : دیروز در مطلبی با عنوان توافق در چهار راه بورس

                (( توافق در چهار راه بورس ! ))
                رمز گشایی از ریزش بورس مقارن با اعلان توافق :

                ...در روز23 تیر ماه 1394 ؛ در چهار راه بورس ایران , ( حقیقی) و (دلواپس ؛ دولت و حقوقی) به هم رسیدند و ( حقوقی + دولت+ دلواپس) با هم بر سر ضایع کردن دارایی و دار و ندار (حقیقی ) به توافق رسیدند !!!
                ------------------------------------------------------


                همین مطالب آمده بود و امروز با صحبت های اقای خدارحمی ( افتاب آمد دلیل آفتاب ) ......
                [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

                نظر

                • Nay
                  Banned
                  • Aug 2014
                  • 641

                  #1523
                  پاسخ : نبض سیاست

                  در اصل توسط rio پست شده است View Post
                  -------------
                  سلام :
                  کویا ویکی لیکس تکذیب کرده و خواستار ارائه چنین سندی از سوی مدعیان شده است ...
                  واقعیت زیر ابرها نمی ماند ....خیلی زود این قبیل مسائل شفاف سازی می شود ...تا ببینیم
                  سلام

                  مرسی از شما بابت اعلام این تکذیبیه!


                  البته ایران کارش از این حرفها و رشوه های شندر غاز چند میلیون دلاری گذشته!

                  فعلاً چند صد میلیارد دلار تو تحریم ها بطور مستقیم از دست داده
                  4-5 هزار میلیارد دلار به طور غیر مستقیم
                  بین 150-180 میلیارد دلار بلوکه شده هم که داره خرج عطینا میشه

                  اونوقت احمد شهید، با یک میلیون دلار قراره چی کار کنه؟

                  احمدی نژادی که میخواسته خرجی آژانس رو بده، خرجی یک الف بچه بنگلادشی رو نمیشه داد؟





                  به توافقنامه احمدی نژاد فکر کن (نام دیگرش، توافق اتمی وین)

                  فکر کن که چطور میشه یک بازار را دستوری زیر و رو کرد، اما یک مملکت رو نه؟ (ماجرای 88 یادت رفته؟)

                  یعنی میتونی باور کنی، کسی یه خونه بسازه، بعد برای خونه درب نذاره؟

                  انحلال سازمان برنامه و بودجه در سال 86، به مثابه کندن درب خزانه بود و هر کس که سکوت کرد بابت این حماقت (خیانت) آشکار، خودش احمقه (خائنه)

                  به اینها فکر کن!

                  به این فکر کن که دزد نگرفته، پادشاهه!

                  اونوقت بورس دستوری هم توشه

                  چون که صد آمد، نود هم توشه

                  بعضی وقتها، ماهتاب هم میشه دلیل آفتاب

                  به حلال و حرام فکر نکن ... حلال و حرام در حیطه و حوزه ما نیست، در حوزه مُفتی های اعظم است

                  به چیزایی که اشاره کردم، فکر کن

                  که عاقلان را اشارتی بس است
                  آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/07/28, 11:49.

                  نظر

                  • rio
                    عضو عادی
                    • Mar 2015
                    • 175

                    #1524
                    پاسخ : نبض سیاست

                    [QUOTE=Nay;628374]


                    1- حقیقت (نه واقعیت) ثابته، جوینده یابنده است! پس باید تمامی تکه های آن آینه کذایی را یافت و به هم متصل کرد، چه فاندامنتالی، چه تکنیکالی! آیا شدنی است؟ به نظرم شدنی است، چون آینه خود را نشان میدهد و بنابراین، اگر خود را بشناسی، حقیقت را خواهی یافت، بدون اینکه چشمت دنبالآینه دیگری باشه که توش چی دیده! خیالت راهت، خودش رو دیده!


                    تمامی موارد فوق، حقیقته و حقیقت ثابته!

                    اما چون در خیالمون، فکر میکنیم که اون آینه کذایی، خورد شده، پس سهم ما از حقیقت، همون تکه کوچیکه ولی ما لایق کل هستیم، پس در سودای کسب حداکثری می مانیم!
                    در حالیکه، همون تکه کوچک، برای باز سازی تصویر کل، کافی است!
                    --------------------------

                    سلام :
                    نای جان !
                    از توجه ات سپاسگزارم و همینطور متوجه لطف و محبتی که داری ؛ هستم اما ! نمی دونم چرا با وجود این همه , من رو از سر کم دقتی ؛ می خونی ؟؟؟
                    من دقیقا با توجه به تفاوت بین (( واقعیت ))و(( حقیقت)) نوشته بودم در همان ابتدا که :

                    می گویند ,
                    واقعیت
                    به سان آینه ای است بر زمین فرو فتاده که هر کس تکه ای از آن را در دست دارد

                    --------------------------------------
                    پس اصلا من حرفی از دریافت حققیت در اینه نزده بودم و از واقعیت نوشته بودم ...
                    اما اینکه نوشته اید :

                    از کجا معلوم دلواپس، حق نیست؟ یا حقوقی؟ یا دولت؟ ملاک شما برای نا حق بودن ایشان چیست؟

                    -----------------------
                    در پاسخ به شما باید عرض کنم که : کسی حکم کلی نداده که در تمام موارد حق با حقیقی است اما در این مورد خاص و اتفاقی که افتاد , همونطور که ذکر شده بود , اگر موضوع تبانی و هماهنگی در امر قیمت گذاری و جهت دهی ی به بازار اتفاق افتاده باشد , در تمام ممالک پیشرفته دنیا این موضوع کاری خلاف اخلاق و اصول پذیرفته ی عالم تجارت و معاملات است و چنانکه عرض شد ] عواقب قضایی ی جدی هم در پی دارد .

                    اما بگذارید این را یک بار به شما بگویم پس از چند باری که از گفتنش در گذشته ام :
                    در مواردی یک تضاد جدی بین افکار و عقاید شما برقرار است که حقیقتا برای من حیرت انگیز است ...فی المثل اینکه می گوئید :

                    شما مجاز هستید در این بازار پر از دوز و کلک،
                    به هر طریقی
                    که صلاح میدانید، کسب رزق کنید،
                    حلال و حرام، افسانه است!

                    -------------------------------------------
                    یعنی دقیقا شما با این حرف تان نشان داده اید که قائل به اندیشه ی : ؛ هدف وسیله را توجیه می کند ...
                    هستید وقتی می نویسید به هر روشی اگر کسب رزق و روزی کنیم حلال است ( در این بازار یا آن بازار ش که دیگر فرقی نمی کند )

                    خوب تعجم از این قبیل حرف های شما , آنقدر زیاد است که بی اغراق جا دارد اگر آدم شاخ هم در بیاورد !
                    کسی چون شما که مدام پست می زنید و تظلم می جوئید و از زبان نی و نای از ستم و جور و ظلم و نا حقی ها گله و شکایت می کنید , یک باره می آید و چنین حرف هایی می زند !

