فلسفه سیاسی

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

در واقع ! اگر اخلاق واقعی و ذاتی نباشه ، بالاخره از یکجایی میزنه بیرون ( با تبلیغ و کشیش بازی که نمیشه اخلاق بدست آورد )


اما اینکه دزدی در هیچ جامعه دموکراتیکی حائز اکثریت نشده و با طینت جمعی مغایر است را قبول ندارم !!!



مثال هم فراوان هست ، فقط و فقط به شرایط بستگی داره ، اگر فراوانی باشه ، شیر حاضره قسمتی از شکار خودش را حتی با کفتارها تقسیم کنه ! اما اگر کمبود باشه پدر به پسر ، برادر به اخوی ، زن به همسر هیچ رحمی نداره


=========

گرگ گرسنه ای به انسانی حمله می کنه !
این حق انسان هست که جان خودش را حفظ کنه !
در عین حال این حق گرگ گرسنه است که شکم خودش را سیر کنه ( قحطی هست تورمه ، گوشت گیر نمیاد با بدبختی یک آدمیزادی گیر آورده ، بچه هاش خونه گرسنه و منتظرن یک لقمه گوشت آدمیزاد براشون بیاره )

خوب هر دو حق دارند

مشکل را کی حل می کنه کی پاسخگو هست ؟

علم !

یک چهار راه و تقاطع همسطح یک مسیر شرق به غرب ، یک مسیر جنوب به شمال ، خوب تصادف پیش میاد ! بیایم بگیم اخلاقن وایسین مثل گاو نرید تصادف بسازید ! این که راه حل نیست


آقای علم باید بیاد تقاطع غیر هم سطح بسازه ! هر کسی به حق خودش برسه تا اخلاق ساری و جاری بشه .


@};-

جناب گنجشک....حالا این مطلب شما تایید حرف منه یا تکذیب....چون عرض کردم...برای نگهداشت اخلاق نیاز به قانون هست...یعنی نمیشه به رانندگان اتوبان گفت اخلاقا تند نرید....ولی میشه گفت که قانونا تند نرید....
فرمودین در جوامع دموکراتیک....دزدی مقبول است ...بسته به شرایط است....ومثال فراوان ....ولی مثالهایی که زدین...جسارتا...نامربوط بودن....(شایدهم...من ارتباطش روپیدا نکردم...)
اگه ممکنه...مثال بزنین...که طبق فلان قانون...در فلان کشور دموکراتیک....بسته به شرایط!!دزدی مجاز اعلام شده....

درود جناب مگنوس

احتمالا نه تایید هست و نه تکذیب ،


به رانندگان اتوبان نه اخلاقا و نه قانوناً نمیشه گفت تند نرید ، باید بستری محیا کرد که حق کسی سلب نشه و تعارض منافعی هم شکل نگیره (فراوانی )


یک نمونه اش دزدی ماسک در زمان کرونا ( آیا مردم گفتن این ماسک ها دزدی است و نباید مالخری کنیم ! یا همه وایسدن در صف برای خرید مال دزدی )


همه چیز بستگی به شرایط داره



یا جنگ شمال و جنوب آمریکا ، جنوبی ها هم دموکراتیک بودن ، ولی شرایط ایجاب می کرد سیاه ها را به بردگی بگیرن


حالت های پیچیده تر و دزدی های لایه بندی شده و تو در تو هم وجود داره که بصورت ظاهری قابل مشاهده نیست ، اما انجام میشه بصورت قانونی (تاپیک فلسفه سیاسی بهتر میشه موضوع را باز کرد )

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

ظهور و افول فئودالیسم


داستان از ضعف رومن ها و خرید نیروهای نظامی شروع میشه و واگذار زمین ها و کمبود منابع رومن ها و نابودیشون و روی کار اومدن افراد نظامی داری زمین


خوب این زمین های وسیع رسیدگی و نظم و دفتر دستک می خواست

یک تعداد نجیب زاده دیگه را هم شریک می کنند در درآمد خودشان از زمین برای رسیدگی سازمان یافته


یک نفر ارباب یا صاحب زمین بوده


هر قسمت یا استان و ایالت را به یک نجیب زاده واگذار می کرده مثلا قرارداد یکساله که روی زمین کار کنه و در ازاش هم نیروی نظامی برای ارباب بفرسته هم مقداری مالیات و خراج

و این قرارداد تا زمانی که هر دو طرف وفادار بودن ادامه داشته

خود اون نجیب زاده (لرد و دوک ) باز زمین های زیادی بهش واگذار شده بوده ، ان هم به همین ترتیب زمین ها با یکسری نجیب زاده خرد تر تقسیم می کرده و در اخرین جایگاه شوالیه ها بودن که یک خانه داشتن و چند تیکه زمین که زمین ها را میدادن به دهقان ها و ازشون مالیات و خدمه و نیرو می گرفتن


=====

یک پادشاه در مرکز ، یک لرد در شمال یکی جنوب یکی شرق یکی غرب هر لرد خودش دارای تعداد زیادی شوالیه ارشد و...

