نبض سیاست

[MAGDAD2015]

پاسخ : نبض سیاست

اومد لب بوم قالیچه تکون داد
قالی گرد نداشت ، خودشو نشون داد

------------------
تقدیم به دشمن مفلس و بیسواد خودم، MAGDAD2015 دوست داشتنی (آخرش هم سر در نیاوردم این آیدی یعنی چی، عجب آیدی سخت و ثقیلیه، به احتمال زیاد این هم مثل دیگر غلط های بسیار املایی و تایپیت، منشا بیسوادی و کاهلی داره)

-------------------------------------
القصه

یکی از بزرگترین سخنوران و دانشمندان معاصر ایران، بدون شک - به زعم من البته - فیلسوف عالیقدر، دکتر حسین الهی قمشه ای است (دامت افاضاته)

البته ایشان وقتی میان سخنرانی میکنند، فقط حول و حوش موضوع سخنرانی نمی کنند، گاهی این حاشیه به فراخنای زمینه و به کهکشان ها هم یه دالی میکنند

اول از همه از صداش خیلی خوشم آمد، جمعه شب ها رادیو برنامه داشت، تا این که با اون کله نازنینش، توی کانال چهار آشنا شدم

سخنانش بد جوری به دلم نشست، پس از اندک زمانی، مثل یوسف اسلام، بنده هم به خیل دوستارانش پیوستم، اما نه از ترس غرق شدن و خدا را وسیله قرار دادن برای نجات، چون کلاً غرق صحبت هاش شده بودم و دنبال نجات هم نرفتم

القصه، از مرحوم پدرش نقل میکرد که هر شعری، یک ارتباطی با ذات باریتعالی داره و هیچ شعری (حتی اگر مبتذل و پیشپاافتاده بهنظر برسد) نیست که بارقهای از عشق الهی و عرفانی در آن نباشد. تا اینکه اونایی که میخواسته اند مچش رو بگیرند، میگن این که دیگه رد خور نداره، ربطی به خدا نداره، اینو چطور تفسیر میکنی!

مثلاً این شعر عامیانه (اومد لب بوم قالیچه تکون داد / قالی گرد نداشت خودشو نشون داد)چه مضمون عرفانی دارد؟

ایشان فرمودند ( منظورش مرحوم پدرشون،آيت الله ميرزا مهدي الهي قمشهاي) : معشوق ازلی (خداوند) کارهائی انجام میدهد که ظاهراً مقصود دیگری دارد (مانند آفرینش جهان) ولی منظور اصلی، جلوهگری ذات زیبای اوست تا دیگران او را بشناسند، ببینند و از جلوهی جمال او روشنی بگیرند»

این یک خاطره جالبه از سخنرانی های واقعاً شنیدنی ایشون که من بهشون لقب قصه گوی شیرین بیان میدم (واقعاً دوستش دارم)

اما خیلی ها هم میگویند، و خداوند، انسان رو به شکل خود آفرید، درست نیست و این دروغی است که اول بار در تورات مشاهده شده!

درستش اینه

و انسان، خدا را به شکل خود آفرید


پیدا کنید، پرتقال فروش را

باسلام بر (نی) پریشان گوی و در توهم (پارانویا) گرفتار .

و اما بعد

1-با سواد آسمون با ریسمون بافه منظور کدام آیدی می باشد !!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

2-دوما مخاطب قرار دادن کسی بنام (دشمن) در کنار ( دوست داشتنی ) کجای علم نداشته شما می گنجه (امیدوارم ماجرای گنجشگ و منار) نباشه

3-دوست نادان ولی بامزه من *چه کسی شما را تهدید کرده !!!!!. حیف نیست بجای استفاده از( مر) های شما که در قالب (شعر) بیان می شود آدم
بجای انبساط خاطر ناراحت بشه؟؟؟؟؟؟

القصه

اومد لب بوم قالیچه تکون داده / (نی) مثل قاشق نشته پرید وسط وخود شو نشون داد*

و خدا انسان را آفرید که اشرف مخلوقات باشد* کاری کند کارستان *گاهی به شکل آدم و گاهی به شکل جانوری 2 پا با غصب (نی ستان)

فهم انشالله

با بدرودی دگر تا بعد

[MAGDAD2015]

پاسخ : نبض سیاست

باسلام بر (نی) پریشان گوی و در توهم (پارانویا) گرفتار .

و اما بعد

1-با سواد آسمون با ریسمون بافه منظور کدام آیدی می باشد !!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

2-دوما مخاطب قرار دادن کسی بنام (دشمن) در کنار ( دوست داشتنی ) کجای علم نداشته شما می گنجه (امیدوارم ماجرای گنجشگ و منار) نباشه

3-دوست نادان ولی بامزه من *چه کسی شما را تهدید کرده !!!!!. حیف نیست بجای استفاده از( مر) های شما که در قالب (شعر) بیان می شود آدم
بجای انبساط خاطر ناراحت بشه؟؟؟؟؟؟

القصه

اومد لب بوم قالیچه تکون داده / (نی) مثل قاشق نشته پرید وسط وخود شو نشون داد*

و خدا انسان را آفرید که اشرف مخلوقات باشد* کاری کند کارستان *گاهی به شکل آدم و گاهی به شکل جانوری 2 پا با غصب (نی ستان)

فهم انشالله

با بدرودی دگر تا بعد

باسلام دگر بر دوست نادان خودم

البته نوشته بالا بیشتر جنب شوخی داشت (مکدر نشوی) چون همانطور که قبلا گفتم در لا به لای نگارش های پرت و پلای شما چیزی برای

یاد گیری وجود دارد * و لذا پیگیری نظرات تان خالی از لطف و انبساط خاطر نیست*
ضمنا در خماری خواندن آیدی بماند تا به وقتش ....... فهم تان کنم/:.winksmiley02.:/

[Nay]

