**** افسانه تامکت ****

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Captain Nemo
    مدیر
    • Dec 2010
    • 2934

    #766
    8 اردیبهشت سالروز شهادت شهید خلبان علی اکبر شیرودی


    شهید شیرودی ؛ مالک اشتر جبهه ها




    صاحبنظران جنگ های هوایی شهید شیرودی را « نامدارترین خلبان جهان» نامیده اند .
    وی هنگام هجوم به دشمن با هلیکوپتر به صورت مایل شیرجه می رفت و دشمن را زیر رگبار گلوله می گرفت و مثل جت جنگنده فانتوم مانور می داد.

    به گزارش خبرگزاری مهر، شهید علی اکبر شیرودی در دیماه 1334 در روستای بالاشیرود تنکابن در استان مازندران چشم به جهان گشود .
    پدر این شهید بزرگوار در مورد خوابی که پیش از بدنیا آمدن علی اکبر دیده می گوید :" پیش از تولد علی اکبر در خواب دیدم که بر فراز بام خانه،
    ستاره درخشانی است که چشمها را خیره می کند به طوری که اهالی از اطراف برای تماشای آن می آمدند. علی اکبر که متولد شد، درشت تر از نوزادان دیگر بود
    و اعجاب اقوام و همسایگان را بر انگیخت".

    هنگامی که شهید شیرودی طفلی بیش نبود پدرش تحت تأثیر خوابی که دیده بود در تعلیم قرآن به فرزند همت گمارد. در دوران دبستان نیز نه تنها از نظر جسمی جثه ای
    درشت داشت بلکه از نظر هوش و استعداد از بسیاری از همسالان خود گوی سبقت را ربوده بود. بعد از اتمام دوره ابتدایی و کسب رتبه شاگرد اولی، به دلیل نبود دبیرستان
    در روستای بالاشیرود در دبیرستان شیرود در شش کیلومتری محل سکونتش ادامه تحصیل داد. وی که از مشکلات مالی خانواده مطلع بود از طریق کارگری و کشاورزی به
    پدرش کمک می کرد.



    در دوران جوانی همچنان از لحاظ ایمان، اخلاق و تحصیل سرآمد جوانان آن منطقه بود. معلم تعلیمات دینی وی در خصوص ویژگی های اخلاقی علی اکبر می گوید :
    "اخلاق اسلامی و رفتار جوانمردانه او نشانه هایی از خصوصیات جوانی میرزا کوچک خان را مجسم می کرد."

    شهید علی اکبر قربان شیرودی در سال آخر دبیرستان جهت یافتن کار به تهران آمد و در کنار کار به ادامه تحصیل پرداخت. در سال 1350 با افکار و مبارزات امام
    خمینی (ره) آشنا شد و شروع به مطالعه معارف و کتابهای ادیان مختلف همچنین کتب فلسفی و سیاسی از جمله نوشته های شهید مطهری کرد.

    شهید شیرودی، در سال1351 وارد دوره مقدماتی خلبانی شد و پس از مدتی برای گذراندن دوره کامل به پادگان هوا نیروز اصفهان منتقل شد.
    با اتمام دوره خلبان هلیکوپتر کبری به این موضوع پی برد که نفوذ آمریکایی ها در ارتش و فرهنگ کشور بیش از آن است که تصور می شد.
    وی پس از پایان دوره خلبانی به عنوان خلبان به استخدام ارتش در آمد و به پادگان هوانیروز کرمانشاه منتقل شد. در این ایام با شهید احمد کشوری،
    از خلبانان مؤمن که از همشهریانش نیز بود آشنا شد.

    این شهید بزرگوار در دوران مبارزات انقلاب اعلامیه های حضرت امام خمینی(ره) را در کرمانشاه پخش می کرد و در آستانه پیروزی انقلاب همراه با
    حجت الاسلام آل طاهر مسئولیت حفاظت از کرمانشاه به خصوص رادیو و تلویزیون و ادارات مهم دولتی را بر عهده گرفت. در غائله کردستان داوطلبانه
    به این منطقه شتافت و در مقابل گروه های ضد انقلاب به مبارزه پرداخت. در همین دوره و در سن 24 سالگی به دلیل فداکاری های کم نظیر و تحرکات
    فوق العاده اش به عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد.

