دو کلام حرف حساب

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • گیلان
    عضو فعال
    • Jul 2011
    • 2178

    #241
    پاسخ : دو کلام حرف حساب

    يک قاشق سبزی پلو مي خورد و يک
    دانه برنج در تنگ ماهی می انداخت . . .
    حالا ديگر می توانست به دوستانش
    بگويد که ما هم شب عيد ، سبزی پلو را
    با ماهی خورديم !!


    " برنده در جشنواره ی داستان کوتاه "
    هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

    نظر

    • milad97
      عضو فعال
      • Aug 2012
      • 2520

      #242
      پاسخ : دو کلام حرف حساب

      خدایا کمکم کن که دیگر گناه نکنم ^:)^
      لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین

      نظر

      • mohammadhossein
        عضو فعال
        • Feb 2016
        • 818

        #243
        پاسخ : دو کلام حرف حساب

        بسم الله الرحمن الرحیم
        بحث امروزمان بحث ظلم است و بحث تلویزیونی است. چون بچه و بزرگ، زن و مرد باسواد و بی سواد و هر كدام از ما به یك نحوی گرفتار ظلم هستیم. گاهی ظلم می‌كنیم و گاهی مورد ظلم قرار می‌گیریم و در قرآن هم چند مرتبه در مورد بحث ظلم و ظالمین سخن به میان آمده است. می‌خواهیم بحث ظلم را داشته باشیم و بعد به یك نتیجه‌هایی برسیم. خدا كند این بحث ما مفید و موثر باشد، هم برای دنیا فایده داشته باشد و هم ذخیره قیامت ما باشد.
        در بحث ظلم اول سراغ قرآن برویم و هشدارهایی كه قرآن به ظالم داده است مطرح كنیم. آیات زیادی در این زمینه وجود دارد و من بخاطر اینكه پای تلویزیون حوصله‌ای برای نوشتن نیست به طور خلاصه می‌گویم. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ»(بقره/258) افرادی كه ظلم می‌كنند خدا لطفش را از آنها برمی دارد. هدایتشان نمی‌كند. راه حق را پیدا نمی‌كنند و در باطل گم می‌شوند. «إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ»(انعام/21) افرادی كه ظلم می‌كنند رستگار نمی‌شوند «لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمینَ»(ابراهیم/13) قرآن می‌گوید: پدر ظالم را در می‌آوریم. «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ»(هود/18) «بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمینَ»(هود/44) «وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ»(بقره/270) روز قیامت ظالم یار و یاور ندارد. «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا‌ای مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»(شعراء/227) به ظالمها خواهم گفت كه چه عاقبت تلخی خواهند داشت. «ما لِلظَّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ وَ لا شَفیعٍ یُطاعُ»(غافر/18). افرادی كه ظلم می‌كنند ممكن است اینجا یك باندی باشند و كمك هم كنند، ولی روز قیامت حمیمی نیست. «حَمیمٍ» یعنی رفیق دلسوز. «حمیم» یعنی داغ داغ. حمام می‌گویند چون در حمام آب داغ است. «حَمیمٍ» یعنی رفیق داغ. آنوقت آنجا می‌گوید در قیامت رفیق‌هایی كه در دنیا خیلی رفیق داغ داغ بودند، آنجا یخ یخ میشوند. «ما لِلظَّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ». «فَوَیْلٌ لِلَّذینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ یَوْمٍ أَلیمٍ»(زخرف/65) وای بر ظالمین. «وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»(جن/15) آتش گرفته و در دوزخند. «تَرَى الظَّالِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا كَسَبُوا»(شورى/22) روز قیامت كه پرونده باز می-شود، ظالم سرش را پایین می‌اندازد و شرمنده است.


