نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • ahmoeini
    عضو فعال
    • Jan 2011
    • 2562

    #1636
    پاسخ : نبض سیاست

    وای خدای من این حرفها چیه میزنید
    ناسلامتی سال 2015 هست و ...
    من که جای شما خجالت کشیدم از این حرفها

    نظر

    • MAGDAD2015
      عضو فعال
      • Feb 2015
      • 342

      #1637
      پاسخ : نبض سیاست

      در اصل توسط Rudel پست شده است View Post
      دائم الخمر /.:blinksmiley.:/ /:.yead.://:.yead.:/

      گفتی سوادت از امثال من و گیلان بیشتره ولی فکر کنم از تمامی صد هزار کاربر این سایت سطح سوادت کمتر باشه
      ************************************************** ************************************************** **************************************

      ایراد نداره شما با دلیل بگو من می پذیرم

      راستی چرا (دائو الخمر )که نوشته بودی و ویراش کردی

      نظر

      • Nay
        Banned
        • Aug 2014
        • 641

        #1638
        پاسخ : نبض سیاست

        در اصل توسط Rudel پست شده است View Post
        دائم الخمر /.:blinksmiley.:/ /:.yead.://:.yead.:/

        گفتی سوادت از امثال من و گیلان بیشتره ولی فکر کنم از تمامی صد هزار کاربر این سایت سطح سوادت کمتر باشه
        جناب Rudel

        شما دیگه چرا؟

        چرا فکر کنید، همین که شیعه است، شعورش از 7 میلیارد و 230 میلیون انسان روی کره زمین کمتره، یقیناً

        آخه کدوم آدم عاقلی، بیش از یک هزاره ، منتظر میمونه و توی چاه خالی، عریضه میریزه! راستی ، نقطه ای مونده روی زمین کشف نشده باشه؟ میشه بفرمایید جابلسا و قابلسا کجاست؟

        از شما بعید بود!!!!!!!!

        اما چه کار کنم که کارت درسته، منهای این تردیدی که از خود نشان دادید

        موفق باشید

        -------------------

        او یک مگس است

        همین بس است

        (برای اینکه موذی را موزی مینویسد)

        نظر

        • daylaq
          عضو عادی
          • Jul 2013
          • 292

          #1639
          پاسخ : نبض سیاست

          ماها دریافت درستی از دموکراسی و آزادی بیان نداریم. چنان افکارمون در حجم کوچکی سیر میکنه که ابتدا با فحاشی و در ادامه اگر دستمان برسه حذف فیزیکی میکنیم. این از خصوصیات مردم خاورمیانه است. همیشه خون را با خون شسته اند. ما در تاریخ خاورمیانه آدمی مثل ماندلا نداریم که با آن همه زجر و توهینی که کشید و شنید و برای بسط هنر بخشش و تقویت دموکراسی از انتقام گذشت. اینجا که فضای مجازیست کمی به خودمان فرصت تمرین بدهیم تا با داشتن تفکرات مخالف هم بتوانیم در کنار هم در آرامش زندگی کنیم. کمی هم به دیگران اجازه تفکر و تنفس دهیم.
          ریشه اعتقاد از آنجا خشک می شود که بخواهند تحمیلش کنند. برتولد برشت

          نظر

          • rio
            عضو عادی
            • Mar 2015
            • 175

            #1640
            پاسخ : نبض سیاست

            (( با مذهب یا لا مذهب )) ؟

            (مفهوم واحد - اتیکت های متفاوت )



            سلام :
            جناب نای ! Nay
            وقت و فرصت کافی برای خواندن مطالب تاپیک ندارم ....همین قدری بدانیم که در هر بحثی و موضوعی , هم مفهوم مهم است و هم قالبی که آن مفهوم در آن قاب ارائه می شود :
            فرقی نمی کند که تو سری زدن به دیگران ( مفهوم) از طرفیک با مذهبباشد یایک لا مذهب ( قالب )....شما فکر می کنید اگر به کسی که گیاه خوار است و گوشت خوار نیست ؛ گوشت را با سویا مخلوط کنید , و درون بادمجان مخفی کنید و اسم دلمه بادمجان رویش بگذارید , توانسته اید ؛ مفهوم ( گوشت) مستتر در قالب ( بادمجان) را از دید و نظر دیگران مخفی کرده و موفق به خوراندن گوشت به دیگرانی که گیاه خوار اند شوید ...زهی خیال باطل ....


            مادامیکه حواله مخالفین تان را به کدو ی ! شعر مولانا می دهید و کمترین نقد محترمانه ای را با فحاشی و نیست انگاری ی نقاد و مخالف و پاک کردن مسئله از بیخ و بن از صحنه روزگار ؛ پاسخ گویی می کنید , فرقی نمی کند که چه می گوئید ؛ عملکرد شما گواه سر ضمیر شما است .....شما به اشتباه فکر می کنید که چیزی در وجود شما عوض شده ...اما تنها صورت ظاهر را تغییر داده اید اما اندیشه و نظام باورها و عملکردها , همانی است که قبلا بود ...

            امروز که قدرت در دست شما نیست ، حوالت به کدو می دهید مردمان را ... فردا اگر خدای ناخواسته , قدرتی هم داشتید , کار به شیشه نوشابه هم خواهد کشید ....با اتیکت مولانا به مولانا ظلم نکنیم ....از آواتار واقعی ی خودمان استفاده کنیم...زیر پرچم تفکری که عامل به آن نیستیم سینه نزنیم ... ...این چیزی جز فریب مخاطب نیست ....این توهین واقعی به شعور مخاطب است ....