                    خوب برادر من , شما فکر می کنید همان هایی که شما مدام از دست شان نالانید ؛ جز شما فکر می کنند ؟
                    نه خیر ...
                    انها هم به خاطر تضاد منافع با حق و حقیقت رو در رو شده اند , چون خود را بر حق می دانند که از هر روش و وسیله ای برای کسب منافع مالی و مادی ,و نیل به اهداف بهره جویند .
                    !
                    حالا اینکه شما با چنین نظام باوری از آنها با چنان نظام باوری , گله مندید , چگونه توجیه پذیر است را شما خودتان باید بفرمائید پاسخ دهید .: ؟!
                    ----
                    ملاک برای بر حق بودن و نبودن , سودو ضرر یا ضعف و قدرت نیست , ...کاملا طبیعی است که تیم قوی تر , در یک بازی ی منصفانه از تیم ضعیف تر در اغلب موارد ببرد و این دلیل بر ناحق بودنشان نیست , اما این قاعده وقتی به هم می خورد , که هر کس به خودش اجازه می دهد از هر روش و راه وسیله ای برای برنده بودن استفاده کند و همین موضوع ساده ؛ ملاک قضاوت و تشخیص برای درست و غلط یا خوب و بد بودن پولی است که در می اوریم یا نبردی است که فتح می کنیم ...یا به قول عوام خودمان : حلال و حرام ....(( البته که این ها همه یک سری واژه ها یی هستند برای ارزش گذاری ی موضوع ,و اینکه از چه حروفی تشکیل شده اند آنقدری مهم نیست)).....که چگونه ملاک و ترازویی برای تشخیص و ارزشگذاری دراختیار ما قرار می دهند :
                    شما به عنوان یک تریدر حق دارید و درست هم هست که از ابزار قدرت مالی تان , برای ترید در 4 چوب قوانین ( اینکه چه قوانینی در چه کشوری موضوعه هست جای بحث فراوان دارد البته) و اخلاق استفاده کنید اما ایا برای رسیدن به سود و کسب منفعت مجاز به زد و بند و حاکم کردن روابط بر ضوابط و دروغ گفتن و فریب دادن و جو سازی و شارلاتان گری و دور زدن قوانین و .....هم هستید یا نه ؟
                    من می گویم : نه !
                    اما شما صریحا نوشته اید :
                    اری
                    خوب این نظر شما است و هیچ اشکالی هم برای شما ندارد که می دانیم کسی را در قبر دیگری نمی خوابانند و عیسی به دین خود و موسی هم به دین خود ...اما شما وقتی قائل به چنین نظام فکری ای هستید , باید در وحله نخست به خودتان بتوانید جواب بدهید که :
                    منی که استفاده از هر وسیله ای برای رسیدن به هدف ( هرچه هم که هدف والا و با ارزش یا بی ارزش و بی مقدار باشد ) را مجاز می دانم , پس چرا اینقدر از دیگرانی که از هر روشی برای نیل به اهداف شان استفاده می کنند , گلایه ها می کنم ؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!

                    مگر نه اینکه من ( نای) ننوشته ام :

                    اگر می پنداریم حق با ما است پس حق با ما است ! و برای موفقیت باید برنامه ریزی کرد و از هر امکانی ( با هر ارزشگذاری ی منفی یا مثبتی ) بهره ها جست ؟؟؟
                    خوب آنها هم که من صبح تا شب نقدشان می کنم , مگر جز همه این ها کاری می کنند ؟

                    ----------------
                    از من ناراحت می شوید اما شاید ارزش اش را داشته باشد :
                    من به گواهی ی پست هاتان می توانم , نمونه های دیگر این تضاد در افکار و عملکردتان را به شما ادرس بدهم .....
                    اما البته این ها مهم نیست ....
                    روزی فرمودید یک موج سینوسی را طی کرده و به اینجا رسیده اید .....
                    تصور من این است که هنوز در میانه راه موج مذکور هستید و قدم هایی دشوار مانده تا به نقطه ی عطف در قله ی موج برسید....
                    کما اینکه من خود نیز چنین ام و با این تفاوت که من در دره ها سیر می کنم ( تا بدانم همی که نادانم و از همین رو هم نظراتم و ای بسا همین نظر در مورد شما هم اشتباه باشد )و شما لا اقل در دامنه ها سیر می کنید ( گرچه به تصور خودتان باز به گواه نظرات تان فکر می کنید در قله ها هستید ) ...
                    اینها را یک دوست به شما می گوید....کسی که قصدش کمک و همفکری باشما است ...نه یک دشمن یا کسی که قصد تخطئه ما را دارد....
                    --------------------------------
                    روزی از شما تقاضا کردم , کتابهای کریستین بوبن و به ویژه :
                    نورجهان
                    ترجمه :
                    پیروز سیار
                    را بخوانید...
                    هنوز هم بر سر آن تقاضا هستم ....کاش این کار را بکنید

                    با مهر و سپاس
                    (( نظرات شخصی و ای بسا اشتباه))

                    -------------
                    بعدالتحریر :
                    شما در ابتدای شروع مباحثا ت به جزئیات اشاره و بحث را پیش می برید اما پس از خواندنن جوابیه , ناگهان روی می اورید به در گذشتن از , جزئیات و موارد مصداقی که در جوابیه آمده و ساده تر اینکه , با مستمسک قراردادن فلسفه و شعر و عرفان و .... کلی گویی را سر لوحه کارتان قرار می دهید ...لطفا چنین نکنید ...الان من به مورد مشخصی اشاره کرده ام و نقدی به فضای تفکری شما وارد کرده ام ] به همین مورد شفاف و ساده و به شکل مصداقی , با ارجاء به اصل مطالب قبلی ی خودتان و من بپردازید ...لطفا و جدا
                    .
                    با مهر و سپاس
                    آخرین ویرایش توسط rio؛ 2015/07/28, 12:17.
                    [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

                    نظر

                    • ahmoeini
                      عضو فعال
                      • Jan 2011
                      • 2562

                      #1525
                      پاسخ : نبض سیاست

                      زیباکلام: کتاب "آل‌احمد"مانیفست ایران است

                      6 مرداد 1394 ساعت 12:30

                      ساعت 24-کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» با حضور شخصیت هایی همچون صادق زیبا کلام و ابراهیم فیاض، دوشنبه ۵ مرداد ماه در فرهنگسرای اندیشه نقد و بررسی شد.

                      به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای اندیشه هفتاد و چهارمین نشست دوشنبه های کتاب اندیشه با موضوع نقد و بررسی کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جلال آل احمد و با حضور شخصیت هایی همچون صادق زیبا کلام پژوهشگر و تحلیل‌گر سیاسی و استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و ابراهیم فیاض پژوهشگر ایرانی حوزه جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی و استادیار گروه انسان‌شناسی دانشگاه تهران دوشنبه ۵ مرداد ماه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

                      در ابتدای این نشست صادق زیبا کلام با بیان این که سخن گفتن از توافق هسته ای برایش ساده تر از سخن گفتن درباره کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جلال آل احمد است، اظهار کرد: موضوعی که امروز در این نشست مطرح شده است، موضوع بسیار اساسی و بنیادی برای جمهوری اسلامی ایران است و در واقع بحث رویکرد ما نسبت به غرب را مطرح می کند.

