پاسخ : نبض سیاست
به باور من، جنگ، یک عمل نابخردانه است، اما وقتی شما ناگزیر از جنگیدن هستید، هیچ اصول عقلانی به شما نمیگه، در جنگ باید جوانمردی کنی و مثل یک مرد بجنگی
فرضاً عراقیه به من حمله کرده و دستش یک کلاشنیکفه، بعد من هم مثلاً باید با یک کلاشنیکف باهاش بجنگم تا عدالت رعایت بشه
ببینید چقدر احمقانه است
چون خود جنگ احمقانه است و اگر جنگ را، راز بقا و برقراری بدونیم، پس هدف، وسیله را توجیه میکنه، یعنی اینجا زنده مون شرطه، نه خوب یا بد بودن عمل
یک شیر به شما حمله میکنه، آیا میپرسه چه آدم خوبی، نماز روزه ها قبول، اما من میخوام بخورمت!
اونوقت شما چیکار میکنی؟ میگی ای شیر، بیا منو بخور، چون زور من بهت نمیرسه؟
مسلمه هر چقدر توانایی داشته باشی، مقابله خواهی کرد، این در نهاد آدمیست. طبیعتشه. جان عزیز است و شما در تمامی ایدئولوژی ها، دفاع از جان را بعنوان یک حق دارید، حتی اگر منجر به گرفته شدن جان دیگری بشه!
یعنی اگر یکی به شما حمله کرد و قصد کشتن شما رو داشت، اگر شما ناچار به کشتنش بشی تا صدمه نبینی، به شرط اثبات، از قصاص و مقابله به مثل نه تنها در امانی، بلکه میتوانی ادعای خسارت هم بکنی (در برخی جوامع)
آیا دفاع از خود، وسیله را توجیه نمیکنه؟
به همین منوال، شما اگر در سیاست گام بگذارید، چون قوانین خودش رو داره، اگر قوانین را رعایت نکنید، به نقطه ای میرسید که ممکنه دست به هر کاری بزنید، تا خسارت نبینید!
فرض شما آدم خوبی بودید و سر پستی، زیر دستی، با اعتبار شما اختلاس کرد؟
مسئولیت اختلاس با کیست؟ شمای زبر دست، زیر دست شما، یا زبر دست شما؟؟؟؟؟؟
آیا وقتی آبروی همه در خطر باشه، دستور صادر بشه که کــــــشــــــــــش ندید، بجای رسانه ای کردن، دزد را بگیرید، در اصل ماجرا که به هر وسیله ای که شده، باید به هدف، یعنی حفظ آبرو رسید؟ نباید اونی که پاشو از گلیمش دراز تر کرده، دراز کرد؟
خیلی ها فکر میکنند که قوانین ماکیاولی، قوانین ناحق و باطله، در حالیکه عین قوانین نیوتن، اثبات شده و قابل راستی آزمایی است! فقط نکته اینجاست که، دزد نگرفته پادشاهه و هیچ مجرمی هم اگر فکر کنه یک روزی گیر میافته، مرتکب جرم و جنایت نمیشه!
ماکیاولی نگفته که شما چون هدف وسیله رو توجیه میکنه، شما هم هر کاری دلتون خواست بکنید. بلکه گفته، اگر این کار را بخواهی بکنی، باید اون کار را هم انجام بدهی. اما پای عواقبش باید بایستی، چون هر عملی، عقبه ای داره.......... میتونی لا پوشونی کنی، موفقی و پادشاه میشی و پادشاه میمونی وگرنه، دست بالای دست بسیاره و بالاخره یکی پیدا میشه که از اون نردبان قدرت و ما و منی میکشدت پایین
پس وقتی دنیای سیاست دنیایی است با قوانین اثبات شده، همین که پای گذاشتی توش، باید پیه همه چیز رو بمالی، زیرا برای کسی فرش قرمز پهن نکرده اند که شما تا ابد، در مقام اشغالی، خواهی ماند، برای بقا، باید جنگید، عین راز بقا و در جنگ، هیچ جوانمردی ای در کار نیست، چون خود جنگ کاری جوانمردانه نیست.
ایضاً حضرت عیسی، برای رسیدن به هدفش، مظلوم نمایی میکرده، حالا اینکه رسیده یا نرسیده، خودش میدونه و خدای خودش، اما قوانینش هنوز محل مناقشه است و پیروانش، عین پیروان اسلام، دارای ده ها فرقه و انشقاق و انشعاب
به نظرم بهتره به قوانین احترام بذاریم، چون با همه نمیشه در افتاد، ایضاً قوانین سایت، و الا، مسدود میشیم، چون زبر دست ما، ناظر سایته و زبر دست ناظر سایت، همه اونایی رو که از این مکان نون میخوره، قادره از نون خوردن بندازه، چرا باید بخاطر حرف مفت یک عده، برای خودش درد سر بخره؟ مگه خره؟ حالا یکی حرف جوانمردانه هم بزنه.... حرف درست بزنه .... حرف حق بزنه........ از کجا معلوم حقه؟؟؟؟؟؟
خیلی چیزا رو میشه گفت، اما منافی منافع برخی دیگره، و وقتی برایت چیزی ارزش داشته باشه، حاضری برای از دست ندادنش، همه کاری بکنی.... این دیگه به نظام فکری تو بر میگرده که چه قیودی، مقیدت کرده، وگرنه حلال و حرام افسانه است و این یک حقیقت ثابته که تو همانی که بهش اعتقاد داری
اصلا بیخیال
تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی نادانم و ای بسا همین نظر هم اشتباه باشه
خوش باشید همگی
نی
به باور من، جنگ، یک عمل نابخردانه است، اما وقتی شما ناگزیر از جنگیدن هستید، هیچ اصول عقلانی به شما نمیگه، در جنگ باید جوانمردی کنی و مثل یک مرد بجنگی
فرضاً عراقیه به من حمله کرده و دستش یک کلاشنیکفه، بعد من هم مثلاً باید با یک کلاشنیکف باهاش بجنگم تا عدالت رعایت بشه
ببینید چقدر احمقانه است
چون خود جنگ احمقانه است و اگر جنگ را، راز بقا و برقراری بدونیم، پس هدف، وسیله را توجیه میکنه، یعنی اینجا زنده مون شرطه، نه خوب یا بد بودن عمل
یک شیر به شما حمله میکنه، آیا میپرسه چه آدم خوبی، نماز روزه ها قبول، اما من میخوام بخورمت!
