نبض سیاست

[negarminavi]

پاسخ : نبض سیاست

نتونستی باز خودتتو کنترل کنی و القابی پر از کینه بکار بردی!!

تاریخ بعد ها از خیانت پاک دست ها و بخصوص شخص محمود زیاد خواهد نوشت

در ضمن اون دیگه خودش میدونه تموم شده شما هم کم کم باور کنید(البته خیلی سخت درکت میکنم)

میخاستم جواب پستتو بدم دیدم ارزششو نداره(منظورم پستته)چون اخرش میدونم میرسیم به اتیش زدن سطل اشغال و اینجور حرفا

اونهایی که پستهای منو دیدن و خوندن در این سالها و در مقابل فحاشی و توهین های کابران همفکر شما رو هم دیدند، خوب می دونند که چه کاربرانی نمی تونند خودشونو کنترل کنند و مدام باید دیگران به اونها برای رعایت ادب تذکر بدن !

با همه این موارد حداقل برای دلار 5000 تومانی سندی ارایه کن !!!

[خوشبخت]

پاسخ : نبض سیاست

اونهایی که پستهای منو دیدن و خوندن در این سالها و در مقابل فحاشی و توهین های کابران همفکر شما رو هم دیدند، خوب می دونند که چه کاربرانی نمی تونند خودشونو کنترل کنند و مدام باید دیگران به اونها برای رعایت ادب تذکر بدن !

با همه این موارد حداقل برای دلار 5000 تومانی سندی ارایه کن !!!

من یه همفکر دارم اونم خودمم!!

هر وقت نفت 140 دلاری که روحانی اورد رو 40 بیاری اینم من میارم

وسلام

[negarminavi]

پاسخ : نبض سیاست

«ازدواج سبز» هم آمد
رونمایی دولت از ازدواج سازگار با محیط زیست!

« ازدواج سبز» نام ازدواج جدیدی است که معاون امورجوانان وزارت ورزش وجوانان از آن رونمایی کرد. ازدواجی که قرار است با هدف اصلاح الگوهای اجتماعی و زیست محیطی انجام شود. اما ماجرای این ازدواج چیست؟

مجله مهر: بعد از «ازدواج سفید» که چند سالی است نامش را از دهان مسئولین و کارشناسان اجتماعی می شنویم و در مغایرت کامل با موازین اسلامی است ؛ «محمدرضا رستمی» معاون جوانان وزارت ورزش و جوانان از ازدواج رنگی دیگری نام برد که از قضا قرار است ازدواج خوبی باشد!

در این نوع ازدواج که «ازدواج سبز» نام دارد عروس و دامادها در طول تمام مراسم خود مراقب محیط زیست هستند و به هر شیوه ای که امکان دارد به این موضوع می پردازند.

به گفته محمدرضا رستمی معاون جوانان وزرات ورزش و جوانان قرار است در این طرح دو امر اجتماعی و محیط زیستی ترکیب شوند و یک الگوی جدید به اسم ازدواج سبز متولد شود. روز گذشته در رسانه های کشور خبری با عنوان «جزییات ازدواج سبز» از سوی آقای رستمی مطرح شد. اما شاخص های ازدواج سبز از سوی معاون وزیر، به استفاده درست در مصرف آب در طول اجرای مراسم، استفاده از گل مصنوعی به جای طبیعی و نزدن بوق های مکرر و ایجاد راه بندان در خیابان ها خلاصه شد. بنابراین مجله مهر دوباره با آقای رستمی تماس گرفت تا جزییات و مصادیق بیشتری را از این مقام مسئول درباره کلمه جدید و تازه وارد «ازدواج سبز» جویا شود.


آقای رستمی درباره ازدواج سبز و اهمیت آن می گوید: «مسائل زیست محیطی اهمیت بسیار زیادی دارد. برهمین اساس تمام بخش های اجتماعی و فرهنگی درگیر این مسئله شدند. کلمات و جنبش هایی مانند صنعت سبز، اقتصاد سبز، هنر سبز و دانشگاه سبز به وجود آمدند و در دنیا فعال شدند تا آینده جهان را به یک آینده قابل زندگی برای ساکنان زمین تبدیل کنند.یکی از بهترین زمینه هایی که می توان در جهت فرهنگ سازی زیست محیطی کمک گرفت حوزه ازدواج و خانواده است. یعنی افرادی که به زندگی باهم فکر می کنند و می خواهند آینده ای باهم داشته باشند این فرهنگ در زندگی آینده آنها رعایت شود.»