پاسخ : نبض سیاست

باسلام دگر بر دوست نادان خودم

البته نوشته بالا بیشتر جنب شوخی داشت (مکدر نشوی) چون همانطور که قبلا گفتم در لا به لای نگارش های پرت و پلای شما چیزی برای

یاد گیری وجود دارد * و لذا پیگیری نظرات تان خالی از لطف و انبساط خاطر نیست*
ضمنا در خماری خواندن آیدی بماند تا به وقتش ....... فهم تان کنم/:.winksmiley02.:/

اوستا ناگشته، بگشادی دکان؟

laughingsmiley

اصولاً وقتی چیزی تو چنته نداشته باشی، تا یکی بهت توجه میکنه، ته دل آدم غنج میزنه! و عشوه شتری میاد

بمون با تصوراتت، خوش باش

/:.yead.:/
--------------------------------------------
و با قصه، برای خود هویت درست کرد، عین همون شغالی که در خم رنگ رزی افتاد، توهم زد که طاووس شده ... (برگرفته از مثنوی معنوی)

.... چون همانطور که قبلا گفتم در لا به لای نگارش های پرت و پلای شما چیزی برای

یاد گیری وجود دارد * و لذا پیگیری نظرات تان خالی از لطف و انبساط خاطر نیست ...

ای ز من دزدیده علمی نا تمام * * * ننگ آمد که بپرسی حالِ دام

دام: اشاره به خر خاتون در قصه دوست داشتنی کنیزک و کدو و خاتون

ابیاتی منتخب و مناسب حال، تقدیم (با عشق) به دوژمنِ جاهلِ بیسواد و دوست داشتنیِ خودم، اسمش رو نبر .... 2015 تا تو خماری بمونه /:.happysmiley:./

کار بیاستاد خواهی ساختن		جاهلانه جان بخواهی باختن
نعمت از دنیا خورد عاقل، نه غم		جاهلان محروم مانده در ندم
مرغ اندر دام، دانه کی خورد		دانه چون زهرست، در دام ار چرد
مرغِ غافل میخورد دانه ز دام		همچو اندر دام دنیا این عوام
گفت ای خاتون احمق این چه بود		گر ترا استاد خود نقشی نمود
ظاهرش دیدی سرش از تو نهان		اوستا ناگشته، بگشادی دکان؟
ظاهر صنعت بدیدی زوستاد		اوستادی برگرفتی شاد شاد
ای بسا شوخان ز اندک احتراف		از شهان ناموخته جز گفت و لاف
هر یکی در کف عصا که موسیام		میدمد بر ابلهان که عیسیام
آه از آن روزی که صدقِ صادقان		باز خواهد از تو سنگِ امتحان
آخر از استاد، باقی را بپرس		یا حریصان جمله کورانند و خرس
جمله جستی باز ماندی از همه		صیدِ گرگانند این ابله رمه
صورتی بنشینده، گشتی ترجمان؟		بیخبر از گفت خود، چون طوطیان!!!

اونایی که میخوان بدونند سر دلواپس چی میاد، این قصه رو حتماً کامل بخونند (اینجا)

توضیح:

دلواپس یعنی، کسی که به دوژمن دوست داشتنی ای مثل آمریکا نیاز داره و بدون اون، زندگی نتوان کرد، اما از سرنوشت محتوم خود، خلاصی نیست!

آخر از استاد، باقی را بپرس

ور نمی پرسی، به سرنوشت خاتون دچار شوند و این تا مدل 2015 همچنان ادامه داره ....

و ادامه خواهد داشت



چونکه

اوستا ناگشته، می گشایند دکان !!! !!! !!! !!!

[Nay]

پاسخ : نبض سیاست

هاشمی رفسنجانی: يک روزی بالاخره اسراییل، اين جسم که خارجی است و در پيکر يک ملت و يک کشور وارد شده است، حذف میشود

ریيس مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره زمان تحقق اين پيشبينی خود گفته که «شرايط فرق میکند» و توضيح داده است: «میتواند خيلی زود شرايطی فراهم شود که اسرائيل صرفش نکند که بماند و میتواند هم خيلی طولانی شود چون اسرائيل و حاميانش دارند تلاش می کنند اين دوره را خيلی طولانی کنند».


وزير دفاع جمهوری اسلامی ایران نيز در سخنانی از «صهيونيسم» به عنوان «نماد تروريسم، کودککشی، اشغالگری، تجاوز و نسلکشی» نام برده و خواستار «انسجام و وحدت عمل مسلمانان برای نجات قدس شريف» شده است.


به گزارش خبرگزاری فارس، آقای دهقان گفته است: «خون مردان و زنان و کودکان بیگناه فلسطينی، در کنار عزم و انسجام مسلمانان جهان و مقاومت مردم فلسطين، اضمحلال و فروپاشی کامل رژيم صهيونيستی را به دنبال دارد و اين وعده تخلف ناپذير الهی است که تحقق خواهد يافت».



وزیر دفاع ایران گفته که اسرائیل «غرب را هم تهدید میکند».

[B A R A N]

پاسخ : نبض سیاست

هاشمی رفسنجانی: يک روزی بالاخره اسراییل، اين جسم که خارجی است و در پيکر يک ملت و يک کشور وارد شده است، حذف میشود

ریيس مجمع تشخيص مصلحت نظام درباره زمان تحقق اين پيشبينی خود گفته که «شرايط فرق میکند» و توضيح داده است: «میتواند خيلی زود شرايطی فراهم شود که اسرائيل صرفش نکند که بماند و میتواند هم خيلی طولانی شود چون اسرائيل و حاميانش دارند تلاش می کنند اين دوره را خيلی طولانی کنند».


وزير دفاع جمهوری اسلامی ایران نيز در سخنانی از «صهيونيسم» به عنوان «نماد تروريسم، کودککشی، اشغالگری، تجاوز و نسلکشی» نام برده و خواستار «انسجام و وحدت عمل مسلمانان برای نجات قدس شريف» شده است.