        تعبیرات: خدا ظالم را هدایت نمی‌كند. ظالم روی رستگاری را نخواهد دید. ظالم تحت تعقیب قهر خداست، ظالم قیامت یار نخواهد داشت. وای بر ظالم. ظالم آتش زننده دوزخ است، پرونده ظالم وقتی كه روز قیامت باز می‌شود «مُشْفِقینَ مِمَّا كَسَبُوا» شرمنده است.
        این‌ها هشدارهای قرآن نسبت به ظالم است. افرادی كه ظلم می‌كنند لذت نبرند از اینكه مثلاً كسی را چاپیدیم، كلاه سرش گذاشتیم، احتكار كردیم، رشوه گرفتیم، اذیتش كردیم، حقش را خوردیم، خوشی نكنند. چون «لَا خَیْرَ فِی لَذَّةٍ مِنْ بَعْدِهَا النَّارُ»(أمالى صدوق، ص‏498). امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: «لَا خَیْرَ فِی لَذَّةٍ» خیر نیست در لذتهایی كه «مِنْ بَعْدِهَا النَّارُ» بعدش باید انسان گرفتار آتش شود. آن كیفی كه بعدش آتش است، كیف نیست «لَا خَیْرَ فِی لَذَّةٍ مِنْ بَعْدِهَا النَّارُ». خیر نیست در لذتهایی كه بعدش آتش است. دنیا خیلی كوچك است. چند سالی بیشتر نیست، آخرت حسابش مشكل است.
        اما هشدارهای قیامت: (حدیث‌هایی كه می‌خوانم از كتاب كافی، بحار جلد 71، بحار جلد 72 و كافی جلد 2 است) قرآن می‌فرماید: «وَ كَذلِكَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمینَ بَعْضاً بِما كانُوا یَكْسِبُونَ»(انعام/129) كسی كه ظلم كند یك ظالم قوی‌تری را بر او حاكم می‌كنیم، مزد اول ظالم این است كه یك كسی را وادار می‌كنیم كه او هم به او ظلم كند. حدیث داریم «مَا انْتَصَرَ اللَّهُ مِنْ ظَالِمٍ إِلَّا بِظَالِمٍ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَذلِكَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضاً»(كافى، ج‏2، ص‏334) خدا ظالم را توسط یك ظالم دیگر تنبیه می‌كند. «مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ كَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ»(نهج‏البلاغه، نامه 53) اگر ظلم به كسی بكنی، خدا دشمن توست. حتی اگر ظلم به زن و بچه‌ات بكنی. بچه كوچك را نمی‌شود بی جهت دعوایش كرد، بچه بلد نیست، ظرف را بر می‌دارد برود در آشپزخانه، نمی‌تواند، سنگین است، می‌افتد و می‌شكند. شما حق ندارید داد بزنید. می‌توانید از دستش بگیرید اما اگر طاقت نداشت افتاد و ظرف شكست حق نداریم داد بزنیم.
        ظلم چه آثاری دارد؟ حدیث داریم: «بالظلم تزول النعم»(غررالحكم، ص‏456). حدیثی دیگر است كه «الذُّنُوبُ الَّتِی‏. . . تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ»(كافى، ج‏2، ص‏447) حدیثی دیگر «یخرب القلوب» نعمتی را كه خداوند به انسان بدهد، اگر انسان ظلم بكند خدا نعمت را می‌گیرد. اگر نعمتی داریم خدا از ما گرفت، معلوم است كه ظلم كردیم. در دعای كمیل می‌خوانیم ِ «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمْ»(مصباح‏المتهجد، ص‏844) خدایا بیامرز گناهی را كه بدبختی برایم می‌آورد.
        امام صادق می‌فرماید: می‌دانی چه گناهی تو را بدبخت می‌كند؟ ظلم است كه انسان را بدبخت می‌كند. ظلم خوشبخت را بدبخت می‌كند، ظلم نعمت را می‌گیرد. «یخرب القلوب» ظلم روح تو را از بین می‌برد، دل رحیم را قسی می‌كند. مهربان بودیم سنگدل شدیم روح پاك را ظلم از بین می‌برد.
        امام سجاد فرمود: اگر كسی به مسلمان و برادر دینیش ظلم بكند، از مدار ما اهل بیت خارج می‌شود. یعنی ما قبول نداریم كه او شیعه علی بن ابیطالب است.
        امام باقر فرمود: كسی اگر ظلم بكند نمرده در دنیا چوبش را می‌خورد، ظلم از آن گناه‌هایی نیست كه خدا بگوید در آخرت جوابش را می‌دهد، در همین دنیا خدا پس گردن ظالم می‌زند، خوشحال نباشید كه زدید، بردید، خوردید.