مهریه به جای سکه می تواند کاشت نهال باشد

معاون امور جوانان وزارت ورزش شاخص های ازدواج سبز را اینطور برای ما توضیح می دهد: «می توان در ازدواج سبز بخشی از مهریه را به فعالیت های زیست محیطی مثل کاشت نهال اختصاص داد. یا اینکه هزینه مراسم ازدواج را برای کمک به بخش های محیط زیستی مانند محیط بانان اختصاص داد . به جای اینکه از کارتهای دعوت کاغذی استفاده از کارتهای الکترونیکی استفاده شود. کاشت نهال و گل را به یکی از بخش های مراسم عروسی تبدیل شود. افراد از استفاده از ظروف یکبار مصرف در مراسم های عروسی پرهیز کنند و فقط از ظروفی که قابل تبدیل هستند و یا هزینه کمتری برای محیط زیست دارند استفاده شود. در مراسم شان حداقل زباله را تولید کنند و به مصرف آب در طول مراسم توجه داشته باشند. از خودروهایی که آلودگی کمتری برای محیط زیست دارند در مراسم و بعد در طول زندگی مشترک استفاده کنند. مصرف آب و انرژی را به حداقل برسانند.»

با این اوصاف می توان « ازدواج سبز» را نوعی اشکال زدایی از مراسم عروسی اعلام کرد و به خودی خود این کلمه معنی و مفهوم مستقلی نخواهد داشت. مگر اینکه وزارت ورزش و جوانان مصادیق و شاخص های جدیدی و متمایزتری را برای معرفی این نوع ازدواج اعلام کند تا بتواند روی این کلمه حساب بیشتری باز کرد.

حذف آلودگی های زیستی و صوتی از عروسی

طبق گفته های رستمی آلودگی های زیست محیطی مثل بوق زدن های مکرر و بندآوردن خیابان و ایجاد ترافیک از برنامه های عروسی حذف خواهد شد. آقای رستمی در ادامه حرف هایش نیز گفت که در حال حاضر وزرات ورزش و جوانان به فکر الگوهای اشتباهی که فعلا وجود ندارد و ممکن است یک روز به فرهنگ ازدواج اضافه شود هم هست و قرار است از همین الان به فکر مقابله با آنها باشد. هرچند که تاکنون جزییات بیشتری از این نوع ازدواج از سوی وزرات ورزش و جوانان اعلام نشده است.

http://www.mehrnews.com/news/2970472...8C%D8%B3%D8%AA

این عملکرد دولتی است که اقتصاد کشورش در این وضعیت است ! و مدعی تدبیر است !

تدبیر کرده اند که در عروسی کسی بوق نزند ! دست نزند ! تا از آلودگی صوتی جلوگیری شود !!!

مردم به جای سکه، کاشت درخت مهر عروس کنند ! و کارت دعوت کاغذی نفرستند ! کارت الکترونیکی بفرستند !!!

با این عملکرد اونوقت عده ای می گویند چرا شاخص بورس بالا نمی رود !!؟؟؟

چرا گزارش 6 ماهه شرکتها اینجوره؟ دستکاری کردن؟ دروغ میگن ؟ وضع شرکتها خوبه !!!

اصلا توطئه دلواپسان هست گزارشات 6 ماهه !!!

[asir]

پاسخ : نبض سیاست

نتونستی باز خودتتو کنترل کنی و القابی پر از کینه بکار بردی!!

تاریخ بعد ها از خیانت پاک دست ها و بخصوص شخص محمود زیاد خواهد نوشت

در ضمن اون دیگه خودش میدونه تموم شده شما هم کم کم باور کنید(البته خیلی سخت درکت میکنم)

میخاستم جواب پستتو بدم دیدم ارزششو نداره(منظورم پستته)چون اخرش میدونم میرسیم به اتیش زدن سطل اشغال اتیش زنا و اینجور حرفا

واقعا مونده بودم چه جوابی به اینهمه منطق خواهید داد دیدم هیچ !!!!!!!خانوم میناوی رو دست کم نگیریدجناب روشن ضمیر

[خوشبخت]

پاسخ : نبض سیاست

واقعا مونده بودم چه جوابی به اینهمه منطق خواهید داد دیدم هیچ !!!!!!!خانوم میناوی رو دست کم نگیریدجناب روشن ضمیر

دقیقا

دارودسته محمود رو کم گرفتیم 8 سال که الان داره شیپیش ته جیبمون ملق میزنه اقا سفید ضمیر!!!

[Hessam]

پاسخ : نبض سیاست

درود بر جناب خوشبخت ، آقا زیاد خودت خسته نکن با این جماعت بحث کردن مصداق همون ضرب المثل آب در هاون کوبیدن است. واقعا چقدر اهمیت داره که 20 درصد از مشکلات اون زمان مربو ط به تحریم باشه و 80 درصد مربوط غارت منابع ملی توسط پاکدستان یا این نسبت 30 به 70 باشه یا 50 به 50 ،

هر دو شون مربوط به اون دوره سیاه و مولود اوناست حالا نسبتشو خودشون تعیین کنن.دیوار تحریم ها ترک ورداشته که دیگه اظهر من الشمسه فقط این جماعت نگران روزی هستند که توافق رسما اجرایی بشه وشرکتا بتونن قرارداد ببندن یا قراردادای که مخفیانه بستن رو بشه و این اقتصاد یه تکونی بخوره،

