**** افسانه تامکت ****

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • roohe-khashen
    عضو فعال
    • Apr 2011
    • 2270

    #571
    خوب این هم از ابر جنگنده روسها و حریف سرسخت raptor یا همون f-22
    کاپیتان به دادم برس چه جوری عکس تو سایت بزارم هر کاری میکنم نمیشه!!
    دستم بگرفت و پا به پا برد...

    نظر

    • Captain Nemo
      مدیر
      • Dec 2010
      • 2934

      #572
      روح جان
      فعلا این کلیپ زیبا را تماشا کن
      سوخوی- تی -50
      حتما میخوای عکس میگ-31 بزاری اینجا ...



      http://www.mediafire.com/?54gaeciogos64dr
      یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
      دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

      شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
      مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

      نظر

      • roohe-khashen
        عضو فعال
        • Apr 2011
        • 2270

        #573
        سوخو پک فا یک هواپیمای جنگنده نسل پنجم است که توسط شرکت هواپیمایی متحد در روسیه طراحی و ساخته میشود. شرکت سوخو پیمانکار اصلی ساخت این جنگنده است. نمونهٔ آزمایشی این هواپیما که سوخو ت-۵۰ ‪ نام دارد، نخستین پرواز آزمایشی خود را در روز ۹ بهمن ۱۳۸۸ (۲۹ ژانویه ۲۰۱۰) با موفقیت انجام داد. تولید این جنگنده در سال ۲۰۱۰ آغاز شده، نخستین نمونههای عملیاتی آن در سال ۲۰۱۳ به نیروهای مسلح روسیه تحویل داده خواهد شد و تولید انبوه آن از سال ۲۰۱۵ آغاز خواهد گشت.
        نام پک فا کوتاه شده نام روسی این جنگنده و به معنای «هواپیمای تاکتیکی پیشرفتهٔ آینده» است. این هواپیما با نامهای «سوخو ت-۵۰»، «برنامه-۷۰۱» و ‪»جنگنده-۲۱» نیز شناخته میشود.
        جنگنده پک فا پس از ورود به ارتش روسیه، جایگزین جنگندههای میگ-۲۹ و سوخو-۲۷ خواهد شد. مدل صادراتی این هواپیما نیز در دست ساخت است. نخستین مشتری خارجی این هواپیما نیروی هوایی هند است که در فرایند توسعهٔ مدل صادراتی ت-۵۰ با سوخو همکاری میکند.

        این جنگنده همتراز جنگندهٔ آمریکایی اف-۲۲ و جنگندهٔ آمریکایی-بریتانیایی اف-۳۵ است. طراحان سوخو معتقدند که پک فا از نظر توانایی فنی و صرفهٔ اقتصادی بر رقبای غربی خود برتری خواهد یافت و در بازار جهانی محبوبیت زیادی پیدا خواهد کرد.
        یشینهٔ طرح سوخو پک فا به دوران جنگ سرد باز میگردد. اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی، شوروی به دنبال ساخت جایگزینی برای هواپیماهای میگ-۲۹ و سوخو-۲۷ برای عملیات در خط مقدم نیروی هوایی بود. طرح این هواپیمای جنگنده بین شرکتهای هوافضای شوروی به مناقصه گذارده شد. علیرغم تاخیر ناشی از فروپاشی شوروی و مشکلات اقتصادی روسیه در دهه ۹۰، فرایند پژوهش و توسعهٔ این جنگنده ادامه یافت. در سال ۲۰۰۰ طرح سوخو-۴۷ و میگ ۱٫۴۴ از میان طرحهای پیشنهادی انتخاب شدند، و در سال ۲۰۰۲ شرکت سوخو به عنوان سازنده جنگنده پک فا انتخاب شد. هواپیمای پک فا از فناوریهای نوین بکار رفته در میگ ۱٫۴۴ و سوخو-۴۷ استفاده میکند.
        جنگندهٔ پک فا در کلاس هواپیماهای جنگندهٔ سنگین (۳۲-۳۷ تُن) قرار دارد. روسیه برنامه دیگری را برای ساخت جنگنده نسل پنجم کلاس سبک نیز پیش میبرد که جانشینی برای هواپیمای میگ-۳۵ خواهد بود.
        ویژگیهای دقیق جنگنده سوخو پک فا هنوز کاملا روشن نیست و برخی از مشخصات آن در حال حاضر از اسرار نظامی محسوب میگردد. اما پرواز در تمامی ساعات شبانهروز، پرواز طولانی با سرعت مافوق صوت، آلودگی صدایی پایین، رادارگریزی، بهرهگیری از مواد ترکیبی جدید، امکان چندین بار سوختگیری هوایی در طی یک پرواز، استفاده از موشکهای نسل آیندهٔ هوا به هوا، هوا به زمین و هوا به دریا، استفاده از رادار پیشرفته، امکان فرار از تلههای اپتیکی و فروسرخ، بهرهگیری از هوش مصنوعی در پرواز و حمله و سامانههای دفاعی خودکار نمونههایی از امکانات این جنگنده هستند. این هواپیما مجهز به دو دم عمودی است و برخلاف جنگندههای متعارف، تمامی بدنهٔ دم قابل حرکت است.

        نمونه آزمایشی جنگنده سوخو ت-۵۰ به یک جفت موتور جت ۱۱۷-اس مجهز است که هرکدام نیروی پیشرانهای برابر ۱۴٫۵ تُن-نیرو تولید میکند. این موتورها نمونه پیشرفتهتر موتورهای بکار رفته در میگ ۱٫۴۴ هستند. نمونه نهایی هواپیمای پک فا به موتورهای جدیدتری با پیشرانه ۱۷٫۵ تُن-نیرو مجهز خواهد شد.







        مشخصات عمومی

        خدمه: ۱
        طول: ۲۲ متر (۷۲ پا)
        پهنای بال: ۱۴.۲ متر (۴۶.۵ پا)
        ارتفاع: ۶/۰۵ متر (۱۹/۸ پا)
        بال: مساحت ۷۸/۸ متر۲ (۸۴۸/۱ پا)
        وزن خالی: ۱۸۵۰۰ کیلوگرم (۴۰۷۸۵ پاند)
        وزن بارگیری: ۲۶۰۰۰ کیلوگرم (۵۷۳۲۰ پاند)
        بار مفید: ۷۵۰۰ کیلوگرم (بارجنگی) (۱۶۵۳۴ پاند)
        بیشینه وزن برخاست: ۳۷۰۰۰ کیلوگرم (۸۱۵۷۰ پاند)
        پیشرانه: ۲× موتور جدید نامگذارینشده تولید انپیاو ساتورن و FNPTSMMPP سالیوت هر یک ۱۷۵ کیلونیوتن

        بیشینه وزن سوخت: ۱۰۳۰۰ کیلوگرم ۲۲۷۱۱ پاند

        عملکرد

        سرعت بیشینه: ۲۶۰۰ کیلومتر بر ساعت (۲/۴۵ ماخ) (در ارتفاع ۱۷۰۰۰ متری) (۱۶۱۵ مایل بر ساعت (در ارتفاع ۴۵۰۰۰ پایی))
        سرعت پیمایش: ۱۳۰۰-۱۸۰۰ کیلومتر بر ساعت (۸۰۸-۱۱۱۸ مایل بر ساعت)
        برد: ۴۰۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر (۲۵۰۰-۳۱۰۰ مایل)
        سقف پروازی: ۲۰۰۰۰ متر (۶۵۶۱۶ پا)
        نرخ اوجگیری: ۳۵۰ متر بر ثانیه (۱۱۸۴ پا بر دقیقه)
        بارگیری بال: ۳۳۰-۴۷۰ کیلو بر متر ۲ (۶۷-۹۶ پاند بر فیت۲)
        نسبت نیرو به وزن: ۱/۴
        بیشینه بار جی : +۱۰/۰ - +۱۱/۰ جی