                      وی ادامه داد: اگر کسی بگوید به نظر شما اصلی ترین و اساسی ترین مسئله جمهوری اسلامی ایران چیست، خواهم گفت که ایران و غرب و این که بالاخره با غرب چه کار می کنیم مهمترین مسئله است. کتابی که امروز در این محفل به بحث گذاشته شده است نیز زیربنای موضوع ما و غرب است و کتاب جلال آل احمد با آن که مربوط به ۵۰ سال پیش می شود، اما مانیفست و آیین نامه ضدیت و دشمنی جمهوری اسلامی ایران با غرب را تعریف می کند. درست است که کتاب ۵۰ سال پیش تدوین شده، اما می توان گفت آیین نامه ایران در ۳۰ سال گذشته بوده است.

                      زیبا کلام در معرفی کتاب گفت: آل احمد در مقدمه اثر عنوان کرده است که کتاب را در دی ماه ۴۲ ، یعنی حدود ۸ ماه پس از واقعه ۱۵ خرداد ۴۲ به نگارش در آورده است. و کتاب را به انگیزه خونی که در آن واقعه ریخته شد و بی اعتنایی روشنفکران به این جنایت، تالیف کرده است. آل احمد در همان فصل اول اثر نشان می دهد که با کلمات بازی نمی کند و یکراست به سراغ اصل مطلب می رود. او با لغت روشنفکر مشکل دارد و این لغت و همچنین لغت «منور الفکر» را قابل انطباق با افراد این جامعه نمی داند. از نظر آل احمد روشنفکری در غرب تعریف مشخصی دارد اما در ایران کسانی که چه در دوران مشروطه به نام منور الفکر شناخته می شدند و چه بعدها که به نام روشنفکران شناخته شدند تقلیدی از نمونه های غربی بوده اند.

                      وی خاطرنشان کرد: اگر روشنفکران کشورمان در دوران مشروطه با مذهب در افتادند، به واسطه این نیست که از نظر جامعه شناسی مجبور بوده اند، بلکه این کار را کردند، چرا که روشنفکران غربی این کار را کرده بودند. جریان روشنفکری در غرب به ضرورت و اجتناب ناپذیری به این نتیجه می رسد که دیگر امیدی به کلیسا نیست و به خاطر ذات تقلیدی روشنفکران ما، آن ها هم همین رفتار را از خود نشان دادند.

                      این استاد دانشگاه همچنین اظهار داشت: جلال آل احمد ویژگی های روشنفکر ایرانی در آن دوران را فرنگی مآبی، بی دینی و یا تظاهر به بی دینی، درس خواندگی که تنها وجه اشتراکشان با روشنفکران غربی است و همچنین نسبت به محیط ملی، بومی و وطن خود بی گانه و بی تفاوت است.

                      زیبا کلام همچنین فصول شش گانه کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» جلال آل احمد را به اختصار برای حضار معرفی کرد و گفت: آخرین فصل کتاب مانیفست و دستور العمل جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان روشنفکر و جامعه امروز ایران است. و اگر بخش هایی از این فصل را بخوانم باور نمی کنید که ۵۰ سال پیش نوشته شده است. باید به این پرسش توجه داشت که اساسا چه شد که جلال آل احمد و آثارش جاودانه شد. به شخصه معتقدم این کتاب به دلیل کارکردی که برای ایران داشت، ماندگار شد.

                      در ادامه مراسم ابراهیم فیاض نیز با بیان این که اخیرا دکتر اباذری در هشتادمین سالگرد مردم شناسی به جوانان گفتند که به سمت آثار جلال آل احمد و دکتر علی شریعتی بروید، اظهار کرد: آثار آل احمد و شریعتی در حال باز تولید هستند و حتی دکتر اباذری هم این موضوع را پذیرفته است.

                      وی ادامه داد: البته هنوز هم در جامعه نقد اجتماعی نداریم. نقد اجتماعی عیار می خواهد و عیارش هم باید از فلسفه بیاید و هنوز هیچ فلسفه ای نداریم. نقطه های شروع معلوم نیست و هر کس هم حرفی می زند می خواهد نمایندگی بیاورد. جلال آل احمد و شریعتی نقد روشنفکری کرده اند و هر دو ضد روشنفکری بودند. هر دو نقد مظروطه به بعد داشتند.

                      این استاد دانشگاه با اشاره به این که صادق زیبا کلام در ابتدای ورودش توافق هسته ای را به او تبریک گفت، عنوان کرد: من هم به ایشان گفتم سرکاری شما! کسی که تاریخ را بررسی نمی کند، آینده را هم نمی فهمد. ما آنقدر وا مانده هستیم که هنوز نفت خام استخراج می کنیم. کسانی شعار پیروزی و کسانی هم شعار شکست می دهند در حالی که معتقدم همه سرکار هستیم.

                      فیاض با اشاره به این که در کشورمان هنوز روشنفکر نداریم، عنوان کرد: هنوز کتاب های مارکس به طور کامل در ایران ترجمه نشده است، مارکس ۴۰ هزار صفحه کتاب دارد در حالی که ما بخش کمی از آن را ترجمه کرده ایم. در سخنرانی دیگری گفته بودم که مارکس با دین مخالف نبود و در جملاتش از دین تعریف کرده است و در جایی که می گوید دین افیون ملت ها ست نیز از افیون به معنای مسکن استفاده کرده است.

                      وی با تاکید بر این که در روشنفکری هم مانند صنعت فرمالیسم هستیم، گفت: متاسفانه در هر حوزه ای هم به سرعت پدر پیدا می کنند و پدر علوم وموضوعات مختلف را معرفی می کنند در حالی که نمی گویند مادر این خانواده کیست و فرزندانش که هستند که حال پدری برایش پیدا کرده اند. معتقدم روشنفکر نداریم و جلال آل احمد هم یک مقلد است و مقلد مردم شناسی هایدگری است و شریعتی نیز به دلیل خراسانی بودن و طبع لطیفش، شعر و شاعری هم در آن آورده است و آن ها بیشتر مسائل را پیچیده کرده اند.

                      زیبا کلام نیز در بخش دیگری از این مراسم با بیان این که آشنایی ایران با غرب به دوران صفویه و قرن ۱۶ و ۱۷ بر می گردد، عنوان کرد: آن آشنایی هیچ تاثیری بر جامعه ما نگذاشت، چرا که ابعادش خیلی گسترده نبود. اما تمام ایرانی هایی که در قرن ۱۸ و ۱۹ غرب را دیدند، آن را پسندیدند و متوجه شدند که چقدر عقب مانده ایم و انقلاب مشروطه نیز در همین راستا و طی فرایند یکصد ساله ای از امیدها و آرزوها برای ایجاد تغییر و اصلاحات و مدرن شدن جامعه شکل گرفت. بر خلاف بسیاری، معتقدم مشروطه را کسی به انحراف نکشید و اساسا خاسته مشروطه از ابتدا برپایی حکومت اسلامی نبود که قرار باشد به انحراف کشیده شود.

