**** افسانه تامکت ****

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Captain Nemo
    مدیر
    • Dec 2010
    • 2933

    #1021
    کجایند مردان بی ادعا ...



    یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
    دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

    شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
    مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

    نظر

    • Sushiant
      عضو فعال
      • Jun 2011
      • 1391

      #1022
      چش مایی کاپیتان.
      هر چیز که در جستن آنی، آنی

      نظر

      • Captain Nemo
        مدیر
        • Dec 2010
        • 2933

        #1023
        در اصل توسط Sushiant پست شده است View Post
        چش مایی کاپیتان.
        پاینده باشی عزیز دل ...
        یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
        دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

        شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
        مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

        نظر

        • Captain Nemo
          مدیر
          • Dec 2010
          • 2933

          #1024
          به ياد او که زلال بود و آسماني ...



          یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
          دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

          شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
          مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

          نظر

          • آمن خادمی
            مدیر
            • Jan 2011
            • 5243

            #1025
            جناب کاپیتان این مصاحبه را همکارم گرفته بود که چهارشنبه چاپ شد
            حیف بود تو تاپیک شما نباشه،فکر کنم یکی دیگه هم باشه که متنش دستم برسه اینجا کپی می کنم براتون /:.smilingsmiley.:/


            گفتوگو صمیمانه با فریده هاشمی؛ همسر سرلشکر خلبان شهید علی اقبالی دوگاهه

            واپسین پرواز علی در نخستین روزهای جنگ


            خورشید-مهرداد نصرتی: هربارکه برای مصاحبه در مقابل همسر یکی از شهیدان سرافراز دفاع مقدس، به ویژه خلبانان نیروی هوایی ارتش نشسته و گفتوگو کرده ام، بیش از حدتصور شگفتزدهام کردهاند. دیدار با فریده هاشمی، پس از گفتوگوی ارزشمندم با ملیحه لشکری (همسر سیدالاسرا، سرلشکر خلبان شهید حسین لشکری) تجربه متفاوت تری بود. با زنی به گفتوگو نشسته بودم که اعتقاد داشت همسرش شهید علی اقبالی دوگاهه، هرچند بیش از 30 سال پیش، آخرین پرواز خود را انجام داد و به آسمان پیوست، اما همیشه در کنار او حضور داشته و دارد. متعجب شدم خواستم بگویم یعنی مصداق مصراعی از شیخ اجل سعدی شیرازی که فرمود: هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای؟... که خانم هاشمی گفت لابد بیشتر تعجب خواهید کرد اگر بگویم آمدن شما هم خود علی هماهنگ کرده است. فریده هاشمی آن روز داشت با یقین و مؤمنانه از همسر و عشقش علی اقبالی سخن میگفت و من با خودم زمزمه میکردم: ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجا؟...
            چندسال قبل که قرار بود رمانی درباره همسرتان نوشته شود و تحقیق و پژوهش این رمان برعهده من بود، اطلاعات زیادی از علی اقبالیدوگاهه کسب کردم اما یک

            سؤال برای من تا امروز به جا مانده است. شما دو نفر با توجه به تفاوت جغرافیایی زیستیتان و همچنین نسبت فامیلی نداشتن با هم، چگونه با هم آشنا شدید و ازدواج کردید؟


            حق با شماست. من اهل محلات هستم و زادگاه و محل زندگی علی، رودبار بود اما از آنجا که به قول پروین اعتصامی: اندر آنجا که قضا حکم کند/چاره تسلیم و ادب تمکین است... قضا و قدر دست به دست هم دادند تا ما به هم پیون بخوریم و واسطه این پیوند خاله من بود که با هم فقط دو سال اختلاف سنی و رابطه بسیار نزدیکی با هم داشتیم، به گونه ای که بیشتر به دو خواهر میمانستیم. خاله من با یکی از افسران نیروی هوایی ازدواج کرد. در مراسم عروسی آنها که سال 1351 بود، من و علی به هم معرفی شدیم اما چون من 15-16 سال بیشتر نداشتم و دانش آموز بودم، قضیه چندان جدی نشد. دو سال بعد علی و خانواده اش برای خواستگاری به محلات آمدند و ما به عقد هم درآمدیم هنوز یک ماه نگذشته بود که علی، برای گذراندن دوره خلبانی عازم آمریکا شد.


            شما را با خود نبرد؟روزهای سختی بوده، آن هم در ابتدای دوران عقد که به اعتقاد بسیاری شیرین ترین مقطع زندگی است.


            اتفاقا خیلی اصرار داشت با هم برویم اما به دلایلی نمیشد که مهمترین آنها، وضعیت استخدامی من بود. من پس از گذراندن دوره دانشسرای عالی به استخدام آموزشوپرورش درآمده بودم و عملا امکان این نقل و انتقال وجود نداشت. آن روزها تماس تلفنی برقرار کردن بین محلات و رودبار سخت بود چه برسد بین محلات و آمریکا. به خاطر دارم وقتی میخواست با من حرف بزند باید به مرکز تلفن قم زنگ میزد و از آنجا ارتباط میدادند. علی بیشتر جمعه ها زنگ میزد و خانواده سربه سر من می گذاشتند و خطاب به هم می گفتند امروز کسی با فریده حرف نزند. چون اصلا حواسش اینجا نیست (می خندد)