و شرکتا از این وضعیت بیان بیرون و تولید رونق بگیره. اونوقت دیگه کلاه اینا پشمی نداشته باشه و جایی برا بخور بخور بهشون نرسه.جناب خوشبخت اگه یه دولتی هم بیاد به مردمش که این همه فلاکت و بدبختی به سرشون اومده ،امیدی بده که آی مردم،بعد از اجرایی شدن برجام این اتفاقای خوب واسه

اقتصاد در آینده نزدیک میافته و وضعیت کشور که به خاطر یه انسان ابله به فلاکت رسیده بوده ،بهبود پیدا میکنه کاری کاملا منطقیه،و البته کاملا واقعی. شما ببینید که اگه این پولی که به خودروسازا از روی اجبار وبرای جلوگیری از بیکار شدن عده زیادی کارگر این شرکتا تزریق نمیشد چه پیامدای عظیم

اجتماعی وسیاسی واسه کشور داشت.قیمت نفت و درآمدای تاریخی اون ... هم دیگه جای چک و چونه نداره. رشد پایه پولی و اون حجم نقدینگی که با چاپ پول بدون پشتوانه وارد اقتصاد این کشور بابت یارانه ها و مسکن مهر و ... کرد که قابل کتمان نیست. به قول ریس کل بانک مرکزییش جناب بهمنی که

گفته بود بابا من فقط یه هفته رییس بودم بقیشو خود مموتی مدیریت می کرد البته از نوع مدیریت جهانیش. می دونی دوست عزیزم اون مردک میدونست داره چه میکنه،فقط آرزو میکرد که این سیل نقدینگی که قرار بیاد و اقتصاد این مملکت با خودش ببره تو دوره بعدی شروع بشه که با خواست خدا از اواخر

دوره خوش به یمن کاغذ پاره ها شروع شد(وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ) و دلار رو به قیمتایی که شما فرمودین رسوند بنده خودم مقداری دلار در آمریکای جنایت کار دست یکی از اقوام داشتم یه بنده خدایی ایرانی که خانوادش نمی تونستن براش از ایران دلار حواله کنن توی اون اوضاع تا 4500 هم

حاضر به خرید بود که بنده منصرف شدم.حالا اینا میگن نه ما دلار از 900 رسوندیم به 3870 و به 5000 نرسید شما قبول کن،زیاد تو میزان خیانتای این قوم به مردم تاثیر نمیزاره.شما دنبال سند و مدرک نگرد. رشد شاخص بورسم که دیگه آدمای مغرض نمیفهمن واسه چی بود یا نمی خوان بفهمن. شما

سهم آفتابه سازی هم میخریدی با 50 درصدسود میومدی بیرون دیگه تحلیل نیاز نبود شده بود مثل کارتون زبل خان که دست شو دراز می کرد یه چیز می گرفت. در مورد باجم دکتر صالحی حرف خوبی زد که بابا ما که نمی خواستیم بمب اتم بسازیم که نیاز به غنی سازی بالا داسته باشیم چون بهمون


ندادن تا 20 درصد غنی سازی کردیم حالا هم اضافشو میفروشیم اصلا سانتریفیوژهای IR8 هنوز تا مرحله تست نهایی و نصب و راه اندازی چندین سال زمان نیاز داشتن اینا هم که برنامه تحقیق و توسعشون تعلیق نکردن ، پس ادامه میدن، کلا 20 هزار تا ساتریفیوژ نسل اول تو زمان مموتی راه اندازی

شد که حدود 9000 تاش فعال بودن و بقیه اصلا کار نمیکردن تازه دارن اونایی که کار نمیکردن جمع میکنن،حالا اگه طرفدارای مموتی می خواستن تا 90 درصد غنی سازی کنن و بمب اتم بسازن و دنیا رو مدیریت کنن که مسله فرق میکنه. آب سنگین اراکم که تکنولوژیش پیشرفته تر میشه فقط پلوتونیوم

کمتری تولید میکنه که به درد مدیریت کردن جهان نمیخوره. خلاصه خیلیا شدن دایه مهربانتر از مادر، نه سهمی تو بورس دارن که ضرر کرده باشن نه سهام بیمارستانی که خریدن افت کرده اینجا فقط محض رضای خدا و هدایت خلق ا.. مطلب میزنن،اجرکم عند الله. در مورد سطل آشغال هم حرف زیاده

انشالله به وقتش.