    شهید شیرودی در حماسه پاوه نیز نقش تعیین کننده ای در آزادسازی شهر ایفا کرد به طوری هاشمی رفسنجانی به نشانه سپاسگزاری از وی گفت :
    "شیرودی حق بزرگی در این کشور دارد." شهید چمران در خصوص رشادت های شهید شیرودی در غائله کردستان و پاوه می گوید:
    "هنگام هجوم به دشمن با هلیکوپتر به صورت مایل شیرجه می رفت و دشمن را زیر رگبار گلوله می گرفت و مثل جت جنگنده فانتوم مانور می داد.

    او با آن وحشتی که در دل دشمن ایجاد می کرد، بزرگترین ضربات را به آنها می زد".همرزمان این شهید بزرگوار در خصوص شخصیت والای خلبان شیرودی می گویند:
    روزی در تعقیب ضد انقلاب وقتی خواست راکتی شلیک کند متوجه حضور بچه ای در آن حوالی شد،
    برگشت و ابتدا با بال هلیکوپتر بچه را ترساند و از آنجا راند و بعد برگشت و حمله کرد.

    شهید شیرودی پس از سه سال مبارزه با ضد انقلاب در غرب کشور به اصرار روحانیون و همرزبان پاسدارش در 20 شهریور 1359 به مدت یک ماه به مرخصی رفت،
    اما بیش از 10 روز در تنکابن نماند، چراکه با شنیدن حمله عراق به جنوب ایران به منطقه بازگشت. در آن چند روز نیز با اینکه منافقان و ضد انقلاب در تعقیب او بودند،
    وی بدون محافظ و تنها با یک قبضه کلت کمری که از حجت الاسلام حاج احمد خمینی هدیه گرفته بود در تنکابن تردد می کرد و اغلب اوقات با لباس کار به میان
    روستاییان می رفت و در کشتزارها به سالخوردگان کمک می کرد.



    با شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور ماه سال 1359 به منطقه کرمانشاه رفت. وی هنگامی که شنید بنی صدر دستور داده پادگان تخلیه و انبار مهمات
    منهدم شود از دستور سرپیچی کرد و به دو خلبانی که با او همفکر بودند گفت : "ما می مانیم و با همین دو هلیکوپتری که در اختیار داریم مهمات دشمن
    را می کوبیم و مسئولیت تمرد را می پذیریم". در طول 12 ساعت پرواز بی نهایت حساس و خطرناک، این شهید به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان
    دیگر به قلب دشمن یورش برد. شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاری های مهم جهان منعکس شد. بنی صدر برای
    حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقاء درجه داد، اما خلبان شیرودی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواسته اش این بود که کارشکنی های بنی صدر و بی تفاوتی
    برخی از فرماندهان را به عرض امام (ره) برساند. در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی
    ارتقاء یافت، اما طی نامه ای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در 9 مهر 1359 چنین نوشت:" اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می باشم و تا کنون برای احیای
    اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ ها شرکت نموده اند، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته ام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام. لذا تقاضا دارم
    درجه تشویقی که به اینجانب داده اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده ام، برگردانید".



    شهید شیرودی در عملیاتهای پروازی خود تلفات سنگینی را به نیروها و تجهیزات دشمن در نقاط استراتژیکی غرب کشور وارد کرد. در 13 دی ماه 1359 وقتی
    خیانت های آشکار بنی صدر را دید به افشاگری پرداخت و از شنوندگان سخنانش خواست با ایمان و اسلحه و چنگ و دندان از میهن اسلامی دفاع کنند. در همین
    ایام شهید علی اکبر شیرودی را به خاطر باز پس گیری ارتفاعات بازی دراز بازداشت تنبیهی کردند و در واکنش به این مساله روحانیون متعهد و اعضای سپاه کرمانشاه
    مراتب ناراحتی خود را در اسرع وقت به اطلاع اعضای شورایعالی دفاع از جمله آیت الله خامنه ای و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی رساندند و حکم بازداشت وی
    در 6 دی ماه سال 1359 منتفی شد.