            ((همان گونه استفاده ی ابزاری ای که شما صراحتا برای نیل به اهداف آن را مجاز می شمارید و می گوئید ( استفاده از هر دوز و کلکی مجاز است و من اجازه و فرصت نمی دهم کسی با طرز فکر من اشنا شود !!!!))




            به راستی شما فکر می کنید ,آیا هیچ فرقی هست بین آن کسی که از آیات انجیل و تورات و قران سوء استفاده ابزاری - مذهبی می کند تا آن کسی که از اشعار مولانا و امثالهم سوء استفاده ی ابزاری -عرفانی می کند ؟؟؟؟؟
            به چشم من : نه .
            هیچ فرقی با هم ندارند ....شیوه ی چشم هر دوشان یکی است و (( هر دو مفهومی واحدرا ارائه می کنند اما البته با اتیکت های متفاوت .... ))
            -----------------------




            جامعه ی ما در شرایطی است که اگر هر کس به فی المثل احمدی .ن و امثالهم ؛ فحش ناموسی هم که بدهد , هزار تا لایک می گیرد ....این کار را به دیگران واگذاریداگر در وادی ی کلام ادعایی دارید و به قول خودتان ( واژه باز ) هستید ..حرمت قلم را چنانکه بایسته و شایسته ی ادعای مان است نگاه داریم ..
            ...اگر ادعای دانایی دارید( که شدیدا دارید ) باید می توانستید , (( تولید ))فکر و اندیشه کنید , پس حداقل , ناقل و ناشر خوبی برای اندیشه های خوب و مفید باشید که همین هم خودش هنر است : اینکه بتوانید , یک تفکر و اندیشه متعالی را در بسته و قاب و قالب خوشایند و مقبولی عرضه کنید( پکیج عالی ) ؛ جز این باشد می شود همینی که می بینید :

            الف) مضر ترین اندیشه ها در پوشش کلمات زیبا , باز هم مضر و مخرب اند و جذابیتی ندارند
            و

            ب) بهترین و مفید ترین اندیشه ها هم در پوشش کلمات زشت و نا زیبا , نا کار آمد و تلف !


            و شما در انجام هر دو فعل بالا ؛ همزمان , کوشا هستید ....

            وقت ارزشمندترین گوهر یگانه ای است که در اختیار ما است...قدرش را بیشتر بدانیم .....هدر ندهیم اش....
            ثانیه ها برگشت ناپذیر و بی تکرارند...

            برای تان آرزوی همانچه ها که ادعایش را دارید ؛ دارم ...


            بدرود
            با مهر و سپاس
            ( نظرات شخصی و ای بسا اشتباه)
            آخرین ویرایش توسط rio؛ 2015/08/03, 10:24.
            [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

            نظر

            • H.samimi
              عضو فعال
              • Jan 2014
              • 2092

              #1641
              پاسخ : نبض سیاست

              سرویس: سیاسی ، تاریخ: ۱۲/مرداد/۱۳۹۴ - ۱۳:۰۹ ، شناسه خبر: ۸۱۸۴۲۱
              در مصاحبه با هفته‌نامه طلوع مطرح شداعلام رسمی کاندیداتوری آیت‌الله هاشمی در انتخابات مجلس خبرگان

              خبرگزاری تسنیم: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد که بنا دارد در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کند.


              نسخه قابل چاپ






              به‌گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگوی مشترک با سایت انتخاب و هفته نامه طلوع صبح اعلام کرد که قصد دارد در انتخابات مجلس خبرگان کاندیدا شود.
              رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سئوالی در مورد اهمیت دو انتخاباتی آتی (مجلس و خبرگان) گفت: این دو انتخابات بسیار مهم و جزو مهمترین انتخابات ما هستند. هرکس تعهد اسلامی و ملی دارد، باید خودش را آماده کند و در انتخابات حضور داشته باشد.
              آیت‌الله هاشمی اضافه کرد: کسانی که خود را صالح می‌دانند، نامزد شوند و اگر در آن سطح نیستند، برای رأی دادن بیایند. اینجا بسیار مهم است و نتیجه‌اش هم به همه‌ی ایرانی‌ها بر می‌گردد. این‌گونه نیست که یک عده ببرند و یک عده ببازند. نتیجه‌ی مثبت و منفی‌اش به همه برمی‌گردد. لذا خوب است که همه کسانی که احساس ملی‌گرایی دارند یا اسلامی و یا انقلابی هستند و هر چه که هستند و یا هر سه هستند، بیایند و در انتخابات شرکت کنند و بی‌تفاوت نباشند.
              وی در پاسخ به این سئوال که «آیا حضرت‌عالی قرار است تحرکی داشته باشید؟» ، گفت: من در مجلس نمی‌توانم شرکت کنم، ولی بنا دارم در خبرگان شرکت کنم.
              انتهای پیام/


              نظر

              • H.samimi
                عضو فعال
                • Jan 2014
                • 2092

                #1642
                پاسخ : نبض سیاست

                سرویس: سیاسی ، تاریخ: ۱۲/مرداد/۱۳۹۴ - ۱۳:۰۱ ، شناسه خبر: ۸۱۸۳۱۲


                دوستان اینو بخونید هم کیف کنید و هم کف کنید
                مجلس ۶۳ درصد از ایام فوق‌حساس هسته‌ای را تعطیل بود!

                خبرگزاری تسنیم: صحن علنی مجلس شورای اسلامی از حدود ۴۵ روز اخیر در جریان مسئله بسیار مهم هسته‌ای، فقط ۱۷ روز تعطیل نبوده است.