[B A R A N]

پاسخ : نبض سیاست

بحث برداشتن تحریم ها کلا از اذر بود یعنی چیزی که با هم کنار اومده بودن

از نظر درگیری هم چرا امکان بود این اتفاق بیوفته البته نه بصورت چریکی بله بصورت تکنولوژیک چون دوران سنگر ساختن و جنگ تن به تن گذشته و الا مد شده

تا همین 2 سال پیش شما باید با ترفند میرفتید یه ایمیل برای خودتتون باز میکردید چون حتی ایرانی جماعت اجاز باز کردن یه ایمیل هم نداشت

من خودم مخالف سیستم اقتصادی این دولت و شخص روحانی (فقط اقتصادی) هستم ولی انصافا تغییرات زیاد تو عرصه بین الملل داره رخ میده که قابل کتمان نیست

آلکسی موخین مدیر "مرکز مطالعات سیاسی در مسکو" در توضیح "رفتن مستقیم و غیر متعارف پوتین از فرودگاه مهرآباد به دفتر رهبری" میگوید: «رئیس جمهور روسیه زیرکانه بدون در نظر گرفتن تشریفات سراغ کسی رفت که قدرت واقعی مملکت را در دست دارد و این حرکت او معنای سیاسی خاصی دارد.و این عمل او نشان میدهد که وی شناخت خوبی از ایران دارد.» موخین در ادامه تاکید میکند: «رئیس جمهور روسیه به خوبی آگاه هست که بدون خامنهای مناسبات دو کشور هیچوقت رشد نخواهد کرد.

=========================

مخاطب تمام نامه های اوباما هم رهبر ایران بوده و نه ریس جمهور روحانی(یاد نامه های مضحک و سراسر نصحیت ا.ن به جورج بوش ، مرکل ، اوباما و... بخیر)
بعبارتی هم پوتین و هم اوباما می دانند که در ایران ، قدرت و فرمان اصلی در دستان چه کسی است
روحانی و ا.ن ...فقط ابزار هستند و در خدمت حکومت و اقتضای شرایط ، یکی نقش مشت آهنین و مقابله به مثل با دول غربی را بازی میکرد(ا.ن) و دیگری با نرمش قهرمانانه و خنده های معصومانه نقش صلح طلب و سوپاپ اطمینان را
و در این راه ،هرچند هر کدام از این دو طیف، ظاهرا گاهی فالش می خوانند و یا گاها اوضاع بروقف مراد نیست، اما به هر روی از این نمدخوب کلاهی برای خود بافتند و می بافند.....


.

[خوشبخت]

پاسخ : نبض سیاست

مرور




1387: تحولات اقتصادي جهان بر اقتصاد ايران اثر ندارد!



نظرات مختلف محمود احمدينژاد اگر چه هميشه عجيب و غيرقابل قبول بوده اما هيچ يک به اندازه نظرات او درباره اقتصاد او نادرست نبوده است! واقعيت اين است که وي در دوره رياستش بر دولت حرفهايي در اين خصوص زده که تنها از يک رئيسجمهور، که از يک کارمند دولت هم بعيد مينمايد. وي در چهارم آذر 1387 در مراسم بهرهبرداري از کارخانه توليد آهن اسفنجي کشور، پروژه اکسيژن 3 و تصفيه خانه پساب صنعتي و طرح جامع آبرساني شرکت ملي فولاد خوزستان گفت: کشورهايي که اکنون دچار مشکلات اقتصادي شده و به پايان خط رسيدهاند، دستوپا ميزنند، ولي اين دستوپا زدنها آنها را نميتواند نجات دهد، مشکل آنها اين است که حاضر نيستند به ريشههاي اصلي اين مشکل توجه کنند و فکر ميکنم با تزريق پول و تحميل سياستهاي خود به ديگر کشورها از جمله کشورهاي فقير ميتوانند مشکلات خود راحل کنند در صورتي که اين نشدني است. راهحل بازگشت به ارزشهاي انساني در عرصه اقتصاد و فرهنگ است.

وي همچنين به برخي از اظهارنظرها در مورد آثار اين تحولات در اقتصاد ما اشاره کرد و با بيان اين که «برخي اظهارنظرهاي ناشيانه و از سويي بدون اطلاع ميکنند و برخي از اظهارنظرها از روي اطلاع است» ادامه داد: اقتصاد کشورهاي زورگو زمين خورده، عده اي اينجا ناراحت هستند و فکر ميکنند اگر آنها عطسه کنند ما بايد تب کنيم. در واقع ناراحت هستند که آنها زمين خورده اند و جوري نشان ميدهند که گويي وضعيت اقتصادي ما بدتر از آنهاست و خواهد شد در صورتي که اين يک نوع بي انصافي و بياحترامي به ملت ايران است.وي ادامه داد: آنها اکنون حسرت ميخورند که اقتصاد ايران را از اقتصاد جهاني جدا کردهاند؛ چراکه اکنون که اقتصاد جهاني دچار مشکل است، اقتصاد ايران به علت جدايي از اقتصاد جهاني دچار مشکل نشده و سرزنده کار خود را ادامه ميدهد.

1392: حمايتهاي رهبري

پشتوانه بزرگ موفقيت توافقنامه هستهاي بود

چهارم آذر 1394، يک روز پس از توافق ايران و 1+5 در ژنو، رئيس شوراي فرهنگي نهاد رياستجمهوري گفت: حمايت مقام معظم رهبري حقيقتا پشتوانه بزرگي براي تيم مذاکرهکننده ايراني بود که با اطمينان و اعتماد حرفهايشان را به کرسي نشاندند.