        چند حدیث داریم(در كافی و بحار) اگر مظلومی آه بكشد، آه مظلوم بالا می‌رود و دعایش مستجاب می‌شود. حدیثی دیگر داریم می‌فرماید: مظلومان بدانند مظلوم از دین ظالم می‌گیرد، اگر ظالم از دنیای مظلوم می‌گیرد. اگر ظالم از دنیای مظلوم گرفت به همان مقدار مظلوم هم از دین ظالم می‌گیرد. حدیث داریم كه در روز قیامت هر كار خوبی كه ظالم كرده است، می‌گیرند و به مظلوم می‌دهند و اگر ظالم هیچ كار خوبی ندارد، گناهان مظلوم را می‌گیرند و به ظالم می‌دهند. اگر ظالم خوبی‌هایی دارد خوبیش را می‌گیرند و به مظلوم می‌دهند. اگر ظالم هیچ خوبی ندارد گناهان مظلوم را می‌گیرند و به ظالم می‌دهند. ظلم در دنیا ظلمات در قیامت است.
        اما انگیزههای ظلم: چرا انسان ظلم می‌كند؟ ریشه‌های ظلم را ما امروز می‌گویم، البته من نمی‌خواهم بگویم منحصر به اینهاست. ممكن است چیزهای دیگری هم باشد.


        چرا ظلم می‌كنیم؟ اولین ریشه ظلم ضعف ایمان است. تقوی و ایمان به قیامت نداریم. اگر بدانیم كه هر ظلمی كه می‌كنیم، سیلیش را می‌خوریم. اگر ایمانمان به خدا و قیامت بیشتر باشد، ظلم نمی‌كنیم. تقوی باشد حتی به یك مورچه ظلم نمی‌كنیم، تا چه رسد به انسان.
        شخصی آمد منزل امام صادق(ع)، رنگ آقا پریده بود! گفت: آقا چرا رنگتان پریده است؟ گفت: وارد خانه شدم به زنها گفته بودم حق ندارید پشت بام بروید. دیدم یكی از زنهایی كه در خانه بود، بچه مرا بغل كرده و از نردبان بالا می‌رود. چون بارها گفته بودم این كار را نكنید، تا من وارد خانه شدم، دید خلاف كرده ترسید و بچه ازدستش افتاد و بچه‌ام مرد. بعد امام صادق(ع) می‌فرماید: ناراحت از مرگ بچه‌ام نیستم. ناراحتم كه چرا یك زنی را بی جهت ترساندم. از اینكه یك مسلمان را ترساندم ناراحتم.


        كسی اگر بداند مال یتیمی را كه می‌خورد از كجاست. . . ما یادمان می‌رود. چقدر خوبست كه روی میزهای اداره‌ها هر كدامی یك پارچه سرخ به اندازه كف دست بگذارند كه صبح به صبح یادشان باشد كه میزی كه پشتش نشسته، پایشان روی خون شهداست. یك تكه پارچه سرخ زیر میز باشد. كه آدم صبح به صبح نگاه كند و ببیند كه پشت میزی نشسته كه پایه میز روی خون شهداست. ما یادمان می‌رود «نَسُوا اللَّه»(حشر/19) خدا یادمان رفته «نَسُوا اللَّه» قرآن می‌فرماید: «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»(ص/26) قیامت را یادمان رفته است. اگر یاد خدا و یاد قیامت باشیم، ظلم نمی‌كنیم.
        دومین ریشه ظلم محیط آلوده است. محیط آلوده و محیط فاسد آدم را ظالم می‌كند. كسی كه دید همشاگردیها و هم شهری‌ها و همسایه‌ها و هم ماشینی‌ها و همكارها و. . . و دورتا دورش ظلم است این هم ظالم می‌شود. رقابت وسیله ظلم است، چرا زن زور می‌گوید و به شوهرش ظلم می‌كند؟ این خانم برای اینكه می‌گویدخواهرم این پارچه را گرفته جاریم هم این را گرفته من زمین و آسمان را می‌دوزم تو هم باید این پاچه را بگیری. بسیاری از ظلم‌ها از روی رقابت است.