                نسخه قابل چاپ






                خبرگزاری تسنیم-عبدالله عبداللهی در یادداشتی نوشته است: مجلس شورای اسلامی این‌روزها رسماً تعطیل است. نمایندگان برمبنای مجوز آئین‌نامه‌ای، پس از سه هفته جلسه، یک هفته را برای سرکشی به حوزه‌های انتخابیه اختصاص داده و میدان بهارستان را ترک کرده‌‌اند.
                این اولین بار نیست که مجلس شورای اسلامی در کوران یکی از مهمترین اتفاقات و تحولات سده اخیر در ایران، به نوعی بحث و بررسی‌های کلان را تعطیل کرده و عزم کار دیگر کرده است. در جریان راند پایانی مذاکرات فشرده و بسیار سنگین هسته‌ای در وین نیز، مجلس شورای اسلامی به "تعطیلات تابستانی" رفته بود.
                نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، چهارشنبه 3 تیر 94 به "تعطیلات تابستانی" رفتند! 21 تیر به بهارستان برگشتند و این در حالی بود که 23 تیر برجام حاصل شد! بازگشت نمایندگان به صحن علنی مجلس در روز یکشنبه 21 تیر در حالی بود که عملاً همه چیز در وین به اتمام رسیده بود و آنچه باقی مانده بود نگارش سطور پایانی، مراسم اعلام پایانی و جلسه خداحافظی مذاکره‌کنندگان با یکدیگر بود.
                اما این پایان تعطیلات مجلس نبود، نمایندگان پس از حدود 17 روز(با احتساب پنج شنبه و جمعه‌ها و...)مجدداً چهارشنبه هفتم مرداد به عنوان سرکشی به حوزه‌های انتخابیه به تعطیلی رفتند و بناست که یکشنبه 18 مرداد مجددا به صحن علنی برگشته و جلسات را برپا کنند.
                هرچند آنگونه که پیداست، شورای عالی امنیت ملی مرجع اصلی تصمیم‌گیری درباره برجام شده است، اما جلسات کارشناسی مجلس شورای اسلامی به منظور بررسی جزء به جزء و دقیق برجام می‌توانست "حداقل" مشاوره‌های بسیار مهمی به شورای عالی امنیت ملی در این باره بدهد.
                با این حال مجلس شورای اسلامی در 17 روز مذکور، فقط 9 جلسه درباره موضوع هسته‌ای تشکیل داد. یک جلسه بسیار مهم در این زمینه حضور آقایان ظریف و صالحی در صحن علنی مجلس و گزارش‌دهی آنان به نمایندگان بود که تقریباً‌ با سوالات چندان جدی و شفاهی نمایندگان روبرو نشد. از میان 17 روز، یک روز نیز به حضور آقای عراقچی در کمیسیون امنیت ملی و برخی کمیسیون های دیگر مجلس و پرسش و پاسخ به نمایندگان گذشت.
                به نظر می‌رسد اذعان به این نکته بسیار به جاست که قطعاً اقدامات مجلس شورای اسلامی در زمینه برجام در مقایسه با اقدامات کنگره و سنای آمریکا هم از نظر گستردگی اقدامات و هم از منظر کیفیت عملیات، از گستردگی و کیفیت لازم برخوردار نبود.
                اگر از تعطیلی 63 درصدی جلسات مجلس شورای اسلامی در ایام بسیار حساس هسته‌ای چشم‌پوشی کنیم، مشاهده آنچه از جلسه کمیسیون امنیت ملی با عباس عراقچی مذاکره‌کننده ارشد کشورمان در شبکه خبر سیما پخش شد، غصه‌ها را چندین برابر می‌کند.
                از برخی نمایندگان فعال، دغدغه‌مند و بسیار کوشای مجلس در زمینه مذاکرات هسته‌ای که بگذریم، نحوه حضور و عمق پرسش‌‌های برخی اعضای کمیسیون امنیت ملی و برخی دیگر از اعضای غیرعضو این کمیسیون که در جلسه حضور یافته بودند، تا حد بسیار زیادی ناامیدکننده به نظر می‌رسید. سوالاتی که بعضاً با پاسخ‌های تمسخرگونه عراقچی مواجه می‌شد. و این در حالی است که سوالات بسیار جدی و اساسی از سوی کارشناسان در زمینه مفاد برجام مطرح شده است و جا داشت برخی از این اعضای حاضر که باید نقش تعیین‌کننده‌ای در این برهه بسیار حساس ایفا کنند، حداقل با کارشناسان امر در طول این 23 ماه! که از مذاکرات می‌گذرد، چند جلسه مشورتی برگزار می‌کردند.
                اما بانمک‌تر و البته تاسف‌انگیزتر آن است که یکی از نمایندگان مجلس حاضر در جلسه پرسش و پاسخ با عراقچی، در بخشی از این جلسه که از صداوسیما نیز پخش شد، خطاب به آقای کریمی قدوسی که به بحث و جدل با آقای عراقچی درباره برخی بندهای برجام مشغول بود، ضمن اعتراض شدید و درهم کشیدن ابرو تاکید می‌کرد که "ما برای شنیدن سخنان آقای عراقچی آمده‌ایم! و نمی‌خواهیم سوال و جواب شما را بشنویم!"
                این گفته نماینده مذکور بدان معناست که اساساً نماینده محترم شان و جایگاهی برای خود متصور نیست که خود را قادر بداند غوری در برجام کرده و از بین ده‌ها و حتی صدها سوال موجود در برجام، چند مورد از آن را خطاب به مذاکره‌کننده ارشد کشورمان مطرح کرده و پاسخ ایشان را نیز بشنود، بلکه سطح خود را صرفاً به یک مستمع ساده تنزل داده و حتی به نمایندگانی نظیر آقای کارخانه‌ای، کریمی‌قدوسی و کوثری که سعی داشتند برخی سوالات جدی را از عراقچی بپرسند، اخم و اعتراض می‌کند.
                انتهای پ

                نظر

                • MAGDAD2015
                  عضو فعال
                  • Feb 2015
                  • 342