سيدرضا اکرميدر آن زمان، با اشاره به توافقنامه مذاکرات هستهاي ايران با گروه 1+5، گفت: به نظر من روز 3/9 /92 در جمهوري اسلاميايران ميتواند روز ويژهاي باشد.

وي افزود: هيئت مذاکرهکننده تيم هستهاي ايران در «ژنو 3» با يک کار مداوم اما مستحکم، مستدل و منطقي توانست در برابر 6 قدرت ديگر شايستگي و درايت خودش را در بيان مواضع و قبولاندن مواضع خود به ديگران به نتيجه برساند، به طوري که دستهجمعي يک تفاهمنامه نوشتند و آن را به اطلاع دنيا رساندند.

رئيس شوراي فرهنگي نهاد رياستجمهوري نکته دوم در مذاکرات هستهاي را برخورداري هيئت مذاکرهکننده کشورمان از حمايت کامل مقام معظم رهبري، دولتمردان و مردم ايران و ايستادگي بر مواضع به حق قانوني خود دانست و افزود: اين حمايتها به خصوص حمايت مقام معظم رهبري حقيقتا پشتوانه بزرگي براي تيم ايراني بود که با اطمينان و اعتماد حرفهايشان را به کرسي نشاندند. اکرمياستقامت کشورمان در طول 35 سال بعد از پيروزي انقلاب را تجربه ارزشمند تيم هستهاي براي نشان دادن حقانيت جمهوري اسلاميايران عنوان و تصريح کرد: ما با اين تجربه به دنيا نشان داديم که اهل تسليم شدن و چشم گوش بستن نيستيم و منطق داريم و منطقمان قدرتمند است و اين قدرت ميتواند موثر باشد؛ يعني قدرت منطق ميتواند کارآمد باشد نه منطق قدرت.

وي اضافه کرد: تيم هستهاي ايران با همين منطق توانست طرف مقابل را وادار کند که به حق جمهوري اسلاميايران اذعان کند و مواضع کشورمان را قبول کنند


منبع:مردم سالاری

[negarminavi]

پاسخ : نبض سیاست

آلکسی موخین مدیر "مرکز مطالعات سیاسی در مسکو" در توضیح "رفتن مستقیم و غیر متعارف پوتین از فرودگاه مهرآباد به دفتر رهبری" میگوید: «رئیس جمهور روسیه زیرکانه بدون در نظر گرفتن تشریفات سراغ کسی رفت که قدرت واقعی مملکت را در دست دارد و این حرکت او معنای سیاسی خاصی دارد.و این عمل او نشان میدهد که وی شناخت خوبی از ایران دارد.» موخین در ادامه تاکید میکند: «رئیس جمهور روسیه به خوبی آگاه هست که بدون خامنهای مناسبات دو کشور هیچوقت رشد نخواهد کرد.

=========================

مخاطب تمام نامه های اوباما هم رهبر ایران بوده و نه ریس جمهور روحانی(یاد نامه های مضحک و سراسر نصحیت ا.ن به جورج بوش ، مرکل ، اوباما و... بخیر)
بعبارتی هم پوتین و هم اوباما می دانند که در ایران ، قدرت و فرمان اصلی در دستان چه کسی است
روحانی و ا.ن ...فقط ابزار هستند و در خدمت حکومت و اقتضای شرایط ، یکی نقش مشت آهنین و مقابله به مثل با دول غربی را بازی میکرد(ا.ن) و دیگری با نرمش قهرمانانه و خنده های معصومانه نقش صلح طلب و سوپاپ اطمینان را
و در این راه ،هرچند هر کدام از این دو طیف، ظاهرا گاهی فالش می خوانند و یا گاها اوضاع بروقف مراد نیست، اما به هر روی از این نمدخوب کلاهی برای خود بافتند و می بافند.....


.

ما که بارها همین مضمون را برای شما و دوستان همفکرتان گفته ایم !

اما برخی همفکران شما مدعی اند که احمدی نژاد سرخود به سراغ هسته ای رفت !

سرخود در مقابل غرب ایستاد ! سرخود به مقابله با سیاستهای غرب برخاست ! و ...

اینها مجری سیاستهای نظام هستند ! در هر کشوری همین است !

اما این دوستان همفکر شما دشمنی با احمدی نژاد را به خاطر مسایل سیاسی و حزبی نیاز دارند !

مدعی اند احمدی نژاد در بحث هسته ای خودسرانه عمل کرد و نظام را به چالش با غرب کشید ! و در مقابل هم ظریف و روحانی بعنوان نجات بخش کشور و نظام وارد شدند ! و توافق هسته ای را عملیاتی کردند !

این برداشت که از طرف طیفی از سیاسیون هم به مردم القا می شود برای رسیدن به خواسته های حزبی و جناحی است !

این همفکران شما هم بازی خورده این جریان هستند و این بار بدجور هم فریب خورده اند !