        ریاست طلبی باعث ظلم است قدرت طلبی باعث ظلم است. اظهار قدرت باعث ظلم است ترس از دادن قدرت باعث ظلم و. . . چرا ظلم می‌كنند؟ در دنیا ظلم‌هایی كه می‌شود بعضی قدرت دارندظلم می‌كنند و می‌ترسند اگر ظلم نكنند قدرت را از دستشان بگیرند.


        هارون الرشید آمد سر قبر پیغمبر گفت: یا رسول الله! می‌دانی چرا امام كاظم را زندان كردم؟ می‌ترسم امام كاظم بیرون از زندان باشد و شیعیان را دور خودش جمع كند و در نهایت حكومت را از من بگیرد. پس من پیشگیری می‌كنم. تا او قدرت پیدا نكرده من او را زندان می‌كنم تا او قدرت پیدا نكند.
        اینها عامل ظلم است. عقده‌ها وسیله و انگیزه ظلم است. كمبود دارد. دارد می‌رود تو اگر انسان سالمی درست راه برو. یك الاغی ایستاده است یك میخی، سیخی، پاشنه كشی و. . . در می‌آوردو می‌زند زیرش، می‌گوید: برو! می‌گوییم: آقا چه خبر است؟ اصلا یك كمبود اخلاقی دارد. از خانه كه می‌خواهد برود مدرسه، پاشنه كش را در می‌آورد و همینطور به دیوار خانه همسایه‌ها می‌كشد. می‌‌پرسیم: آقا چرا كردی؟ می‌‌گوید: نمی‌دانم! كمبود و عقده است.
        گاهی ظلم می‌شود بخاطر عدم اجراء حدود الهی! یعنی حدود الهی اجرا نمی‌شود. ظالم را تنبیه نمی‌كنند و به همین خاطر مردم جرات ظلم پیدا می‌كنند. این قرآنی كه می‌گوید: اگر كسی خلاف كرد، روبروی مردم شلاقش بزنید برای این است تا مردم حواسشان جمع باشد. عدم اجراء حدود از طرف دولت می‌تواند وسیله ظلم بشود. عدم اجرای نهی از منكر از طرف ملت می‌تواند وسیله ظلم بشود. مردم می‌گویند: بما چه! اگر دولت حدود الهی را اجرا نكند و اگر مردم بی تفاوت شوند، ظالم در این محیط رشد پیدا می‌كند.


        گاهی وقت‌ها لقمه حرام، عدم نهی از منكر، عدم اجرای حدود از دولت و. . . وسیله ظلم است. لقمه حرام وسیله ظلم است. اینها همه حرف مفصل دارد منتهی من سرانگشتی بیان می‌كنم و گرنه خود لقمه حرام یك ساعت حرف دارد. چه لقمه‌ای حرام است؟ لقمه حرام چه كارها كه نمی‌كند؟
        گاهی اشتغال زیاد وسیله ظلم است. چند كار به عهده گرفته است و به هیچ كدام از كارها نمی‌رسد. عصبانی می‌آید. می‌گوید: حرف نزن! به خانمش ظلم می‌كند، چون در اداره و بازار خسته خودش را می‌كند. به بچه‌اش كتك می‌زند چون سرش شلوغ است. برخوردش با رئیس دفترش، با معاونش و. . . تند است. گاهی بد اخلاقی‌ها و بد پرخاشی‌ها و ظلم به افراد به خاطر این است كه كار فرد زیاد است. 8 ساعت كار در روز و خلاص. مملكت از دست رفت. تو داری خودت را از دست می‌دهی. نتیجه 15 ساعت كار در روز این است كه سال دوم و سوم شخص استعفا می‌دهد. حدود 90 درصد آقایان پر كار استعفا نوشته‌ا‌ند. ما در جمهوری اسلامی چند تایی داریم آدم‌های پر كاری كه دست به استعفا نزده‌اند. آدمی كه زیاد كار كرد به روغن سوزی می‌افتد. دلیل ندارد كه بیش از مقدار وظیفه‌ا‌ت كار بكنی.