                  #1643
                  پاسخ : نبض سیاست

                  در اصل توسط rio پست شده است View Post
                  (( با مذهب یا لا مذهب )) ؟

                  (مفهوم واحد - اتیکت های متفاوت )



                  سلام :
                  جناب نای ! Nay
                  وقت و فرصت کافی برای خواندن مطالب تاپیک ندارم ....همین قدری بدانیم که در هر بحثی و موضوعی , هم مفهوم مهم است و هم قالبی که آن مفهوم در آن قاب ارائه می شود :
                  فرقی نمی کند که تو سری زدن به دیگران ( مفهوم) از طرفیک با مذهبباشد یایک لا مذهب ( قالب )....شما فکر می کنید اگر به کسی که گیاه خوار است و گوشت خوار نیست ؛ گوشت را با سویا مخلوط کنید , و درون بادمجان مخفی کنید و اسم دلمه بادمجان رویش بگذارید , توانسته اید ؛ مفهوم ( گوشت) مستتر در قالب ( بادمجان) را از دید و نظر دیگران مخفی کرده و موفق به خوراندن گوشت به دیگرانی که گیاه خوار اند شوید ...زهی خیال باطل ....


                  مادامیکه حواله مخالفین تان را به کدو ی ! شعر مولانا می دهید و کمترین نقد محترمانه ای را با فحاشی و نیست انگاری ی نقاد و مخالف و پاک کردن مسئله از بیخ و بن از صحنه روزگار ؛ پاسخ گویی می کنید , فرقی نمی کند که چه می گوئید ؛ عملکرد شما گواه سر ضمیر شما است .....شما به اشتباه فکر می کنید که چیزی در وجود شما عوض شده ...اما تنها صورت ظاهر را تغییر داده اید اما اندیشه و نظام باورها و عملکردها , همانی است که قبلا بود ...

                  امروز که قدرت در دست شما نیست ، حوالت به کدو می دهید مردمان را ... فردا اگر خدای ناخواسته , قدرتی هم داشتید , کار به شیشه نوشابه هم خواهد کشید ....با اتیکت مولانا به مولانا ظلم نکنیم ....از آواتار واقعی ی خودمان استفاده کنیم...زیر پرچم تفکری که عامل به آن نیستیم سینه نزنیم ... ...این چیزی جز فریب مخاطب نیست ....این توهین واقعی به شعور مخاطب است ....

                  ((همان گونه استفاده ی ابزاری ای که شما صراحتا برای نیل به اهداف آن را مجاز می شمارید و می گوئید ( استفاده از هر دوز و کلکی مجاز است و من اجازه و فرصت نمی دهم کسی با طرز فکر من اشنا شود !!!!))




                  به راستی شما فکر می کنید ,آیا هیچ فرقی هست بین آن کسی که از آیات انجیل و تورات و قران سوء استفاده ابزاری - مذهبی می کند تا آن کسی که از اشعار مولانا و امثالهم سوء استفاده ی ابزاری -عرفانی می کند ؟؟؟؟؟
                  به چشم من : نه .
                  هیچ فرقی با هم ندارند ....شیوه ی چشم هر دوشان یکی است و (( هر دو مفهومی واحدرا ارائه می کنند اما البته با اتیکت های متفاوت .... ))
                  -----------------------




                  جامعه ی ما در شرایطی است که اگر هر کس به فی المثل احمدی .ن و امثالهم ؛ فحش ناموسی هم که بدهد , هزار تا لایک می گیرد ....این کار را به دیگران واگذاریداگر در وادی ی کلام ادعایی دارید و به قول خودتان ( واژه باز ) هستید ..حرمت قلم را چنانکه بایسته و شایسته ی ادعای مان است نگاه داریم ..
                  ...اگر ادعای دانایی دارید( که شدیدا دارید ) باید می توانستید , (( تولید ))فکر و اندیشه کنید , پس حداقل , ناقل و ناشر خوبی برای اندیشه های خوب و مفید باشید که همین هم خودش هنر است : اینکه بتوانید , یک تفکر و اندیشه متعالی را در بسته و قاب و قالب خوشایند و مقبولی عرضه کنید( پکیج عالی ) ؛ جز این باشد می شود همینی که می بینید :

                  الف) مضر ترین اندیشه ها در پوشش کلمات زیبا , باز هم مضر و مخرب اند و جذابیتی ندارند
                  و

                  ب) بهترین و مفید ترین اندیشه ها هم در پوشش کلمات زشت و نا زیبا , نا کار آمد و تلف !


                  و شما در انجام هر دو فعل بالا ؛ همزمان , کوشا هستید ....

                  وقت ارزشمندترین گوهر یگانه ای است که در اختیار ما است...قدرش را بیشتر بدانیم .....هدر ندهیم اش....
                  ثانیه ها برگشت ناپذیر و بی تکرارند...

                  برای تان آرزوی همانچه ها که ادعایش را دارید ؛ دارم ...