            اقامت همسرتان در آمریکا زیاد طول کشید؟

            حدود یک سال بعد برگشت(1354) اما برای من همان زمان نه چندان بلند هم بسیار طولانی بود. علی در طول این یک سال، مرتب برایم نامه می فرستاد و من هنوز نامه های زیبایش را دارم. گفتم همسرم روح بسیار قشنگی داشت و تجلی همین روح قشنگ در نامه هایش، در قالب واژه های زیبا و عاشقانه ای شکل می گرفت و دلتنگ ترم می کرد. به هر ترتیب، بعد از بازگشت علی به ایران، در 15 مرداد سال 1354 که نیمه شعبان بود، عروسی باشکوهی در محلات گرفتیم که هفت شبانه روز طول کشید و هنوز هم که هنوز است، خیلی ها آن عروسی باشکوه را به خاطر دارند.به هر حال برای این هر هفت روز هفته برنامه چیده بودیم.یک روز عقد بود. یک روز حنابندان. یک روز برای زنان مراسم داشتیم و یک روز برای مردان و خلاصه خیلی رویایی و فراموش نشدنی بود.

            موقع عروسی چند ساله بودید؟

            البته سن خانم ها که همیشه یک راز مگوست و هیچ زنی هیچ وقت به چهل سالگی نمی رسد(می خندد) اما از شوخی که بگذریم، من متولد 3 اردیبهشت 1335 هستم و موقع عروسی، 19 سالم بود و علی، 25 ساله و سروان بود.



            بعد از عروسی در ایران ماندید؟

            بله. بعد از مراسم از محلات به پایگاه هوایی بوشهر آمدیم و افشین پسرم در آنجا متولد شد.تا مهر 1356 در بوشهر بودیم. عید 56 را فراموش نمی کنم. به خاطر دارم علی جشنی ترتیب داد تا در لحظه تحویل سال، همکاران مجرد و آنهایی که به هر دلیل مجبور بودند سال تحویل را دور از خانواده هایشان باشند، به منزل ما بیایند و دلتنگ نباشند. آن روز کلی از همدوره های علی، برای پسرم افشین که شش هفت ماهه بود، کادوهایی که عمدتا اسباب بازی بود، آورده بودند و همه فارغ از جایگاه و درجه هایشان، روی زمین نشسته بودند و داشتند اسباب بازی هایشان را برای افشین سر هم می کردند. خانه ما در آن لحظه، درست مثل شهربازی فرشتگا شده بود و همه خوشحال بودیم. حتم دارم آن تحویل سال، پر جمعیت ترین تحویل سال جهان بود.چندی پیش بوشهر بودم. تک تک خاطره ها مرا دوره کردند. رفتم و به جاهایی که با علی می رفتیم قدم می زدیم، سر زدم و دلتنگی عجیبی به سراغم آمد.

            از بوشهر به کجا منتقل شدید؟

            به پایگاه شکاری تبریز رفتیم و تا یک سال پس از انقلاب آنجا بودیم. فرمانده پایگاه در آن مقطع، شهید فکوری بود که وقتی به تهران آمد و فرمانده پایگاه یکم شکاری شد، علی را هم که سابقه همکاری با داشت، به تهران برد و این طور شد که به تهران آمدیم.

            در تهران هم ساکن پایگاه شکاری شدید؟

            نه!خانه ای را در غرب تهران، حوالی جیحون ـ توس با ماهی 4 هزار تومان اجاره کردیم و آخرین تصویر علی در این خانه نقش بست.

            برای مان بیشتر توضیح می دهید؟

            حتما! 31 شهریور را هیچ وقت فراموش نمی کنم. پایگاه های هوایی کشور و از جمله تهران بمباران شد و علی را احضار کردند.علی برخاست و رو کرد به پدر و مادرم که چند روزی بود مهمان ما بودند و گفت: فریده و افشین را به شما سپردم.اینها جان من هستند. مثل جانتان از اینها مواظبت کنید تا برگردم.یادم می آید علی که داشت از من و افشین خداحافظی می کرد، افشین که چهارسال بیشتر نداشت، با گریه به پاهای پدرش چسبید و مانع از رفتن او شد. این صحنه من و مادرم را به گریه انداخت. علی افشین را بغل کرد و گفت می رود برای او اسباب بازی بگیرد و برگردد اما افشین با گریه مانع رفتن پدرش می شد. انگار او هم حس می رکرد این آخرین دیداری است که با پدرش می تواند داشته باشد.روز عجیبی بود. علی از خانه که داشت خارج می شد نگاه مان در هم گره خورد و چیزی در دل من هُرّی پایین ریخت. این آخرین نگاه ما به هم بود که 33 سال است آن را در گوشه دلم قاب کرده ام.

            از سقوط هواپیمای همسرتان چگونه مطلع شدید؟می گویم سقوط هواپیما و نمی گویم شهادت علی اقبالی چرا که گویا تا بیست سال بعد هم هنوز امیدوار بودید علی یک روز برگردد؟