        جنگ افزار

        توپها: ۱×۳۰ میلیمتری جیش-۳۰-۱
        جایگاهها: ۱۰×داخلی، ۶×خارجی برای

        آر-۷۴ام و آر-۷۷ام موشکهای
        تجهیزات پروازی
        N050()BRLS AFAR/
        اولین اخبار پیرامون پروژه پاک فا در اوایل قرن بیست و یکم میلادی درشرایطی منتشر شد که روسها در دو طرح پیشین خود برای دست یابی به یک جنگندهنسل پنجم که بتواند هماوردی برای جنگنده آمریکایی لاکهید F-22 رپتور باشدعملا ناکام مانده بودند.
        جنگنده های MIG-29 و SU_27 ساخته شده توسط میکویان و سوخو، برای سالهابدنه اصلی نیروی هوایی شوروی و روسیه فدرال کنونی را تشکیل می دادند اماظهور طرح های جدید غربی برای جنگنده های نسل جدید از اواخر دهه هشتاد وحتی پیش از فروپاشی شوروی این شرکتها را واداشت تا بدنبال جانشینی شایستهبرای ساخته های موفق خود باشند بر همین اساس در ژوئن 1986 پس از تحقیقاتاولیه از سوی دولت، دو مزایده طراحی جنگنده نسل بعدی یکی برای یک جنگندهسنگین موسوم به MFIبه درخواست دیگری برای یک جنگنده سبک ( (LFI ارائه شد.
        میکوبان طرح MFI (MIG1.42) را بدست گرفت که اولین و تنها نمونه آن (تحتعنوان 1.44) در 1944 تکمیل گردید اما در شرایطی که تنها دو پرواز آزمایشیپروژه آن هم با تاخیر بسیار در آوریل سال 200 انجام گرفت برنامه متوقفگردید.از سوی دیگر سوخو نیز برای برنامه LFI طرح S-32 را بر اساس سازهاصلی جنگنده های خانواده های خانواده فلانکر در دست تکمیل قرار داد اما ازآنجا که پروژه LFI در اوایل دهه 90 متوقف گردید از آن پس این طرح نیز ازرقبای MFI به شمار می رفت.
        سوخو برای این طرح که بعد ها S-37 تغییر نام پیدا کرد (رسما این جنگنده راSU-47 برکوت نیز می نامند) با برگزیدن شیوه نامعمول بالهای پیشگرا پولبیشتری را نیز صرف برنامه نمود این جنگنده هم اگرچه تاکنون بیش از 200پرواز آزمایشی و نمایشی را پشت سر گذاشته اما تنها توانست عنوان اثبات گرفناوری و جنگنده پایه برای تکمیل پاک فا را برای خود دست و پا کند.

        در مرحله بعد پس از متوقف خوانده شدن هر دو برنامه پروژه پاک فا از سویسوخو در قالب دو فاز به دولت پیشنهاد شد که شامل یک جنگنده دو موتورهسنگین با توان خروجی 180 کیلو نیوتن و یک جنگنده تک موتوره سبک که قراربود مجهز به موتوری با بیشینه رانشی برابر با +200 کیلو نیوتن باشد میگردید اما نظر وزارت دفاع با توجه به محدودیت های بودجه بر روی جنگنده ایمیان وزن با ترکیبی از خواص هر دو جنگنده قرار داشت.
        در نهایت پس از موافقت سوخو، قرار داد اولیه پروژه پاک فا در فوریه سال2002 بسته شد و به دنبال آن طرح پیشنهادی سوخو تا آوریل همان سال موردتایید دولت قرار گرفت تا داستان جنگنده نسل پنجم روسیه رنگی دیگر به خودگرفت.

        تهیه اولین طرح ها و بحث و بررسی های اولیه با نیروی هوایی بر سرچگونگی جنگنده نسل بعدی میان سوخو و نیروی هوایی دست کم دو سال به طولانجامید تا سرانجام در اواخر 2004 میلادی اولین طرح های T-50 بر روی کاغذمورد قبول نیروی هوایی روسیه واقع شد و سخنگوی نیروی هوایی روسیه اعلامنمود که پروژه PAK FA وارد مرحله بعدی خود و گسترش پژوهش بر سر ساخت اولینپیش نمونه جنگنده نسل پنجم گردیده.
        اگرچه رسما طرح کلی پروژه T-50 در دسامبر 2004 قطعی شده بود اما مجموعانیازها و مفاهیم برنامه همچنان در حال تغییر بود. در ژانویه 2006 ژنرالوالدمیر میخاییلو یکی از فرماندهان نیروی هوایی روسیه درخواست نمود بیشینهسرعت جنگنده که در طرح پیشنهادی 2.15 ماخ پیش بینی شد به 2 ماخ کاهش یابد.در این حالت اگرچه جنگنده پیچیدگی کمتری می یافت اما مشکل اینجا بود کهاین موضوع بر کارایی رزمی نیز تاثیر گذار بود در فاصله کمتر از یک ماه ازاین اظهار نظر مدیر عامل شرکت سوخو میخاییل پوگوسیان تایید کرد که اینموضوع نیاز به انجام بررسی های بیشتر به منظور بهسازی طرح اولیه دارد چراکه می بایست برای تغییر بیشینه سرعت در زمینه ابعاد و وزن جنگنده تغییراتیصورت گیرد.



        طرح پاک فا از زمان شکل گیری تا پیاده سازی در چندین نوبت دچار تغییرشد و عملا تا زمان رونمایی از طرح نهایی هیچ کس از ماهیت واقعی ظاهر پاکفا اطلاع نداشت اگرچه هنوز اطلاعات بسیار محدودی در زمینه مراحل طراحی پاکفا منتشر شده ولی امروزه به درستی می توان حدس زد که بسیاری از این طرح هاعملا قابلیت اجرایی نداشتند. زمانی که بحث طراحی اولیه پاک فا پس از اتمامبرنامه های MFI و LFI مطرح گردید اولین نگرش طراحی جنگنده براساس دو طرحپیشین بود که البته در نهایت گرایش بیشتری به سوی طراحی بر پایه طرحاثباتگر فناوری S-37 سوخو بدون بالهای پیشگرا که در ابتدا با بالهای صلیبیشکل و بعد ها با بالهایی با پس گرایی نسبتا کم ارائه گردید قرار داشت اماتقریبا هیچیک از طرح های ارائه شده نتوانست موفقیت لازم را کسب نماید تادر نهایت بر اساس ترکیبی از مزایای هر یک و همچنین نگاهی به طرح جنگندههای سوخو 27 طرح نهایی تهیه گردید.
        مراحل طراحی و تکمیل اولین پیش نمونه T-50 تقریبا در سکوت کامل خبری دنبالشد گرچه در سال 2007 چندین عکس گرافیکی از نمای احتمالی پاک فا توسط NPOSaturn انتشار یافت که به بسیار شباهت داشت هرچندتا آن تاریخ نیز هنوز اطلاعات دقیقی در زمینه برنامه در دسترس نبود

        اینم سایت عکسش چون من نتونستم عکسشو اپلود کنم اما این جنگنده غولیه برای خودش
        آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2012/02/06, 00:07.
        دستم بگرفت و پا به پا برد...

        نظر

        • Captain Nemo
          مدیر
          • Dec 2010
          • 2934

          #574
          البته این عکس جنگنده t-50 هیچ وقت به مرحله اجرا نرسید
          و نمونه دیگری ساخته شد ....
          پدر این بی پولی بسوزه
          این روسها اگر پول آمریکا را داشتند الان کل کهکشان راه
          شیری را تصاحب کرده بودند .....
          یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
          دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

          شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
          مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

          نظر

          • roohe-khashen
            عضو فعال
            • Apr 2011
            • 2270

            #575
            [
            اینم از عکس جدید
            دستم بگرفت و پا به پا برد...