به گزارش خبرگزاری فارس، آقای دهقان گفته است: «خون مردان و زنان و کودکان بیگناه فلسطينی، در کنار عزم و انسجام مسلمانان جهان و مقاومت مردم فلسطين، اضمحلال و فروپاشی کامل رژيم صهيونيستی را به دنبال دارد و اين وعده تخلف ناپذير الهی است که تحقق خواهد يافت».



وزیر دفاع ایران گفته که اسرائیل «غرب را هم تهدید میکند».

درود بر نی عزیز

نمی خوام پیشداوری یا قضاوت کنم

اما چنین سخنانی از فرد زیرکی مثله هاشمی رفسنجانی ،آنهم در دقیقه 90 چنین روزهای مهمی که احتمال توافق بسیار بالاست ،بعید بنظر میرسد.
شما به اسم و رسم ، پایگاه انتشار دهنده ی این خبر توجه کنید(پایگاه خبری فرامنطقهای العهد وابسته به حزبالله لبنان) که خود گویای همه چیز است.

به هر حال فردا با تکذیب و یا تائید دفتر رفسنجانی همه چیز مشخص میشود.

یاد این جوکه افتادم:سیاست پدر و مادر نداره
دیانت ما هم که مثله سیاست ماست


.

[Nay]

پاسخ : نبض سیاست

درود بر نی عزیز

نمی خوام پیشداوری یا قضاوت کنم

اما چنین سخنانی از فرد زیرکی مثله هاشمی رفسنجانی ،آنهم در دقیقه 90 چنین روزهای مهمی که احتمال توافق بسیار بالاست ،بعید بنظر میرسد.
شما به اسم و رسم ، پایگاه انتشار دهنده ی این خبر توجه کنید(پایگاه خبری فرامنطقهای العهد وابسته به حزبالله لبنان) که خود گویای همه چیز است.

به هر حال فردا با تکذیب و یا تائید دفتر رفسنجانی همه چیز مشخص میشود.

یاد این جوکه افتادم:سیاست پدر و مادر نداره
دیانت ما هم که مثله سیاست ماست


.

سلام بر شما

اینها که تو روند مذاکرات خللی ایجاد نمیکنه، چون جان کری، حتی به سخنان رهبر فرضانه وقعی نذاشت و گفت، ما امضای لوزان رو داریم و با سخنرانی و توییت، میانه ای نداریم. الباقی مصرف داخلی است، چه برسه به این خبر که به قول نگاه تیز بین شما، اصل و نسبش حتی معلوم نیست و جای سئواله


من میخوام کشف رمز کنم، ببینم با چه تاکتیکی میخوان نتیجه را، صرف نظر از شکست یا توافق، مصادره به مطلوب کنند!

سخنان اخیر رهبر فرضانه در مورد بورسیه ها هم از همین دسته! جایی که مسئله حل شده، آب ها از آسیاب افتاده و حکم ها صادر شده و قضیه فیصله پیدا کرده، چرا باید این غریق در بحر مواج، به هر تخته پاره ای چنگ زند تا بلکه نجات پیدا کنیم. این دست و پا زدن ها به چه معناست؟


همونطور که گفتم، تیر از شست رها شده و دیپلمات ها، حق امضا دارند و اگر در دقیقه 90، جانب یک طرف را بگیرند، یعنی طرف تایر مشکی ها یا طرف تایر سفیدها، اونوقته که هیچ کاری از دست هیچ کس بر نمیاد!

الان جناح بازنده در صدده که روغن ریخته رو نذر امامزاده بکنه

در تجربه لوزان، سکوت یک هفته ای رهبر، آچمز شدن تعبیر شد و با تظاهر به عدم خوشحالی بابت تبریکات این تفاهم، دوزاریشون بعداً افتاد که از عواقبش، خلاصی نیست! برای همین گفت، من خیلی تعبیرات دیپلماتیک بلد نیستم، اما یکی نیست بگه، تو کارشناس فرستادی و تاکید هم کردی که مورد اطمینانت هستند، حتی دیگران هم بدانند. پس هر چی اونا بگن، باید بگی چشم.

به نظر من، هر دو طرف دارند هوشمندانه [اینجا منظورم مخالفین داخلی است] کار را میکشن به دقیقه نود، تا گل طلایی رو بزنند!

تیم ارسالی، یک دست نیست و اعضای تیم دارند تلاش میکنند، سر اون یکی رو شیره بمالند، اما نکته اصلی اینجاست، ابتکار عمل، دست تایر سفید هاست!

مطلوب تایر مشکی ها اما، شکستِ مذاکراته، ولی وقتی توپ رو بهت پاس نمیدن که بزنی تو اوت، مجبوری که مصادره به مطلوب بکنی و بگی، پاس گل رو من دادم (توپ به یه جات خورده، اما ادعا میکنی که کنترل روش داشتی) یعنی در عمل انجام شده قرار گرفتن!

[منظور امنیت مذاکراته، همون موی دماغ های معروف]

این ها همگی پس لرزه های شکست مفتضحانه رفراندوم 92 است (اونی که باید بفهمه، فهمیده)

[Nay]

پاسخ : نبض سیاست

جناب باران عزیز

یک سئوال فنی و روانشناسانه دارم


چرا انسان نباید به دانسته های خودش افتخار کنه و مدعی باشه!؟

فرضاً بنده کلی زحمت کشیده ام و شده ام متخصص فلان فن، اینکه بیام بگم از من بهتر خیلی هست، شکسته نفسی بکنم، به نظر شما به من ارج و قرب بیشتری میده، یا اینکه با قاطعیت بگم، حرف آخر را من میزنم تو این صنعت، حرفه یا حوزه؟


به نظر من، شکسته نفسی، نوعی ریا و فریب محسوب میشه، علی الخصوص که نتیجه فوری داشته باشه، خیلی زودتر تناقض گویی آشکار میشه، مثل اینهایی که میگن، حقیرِ فقیرِ نادان هستیم ما، اما با چسبوندن خودشون به تخته پاره های اعتقادی عوام و اظهار چاکری و اخلاص به خواص و مشاهیر، علی الخصوص معبود نادیده، برای خودشون هویت میسازند، اما به واقع خدا رو هم بنده نیستند!