اما تفاوت احمدی نژاد و روحانی در این است که احمدی نژاد در زمانی که مجری سیاستهای نظام بود، به فکر مردم هم بود ! 4 تا کار هم برای مردم انجام داد !

احمدی نژاد خط اعتباری میگرفت از سمت نظام به مردم !

اینها خط اعتباری می گیرند از این جیب نظام به اون جیب نظام ! نمونه اش همین وام خودرو !

امثال روحانی را قبلا هم داشته ایم ! اینها به فکر مردم نیستند ! حاضرند مردم له شوند اما نظام ! بماند و اینها هم مجری نظام باشند !

کما اینکه الان کشور را جوری اداره می کنند که بیشترین فشارها به مردم وارد شود !!!

بعد در مقابل اعتراض و نارضایتی مردم و فریب خوردگان (از جمله همین همفکران شما) می گویند مشکلات از قبل است !

می گویند پول نداریم ! خزانه خالی است ! اما رشد نقدینگی شان آنقدر زیاد است که دارد تیلیارد را هم رد می کند !

برخی فریب خوردگان در این 2 سال کم کم فهمیده اند چه کلاهی سرشان رفته !

حالا تازه رسیده اند به حرفهای 2 سال پیش ما !

اما برخی همچنان در فریب خوردگی مانده اند و دلخوش به توجیهات آقایان

[خوشبخت]