                      این پژوهشگر و کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر این که احزاب چپ در تمام کشورها بعد از جنگ جهانی دوم رشد کردند، گفت: در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی مارکسیست در جهان به اوج می رسد و از اواخر دهه ۶۰ نقطه جوش را رد می کند و رو به افول می گذارد. باید به این مسئله توجه داشته باشیم که چرا در کشورهای دیگر مارکسیست رو به افول رفت، اما در ایران به نظر می رسد نیرومندتر هم شده است. مارکسیست در کشوری دوام پیدا کرده است که از قضای روزگار به شدت مذهبی است.

                      فیاض نیز در سخنانی با بیان این که روشنفکری برای کشورهای سوسیالیستی است، اظهار کرد: بر خلاف آقای زیبا کلام که معتقد است ارتباط ایران با غرب از دوران صفویه آغاز شده است، معتقدم خیلی پیشتر از این ایران با غرب آشنا شد و ملاصدرا فسلفه غرب را با عرفان هندی قاطی کرد و به ما داد. رمز انحطاط ما ملاصدرا است و ۳۰۰ سال کشورمان را به عقب برگرداند. ملاصدرا غرب زده است و اخباریه از دل نظریات او بیرون آمد.

                      وی تصریح کرد: دینی که امروز داریم، دین مداحی است و به دهه ۷۰ اروپا خیلی شباهت دارد. مساجد به گونه ای شده اند که تنها کار و خدمات اجتماعی ارائه می دهند و مساجد به موسسات خیریه تبدیل شده اند و ساختار فکری در آن ها وجود ندارد. در نمایشگاه قرآن امسال دیدم که استقبال از کتاب های مرحوم شریعتی بیش از تمام کتاب های دینی و قرآنی بود.

                      این استاد دانشگاه با بیان این که آمریکا پیشتاز نظام جهانی است، گفت: آمریکا ضد روشنفکری است و فلسفه اش، فلسفه زندگی روزمره است و نظام جهانی هم نظام ضد روشنفکری است چرا که آمریکا این گونه است. آینده آمریکایی نیز ، آینده روشنفکری نیست. شبکه های اجتماعی مجازی و دیجیتال دیگر اجازه روشنفکری نمی دهند و حتی تلویزیون هم این گونه شده است که می خواهد با برنامه هایی همچون خندوانه بگوید زورکی بخندید و با برنامه های دیگر بگوید زورکی گریه کنید و عقلانیت را کنار گذاشته اند. بحث درباره جلال آل احمد و دکتر شریعی نیز به دلیل نوستالژی که دارند خوب است، وگرنه آینده نه از آن جلال است و نه شریعتی.

                      زیبا کلام نیز با تاکید بر این که آمریکا ستیزی و غرب ستیزی هویت یک ایرانی است، گفت: ما باید کالبد شکافی اساسی کنیم که چه شد که جامعه ما غرب ستیز شد. در حالی که انقلاب اسلامی هم غرب ستیز نبوده است و در تمام مصاحبه های امام خمینی (ره) که در نوفل لوشاتو از او گرفته شده و در کتابی گردآوری شده، ندیدم که سخنی از ضدیت با غرب به میان بیاورند و باید ببینیم این ضدیت با غرب از کجا آمده است.
                      آخرین ویرایش توسط ahmoeini؛ 2015/07/28, 12:25.

                      نظر

                      • Nay
                        Banned
                        • Aug 2014
                        • 641

                        #1526
                        پاسخ : نبض سیاست

                        در اصل توسط rio پست شده است View Post


                        1- حقیقت (نه واقعیت) ثابته، جوینده یابنده است! پس باید تمامی تکه های آن آینه کذایی را یافت و به هم متصل کرد، چه فاندامنتالی، چه تکنیکالی! آیا شدنی است؟ به نظرم شدنی است، چون آینه خود را نشان میدهد و بنابراین، اگر خود را بشناسی، حقیقت را خواهی یافت، بدون اینکه چشمت دنبالآینه دیگری باشه که توش چی دیده! خیالت راهت، خودش رو دیده!


                        تمامی موارد فوق، حقیقته و حقیقت ثابته!

                        اما چون در خیالمون، فکر میکنیم که اون آینه کذایی، خورد شده، پس سهم ما از حقیقت، همون تکه کوچیکه ولی ما لایق کل هستیم، پس در سودای کسب حداکثری می مانیم!
                        در حالیکه، همون تکه کوچک، برای باز سازی تصویر کل، کافی است!
                        --------------------------

                        سلام :
                        نای جان !
                        از توجه ات سپاسگزارم و همینطور متوجه لطف و محبتی که داری ؛ هستم اما ! نمی دونم چرا با وجود این همه , من رو از سر کم دقتی ؛ می خونی ؟؟؟
                        من دقیقا با توجه به تفاوت بین (( واقعیت ))و(( حقیقت)) نوشته بودم در همان ابتدا که :

                        می گویند ,
                        واقعیت
                        به سان آینه ای است بر زمین فرو فتاده که هر کس تکه ای از آن را در دست دارد

                        --------------------------------------
                        پس اصلا من حرفی از دریافت حققیت در اینه نزده بودم و از واقعیت نوشته بودم ...
                        اما اینکه نوشته اید :

                        از کجا معلوم دلواپس، حق نیست؟ یا حقوقی؟ یا دولت؟ ملاک شما برای نا حق بودن ایشان چیست؟

                        -----------------------
                        در پاسخ به شما باید عرض کنم که : کسی حکم کلی نداده که در تمام موارد حق با حقیقی است اما در این مورد خاص و اتفاقی که افتاد , همونطور که ذکر شده بود , اگر موضوع تبانی و هماهنگی در امر قیمت گذاری و جهت دهی ی به بازار اتفاق افتاده باشد , در تمام ممالک پیشرفته دنیا این موضوع کاری خلاف اخلاق و اصول پذیرفته ی عالم تجارت و معاملات است و چنانکه عرض شد ] عواقب قضایی ی جدی هم در پی دارد .

                        اما بگذارید این را یک بار به شما بگویم پس از چند باری که از گفتنش در گذشته ام :
                        در مواردی یک تضاد جدی بین افکار و عقاید شما برقرار است که حقیقتا برای من حیرت انگیز است ...فی المثل اینکه می گوئید :

                        شما مجاز هستید در این بازار پر از دوز و کلک،
                        به هر طریقی
                        که صلاح میدانید، کسب رزق کنید،
                        حلال و حرام، افسانه است!

                        -------------------------------------------
                        یعنی دقیقا شما با این حرف تان نشان داده اید که قائل به اندیشه ی : ؛ هدف وسیله را توجیه می کند ...
                        هستید وقتی می نویسید به هر روشی اگر کسب رزق و روزی کنیم حلال است ( در این بازار یا آن بازار ش که دیگر فرقی نمی کند )

                        خوب تعجم از این قبیل حرف های شما , آنقدر زیاد است که بی اغراق جا دارد اگر آدم شاخ هم در بیاورد !
                        کسی چون شما که مدام پست می زنید و تظلم می جوئید و از زبان نی و نای از ستم و جور و ظلم و نا حقی ها گله و شکایت می کنید , یک باره می آید و چنین حرف هایی می زند !