لرد ها مالک زمین ها نبودن ! در ازای پیمان وفاداری به پادشاه اجازه داشتن بهره برداری کنند



به مرور زمان لرد ها قدرتی بیشتر از پادشاه بعضا کسب می کردن ، بنوعی می تونستن شاخ بشن دیگه وفادار نباشن + مقداری طمع برای تصاحب زمین های یک لردهای دیگر


جنگ های مستقیم هم زیبا و برازنده یک لرد نجیب زاده نبوده ، معمولا زمین های لرد دیگر را آتش میزدن ، یا دهقانان و رعیاش را میکشتن ، بنوعی ابتدا طرف مقابل را ضعیف می کردن و بعد زمین هاش را تصاحب می کردن


=============

مطلب اصلی


خوب این خوب نیست ! اینکه یک لرد داخلی به یک لرد داخلی دیگه حمله کنه و محصولش را از بین ببره و نیروی انسانی اش بکشه و نابود کنه ، باعث تضعیف مملکت میشه ، اینهمه سیستم و سازمان ایجاد شده بود که تولید حداکثر بشه نه اینکه بر علیه بجنگن و محصول همدیگر را خراب کنند


نهایتاً در اروپا برای برای تصاحب زمین های بیشتر و خاتمه دادن به این برادر کشی ها ! جنگ های 100 ساله شروع میشه بین انگلیس و فرانسه و 116 سال طول میکشه این جنگ ( چرا فرانسه و انگلیس برادر محسوب نشن ! )


نهایتاً در خلل این جنگ ها حکومت مرکزی ( پادشاه ) قدرت اصلی را پیدا می کنه و اون اوضاع کثافت که لرد به لرد دیگه برای زمین بیشتر حمله می کرد و پادشاه را به کتف خودش هم حساب نمی کرد تمام میشه



ادامه داستان و تشکیل مجلس را هم جناب ویندو قبلا گفته بودن

[)(شاخص کل جعل علی)]

پاسخ : فلسفه سیاسی

جناب احسانی
شما که تو کار مطالعت اسلامی هستید
وبهتون الهام هم میشه
میدانید دایی های پیامبر معظم اسلام چه کسانی بودند
و چه شغل و حرفه ای داشتند ومیانه اشان با حضرت چطور بود

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

جناب گنجشک
بحث رو به بیراهه بردین...بحث اصلی اینه...اخلاق را باشرع ارتقا دهیم یا قانون برپایه خرد ودموکراسی جمعی...حالا شما کل نوشته هاتونو مرور کنین....
فقط یه نکته درحرفهای من بود بااین مضمون...دموکراسی درکشورهای دموکراتیک زیر بار دزدی نمیرود...
تنهاحرفی که در نوشتار شما کمی به موضوع مرتبطه ...بردگان امریکاییست....خرد جمعی درهمان کشور عاقبت به یک قانون دموکراتیک قطعی وضد آپارتاید منجرشد....حالا در این روند چه قدر بالا وپایین داشته...موضوع بحث نبوده...
بحث رانندگی که اصلا موضوعیت نداره...وبا این جمله که من ماشینم مدل بالاست ودلم میخواد تند بروم....نه تنها کشورهای دموکراتیک...بلکه کشورهای معمولی با فرهنگ طالبانی هم زیر بارش نمیرومد...حالا شماهی فلسفه سیاسی روش پیاده کن وصغرا کبرا براش بچین...
درمورد شرایط اضطرار ماسک....شما یک حرکت فراقانونی جمعی را....قانون "مدون"...معرفی کردین....اگر حتی "همه"مردم....خلاف قانون مدون...عمل کنند....اما قصد نسخ اون قانون رو ....نداشته باشند....آن قانون همچنان لازم الاجرا....وزیر پا گذارندگانش....همچنان خلافکار حساب میشوند.....
بحث کاملا روشن است....
مشکل من با حرف شما.....فقط اون جمله طلایی اولی بودکه فرمودین....اینکه دزدی درکشورهای"دموکراتیک"...خلاف طینت جمعیست...راقبول ندارم....بود...که به جای اشاره مستقیم...به...قانون...وکشور موردنظرتون....کلا...توآسمونهاپرواز کردین.....