            نظر

            • roohe-khashen
              عضو فعال
              • Apr 2011
              • 2270

              #576
              الهم صل الا محمد و ال محمد بالاخره یاد گرفتم عکس اپلود کنم دیگه این تاپیک میترکه
              دستم بگرفت و پا به پا برد...

              نظر

              • roohe-khashen
                عضو فعال
                • Apr 2011
                • 2270

                #577


                این هم عکسهای دیگه از این ابر جنگنده پاک فا خداییش خیلی با ابهته
                آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2012/02/08, 01:04.
                دستم بگرفت و پا به پا برد...

                نظر

                • roohe-khashen
                  عضو فعال
                  • Apr 2011
                  • 2270

                  #578
                  خوب بچه ها یه نکته بهتون بگم اونم اینه که شاید فکر کنین سوئد با اینکه یه کشور کاملا اروم هستش شاید از نظر نظامی یه کشور معمولی باشه اما کاملا در اشتباهید سوئد با توجه به ایکه یه کشوریه که اصلا تو کار جنگ و دعوا نیست اما یکی از قدرتمندنرین کشورها در زمینه تسلیحات نظامی هستش و طبعا در نیروی هوایی هم به جرات یکی ار قوی ترین نیروهای هوایی رو داره اینم از شاهکار سوئد و جنگنده سوئدی با نام jas-39 یا گریپن واقعا از لحاظ قیافه خیلی خاص هستش

                  هواپیمای سوئدی گریپن با کد JAS-39، اولین جنگنده نسل جدید چند ماموریته با قابلیت تغییر پذیری بالا است که وارد خدمت شده است. این هواپیما، جنگنده ایست که برای مقابله با تهدید های هواپیماهای غرب دور، یعنی آمریکا که به سرعت در حال تولید جنگنده های پیشرفته و تجهیز ناوگان هوایی خود است، طراحی شده و از توانایی های بسیاری برخوردار می باشد.
                  خصوصیت بیشتر جنگنده های اروپایی این است که بیشتر جنگنده هایی سبک نسبت به همتایان آمریکایی خود و همچنین چابک و با قابلیت مانور بالا می باشند و دارای شعاع عملیاتی محدودتری نسبت به آنان می باشند. سیستم های دیجیتالی و کامپیوتری که امروزه در همه هواپیماها به وفور یافت می شود، در این هواپیما به مفهوم وسیع تری استفاده شده است. سیستم دیجیتالی مجتمع کلی این هواپیما، بیشترین سازگاری و توانایی مقابله با دشمن را برای این جنگنده فراهم می نماید. خلبان چنین هواپیمایی، می تواند به راحتی اطلاعات تاکتیکی ماموریت خود را با هواپیماهای دوست به اشتراک بگذارد، بدون اینکه با به کارگیری این امواج توسط دشمن شناسایی شود. مدل دو خدمه ای این هواپیما نیز برای انجام ماموریت های پیچیده تر که احتیاج به دقت عمل و تنظیم های فراوان دارد، موجود و در حال عرضه است. این هواپیما، همانطور که در ابتدا بیان شد، جنگنده ای جوان و از نسل جدید می باشد که در سال 1997 به خدمت نیروی هوایی سوئد در آمد. تاکنون کشورهایی مانند جمهوری چک، آفریقای جنوبی و مجارستان سفارش هایی را برای خرید این هواپیما و در نتیجه تقویت ناوگان هوایی خود داده اند که این هواپیما ها یا در حال تحویل یا در آینده تحویل خواهند شد. این هواپیما در ماموریت های هوا به هوا قابلیت حمل موشک های معمول مانند سایدوایندر و آمرام را داشته و در عین حال، می تواند با بمب ها و موشک های هوا به زمینی مانند BK-90 و موشک های ضد تشعشع برای ماموریت های هوا به زمین تجهیز شود.
                  این جنگنده نیز طبق معمول همیشگی هواپیماهای جنگنده اروپایی از بال های دلتا شکل یا مثلثی که همه شما با آن آشنا هستید بهره مند بوده و سکان افقی انتهای هواپیما به جلو منتقل شده و از آن یک جنگنده کانارد ساخته است. ظاهراً در حال حاضر این هواپیما در صدد اخذ گواهینامه ی فرود با ادوات پروازی در شرایط پرواز کور و آب و هوای بد و همچنین تجهیز به وسیله سیستم تشخیص دوست از دشمن IFF و ارائه مدل هایی نیز که نشان دهنده های آن ها از سیستم متریک مانند ارتفاع به متر و سرعت به کیلومتر در ساعت استفاده نکرده و از سیستم انگلیسی فوت و نات و ... بهره جوید، می باشد. این هواپیما قرار است که در آینده ای نزدیک به موتور های EJ200 (به کار رفته در جنگنده یوروفایتر تایفون) و GE-F414 (به کار رفته در هواپیمای اف-18 سوپر هورنت) مجهز شود. این هواپیما، برای برخاستن از زمین، تنها به 800 متر باند نیاز دارد که این مقدار، طول بسیار بهینه ای برای تیک آف یک جنگنده است. همچنین، در هنگام نشست، کانارد ها یا بالچه های جلو این هواپیما، به چرخیدن به سمت جلو، دماغه هواپیما و در نتیجه چرخ جلو را به پایین فشار داده و کارائی ترمز هواپیما را بالا می برند. قدرت ترمز های این هواپیما به حدی موثر عمل می نماید که بدون داشتن سیستم معکوس کننده کشش موتور، می تواند در مسافتی که هواپیمای ویگن که دارای این سیستم است از حرکت باز می ایستد، متوقف شود. این جنگنده، هواپیمایی با وزن حدود 6تن هواپیمایی بسیار سبک به شمار آمده و قادر است که در تمامی ارتفاعات با سرعت مافوق صوت پرواز کند، و در ضمن، طول آن نیز از 15 متر تجاوز نمی کند. شاید نام این هواپیما تا حدودی برای شما عجیب باشد، نام «گریپن» در حقیقت همان موجود افسانه ای است که نصف تنه آن بدن شیر و نصف دیگر تنش بدن عقاب می باشد که موضوعی معمولی در مورد نام گذاری هواپیماهاست، چون بسیاری از شرکت اغراق بسیاری در لقب دهی به هواپیماهای ساخت خودشان انجام می دهند.
                  دستم بگرفت و پا به پا برد...

                  نظر

                  • roohe-khashen
                    عضو فعال
                    • Apr 2011
                    • 2270