                        خوب برادر من , شما فکر می کنید همان هایی که شما مدام از دست شان نالانید ؛ جز شما فکر می کنند ؟
                        نه خیر ...
                        انها هم به خاطر تضاد منافع با حق و حقیقت رو در رو شده اند , چون خود را بر حق می دانند که از هر روش و وسیله ای برای کسب منافع مالی و مادی ,و نیل به اهداف بهره جویند .
                        !
                        حالا اینکه شما با چنین نظام باوری از آنها با چنان نظام باوری , گله مندید , چگونه توجیه پذیر است را شما خودتان باید بفرمائید پاسخ دهید .: ؟!
                        ----
                        ملاک برای بر حق بودن و نبودن , سودو ضرر یا ضعف و قدرت نیست , ...کاملا طبیعی است که تیم قوی تر , در یک بازی ی منصفانه از تیم ضعیف تر در اغلب موارد ببرد و این دلیل بر ناحق بودنشان نیست , اما این قاعده وقتی به هم می خورد , که هر کس به خودش اجازه می دهد از هر روش و راه وسیله ای برای برنده بودن استفاده کند و همین موضوع ساده ؛ ملاک قضاوت و تشخیص برای درست و غلط یا خوب و بد بودن پولی است که در می اوریم یا نبردی است که فتح می کنیم ...یا به قول عوام خودمان : حلال و حرام ....(( البته که این ها همه یک سری واژه ها یی هستند برای ارزش گذاری ی موضوع ,و اینکه از چه حروفی تشکیل شده اند آنقدری مهم نیست)).....که چگونه ملاک و ترازویی برای تشخیص و ارزشگذاری دراختیار ما قرار می دهند :
                        شما به عنوان یک تریدر حق دارید و درست هم هست که از ابزار قدرت مالی تان , برای ترید در 4 چوب قوانین ( اینکه چه قوانینی در چه کشوری موضوعه هست جای بحث فراوان دارد البته) و اخلاق استفاده کنید اما ایا برای رسیدن به سود و کسب منفعت مجاز به زد و بند و حاکم کردن روابط بر ضوابط و دروغ گفتن و فریب دادن و جو سازی و شارلاتان گری و دور زدن قوانین و .....هم هستید یا نه ؟
                        من می گویم : نه !
                        اما شما صریحا نوشته اید :
                        اری
                        خوب این نظر شما است و هیچ اشکالی هم برای شما ندارد که می دانیم کسی را در قبر دیگری نمی خوابانند و عیسی به دین خود و موسی هم به دین خود ...اما شما وقتی قائل به چنین نظام فکری ای هستید , باید در وحله نخست به خودتان بتوانید جواب بدهید که :
                        منی که استفاده از هر وسیله ای برای رسیدن به هدف ( هرچه هم که هدف والا و با ارزش یا بی ارزش و بی مقدار باشد ) را مجاز می دانم , پس چرا اینقدر از دیگرانی که از هر روشی برای نیل به اهداف شان استفاده می کنند , گلایه ها می کنم ؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!

                        مگر نه اینکه من ( نای) ننوشته ام :

                        اگر می پنداریم حق با ما است پس حق با ما است ! و برای موفقیت باید برنامه ریزی کرد و از هر امکانی ( با هر ارزشگذاری ی منفی یا مثبتی ) بهره ها جست ؟؟؟
                        خوب آنها هم که من صبح تا شب نقدشان می کنم , مگر جز همه این ها کاری می کنند ؟

                        ----------------
                        از من ناراحت می شوید اما شاید ارزش اش را داشته باشد :
                        من به گواهی ی پست هاتان می توانم , نمونه های دیگر این تضاد در افکار و عملکردتان را به شما ادرس بدهم .....
                        اما البته این ها مهم نیست ....
                        روزی فرمودید یک موج سینوسی را طی کرده و به اینجا رسیده اید .....
                        تصور من این است که هنوز در میانه راه موج مذکور هستید و قدم هایی دشوار مانده تا به نقطه ی عطف در قله ی موج برسید....
                        کما اینکه من خود نیز چنین ام و با این تفاوت که من در دره ها سیر می کنم ( تا بدانم همی که نادانم و از همین رو هم نظراتم و ای بسا همین نظر در مورد شما هم اشتباه باشد )و شما لا اقل در دامنه ها سیر می کنید ( گرچه به تصور خودتان باز به گواه نظرات تان فکر می کنید در قله ها هستید ) ...
                        اینها را یک دوست به شما می گوید....کسی که قصدش کمک و همفکری باشما است ...نه یک دشمن یا کسی که قصد تخطئه ما را دارد....
                        --------------------------------
                        روزی از شما تقاضا کردم , کتابهای کریستین بوبن و به ویژه :
                        نورجهان
                        ترجمه :
                        پیروز سیار
                        را بخوانید...
                        هنوز هم بر سر آن تقاضا هستم ....کاش این کار را بکنید

                        با مهر و سپاس
                        (( نظرات شخصی و ای بسا اشتباه))

                        -------------
                        بعدالتحریر :
                        شما در ابتدای شروع مباحثا ت به جزئیات اشاره و بحث را پیش می برید اما پس از خواندنن جوابیه , ناگهان روی می اورید به در گذشتن از , جزئیات و موارد مصداقی که در جوابیه آمده و ساده تر اینکه , با مستمسک قراردادن فلسفه و شعر و عرفان و .... کلی گویی را سر لوحه کارتان قرار می دهید ...لطفا چنین نکنید ...الان من به مورد مشخصی اشاره کرده ام و نقدی به فضای تفکری شما وارد کرده ام ] به همین مورد شفاف و ساده و به شکل مصداقی , با ارجاء به اصل مطالب قبلی ی خودتان و من بپردازید ...لطفا و جدا
                        .
                        با مهر و سپاس
                        ریو جان سلام

                        نظرات شخصی و ای بسا اشتباه


                        عبارت فوق، تنها دلیل کم ارزش و حتی بی ارزش شدن نظرات یک نویسنده است، چه با فونت 2 بنویسه، چه با 5، چه قرمز، چه صورتی، فاقد ارزشه، علی الخصوص که بصورت امضا و پای ثابت در آمده باشه و بالاتر از اون، با کیبورد شکسته هم بخواهیم نظراتمون رو عنوان کنیم!


                        بنده چرا باید سخنانی که ای بسا اشتباه است را جدی بگیرم و با دقت بخوانم؟ خود نویسنده به خودش 10 تا سور زده با این عبارت و بعد مدعی میشه دست و بالش هم بسته است و قادر نیست در هر زمینه ای قلمفرسایی کنه!

                        مگه مرض دارم، وقتی مشکلم قلبمه، برم درباره مقعد، کسب معلومات کنم؟

                        وقتی علم برتر، تکنیکاله و کاملاً اثبات شده، مدام بیام توجیهات عدم کاربردی بودنش رو بخونم، اونهم تو بازاری کاملاً کنترل شده و غیر آزاد. خب، مگه مخم تیر
                        خورده که تو چنین بازاری اصولاً فعالیت بکنم تا بعد بخوام در مورد ابزار مناسبش بحث بکنم!