درود مجدد جناب مگنوس

زمین دور خورشید میچرخه یا برعکسه ؟ خوب تبلیغات و ذهنیت اکثریت در زمان گالیه خدا بیامرز نظر اشتباهی داشتند ! گالیه بنده خدا مجبور صغرا کبرا بچینه و تاپیک فلسفه بزنه ! وگرنه که همون خورشید دور زمین می چرخه ، تبلیغات هم شده اکثریت هم باور دارند ! باید موضاعات را بحث و چالش کشید

لذا فکر می کنم تاپیک کناری مکان مناسبی باشه


==========

شرایط فراقانونی یعنی چی ؟ یعنی قانون تابع شرایط هست ؟

آخه قرار بود قانون بر پایه خرد و دمکراسی جمعی باشه بر اساس گفته شما .... اما خودتان در خطوط بعدی نقضش کردید و از واژه فراقانون استفاده کردید ! یعنی قانون را کنار گذاشتید بخاطر شرایط و چیزی فراتر از قانون وضع کردید


پس شما هم قانون را فقط در شرایط نرمال قبول دارید ؟ مثلا قحطی بیاد شرایط فراقانونی بشه حاضرید به انسان دیگری حمله کنید و از گوشتش کباب بپزید ؟

======

در شرایط نرمال ، شیر و ببر و پلنگی هم که سیر باشن کاری به کسی ندارند


قانون قرار بود در شرایط بحرانی پاسخگو باشه که نیست

=====


در نتیجه مهمتر از قانون و شرع و ....

باید تضاد منافع را از بین برد



=====


الان این دزد های آهن قراضه ، درب چاه ها را می برن ، هر چیز فلزی کم ارزشی را که می بینند می برن


قانون بذار اینا را اعدام کن ! ببین فایده داره ! نداره امروز یکنفرش رو اعدام می کنی فردا دو نفر دیگه وارد همین شغل میشن ، این دوتا رو اعدام می کنی ، میبینی فردا 4 نفر دیگه آهن دزد شدن ! مشکل حل نشده با اینکه قانون هست ، شرع هست ، اخلاق هست و... ولی مشکل هم هست



خوب نفر حق زندگی داره ! باید امکانات زندگی ابرومند براش محیا کنی ! بعدش میبینی قانون مبارزه با آهن قراضه دزدها همینجور داره خاک میخوره ، یک متهم هم دیگه وجود نداره !!!!


=====

اون بحث رانندگی 180 کیلومتر هم بزرگراه های آلمان بهترین نمونه ، لاین سرعت آزاد دارند ! چرا کسی بخاطر سرعت باید مجازات بشه ؟ باید زیر ساخت محیا بشه و برای همه جا باشه !



چه برای اونی که از گرسنگی داره آهن دزدی میکنه و چه اونی که ماشین خوب داره می خواد 180 تا بره



چون ما یا شما حداکثر هسیم قرار نیست حق اقلیت ها را بخوریم و .... باید امکانات برای همه محیا بشه ، تضاد منافع از بین بره ، فعلا کف شهرها درب های فلزی وجود داره ! اگر درب ها تموم بشه ، میان سراغ کلیه و کبد و کباب انسانی ! با قانون و شرع و اخلاق و... هم نمیشه جلوشون را گرفت !



ضمن اینکه آنها هم انسان هستن مثل من مثل شما 46 تا کروموزوم دارند با سیستم عصبی نورونی مشابه ما ! شرایط ! شرایط باعث شده که متفاوت فکر کنند و عمل کنند ! یعنی اگر شرایط برای من و شما هم بوجود بیاد من و شما هم مثل اونا میشیم ! و این اصلا خوب نیست و برای درمانش باید فکر چاره باشیم


چاره اش هم نه با کشتن هست نه با قانون و زندان نه منبر و ....

چاره اش بر طرف کردن تضاد منافع است



هر کشوری هم که فکر می کنید دمکراتیک هست و دزدی سیستماتیک نداره نام ببرید تا براتون نمونه و مثال بیارم ازش

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

چند سوال از صاحب تاپیک ، ناصر خان اوراسیا


در تاپیک سینما ، مستند هیتلر را معرفی کردید ( فرصت نشده ببینم )


در چند تاپیک دیگر هم این موضوع عنوان شده بود که فرمانده های خودی و دشمن با هم قلیون میکشن یا شامبین میزنن و سربازار در هر دو طرف کشته میشن !

قبل از سوال اصلی ، شما اگر در جایگاه سربازی قرار بگیری که قراره ، سربازهای خودی که از خط مقدم عقب نشینی می کنند ، را با اسلحه بزنی ، چیکار می کنید؟ میزنی یا نمی زنی ؟


=====
1- فرض کنیم هیتلر ، جنایت کار جنگی نبود ، صرفا فرمانده ارتش آلمان نازی بود (یعنی بعد از پایان جنگ عف می خورد ) بنظرت باز هم باید خودکشی می کرد ؟


در واقع بعد از پایان جنگ خیلی از دانشمندان آلمانی که تا قبلش داشتن به هیتلر خدمت می کردن بعد از پایان جنگ ، رفتن آمریکا (عملیات گیره کاغذ بود چی بود اسمش جناب مصطفوی قرار داده بودن در تاپیک همسایه )

بنظرتان کارشان درست بود ؟ پیوستن به جبهه که تا دیروز بر علیه اش داشتن می جنگیدن ! و از امروز دیگه نه تنها نمی جنگن که بهش خدمت می کنند