                    #579
                    خوب بچه ها حتی برزیل و ایتالیا هم جنگنده ساختن جنگنده amx
                    یک طرح مشترک بود که توسط Alenia و Aermacchi و Embraer به عهده گرفته شد. هدف از این طرح ساخت یک هواپیمایی بود که توانایی حمله های سطحی(زمینی) پشتیبانی هوایی و ماموریت های اکتشافی و خلاصه تعریف شده برای کلیه میادین نبرد باشد.
                    AMX یک هواپیمای لایق و کارآمد در سرعت های بالا و سرعت های ساب سونیک( زیر صوت) در ارتفاع پایین است.ه.اپیمایی جنگی و کارآمد که توانایی نشت و برخواست از باندهای آسیب دیده را نیز دارد. هواپیمایی که در شب و یا روز همه خصوصیات خود را حفظ میکند. AMX ویژگی های دیگری دارد و آن این است که ومادون قرمز پایین دارد.(تشعشعات) حالت خاص رادار آن( کاستن فواصل بین پالس رفت و برگشت) وآسیب پذیری پایین ساختمان و سیستم های آن احتمال موفقیت در یک ماموریت را تضمین خواهد کرد. سیستم اخلالگر الکترونیک ECM انسجام یافته و موشک های هوابه هوا و چگونگی قرار گیری توپ ها در بلای دماغه هواپیما و سلاح های خود دفاعی از قابلیت های این هواپیما هست.
                    گونه هواپیمای جنگی AMX - T یک نمونه 2 سرنشینه هست که با کارایی بالای (زمینه پرواز) فراصوتی با استفاده از موتورهای جت خود مخصوص آموزش را فراهم میکند.
                    مشخصه های عملیاتی جنگنده ضربتی AMX پیشتر در نیروهای هوایی برزیل (FAB ( و نیروی هوایی ایتالیا( AMI ) حفظ شده است. آ ام ایکس یک مربی خوب در پرواز های زیر صوت است او توانایی افزایش سرعت با داشتن مهمات در ارتفاع پایین تا 500 نات است! گونه آموزش این جنگنده( مدل T) توسط نیروی هوایی ونزوئلا انتخاب شد.آنها این مدل پیشرفته را به جای هواپیمای آموزشی T-2A که هواپیمای آموزشی خوبی بود انتخاب کردند. این مدل آموزشی قابلیت های مدل جنگی را حفظ کرده است یعنی توانایی انجام عملیات هم دارد. بال های آ ام ایکس در ابتدا بزرگ هستند و به تریج که به عقب می روند باریک میشوند.این بطوری است که سطح مقطع آنها زیاد شده است. موشک های هوا به هوا معمولا رو باله ها جاگذاری شده اند.موتور آ ام ایکس یک موتور درون بدنه توربو فن است. هواپیما دارای 2 ورودی هوای جداگانه در جلوی باله ها است اما دارای تنها یک اگزوز خروجی است. هواپیما دارای یک حباب (کابین خلبان)است.

                    در سال 1981 دولت اسپانیا و ایتالیا برای ساخت یک هواپیمای جدید با الزامات مشترک به توافق رسیدند. Embraer کمپانی سازنده هواپیمای برزیلی هم در همان سال به این توافق نامه ملحق شد. این هواپیمای جدید توسط این سه کشور بیت المللی ساخته شد.الگوی اولیه این هواپیما در سال 1984 پرواز کرد. این طرح اولیه بعد از پنجمین پروازش ( در همان سال) سقوط کرد هرچند در پرواز های بعد موفق بود. تولید این هواپیمای جنگی از سال 1986 شروع شد و در سال 1989 اولین هواپیما به برزیل و بعد به ایتالیا تحویل داده شد. تقریبا 200 فروند جنگنده آی ام ایکس تولید شد.
                    آی ام ایکس های ایتالیا در سال 1999 در قسمت هایی از ناتو( نیروهای متحد) عملیاتی شدند.آنها برای جنگ کوزوو اعزام شدند .این در حالی بود که هیچ هواپیمایی در این عملیات سقوط نکرد. هواپیماها در این عملیات بیشتر از بمب های سقوط آزاد ام کا 82 با کیت های رهگیر کننده استفاده کردند. هر دو نیروی هوایی ایتالیا و برزیل تولیداتی به تیراژ های کم از این هواپیما ساختند.
                    مدل AMX- ATA یا به اختصا رجنگنده آموزشی پیشرفته هم یگ گونه 2 سرنشینه است. عموما آن یک هواپیمای ضربتی چند ماموریته است که توانایی هوا به هوای محدودی دارد.اما مناسب برای حمله و عملیات های ضربتی است. این هواپیما مجهز به سامانه های جدید( سنسورهای)IR Forward Looking دیدن امواج مادون قرمز- کلاه خلبانی مدرن(نمایش دهنده)- و رادار جدید ضد کشتی و ضد هوایی از دیگر قابلیت های این مدل ویژه است.
                    سلاح های جدید شامل موشک های ضد کشتی و موشک های هوا به هوا با برد متوسط میباشد.
                    در سال 1999 ونزوئلا 8 فروند از این جنگنده سفارش داده است.
                    ایتالیا آی ام ایکس را برای جایگزینی هواپیماهای قدیمی خود یعنی اف-104 ها و هواپیماهای پا به سن گذاشته قدیمی ترش یعنی G 91 میخواست. نیروی هوایی ایتالیا زمانی طرح را شروع کرد که احتیاج به یک جنگنده تاکتیکی سبک داشت تا مکمل هواپیماهای جنگی تورنادوی IDS خود بکند. این هواپیمای جدید بایستی توانایی حمله شناسایی با دامنه ( برد وسیع) و قابلیت انجام رزم هوایی و آنتی شیب( ضد کشتی ) بودن را می داشت.
                    کمپانی ایتالیایی Aeritalia و Aermacchiø برای ساخت به هم ملحق شدند. همکاری ها به این نتیجه رسید تا آی ام ایکس تولید شود تحت ساخت Aeritalia Macchi تولید شوند. این در حالی بود که نیروی هوایی برزیل هم چنیین هواپیمای جنگی احتیاج داشت و این مقدمات فراهم شد تا شرکت برزیلی هم به این کمپانی ها ملحق شود.(امبرار در سال 1980 به آنها پیوست) مشارکت 3 کمپانی شروع شد تا این هواپیمای جنگی را برای ایتالیا و برزیل بسازند.
                    در نهایت ایتالیا 149 فروند از این هواپیما در یافت کرد و برزیل43 فروند از 56 فروند و طبق آمار ها ونزوئلا هم 12 فروند مدل T خریداری کرد.

                    البته آمار های متفاوتی در دست است. به نظر میرسد که این آمار ها از همه دقیق تر باشند.
                    آی ام ایکی در حال حاضر در خدمت نیروی هوایی برزیل -ایتالیا و ونزوئلا هست. اولین AMX تحویلی به ایتالیا به تاریخ ژانویه 1989 بود و اولیت AMX تحویل داده شده به نیروی هوایی برزیل در سال 1990 بود. خط تولید ها در برزیل و ایتالیا بود. در مجموع 192 فروند از این هواپیما ساخته شد که 37 فروند مدل 2 نفره آن بنام گونه T بود. آمارها به این شرح است که 110 فروند تک سرنشینه و 26 فروند 2 سرنشینه به ایتالیا تحویل داده شد و79 فروند تک سرنشینه به برزیل به اضافه 15 فروند 2 سرنشینه.
                    سهم کمپانی های سازنده AMX به این شرح است:

                    Embraer ( 23.8% ) Aermacchi ( 46.5% ) Alenia Aeronautica
                    ( 29.7% )
                    کشورهای سازنده: ایتالیا - برزیل
                    کمپانی های سازنده: Alenia, Aermacchi and Embraer
                    هواپیماهای مشابه: آلفا جت- میراژ اف-1 آی وی 8 هاریر
                    خدمه: 1 نفر
                    نقش: بمب افکن سبک - جنگنده
                    طول باله: 8.84 متر
                    طول هواپیما: 13.58 متر
                    ارتفاع هواپیما از سطح زمین: 14.92 فوت
                    مساحت باله ها : 226 فوت مربع
                    موتور: توربو فن - ساخت رولز رویس Spey MK807 با قدرت تراست پس سوز 11023 پوند.
                    سقف پروازی: 13 کیلومتر
                    برد مفید: 1150 گره دریایی
                    سوخت داخلی: 3076 کیلوگرم
                    تانک های خارجی: 500 L drop tank with 399kg of fuel for 75nm range
                    1000 L drop tank with 799kg of fuel for 149nm range
                    قابلیت سوخت گیری هوایی: دارد.
                    وزن خالی: 14638 پوند با ماکزیمم وزن تیک آف 28660 پوند و با ماکزیمم لود خارجی 8380 پوند.
                    سنسور ها: FIAR Pointer range-only radar, RWR, Balistic Bombsight
                    مهمات: توپ 20 میلیمتری ولکان-موشک سایدویندر L - سیستم جامینگ( پارازیت انداز) ELT-555 - بمب 750 کیلوگرمی

                    دستم بگرفت و پا به پا برد...

