**** افسانه تامکت ****

[شهرام]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

در حال حاضر ستاد نیروی هوایی (خیابان پیروزی )نمایشگاه دایمی داره به اسم نهال و تمام قطعات مورد نیاز اعلام شده هر کس توانایی ساخت و طراحی داره یکسر اونجا بزنه -یک اشنایی هم اونجا هست خواستین سفارش هم می شوید/:.rolleyessmileyani

[Senator1989]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

خبر فوری: طبق اطلاعات و براوردهای معتبر تا چند ساعت دیگر ماهواره تحقیقاتی فجر که ایران با کلی زحمت و افتخار پرتاپ کرده بود بسیار زودتر از موعد و با کمترین دستاوردی روی زمین سقوط خواهد کرد. ........................http://www.military.ir/forums/topic/...%D9%85/page-19

[Senator1989]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

کاپیتان سلام............ایا شما این داستان رو تایید میکنید؟!

سلام من این ماجرا تو اینترنت خوندم می خوستم ببینم واقعی هست آیا کسی از این مو ضوع اطلاع داره ؟؟؟؟
چه بر سر تام کت 6062 قهرمان که با اعلام وضعیت خطر پرواز کرد در سال 90 امد همه دوستان لطفابخوانید با اونکه زیاده

مطلب ارسالی ادمین اصلی پیچ از خلبانان تیز پرواز اف-14 تام کت پایگاه 8و6
سرگرد عليرضا كريمايي از بهترين خلبانان جنگندۀ اف14 به همراه سروان مصطفي فصيحي براي آخرين ماموريت عملياتي سال 90 خود به بوشهر اعزام شدند. امروز چهارشنبه 5 بهمن ماه نوبت شيفت آلرت آنهاست.اوضاع امنيتي آسمان مناسب نيست و آژيرهاي مداوم اسكرمبل امان خلبانان را بريده است.از آغاز شيفت آلرت تا آخر شب حدود 7 سورتي پرواز كوتاه اسكرمبل داشتند كه در عين كوتاهي بسيار پر اضطراب و نفس گير و خسته كننده است.در يكي از اين پروازها مصطفي فصيحي كه در كابين عقب نقش كمك خلبان و افسر رادار وسلاح(RIO) را بر عهده دارد با گوشي موبايل خود از صفحه اسكوپ رادار فيلمبرداري ميكند.18 هدف (TARGET) روي اسكوپ ديده ميشود.با اضطراب ميگويد : عليرضا 18 تا هدف داريم كدام را بزنيم ؟ عليرضا با كسب دستور از عمليات نهاجا راه برگشت به پايگاه را پيش ميگيردو پس از چند دقيقه با عبوراز بالاي جزيره شيف و دور ترافيك با پترن مشخص همیشگی روي باند نشسته و به آشيانۀ آلرت باز ميگردد.

سحرگاه پنج شنبه 6 بهمن 90خواب بوديم كه صداي آژير اسكرمبل پدافندحوالي ساعت 4 صبح به صدا در آمد وهمه از خواب پريديم.اين زمان اعلام خطرو توالي آن، خبراز اتفاقات عجيبي در آسمان داشت.عليرضا و مصطفي با عجله پوتين هاي خود را بدون بستن بند و زيپ پوشيند و دوان دوان به سمت آشيانه هواپيماي آلرت دويدند.بين خواب و بيداري شنيدم كه مصطفي گفت : (( خدابه خيركنه.اگه برنگشتيم حلالمون كنيد!)) روحيه او با اين حرفها سازگار نبود و بعداز اين همه سال اين اولين باري بود كه اين جمله را از او شنيدم.هميشه با خنده ميگفت : بادمجون بم آفت نداره! روحيه بسيار بالايي داشت و به شغل خود افتخار ميكرد.