موضوع اصالت جناب گالیور را هم وارد کنیم


بنوعی نجیب زاده ها حتی اگر دشمن هم باشند کمتر پیش میاد که حرمت همو زیر پا بذارن ، در واقع حرمت نجیب زادگی طرف در هر صورت حفظ میشه حتی اگر مخالف باشه ( پشت پرده موضوع دیگری وجود داره ؟ چه چیز باعث میشه که نجیب زاده دشمن ارجحیت داشته باشه به رعیت خودی ؟ )


=======

یک مقدار هم از نگرش جناب احسانی وارد سوال کنیم ( نگرش )

خوب هیتلری که فرمانده نظامی بوده ، بعد از اینکه شکست می خوره باید چیکار کنه ؟ چه شغلی را انتخاب کنه ؟ بره یک پسرک واکسی بشه ؟ می تونه ؟ بین هاراگیری و پسرک واکسی شدن و مشاور نظامی شدن در کشوری که تا دیروز پشت میکروفن بر علیه اش همه چیز می گفتی ! کدام را شما انتخاب می کنید ؟

کدام را باید انتخاب کرد ؟

=============

2- شما اگر جای کریم خان زند باشی ، در مسئله کاری پدر آقامحمد خان را بکشی ، با فرزندش ( آقا محمد خان ) چه می کنی ؟

اگر مثل جناب احسانی خواب نما بشی ! ببینی هم همین آقا محمد خان چشمای پسرت لطفیعلی را در اورده و... چطور ؟



@};-

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

مسئله 667 ( لطفا همه دوستان مشارکت کنند )


(مسئله شماره یک را هم جناب بیخبر قول دادن پاسخ بدن متاسفانه فرصت نکردند )


شما یک برادر کوچیکتر داری ، هابیل نام ، سرگرم زندگی خودشه ، مجلات کمیک آمریکایی ورق میزنه ،آرزوش اینه عنکبوت گازش بگیر بتمن بشه ! و از این اراجیف

از طرفی خودت (شما ) هم بیل زن قهاری دستی ، مردم آبادی بهت میگن سبز انگشتی ، گاهی هم میداس خطابت می کنند ، آبروی آبادی هسی ، چشم و چراغ و جلال و شوکت و نام و نشون منطقه



بعد پدرتان یک روز سرخوش پاشه بره کل املاک را سند بزنه بنام این اخوی گرامتون ! ( در واقع شما رو زمین تلاش می کردید محصول چند برابر تولید میشد ، پدر خرافاتی میگفت پا قدم این بچه اس )


اون اخوی هم اصلا در این عالم زمین و کشت و زر نبود ! ولی الان مدعی شده ! البته شما اعلام نارضایتی می کنید


پدر هم میگه بیاین گل یا پوچ هرکی برنده شد زمین مال اون ! گل یا پوچ را هم شما می برید ! اما خوانش پدر این بود که نه ! شما باختی ! اون برده !



شما هم کفری میشی با بیل میزنی هابیل را 2 نیم نا مساوی می کنی ! ( پدر هنوز سند نزده بوده ! ) برادره که تموم ! پدره هم سکته می کنه ، شما وارث میشی




خوب این چه حرکتی بود که پدره زده ؟ تهش که همه چی رسید به شما فقط یک خون برادر عزیزتان هم افتاد گردنتون ! تازه این برادره اصلا چشش دنبال زمین نبود ، داشت کمیک بوک هاش را می خوند



=====

سوال


اگر زمان به عقب بازگرده ! شما حاضری خوانش پدر از نتیجه گل یا پوچ را قبول کنی ؟ یا تا قیامت هم این اتفاق رخ بده ! باز زمین مال شماس ! حق شماس ! عشق شماست ! ( دوستش هم داری طلاقش هم نمیدی ! )

[Mehdi1400]

پاسخ : فلسفه سیاسی

سلام

به نظر من زمین مال پدر است و اختیار داره هر کاری خواست بکنه
شما هم دندت نرم برو تلاش بکن مثل پدرت صاحب مال و منال بشو بعد هر کاری عشقت کشید انجام بده. حالا خواستی عدالت برقرار کن یا نخواستی هر کار دیگر که تشخیص دادی
به نظرم شما بیل زن فعالی نیستی بلکه یک متوهم قهاری که انتظار داری مال پدرت نسیبت بشه که این توهمات اصلا هیچ حقی برای شما ایجاد نمیکنه

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

سلام

به نظر من زمین مال پدر است و اختیار داره هر کاری خواست بکنه
شما هم دندت نرم برو تلاش بکن مثل پدرت صاحب مال و منال بشو بعد هر کاری عشقت کشید انجام بده. حالا خواستی عدالت برقرار کن یا نخواستی هر کار دیگر که تشخیص دادی
به نظرم شما بیل زن فعالی نیستی بلکه یک متوهم قهاری که انتظار داری مال پدرت نسیبت بشه که این توهمات اصلا هیچ حقی برای شما ایجاد نمیکنه