                  بدرود
                  با مهر و سپاس
                  ( نظرات شخصی و ای بسا اشتباه)
                  ************************************************** ************************************************** *********************************************



                  ************************************************** ************************************************** *********************************************
                  باسلام و درود بر جناب ریو

                  گرامی البته این سلام و درود نه بخاطر مخاطب قرار دادن فردخاصی از طرف شما می باشد که ایشان از نظر بنده فردی معلوم الحال است

                  ولذا بنده نظرات شما را پیگیری نمود و بعضا در مواردی با جنابتان اختلاف اندیشه و نظر دارم .ولی انصاف در کلامتان را محترم دانسته

                  شما را فردی هوشمند و دارای اندیشه یافتم که بعضا حتی برای مخالفانتان هم قابل احترام و تکریم می باشید *

                  از خداوند منان خواهانم* آن عزیزی که قبلا فرمودید دربستر بیماری می باشند به لطف بی منتهایش شفائ آجل عنایت فرماید *

                  تا عافیت بیشتری داشته باشید*

                  خدا حافظ تان باد (که هرچه هست اوست و دیگر هیچ)

                  نظر

                  • rio
                    عضو عادی
                    • Mar 2015
                    • 175

                    #1644
                    پاسخ : نبض سیاست

                    در اصل توسط MAGDAD2015 پست شده است View Post
                    ************************************************** ************************************************** *********************************************



                    ************************************************** ************************************************** *********************************************
                    باسلام و درود بر جناب ریو

                    گرامی البته این سلام و درود نه بخاطر مخاطب قرار دادن فردخاصی از طرف شما می باشد که ایشان از نظر بنده فردی معلوم الحال است

                    ولذا بنده نظرات شما را پیگیری نمود و بعضا در مواردی با جنابتان اختلاف اندیشه و نظر دارم .ولی انصاف در کلامتان را محترم دانسته

                    شما را فردی هوشمند و دارای اندیشه یافتم که بعضا حتی برای مخالفانتان هم قابل احترام و تکریم می باشید *

                    از خداوند منان خواهانم* آن عزیزی که قبلا فرمودید دربستر بیماری می باشند به لطف بی منتهایش شفائ آجل عنایت فرماید *

                    تا عافیت بیشتری داشته باشید*

                    خدا حافظ تان باد (که هرچه هست اوست و دیگر هیچ)
                    ---------------------
                    سلام :
                    نمی دانم منظورتان این است که نای NAY ( که علی رغم تمام اختلاف نظرها هنوز و همیشه همچون همه ی دیگر انسان ها برای من عزیز و محترم است) در بستر بیماری است ؟ ..نکند اینکه می گفت می خواهم به غیبت کبری بروم منظورش همین بوده باشد ....حقیقتا و بی اغراق از تصور چنین موضوعی سخت ناراحت شدم....حتی یک لحظه هم برای بدترین آدم ها بد نخواسته ام چه رسد به نای که دوست نادیده ی من است همچون همه ی شما دیگران ....امید دارم که هرچه زودتر خودش بیاید و خبری از سلامتی اش بدهد .....
                    ما همه انسانیم ...تضاد منافع کارمان را به جایی می رساند که نباید ...اما اگر لحظه ای درک کنیم که این منافع , چون خود ما فانی هستند , حتما با صبوری و احترام و مهربانی ی بیشتری با هم بر خورد می کنیم ....
                    نمی دانم نای عزیز ( برای من) این نوشته ها را می خواند یا نه ...اما چند باری قول داده بودم از کریستین بوبن ؛ برخی گزیده ها را تایپ کنم و اکنون این کار را می کنم با نیت بهبودی ی همه ی بیماران و دوستان ...دیده و نادیده...در هم و بر هم ...از دم مخلوط و و سوا نکرده ...

                    با مهر و سپاس
                    [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

                    نظر

                    • rio
                      عضو عادی
                      • Mar 2015
                      • 175

                      #1645
                      پاسخ : نبض سیاست

                      کریستین بوبن در ( نور جهان ) صفحه 55 می گوید :


                      .............

                      شایذ زمانی بس دراز ، چیزی خطرناک و مرگبار دروجود من بود که هم از دنیا سرچشمه می گرفت و هم از خود من .زیرا این مبارزه هم بیرونی است و هم درونی :
                      باید هم با قدرت های شریر دنیوی مبارزه کرد و هم با قدرت های زیانبار روحی .
                      این پیکاری مضاعف است .
                      شاید که هدف راستین پیکار ها ، دلهایند
                      !
                      گویی دنیا پیکار می کند تا دیگر هیچ دلی وجود نداشته باشد .
                      شاید این همان کاری است که می خواستم با نوشتن انجام دهم :
                      نجات دادن یک فندق ، یک لبخند ، یک برگ درخت . در واقع ؛ نجات دادن دنیا

                      ------------------------
                      صفحه 67 :
                      ...............بی مانند ترین مکالمه ها یی که برایم پیش آمده است ؛ زمانی بوده که کنار کودکی زانو زده ام ، آنگونه که سرم هم سطح سر ا و قرار گرفته است . وانگهی ؛ اگر قدغن می کردند که نویسندگان نام خویش را روی جلد کتابهایشان نهند ، اغلب آنان آغاز به نگاشتن یک سطر هم نمی کردند !
                      کتابهای نادری هستند که در آنها می بینیم ؛ زندگی عظمت می گیرد , حال آنکه اغلب اوقات می بینیم تنها نام مولف بزرگی می گیرد .

                      ------------------------
                      صفحه آخرین( 142 ) :

                      ...........
                      دو چیز مارا روشنایی می بخشد : که هر دو غیر قابل پیش بینی است : عشق یا مرگ .
                      تنها با این رویدادها است که می توان به هوشمندی رسید ؛ چرا که ما را به عالم بی خبری می برند .....می خواهم سر زنده تر از کودک به مرگ برسم و با حیرت کودکانی که از آب برون آورده می شوند ، بمیرم .
                      [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

                      نظر

                      • MAGDAD2015
                        عضو فعال
                        • Feb 2015
                        • 342