هواپيماي تامكت به شماره سريال 6062-3 با اين همه سال خدمت و جنگندگي جزو بهترين و سرحالترين تامكتهاي ارتش به شمار ميرفت.بطوریکه کاملترین و اکتیو ترین سامانۀ راداری را دربین تمام تامکتهای ایرانی داشت.همه پرسنل نگهداري از باب اطمينان روي اين هواپيما حساب جداگانه اي بازكرده بودند.هواپيمايي كه مورد علاقه مرحوم سرتيپ جليل زندي بود و افتخارات زيادي با آن كسب كرده بود.اول مصطفي وبعد عليرضا داخل كابين خود نشستند.ساعت4:15دقيق صبح پاورمتصل شد و با گردش كمپرسور موتور هواپيما روشن شد و پس از انجام سريع چك ليستها عمل خزش ( TAXI ) را انجام دادو به ابتداي باند رسيد.بلافاصله پس از هماهنگي با برج مراقبت، عليرضا دسته گاز ( TRORRLE ) را جلوداد و پس سوز را روشن كرد.ساعت 4:23 دقيقه هواپیما با غرش مهيبي به حركت در آمد و به سبك خاص عليرضا كريمايي با 70 درجه زاویه از زمين كنده شد و اوج گرفت.

تام کت بلافاصله روی خلیج فارس رفته و دو فروند هواپیمای متجاوز را شناسایی کرده و پس از توجه نکردن به اخطار پدافند و تام کت 6062-تام کت6062 یکی از اهداف را مورد اصابت یک فروند موشک فینیکس قرار داده و پس از برخورد فینیکس و اسیب دیدن یکی از دو هواپیما متجاوز بلافاصله دو هواپیما از مرزهای ایران خارج شده