    وی در مصاحبه ای که در مجله پیام انقلاب منتشر شد، علت زنده مانده اش را پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن
    از 360 خطر مرگ مشیت و عنایت الهی عنوان می کند.



    او به دلیل لیاقت و شجاعت ظرف هفت ماه از درجه ستوانیاری به درجه سروانی ارتقاء یافت. شهیدعلی اکبر شیرودی از شهادت خود آگاه بود، چنان که به یکی
    از روحانیون متعهد کرمانشاه گفته بود: " شهید احمد کشوری را در خواب دیدم که به من گفت شیرودی یک عمارت خیلی خوبی برایت گرفته ام و باید بیایی و
    در این عمارت بنشینی".

    آخرین عملیات پروازی خلبان شیرودی در بازی دراز صورت گرفت. عراق لشکری زرهی با 250 تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره انداز و چند فروند جنگنده
    روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سر پل ذهاب گسیل می کند.





    خلبان یاراحمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور چنین می گوید:
    " بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست می گرفت.
    درآخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانک های عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و
    در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید."



    جنازه شهید شیرودی پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده می شود.



    از شهید شیرودی دو فرزند به نام عادله و ابوذر که در هنگام شهادت پدر 4ساله و یک ساله بودند به یادگار مانده است.

    پس از شهادت سروان خلبان علی اکبر شیرودی در تاریخ 8 اردیبهشت 1360، شخصیت های مملکتی نسبت به شخصیت والا و سلوک اخلاقی وی اظهارات
    مختلفی نموده اند از جمله حضرت آیت الله خامنه ای از وی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدار کرده است، یاد می کند و او را مکتبی، مومن و جنگنده
    در راه خدا توصیف می کنند. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در مورد وی می گوید: " من در قیافه شیرودی مالک اشتر را دیدم." همچنین شهید دکتر
    مصطفی چمران، وزیر دفاع وقت او را « ستاره درخشان جنگ های کردستان» نامیده است. صاحب نظران جنگ های هوایی او را « نامدارترین خلبان جهان» نامیده اند؛




    چنان که شهید تیمسار فلاحی، رئیس ستاد مشترک ارتش در باره وی می گوید: "ناجی غرب و فاتح گردنه ها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان
    ابوذر بود. او غیر ممکن ها را ممکن ساخت. کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام (ره) دادم، امام در مورد وی فرمود:" او آمرزیده است".






    روحش شاد . . .
    یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
    دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

    شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
    مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

    نظر

    • محاد
      عضو فعال
      • May 2011
      • 601

      #767
      نیرنگ
      گفت آدمی را قلبی ست و قالبی.
      گروهی به قلب های آراسته از قاب قالب رستند.
      گروهی دیگر قالب آراستند و از قلب هیچ ندانستند.
      گروهی به قلبهای آراسته، آیین شان یکی شد.
      گروهی به هفتاد و دو علت.هفتاد هزار سال عبادت و آیین شان مطرود شد و شد هفتادهزار قالب مغلوب آراسته.

      گروهی ترتیب به جای آوردند تا مسلمان باشند.
      گروهی مرتب پریشان شدند در مسلمانی.

      نشد که نشد!

      کراهت هیبت شیطانی مرا گریزان کرد.
      دویدم، گریختم.
      شیطانی دیگر در آن سو آغوش گشوده منتظر که بیا.

      گفت کلام شیطان را شنیده بودم. سالکی دیدم به کلام شیطان بلند بلند می خواند!

      گفتم در میانه ی راه سر به گم راهی زده ای!؟
      گفت به راه بودم و به راه ام!
      گفتم هیچ می دانی چه در کلامت جاری ست!؟
      گفت شرح می کنم آن چه را که آموخته ام!
      گفتم چگونه آموخته ای!
      گفت بر سبیل صلاح می رفتم، سختی ها دیدم. و بلا ها کشیدم. جایی رسیدم عفریتی هولناک بر من ظاهر شد. ترس مرا تا مرز مرگ برد. گریختم!
      پری رویی بر من ظاهر شد و از هراسم پرسید. حکایت عفریت را گفتم. پری رو بر من کلماتی آموخت. گفت تکرار کن آنچه را بتو آموخته ام تا از شر عفریت در امان باشی.
      گفتم عفریت و پری رو هر دو یکی هستند!
      گفت باور نمی کنم!