                        #1646
                        پاسخ : نبض سیاست

                        در اصل توسط rio پست شده است View Post
                        ---------------------
                        سلام :
                        نمی دانم منظورتان این است که نای NAY ( که علی رغم تمام اختلاف نظرها هنوز و همیشه همچون همه ی دیگر انسان ها برای من عزیز و محترم است) در بستر بیماری است ؟ ..نکند اینکه می گفت می خواهم به غیبت کبری بروم منظورش همین بوده باشد ....حقیقتا و بی اغراق از تصور چنین موضوعی سخت ناراحت شدم....حتی یک لحظه هم برای بدترین آدم ها بد نخواسته ام چه رسد به نای که دوست نادیده ی من است همچون همه ی شما دیگران ....امید دارم که هرچه زودتر خودش بیاید و خبری از سلامتی اش بدهد .....
                        ما همه انسانیم ...تضاد منافع کارمان را به جایی می رساند که نباید ...اما اگر لحظه ای درک کنیم که این منافع , چون خود ما فانی هستند , حتما با صبوری و احترام و مهربانی ی بیشتری با هم بر خورد می کنیم ....
                        نمی دانم نای عزیز ( برای من) این نوشته ها را می خواند یا نه ...اما چند باری قول داده بودم از کریستین بوبن ؛ برخی گزیده ها را تایپ کنم و اکنون این کار را می کنم با نیت بهبودی ی همه ی بیماران و دوستان ...دیده و نادیده...در هم و بر هم ...از دم مخلوط و و سوا نکرده ...

                        با مهر و سپاس
                        ************************************************** ************************************************** *********************************************
                        باسلام وتحیت بر ریو باشخصیت وگرامی

                        منظور درخصوص این نوشته ذیل بود که به آلزایمر عزیزی اشاره نموده وفرموده بودید که می بایست وقت بیشتری برایشان گذاشته و کمتر فرصت حضور دارید

                        البته لازم بذکر است اگر کاربر مورد اشاره شما نیز بیماری داشته باشند مطمئنا برای ایشان نیز طلب شفای آجل می نمایم *

                        زیرا حداقل حقوق انسانها نسبت به هم دیگر تساوی وجودی در عالم خلقت است .پایدار باشید وعزتمند*


                        سلام :
                        موافقم کاملا .
                        کسانی که اندک اشنایی به عرصه ی حس و احساس نهفته در پس پشت کلام داشته باشند با خواندن هر کلمه و واژه و عبارتی , لاجرم به احساس گوینده در هنگام نگارش متن و صدق کلام وی پی می برند و حتی دیگر آدمیان هم مغزشان انقدر پیشرفت کرده که وقتی با کسی حرف می زنند , از پشت تلفن ؛ و طرف مثلا می گوید : ((امروز فلان کار را به فلان دلیل نتوانستم بکنم ))
                        بلافاصله از حسی که در صدای فرد از آن سوی سیم و شاید هزاران کیلومتر دورتر هم می گیرند , می فهمند که : داره دروغ می گه ( یا برعکس ) ...یعنی بی آنکه هیچ اطلاعاتی برای فهم مطلب داشته باشند , از روی احساس گوینده در هنگام ادای جملات ؛ تقریبا همیشه درست تشخیص می دهند که طرف آن طرف خط دارد راست می گوید یا نه .
                        و من این رو به شما اینجا صادقانه عرض می کنم ؛(( گرچه که اصلا ادعای عصمت و بی گناهی ندارم و اتفاقا برعکس)).. اما ؛ حتی یک بار هم در عمرم ؛ نه بد کسی را خواسته ام نه حتی یک لحظه به دلم چنین چیزی راه یافته ....چه رسد که بخواهم کسی را تخریب کنم ...یا امثالهم ..
                        من حتی وقتی باران نوشت : کسی به خوک آواز خواندن یاد نمی دهد , این عبارات را تبدیل کردم به : کسی به غزال , مدیتیشن یاد نمی دهد .....یعنی اینقدر تلاش می کنم که رعایت حرمت دیگران بشود , اما از سوی دیگر وقتی می بینم ؛ کسی یا گروهی نادان یا کم دان است یا اشتباهی غیر قابل اغماض ددارد که روی سرنوشت خودش و دیگران و منتاثیر منفی دارد , صریح با سنجاق کردن دلایل و مستندات ؛ در حد مقدورات ؛ می گویم .

                        به هر روی با شما موافقم و بگذریم ...حقیقت خودم هم دیگر نمی توانم مثل سابق وقت بگذارم به دلیل بیماری ی آلزایمر عزیزی....و امشب متوجه شدم که این وقت ها را دیگر بیشتر باید صرف
                        ************************************************** ************************************************** ****************************************
                        ایشان کنم ....
                        ***********

                        به هر حال خواننده شما و دوستان هستم و به قدر وسع در محضر تان ؛ درس پس می دهم .
                        تا چه قبول افتد و چه در نظر اید...

                        با مهر و سپاس
                        نظرات شخصی و ای بسا اشتباه


                        نظر

                        • گیلان
                          عضو فعال
                          • Jul 2011
                          • 2178

                          #1647
                          پاسخ : نبض سیاست

                          "از ۳۱۳ یار امام زمان، چهل تن آن قزوینی هستند"

                          مهدی احمدی مدیركل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین:
                          «چند مدت پیش در حضور یکی از علمای قم بودم که ایشان می‌گفت خوشا به سعادت مردم قزوین که از سیصد و سیزده یار امام زمان، ۴۰ تا ۴۴ تن آن قزوینی هستند. خیلی رقم بالایی است.»