حالا ساعت 4:25 دقيقه صبح است و هوا هنوز تاریک است.عليرضا راه برگشت را در پيش ميگيرد.او بايد طبق روال هميشه از بالاي جزيره كوچك شيف عبور كند و پس از ورود به خشكي دور بزند تا در ابتداي باند قراربگيرد.
هواپيما با كاهش تدريجي ارتفاع و در ارتفاع پايين با سرعت كم ( حدود 200 کیلومتر در ساعت ) به سمت خشكي پيش ميرود.کارکنان مواضع پدافندي ارتش كه كلاسهاي پيچيده هواپيما شناسي را گذرانده اندو اف 14 را از صداي آن ميشناسند راه را براي عبور تامكت خسته باز ميگذارند.اما در مورد سپاه بايد تاسف خورد كه علم را فداي اعتقادات و ظواهر ميكنند.در حليكه از ابتداي پرواز فقط 3دقيقه و 30 ثانيه سپري شده ، هواپيما بالاي جزيره شيف ميرسد و تا ساحل تنها 30 ثانيه زمان لازم است. پرواز در سكوت راديويي انجام ميشود.ناگهان برج مراقبت و گيرنده هاي زميني ( كاروان-پست فرماندهي ) صداي فرياد سرگرد كريمايي را در اوج سكوت ميشنوند : يا حسين .... بعد صداي انفجار بسيار مهيبي تمام بوشهر را در بر ميگيرد و ارتباط قطع ميشود.خلبانان آلرت از خواب پريدند.يكي نقل كرده : به عليرضا پيام فرستادم : من خيلي نگرانتون هستم.شما حالتون خوبه ؟ اما زنگ گوشي داخل اطاق به صدا در آمد. موشك تور ام يك از موضع سپاه در جزيره شيف شليك شد و به دليل سرعت و ارتفاع پايين هيچ راهي براي فرار وجود نداشت وهواپيما در يك لحظه پودر شد و در گستره وسيعي از خليج فارس متلاشي و پراكنده شد.در هواپيماي اف14 سامانه خروج اظطراري ejection طوري طراحي شده كه در هنگام خطر جدي خلبان را به بيرون پرتاب ميكند.اين فرايند كامل كه كمتر از يك ثانيه اتفاق مي افتد شامل كنده شده شيشه حبابي conopy و خروج خلبانان ( اول صندلي ناوبر و بعد صندلي خلبان با زاویه افقی 45 درجه مخالف یکدیگر) ميباشد.در اين مرحله يك صدم ثانيه نيز در مرگ و زندگي خلبان اثر دارد.موج انفجار به حدي بود كه سرگرد كريمايي مجال خروج را پيدا نكرد و پيكرش مانند هواپيما قطعه قطعه شد. تنها تكه هايي از روده و شكم وي كه زير جي سوت قرار داشت در وضيعت سوخته داخل آب ريخت ، دو روز بعد توسط تيم نجات پيداشد.اين تكه ها به گمان تيم نجات متعلق به هردو خلبان بود و درون تابوت هردو ي آنها آرام گرفت.اما سروان فصيحي چون نفر اول پرتاب شونده بود توسط صندلي پران مارتین بیکر از كابين خارج شد اما موج انفجار صورت وي را از ناحيه دهان به بالا متلاشي كرد و به سختي جان سپرد.به دليل وزش باد شديد و هکس العمل های شدید وی که در حال جان کندن بود چتر نجات نارنجي رنگ وي مانند يك كفن كاملا بدور پيكرش پيچيده شد و همراه صندلي سنگين خود به قعر آب رفت و آرام گرفت.تيم نجات 48 ساعت مدام در حال جستجو بود.آنها تكه هايي از سمت راست هواپيما را که سوخته بود يافتند كه نشان ميداد هواپيمادر حال گردش به راست و در زاويه بنك 35 درجه قرار داشته و موشك از پهلو و شكم به آن اصابت كرده است.ارتفاع و سرعت كم و نيز زاويه گردش هواپيما امكان ديدن موشك را از خلبانان گرفت.تنها صداي هشدار نزديك شدن موشك آنها را به خود آورد و فرياد ياحسين شهيد كريمايي كه حالا به درجه شهيد سرهنگ خلبان ارتقا پيداكرده بود نيز به خاطر همين هشداربود.او حتي هنگام مرگ نيز از هواپيماي خود جدانشد و با آن ادغام شد.آنقدر با حرارت از ايمني و كيفيت و قابليتهاي اف14 سخن ميگفت كه همه را مجذوب خود و هواپيمايش ميكرد.بعضي شبها كه شيفت آلرت بود از پلكان هواپيما بالا ميرفت و روي كمر هواپيما ميخوابيد وكتابهاي كابين عقب و كمك خلبان را به دقت مطالعه ميكرد تا از كارهاي وي اطلاع كامل داشته باشد.اوكه مخترع موتور جت ملي بود از لحاظ علم و مهارت پرواز و خصوصيات انساني شهره همكاران و دوستانش بود.گروه نجات و امداد هرچه تفحص كرد اثر ديگري ازهواپيما و خدمه آن پيدانكرد.همه نظاميان و خانواده داغدارآنها منتظر شنيدن خبر اين سانحه از رسانه ها بودند اماكوچكترين انعكاسي وجود نداشت.حتي سايتهاي خبري نيز بدستور مقامات امنيتي خبر را از خروجي خود حذف كردند.مقامات استاندارو فرماندار بوشهر نيز بخاطر افشاي خبر تحت فشار بودند.مساله امنيت ملي درميان بود! در اين هنگام شايعات ضدونقيض زيادي بگوش ميرسيد.از اسارت خلبانها توسط امريكاييها گرفته تا شايعه منافق بودن آنها كه قصد داشتند نيروگاه بوشهر رابمباران كنند و تسط پدافند قهرمان سپاه ساقط شدند.اين اخبار نيز بر داغ دل خانواده هاي داغدار مي افزود حال آنكه ميشد با اعلام خبردر قالب يك پرواز آموزشي از حساسيت موضوع كاست.به هرحال تابوتها آماده تشييع بود.صبح روز شنبه 8 بهمن 90 مراسم بسياربا شكوهي در پايگاه ششم شكاري شهيد ياسيني برگزار شد و ارتشيان ارادت خود را به اين دو كبوتر خونين بال نشان دادند.هنوز دل فرماندهان آشوب بود و از پيكر شهيد فصيحي خبري نبود.كاري هم نميشد صورت داد.از جزيره شيف تا سواحل فراكه پر از تكه هاي پودر شده هواپيما بود.اولين چيزي كه پيدا شد چك ليستهاي خیس و نیم سوختۀ خلبانان بود كه نشان از انفجار هواپيما در آسمان داشت.ساعت 11 صبح روز شنبه هواپيماي هركولس c-130 تابوتها را به اصفهان منتقل كرد تا در رمپ پرواز مورد استقبال خانواده ها قرارگيرد.مراسم تشريفات آميخته با اشك و شيون پدرومادر پير شهداو خانوادهاي داغدار و خلبانان وكاركنان فني بود.به دستور فرماندهي وقت پايگاه اصفهان سرتیپ2 خلبان علیرضا برخور، مراسم تشييع يكروز عقب افتاد تا گروهي مامور ساختن آدمكهاي یونولیتی شبيه پيكر انسان شوند.تابوتها آماده شد و صبح روز يكشنبه ساعت 8 صبح مراسم بي نظيري در پايگاه هشتم شكاري اصفهان برپا شد.تابوتها تشييع شد. بقاياي پيكر شهيدكريمايي به تهران انتقال داده شد و در بهشت زهرا ، قطعه 50 ردیف 16 شماره 27 در دل خاك آرام گرفت.مراسم هاي گراميداشت در حال برگزاري بود كه اتفاق عجيبي افتاد! 9 روز از اين حادثه دلخراش گذشته بود كه ماهيگيران جزيره شيف و بندر بوشهر در امتداد تور ماهيگيري خود پارچه اي نارنجي رنگ را مشاهده كردند. عمق اين منطقه بسيار كم است.جالب است بدانيد خليج فارس درياي كم عمقي است كه در عميق ترين مناطق 100 متر فرورفتگي دارد.عمق اطراف جزيره شيف حدود 25 متر است.رنگ نارنجي تنها رنگي است كه در طبيعت بسيار كم ياب و يا ناياب است و علت انتخاب اين رنگ در لوازم امدادي و جعبه سياه هواپيما نيز همين است.اين كفن نارنجي توسط ماهيگيران از آب خارج شد و پس از باز شدنش يك بدن بي سر همه را ميخ كوب كرد.اين پيكر يك خلبان شكاري است كه 9 روز تمام در آب مانده و توسط اين چتر محكم مانند مرواريد پيچيده شده تا از گزند جانوران دريايي محفوظ بماند.خداوند به هر كاري تواناست.نیاز به شناسایی ندارد.اتیکت روی سینه اش همه چیز را فریاد میزند: مصطفی فصیحی ! پيكرش شبانه و مخفيانه به اصفهان منتقل شد و در گلستان شهداي اصفهان درون قبر نوراني خود جاي گرفت.سنگ قبر نیز عجولانه گذاشته شد تا اثر نبش قبر مخفی بماند.
http://www.centralclubs.com/topic-t36829-60.html