            دقیقا! یک هفته بعد از رفتن علی و مصادف با سالروز تولدش، برایش یک ادکلون گرفتم و آن را کادو کردم و این بیت را روی آن نوشتم:
            دور از تو در این شهر مرا هم نفسی نیست
            فریاد کنم از دل و فریاد رسی نیست
            اما هیچ وقت قسمت نشد این هدیه را به او برسانم.علی به پایگاه تبریز رفته بود و هر روز به آنجا زنگ می زدم و با هم حرف می زدیم اما از آبان دیگر این تماس ها قطع شد. به شماره ای که از علی داشتم زنگ میزدم اما کسی بر نمی داشت. بعدها فهمیدم همه افرادی که در آن اتاق بودند چون می دانستند این ساعت چه کسی ممکن است با علی صحبت کند جرأت نمی کردند تلفن را بر دارند و خبر شهادت علی را به من بدهند. اما من دست برنداشتم و آنقدر زنگ زدم تا یکی بر داشت. دم غروب بود. صدای پشت تلفن گفت علی رفته شام بخورد و وقتی برگشت به او اطلاع خواهند داد تا با من تماس بگیرد. باور نکردم.یاد خواب شب قبلم افتادم. خواب دیدم یکی از دندان هایم از دهان پرید بیرون اما برگشت سر جایش. بعدها یکی به من گفت تعبیر خوابت این است که هواپیمای همسرت را زده اند و او از هواپیما بیرون پریده و سالم به زمین فرو آمده است اما چه فرود آمدنی.

            چطور؟

            کسی بعدها گفته بود با علی، هر کدام به یک اف 5 به عراق رفته و پادگان العقره را مورد هدف قرار داده و داشتند بر می گشتند که علی دریغش می آید بقیه بمب های هواپیمایش را بر سر بعثی ها نریزد. از این رو برمی گردد و رادار منطقه را بمباران می کند که ناگهان هواپیمایش مورد هدف پدافند دشمن قرار می گیرد و او مجبور می شود با چتر پایین بیاید. مردم خشمگین منطقه هم بر سرش می ریزند و او را گرفته، با وضعی که مشهور است او را به شهادت می رسانند. یعنی او را از دو طرف به دو ماشین می بندد و می کشند.بعدها که استخوان های علی را به وطن برگرداندند(1381)، همه استخوان های دست و پایش سالم بود اما جمجمه سرش را بریده بودند.


            آیا نشانه ای در آن استخوان ها بود که یقین بدارید واقعا آن استخوان ها، متعلق به علی بود؟

            اتفاقا بله!علی قبل از ازدواجش، در بازی فوتبال دست راستش شکسته بود و در آن پلاتین گذاشته بودند. سال های بعد به توصیه پزشکان باید این پلاتین از دستش خارج می شد اما علی هربار پشت گوش انداخته بود.گویا مقدر بود این پلاتین در دستش باقی بماند تا یک روز نشانه ای برای من باشد.

            شما بعد 22 سال یا علی رو به رو شدید.چه حسی داشتید وقتی شما را با آنچه از علی مانده بود تنها گذاشتند؟

            (چشم هایش پر از اشک می شود)قابل توصیف نیست.به او گفتم در نبود من چه کسی از تو پرستاری کرد؟چه بر سرت آوردند؟او هم در سکوت گوش کرد و دم بر نیاورد. تا سال ها من فکر می کردم علی مفقود الاثر است و خیلی طول کشید تا فهمیدم شهید شده است. حالا علی در ذره ذره وجودم حضور دارد و به زندگی ام جهت می دهد.
            to continue, please follow me on my page

            نظر

            • Captain Nemo
              مدیر
              • Dec 2010
              • 2933

              #1026
              در اصل توسط آمن خادمی پست شده است View Post
              جناب کاپیتان این مصاحبه را همکارم گرفته بود که چهارشنبه چاپ شد
              حیف بود تو تاپیک شما نباشه،فکر کنم یکی دیگه هم باشه که متنش دستم برسه اینجا کپی می کنم براتون /:.smilingsmiley.:/

              با تشکر از سرکار خانم خادمی
              بسیار جالب بود .
              یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
              دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

              شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
              مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

              نظر

              • Captain Nemo
                مدیر
                • Dec 2010
                • 2933

                #1027
                نام آوران آسمان ایران


                تیمسار سرتیپ خلبان فضل الله جاوید نیا





                تیمسار فضل الله جاوید نیا از یلان نیروی هوایی می باشند که بار ها در میدان نبرد جنگنده های متجاوز را نقره داغ کرده اند ...
                خاطره ایشان از تقابل پهلوانان ایرانی و خلبانان ایالات متحده در نوع خود موجب غرور است ...

                تیمسار جاوید نیا :
                در سال 1355 یک مانور مشتر بین ایران و امریکا به نام میدلینگ برگزار شد که به همین جهت من با تعدادی از خلبانان به پایگاه هفتم شکاری شیراز رفتیم .
                در این مانور قرار بود خلبانان ایران به ناو امریکایی مستقر در خلیج فارس و خلبانان امریکایی به پایگاه های شکاری شیراز ، بندر عباس و بوشهر حمله کنند .
                تیم ایران چندین بار موفق شد به ناو امریکایی برسد ،
                در یکی از این پرواز ها یک خلبان امریکایی با کاهش ارتفاع توانست خود را پنهان از دید رادار های ما به شیراز برساند .





                در همین زمان یک فروند فانتوم به به فرماندهی سرگرد ناصری بلافاصله به پرواز درآمد و طوری جنگنده اش را زیر جنگنده امریکایی پنهان کرد که
                که رادار های امریکایی نتوانستند آن را تشخیص دهند و او به راحتی توانست خود را به ناو امریکایی برساند و عکس برداری کرده و سالم در پایگاه بنشیند .
                این موضوع برای امریکایی ها خیلی گران تمام شده بود به طوری که در جلسات بعد از مانور مدام از این اقدام صحبت میکردند ...


                منبع :

                http://www.ganjejang.com
                یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                نظر

                • Captain Nemo
                  مدیر
                  • Dec 2010
                  • 2933

                  #1028
                  خلبانی که به « شیر نیروی هوایی » ملقب شد . . .