این چه پارادوکسی است که برای اثبات حقانیتت، روی بیاری به سیاسی کاری؟

شکسته نفسی، یک نوع سیاسی کاری است! چون

بوی کبر و بوی حرص و بوی آز
در سخن گفتن بیاید چون پیاز

و با اندک تجربه و ترازویی، قابل سنجشه، مگر اینکه ذکام باشی


با سپاس فراوان

ارادتمندِ بی شیله پیله

(نی)

-------------------------------------

واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند، آن کار دیگر میکنند

گوییا باور نمیدارند روزِ داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند

[MAGDAD2015]

پاسخ : نبض سیاست

[QUOTE=Nay;622481]اوستا ناگشته، بگشادی دکان؟

laughingsmiley

اصولاً وقتی چیزی تو چنته نداشته باشی، تا یکی بهت توجه میکنه، ته دل آدم غنج میزنه! و عشوه شتری میاد

بمون با تصوراتت، خوش باش

/:.yead.:/
--------------------------------------------
و با قصه، برای خود هویت درست کرد، عین همون شغالی که در خم رنگ رزی افتاد، توهم زد که طاووس شده ... (برگرفته از مثنوی معنوی)

ای ز من دزدیده علمی نا تمام * * * ننگ آمد که بپرسی حالِ دام

دام: اشاره به خر خاتون در قصه دوست داشتنی کنیزک و کدو و خاتون

ابیاتی منتخب و مناسب حال، تقدیم (با عشق) به دوژمنِ جاهلِ بیسواد و دوست داشتنیِ خودم، اسمش رو نبر .... 2015 تا تو خماری بمونه /:.happysmiley:./

کار بیاستاد خواهی ساختن		جاهلانه جان بخواهی باختن
نعمت از دنیا خورد عاقل، نه غم		جاهلان محروم مانده در ندم
مرغ اندر دام، دانه کی خورد		دانه چون زهرست، در دام ار چرد
مرغِ غافل میخورد دانه ز دام		همچو اندر دام دنیا این عوام
گفت ای خاتون احمق این چه بود		گر ترا استاد خود نقشی نمود
ظاهرش دیدی سرش از تو نهان		اوستا ناگشته، بگشادی دکان؟
ظاهر صنعت بدیدی زوستاد		اوستادی برگرفتی شاد شاد
ای بسا شوخان ز اندک احتراف		از شهان ناموخته جز گفت و لاف
هر یکی در کف عصا که موسیام		میدمد بر ابلهان که عیسیام
آه از آن روزی که صدقِ صادقان		باز خواهد از تو سنگِ امتحان
آخر از استاد، باقی را بپرس		یا حریصان جمله کورانند و خرس
جمله جستی باز ماندی از همه		صیدِ گرگانند این ابله رمه
صورتی بنشینده، گشتی ترجمان؟		بیخبر از گفت خود، چون طوطیان!!!

اونایی که میخوان بدونند سر دلواپس چی میاد، این قصه رو حتماً کامل بخونند (اینجا)

توضیح:

دلواپس یعنی، کسی که به دوژمن دوست داشتنی ای مثل آمریکا نیاز داره و بدون اون، زندگی نتوان کرد، اما از سرنوشت محتوم خود، خلاصی نیست!

آخر از استاد، باقی را بپرس

ور نمی پرسی، به سرنوشت خاتون دچار شوند و این تا مدل 2015 همچنان ادامه داره ....

و ادامه خواهد داشت



چونکه

اوستا ناگشته، می گشایند دکان !!! !!! !!! !!!



باسلامی بر دوست کم خرد و پریشان گویی خودم

خب در (پستی) فرمودی می خواستی خانه ای بفروشی و به بنگاه دوستی رفتی *وقتی در حال معامله بودی به خریدار گفتی برم استخاره کنم
و بنگاهی آمد و گفت خانه نزولی است سریعا پای معامله برگشتی تا کار را تمام کنی و ناگاه خریدار پرسید؟

استخاره خوب بود ؟
به دروغ گفتی * آری
خب از معامله رندانه و اندیشه رذیلانه شما*

ابتدا چون خریدار شما را انسانی محترم فرض کرده با روحیات شما آشنا نبود سئوالی نمود و باوری کرد ؟
دوست کم خرد من شما بجای احترام به حسن نیت ایشان .آن شخص را ساده انگاشته و با رذالتی که در اندیشه داری به سخریه گرفتی!!!!

در جای جای آسمون به ریسمون بافتن توهمات (ظن خودی ) ؟هیچ برزگی را برنتافته و مدعی اختلاف نظر با حضرت حافظ وافلاطون و سقراطی !!!!!!!