        خداوند به پیامبر می‌گوید: «ما أَنْزَلْنا عَلَیْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏»(طه/2) من قرآن را نفرستادم كه تو خودكشی كنی. «لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ»(شعراء/3) چقدر خودت را می‌خوری؟ همین مقدار كه هست، كافی است. قرآن می‌گوید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏»(نجم/39) نمی‌گوید: «الا ما اتی» و یا نمی‌گوید: «الا ماعمل» نمی‌گوید كه من از تو عمل می‌خواهم و یا من از تو انجام كار می‌خواهم. می‌گوید: من از تو سعی می‌خواهم. اگر سعیت را كردی خلاص. چه عملی بشود چه نشود، فرقی نمی‌كند. چه كار صورت بگیرد چه نگیرد، فرقی نمی‌كند. «ما اتی و ما عمل» ممنوع است. «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏»


        رهبر كبیر انقلاب در نامه‌ای كه به شوروی می‌نویسد، می‌گوید: فكر كنید و ایمان بیاورید. امام كه این نامه را نوشت پایانش نوشت روح الله الموسوی الخمینی(اللهم صل علی محمد و آل محمد 3) امضاء كه تمام شد خداوند اجر دویست میلیون مسلمان را به حساب امام واریز كرد. چون امام سعی خودش را كرد. حالا نپذیرند یا بپذیرند. برای خدا فرقی ندارد. در نامه فرموده بود كه اسلام نیاز به مسلمانی شما ندارد. خود خدا در قرآن می‌گوید: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً»(ابراهیم/8) اگر شما و همه مردم كره زمین كافر بشوند، هیچ طوری نمی‌شود «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً» اسلام نیازی به ما ندارد. این ما هستیم كه نیاز به اسلام داریم. اگرگفتند دستت را در آب بزن، به این معنی نیست كه دریا نیاز به دست ما دارد. برای این است كه دست خود ما پاك می‌شود.


        چرا انسان ظلم می‌كند؟ زمینه‌های ظلم چیست؟ «نَسُوا اللَّه»، «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ» ایمان ضعیف، محیط فاسد، چشم و هم چشمی، ریاست خواهی و قدرت طلبی و عقده‌ها، جاری نشدن حق، بی تفاوتی مردم، لقمه حرام، پركاری و. . . اینها گوشه‌ای از زمینه‌ها و انگیزه‌های ظلم است.


        و اما مسئله مهم اینكه در برابر ظالم چه كنیم؟ در برابرمظلوم چه كنیم؟ یك مقداری در این زمینه هم با هم از آیات و روایات صحبت كنیم. بحث این است اول كه در مقابل ظالم باید بایستید. حدیث داریم ظالم و مظلوم هر دو به جهنم میروند. سوال شد: ظالم درست است. مظلوم چرا به جهنم می‌ رود؟ فرمود: برای اینكه به مظلوم می‌گویند كه چرا زیر بار ظلم ظالم رفتی؟ قرآن می‌فرماید: «وَ الَّذینَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُونَ»(شورى/39) مومنین كسانی هستند كه اگر به یكی از آنها ظلم شد، همدیگر را با «الله اكبر» صدا می‌كنند. نباید زیر بار ظلم رفت. مومنین كسانی هستند كه «إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْیُ» وقتی ظلم به آن‌ها اصابت كرد «هُمْ یَنْتَصِرُونَ» داد می‌زنند و دیگران را به استمداد می‌خواهند. باید در مقابل ظالم فریاد زد. نیرو جمع كرد و زیر بار ظلم نرفت. تكیه به ظالم نكنید. قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا»(هود/113) كسی كه ظلم می‌كند یاریش نكنید. «فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»(انعام/68)، با ظالم ننشینید. «وَ لا تُطیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفینَ»(شعراء/151) از ظالم پیروی نكنید. «فَلَنْ أَكُونَ ظَهیراً لِلْمُجْرِمینَ»(قصص/17). یار ظالم نباشید.