پاسخ : نبض سیاست

سید حبیب مرتضوی

از کاپشن بهاری تا پسته




دولت احمدی نژاد دو سال و اندی است که تمام شده اما می توان تا سالها در مورد ابعاد مختلف آن دوران کنکاش کرد. اگرچه امروز درخت اقتدار احمدی نژاد افتاده و تبر زدن بر درخت افتاده هنر نیست و باید آن روزی که در لباس قدرت بود بر او نقد میشد، اما بررسی ابعاد مختلف دولت معروف به دولت فقرا ضرورتی است انکار ناپذیر. دلیل این ضرورت آنست که آسیب های وارده بر پیکره کشور چه در بعد اقتصادی و چه در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و .... آنچنان وسیع بوده است که میطلبد با جستجو در علل و عوامل به وجود آورنده این پدیده
و همینطور رفتارشناسی و شخصیت شناسی
کسانی که در آن دوران
قدرت را به دست گرفتند، به تحلیلی دست یافت که بتوان به کمک آن به هوش و خرد سیاسی جامعه کمک کرد تا بار دیگر مشابه این اتفاق تلخ تکرار نشود. مرور دو مورد از ابعاد شخصیتی محمود احمدی نژاد که یکی از آنها به تازگی و در یکی دو هفته اخیر رسانه ای شده است، برای تحلیل شخصیت مرد هزاره سوم می تواند جالب باشد. سید حسین موسویان، سفیر سابق ایران در آلمان و از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای کشور در دولت اصلاحات، در صفحه 346 کتاب ایران و آمریکای خوداز جزئیات دیدارش در تیر 1384 با محمود احمدی نژاد پرده برداشته است و نکاتی قابل تامل از این دیدار گفته است:"در تیرماه سال ۱۳۸۴ دفتر رئیس جمهور وقت محمود احمدی نژاد به من تلفن زد و برای ملاقات از من دعوت کرد.
من سابقه دوستی و آشنایی چندانی با ایشان نداشتم و تنها زمانی که استاندار اردبیل بود، با او ملاقاتی داشتم. در روز ۲۸تیر ۱۳۸۴ ساعت ۵ بعد از ظهر، من رئیس جمهور جدید را در دفتر موقتش ملاقات کردم. جلسه برای ۲۰ دقیقه برنامه ریزی شده بود، اما بیش از ۲ ساعت
به طول انجامید....... احمدی نژاد به محض ورودش به دفتر مرا بغل کرد و با نامیدن اسم کوچک
از من استقبال کرد: «چطوری حسین آقا؟ ناهار خوردید؟» من پاسخ دادم بله غذا خورده ام. او به سمت میزش رفت و مشتی پسته برداشت و گفت:«ناهار من اینه»". اما اشاره اخیرهفته نامه
تماشاگران امروز به عمل بوتاکس احمدی نژاد نیز از دیگر ابعاد جالب شخصیت رییس
دولت قبل است. یکی از اعضای تیم پزشکی احمدی نژاد در مصاحبه با آخرین شماره
هفته نامه تماشاگران امروز گفته:"احمدی نژاد به غیر از بوتاکس عمل های دیگری هم داشت".
این هفته نامه در ادامه می آورد:" ابوالحسن فقیه، یکی از نزدیکان به احمدینژاد که در دوره اول دولت او، رئیس سازمان بهزیستی بود و در دوره دوم، رئیس سازمان هلالاحمر، در گفتگو با «تماشاگرانامروز» تایید کرده بود که در روزهای ابتدایی دولت دوم احمدینژاد، او تغییراتی را در صورتش داده بود: «نمیدانم چه کسی به او پیشنهاد داد، ولی او در صورتش تغییراتی داد. من از جزئیات کاری که کرد، خبر ندارم.»". اگر این مطالب را به نکات دیگری از شخصیت رییس جمهور سابق وصل کنیم به کاراکتر جالبی می رسیم. احمدی نژاد هم پسته می خورد و هم بوتاکس می کند ولی در عین حال کاپشن ارزان قیمت می پوشد. می گوید ارزش مدار است ولی وقتی پایش بیفتد 11 روز خانه نشینی می کند. می گوید پاکدست ترین دولت تاریخ را دارد و بعد معاونین و نزدیکانش یک به یک راهی دادگاه و زندان می شوند. هم تلاش می کند برای رابطه با غرب، هم تا ساعت 12 شب برای
رتق و فتق امور می دود و هم نتیجه دویدنش می شود تورم 40 درصدی و بسیاری دیگر از مسائل که ما را به یک کلمه می رساند؛ تناقض. شخصیتی که پر بود از تناقض و تاوان تناقض هایش
را همان فقرایی دادند و می دهند که می گفت قرار است نفت را برایشان بر سر سفره بیاورد. سوالی که مطرح می شود این است که معیار سخت کوشی و فهمیدن درد جامعه چیست؟ و سوال اساسی دیگر آنکه متر و معیار مفید بودن یا مضر بودن یک شخصیت سیاسی برای کشور چیست؟ معیار کاپشن ارزان پوشیدن است یا تا دیر وقت در دفتر کار ماندن؟
پسته خوردن یا بوتاکس کردن؟ خیلی از فقرای رای دهنده به احمدی نژاد حتی اسم بوتاکس را
هم نشنیده اند و بعید است کسی از همان فقرا در محل کارش پسته داشته باشد و مشتی بردارد
برای ناهار. خوب یا بد دانستن این کارها و نمره دادن به هر یک از آنها ما را به یک تحلیل واقع بینانه ودرست نمی رساند ؛ چراکه این تناقضات عموما در حیطه رفتارهای شخصی وی بوده و اگر چه باعث ایجاد یک چهره به ظاهر مردمی و دردمند برای جامعه دردکشیده شده است اما آثار اجتماعی چندانی در بعد کلان نداشته است.آنچه که به افزایش خرد جامعه ایرانی در نتیجه تحلیل چنین تناقضاتی کمک می کند، توجه به معیارهایی است که باعث می شود یک فرد را مضر یا یک فرد را برای کشور مفید بدانیم. به بیان بهتر تشخیص اینکه چه معیارهایی از منظر حامیان احمدی نژاد معیارهایی درست و صحیح برای حمایت از وی بوده است به ما کمک می کند. مشکل احمدی نژاد این نبود و نیست که پسته می خورده یا بوتاکس می کرده و مزیتش هم این نبوده و نیست که کاپشن ارزان می پوشیده و شب ها تا دیروقت در دفتر کارش می مانده. آنچه که وی را به بدترین تجربه سیاسی ایران در پس از انقلاب تبدیل می کند، افکار و شخصیت متناقض او در برخورد با مسائل کلان و مدیریت ابعاد مختلف کشور است. کاش احمدی نژاد 10 عمل زیبایی دیگر هم انجام می داد و
هر روز به جای ناهار پسته می خورد ولی تصمیمات احساسی، عجولانه، هیجانی و به شدت
غیر کارشناسی نمی گرفت. کاش کت و شلوار مارک می پوشید ولی به بنیان های اخلاقی در ادبیات سیاسی کشور لطمه نمی زد و کاش شب ها به جای ساعت 12 و 1 نیمه شب، ساعت
8 شب دفتر کارش را ترک می کرد اما به جایش به اهمیت تصمیماتش و بلاهایی که
حرف ها و اعمالش بر سر مردم می آورد فکر می کرد. آنهایی که احمدی نژاد را تا قبل
از 11 روز خانه نشینی مبرا و پاک می دانند، دقیقا به دلیل اینکه معیار قضاوتشان برای مفید
یا مضر بودن افراد، معیار جامع و کاملی نیست دچار اشتباه استراتژیک می شوند. وقتی احمدی نژاد برخی اعمال اشتباه را انجام داد نباید مورد انتقاد قرار می گرفت؟ قانون گریزی، بی توجهی به کار کارشناسی، استفاده از افراد فاقد صلاحیت در پست های مدیریتی، دیر دادن بودجه کشور به مجلس، حیف و میل اموال عمومی، به سخره گرفتن بزرگان انقلاب، رواج ادبیات سخیف در جامعه، تزریق بی هدف پول به جامعه و هزاران هزار مورد دیگر نمی تواند معیار غیرمفید بودن یک فرد برای آینده کشور باشد؟پاسخ آنانی که این تناقضات را دیدند و باز به حمایت از وی برخاستند به مردم چیست؟


http://aftabeyazd.ir/?newsid=20137

[B A R A N]

پاسخ : نبض سیاست

ما که بارها همین مضمون را برای شما و دوستان همفکرتان گفته ایم !