کژ دم گونه هر نظر را که به مزاق ملوکانه خوش نیاید باطل دانسته ونیش زنی *و در مقابل* شیفتگان توهماتت را *چاکری بی مواجبی

دائما درد انسانیت داری و در یک معامله بی مقدار* رندی بی خیر و بی ثمری *

اما من چه آموختم از مدعی ناقلا *

دانستن رذایل پریشان گویان هم عالمی دارد بی انتها *که هرچه دانی کم است وزیادش واجب *بخاطر بقا

ولذا پندی به شیفتگان کژ دم ها

نیش عقزب نه از ره کین است
اقتضای طبیعتش این است

میفرماید چرا ؟ زیرا *گر برخلاف نظر ات التقاطی ایشان چیزی گوید *مطمئنا نیش خورید .البته نه از ره کین *که طبیعت شان اینگونه است

القصه

پس دوست کم خرد من در رذالتهای (ظن خودی بمان) و بگو کز خیانت ها*هر چند دارد* بسیار مشکل ها

در پایان (قصه ما بسر رسید حس (نی) به خونه اش نرسید)

مختصر و مفید *ساده و مستند *بدون قرض گیری از نظرات بزرگان و شعرا

بدرودی تا بعد:-h

[B A R A N]

پاسخ : نبض سیاست

جناب باران عزیز

یک سئوال فنی و روانشناسانه دارم


چرا انسان نباید به دانسته های خودش افتخار کنه و مدعی باشه!؟

فرضاً بنده کلی زحمت کشیده ام و شده ام متخصص فلان فن، اینکه بیام بگم از من بهتر خیلی هست، شکسته نفسی بکنم، به نظر شما به من ارج و قرب بیشتری میده، یا اینکه با قاطعیت بگم، حرف آخر را من میزنم تو این صنعت، حرفه یا حوزه؟


به نظر من، شکسته نفسی، نوعی ریا و فریب محسوب میشه، علی الخصوص که نتیجه فوری داشته باشه، خیلی زودتر تناقض گویی آشکار میشه، مثل اینهایی که میگن، حقیرِ فقیرِ نادان هستیم ما، اما با چسبوندن خودشون به تخته پاره های اعتقادی عوام و اظهار چاکری و اخلاص به خواص و مشاهیر، علی الخصوص معبود نادیده، برای خودشون هویت میسازند، اما به واقع خدا رو هم بنده نیستند!

این چه پارادوکسی است که برای اثبات حقانیتت، روی بیاری به سیاسی کاری؟

شکسته نفسی، یک نوع سیاسی کاری است! چون

بوی کبر و بوی حرص و بوی آز
در سخن گفتن بیاید چون پیاز

و با اندک تجربه و ترازویی، قابل سنجشه، مگر اینکه ذکام باشی


با سپاس فراوان

ارادتمندِ بی شیله پیله

(نی)

-------------------------------------

واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند، آن کار دیگر میکنند

گوییا باور نمیدارند روزِ داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند

جناب نی عزیز درود

حتما دانشمندانی هستند که کاملا روی این مبحث کار کرده اند اما بنده از آن آگاهی لازم را ندارم.فقط جسته و گریخته چیزهایی را که به ذهنم خطور میکند را بیان می کنم.
امیدوارم نظرات پایین حمل بر بی ادبی بنده نباشد.

دکتر هلاکویی چند مدت پیش در همین مورد صحبت میکرد .ایشون معتقد بود فروتنی و شکسته نفسی پاداشی است که یک آدم مهر طلب به غرور وحشی خودش میده.و اینکه ضرب المثل ایرانی درخت هر چه پر بارتر ،سر به زیر تر کشکه.
و اینکه این فروتنی بازار این افراده چون براشون سود داره مثله کاندیدهای انتخاباتی که نزدیک انتخابات به یکباره همگی مردمی و خاکی میشندو.....

اما در چنین گفت زرتشت در جایی نیچه که مبحث دوست داشتن به میان می آید به تمسخر افراد و دانشمندان و مسیحیانی میپردازد که مدعی اند ،انسان پیش و بیش از خود بایستی دیگران را دوست داشته باشد.و می گوید که محال است که چنین اتفاقی بیفتد یعنی تا شما خود را دوست نداشته باشید نمی توانید دیگران را دوست داشته باشید.مثله همین حرف شماست که می فرماید تا وقتی خودم را برتر از دیگران ندانم و به خود احترام نگذارم بعید است که به دیگران احترام بگذارم یا حتی دیگران به من احترام بگذارند.

از طرفه دیگه :
مبحثی است در مورد روانشناسی دیکتاتورها و افراد تمامیت خواه وقدرت محورو.... که تقریبا به این موضوع کامل پرداخته است.در آنجا اشاره میشود که معمولا چنین افرادی برای نظرات دیگران ،اعتباری قایل نمی شوند و چند دلیل را مطرح میکند که یکی اش اینست که این افراد از هوش بالایی برخوردار نیستند و چون خلاقیت لازم برای کولاژ و التقاط افکار را ندارند مشخصا فقط نظر خود را می پذیرند.(بعبارت آسانتر در یک لحظه فقط یک فکر را می توانند پردازش کنند)
در جایی دیگر استیفن کووی به آن پرداخته ،او میگوید این افراد چون حس برتری جویی فوق العاده ای دارند معمولا نظرات مخالف را نمی پذیرند و صورت مساله را پاک میکنند تا در وجودشان احساس ضعف و ناتوانی نکنند.

شکسته نفسی را هم می توان یک نوع مکانیسم دفاعی ذهن دانست به خصوص برای افرادی که میدانند احتمال شکستشان بالاست و بدین ترتیب مرهمی و توجیه ایی از پیش آماده شده برای زخم خود می سازند.

ضمن اینکه طرف میبینه که دست بالا دست زیاد است و بنابراین عاقلانه تر می دونه که در حد وسط قرار بگیره و اینطوری حداقل خودشو ضایع نکنه.........

من خودم به شخصه انسان نسبی گرایی هستم و بنابراین به درست بودن یا اشتباه بودن این قضییه نگاه نسبی (و شاید پراگماتیستی) دارم .


حقیقت مثله آینه ای است که از دست خداوند افتاده و خرد شده است .هر کس تکه ای از آنرا برداشته و می گوید حقیقت اینست(مولانا)



.

[MAGDAD2015]

پاسخ : نبض سیاست

کاش توکه هنوز «فرزانه» را «فرضانه» مینویسی و فرق بین «احسن» و «احسنت» رو هم نمیدونی، از بقیه غلط املایی نمیگرفتی...