        تكیه نكنید، یار نباشید، با ظالم ننشینید، و اگر كسی در مقام دفاع از مال و ناموس و آبرویش كشته شود و در مقابل ظالم بلند شود، بایستد. مثلاً كسی آمده خانه‌ات دزدی كند، آمده به ناموست حمله كند، بلند شدی جلویش را بگیری، دزد ترا كشت، حدیث و اسلام می‌گوید كه ثواب شهید در جبهه را داری.
        البته این برای ظالم قلدر است! خودی‌ها اگر یك زمان بهم ظلم كردند «وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ»(تحف‏العقول، ص‏305) خودی را باید بخشید، چون ببینید این دو گاهی با هم برادرند، حالا یكی از این برادرها كت دیگری را پوشید، ماشین دیگری را سوار شد، كفش دیگری را پا كرد. برادرند و در یك مدار اگر هستند، باید ببخشید. حتی اگر او كتكت زد، بگو تو را بخشیدم. قرآن می‌گوید: «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَكَ لِتَقْتُلَنی‏ ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمینَ»(مائده/28). دو برادر بودن هابیل و قابیل! پسرهای حضرت آدم. یكی گفت من ترا می‌كشم. دیگری گفت: تو اگر دست درازی بكنی من دست درازی نمی‌كنم. پس ببینید یكوقت مدار خانواده است، نگو كه او زد من هم باید بزنم. یكی برای من برای بیگانه هاست. برای خودی‌ها «وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ»(تحف‏العقول، ص‏305) «صِلْ مَنْ قَطَعَكَ»(تحف‏العقول، ص‏305) او قطع رابطه كرد، تو به دیدنش برو. او تلفن نمی‌كند، تو به او زنگ بزن. او سلام نمی‌كند، تو به او سلام كن. «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَكَ لِتَقْتُلَنی‏» اگر برای تجاوز دست دراز كنی «ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْكَ لِأَقْتُلَكَ» خودی یك مدار دارد و بیگانه مدار دیگری دارد. در مقابل ظالم كار ظالم را توجیه نكنید. آخر می‌گویند كه یك دروغگو یك دروغ پرداز هم می‌خواهد. گاهی افرادی ظلم می‌كنند، بغل دستیش هم می‌گوید كه چاره‌ای نبود. چرا چاره‌ای نبود؟ چاره‌ای نبود یعنی چه؟ «مَنْ عَذَرَ ظَالِماً بِظُلْمِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ مَنْ یَظْلِمُهُ فَإِنْ دَعَا لَمْ یَسْتَجِبْ لَهُ وَ لَمْ یَأْجُرْهُ اللَّهُ عَلَى ظُلَامَتِهِ»(كافى، ج‏2، ص‏334) امام صادق فرمود: كسی كه ظلم ظالم را توجیه كند، یعنی كاسه ماست دست گرفته هر جا فلانی ظالم بود ماست مالی می‌كند، توجیه می‌كند. «سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ مَنْ یَظْلِمُهُ» خدا بر او كسی كه به او ظلم كند مسلط می‌كند و دعایش مستجاب نمی‌شود. حدیث داریم «لَا تُعِنْهُمْ عَلَى بِنَاءِ مَسْجِدٍ»(تهذیب‏الأحكام، ج‏6، ص‏338). اگر ظالم مسجد هم می‌سازد، كمكش نكنید. چون این مسجد سرپوش ظلمش است. هارون الرشید شتر اجاره كرد مكه برود. امام كاظم به صاحب شتر فرمود اشتباه كردی كه به او شتر اجاره دادی. گفت: آخر شتر دارم، می‌آیند كه اجاره كنند. من چه خاكی بر سرم كنم؟ برای اینكه نجات پیدا كند، رفت شترهایش را فروخت. هارون گفت چطور شد كه همه را فروختی؟ گفت: دیگر پیر شدم. هارون گفت: نه! تو پیر نشدی، شترهایت را فروختی تا شتر نداشته باشی كه به مثل من حتی برای مكه اجاره بدهی. باید از ظلم فرار كنیم.