سلام و عرض ادب و احترام

قطعاً زمین مال پدر است و اختیارش را داره ،


اما آخه زمین دیگری وجود نداره ! در واقع زمین ها متعلق به پدران هست و از پدران به پسران میرسه


در دنیای کنونی فکر نمی کنم خاک آزادی ( مستعمره بی صاحبی که حداقل منابعی داشته باشه ) وجود داشته باشه تا بنده سوار کشتی برای فتح اش


زمین ها همه از قبل به وسیله پدران نخستین فتح شدند


کسی هم که زمین نمی فروشه ! 3000 سال هم که روی زمین پدران کار کنم صاحب زمین نمیشم ! بقدری حقوق و مزد کارکردن روی زمین دیگران کم و ناچیزه ، که منجر به تولید سرمایه جدید نمیشه ( یا بقول امروزی ها هرکی هر چی داره از قبل داشته ! )



و چه کنیم ؟


باز هم ممنونم از وقتی که برای مطالعه و پاسخ گذاشتید @};-

[EURASIA]

پاسخ : فلسفه سیاسی

چند سوال از صاحب تاپیک ، ناصر خان اوراسیا


در تاپیک سینما ، مستند هیتلر را معرفی کردید ( فرصت نشده ببینم )


در چند تاپیک دیگر هم این موضوع عنوان شده بود که فرمانده های خودی و دشمن با هم قلیون میکشن یا شامبین میزنن و سربازار در هر دو طرف کشته میشن !

قبل از سوال اصلی ، شما اگر در جایگاه سربازی قرار بگیری که قراره ، سربازهای خودی که از خط مقدم عقب نشینی می کنند ، را با اسلحه بزنی ، چیکار می کنید؟ میزنی یا نمی زنی ؟


=====
1- فرض کنیم هیتلر ، جنایت کار جنگی نبود ، صرفا فرمانده ارتش آلمان نازی بود (یعنی بعد از پایان جنگ عف می خورد ) بنظرت باز هم باید خودکشی می کرد ؟


در واقع بعد از پایان جنگ خیلی از دانشمندان آلمانی که تا قبلش داشتن به هیتلر خدمت می کردن بعد از پایان جنگ ، رفتن آمریکا (عملیات گیره کاغذ بود چی بود اسمش جناب مصطفوی قرار داده بودن در تاپیک همسایه )

بنظرتان کارشان درست بود ؟ پیوستن به جبهه که تا دیروز بر علیه اش داشتن می جنگیدن ! و از امروز دیگه نه تنها نمی جنگن که بهش خدمت می کنند


موضوع اصالت جناب گالیور را هم وارد کنیم


بنوعی نجیب زاده ها حتی اگر دشمن هم باشند کمتر پیش میاد که حرمت همو زیر پا بذارن ، در واقع حرمت نجیب زادگی طرف در هر صورت حفظ میشه حتی اگر مخالف باشه ( پشت پرده موضوع دیگری وجود داره ؟ چه چیز باعث میشه که نجیب زاده دشمن ارجحیت داشته باشه به رعیت خودی ؟ )


=======

یک مقدار هم از نگرش جناب احسانی وارد سوال کنیم ( نگرش )

خوب هیتلری که فرمانده نظامی بوده ، بعد از اینکه شکست می خوره باید چیکار کنه ؟ چه شغلی را انتخاب کنه ؟ بره یک پسرک واکسی بشه ؟ می تونه ؟ بین هاراگیری و پسرک واکسی شدن و مشاور نظامی شدن در کشوری که تا دیروز پشت میکروفن بر علیه اش همه چیز می گفتی ! کدام را شما انتخاب می کنید ؟

کدام را باید انتخاب کرد ؟

=============

2- شما اگر جای کریم خان زند باشی ، در مسئله کاری پدر آقامحمد خان را بکشی ، با فرزندش ( آقا محمد خان ) چه می کنی ؟

اگر مثل جناب احسانی خواب نما بشی ! ببینی هم همین آقا محمد خان چشمای پسرت لطفیعلی را در اورده و... چطور ؟



@};-

سلام بر گنجشک اقا گرامی

صاحب تاپیک همه شما عزیزان هستید

اما در مورد پرسش هایی که مطرح کردید چیزی که به ذهن من می رسد

در مورد سوال اول:

اره حتما خودکشی می کردم

یعنی چه جنایتکار جنگی باشی چه نباشی

بعد از چنین جنگهای بزرگی احتمالا کلی اتهام به شما وارد می شود و به خصوص که کشور شما توسط دشمن تصرف شده.
فرض کنید که المان بریتانیا را تصرف می کرد و انگلیس شکست می خورد همین اتهام به چرچیل زده می شد که چرا به المان اغلان جنگ داده در حالی که جنگ بین دو کشور روسیه و المان بوده و انگلستان بی خود وارد شده

و چرچیل متهم می شد که با دخالت نا بجا در جنگ سبب طولانی تر شدن جنگ و کشته شدن سربازان بیشتر شدهخ است.
یعنی وقتی جنگ را باختی و رهبر کشور بازنده باشی همین اتهامات در جهت بر عکس خواهد بود

مثلا المان اتهام غارت سرزمین المان ها را در قرارداد ورسای را به انگلیسی ها می زدند و چرچیل می شد سمبل جنایت.