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

جناب Senator1989 گرامی

در مورد ماجرای شهادت این دو شهید گرامی و مخصوصا شهید کریمایی عزیز که عکس این عزیز در آواتار بنده قرار دارد در همان زمان بحث هایی در این تاپیک انجام شد .
در مورد نیروی هوایی ایران شاید اطلاع داشته باشید مسائل امنیتی و اخبار به سختی درز پیدا میکند و حفاظت اطلاعات بسیار قوی است .
من این مطلب را که این شهدا توسط پدافند خودی شهید شدند را الان میبینم و چنین چیزی را تا به حال نشنیده بودم و مسئله شهادت این عزیزان فعلا با شایعات زیادی همراه است .
متاسفانه اطلاعات من هم در همین حد سایتها و فرومهای نظامی است و البته بعید است چنین موردی حقیقت داشته باشد چون سیستم شناسایی دوست از دشمن
سالهاست که در رادار های نظامی و جنگنده ها اجرایی شده و دیگر شاهد شکار جنگنده های خودی توسط پدافند ها در هیچ کجای دنیا نیستیم .
در زمان جنگ هم هواپیماهای زیادی هم از ایران و هم از عراق توسط اشتباهات پدافند خودی سرنگون شدند .
البته امکان هر اتفاقی شاید باشد . موفق باشید .

[Senator1989]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

ببینید سر جنگی 60 کیلوی با چهار ماخ سرعت موشک فینیکس در کنار هواپیما منفجر میشه نه روش و 100% جنگنده سقوط میکنه !....ولی بیایم فکر کنیم این یک اتفاق طبیعی بوده و موشک دشمن باعث این قضیه حالا کدام سر جنگی میتونه f14 رو از پشت تیکه تیکه بکنه و تازه شناسایی و معرفی نشده باشه از طریق نیروهای سپاه و ارتش چون وظیفه دفاع از خلیج فارس بر عهده نیروی دریایی سپاه هست حالا این جماعت تندروی نظامی و سکوت !!!!!..........فقط میشه گفت کفه ترازوی این داستان به طوری سنگین به واقعیت نزدیکتر است .............خوب با کدام منطقی شما فکر میکنید تور ام یک عاری از هر عیب و ایرادی تشریف داره !!!............اینکه زمان جنگ موشک هاوک داداش 2 قلوی فینیکس مستقر در جزیره خارک تامکت رو اشتباهی از ارتفاع بالا ساقط کرد و بعد از 20 سال جنازه خلبان داخل کاکپیت در عماق خلیج فارس پیدا میشه رو بگذارید کنار این داستان که جنگنده پودر میشه انهم در خاک خودی و در ارتفاع پایین !!!!!!