اونوقت شما چیکار میکنی؟ میگی ای شیر، بیا منو بخور، چون زور من بهت نمیرسه؟
مسلمه هر چقدر توانایی داشته باشی، مقابله خواهی کرد، این در نهاد آدمیست. طبیعتشه. جان عزیز است و شما در تمامی ایدئولوژی ها، دفاع از جان را بعنوان یک حق دارید، حتی اگر منجر به گرفته شدن جان دیگری بشه!
یعنی اگر یکی به شما حمله کرد و قصد کشتن شما رو داشت، اگر شما ناچار به کشتنش بشی تا صدمه نبینی، به شرط اثبات، از قصاص و مقابله به مثل نه تنها در امانی، بلکه میتوانی ادعای خسارت هم بکنی (در برخی جوامع)
آیا دفاع از خود، وسیله را توجیه نمیکنه؟
به همین منوال، شما اگر در سیاست گام بگذارید، چون قوانین خودش رو داره، اگر قوانین را رعایت نکنید، به نقطه ای میرسید که ممکنه دست به هر کاری بزنید، تا خسارت نبینید!
فرض شما آدم خوبی بودید و سر پستی، زیر دستی، با اعتبار شما اختلاس کرد؟
مسئولیت اختلاس با کیست؟ شمای زبر دست، زیر دست شما، یا زبر دست شما؟؟؟؟؟؟
آیا وقتی آبروی همه در خطر باشه، دستور صادر بشه که کــــــشــــــــــش ندید، بجای رسانه ای کردن، دزد را بگیرید، در اصل ماجرا که به هر وسیله ای که شده، باید به هدف، یعنی حفظ آبرو رسید؟ نباید اونی که پاشو از گلیمش دراز تر کرده، دراز کرد؟
خیلی ها فکر میکنند که قوانین ماکیاولی، قوانین ناحق و باطله، در حالیکه عین قوانین نیوتن، اثبات شده و قابل راستی آزمایی است! فقط نکته اینجاست که، دزد نگرفته پادشاهه و هیچ مجرمی هم اگر فکر کنه یک روزی گیر میافته، مرتکب جرم و جنایت نمیشه!
ماکیاولی نگفته که شما چون هدف وسیله رو توجیه میکنه، شما هم هر کاری دلتون خواست بکنید. بلکه گفته، اگر این کار را بخواهی بکنی، باید اون کار را هم انجام بدهی. اما پای عواقبش باید بایستی، چون هر عملی، عقبه ای داره.......... میتونی لا پوشونی کنی، موفقی و پادشاه میشی و پادشاه میمونی وگرنه، دست بالای دست بسیاره و بالاخره یکی پیدا میشه که از اون نردبان قدرت و ما و منی میکشدت پایین
پس وقتی دنیای سیاست دنیایی است با قوانین اثبات شده، همین که پای گذاشتی توش، باید پیه همه چیز رو بمالی، زیرا برای کسی فرش قرمز پهن نکرده اند که شما تا ابد، در مقام اشغالی، خواهی ماند، برای بقا، باید جنگید، عین راز بقا و در جنگ، هیچ جوانمردی ای در کار نیست، چون خود جنگ کاری جوانمردانه نیست.
ایضاً حضرت عیسی، برای رسیدن به هدفش، مظلوم نمایی میکرده، حالا اینکه رسیده یا نرسیده، خودش میدونه و خدای خودش، اما قوانینش هنوز محل مناقشه است و پیروانش، عین پیروان اسلام، دارای ده ها فرقه و انشقاق و انشعاب
به نظرم بهتره به قوانین احترام بذاریم، چون با همه نمیشه در افتاد، ایضاً قوانین سایت، و الا، مسدود میشیم، چون زبر دست ما، ناظر سایته و زبر دست ناظر سایت، همه اونایی رو که از این مکان نون میخوره، قادره از نون خوردن بندازه، چرا باید بخاطر حرف مفت یک عده، برای خودش درد سر بخره؟ مگه خره؟ حالا یکی حرف جوانمردانه هم بزنه.... حرف درست بزنه .... حرف حق بزنه........ از کجا معلوم حقه؟؟؟؟؟؟
خیلی چیزا رو میشه گفت، اما منافی منافع برخی دیگره، و وقتی برایت چیزی ارزش داشته باشه، حاضری برای از دست ندادنش، همه کاری بکنی.... این دیگه به نظام فکری تو بر میگرده که چه قیودی، مقیدت کرده، وگرنه حلال و حرام افسانه است و این یک حقیقت ثابته که تو همانی که بهش اعتقاد داری
اصلا بیخیال
تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی نادانم و ای بسا همین نظر هم اشتباه باشه
خوش باشید همگی
نی
نظر