        یك شب از بهلول خاطره‌ای را دیدم، بقدری عاشق شدم كه غسلی كردم و رفتم حرم امام رضا(ع) چون حدیث داریم هر كس غسل كند، برود حرم امام رضا را زیارت كند و دو ركعت نماز بخواند، آنچه در قنوتش می‌گوید مستجاب می‌شود. گفتم من به عشق بهلول یك زیارت امام رضا كه در حدیث گفته بروم. حالا مطلب چه بود كه عاشق شدم؟ خواستند بهلول یك جایی را امضاء كند، یك قضاوتهایی بكند، گفت: آقا بمن مهلت بدهید، من خودم را قابل نمی‌دانم. دید اجباری است و باید از طریق حكومت زور قضاوت را قبول كند. گفت: پس صبر كنید تا فكر كنم. فكر كرد كه خودش را به دیوانگی بزند كه زیر بار امضاء ناحق نرود. فردا عمامه‌اش را چپه گذاشت، لباسهایش را چپه پوشید، یك دسته چوب بیل برداشت و این چوب بیل را بین دو پایش گذاشت، سر چوب را گرفت، دم دسته بیل هم زیر عبا و قبایش بود. در خیابان مكرر بالا و پایین پرید و گفت: اسبم لگدت نزند! مردم كوچه و بازار همه خندیدند. بهلول عالم، فقیه و مجتهد بود. خودش را به دیوانگی زد، به ریئس دربار رفتند و گفتند: فلانی دیوانه شده است. گفت: نه خیلی هم عاقل است، ولی خودش را به دیوانگی زده تا امضاء ناحق نكند. می‌ارزد كه انسان خودش را به دیوانگی بزند ولی زیر بار زور نرود.


        خدا به سگهای ولگرد روزی میدهد. خدا به سوسكهای سوراخها روزی میدهد. یك لقمه نان ارزش اینكه ما ظلم كنیم ندارد. حتی در ساختمان مسجد ما و ظالم باید برخورد داشته باشیم. اگر كسی در صورت ظالم بخندد گناه است. قرآن می‌گوید روز قیامت افرادی می‌گویند: «رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَیْنِ مِنَ الْعَذابِ»(احزاب/68). خدایا عذاب اینها را دو برابر كن. خدایا ما كه در جهنم می‌سوزیم خدا عذاب این رهبران كج را دو برابر كن. خداوند می‌گوید: «لِكُلٍّ ضِعْفٌ»(اعراف/38) خوب رهبرها دو برابر حقشان است. گدا چرا دیگر دو برابر؟ علامه طباطبایی در تفسیر می‌گوید رهبران كج دو برابر چون هم كج رفتند و هم گروهی را به راه كج بردند. در ادامه می‌گوید: گداها هم كج رفتند و هم با كف زدن و صلواتشان كج روها را تشویق كردند. نگو ما نخ بودیم، شل بودیم. اگر كنار سوزن نمی‌رفتی، سوزن بی نخ را كسی در پارچه فرویش نمی‌كرد. بخاطر همین نخ تو بود كه سوزن را در پارچه‌ها فرو كردند. پس اگرعقب ظالم برویم شریك ظالم هستیم، اگر كسی ظلم كند، كسی كه یارش باشد و كسی كه بشنود و شاد شود. این سه گناه مثل هم هستند. مواظب باشید اگر یك كسی یك سیلی زد، نگو خدا پدرش را بیامرزد. صبر كن ببینیم خدا پدرش را بیامرزد یا خدا پدرش را نیامرزد. زود قضاوت نكنیم.