                  شهيدسرلشگر خلبان مصطفي اردستاني






                  مصطفی اردستانی روز 11 دی‌ماه 1328 در روستای «قاسم‌آباد‌»،از توابع شهرستان ورامین به دنیا آمد.
                  مصطفی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهرستان ورامین گذراند.

                  پس از اخذ دیپلم طبیعی از «دبیرستان پهلوی» «پیشوا»ی در ورامین‌، در سال 1348 به خدمت سربازی
                  در قالب سپاه دانش به یکی از روستاهای اسفراین‌، از توابع خراسان‌ اعزام شد.
                  او ضمن تدریس‌، کارهای فرهنگی زیادی در رابطه با ساکنان آنجا انجام داد.

                  وی آذرماه 1350 از پس معاینات پزشکی‌، آزمون‌های علمی‌، هوش و زبان انگلیسی برآمد و وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد.
                  با آموختن تمرین‌های نظام جمع‌، موفق به اخذ سردوشی شد.

                  در ادامه کلاس‌های علوم نظامی‌، زبان انگلیسی و آکادمی پرواز را طی کرد و اولین پروازهایش را در «فرودگاه قلعه مرغی» تهران با هواپیمای «پایپر» انجام داد.
                  بهمن‌ماه 1351 به ایالت تگزاس آمریکا اعزام شد و در مدرسه زبان «پایگاه لکلند» دوره زبان تخصصی را به اتمام رساند و دیپلم گرفت.
                  سپس برای پرواز با هواپیمای سبک ملخ «دار تی -41 » به پایگاه «مدینا» رفت و از فرودگاه «هوندو» سی ساعت پرواز با تی -41 را انجام داد.
                  او باید با هواپیمای جت هم آموزش می‌دید.




                  به این منظور به پایگاه «لافلین» در شهر «دل ریو» اعزام شد و با هم دوره‌اش‌، فریدون مازندرانی‌، با دو هواپیمای «جت تی-37 » و جت مافوق
                  صوت «تی-38 » همراه با دانشجویانی از عربستان و آمریکا دوره را با موفقیت پشت سر گذاشت.

                  او به عنوان دانشجویی خوب فارغ‌التحصیل شد و نشان خلبانی را بر سینه نصب کرد. پاییز 1353 به کشور برگشت و با درجه ستوان دومی‌،
                  بعد از خاتمه دوره رزمی شکاری «اف-5 »‌در پایگاه چهارم شکاری دزفول‌، همان جا ماند و به خدمت مشغول شد.

                  سال 1356 به پایگاه هوایی تبریز منتقل شد و در «گران 22 »‌امور پروازی را انجام داد. صبح پیروزی انقلاب‌ اسلامی، او و همراهانش به
                  سرپرستی سروان خلبان اسماعیل ناصحی‌پور با لباس پرواز به محدوده حرم رضوی رفتند و مورد استقبال مردم انقلابی قرار گرفتند‌؛
                  به نحوی که بر دوش جماعت تا تالار آینه حرم هشتمین اختر تابناک ولایت هدایت شدند. در آنجا با حجت‌الاسلام ناصر
                  واعظ طبسی(تولیت آستان قدس رضوی) نیز ملاقات کردند.

                  چند روز بعد به پایگاه هوایی تبریز برگشته و با جمعی از همکاران،‌ گروهی به نام «مخلصین» را تاسیس کردند و با برگزاری کلاس قرآن‌، در
                  جهت ترویج مسائل اعتقادی و فرهنگی همت گماشتند.

                  مصطفی اردستانی سال 1356 با خانم «منیر السادات اردستانی حبیب‌آباد»،‌ پیوند زناشویی بست و صاحب دو دختر و دو پسر به اسامی
                  مریم(1357)، اعظم(1359)،‌محمد(1362) و مهدی(1365) شد.




                  اردستانی چند روزی از پایگاه هوایی تبریز به مرخصی رفته بود که جنگ به کشور تحمیل شد و او بلافاصله خود را به پایگاه رساند و
                  پروازهای جنگی داوطلبانه را شروع کرد.

                  در سال 1360 با دریافت درجه موقت سرهنگ دومی‌، فرماندهی پایگاه هوایی پنجم امیدیه را برعهده گرفت اما هرگز از انجام دادن پروازهای
                  مستمر علیه دشمن دور نشد.

                  این پایگاه گرمسیری هنوز فاقد امکانات کافی از جمله آب‌، فروشگاه‌، حتی فضای سبز و ... بود و فقط از بخشی از ساختمان‌های آن بهره‌برداری
                  می‌شد از این رو مصطفی سختی زیادی برای آماده‌سازی آن تحمل کرد.

                  سال 1363 به سمت معاون عملیاتی پایگاه دوم شکاری‌ و پس از سه سال انجام وظیفه در این مسئولیت‌، به عنوان مدیر آموزشی نیروی هوایی ارتش منصوب شد.

                  اردستانی در این سه سال به همراه عباس بابایی «قرارگاه رعد» را در پایگاه هوایی امیدیه تشکیل داده و با شیوه‌ای تازه عملیات نبرد هوایی را مدیریت و اجرا کردند.

                  سال 1366 به سفر حج تمتع مشرف شده بود ک همرزم دلیرش‌، عباس بابایی‌، به شهادت رسید.
                  وقتی به تهران برگشت‌،مسئولیت معاون عملیات فرماندهی نهاجا را برعهده گرفت و بر مسند پر مسئولیت بابایی تکیه زد.