اما برخی همفکران شما مدعی اند که احمدی نژاد سرخود به سراغ هسته ای رفت !

سرخود در مقابل غرب ایستاد ! سرخود به مقابله با سیاستهای غرب برخاست ! و ...

اینها مجری سیاستهای نظام هستند ! در هر کشوری همین است !

اما این دوستان همفکر شما دشمنی با احمدی نژاد را به خاطر مسایل سیاسی و حزبی نیاز دارند !

مدعی اند احمدی نژاد در بحث هسته ای خودسرانه عمل کرد و نظام را به چالش با غرب کشید ! و در مقابل هم ظریف و روحانی بعنوان نجات بخش کشور و نظام وارد شدند ! و توافق هسته ای را عملیاتی کردند !

این برداشت که از طرف طیفی از سیاسیون هم به مردم القا می شود برای رسیدن به خواسته های حزبی و جناحی است !

این همفکران شما هم بازی خورده این جریان هستند و این بار بدجور هم فریب خورده اند !


اما تفاوت احمدی نژاد و روحانی در این است که احمدی نژاد در زمانی که مجری سیاستهای نظام بود، به فکر مردم هم بود ! 4 تا کار هم برای مردم انجام داد !

احمدی نژاد خط اعتباری میگرفت از سمت نظام به مردم !

اینها خط اعتباری می گیرند از این جیب نظام به اون جیب نظام ! نمونه اش همین وام خودرو !

امثال روحانی را قبلا هم داشته ایم ! اینها به فکر مردم نیستند ! حاضرند مردم له شوند اما نظام ! بماند و اینها هم مجری نظام باشند !

کما اینکه الان کشور را جوری اداره می کنند که بیشترین فشارها به مردم وارد شود !!!

بعد در مقابل اعتراض و نارضایتی مردم و فریب خوردگان (از جمله همین همفکران شما) می گویند مشکلات از قبل است !

می گویند پول نداریم ! خزانه خالی است ! اما رشد نقدینگی شان آنقدر زیاد است که دارد تیلیارد را هم رد می کند !

برخی فریب خوردگان در این 2 سال کم کم فهمیده اند چه کلاهی سرشان رفته !

حالا تازه رسیده اند به حرفهای 2 سال پیش ما !

اما برخی همچنان در فریب خوردگی مانده اند و دلخوش به توجیهات آقایان

چه چیز را بارها تکرار کرده اید؟به نوشته هایتان دوباره نگاه کنید.
شروع و یا پایان اکثر مباحث مطروحه از جانب شما با بت سازی از ا.ن و مبرا سازی او از گناه همراه بوده.
مثلا در همین بالا برای معاف ا.ن از داوری گفته اید: در هر کشوری همین است !
بعبارتی دست به سفسطه (سفسطه تو هم بدی=درست است که ما بدیم ،ولی بقیه هم از این کارها میکنند ،بنابراین و نتیجتا کار ما بد نیست) زده اید.

در حالیکه یک نقاد بایستی در عینه قصاب بودن و دقیق بودن به همان اندازه منصف هم باشد که متاسفانه شخصیت شما عاری از این صفت است.


در مورد مجری بودن : هم آمر مقصر است و هم مامور.
اینگونه نیست که بتوان مامور را بری از گناه دانست.
دادگاه نورنبرگ هم بر همین اساس برای نازی ها تشکیل شد وگرنه همه آن خاطیان مدعی بودند که ما فقط مامور بودیم و معذور.
اصلا یک پله عقب تر می رویم.نیچه به وضوح سخنانی در ستایش نظامی گری و فتح و قدرت گفت ،این گفته های او منطبق با ذوق هیتلری ها بود وگرنه به آن گوش نمی سپردند و به آن عمل نمی کردند.

ا.ن (به قول شما آن مرد) نیز همینطور،نه تنها به واسطه ی شخصیتش گوش سپرد،بلکه آنقدر آش را هم شور کرد که صدای آنهایی را که نظرشان به او نزدیک بود را نیز در آورد.



.

[B A R A N]

پاسخ : نبض سیاست

عکس:ارائه کارت نماز برای دریافت نمره

۰۵ آذر ۱۳۹۴

[علیرضا123]

پاسخ : نبض سیاست

عکس:ارائه کارت نماز برای دریافت نمره

۰۵ آذر ۱۳۹۴

واقعا جای تاسف داره...خیلی ناراحت شدم این عکس را دیدم

[خوشبخت]

پاسخ : نبض سیاست

ورق بازی دختران در مترو + عكس

[بورس 2016]

پاسخ : نبض سیاست

سلام بر بورسی ها
مثبت اندیش باشید و به بورس امید وار با کوچکترین خبری
سهام را با ضرر نفروشید.
"
رییس سازمان توسعه تجارت از سفر هیاتی
تجاری متشکل از 400 کمپانی ایتالیایی در هفته
آینده به کشورمان خبر داد.5/9/94