باسلام

بردوست گرامی

جناب حسام دین عزیز از دوست کم خرد و در توهم (ظن خودی) که ظاهرآ (از خیانت ها حکایت می کند ) و لی باطنآ (از رذالتها صیانت ) نه دلگیر شو

و نه بیسوادیش رو به رخ اش بکش (که از کوزه همان تراود که در اوست )

بعضی ها فکر می کنند کلاهبرداری اینست که با فریب بخواهی پول کسی را بخوری *و اگر از برزگان و شعرا چیزی رو بی زحمت

کپی کنی و چهار تا اصطلاح رو هم در کنارش قرار بدهی می شی علامه دهر* و اگه با خود شیفتگی اعلام کنی من با حضرت حافظ و

بقراط و سقراط اختلاف نظر دارم میشی بزرگ و(کاشف اسرار نهان) بهر حال این هم یک نوع بیماری هست و کاری هم نمی شه کرد

خیلی از این آدمها رو اگه در جامعه رصد کنی می بینی آدم های حقیر و منفعلی هستند که نداشته هاشون رو

در فضایی مجزای جستجو می کنند.

فقط کافی یکنفر چندتا از پست های حکیمانه امثال ایشان رو مطالعه کنه زود می فهم این ها چقدر بی هویت و حقیرند

تازه جالبه نوشابه هم برای یک دیگر باز می کنند و فکر کنم تاچند وقته دیگه چندتا استاد و دانشمند هم ازشون درست بشه*

ولذا چند روز پیش دونفر از باشخصیت های این سایت که بنده پستهای اونها رو مطالعه و دنبال می کنم و بسیار محترم هستند حال

بهر دلیلی از نوشته شخصی تشکر کردند .ولذا این دوست (پر گویی و پر مدعی ) که در اندیشه هم انگشت کوچک آن دو گرامی

نمی شود شروع کرد بحساب و کتاب کشیدن از آنها هر چند جوابش رو با نجابت دادن و ایشان هم خودش زد به کوچه علی وسطی

و از زیر حماقت در پرسش در رفت *

القصه

قصه ما بسر رسید حس (نی) به خونه اش نرسید *

تا بعدی دگر بدرود و خدانگهدار

[ahmoeini]

پاسخ : نبض سیاست

حمید رسایی باز هم برای تبلیغ اسلام به اروپا رفت: این بار هلسینکی فنلاند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حمید رسایی باز هم برای تبلیغ دین اسلام به اروپا رفت! او ساعت 5:15 دقیقه بامداد 14 تیر ، با پرواز شماره 873 هواپیمایی ترکیش ایر، راهی استانبول شد و بلافاصله با پرواز بعدی به هلسینکی رفت. او اینک در پایتخت فنلاند حضور دارد تا اسلام را تبلیغ کند.حمید رسایی باز هم برای تبلیغ اسلام به اروپا رفت: این بار هلسینکی فنلاند

به نوشته عصر ایران ؛ رسایی که گویا علاقه زیادی به تبلیغ اسلام در اروپا دارد پیشتر چندین بار به دعوت نهادهای عمومی مانند سازمان تبلیغات اسلامی به کشور آلمان رفته است.

حمید رسایی باز هم برای تبلیغ اسلام به اروپا رفت: این بار هلسینکی فنلاند

وی قبل از سفر به آلمان، انگشت نگاری شد و در توضیح این ماجرا اعلام کرد که به طور عزتمندانه انگشت نگاری شده است!

در جریان جام جهانی فوتبال 2014 برزیل نیز، رسایی قصد سفر به برزیل با هزینه مجلس شورای اسلامی را داشت که با رسانه ای شدن موضوع ، این سفر منتفی شد.

گفتنی است در سایت حمید رسایی، اساساً اشاره ای به این سفر نشده و آخرین پست های وی قبل از این سفر این دو تیتر هستند: «در توافق پيش رو، غيرت يا بي غيرتي؛ کدام امضاء مي شود؟» و «ملت دست امضاکنندگان توافق بد را میشکند».

[Nay]

پاسخ : نبض سیاست

جناب نی عزیز درود

حتما دانشمندانی هستند که کاملا روی این مبحث کار کرده اند اما بنده از آن آگاهی لازم را ندارم.فقط جسته و گریخته چیزهایی را که به ذهنم خطور میکند را بیان می کنم.
امیدوارم نظرات پایین حمل بر بی ادبی بنده نباشد.

دکتر هلاکویی چند مدت پیش در همین مورد صحبت میکرد .ایشون معتقد بود فروتنی و شکسته نفسی پاداشی است که یک آدم مهر طلب به غرور وحشی خودش میده.و اینکه ضرب المثل ایرانی درخت هر چه پر بارتر ،سر به زیر تر کشکه.
و اینکه این فروتنی بازار این افراده چون براشون سود داره مثله کاندیدهای انتخاباتی که نزدیک انتخابات به یکباره همگی مردمی و خاکی میشندو.....

اما در چنین گفت زرتشت در جایی نیچه که مبحث دوست داشتن به میان می آید به تمسخر افراد و دانشمندان و مسیحیانی میپردازد که مدعی اند ،انسان پیش و بیش از خود بایستی دیگران را دوست داشته باشد.و می گوید که محال است که چنین اتفاقی بیفتد یعنی تا شما خود را دوست نداشته باشید نمی توانید دیگران را دوست داشته باشید.مثله همین حرف شماست که می فرماید تا وقتی خودم را برتر از دیگران ندانم و به خود احترام نگذارم بعید است که به دیگران احترام بگذارم یا حتی دیگران به من احترام بگذارند.