                        تو علم پزشکی، هر شش ماه یکبار، کلیه دانسته ها، مورد بازنگری قرار میگیره و ریویژن میخوره، اما تا قبلش، هیچ کس به خودش اجازه نمیده که د باره معلوماتی که کسب کرده، تردید کنه، بلکه میگه این آخرین دستاورده، حاصل خرد جمعی است و مورد احترام، تا اینکه خلافش ثابت بشه و با احترام، به رویکردها و تکنیکهای جدید بپردازه و بکار ببره! تازه این علمی است که مستقیم با جان آدمی زاد سر و کار داره و تصور کن بری پیش یک پزشک، بهت بگه، این رو بخور، ممکنه خوب بشی، ممکنه خوب نشی، من به این نسخه اعتقادی ندارم، اما علم پزشکی میگه بخور!

                        در حالیکه داروهای اصطلاحاً شبه دارو داریم یا همان پلاسیبو که اصلاً ارزش دارویی نداره، به بیمار میدهند و اثر میکنه! آیا خود این، علم و دانایی و نسخه موثر نیست؟ دارویی که با تصورات بیمار درباره موثر بودنش، تاثیر میکنه! یعنی تلقین!


                        اونوقت یک عده به خیال خودشون، ابزارهای تکنیکال رو یک جا گرد آورده اند و بدون اینکه با فانکشنش، تاریخچه اش، شرایط جنبی استفاده اش آشنا باشند، نظریه هم میدهند، غلط هم از آب در میاد، اونوقت مستمسک افرادی مثل ریوی ما میشه که، دیدید گفتم تکنیکال تو ایران جواب نمیده؟ شاهدش هم از غیب آمد، خودشون اذعان دارند که تو بازار، دست میبرند!

                        تکنیکال همونطور که خودتون فرمودید، معلوله نه علت. زیرا، از رنگ رخساره، گواهی میدهد از سر ضمیر! پس وقتی نمودار قیمت، به سطوح و اشکال خاصی میرسد، به ما سیگنال میده که الان میخواد سیل بیاد، الفرار، یا رفتار قیمتی، معلول علتی بوده که خودش رو به شکل پروانه در آورده، یا سقف دو قلو، یا کف سه قلو و ما از روی تجربه میفهمیم که وقوع یک زلزله یا سیل، محتمله!

                        پس آیا نباید کاری کرد تا توی زلزله، آوار روی سرمون خراب نشه؟

                        در حالیکه علم تکنیکال خودش دست بردن توی بازار را پیش بینی کرده و وقتی از یک جایی که احساس خطر میشه، باید پای مداخله کننده موجه (دارای وجاهت قانونی) بیاد وسط و حتماً باید دخالت کند و تعللش باعث میشه که بازار صدمه ببینه! (عین بستن پالایشی ها، بستن پترو شیمی ها یا محدودیت فروش تسه ها و ....)

                        درست مثل QE در آمریکا، یا مداخلات چین توی بازار بورسش، یا هر جای دیگه، فرضاً ریاضت اقتصادی یونان و اخراجش از ناحیه یورو و امثالهم..... همگی مثالهای بارز مداخله در بازار است که از طرف نهادهای نظارتی، مورد پایش و اعمال قرار میگیره!

                        خب کسی که این بدیهیات رو نمیدونه، بنظرت باید اصلاً باهاش وارد بحث شد و روشنش کرد، جاییکه با صد نمود داره میگه من حالیمه، اما ای بسا ممکنه نیم صدم درصد اشتباه کرده باشم! اسمش تخطئه نیست، چیست؟


                        ریو جان

                        همه ما منحصر به فردیم و نسخه هامون هم منحصر بفرده

                        بوبن شاید برای شما افاقه کنه، اما برای مثل من، عین خربزه و عسل باشه!

                        یک دانش آموزی خنگ محسوب میشه، اما همون دانش آموز با رویکردی تازه (شما بخوان تکنیک نوین) از نوابغ هم پیشی میگیره، آیا مشکل من هستم یا سیستم؟


                        بنابراین، در محیط مجازی و به غایت پر خطری که درش هستیم، چطور انتظار داری بنده به شما این فرصت را بدهم تا بنده را خوب بشناسید؟ که نقطه ضعف بدم به دست دشمنان قسم خورده و خودم رو به فنا بدم؟

                        چرا باید سیستم معاملاتی ام رو به کسی آموزش بدم؟
                        چرا باید سیستم فکری ام رو برای کسی باز کنم؟
                        چرا باید سیستم زندگی ام رو برای کسی آشکار کنم؟


                        هر بیشه گمان مبر که خالیست، شاید که پلنگ خفته باشد


                        برای همین، بنده نه برای قانع کردن آمده ام، نه برای قانع شدن، چون اصولاً اینجا جاش نیست.

                        بنده فقط و فقط با تکنیک خودم، راستی آزمایی میکنم و دانسته هایم رو به چالش میکشم، بدون اینکه اصولاً نگران این باشم چی در موردم فکر میکنند، اونهم تو دنیای مجاز!

                        درد اکثریت بچه های تالارهای مجازی همینه که سوراخ دعا رو گم کرده اند! و هنوز پی نبرده اند که ، حرف مفت، خریدار نداره!

                        این عبارت آخر رو از خود شما آموختم و بسیار بهم کمک کرد، چون در آستانه تحمل ناپذیری قرار داشتم و وقتی شما این عبارت رو به من آموختید، برام مکاشفه ای رخ داد، که وقتی مخاطب، خواهان تو نیست، چرا اصرار می کنی به دُر فشانی؟ نباید علف به دهان بزی خوش بیاد در همان وهله اول!؟

                        مخاطب، دروغ میخواد، تو راست تحویلش میدی، مخاطب زهر میخواد، شما شکر و قند بجاش میدی و بعد انتظار داری ازت تشکر هم بکنه!

                        خب شاید طرف زهر را میخواد برای کشتن موش!
                        یا دروغ را میخواد بذاره روی زخم روحیش، که چرا این همه سال باور کرده، این جمعه می آید، اون هم شاید! پس دلش قصه های از جنس شب میخواهد!

                        ریو جان


                        بنده گفتم شما مجازید هر کاری دلتون خواست بکنید. یعنی همون هدف، وسیله را توجیه میکند!

                        اما به نظرت، علم به اینکه شما هر کاری دلتان بخواهد میتوانید بکنید، به شما این امکان را میدهد که به خواسته اتان برسید؟

                        یعنی واقعاً، خواستن، توانستنه؟

                        شاید عبارت فوق، همین را در ذهن تداعی کند، اما در مقام عمل، شعر خطاط برای خطاط شدن میشه الگو! که اگر میخوای خطاط بشی، پنج شرط داره وگرنه دور خودت میچرخی!

                        داستان خر خاتون و کدو و دزدیدن علمی ناتمام و آبرو رویزی و هلاک

                        داستان طوطی و بازرگان و آموزش از راه دور و رمز و راز

                        یا همینی که برای شما فرستادم، ای برادر تو همان اندیشه ای

                        شما به خر استخوان بده، به نظرت براش قابل استفاده است؟
                        یا با ابزار زرگری، برو کفشگری کن!


                        اینجاست که یادتون رفته که گفته ام

                        ترازو گر نداری پس
                        ترا زو ره زند هر کس


                        تکنیکال هم همینه، به شما یه چنگال داده اند برای خوردن اسپاگتی، اما شما باهاش میخواهید سوپ جو بخورید، نوش جان!