نجیب زادگی در این جور مواقع اصلا کارا نیست. نجیب زادگی در مسائل کوچکتر و اسیبهای کمتر شاید کمک کند.

درسته طبقات بالا به هم احترام بیشتری می گذارند حتی در مواقع دشمنی

چرا که می خواهند غرور طبقاتی و اشرافی شون از بین نرود

اما در حد این جنگهای بسیار بزرگ بین المللی.

حالا در مورد سوال دوم:

سوال دوم شما حقیقتا سخت تر از سوال اول است.

اگر به عقل محض رجوع کنیم باید فرزند او را هم کشت چون می دانی در اینده فرزند تو را خواهد کشت

و چون مرگ فرزند سخت تر از مرگ فرزند شخص دیگری است عقل تاییدش می کند

اما اگر به اخلاق رجوع کنیم

نباید جان فرزند را بگیری. چرا که در مرحله نخست این فرزند به شما اسیبی وارد نکرده

در مرحله دوم این فرزند در سنین بالاتر بزه را انجام خواهد داد و شما نباید در سنین کمتر او را قصاص کنی.

البته در اینجا فقط روابط بین فردی را لحاظ کردیم و سرنوشت کشور و ملاحضات اقتصادی و سیاسی به قدرت رسیدن ایل قاجار را لحاظ نکردیم.

@};-

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود جناب احسانی

یکی از جلوه ها و ابراز قدرت در بین خانم ها ، زیبایی هست ، چه بین خودشان با خودشان ، چه بین خودشان و آقایان


اما هیچ وقت هیچی نشدن! (به قدرت نرسیدن )


این هم بالاخره نوعی تاثیرگذاری بر اذهان هست دیگه !


=====
دوتا آقا پسر گل ، پدر را برده بودن دکتر ، آسانسور بیمارستان خراب بوده ! یک دختر خانم جذاب هم پایین پله ها با پدر بیمارش می خواستن برن بالا و خانمه رو میندازه به این دو جوان و کارش راه میوفته

پسرها بر میگردن پیش پدر ! پدر شاکی بوده که چرا شما پدرش را بردید !!!! باید میذاشتین من پدرش را ببرم !! : )))


اما خانم ها اصلا به قدرت نرسیدن یا خیلی کم ، این چطور میشه ؟

[)(شاخص کل جعل علی)]

پاسخ : فلسفه سیاسی

فلسفه دوئل چیه ؟

یک قضیه به قدری با ارزش شده که دیگه قابل چشم پوشی نیست
حاضریم برای به دست آوردنش بر سر زندگیمون قمار کنیم !
اما در پس زمینه دوئل چیه ؟
در صدر اسلام ، یاسر و سمیه تا دیروز زندگی خوبی داشتند
از امروز حاضرند بمیرند ولی دیگه برده نباشند
چه کسی این کِرم رو انداخت توی سرشون ؟!
قبلاً فکر میکردند زندگی شیرین ترین چیز دنیاست حتی اگه برده باشند
و حالا فکر میکنند آزادی شیرینترین چیز دنیاست حتی اگر مُرده باشند
آیا این دو ، بازیچۀ به قدرت رسیدن شخص دیگری شده بودند ؟!

یا مثلاً ...

مسلمانان ایران به مدت 1357 سال
با انواع حکومتهای شاهنشاهی روزگار گذرانده بودند
در سال 57 به ناگاه مسلمانان ایران فکر میکردند که
یک مسلمان بدون حکومت اسلامی اصلاً و ابداً امکان ادامه حیات ندارد !!!
سوال :
چه کسی سال 57 این کِرم رو انداخت توی مغز مسلمانان ایران ؟
آیا آنها بازیچۀ به قدرت رسیدن شخص دیگری شده بودند ؟!

اون شخص بی شک فوق العاده باهوش بوده
و اینکه تونسته مدیریت اذهان عمومی رو در دست بگیره نشانه نوع اعلای قدرت است
(به تعبیر برتراند راسل : قدرت معنوی یا مذهبی )
و این قدرت از جنس قدرت علمی است
ترکیب جامعی از علوم انسانی (فلسفه و سیاست و روانشناسی و...)

اینکه میگن « آن مرد آمد »
والله من با شناختی که از « آن مرد » دارم ، (جمله بنفش نقل قول زیر )
احتمال نمیدم خودش به خودی خود تونسته باشه بیاد
برا همینه که حدس میزنم شخص دیگری « آن مرد » را آورده باشد !