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

جناب Senator1989 عزیز

من فقط حدس شخصی خودم را گفتم و شاید واقعیت با این چیزی که ما فکر میکنیم تفاوت داشته باشد .
هنوز خلبانان بازنشسته نیروی هوایی از بیان بسیاری از حقایق و واقعیت های جنگ منع میشوند و متاسفانه اینجا ایران است و جریان آزاد اطلاعات هم خیلی برقرار است .

حالا به نظر شما اینها میان واقعیت را به عوام بگویند ...
اینکه تامکت مورد اصابت موشک تور ام وان قرار گرفته یا موشک هوا به هوا ما نمیدانیم ...
البته از برادران سپاه هم همه کار بر میاید ... نمونه اش زدن اشتباهی جنگنده شهید بابایی ...
امیدوارم روزی برسد که حقایق برای همگان روشن گردد .

در مورد سقوط تامکت در جزیره خارک و پیدا شدن جسد خلبان بعد از 20 سال بیشتر توضیح بدهید .

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

- جناب سرگرد موتور سمت راست از کار افتاده....

- آره میدونم...

- جناب سرگرد اکثر چراغ های هشدار دهنده روشن شدن...

- اونم میدونم...تازه سروان هیدرولیک هم نداریم...

- جناب سرگرد به پایگاه نمیرسیم بپریم بیرون...

- نه، نه... باید سالم بشونیمش... میریم پایگاه...

شهید سرلشگر خلبان

غفور جدی اردبیلی

در یکی از پرواز های برون مرزی توانست جنگنده سرکش فانتوم را که به شدت آسیب دیده بود
با مهارت به زمین بنشاند. جنگنده ای که برابر قوانین پروازی دیگر ماندن در آن به صلاح نبود و باید ایجکت میکرد اما او تبصره ای نانوشته داشت به نام غیرت...
تبصره ای که بارها از آن استفاده کرد و توانست جنگنده اش را سالم به آشیانه بازگرداند...

در وسط عکس زیر خلبان غفور جدی اردبیلی را ملاحظه می فرمایید که در حال استتار فانتومی است که دقایقی پیش آن را به سختی بر زمین نشاند

روحش شاد ...

برگرفته از :
انجمن گنج جنگ

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

تولدت مبارک باد سردار ....




امروز 20 اسفند سالروز به دنیا آمدن سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس است.




این عکس در صفحه منعکس کننده اخبار عراق در فیسبوک منتشر و اعلام شده است کیک را عراقی ها برای سردار سلیمانی طراحی کرده اند.

[محاد]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

تولدت مبارک سردار

[(حیدری)]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****



قاسم سلیمانی ابر مرد پارسی

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در قنات ملک در استان کرمان به دنیا آمد.

وی در 12 سالگی، پس از پایان تحصیـلات دوره ابتدایی مشغول به کار بنایی در کرمان شد.

چندی بعد به عنوان پیمانکار در سازمان آب مشغول به کار شد و در همان سالها نیز فعالیتهای انقلابی خود را آغاز کرد. سلیمانی

وی در طول دوران دفاع مقدس، با لشکر تحت امر خود در عملیاتهای زیادی از جمله، والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5 و تک شلمچه حضور موثر داشت.

با پایان جنگ، لشکر 41 ثارالله به فرماندهی سردار سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی کشور هدایت میشدند.

وی در سال ۱۳۷6، از سوی حضرت آیتالله خامنهای، فرماندهی کل قوا، به تهران فراخوانده و مسوولیت سپاه قدس به او سپرده شد.

قاسم سلیمانی پس از دوران دفاع مقدس تا زمانی که به سمت فرماندهی سپاه قدس منصوب شد، با باندهای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی مرزهای ایران جنگید.

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

با سلام

برای علاقه مندان مطالب مربوط به جنگ و نیروی هوایی و هوانیروز سایت خوب و وزین رهروان ارتش را در لینک زیر معرفی مینمایم .
در این سایت میتوانید از تجربیات خلبانان بازنشسته و دیگر عزیزان مرتبط با این نیرو استفاده بفرمایید .






http://rahrovan-artesh.ir/

[امیر بهرامی]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

- جناب سرگرد موتور سمت راست از کار افتاده....