                    نظر

                    • Captain Nemo
                      مدیر
                      • Dec 2010
                      • 2934

                      #580
                      میراژ زیر آبی


                      این میراژ که متعلق به نیروی هوایی یونان بوده در تاریخ 9 ژوئن 2011 توی دریای اژه و نزدیکی جزیره ی samos سقوط میکنه،
                      این اتفاق در حین پرواز آموزشی اتفاق میوفته.هردو خلبان این هواپیما ایجکت کردند و توسط قایق ها نجات داده شدند.







































                      برگرفته از سایت :
                      military.ir
                      یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                      دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                      شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                      مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                      نظر

                      • Captain Nemo
                        مدیر
                        • Dec 2010
                        • 2934

                        #581
                        کلیپی از سامانه پدافند هوایی پاتریوت











                        http://www.mediafire.com/?yonn5sbmpb8p0bm

                        یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                        دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                        شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                        مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                        نظر

                        • Captain Nemo
                          مدیر
                          • Dec 2010
                          • 2934

                          #582
                          گزارش يك عمليات هوايي


                          در روزهاي پاياني جنگ، كشور عراق با تحويل گرفتن جديدترين نسل جنگندههاي خود و همچنين با در اختيار
                          گرفتن جديدترين تجهيزات زميني و موشكي، هنوز هم نتوانسته بود بر رزمندگان غيور ايران غلبه كند.

                          كشور بعثي عراق مدتها بود براي از پا درآوردن مقاومت ايران دست به حملات گسترده به نفتكشها و پايانههاي
                          نفتي ايران زده بود تا از اين طريق، ايران را مجبور به تسليم كند.

                          با توجه به تمامي اين موارد، نيروي هوايي عراق با در اختيار گرفتن جنگندههاي مدرن و نصب موشكهاي پيشرفته
                          اگزوست (موشك هوا به سطح) بر روي آنها، اقدام به هدف قرار دادن كشتيهاي نفتكش ميكرد. هدف بعثيها اين بود كه
                          با هدف قرار دادن اين نفتكشها صادرات نفت ايران را مختل كند.

                          با توجه به تمامي اين مسائل، نيروي هوايي از همان روزهاي ابتدايي، شروع به مقابله با اين تهديدات نموده بود
                          ولي اين بار نبرد بسيار سخت شده بود. عراق روزانه با چندين سورتي پرواز بر روي خليج هميشه فارس، تهديداتي
                          را عليه نفت كشهاي ايراني بوجود آورده بود. ولي اين پايان كار نبود. تيزپروازان نيروي هوايي با طرحي جامع،
                          همه روزه و در تمامي ساعات شبانه روز، درحال گشتزني برروي خليجفارس بودند.

                          در بهمن ماه سال 1366 اين پروازها به اوج خود رسيده بود و عراق هر روز به حريم آبهاي نيلگون خليجفارس تجاوز ميكرد.

                          نيروي هوايي منتظر فرصتي مناسب بود تا جوابي دندان شكن به عراق بدهد و تصميم داشت درس عبرتي را بر روي
                          خليج فارس به نيروي هوايي عراق بدهد كه هرگز آن را فراموش نكند. بر همين اساس، عملياتي طراحي شد تا
                          هنگام حمله مزدوران عراقي، به اجرا درآيد. اين رويه ادامه داشت تا سرانجام روز نبرد فرا رسيد...

                          20 بهمن سال 1366، پايگاه ششم شكاري بوشهر، خلبانان تامكت (اف14) آماده نبرد بودند و در گردان پرواز حضور
                          داشتند كه ناگهان صداي زنگ آلرت (زنگي كه هنگام حمله دشمن در اتاقي به همين نام كه خلبانان آماده در آن
                          حضور دارند به صدا در ميآيد و خلبانان به سرعت آماده مقابله ميشوند) همه را به خود ميآورد. با تماس با فرماندهي،
                          آنها اعلام اسكرامبل (يعني پرواز سريع هواپيماهاي شكاري آماده، براي مقابله با دشمن) ميكنند.





                          كارهاي مقدماتي پرواز به سرعت هرچه تمام تر انجام ميپذيرد و دقايقي بعد خلبانان با نشستن در كابين به سرعت
                          به پرواز در ميآيند. به محض پرواز اف14، رادار با آنها تماس ميگيرد و فركانس مخصوص، سمت و ارتفاع را اطلاع ميدهد.


                          خلبانان بلافاصله آماده نبرد ميشوند. به دليل اين كه به سرعت به پرواز درآمده بودند، شروع به چك كردن سيستمهاي
                          جنگ الكترونيك، موشكها، رادار و... ميكنند و از صحت آنها مطمئن ميشوند.

                          اف14 به سمت جنوب به پرواز ادامه ميداد كه از سوي رادار زميني دستوري ميرسد مبني بر اين كه خلبانان جست وجو
                          را براي پيدا كردن هواپيماهاي دشمن در جنوب آغاز كنند.

                          دقايقي بعد كمك خلبان با دقت و جست وجويي كه انجام ميدهد، موفق ميشود 6 هدف را بر روي رادار خود پيدا كند.
                          كمك بلافاصله با رادار زميني تماس ميگيرد و سمت آنها را براي رادار اعلام ميكند كه رادارها نيز متخاصم بودن آنها
                          را تاييد ميكنند.

                          با تاييد رادار، خلبان سرعت و ارتفاع خود را افزايش ميدهد و با حداكثر سرعت به سمت هدفها به پيش ميرود.
                          بعد از دقايقي رادار هواپيما جنگندههاي دشمن را مشخصتر نشان ميدهد. آنها به صورت دو دسته سه فروندي با
                          سرعت و از روبه رو به سمت اف14 ايراني ميآمدند.

                          كار بسيار خطرناك و دشوار بود. يك فروند اف14 به مقابله با شش فروند هواپيماي عراقي ميرفت ولي چارهاي نبود
                          . بايد جلو تجاوز گرفته ميشد. خلبانان بلافاصله كار را براي قفل كردن بر روي هواپيماي دشمن و شليك موشك آغاز
                          ميكنند. با توجه به سرعت بالاي اف14 و هواپيماهاي عراقي، آنها با سرعت به سمت همديگر ميآمدند. خلبانان
                          فقط چند دقيقه فرصت داشتند تا تصميم بگيرند.



                          اولين هواپيماي دشمن منهدم ميشود

                          كمكخلبان روي هر كدام از هواپيماها قفل راداري ميكرد، هواپيماي دشمن با استفاده از دستگاههاي پيشرفته
                          جنگ الكترونيك آن را خنثي ميكرد.

                          فاصله ديگر خيلي نزديك شده بود و امكان استفاده از موشكهاي دوربرد فونيكس نبود. لذا بلافاصله خلبانان
                          تصميم گرفتند از موشكهاي راداري اسپارو استفاده كنند.

                          با چندين بار تلاش و در فاصله بسيار كم 5/5مايلي، با تلاش زياد سرانجام موفق ميشوند بر روي يكي از
                          هواپيماهاي دشمن عمل قفل راداري را انجام دهند و خلبان بيدرنگ موشك را به سمت هواپيماي عراقي
                          رها ميكند. موشك راداري از زير بال رها ميشود و با سرعت به سمت هدف پيش ميرود. فقط چند ثانيه بعد
                          يكي از هواپيماهاي دشمن منهدم ميشود و لاشه آنها به اعماق خليج فارس فرو ميرود.