                          هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                          نظر

                          • revolution
                            ستاره دار (1)
                            • Jul 2013
                            • 208

                            #1648
                            پاسخ : نبض سیاست

                            در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
                            جناب revolution سلامکلا تا حدودی با تز فکریتان آشنا هستم.و می دانم برایتان خیلی سخت است پذیرش این نکته ی پارادوکسیکال،واز آنجایی که این یک مبحث کاملا تخصصی و خسته کننده است بنابراین فقط به چند مورد اشاره میکنم.مشابهه این دو سوال شما و نتیجه گیری هایتان ،نقدهایی است که در مورد این بیت مولاناگفته شدهپای استدلالیان چوبین بود............ پای چوبین سخت بی تمکین بودیعنی مولونا از طرفی پای استدلالیان را ضعیف میداند ولی از سوی دیگر خود نیز استدلال ورزی کرده ،پس آیا پای خودش(استدلالات خودش) نیز ضعیف است و از درجه اعتبار ساقط ................با توجه به شرایط زمانی و مکانی هر دو نتیجه گیری شما از حرفهای من ،می تواند به تنهایی هر کدام در یک لحظه درست باشدو دیگری غلط یا هر دو غلط طبق فیزیک کوانتوم که کلا اصل علیت را ملغی می سازد هر دو نتیجه گیری شما از حرفهای من می تواند علاوه بر نتیجه گیری بالا ، هر دو با هم در یک لحظه (همزمان)درست نیز باشند.......بنابراین حرف های من هم نسبی است و نسبی گرایی مطلق است و خود این مطلق هم بنوبه نسبی .......
                            سفسطه جالبی فرمودین اینکه مولوی در اون شعر منظورش چی بوده بماند ولی بفرض که استدلال او ضعیف یا قوی باشد در هر صورت هیچ چیز محالی اتفاق نیافتادهمن بگم حرف زدن خوب نیست بعد حرف بزنم این محاله؟چیزیکه محال اینه که دوچیز ضد هم در یکجاجمع بشوند...مثلا عدد دو هم زوج باشد و هم فرد شما ثابت کنید که 2 فرد است!فیزیک کوانتوم چی باشه که اصل علیت رو نقض کنه اولا علوم تجربی خطا پذیر رو به تکامل و غیر یقینی هستند ثانیا اینکه ما علت چیزی رو نمیدونیم دلیل نمیشه که هیچ علتی ندارهاگر واقعا از هر حرفی هر برداشتی میتوان کرد پس دیگه منو شما چرا وقتمون رو می‌گذاریم اینجا و مطلب میزنیم از این چیزاییکه من نوشتم میشه برداشت کرد بادمجان کیلویی هزار!یک چیز چطور همزمان هم موجود است و هم نیست این امری بسیار بدیهی است

                            نظر

                            • Rudel
                              عضو فعال
                              • Apr 2014
                              • 2164

                              #1649
                              پاسخ : نبض سیاست

                              برهان علیت بیش از 200 ساله رد شده و خنده داره هنوز تو کتابهای ما تدریس میشه ولی رد شدنش ربطی به فیزیک کوانتوم نداره فلاسفه رد کردنش تقریبا امروزه در مباحث دانشمندان هیچ جایگاهی نداره فقط روحانیون که سواد آکادمیک ندارن بهش استناد می کنند.
                              فیزیک جزو علوم تجربی نیست قوانین حاکم بر طبیعته که در جاهای زیادی در حال به چالش کشیدن باورهای خرافی بوده از گالیله و نیوتن تا زمان حال حاضر

                              نظر

                              • rio
                                عضو عادی
                                • Mar 2015
                                • 175

                                #1650
                                پاسخ : نبض سیاست

                                (( راهکار ))


                                سلام:

                                قبلا هم نوشته بودم که من از دنیایی دیگر به دنیای معاملات اقتصادی پرت شدم ، واقعا ناخواسته ....نه به قصد منتفع شدن خودم که به جهت عمل به وکالتی که به من سپرده شده بود و می خواستم ؛ تا حد امکان تصمیم اقتصادی ی درستی بگیرم تا موکلین متضرر نشوند ...پس آمدم به فضای فروم های اقتصادی و با دنیایی اشنا شدم که برایم عجیب نبود اما ؛ بررسی ی رفتارهای انسانی در فشار تنگناهای اقتصادی و در یک کلام در هنگامه ی تضاد منافع برایم آموزنده بود....
                                در طی سالهای زندگی از نزدیک با گروه های مختلف اجتماعی از فرهنگی و هنری گرفته تا پزشکان و متخصصین و اهل علم و قلم و ورزشکار ارتباطات شغلی و.... ی نزدیک داشتم ... با پایین ترین طبقات اجتماعی - به لحاظ رفاهی و امکانات مالی- تا بالاترین طبقات ... اما در فضایی که به آن پرتاب شدم با تطور و گوناگونی و ناهمگونی ی نظرات سیاسی و اقتصادی مواجه بودم و تجزیه و تحلیل تمام اینها و حدس واکاوی ی شخصیت گوینده برایم همیشه سرگرم کننده و آموزنده بوده و هست....
                                مثلا مشاهده تضاد اشکار در سخنان افراد , حتی باهوش ترین هایشان ، در عرصه ی کارکردهای مبتنی بر سود و منفعت مالی ؛ یک مورد همیشگی و تقریبا دائمی است ....و اینکه همیشه سعی می کنند ] به هر نحوی شده ؛ جلوی آشکار و رو شدن این تضاد ها را بگیرند و در این راه متوسل به تراشیدن هر نوع توجیه و دلیلی هم می شوند ...
                                و دیدن این مورد همیشه برایم هم تاسف بار و هم خنده دار بوده و هست ....واقعا خیلی دلم می خواست پرده را یک طوری از پیش چشم ، بسیاری کنار بزنم تا به روشنی بتوانند ببینند و دریابند که اصلا نیازی به این حد از تلاش برای مخفی نگاه داشتن اشتباهات مان را نداریم :
                                خوب اشتباه کردیم که کردیم ...اشتباه تحلیل کردیم ...اشتباه حدس زدیم ...اشتباه اندر اشتباه ...باشد ...این خصیصه ی طبیعی ی سلامت انسانی ما است ...ما حتمی الخطا هستیم ...چرا می خواهیم روی این خصلت عجین با سرشت بشری مان سرپوش بگذاریم ؟
                                دلیل اش در فضای فروم های اقتصادی ساده و واضح است : فکر می کنیم اگر اشتباه مان عیان شود و خودمان هم به آن اعتراف کنیم , از منزلت و ارج و قرب و مقام مان نزد ؛ مخاطب کاسته می شود !!!و دیگر حرف هایمان مثل سابق شنونده و خریداری نخواهد داشت ....
                                !
                                و چقدر دیدن این تلاش برای من خنده دار است خدا می داند ....نمی توانم توصیف کنم میزان بیهودگی ی این تلاش را ....
                                خوب فکر کنیم که همه فعالین فروم های اقتصادی رو ی حرف ما حساب کنند یا حساب نکنند ...که چه ؟ چه فرقی می کند ؟ ( البته اگر صرفا قصد کمک به دیگران در میان باشد موضوع فرق می کند )
                                این ها چه تاثیری بر روی بازار خواهد داشت ؟
                                هیچ ...مطلقا هیچ....
                                فقط کافی است بدانیم درصد ناچیزی از فعالین اقتصادی ی ،در فضای فروم های اقتصادی پرسه می زنند و تازه بیشتر همین تعداد اندک حاضر در فروم ها هم , آنقدر میزان سرمایه شان اندک است که اگر کل سرمایه شان را روی هم بگذاری مطمئنا به 1% کل سرمایه فعالین بازار هم نمی رسد ....