- آره میدونم...

- جناب سرگرد اکثر چراغ های هشدار دهنده روشن شدن...

- اونم میدونم...تازه سروان هیدرولیک هم نداریم...

- جناب سرگرد به پایگاه نمیرسیم بپریم بیرون...

- نه، نه... باید سالم بشونیمش... میریم پایگاه...

شهید سرلشگر خلبان

غفور جدی اردبیلی

در یکی از پرواز های برون مرزی توانست جنگنده سرکش فانتوم را که به شدت آسیب دیده بود
با مهارت به زمین بنشاند. جنگنده ای که برابر قوانین پروازی دیگر ماندن در آن به صلاح نبود و باید ایجکت میکرد اما او تبصره ای نانوشته داشت به نام غیرت...
تبصره ای که بارها از آن استفاده کرد و توانست جنگنده اش را سالم به آشیانه بازگرداند...

در وسط عکس زیر خلبان غفور جدی اردبیلی را ملاحظه می فرمایید که در حال استتار فانتومی است که دقایقی پیش آن را به سختی بر زمین نشاند

روحش شاد ...

برگرفته از :
انجمن گنج جنگ

از وحشتناک ترین لحظات عمرم اون لحظه ای بود که تو ارتفاع بالا موتور رو خاموش کردیم و گلاید کردیم برای نشستن...خدا نصیب کسی نکنه...چه برسه هواپیماتم داغون شده باشه

واقعا زحمت کشیدن...

به قول صبحگاه های ارتش: خداوندا مقام عالی شهدای ما را متعالی گردان... کل پادگان: آمین

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

جناب بهرامی

با سلام شما خلبان هستید ؟!
متوجه نوشته شما نشدم ... نقل قول بود یا نوشته خودتون بود ؟؟!!

[امیر بهرامی]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

جناب بهرامی

با سلام شما خلبان هستید ؟!
متوجه نوشته شما نشدم ... نقل قول بود یا نوشته خودتون بود ؟؟!!

:Dخلبانک آره خلبان نه ...30 ساعت پروازم...درسشو میخوندم...حقیقت نه خانوادم سپاهی بود...نه فرزند شهید و جانبازیم...نه آشنا و پارتی داشتم...دیدم ای بابا 1000 نفر روز استخدام میرن 4 تا میخوان اونم از قبل تعییین شده

تازه اگر استخدام بکنند که نمی کنند باید 300 میلیونی سفته و سند بزاری که مبادا پاشی بری ی جای دیگه دنیا ...

هر سالم باید کلی پول می دادم گواهینامه ام تمدید بشه اعتبارش...حداکثیر سن استخدام 27 بود و همه اینا کارو سخت می کرد

البته الان شنیدم آموزش ها نسبت به اون موقع گرون شده...و جو استخدامش بهتر شده و چون کسی سمتش نمیره بهتر میشه به نتیجه رسید

من با تمام علاقه ای که داشتم و براش خیلی زحمت کشیدم گذاشتمش کنار

نتونستم 40 50 میلیون خرج کنم و به خانوادم بگم پارتی بازی بود استخدام نشدم...و مدرکمو قاب کنم بزنم دیوار :D


داداشمم در 5000 نفر جز 12 نفر اول شد برای خلبانی جنگنده اما بخاطر نماز جمعه رد شدش

سیستم هوانوردی ایران عین بازار بورسش داغونه

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

جناب بهرامی عزیز

با سلام ... خیلی متاسف شدم از شنیدم سرگذشت خلبانی شما ... متاسفانه یکی از بستگان ما نیز سرنوشتی مشابه شما در سال 75 پیدا کرد .
ایشان هم در عقیدتی -سیاسی کله پا شدند ...

به عبارتی عذرشان را خواستند و بعدا مشخص شد علت این کار نسبت فامیلی بوده که با سرهنگ بهزاد معزی داشته است .
بهزاد معزی خلبان مخصوص شاه بود و ایشان خلبان هواپیمایی بود که شاه را در بهمن 57 از ایران خارج نمود .

و بعدها هم بنی صدر و رجوی را از ایران خارج نمود .
متاسفانه خیلی مطالب نگفته و عجیب دارم ولی بازگو کردنش برای سایت ایجاد مشکل خواهد نمود ...

فقط میتوانم بگویم که متاسفم ...