                  او در خلال جنگ‌، ماموریت‌های مهم و پرخطر را داوطلبانه می‌پذیرفت و در واقع به دنبال چشیدن طعم شیرین مرگ شهادت‌گونه‌،
                  با سرعت نزدکی به صوت پرواز می‌کرد اما فرشته مرگ گویی از دست او در فراری طولانی بود.

                  مصطفی در سال‌های دفاع مقدس نزدیک به 400 سورتی( تعداد) پرواز انهدام اهداف در عمق خاک دشمن‌ و پشتیبانی نزدیک هوایی از
                  نیروهای سطحی را به عنوان یک رکورد در پرونده خود ثبت کرد و در عین حال پروازهای گشت رزمی، پوشش هوایی‌، اسکورت و آزمایشی را نیز انجام می‌داد.

                  سرانجام در 46 سالگی و زمانی که فکرش را نمی‌کرد به آرزوی دیرینه‌اش‌ یعنی شهادت‌، آن هم براثر سقوط هواپیما‌، رسید.

                  شامگاه 15 دی‌ماه 1373 در یک ماموریت کاری‌، وقتی منطقه هوایی شهید بابایی اصفهان را به قصد تهران ترک کرد، هواپیمای «جت استار» حامل
                  او و همراهانش در 64 کیلومتری پایگاه جنگ اصفهان دچار سانحه شد و اردستانی همراه فرمانده فقید نیروی هوایی‌، سرلشکر منصور ستاری‌،‌ علیرضا
                  یاسینی و چند تن دیگر از مسئولان و کارکنان نیروی هوایی ارتش به دیدار معبود شتافتند.






                  از خاطرات مهم امیر سرتیپ شهید مصطفی اردستانی می‌توان به انجام دادن عملیات فوق‌العاده مهم ایذایی(عملیات بی‌نظیر حمله هوایی به پایگاه‌های سه گانه الولید) و
                  حمله به فاو در عملیات بزرگ «والفجر 8 » اشاره کرد.


                  روحش شاد ...

                  منبع :

                  http://isna.ir/fa/news/92040401810/%...8-%D8%B4%D8%AF

                  یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                  دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                  شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                  مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                  نظر

                  • Captain Nemo
                    مدیر
                    • Dec 2010
                    • 2933

                    #1029

                    ماهنامه «Combat aircraft» به معنای هواگردهای رزمی یکی از نشریات تخصصی در حوزه هوانوردی نظامی است که از زمان آغاز به انتشار خود
                    در 14 سال پیش، موضوعات هوانوردی نظامی در سراسر جهان را به صورت تخصصی تجزیه و تحلیل می‌کند.

                    گزارش از توان نیروی هوایی کشورهای مختلف، پوشش رزمایش‌های هوایی برگزار شده در جهان و انعکاس جدیدترین دستاوردها و اخبار هوانوردی
                    نظامی به تفکیک مناطق مختلف دنیا از جمله بخش‌های مهم این مجله مشهور است. این مجله در حال حاضر پرفروش‌ترین نشریه
                    در این حوزه در منطقه آمریکای شمالی به شمار می‌آید.


                    Combat aircraft تاکنون به مناسبت‌های مختلف، به تشریح وضعیت ناوگان هوایی ایران پرداخته و اکنون نیز در یکی از جدیدترین شماره های خود
                    به بررسی توان تامکت‌ها یا همان جنگنده‌های اف 14 ایران پرداخته است؛

                    موضوعی که از جمله بحث‌های مورد علاقه این مجله است که هر از چند گاهی به آن پرداخته می‌شود.
                    اگرچه در این گزارش نیز ردپای روشنی از بیان اطلاعات و تحلیل‌های مغرضانه غربی‌ها درباره ایران به چشم می‌خورد، اما در لابلای آن نیز موارد مهم
                    و قابل توجهی مطرح شده که دانستن و خواندن آن برای علاقه‌مندان به گربه‌های افسانه‌ای ایران حتماً مفید خواهد بود.


                    هرچند برخی دیگر از اطلاعات مطرح‌شده در این تحلیل نیز همچون درگیری تامکت‌های ایرانی با UFO و خریدهای خارجی کشورمان بیشتر به یک گمانه‌زنی
                    رسانه‌ای شباهت دارد تا تحلیل علمی و نظامی.

                    تحسین خودکفایی ایران در اورهال تامکت‌ها

                    نویسنده این گزارش با اشاره به اینکه اگرچه فناوری جنگنده F-14A متعلق به دوران جنگ سرد است اما همچنان یکی از تأثیرگذارترین رهگیرهای جهان محسوب
                    می‌شود، به کارنامه این هواگرد در جنگ تحمیلی اشاره و تأکید می‌کند که تامکت‌ها توانایی خود را در نبرد اثبات کرده‌اند.

                    این مجله با یادآوری اینکه قبل از سقوط رژیم شاهنشاهی در ایران، این کشور نزدیک‌ترین متحد آمریکا در منطقه بود و مجاز بود به پیشرفته‌ترین
                    سخت‌افزارهای تکنولوژیک آمریکا دسترسی داشته باشد، به بررسی سیر تشکیل اسکادران‌های اف 14 در شهرهای مختلف ایران پرداخته و افزوده است:
                    در مجموع 79 فروند تامکت به ایران تحویل داده شده بود و یک فروند به عنوان نمونه در آمریکا باقی مانده بود تا به عنوان مرجع تامکت ایران مورد استفاده قرار بگیرد.