اتفاقاً سوال دوستمون هم همینه :
آیا آن پیرمرد قدرت فرا انسانی داشت ؟!
یا کاخی ساخته شد بر اساس جهالت و حماقت مردم... ؟!

بهترین جواب دوستانه که میتونیم بر سرش با همدیگه صلح کنیم اینه که :
برای ساختن کاخی بر جهالت و حماقت مردم ، نیاز به قدرت فرا انسانی است !

باز اینجا هم باید بر روی مفهوم « انسان » هم با همدیگه تفاهم کنیم
مطمئناً منظورش عوام هست
عوام ممکنه شخصی موجه و ظاهرالصلاح و تحصیلکرده و... باشه
لاکن در این مبحث ، همگی عوام محسوب میشوند



پینوشت :
یکی میگفت از نظر ما آخوندها در مقایسه با یک آخوند ساده ،
پروفسور سمیعی و پرفسور حسابی ، عامی محسوب میشوند
ولی در بین خودِ آخوندها هم ، « سید » به واسطه داشتن کاریزما و قدرت تاثیرگذاری بیشتر ، بالاتر از یک آخوند معمولی مجسوب میشه !

پس میبینید که بحث غسل و وضو اصلاً مطرح نیست
مسئله اصلی همون تاثیرگذاری یا مدیریت اذهان عمومی است

درود
احسانی جان
این قدر به پروپا اینا نپیچ
رک وپوست کنده حرفت بزن
به قول امام قلی خان
نه محقق بودند ونه دانشمند
/:.yead.:/laughingsmiley/.:biggrinsmiley.:/:D

[EHSANI]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود
احسانی جان
این قدر به پروپا اینا نپیچ
رک وپوست کنده حرفت بزن
به قول امام قلی خان
نه محقق بودند ونه دانشمند
/:.yead.:/laughingsmiley/.:biggrinsmiley.:/:D

جناب احسانی
شما که تو کار مطالعت اسلامی هستید
وبهتون الهام هم میشه
میدانید دایی های پیامبر معظم اسلام چه کسانی بودند
و چه شغل و حرفه ای داشتند ومیانه اشان با حضرت چطور بود

احسان جان
بسیار عالی
فکر میکنم تمام کتب ظنز نویس ترکیه ای رو خونده باشی
در ظنز نویسی قوی هستی
دنبال کنی مثل اون ترکیه ای موفق میشوی
اما قرض از مزاحمت
================
منو که میشناسی شکاکم
این قسمتشو شک دارم
=
اما چون خرج زندگی رو خانم پرداخت میکرد دیگه نمی تونستم ازدواج مجدد کنم !
این گذشت تا اون خانم در سن 48 سالگی فوت کرد
بعد از اون دیگه میتونستم با هر تعداد زن که دوست دارم ازدواج کنم
=
وجدانا فوت کرد
یا شما خیلی تیز وباهوش بودی
فوتش کردی/:.yead.:/
ممنون میشم به کمک گنجشکخان کالبد شکافی کنید

درود جناب شاخص خان

داداش هرچی میخوای بگی ، خودت از قول خودت بگو .

من حواله قبول نمیکنم /:.yead.:/




.

[)(شاخص کل جعل علی)]

پاسخ : فلسفه سیاسی

دیشب هم دوباره اتفاق عجیبی افتاد که الان اومدم براتون تعریف کنم
دیشب که از هیئت عزای حضرت رسول (ص) برمیگشتم ،
با هر دو دستم نذری ها رو گرفته بودم ، نمیتونستم در رو باز کنم
با آرنج زنگ زدم تا اومدند در رو باز کنند متوجه شدم همسایه مون داره قرآن میخونه
از هموطنان اهل سنت هستند ، مردی فوق العاده شریف و مومن و با تقوا و ...
اسمش دوستمحمد هست ، تلفظ فامیلش خیلی سخته ، ما محمدآقا صداش میکنیم
دیشب تا صبح با صدای بلند قرآن میخوند و گاهی بینش گریه میکرد و...
فضای آپارتمان معنوی شده بود

شام نذری زیاد خوردم ، خیلی سنگین شده بودم
رفتم نمازم رو بخونم ، سر سجاده خوابم برد
خواب عجیبی دیدم
در زیر خوابم رو براتون تعریف میکنم


در این لحظه که داشتم خواب میدیدم
با صدای اذان گوشی موبایلم از خواب بیدار شدم دیدم موقع نماز صبحه
صدای همسایه مون دوستمحمد شنیده میشد که هنوز داشت قرآن میخوند و گریه میکرد...
سریع وضو گرفتم و نمازم رو خوندم

بعد یادم اومد که دیشب شام زیاد خورده بودم
علاوه بر اون دیشب کلی تَهدیگ چربوچیلی هم خورده بودم
من هروقت تهدیگ میخورم خوابهای عجیب و غریب میبینم
این خواب هم واقعاً عجیب بود ، آخه تو قرن 21 جزیره آدمخوارها کجا بود ؟!