      باور نکرد و همچنان کلمات شیطان را نشخوار میکند!

      نظر

      • Captain Nemo
        مدیر
        • Dec 2010
        • 2934

        #768
        سبکبالان خرامیدند و رفتند . . . .


        آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2012/04/27, 21:52.
        یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
        دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

        شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
        مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

        نظر

        • Captain Nemo
          مدیر
          • Dec 2010
          • 2934

          #769
          یادی از شهدای گمنام طلائیه . . .

























          روحشان شاد ...


          برگزفته از سایت :
          www.aviny.com
          یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
          دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

          شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
          مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

          نظر

          • Captain Nemo
            مدیر
            • Dec 2010
            • 2934

            #770
            ای وطن ای مادر تاریخ ساز ، ای مرا بر خاک تو روی نیاز

            ای کویر تو بهشت جان من ، عشق جاویدان من ایران من


            یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
            دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

            شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
            مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

            نظر

            • Captain Nemo
              مدیر
              • Dec 2010
              • 2934

              #771
              تحویل سوخو-30 ویتنام با رنگ آمیزی جدید


              عکس زیر در یکی از فوروم های ویتنامی آپلود شده که لحظه تحویل Su-30MK2V به نیروی هوایی ویتنام را با ترکیب رنگ آمیزی جدید نشان میدهد.






              ای داد و بیداد . . .
              آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2012/04/27, 22:59.
              یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
              دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

              شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
              مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

              نظر

              • Captain Nemo
                مدیر
                • Dec 2010
                • 2934

                #772
                خاطره ای جالب از زبان پزشک معالج سردار شهید حاج ابراهیم همّت

                فرمانده دلاور لشکر 27 محمد رسول الله(ص)






                در یکی از روزهای زمان دفاع مقدس در بیمارستان امام حسین (ع) در منطقه دار خوین خوزستان مشغول عمل جراحی بودم که یکی از برادران مرا صدا کردند
                و گفتند کار مهمی پیش آمده و راه بیفتید با هم برویم و سپس مرا سوار ماشین لندکروز کردند و به همان منطقه و در واقع قرارگاه و خط مقدم بود و در همین
                حین من کمکم احساس نگرانی کردم از این بابت که تک و تنها داشت مرا میبرد و من نمیدانستم که مرا کجا میبرد تا اینکه به مقر رسیدیم و مرا به داخل
                مقر هدایت کرد و بعد از پیاده شدن از ماشین شهید ممقانی را دیدم که ایشان من را از قبل میشناخت و من نیز با دیدن او آرامتر شدم و سپس مرا داخل
                زیرزمینی بردند که دیدم جوانی کف این سنگر دراز کشیده و همان موقع فهمیدم که مرا آوردهاند که این جوان را ویزیت کنم.


                من دیدم که این جوان با یک چهره بسیار نورانی با ابهت و ملکوتی و بسیار زار و نزار با چشمهای گود رفته و رنگ و روی پریده و بیرمق کف سنگر دراز کشیده بود
                و در این حین شهید ممقانی به من گفت شما کاری کنید که این جوان خوب شود و من هم ایشان را معاینه کردم و از او پرس و جو کردم دیدم که آب بدن این جوان
                رفته و تقریباً سه چهار شبانه روز است نه استراحت کرده و نه چیزی خورده و من دیدم که این جوان نیاز به استراحت درمان دارد و به آنها گفتم که این مریض باید ۲۴
                ساعت بستری شود و باید به او سرم وصل کنیم تا حال او خوب شود و سپس آنها گفتند که ۲۴ ساعت زیاد است و ما او را میخواهیم و شما خیلی زود او را طوری
                درمان کنید که او سرپا شود و بتواند ادامه فعالیت دهد و به حالت عادی خود برگردد و آنها فکر میکردند که او مریضی سادهای دارد و با یک آمپول به حالت طبیعی
                خود برمیگردد و خوب میشود من بلافاصله به آنها گفتم که این آقا در اثر فعالیت زیاد آب بدنش رفته و بدنش انرژی ندارد و خستگی مفرط دارد و اگر اجازه دهید
                من ۳ الی ۴ ساعته ایشان را به حالت طبیعی خود برمیگردانم و آنها نیز این مطلب را قبول کردند.