                          هواپيماهاي عراقي كه شاهد سرنگوني يكي از جنگندههاي شان بودند، براي در امان ماندن از هدف قرار گرفتن،
                          بلافاصله ارتفاع خود را كم و در سطح آب شروع به پرواز ميكنند. در اين هنگام هواپيماها در نزديكي يكديگر قرار
                          داشتند كه خلبان متوجه يكي از هواپيماهاي دشمن در سمت راست خود ميشود. خلبان بي درنگ به اطلاع
                          كمك خود رسانده و كمك نيز خلبان را متوجه سه فروند ديگر در سمت چپ ميكند. شرايط بسيار حساس بود.
                          با كوچكترين اشتباه، احتمال هدف قرار گرفتن اف14 وجود دارد.

                          لحظه نبرد تن به تن فرا رسيده بود. هواپيماهاي سمت چپ به اف14 نزديكتر بودند و دريك لحظه هواپيماها در
                          مقابل يكديگر قرار گرفتند. هواپيماهاي عراقي به شدت به سمت راست گردش كردند و اف14 ايراني نيز در
                          مقابل آنها به شدت به سمت چپ گردش نمود. در اين هنگام يكي از هواپيماهاي عراقي به طرز ناشيانهاي
                          براي زدن اف14 سمت گردش خود را عوض كرد و به سمت راست خودش گردش نمود، خلبانان اف14 با
                          ديدن اين حركت ناشيانه، با مانوري در پشت سر او قرار گرفت.





                          در همين موقع دسته ديگر هواپيماهاي عراقي با آرايش جنگي بدون اين كه متوجه حضور اف14 بشوند با
                          سرعت از كنار هواپيماي ايراني عبور كردند. فاصله به قدري نزديك بود كه امكان استفاده از موشك راداري
                          اسپارو هم نبود. پس بايد اف14 به هواپيماي دشمن نزديك تر ميشد تا بتواند با استفاده از موشك حرارتي
                          آن را هدف قرار دهد. اين كار به سرعت انجام شد. فاصله آن قدر كم شده بود كه خلبان حتي نوع هواپيما
                          و رنگ آن را نيز ميتوانست تشخيص دهد. هواپيماي عراقي يك ميراژ پيشرفته با رنگ استتار آبي بود.

                          خلبان خود را آماده شليك موشك حرارتي ميكند ولي موشك رها نمي شود. خلبان دوباره شروع به چك كردن
                          سيستمها ميكند. در همين حين كمك نيز به شدت مراقب پشت سر بود تا در حين تعقيب و گريز هواپيماي
                          دشمن، در پشت سر آنها قرار نگيرد. سرانجام خلبان موفق ميشود. موشك رها شده با يك جهش سريع به
                          سمت موتور ميراژ پيش ميرود و در نهايت در داخل آن منفجر ميشود. انفجار به قدري سريع اتفاق افتاد كه
                          خلبان عراقي موفق به خروج اضطراري هم نميشود.

                          هر دو خلبان از فرط شادي نداي اللهاكبر سر ميدهند و با توجه به اين كه در تعقيب و گريز، از مرز فاصله زيادي
                          گرفته بودند و از طرفي با كمبود بنزين هم مواجه بودند، لذا به سرعت به سمت پايگاه حركت ميكنند و با موفقيت
                          در پايگاه به زمين مينشينند.

                          در پايگاه غوغايي به پا بود همه به استقبال خلبانان آمده بودند. خلبانان با اشتياق زياد در حال شرح واقعه بودند
                          كه ناگهان دوباره زنگ اسكرامبل به صدا درميآيد. هر دو خلبان با تمامي سرعت به سمت هواپيماي اف14 آماده
                          ديگري ميدوند و بعد از چند لحظه در دل آسمان جاي ميگيرند. بلافاصله سرعت خود را زياد ميكنند و بر روي آبهاي
                          نيلگون خليجفارس قرار ميگيرند.

                          هدفي بر روي رادار مشاهده نميشد و هواپيماي اف14 با ديدن اين اوضاع سريعاً 90 درجه گردش ميكند و با
                          سرعت به سمت نفتكشها حركت ميكند. در همين حين كمك شروع به جستوجو بر روي رادار ميكند و موفق
                          ميشود در جنوب شرقي هدف را شناسايي كند. با استعلام از رادار زميني آنها هدف را تاييد ميكنند و دستور
                          انهدام صادر ميشود. هواپيماهاي عراقي نيز به سمت نفتكشها در حركت بودند.

                          خلبان بلافاصله به سمت هواپيماهاي دشمن حركت ميكند. در حدود 7 مايلي با خط سير نفتكشها، كمك
                          خلبان متوجه ميشود كه دو هواپيماي دشمن در حالت شيرجه به سمت نفتكشها هستند. خلبان
                          بلافاصله موتورها را در حالت پس سوز قرار داده و با كم كردن ارتفاع و حداكثر سرعت، به سمت آنها ميرود.

                          هواپيماهاي عراقي كه متوجه اف14 ايراني شدهاند ، با سرعت به سمت مخالف گردش ميكنند. آنها با اين
                          حركت فكر ميكردند كه هواپيماي ايراني را غافلگير كردهاند ولي با توجه به سرعت بالايي كه اف14 ايراني
                          داشت، به سرعت به سمت هواپيماي سمت راستي گردش ميكند و در كم تر از چند ثانيه هواپيماي دشمن
                          در برد موشك حرارتي اف14 قرار ميگيرد. ولي در همين حالت هواپيماي ديگر عراقي از فرصت استفاده كرده
                          بود و خود را به پشت سر اف14 ايراني رسانده بود و به خيال خود آنها اف14 را در بين خود قرار داده بودند.

                          كمك خلبان بلافاصله به خلبان اطلاع ميدهد و ذكر ميكند كه مواظب اين هواپيماي پشت سري هست. فقط
                          هنگامي كه ميگويد، سريعا هواپيما را به سمت ديگر گردش دهد. هواپيماي عراقي اينك در بهترين شرايط بود
                          تا اف14 بتواند آن را با موشك حرارتي هدف قرار دهد. پس اولين موشك حرارتي به سمت هواپيماي دشمن
                          شليك ميشود. هنوز موشك به هواپيماي دشمن نرسيده بود كه كمك فرياد ميزند هواپيماي دشمن آماده
                          شليك موشك است سريعاً گردش كن.

                          خلبان نيز بلافاصله به چپ گردش ميكند و با چندين مانور زيبا باعث ميشود كه هواپيماي عراقي آنها را گم كند.
                          بعد از اطمينان از متواري شدن هواپيماي دوم عراقي، اف14 به موقعيت قبلي بازميگردد و لاشه سوخته ميراژ
                          عراقي را كه دقايقي قبل هدف قرار گرفته بود، ميبيند كه در آب افتاده و درحال غرق شدن است.

                          با لطف و عنايت خداوند متعال، در كمتر از نصف روز سه فروند هواپيماي متخاصم عراقي توسط يك هواپيماي
                          اف14 ايراني سرنگون شد.

                          اين عمليات دستاوردهايي نيز به همراه داشت:

                          اول اين كه تا حدود يك ماه هواپيماهاي عراقي جرات حضور در خليج فارس را نداشتند و در اين فكر بودند كه
                          مبادا با حضور دوباره، چندين هواپيماي ديگر را از دست بدهند.

                          دوم اين عمليات هوايي باعث شده بود كه بار ديگر دنيا اقتدار و توانايي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي
                          ايران را ببيند و متوجه شود نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران اجازه هيچگونه تعرضي را به بيگانه نميدهند.

                          تا چندين روز پس از اين عمليات، رسانههاي غربي درحال انعكاس اين خبر در خبرگزاريهاي خود بودند.