                        ریو جان، بدون اینکه بخوام از خودم دفاعی بکنم، باید خدمتت عرض کنم این شیوه نگارشی منه و بهش خو کرده ام و دلیل اصلیش هم اینه که، اگر بخواد کسی از حال کسی با خبر بشه، باید پای توی کفشش بکنه و کفش من خیلی گشاده! برای همین تو پای خیلی ها لف لف میزنه و ناراحتشون میکنه!

                        تو این دنیا، 7 میلیارد انسانه با 7 میلیارد طرز فکر متفاوت و قرار هم نیست همه مثل هم باشند، چون اصولاً نمیتوانند مثل هم باشند، به دلیل زمانی و مکانی!

                        هر که تو بيني ز سپيد و سياه
                        بر سر کاريست در اين کارگاه

                        جغد که شوم است به افسانه در
                        بلبل گنجست به ویرانه در

                        هر که در این پرده نشانیش هست
                        در خور تن، قیمت جانیش هست



                        هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من
                        سر من از ناله من دور نیست، لیک چشم و گوش را آن نور نیست


                        و قرار هم نیست باشه

                        چون حقیقت ثابته

                        پس، هر چه آن خسرو کند، شیرین کند

                        غنی
                        (نی)

                        ----------------------------------------

                        هر چه آن خسرو کند، شیرین کند

                        چون درخت تین که جمله تین کند
                        هر کجا خطبه بخواند بر دو ضد
                        همچو شیر و شهدشان کابین کند
                        با دم او می‌رود عین الحیات
                        مرده جان یابد چو او تلقین کند
                        مرغ جان‌ها با قفص‌ها برپرند
                        چونک بنده پروری آیین کند
                        عالمی بخشد به هر بنده جدا
                        کیست کو اندر دو عالم این کند
                        گر به قعر چاه نام او بری
                        قعر چه را صدر علیین کند
                        من بر آنم که شکر ریزی کنم

                        از شکر، گر قسم من تعیین کند
                        کافری گر لاف عشق او زند
                        کفر او را جمله نور دین کند
                        خار عالم در ره عاشق نهاد
                        تا که جمله خار را نسرین کند
                        تو نمی‌دانی که هر که مرغ اوست
                        از سعادت بیضه‌ها زرین کند
                        بس کنم زین پس نهان، گویم دعا

                        کی نهان ماند چو شه آمین کند
                        آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/07/28, 15:58.

                        نظر

                        • Nay
                          Banned
                          • Aug 2014
                          • 641

                          #1527
                          پاسخ : نبض سیاست

                          تا الان، شاید اکثراً این خبر که یک پزشک متخصص خون، توسط فرزند بیمار با ضربات چاقو به قتل رسیده با خبر شده باشید (بیمار در خانه ویزیت شده)

                          اما خبری در شبکه های مجازی چرخید مبنی بر اینکه این یک اقدام از قبل طراحی شده بوده برای کشتن دکتر پیرزاده، چون پیگیر بیماریهای رو به فزونی خونی و سرطان در شهرستانهای اطراف اردبیل و از جمله خود اردبیل بوده، بطوریکه استان اردبیل، رتبه اول بیماری های خونی خاص در خاور میانه رو به خودش اختصاص داده که دکتر پیرزاده مرحوم، به ترکیبات رادیو اکتیو در آب مصرفی شهروندان پی میبره انگاری

                          حالا من میخوام بدونم، آیا میشه بدون اینکه حساسیت مقامهای امنیتی رو بر انگیزه، یه جورایی ، از آبها، مخصوصاً آب گرم سرعین که مردم میرن توش دقایقی رو سر میکنند، نمونه برداری بشه، فرستاده بشه به مراجعی برای آزمایش (حتی خارج از کشور و در قالب بطری های آب مثلاً)، تا نسبت به آلودگی این آب ها، تحقیق بشه. چه رادیو اکتیو، چه میکروبی و یا شیمیایی

                          لطفاً خبر رسانی کنید تا اقدامی در خور صورت گیر

                          نظر

                          • rajabi
                            عضو فعال
                            • Dec 2014
                            • 936

                            #1528
                            پاسخ : نبض سیاست

                            در اصل توسط Nay پست شده است View Post
                            معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور، تخلفات دولت قبل که مورد اشاره جهانگیری قرار گرفته را قطره ای از یک دریا خواند که شرح کاملش نیازمند نوشتن یک مثنوی ۷۰ من است.
                            وکیل محمود احمدی نژاد عصر دیروز از شکایت موکلش از اسحاق جهانگیری معاون اول دولت یازدهم به دلیل آنچه که «اتهامات بی اساس علیه دولت قبل با هدف تخریب باورهای مردم و تشویش در اذهان عمومی» می خواند خبر داد. ساعتی بعد، دفتر معاون اول در اطلاعیه ای اعلام کرد: «از طرح شکایت آقای احمدی‌نژاد در دستگاه قضایی استقبال نموده و مستندات تخلفات و سوءمدیریت‌های آقای احمدی‌نژاد را به مرجع قضایی تسلیم خواهیم کرد.»

                            محمدرضا خباز که در مجلس هشتم عضو هیات تطبیق قوانین و مقررات بود و در جریان صدها تخلف دولت های نهم و دهم در تدوین آیین نامه های اجرای قوانین مصوب و عدم ابلاغ و اجرای قوانین بود، از نخستین شکایتی یاد کرد که به همراه ۱۱ تن از نمایندگان مجلس علیه قانون شکنی های دولت احمدی نژاد به کمیسیون اصل ۹۰ ارائه داده بود. شکایتی که اوایل عمر مجلس هشتم از سوی کمیسیون اصل نود بایگانی شد. وی با بیان اینکه «مجلس هشتم اراده ای برای برخورد با تخلفات دولت احمدی نژاد نداشت»، افزود: تصور من این بود که مجلس و به نوعی از او می ترسید. عده ای از نمایندگان از زبان «اتهام زن» او می ترسیدند و معتقد بودند که باید از تذکر به دولت حذر کرد، در غیر اینصورت ممکن است احمدی نژاد اتهاماتی را بزند که نشود مساله را جمع کرد. کمیسیون اصل نود به ۱۰ مورد شکایت ما از رفتارهای غیرقانونی احمدی نژاد، که زمینه اضمحلال کشور را فراهم می کرد، رسیدگی نکرد و حتی به ما گفتند که شما اصلاح طلبان هنوز حاضر به تحمل مسائل نیستید و قصدتان برخورد سیاسی با رئیس جمهور است.
                            به نوشته خبرآنلاین٬ این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی افزوده: شکایت ما بایگانی شد تا اینکه پس از ۱۱ روز خانه نشینی احمدی نژاد و گارد گرفتنش در مقابل رهبری، مجلس کم کم به ماهیت او پی برد و مشابه شکایت ما را ۱۲ نفر از اصولگرایان به کمیسیون اصل نود بردند. ما هم اعتراض کردیم که چرا به اعتراض ۱۰ ماه پیش ما رسیدگی نشد؟ نهایتا این دو شکایت تلفیق شد و مجلس به این شکایت رای داد و به قوه قضاییه ارجاع شد.