                بعد از این صحبتها من به شهید ممقانی گفتم که مواد لازم را بیاورد که من ایشان را درمان کنم. دکتر ربانی ادامه داد که شهید ممقانی دنبال تهیه این وسایل رفتند
                و چند دقیقه بعد دیدم که یک موتوری آمده جلوی سنگر پارک کرد و موتورسوار به داخل سنگر آمد و کاغذی را به دست این جوان که داخل سنگر دراز کشیده بود داد و
                این جوان بلافاصله نامه را خواند و یکدفعه دیدم با خواندن این نامه از جایش بلند شد و برای من بسیار عجیب بود که این جوان که رمقی نداشت و تاب حرکت به یکباره
                از جایش بلند شد و از من خداحافظی و معذرت خواهی کرد و سوار موتور شد و رفت.

                دکتر ربانی ادامه داد: من همین طور متعجب شدم که یک دفعه چه اتفاقی افتاد و سپس به بیمارستان رفتم . بعد از عملیات به اهواز برگشتم و در آن موقع بود که
                تازه فهمیدم که این جوان برومند شهید همت بود که در موقع عملیات خیبر موقعی که سوار موتور تریل شده و به سمت خط مقدم در حرکت بوده به درجه رفیع شهادت
                میرسد و این اولین و آخرین باری بود که شهید همت را زیارت کردم.



                منبع:مشرق نیوز
                آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2012/04/29, 00:38.
                یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                نظر

                • behnam
                  عضو فعال
                  • May 2011
                  • 9603

                  #773
                  درود بر کاپیتان عزیز
                  قربان یه سر به تاپیک صندلی داغ بزنید :d
                  افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
                  (کوروش بزرگ)

                  نظر

                  • محاد
                    عضو فعال
                    • May 2011
                    • 601

                    #774
                    امیر اسماعیلی در گفتوگو با فارس عنوان کرد:
                    دستیابی ایران به توان هدایت موشکهای دشمن به سمت اهداف دلخواه
                    خبرگزاری فارس: فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا(ص) گفت: هر موشکی قبل از اینکه به پیکره مقدس جمهوری اسلامی ایران آسیب برساند منهدم یا منحرف میشود و به هدفی که ما تعیین میکنیم اصابت میکند.

                    امیر فرزاد اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) در گفتوگو با خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، با اشاره به پروژه فریب موشکهای دشمن، گفت: این پروژه در پدافند هوایی کلید خورده و زمان عملیاتی شدن آن نیز به تشخیص قرارگاه است.

                    فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) ادامه داد: هر زمان که تهدیدی صورت بگیرد، این سامانهها به صحنه میآیند و وظیفه خودشان را انجام میدهند.

                    اسماعیلی همچنین تصریح کرد: هر موشکی قبل از اینکه به پیکره مقدس جمهوری اسلامی ایران آسیب برساند، منهدم یا منحرف شده و به هدفی که ما تعیین میکنیم اصابت میکند و این قابلیت جنگ الکترونیک است که طی آن، این ما هستیم که برای موشک دشمن برنامهریزی میکنیم.

                    وی با اشاره به توان پدافندی کشور در مقابله با انواع تهدیدات تاکید کرد: تجهیزات قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) برای دفاع از حریم جمهوری اسلامی ایران با توانی بیشتر از صدها سپر موشکی عمل می کنند.

                    فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) همچنین با اشاره به موضوع استقرار سپر دفاع موشکی در خلیج فارس، ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران در بحث دفاعی، پدافند هوایی، دریایی و زمینی در وضعیت مطلوبی به سر می برد و اگر امروز برخی از کشورها به فکر این کار افتادهاند، قطعا احساس ضعفی در زمینه دفاعی میکنند.

                    اسماعیلی در پایان تصریح کرد: ما توجهی به این قضایا نمیکنیم اما هوشیار بوده و به دنبال این هستیم که سیستم پدافند هوایی همیشه رو به رشد باشد.