                          بدين ترتيب برگ زرين ديگري به افتخارات نيروهاي نظامي جمهوري اسلامي ايران اضافه شد.

                          http://www.ettelaat.com/new/index.as... يك عملي ات هوايي
                          آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2012/02/07, 23:00.
                          یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                          دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                          شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                          مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                          نظر

                          • Captain Nemo
                            مدیر
                            • Dec 2010
                            • 2934

                            #583
                            شکار اولین سگ شکاری عراق بر روی خلیج همیشه فارس


                            میگ-25 روسی معروف به فاکس بت





                            اواخر سال 1361، مسئولیت فرماندهی یکی از پایگاه های هوایی - که سهم عمده ای در حفاظت از آسمان میهن
                            اسلامی را داشت - به من سپرده شد. این پایگاه، علاوه بر تامین پوشش هوایی مناطق مرکزی و جنوب کشور،
                            ماموریت حراست از پهنه نیلگون خلیج فارس را نیز عهده دار بود.

                            اسکورت کاروان کشتی های تجاری و نفتکش ها در مسیر پایانه های نفتی و بنادر شمال غرب خلیج فارس نیز
                            از جمله مسئولیت های هواپیماهای اف 14 این پایگاه به شمار می آمد.

                            استفاده گسترده از میگ 25 برای شناسایی

                            دشمن برای شناسایی مناطق حساس و حیاتی و شریان های اقتصادی، نیاز به وسیله ای مطمئن داشت
                            و این نیاز را به تازگی با بهره گیری از یکی از بهترین پدیده های هواپیمایی استکبار شرق، یعنی هواپیمای
                            شکاری اکتشافی "میگ25" تامین کرده بود.




                            این هواپیما به بهترین دوربین های عکاسی مجهز بود و می توانست با پرواز در ارتفاعی بیشتر از 70 هزارپا
                            و سرعتی معادل 5/2 برابر صوت، ماموریت شناسایی و عکاسی از نقاط حساس را به انجام رساند. نمونه
                            دیگری از این هواپیما، جهت بمباران ارتفاع بالا وسرعت زیاد برای هدف های بزرگ نظیر شهرها، آماده شده
                            بود که بعدها به شکل وسیعی، توسط دشمن علیه شهرهای کشورمان مورد استفاده قرار گرفت.
                            درآن زمان، امکانات پدافندی و پروازی به اندازه ای نبود که بتواند از هجوم دشمن به وسیله این نوع هواپیماها
                            جلوگیری کند. اجبارا باید چاره ای کارساز اندیشیده می شد. هر آن چه که به فکر مسئولین نیروی هوایی
                            می رسید، با دقت و وسواس، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گرفت. جلسات متعددی تشکیل شد
                            تا با بحث در این زمینه، راه کار مناسبی ارائه گردد.

                            در همان روزها، یکی از خلبانان قدیمی و با تجربه، در ماموریتی بر فراز خلیج فارس، با یک فروند از هواپیماهای
                            میگ 25 دشمن مواجه شده بود، ولی به دلیل مناسب نبودن شرایط پروازی برای درگیری با دشمن، وضعیت
                            مناسب و مطلوبی نداشته و امکان رهگیری هواپیمای مهاجم دشمن فراهم نشده بود. لزوم مشورت با خلبانان
                            با تجربه و تحلیل دقیق توانایی های هواپیماهای شکاری و موشک های هوا به هوای آنها، شدیدا احساس
                            می شد تا بتوانیم وظیفه اصلی خویش را انجام دهیم.

                            بررسی ها برای هدف قرار دادن میگ 25 شروع شد




                            در یکی از جلسات، ابتدا مروری بر پروازهای گذشته خودی و دشمن کرده امکانات طرفین را مورد سنجش قرار
                            دادیم و به این نتیجه رسیدیم که برای رهگیری هواپیمای میگ25 که با سرعت و ارتفاع زیاد پروازمی کند، روش
                            موجود کارایی لازم را ندارد و می بایست حتما شرایط خاصی را به وجود آوریم تا بتوانیم در زمان رهگیری، موفق
                            به دیدن هدف و نگه داشتن آن روی اسکوپ رادار هواپیما و سپس پرتاب موشک بشویم. کلیه شرکت کنندگان
                            در این جلسه بر این عقیده بودند که موقعیت اولیه هواپیمای شکاری رهگیر اف 14، از نظر سرعت، ارتفاع،
                            سمت پرواز و منطقه ایستایی، از اهمیت حیاتی برخوردار است و انتخاب صحیح آنها باعث خواهد شد تا
                            در هنگام درگیری که اعشار ثانیه هم ارزشمند است، در انجام کارها عقب نباشیم. به همین دلیل، تغییراتی
                            در موقعیت منطقه ایستایی، سرعت و ارتفاع هواپیمای شکاری گشت هوایی داده شد و برنامه توجیهی روش
                            رهگیری و هدف قرار دادن هواپیمای دشمن، برای کلیه خلبانان پایگاه اجراشد. من که خود مسئول پایگاه نیز بودم،
                            تقریبا به اندازه بقیه خلبانان، در امور پروازها شرکت می کردم و امید آن را داشتم که درفرصتی مناسب، به مصاف
                            این سلاح قدرتمند دشمن بروم.

                            برای گشت هوایی پرواز کردیم


                            در روز 11 آذرماه 1361، یکی از ماموریت های گشت هوایی را در شمال غرب خلیج فارس و در مجاورت جزیره خارک
                            به عهده گرفتم. مثل همیشه پس از توجیه خلبان کابین عقب هواپیما و گرفتن آخرین اطلاعات پروازی، جهت انجام
                            ماموریت روانه شدیم. به یاد دارم خلبان کابین عقب که آن روز با من پرواز می کرد، بیش از چند ماهی نبود که
                            به پایگاه منتقل شده و آموزش های خود را روی هواپیمای اف 14، تازه به پایان رسانده بود. ما با انجام کارهای
                            اولیه و روشن کردن موتورها و وارسی کلیه سیستم ها، به سمت باند حرکت کرده، به پرواز درآمدیم. مطابق
                            معمول، بعد از بلند شدن و وارد شدن به منطقه ایستایی، شروع به جست وجوی راداری توسط رادار هواپیما کردیم.
                            ایستگاه رادار زمینی نیز با ما در تماس بود و مطابق معمول، به صورت هماهنگ با رادار زمینی، پرواز را ادامه
                            می دادیم و هواپیمای سوخت رسان هم در منطقه مشخصی آماده سوخت رسانی به ما بود.

                            آرزو داشتم که با یک میگ 25 عراقی برخورد کنم

                            پس از حدود دو ساعت که در منطقه بودیم و درست چند لحظه بعد از سوخت گیری و جداشدن از هواپیمای تانکر
                            سوخت رسان، با خیالی راحت از این که در صورت درگیری، سوخت لازم را دارا هستیم، مجددا در منطقه ایستایی
                            شروع به جست وجوی راداری کردیم. با خود می گفتم: چقدر خوب است که دراین شرایط ایده آل، با هواپیمای
                            دشمن رو به رو شوم!

                            از همان روزهای اول فعالیت هواپیماهای میگ25 دشمن در سواحل و جزایر خلیج فارس، که مدت زمانی طولانی
                            هم از آن نمی گذشت، همیشه به این فکر بودم و آرزو داشتم که با آن روبه رو شوم و شاید متجاوز از ده ها بار
                            شرایط رهگیری را در ذهنم به تصویر کشانده بودم. آن روز هم مثل همیشه با مروری بر چگونگی درگیری، در این
                            اندیشه بودم که با این وضعیت جدید از نظر تاکتیک، نتیجه چه خواهد شد. ذهنم مشغول این افکار بود که ناگهان
                            کنترلر رادار زمینی اعلام کرد که هواپیمایی با سرعت زیاد و ارتفاع بالا، در حال ورود به منطقه است. طبق گزارش
                            ایستگاه رادار، هواپیمای دشمن که طبق مشخصات اعلام شده، از نوع میگ25 بود، به سرعت به منطقه نزدیک می شد.