                            قوه قضاییه به شکایت نمایندگان مجلس هشتم از احمدی نژاد رسیدگی نکرد
                            نماینده مجالس ششم تا هشتم در پاسخ به اینکه چه پاسخی به این شکایت از سوی قوه قضاییه داده شد؟، گفت: هنوز به آن رسیدگی نشده چون علی القاعده باید از ما به عنوان شاکی دعوت می شد و با گذشت حدود چهار سال از آن شکایت، هنوز خبری از رسیدگی به این موضوع از سوی دستگاه قضایی نیست.


                            احمدی نژاد به کرات، مجلس را به توپ بست
                            او که از امضا کنندگان طرح سوال از رئیس جمهور هم بوده، پاسخگویی وی در جلسه علنی مجلس را «به توپ بستن مجلس» می داند و می گوید: اگر یکبار فیزیکی مجلس در دوره مشروطه به توپ بسته شد، در عوض احمدی نژاد به کرات مجلس را به توپ بست!
                            معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور ادامه داد: همه کارهای آن دولت بویژه در قانون شکنی، در بی توجهی به قوه مقننه و برخورد با قوه مقننه، در برخورد با مراجع تقلید و حتی بی حرمتی به مقام معظم رهبری و بر زمین گذاشتن فرمایشات ایشان و انحراف از برنامه چهارم و پنجم و تاخیر در اجرای سیاست های کلی نظام و ….بی سابقه بود.

                            ….تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
                            نماینده سابق کاشمر که از شکایت احمدی نژاد از جهانگیری و پاسخ جهانگیری دال بر ارائه مستندات دولت گذشته، استقبال می کرد، افزود: خیلی خوب شد که این اتفاق افتاد. یکی از آرزوهای ماهمین است که در مقابل حرف حساب ما و درد دلی که با مردم می کنیم، خودش یا وکیلش عکس العمل نشان دهد و یک بار هم که شده پاسخگو باشد. به قول شاعر «خوش بود گر محک تجربه آید به میان، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد».

                            به گفته وی، جهانگیری تنها قطره ای از دریای تخلفات احمدی نژاد را عنوان کرده و اگر بیم فراهم آوری موجبات بدبینی مردم به دولت ها وجود نداشت، می شد مثنوی ۷۰ من از تخلفات احمدی نژاد منتشر کرد. چرا که فقط شمارش قانون شکنی های او یک کتاب می شود و اگر مردم بدانند اوچه ها کرده، برای هر مورد تخلفش باید یک هفته عزای عمومی اعلام کنند.

                            خباز با اشاره به تخلفات پرشمار سازمان تامین اجتماعی در دولت گذشته، گفت: شما فقط رقم اختلاس هایی متعددی که پرونده هایشان در حال رسیدگی است را به ۷۰ میلیون جمعیت ایران تقسیم کنید، ببینید که به هر کس چقدر می رسید؟ اما باز هم آقایان دو قرت و نیمشان باقی است و مدعی شکایت می شوند.

                            درخواست سریال مناظره با احمدی نژاد در تلویزیون
                            نماینده سابق کاشمر با اعلام آمادگی برای مناظره با احمدی نژاد، خاطرنشان کرد: من که در مجلس بودم و الان هم دورادور دستی بر آتش دارم، می دانم که نه یک مناظره، بلکه باید یک سریال مناظره در صداوسیما بگذارند و من به عنوان ناقابل ترین فرد شاکی از ایشان این موارد را در یک جلسه آن برای مردم بیان کنم تا مظلوم نمایی نکنند. مردم حقشان است بدانند که او در چه شرایطی کشور را تحویل گرفته و چگونه به دولت بعد تحویل داده است.

                            عقب گرد ۱۵ ساله دستاورد دو دولت احمدی نژاد
                            به گفته معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور، تحلیل های اقتصادی امروز حاکی از این است که اگر همه کشور دست به دست هم داده، تحریم ها تماما لغو شوند، اتفاق غیر مترقبه ای از سیل و زلزله و جنگ و … رخ ندهد و همه شرایط در کشور آرام باشد، ۱۵ سال طول خواهد کشید که کشور به سال ۸۴ بازگردد! یعنی زنانی که دولت احمدی نژاد، اداره کشور را در اختیار گرفته بود. تازه این خوش بینانه ترین پیش بینی است!
                            خباز در پایان ابراز تعجب کرد که چطور با چنین سابقه عملکردی، به خودشان اجازه داده اند در قبال افشای یک قطره از حقایق تخلفاتشان، شکایت کنند. البته او بار دیگر از این موضوع استقبال کرد و گفت: امیدواریم با این اتفاق مردم بیشتر در جریان عملکرد دولت گذشته قرار گرفته و تاریخ و آیندگان هم در این باره به قضاوت بنشینند.
                            ------------------------------------------------------------


                            احمدی نژاد تبدیل شده به پاشنه آشیل نظام و همین عامل به تنهایی، برای رسیدن به توافق نهایی اتمی کفایت میکنه (الان وجودش برای دولت نعمته و با همین اهرم تونسته شوکران را تنقیه کنه)

                            در حقیقت، الان ایران (دولت) از اینکه غرب بزنه زیر توافق واهمه داره و این نهایت آرزوی دلواپسان (حکومت) است که توافق از ناحیه غربی ها به شکست بیانجامه و با استخوان در گلویی چون احمدی نژاد، چاره ای نیست جز دست زدن به اقداماتی مشابه رشوه عربستان به احمد شهید


                            اون بالا بالاها دارند میخرند و میفروشند و کارمزد میدهند، برای همینه که از 120 تا 180 میلیارد دلار، دلارهای بلوکه شده، چیزی حدود 6 میلیارد دلار هم شاید دست ملت رو نگیره، چون همه اش خرج عطینا شده



                            چون توافق اصلی، بین همان شش کشور بوده که از ایران، هر کی چقدر سهم می بره!

                            نظر

                            • rajabi
                              عضو فعال
                              • Dec 2014
                              • 936

                              #1529
                              پاسخ : نبض سیاست

                              ایشالا قوه ی قضائیه یه ذره عرضه داشته باشه
                              و این مرتیکه جهانگیری رو بیاره دادگاه ، تا اونجا اگه مدرکی که محکمه پسند باشه ارائه بده ، اگه نه دهنشو با سیمان پر کنن
                              البته باید دلیلاش محکمه پسند باشه نه مثل خانوم رهنورد که فرمودند موسوی داماد لرستان و فرزند آذربایجان است /:.yead.:/

                              نظر

                              • گیلان
                                عضو فعال
                                • Jul 2011
                                • 2178

                                #1530
                                پاسخ : نبض سیاست

                                به نظر من شکایت احمدی نژاد بلوفی بیش نیست !...مانند اسامی در جیب و بگم بگم هایش که رونمایی نشد ! این روش جزو اصول و پایه های مشی احمدینژادیسم میباشد !
                                ایشان شاید احمق باشد اما نادان نیست , بلکه بسیار رند و هفت خط میباشد ! ایشان میداند که اگر با پای خودش به دادگاه برود, دیگر بازگشتش با کرام الکاتبین است ;)
                                هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                                نظر

                                در حال کار...
                                X