از طرفه دیگه :
مبحثی است در مورد روانشناسی دیکتاتورها و افراد تمامیت خواه وقدرت محورو.... که تقریبا به این موضوع کامل پرداخته است.در آنجا اشاره میشود که معمولا چنین افرادی برای نظرات دیگران ،اعتباری قایل نمی شوند و چند دلیل را مطرح میکند که یکی اش اینست که این افراد از هوش بالایی برخوردار نیستند و چون خلاقیت لازم برای کولاژ و التقاط افکار را ندارند مشخصا فقط نظر خود را می پذیرند.(بعبارت آسانتر در یک لحظه فقط یک فکر را می توانند پردازش کنند)
در جایی دیگر استیفن کووی به آن پرداخته ،او میگوید این افراد چون حس برتری جویی فوق العاده ای دارند معمولا نظرات مخالف را نمی پذیرند و صورت مساله را پاک میکنند تا در وجودشان احساس ضعف و ناتوانی نکنند.

شکسته نفسی را هم می توان یک نوع مکانیسم دفاعی ذهن دانست به خصوص برای افرادی که میدانند احتمال شکستشان بالاست و بدین ترتیب مرهمی و توجیه ایی از پیش آماده شده برای زخم خود می سازند.

ضمن اینکه طرف میبینه که دست بالا دست زیاد است و بنابراین عاقلانه تر می دونه که در حد وسط قرار بگیره و اینطوری حداقل خودشو ضایع نکنه.........

من خودم به شخصه انسان نسبی گرایی هستم و بنابراین به درست بودن یا اشتباه بودن این قضییه نگاه نسبی (و شاید پراگماتیستی) دارم .


حقیقت مثله آینه ای است که از دست خداوند افتاده و خرد شده است .هر کس تکه ای از آنرا برداشته و می گوید حقیقت اینست(مولانا)



.

هزارتا لایک داری، اما چه میشه کرد، این جا یک دکمه تشکر هست که کاریی بوق رو هم نداره

آخرین پاراگراف، دقیقاً همون چیزیه که دنبالش میگشتم تا نظریه مطلق گرایی رو توضیح بدم

وقتی شما، خودتون رو ملاک و قاضی قرار بدهید، اونوقته مسایل نسبی به نظر میاد. علت هم زمان و مکان هست!

اینجاست که میگن، پای توی کفش دیگری باید (مکان) تا حال وی دریافت (زمان)... ضرب المثل فارسیش میشه، پای گود نشسته، میگه لنگش کن!

اما موجودات، همگی مطلق اند، زیرا در نبرد خلقت (تکامل سلولی) بهترین ها و شایسته ترین ها، بدون شکسته نفسی، بر سلولهای معیوب، فائق آمده اند، و محصول نهایی، خلق میشه!

برای همینه که میگن، هیچ کس به شخص دیگری برتری نداره (مطلق) بلکه جایگاه ها فرق میکنه و همه ما فی النفسه، با ارزش هستیم. مثل صفر

اگر بعد از یک باشه، ده برابر و اگر قبل از یک باشه یا به تنهایی، هیچ (نی) ارزشی نداره

هلاکویی رو خیلی دوست دارم و مطالبش رو دنبال میکنم ... همین تسلط و تحکم ایشونه که به من آموخت، نباید تو مواجهه با مسایل و مشکلات، مماشات کرد

هر وقت شخصی، دارای کمالات میشه، بیش از هر کس دیگری، خود فرد میدونه دارای چه نعمتی شده و اینجاست که میگن

خر چه داند قیمت نقل و نبات را
قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری

با سپاس فراوان
از بارانِ قهرمان


تا چشم حسود بترکه

(حسادت از تنبلی و نادانی ناشی میشه و وقتی یک نفر را برتر از خود می بینیم، مکانیسم دفاعی، ما را وادار میکنه که فرد مذکور را انکار کنیم و چوب لای چرخش بذاریم، تا عقده حقارت خود را، فرو خودره و تسکین دهیم. اما راه حل دیگری هم هست، تلاش برای یادگیری و عقب نماندن و باغچه خود را بیل زدن و گلهای خود را کاشتن. سلیقه ها مختلفه، پس هیچ چیزی بر چیزی دیگری برتری نداره، بلکه بیننده باید خودش عاقل باشه)

[Nay]

پاسخ : نبض سیاست

باسلام

بردوست گرامی

جناب حسام دین عزیز از دوست کم خرد و در توهم (ظن خودی) که ظاهرآ (از خیانت ها حکایت می کند ) و لی باطنآ (از رذالتها صیانت ) نه دلگیر شو

و نه بیسوادیش رو به رخ اش بکش (که از کوزه همان تراود که در اوست )

بعضی ها فکر می کنند کلاهبرداری اینست که با فریب بخواهی پول کسی را بخوری *و اگر از برزگان و شعرا چیزی رو بی زحمت

کپی کنی و چهار تا اصطلاح رو هم در کنارش قرار بدهی می شی علامه دهر* و اگه با خود شیفتگی اعلام کنی من با حضرت حافظ و

بقراط و سقراط اختلاف نظر دارم میشی بزرگ و(کاشف اسرار نهان) بهر حال این هم یک نوع بیماری هست و کاری هم نمی شه کرد

خیلی از این آدمها رو اگه در جامعه رصد کنی می بینی آدم های حقیر و منفعلی هستند که نداشته هاشون رو

در فضایی مجزای جستجو می کنند.