                    این گزارش با اشاره به اینکه وقوع انقلاب مردم ایران باعث شد تا روند آموزش کادر مورد نیاز برای این جنگنده‌ها متوقف شود و برخی از مسؤولان این
                    دوره‌ها نیز از وابستگان به رژیم شاه بودند، خاطرنشان کرده است که در ادامه مشکلات نیروی هوایی ایران، تحریم‌های تصویب‌شده علیه نیروهای
                    مسلح مانع از رسیدن قطعات یدکی به شکاری‌ها شده و تنها معدودی از آنها کاملاً آماده برای عملیات بودند.


                    Combat aircraft برای اطلاع مخاطبان خود از سطح آمادگی رزمی تامکت‌های نیروی هوایی پیش از آغاز حمله عراق به ایران، نگاهی به یک گزارش
                    بازرسی نیروی هوایی در آگوست 1980 میلادی در مورد ناوگان تامکت پایگاه هشتم را درج کرده است که بر اساس این گزارش از 61 تامکت در این
                    پایگاه هوایی، فقط هفت فروند قابل پرواز بودند که آمادگی رزمی 12 درصدی را نشان می‌داد!


                    تامکت‌های ایرانی با استتار دوران جنگ تحمیلی



                    این گزارش با اشاره به زمین‌گیر شدن تامکت‌های ایران در ابتدای جنگ تحمیلی و مشکلات فراوان برای عملیاتی‌کردن آنها، اعلام کرده است:
                    هنگامی که تعداد تامکت‌های قابل استفاده برای عملیات به 10 تا 12 فروند رسید، نیاز به اورهال‌شدن و تعمیرات سنگین به‌شدت احساس
                    می‌شد بنابراین در سال 1981 میلادی اولین شکاری به مهرآباد ارسال شد تا توسط صنایع هوایی ایران اورهال شود و عملیات اورهال در سال 1982 به پایان رسید.

                    این رسانه که توسط یک بنگاه انتشاراتی انگلیسی منتشر می‌شود، به نقل از کارشناسان خود نوشته است که در رژه هوایی 22 سپتامبر 1988 به
                    مناسبت اولین هفته دفاع مقدس بعد از آتش‌بس، 24 فروند تامکت شرکت کردند و این رژه باعث شد که متخصصان نظامی غربی نتیجه بگیرند که
                    این 24 فروند، همه تامکت‌های بازمانده از نبرد هشت‌ساله هستند و بقیه یا در جنگ از بین رفته‌اند یا به دلیل نبود قطعات زمین‌گیر شده‌اند
                    و همین متخصصان نتیجه‌گیری کردند که از این 24 فروند نباید بیش از دو فروند دارای رادار سالم باشند!

                    ارتقای گربه‌های ایرانی در زمان صلح

                    این مجله در ادامه گزارش تفصیلی خود با تجلیل از توان اورهال جنگنده مدرن اف 14 توسط متخصصان کشورمان بدون داشتن بسیاری از اطلاعات و
                    قطعات، تأکید کرده است که بعد از اورهال‌های موفقیت‌آمیز، تعداد تامکت‌های قابل پرواز در سال 1991 دو برابر شده بود.

                    تحلیلگر Combat aircraft با اعلام اینکه جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مسلح آن از سال 1980 تا کنون تحت تحریم‌های شدید بوده‌اند، ادعا
                    کرده است که برخی قراردادهای ایران با کشورهای دیگر برای خرید جنگنده‌های جدید با فشار آمریکا لغو شده است.

                    وی افزوده است: نیروی هوایی در نهایت اقدام به به‌روز رسانی ناوگان هوایی خود کرد و در اولین تلاش موشک‌های هاوک زمین به هوا را به سامانه
                    کنترل اسلحه چند تامکت با استفاده از یک پیلون تطبیقی اضافه کرد و یک واسط رایانه‌ای به تامکت اضافه شد تا کار تطبیق داده‌های تامکت با موشک
                    هاوک را انجام بدهد و موشک حاصل را "سجیل" نامیدند.

                    این گزارش افزوده است که بعد از انجام تست موفق با یک اف 14، فرماندهی نیروی هوایی ارتش ایران اجازه اعمال تغییرات به شکاری‌های دیگر
                    را نیز صادر کرد و در نهایت نخستین پرتاب آزمایشی موشک برعلیه دشمن واقعی در سال 1987 انجام شد و یک شکاری میراژ F1 عراق در
                    ماه فوریه نزدیک جزیره خارک سرنگون شد.

                    این نشریه غربی با بیان تحلیل خود در خصوص به اتمام رسیدن موشک‌های فینیکس اف 14 های ایران، خاطرنشان کرده است که در اوایل سال‌های
                    دهه 2000 میلادی، اقداماتی در نیروی هوایی و صنایع دفاع ایران انجام شد و موشک‌های فینیکس بازسازی شدند و به خدمت بازگشتند و برای
                    تامکت‌های هشدار و واکنش سریع پایگاه‌های ششم و هشتم نهاجا مورد استفاده قرار گرفتند.
                    سپس ایران موشک فینیکس AIM-54A جدید خود را که AIM-54A+ یا "فکور" نامیده شد، ارائه کرد.