تصمیم گرفتم اگه دیگه نذری مفتی دادند ، حداقل تهدیگ شو برا فقرا باقی بزارم

داداش خوابات حرف نداره
امشب بیا بیت الرضا ما چلوکباب دوسه دست بزن
خواب بعدیت

سرگذشت رو خواب بگو
دامادت بالاخره تونست تجارت رو دست بگیره نوه هات یکی یکی چطوری برجزیره حکمرانی کردند
و اخرش چی میشه/:.yead.:/

[)(شاخص کل جعل علی)]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود جناب شاخص خان

داداش هرچی میخوای بگی ، خودت از قول خودت بگو .

من حواله قبول نمیکنم /:.yead.:/




.

سرگذشت مرگت هم مشکوکه
اینقدر باهوش بودی
اینقدر خاطرتو میخواستن
چند سالت بود مردی
بی انصافیه نوح900سال
سلیمان چند سال

[گنجشک]

پاسخ : فلسفه سیاسی

درود دوستان

چنتا موضوع بود می خواستم بنویسم ، اما فکر می کنم موضوع مزیت نسبی یا صنایع موفق و صنایع نا موفق الان بیشتر در بورس باشه


یک طرف بازار خودروساز های داخلی که خودروهای بی کیفیت میسازن و همیشه ضرر ساز ! هستن


یک طرف صنایع بقول دوستان خام فروش یا پتروشیمی های کود ساز ، که سود خوبی تولید می کنند و واقعا مزیت نسبی دارند


=========

مزیت نسبی خوبه سود خوبه همه میدونیم ، هم تو کتاب ها خوندیم هم به چشم دیدیم هم در تاریخ روایت شده که خیلی خوبه و دمشون گرم ( بر پایه محاسبه و ریاضیات )


اما علوم انسانی و فلسفه و سیاست انگار زیاد حال نمی کنه با مزیت نسبی



در واقع افراد و گروه هایی که به مزیت نسبی میرسن ، 4 نعل به سمت موفقیت حرکت می کنند و یک گسستی پیش میاد بین بازنده ها و برنده ها ، علوم انسانی حکم میکنه که سنگ بندازیم جلو پاشون معنا نداره کسی به تاخت بره ، همه تو یک کشتی هسیم : ))



لذا میشه برچسب زد

مثلا بگیم خام فروش ها آلودگی محیط زیست ایجاد می کنند و باید مالیات بیشتری پرداخت کنند ( مالیات های سنگین )

یا مثلا باعث گرمایش زمین شدن و حتی اگر مالیات هم بدن باز هم غلط کردن ، آهسته تر برن ما هم برسیم و فعالیت ها را کاهش بدن ، پول های مفتشون هم ببرن در انرژی های پاک سرمایه گذاری کنند و...



=========

یک مقدار بیشتر علوم انسانیش کنیم


بیام بین روابط بین انسانی

بالاخره چه خوشمون بیاد چه بد ، یک عده برنده هستن و یک عده بازنده

دانش آموزهایی که همکلاسی بودن و توی یک کلاس و مدرسه بودن ، به هر دلیلی سرونوشت متفاوتی پیدا کردن ، یکیشون معاون وزیر شده ، یکیشون تو سطل های زباله پت جمع می کنه



این یکم جالب نیست !



می دونید ، اینجور نباید باشه ، که اون نفر بگه اگر من موفق تر هستم صرفا و فقط بخاطر تلاش های خودم بوده و تو اگر در سطل های زباله ای بخاطر اشتباهات خودت بوده


صحبت از این بود که همه سوار یک کشتی هسیم


هیچکدام از ما تجربه 2 بار زندگی را نداشته ، شما جعبه ای سر راهت وجود داشته که بازش کردی جایزه داخلش معاونت وزیر بوده ، جعبه ای که شرایط سر راه هم من قرار داده گشتن داخل سطل های زباله شد


من تو شبیه به هم هسیم ، سوار یک کشتی هسیم



پیشنهاد من صلح و دوستی هست و حفظ ارزش های انسانی هست ، پیشنهاد شما چیه ؟


پیشنهاد اون ( احتمالا چون تا حالا بد شانسی نیاورده و روی زمین سفت نا ایستاده ) اینه که نه من بخاطر تلاش خودم اینجا هستم نه شرایط و نه هیچ چیز دیگه فقط تلاش ها و شایستگی های خودم !!!!


در ادامه سوالی که پیش میاد اینه که چرا من باید در کشتی بمونم که جایگاهی ندارم ؟

سهمم ! یک تخته پاره از کشتی هست ، یا بدین یا خودم می کنم !!! و ترجیح میدم در تنهایی باشم تا اینکه با همچین نفراتی داخل یک کشتی باشم !!! ( البته این بنده خدا خیلی آدم شریف و ساده ای بود که منویات خودش را بیان کرد و به یک تکه از کشتی راضی بود ، خودش هم گفت صلح طلب هست ! )