فقط کافی یکنفر چندتا از پست های حکیمانه امثال ایشان رو مطالعه کنه زود می فهم این ها چقدر بی هویت و حقیرند

تازه جالبه نوشابه هم برای یک دیگر باز می کنند و فکر کنم تاچند وقته دیگه چندتا استاد و دانشمند هم ازشون درست بشه*

ولذا چند روز پیش دونفر از باشخصیت های این سایت که بنده پستهای اونها رو مطالعه و دنبال می کنم و بسیار محترم هستند حال

بهر دلیلی از نوشته شخصی تشکر کردند .ولذا این دوست (پر گویی و پر مدعی ) که در اندیشه هم انگشت کوچک آن دو گرامی

نمی شود شروع کرد بحساب و کتاب کشیدن از آنها هر چند جوابش رو با نجابت دادن و ایشان هم خودش زد به کوچه علی وسطی

و از زیر حماقت در پرسش در رفت *

القصه

قصه ما بسر رسید حس (نی) به خونه اش نرسید *

تا بعدی دگر بدرود و خدانگهدار

هدیه من به شما، خرِ خاتون بود

میتونستی مثل کنیزک، عاقل باشی

اما چون جاهل بود، راه خاتون رو برگزیدی، از پرسیدن، ننگ آمدت و علمی ناتمام ، بدزدیدی! این است عاقبت نابخردان!


نیش عقرب دراز و نیشِ خــــردرآآآآآآز

هر دو مُهلک، اما این کجا و آن کجآآآآآآ


کیش و مات


ای MAGAS ، عرصه سیمرغ نه جولانگه توست

[negarminavi]

پاسخ : نبض سیاست

تشنج در افطاري رئيسجمهور با روحانيون کد خبر: 238030 05 تير 1394 - 12:06 حجتالاسلام محمدعلي آهنگران، فرزند مداح معروف و از روحانيون اصلاحطلب روايتي از آنچه تشنج در جلسه افطاري رئيس جمهور با علما خوانده، منتشر کرده است. به گزارش ايسنا متن اين نوشتار به اين شرح است: امشب (پنجشنبه) در ضيافت افطاري رئيسجمهور با جمعي از روحانيون و ائمه جمعه در ساختمان اجلاس سران شركت کردم. آقايان مدعو از روحانيون برجسته تهران، قم و سمنان بودند. پيش از سخنراني رئيسجمهور تني چند از فضلا و روحانيون همچون حجج اسلام سيد مهدي طباطبايي، جوادي آملي، اديب و مبلغي به ايراد سخن پرداختند. حجتالاسلام و المسلمين اديب استاد حوزه و دانشگاه تصريح کرد: بنده از رئيس جمهوري محترم به عنوان مجري قانون اساسي ميخواهم که در کنار حراست از دستاوردهاي علمي و فناورانه نظام، تعريفي دوباره از راهكارهاي چگونگي دفاع از حقوق مردم بر اساس اصول قانون اساسي ارائه دهد؛ چرا که شاهد هستيم که متأسفانه بر اساس تعاريف و استنباط هاي غلط، گاهي حقوق مردم ضايع ميشود که نمونه آن تعطيلي کنسرتهاي قانوني و مجوزدار است که اين را ناديدهگرفتن حقوق مردم و خلاف قانون اساسي ميدانم. در خلال سخنان حجتالاسلام اديب تعداد قابل توجهي از علما با گفتن احسنت سخنان او را تاييد کردند و از طرفي حدود هفت هشت نفر از ائمه جمعه فرياد برآوردند و با شعار مرگ بر فتنهگر و مرگ بر ضد ولايت فقيه، جلسه براي لحظاتي به تشنج کشيده شد. يكي از امامان جمعه که در رديف مقابل من نشسته بود بلند شد و اعلام کرد ائمه جمعه جلسه را به نشانه اعتراض ترک کنند اما کسي جلسه را ترک نكرد و همه جمع معترضين نشستند و جلسه آرام گرفت. آنچه بيش از هرچيز باعث آرامش مجلس شد سخنان حجتالاسلام والمسلمين سيدمهدي طباطبايي بود که به شعاردهندگان تذكر داد « بجاي غرش کردن و شعار دادن به فكر آبروي اسلام باشيد و به داد اسلام برسيد .» آهنگران در پايان نوشته است که ظاهرا همچون ضيافت افطار فعالان سياسي ، افطار روحانيون هم متاثر از موضوعاتي چون ممنوعالتصويري بوده و اين بحث و مناقشه را پاياني نيست.

از برخی افراد که در افطاری حاضر بودن شنیده شده که از طرف روحانی به هریک از روحانیون شرکت کننده در افطاری 500 هزار تومان پرداخت شده !!!

[negarminavi]

پاسخ : نبض سیاست

سرلشکر فیروزآبادی:
شهادت میدهم امروز دولت جز خیر مردم، انقلاب و کشور را نمیخواهد

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: بنده به عنوان یک بسیجی خاک پای ایران شهادت میدهم امروز دولت جز خیر مردم، انقلاب و کشور را نمیخواهد و همه بایستی یکپارچه پشتیبان آن باشیم.

به نقل از دفتر ویژه رئیس ستادکل نیروهای مسلح، سردار سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در حاشیه نخستین جلسه انجمن علمی راهبردی دانشگاه عالی دفاع ملی اظهار داشت: ایران در شبهای مبارک قدر برای موفقیت مذاکرهکنندگان هستهای کشورمان دعا میکند.

وی افزود: دولت دکتر روحانی دولتی مجاهد و ایثارگر است و مذاکرهکنندگان هستهای امروز همچون رزمندگان اسلام در شبهای عملیات نیاز به دعای ملت ایران اسلامی دارند.

فیروزآبادی در ادامه تأکید کرد: بنده به عنوان یک بسیجی خاک پای ایران شهادت میدهم که امروز دولت جز خیر مردم، انقلاب و کشور را نمیخواهد و همه بایستی یکپارچه پشتیبان آن باشیم.

مشروح سخنان سرلشکر فیروزآبادی در اجلاسیه انجمن علمی-راهبردی دانشگاه رفاه ملی بعداً منتشر میشود.

http://nocutpress.ir/2830/%D8%B4%D9%...%D8%8C-%D8%A7/

دفعه قبل که پیام تبریک صادر کرد برای روحانی ! جواب محکمی از رهبری دریافت کرد. ببینیم شهادتش به کجا منجر میشه !