                    اف 14 های ایران با استتار دهه 80



                    نویسنده گزارش با اعلام اینکه بازگشت موشک‌های فینیکس جان تازه‌ای در کالبد ناوگان تامکت‌های ایران دمیده و در یک تمرین نظامی نیز یک تامکت،
                    پهپادی را با یکی از این موشک‌ها هدف قرار داده است، خبر از خیز مهم نهاجا برداشته و نوشته است:
                    نیروی هوایی تصمیم گرفته F-14 ها را تحت نام پروژه "شهید بابایی" مدرنیزه بکند.

                    رونمایی از مدرن‌سازی جنگنده‌های اف 14 تا سال 2020 میلادی

                    به نوشته این مجله، کار مدرن‌سازی این جنگنده‌های استراتژیک در ژانویه 2009 میلادی در تهران آغاز شده است، این مدرنیزه‌شدن را شامل تعویض
                    قطعات الکترونیک قدیمی به‌ویژه قطعات مربوط به رادار AN/AWG-9 و قطعات مربوط به سامانه مهمات با قطعات سبک‌تر و سریع‌تر عنوان کرده
                    و افزوده است:
                    همچنین سامانه جنگ الکترونیک AN/ALQ-100 با تعویض آنتن، پروسسور، تحلیلگر و سامانه پیش‌تقویت با قطعات جدید به روز شد و کل سیم‌بندی
                    شکاری نیز تعویض شده و مقرهای 1 و 8 برای افزودن قابلیت حمل MIM-23C یا R-73E تقویت شده است.
                    افزون بر این یک سامانه ناوبری داخلی، سامانه رادیو UHF/VHF و بعضی قطعات دیگر نصب شده‌اند.

                    Combat aircraft تصریح کرده است: بعد از پایان عملیات مدرنیزه‌کردن حین اورهال، به محض آنکه تمام تست‌های موتور و چک‌های زمینی تکمیل گردید
                    در 18 ژانویه 2012 یک پرواز 30 دقیقه‌ای استاندارد چک کارکردی شکاری انجام شد.
                    در نهایت شکاری در آوریل 2012 میلادی به اسکادران مذکور تحویل داده شد و در سپتامبر 2012 نیز شکاری مدرنیزه شده از تلویزیون به مردم ایران نشان
                    داده شد در حالی که به رنگ استتار اولیه رنگ‌آمیزی شده بود.




                    جنگنده اف 14 مدرنیزه شده با استتار پیکسلی


                    این مجله مشهور هوانوردی در آمریکا با اعلام اینکه سوانح تامکت‌های ایرانی ناشی از کیفیت تعمیرات و خطای خلبان در طول دو دهه گذشته کاهش
                    یافته است، افزوده است: استاندارد نگهداری موتور این جنگنده نسبت به 20 سال پیش دو برابر بهتر شده است و ایمنی پرواز نیز افزایش یافته است.
                    این نشریه در حالی این موضوعات را مطرح می‌کند که آموزش نسل جدید خلبانان اف 14 و تمامی تعمیرات این جنگنده در داخل کشور انجام می‌شود و
                    اماره‌ای از خودکفایی و خوداتکایی نیروهای مسلح کشورمان را مورد تأیید قرار می‌دهد.

                    این نشریه در پایان گزارش خود با بیان اینکه نیروی هوایی ایران برنامه‌ای برای مدرنیزه کردن همه تامکت‌های ناوگان تا سال 2020 دارد، بار
                    دیگر تأکید کرده است که توانایی تعمیر و نگهداری تامکت‌ها در ایران مناسب است و به عنوان مثال تامکت شماره 3-6042 که تاکنون دو بار
                    کاناپی خود را از دست داده باز هم آماده پرواز شده است.



                    منبع :
                    یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                    دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                    شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                    مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                    نظر

                    • Captain Nemo
                      مدیر
                      • Dec 2010
                      • 2933

                      #1030
                      مردان آهنین گردان 11
                      به یاد آنان که هرگز فرود نیامدند تا نام ایران سربلند بماند . . .









                      وقتی نامشان می آید به خوبی میتوان حسرت را در نیرو های پدافند عراقی دید و البته انگشت تعجب را به دلیل این همه شجاعت و از خود گذشتگی ...
                      به حرف آسان است سر و کله زدن با شکار چی به نام سام 6 با آن تغییر کانال های معروفش...

                      نام بزرگان این گردان را تاریخ هیچگاه فراموش نخواهد کرد ...

                      بزرگانی چون پهلوان فریدون ذوالفقاری ، نوروزی ، طیبی ، کامرانی ، داوودی ، دریانیان و خسروپور ...

                      اینها افسران فاتح آسمان سرزمین هزار و یک شب اند آنهایی که هنوز اروند رود حافظ خط پرواز هایشان است و بس...

                      در تصویر فوق شهید سرلشگر خلبان ابوالقاسم کامرانی را مشاهده میفرمایید که در 5 اسفند ماه 1358 در آسمان جاودانه شد...


                      درود خداوند بر مردان آهنین گردان 11...

                      منبع :

                      یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                      دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                      شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                      مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                      نظر

                      • Captain Nemo
                        مدیر
                        • Dec 2010
                        • 2933

                        #1031
                        آرامش و امنيت امروز را مديون چه کساني هستيم ؟؟؟!!!


                        یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                        دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                        شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                        مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                        نظر

                        • Captain Nemo
                          مدیر
                          • Dec 2010
                          • 2933

                          #1032
                          به یاد آنان که هرگز فرود نیامدند تا نام ایران سربلند بماند
                          شهید سرهنگ خلبان علیرضا کریمایی














                          اف-14 به شماره ریجیستر 6062 که این شهید را به معراج برد و چیزی از آن باقی نماند ...