                            به سرعت به یاد آموزشها افتادم

                            به یاد آوردم در دوره آموزشی، با دستگاهی شبیه هواپیما "سیمولاتور" عینا کارهایی را که حین پرواز می توان
                            انجام داد، با آن تمرین می کردیم و شرایط و وضعیت های مختلفی را به صورت مجازی یا شبیه سازی انجام می دادیم.
                            در یکی از آن تمرین ها، استاد پرواز کابین عقب، به من پیشنهاد کرد که رهگیری یک هدف ارتفاع بالا و با سرعت زیاد
                            را انجام دهم و شرایط این گونه پروازها را به وسیله کامپیوتر مخصوص در سیمولاتور برنامه ریزی کرد. آن وضعیت دقیقا
                            به خاطرم آمد و به یاد آوردم که چطور فاصله حدود 100 مایل، در زمان بسیار کوتاهی شاید در کم تر از 3 دقیقه سپری شد!
                            در واقع، در چنین شرایطی، خلبان فقط لحظات کوتاهی را دراختیار دارد تا بتواند هدف را شناسایی و روی آن قفل کند و
                            سپس به وسیله موشک، آن را ساقط کند. همه این موارد، در عرض چند ثانیه، به صورت تصویری، از ذهنم گذشت.

                            میگ 25 را رهگیری و آماده شلیک موشک بودم

                            درحالی که در ارتفاع 40000 پایی پرواز می کردم، مسافت بین دو هواپیما، در مدت بسیار کوتاهی به حدود 70 مایل
                            رسید و من هنوز موفق به پیدا کردن هدف بر روی صفحه رادار هواپیما نشده بودم. زمان به سرعت می گذشت، اما
                            سرانجام با تلاش و دقت زیاد، هدف را روی صفحه رادار دیدم. در آن لحظات، آن قدر از نظر زمان در مضیقه بودم که
                            حتی با خلبان کابین عقب هم با عجله صحبت می کردم. زمان به تندی می گذشت و دو هواپیما با سرعتی
                            باور نکردنی، به هم نزدیک می شدند و تقریبا امید به رهگیری را ضعیف می دیدم. خلبان کابین عقب نیز با عجله
                            مشغول تثبیت هدف در صفحه رادار بود که متوجه شدم عملیات گرفتن هدف در رادار، کامل شده و فقط یک کار باقی
                            مانده است، شلیک موشک به سوی هواپیمای دشمن.
                            در فاصله حدود چهل مایلی هدف، با توکل به خداوند بزرگ، به همکارم گفتم که می تواند موشک را شلیک کند و او
                            بلافاصله این کار را کرد.

                            موشک دوربرد، هواپیمایی عراقی را به تلی از آتش تبدیل کرد

                            با توجه به اعلام کامپیوتر هواپیما، تمام مراحل، شامل جداشدن موشک از هواپیما، روشن شدن موتور و اوج گیری آن
                            در جلو هواپیما، با موفقیت همراه بود. موشک قدرتمند و دوربرد هواپیما، دل آسمان را شکافت و با چالاکی، به سمت
                            هدف پیش رفت. در این لحظه، ارتفاع ما حدود 45 هزار پا بود و با سرعتی معادل 5/1 برابر سرعت صوت در پرواز بودیم.
                            بلافاصله سرعت هواپیما را کم کردم تا در صورت برخورد موشک به هدف، فاصله کافی از انفجار را حفظ کرده باشم.
                            چند ثانیه بعد، دود سفید رنگ ناشی از پرتاب موشک را در هوا و جلوی هواپیما دیدم و به سرعت، به کم کردن ارتفاع
                            ادامه داده، به دقت به جست وجوی چشمی پرداختم. ناگهان نقطه سیاهی را دیدم که خط سفید رنگی در پس آن بود
                            و از روبه رو به ما نزدیک می شد. نقطه سیاه، هواپیمای دشمن بود و خط سفید، همان خط ابری بود که هنگام پرواز
                            هواپیماها در ارتفاع بالا به جا می ماند. به همکارم هشدار دادم که احتمال دارد متقابلا موشکی به طرف هواپیمای
                            ما رها شده باشد، لذا با یک گردش سریع به راست، شروع به کاهش ارتفاع کردم. نقطه سیاه و مسیر سفید رنگش
                            هنوز به ما نزدیک می شد. تا حدود ده هزار پا ارتفاع هواپیما را کاهش دادم. به صفحه رادار نگاه کردم، همه علائم و
                            نشانه ها، حاکی از کامل بودن برنامه رهگیری و تلاقی هدف به وسیله موشک بود و هنگامی که سیستم "شمارشگر"،
                            زمان پرواز موشک را به صفر رسانید، علامت بزرگ مربوط به اصابت موشک به هدف، در وسط صفحه رادار درخشیدن گرفت.
                            پس از لحظه ای، چشمم به آب های نیلگون خلیج فارس افتاد که روی آن پرواز می کردم. کنترلر رادار زمینی ما را صدا کرد
                            و با خوشحالی تمام اعلام کرد که میگ25 عراقی سرنگون شده است.

                            در دم، سر به سوی آسمان بلند کرده، از خداوند باری تعالی تشکرکردم.


                            منابع مختلف سقوط میگ 25 را تایید کردند

                            بعدا منابع اطلاعاتی دیگری نیز سرنگونی هواپیمای مذکور را مورد تایید قرار دادند. چند تن از خلبانان اسیر عراقی
                            هم از سقوط هواپیمای میگ25 مطلع بودند که از آن جمله، خلبان "سوخو-22" عراقی بود که در تاریخ 22/12/61 اسیر
                            شد و این مورد را همراه با ذکر اطلاعات تکمیلی جالبی بیان داشت. در واقع این حرکت، که جز لطف الهی چیز دیگری
                            نبود، باعث شد که پرواز هواپیماهای میگ25 عراقی در خلیج فارس قطع شود. یکی از اسرای خلبان عراقی، بعدها
                            اظهار کرد که خلبان میگ25 مذکور، همان کسی بوده که هواپیمای حامل مرحوم "بن یحیی" ( وزیر خارجه وقت الجزایر )
                            را که در تاریخ 13/12/61 برای میانجی گری، عازم تهران بود، به هنگام ورود به فضای جمهوری اسلامی ایران، در نوار مرزی
                            ایران و ترکیه هدف قرار داده و ساقط کرده بود.


                            خاطره از: سرتیپ خلبان شهرام رستمی








                            آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2012/02/07, 23:28.
                            یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                            دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                            شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                            مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                            نظر

                            • Captain Nemo
                              مدیر
                              • Dec 2010
                              • 2934

                              #584
                              روزگاری نه چندان دور این میگ های -25 عراق چه خلبانان دلیری را به شهادت رساندند ....
                              ببیند آخر و عاقبت ظلم را ....


                              یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                              دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                              شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                              مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                              نظر

                              • Captain Nemo
                                مدیر
                                • Dec 2010
                                • 2934

                                #585
                                اسارت خلبان عراقی

                                عکس زیر یک خلبان عراقی است که جنگنده اش بر فراز
                                اهواز مورد اصابت قرار گرفته و اسیر شد .




                                جوانمردی بچه های ایران را ببینید .... هیچ فرقی با بعثی های وحشی ندارد ...

                                یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                                دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                                شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                                مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                                نظر

                                در حال کار...
                                X