                    نظر

                    • Captain Nemo
                      مدیر
                      • Dec 2010
                      • 2934

                      #775
                      عزیزانی که پشت سر ما دارند صفحه و سی دی و غیره میگذارند .... مشکلی نیست بگذارید ....

                      فقط این نکته را هم مد نظر قرار بدهید که روزگار بازی زیاد داره ....

                      یعضی بازی ها زود تمام میشه و بعدش رو سیاهی به بعضی ها میمونه ....

                      گول این نقطه چین ها رو نخورید ....

                      ما که عددی نیستیم .... زیر صفریم ... ولی من تو زندگیم همیشه پلهای پشت سرم

                      را خراب نمیکنم ... بالاخره میگن کوه به کوه نمیرسه ولی .... به .... میرسه ...

                      دنیا خیلی بی ارزشه ... مهم ما هستیم که اسیر دست دنیا دوستان نشویم ...

                      خوش باشید و سرفراز ....

                      ما هستیم ..... شب دراز است و قلندر بیدار ....

                      یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                      دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                      شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                      مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                      نظر

                      • FENCER
                        عضو فعال
                        • Aug 2025
                        • 601

                        #776
                        بابا یکی میگه چه خبره یا نه ؟
                        شخصیت مرد سرنوشت اوست

                        نظر

                        • Captain Nemo
                          مدیر
                          • Dec 2010
                          • 2934

                          #777
                          F-20 Tigershark




                          جنگنده F-20 در سال 1980 به عنوان بهینه سازی شده جنگنده F-5 طراحی شد.به دلایل سیاسی این جنگنده در درجه اول جهت صادرات در نظر گرفته
                          شده بود که فقط سه فروند از این جنگنده تولید شد و این پروژه خیلی زود در سال 1990 متوقف شد.




                          مشخصات:

                          خدمه: فقط خلبان
                          طول : 14.2 متر
                          طول بال : 8.1 متر
                          ارتفاع : 4.2 متر
                          وزن بدون بال : 5,090 کیلوگرم
                          حداکثر وزن هنگام بلند شدن: 11,920 کیلوگرم
                          موتور: یک موتور توربوفن F404-GE-100
                          حداثر سرعت: 2.1 ماخ
                          محدوده پرواز : 555 کیلومتر
                          سقف پرواز: 16,800 متر
                          سرعت اوج گیری : 255 m/s
                          تسلیحات:
                          1- تیر بار 20 میلیمتری
                          2- پنج جایگاه حمل سلاح با مجموع ظرفیت 3,600 کیلوگرم
                          3 - یک جفت موشک AIM-9
                          یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                          دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                          شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                          مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                          نظر

                          • Captain Nemo
                            مدیر
                            • Dec 2010
                            • 2934

                            #778
                            سالروز شروع عملیات غرور آفرین بیت المقدس و

                            آزاد سازی خرمشر گرامی باد ....


                            یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                            دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                            شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                            مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                            نظر

                            • behnam
                              عضو فعال
                              • May 2011
                              • 9603

                              #779
                              با اجازه کاپیتان عزیز

                              افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
                              (کوروش بزرگ)

                              نظر

                              • مخبرالدوله
                                عضو فعال
                                • May 2012
                                • 5228

                                #780
                                در اصل توسط CAPTAIN NEMO پست شده است View Post
                                سالروز شروع عملیات غرور آفرین بیت المقدس و

                                آزاد سازی خرمشر گرامی باد ....


                                با تشکر از کاپیتان عزیز
                                البته اگه خدا قبول کنه....
                                بنده دقیقا 30 سال قبل...در چنین روزی 17 اردیبهشت سال 61 در مرحله دوم عملیات بیت المقدس که برای آزادی خرمشهر آغاز شده بود
                                برروی جاده اهواز خرمشهر منطقه حسینیه نزدیک خرمشهر در درگیری با تانکهای عراقی توسط گلوله تیربار تانک از ناحیه سینه مجروح شدم.
                                درود بر رزمندگانی که برای سربلندی کشور خود از جان و مال خود گذشتند و بدون چشم داشت.....به زندگی عادی خود ادامه میدهند.

                                مردم میپرسند که ا.ن را چه کسانی حمایت میکنند؟؟؟

                                نظر

                                در حال کار...
                                X