                                حالا من و شما بخواهیم تلاش محال کنیم که نظر 1% سرمایه بازار را جلب کنیم که با آن روی نظر 99% دیگر موثر واقع شویم ....خوب...زهی خیال باطل ....1 در برابر 99 چه شانسی دارد ؟

                                جالب است بدانیم سرمایه های بزرگ اصلا در فروم های اینچنین وقت تلف نمی کنند ...آنها از مسیر های مطمئنه دیگری برای اخذ اطلاعات و تصمیم های کلان بهره می جویند و استفاده می برند...

                                اما علی رغم تمام این ها ؛ 1 در برابر 99 که سهل است در برابر , 99 میلیون هم شانس برد دارد , اما فقط در صورتی که , آن 1 نفر ؛ به جهت تولید اندیشه و فکر در جایگاهی خاص قرار بگیرد .....و فی المثلعرضه کننده ی نوعی نگاه و ایده ی متفاوت و تازه در باره ی موضوعات باشد و برای عرضه ی این فکر و اندیشه ی نو و تازه هم از قدرت نفوذ و اقناع مخاطب ؛ به دلیل توانایی های خاص در عرصه قلم و تکنیک سخنوری برخوردار بوده و امضاء خود راداشته باشد به گونه ای که :
                                وقتی هر کسی , متن یا کلام وی را می خواند بی آنکه نویسنده را بشناسد از دو ویژگی پی به نام نویسنده ببرد :
                                1- ارائه مفهوم ( اندیشه /فکر) نو و تازه و بدیع ( تولید فکر)
                                2- شیوه ی خاص و سبک متمایز در نحوه ی بیان و نگارش مفهوم (( امضاء منحصر به فرد ))

                                به این ترتیب با اولین نظر و نگاه به مطلب , می توان دریافت که این مطلب متعلق به فلان شخص است و حتی اگر فرد دیگری هم نام خود را در پای آن مطلب زده باشد ؛ باز ما نویسنده اصلی را تشخیص می دهیم و می گوئیم : بی شک این مطلب را فلانی نوشته ..

                                چنین افرادی ؛ صرفا و صرفا از آن چنان قدرت تاثیر گذاری ی لازمی برای جهت دهی به افکار عمومی ی فعالین بازار و کلیت بازار برخوردارند ...

                                -----------------------------------------------------------
                                در طی این چند ساله ی پرسه زنی در فروم ها ی اقتصادی هنوز به چنین افرادی با چنین ویژگی هاو چنین قدرت نفوذی برخورد نداشته ام ....البته چند مورد معدود را دیده ام که پتانسیل های رسیدن به چنان موقعیتی را دارا ند اما بالقوه گی شان به فعلیت نرسیده ...
                                امید که برسد
                                -----------------------------------------------------------------------------------
                                راهکار ! :

                                وقتی چشمان مان روی نقطه ای در نزدیکی ( مثلا صفحه مانیتور) برای مدتی نسبتا طولانی متمرکز می شود ؛ به تدریج از کارایی ی سیستم بینایی و مغزی مان برای دریافت و تشخیص و تعبیر تصاویر کاسته می شود ....راه حل ساده ی رفع چنین مشکلی , آن است که مدتی به دور دست ها نگاه کنیم ( به جای نزدیک ) و به این ترتیب فرصت و مجالی برای استراحت و بازتوانی مجدد به مغز و چشم مان بدهیم ....
                                در عرصه ی فعالیت های ذهنی نیز چنین است :
                                اگر برای مدتی بر روی موضوعات اقتصادی متمرکز شده و ناخواسته دچار کاهش بازدهی شده ایم ساده ترین را حل اش توقف موقتی و فعالیت در حوزه و عرصه ی متفاوتی است , مثلا به جای موضوعات اقتصادی مدتی روی موضوعات دیگر متمرکز شویم ...کمتر بنویسیم و بیشتر بخوانیم و بشنویم و به این شکل خوراک
                                تازه هم برای بازگشت به فعالیت های سابق ذهنی فراهم کنیم
                                fundamentalystha.rozblog
                                با مهر و سپاس
                                نظرات شخصی و ای بسا اشتباه اندر اشتباه
                                [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

                                نظر

                                در حال کار...
                                X