                          روحش شاد ...

                          منبع :
                          http://tomcat6062.blogfa.com/post/148


                          هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
                          ثبت است بر جریده عالم دوام ما
                          آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2013/11/12, 00:17.
                          یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                          دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                          شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                          مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                          نظر

                          • Captain Nemo
                            مدیر
                            • Dec 2010
                            • 2933

                            #1033
                            با سلام

                            این روزها همه جا صحبت از رفع تحریم ها و بهبود روابط کشورمان با کشورهای بزرگ است .

                            بدون شک نیروی هوایی مظلوم ترین بخش صنعت هوایی کشور عزیزمان هست که بیشترین آسیب ها را از این تحریم ها متحمل شد .

                            البته نباید از پیشرفت ها ودستاوردهایی که به خاطر تحریم ها و کمبود قطعات بوجود آمد چشم پوشی نمود .

                            نیروی هوایی از سال 1357 مورد تحریم آمریکا قرار گرفت و چون بیشتر زیر ساختهای این نیرو با تکنولوژی آمریکایی بنا شده بود با تحریم ها هم آسیب زیادی دید .

                            جنگنده هایی که سقوط کردند روزی مجددا جایگزینی برایشان خواهد آمد ولی آیا خلبانان زبده نیروی هوایی که بر اثر کمبود قطعات و فرسودگی جنگنده هایشان

                            از دست رفتند دیگر قابل جایگزینی هستند ؟؟!! خلبانان نیروی هوایی بزرگترین سرمایه این بخش هست که از دست رفتنشان خسارتهای بزرگی را به این بخش

                            وارد میکنند . در تصویر زیر فانتوم های کشور عزیزمان در حال مشایعت سوخو های روسی میباشند ... از کشور دوست و کمونیستمون که در این سالهای تحریم جز

                            خیانت و بدقولی چیزی نصیب نیروی هوایی نشد ... امیدوارم روزی شاهد پرواز اف-18 و اف-16 و اف-15 در آسمان میهنمان توسط خلبانان شیر دل ایرانی باشیم ...

                            به امید رسیدن به روزی که پنجمین نیروی هوایی دنیا بودیم ...

                            یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                            دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                            شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                            مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                            نظر

                            • مجيد رادمنش
                              مدیر (6)
                              • Oct 2010
                              • 4902

                              #1034
                              مهارت خلبان مانع سقوط پرواز یاسوج - تهران شد

                              مهارت خلبان موجب نجات جان 60 مسافر پرواز یاسوج - تهران شد.


                              ۱۷ آذر ۱۳۹۲ - ۲۱:۰۷

                              هاشمی، مدیرفرودگاه یاسوج به واحد مرکزی خبر گفت: تنها چند دقیقه بعد از پرواز شماره 3205 صبح امروز یاسوج- تهران و دقیقا در ارتفاعات دنا،خلبان متوجه نقص فنی و از کار افتادن موتور سمت راست هواپیما شد.


                              مهارت و درایت خاص کاپیتان حجت الله فولادی در برگرداندن و نشاندن هواپیما در فرودگاه یاسوج، موجب شد همه مسافران صحیح وسالم به آغوش گرم خانواده خود بازگردند.
                              یـــــاد خــــــدا آرامش بخش دلهــــــاست ..... کجایند مردان بی ادعـــــــا

                              نظر

                              • Captain Nemo
                                مدیر
                                • Dec 2010
                                • 2933

                                #1035
                                تقدیم به شهیدسرلشگر خلبان فریدون ذوالفقاری






                                او به تنهایی یک نیروی هوایی بود. من به این جمله ایمان دارم و با تمام وجود آن را می گویم مگر میشود از جنگ 8 ساله صحبت نمود و از فریدون صحبت نکرد مگر میشود صحبت از یک عملیات
                                زمینی باشد و پای گردان شناسایی به وسط کشیده شود و از فریدون صحبتی نکرد دوست من کاش موقعیتی پیش می آمد و تو و یار دیرینه ات فانتوم شناسایی پس از سالها از آخرین پروازت
                                روبه روی یکدیگر قرار می گرفتید آن وقت همه به نظاره می نشستند که این غول بی شاخ دم باغیرت چطور در برابر تو تعظیم میکند .






                                اگر به من باشد میگویم او تو را به خوبی می شناسد و هنوز به انتظار بازگشت توست در آن شیلتر های بتنی ، دوست من فریدون هرگاه نام H3 می آید بی اختیار یاد آن پروازت با فرسیابی قهرمان
                                می افتم که از وسط سرزمین هزار و یک شب خود را به H3 رسانده و از موقعیت جنگنده ها بر روی زمین عکسبرداری نمودی بی اختیار می گویم خدایا فریدون شاهنامه کجا و فریدون من و این مردم سلحشور کجا ...

                                بغداد، آن شهر را به خاطر داری شهری که نامی ایرانی دارد و به معنای باغ خداست در زبان های قدیمی... شهری که دیگر به تاریخ پر فراز نشیبش افتخار نمیکند و فقط به روز های متعددی می نازد که
                                در آسمانش جولان میدادی و برای خلبانان و پدافندش رجز میخواندی ...

                                فریدون چقدر جای تو خالیست امروز

                                با تشکر کهنه سرباز نیروی هوایی

                                منبع :


                                یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                                دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                                شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                                مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                                نظر

                                در حال کار...
                                X