        اول انقلاب بود. یكی می‌گفت: «اعدام باید گردد» یكی این وسط نمی‌گفت: «محاكمه باید گردد و بعد از محاكمه یا آزاد باید گردد، یا اعدام باید گردد» با كمال تاسف در بعضی روزنامه‌ها خلاف شرع می‌شود، یعنی در جامعه قبل از آنی كه فلانی را ببرند دادگاه ببینند بله؟ یا نخیر؟ قبل از ثابت شدن جرم آبروی كسی را می‌برند و بزرگترین ظلم‌ها، ظلم به آبروست. به همین خاطر قرآن می‌گوید: «غیبت مثل گوشت مرده می‌ماند» حال چرا مثل گوشت مرده؟ چون گوشت زنده را بكنید جایش پر می‌شود، پول كم بشود جایش پر می‌شود، ساختمان خراب بشود جایش پر می‌شود، غیبت آبروست و آبرو كه رفت جایش پر نمی‌شود. گوشت مرده جایش پر نمی‌شود، آبروریزی هم جایش پر نمی‌شود. شاید هم بخاطر این باشد كه مرده جان ندارد كه از خودش دفاع كند، آن كسی هم كه غیبتش را می‌كنید نیست كه از خودش دفاع كند.


        كل حكومت دست ما باشد با ده گناه نمی‌ارزد. به امیرالمومنین(ع) گفتند: هوای فلانی را داشته باش تا حكومت تو بند شود. فرمود: آیا می‌خواهید من پایه‌های حكومت را با باج دادن سفت كنم؟ من باج بده نیستم. می‌گوید: آقا یا ماشین بده یا من استعفا میدهم. ماشین نمی‌دهم استعفاهم بده، هیچ فرقی نمی‌كند. خدا به من نگفته حكومت را نگهدارم، خدا بمن گفته كه دینم را نگه‌دارم و اگر بنا باشد حكومت را با ظلم نگهدارم، من ظالم نیستم، باج نمی‌دهم. و چون باج نداد، بعضی جنگ‌ها شروع شد.


        اما ما در مقابل مظلوم: امیر المومنین فرمود: حسن جان حسین جان «و المظلوم عنا» مظلوم را دیدی به فریادش برس. حدیث داریم كه اگر كسی ناله مظلوم را شنید و بی خیال خوابید، مسلمان نیست. كسی كه ناله مظلوم را شنید و بی خیال خوابید از ما نیست. اما سجاد در دعاهایش می‌گوید: خدایا نكند مظلومی دیدم و فراموش كردم كمكش كنم. اگر چنین است مرا ببخش. اگر مظلومی صدایش به مسئولین نمی‌رسد، شما صدایش را به مسئولین رساندی خدا پایت را روی صراط قیامت محكم نگه میدارد. یعنی تو را از خطر قیامت حفظ می‌كند «مَنْ أَبْلَغَ سُلْطَاناً حَاجَةَ مَنْ لَا یَسْتَطِیعُ إِبْلَاغَهَا أَثْبَتَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدَمَیْهِ عَلَى الصِّرَاطِ»(قرب‏الإسناد، ص‏122) كسی اگر ناله‌ای را شنید و دید این آقا گمنام است، كسی گوش به حرفش نمی‌دهد. الان تاكسی پارتی نداشته باشد یا صدایش آشنا نباشد، بسیاری از جاها كلاهش پس مركه است. شما ناله‌ای می‌كنی و من صدای شما را می‌برم می‌رسانم. اگر این كار را كردم، اگر من ناله مظلومی را به گوش مسئول رساندم. «أَثْبَتَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدَمَیْهِ عَلَى الصِّرَاطِ» خدا در آن صراط خطرناك ما را حفظ می‌كند و صراط قیامت هم صراط عجیبی است. خدا ان شاءالله قسمت كند راه كربلا باز شود و مسجد كوفه و مسجد سهله برویم یك فرسخی نجف است، كنارش مسجد زیر است در مسجد زیر دو ركعت نماز می‌خوانی یك مناجات دارد كه خدایا: «إِذَا قِیلَ لِلْمُخِفِّینَ جُوزُوا وَ لِلْمُثْقِلِینَ حُطُّوا»(المناقب، ج‏4، ص‏151) آن وقتیكه می‌گویید یك عده‌ای بروند و یك عده‌ای بیفتند، نمی‌دانم جزو كدامها هستم. عبور خواهم كرد و یا خواهم افتاد. در همان صراط خطرناك خدا ما را حفظ می‌كند.


        «و عزتی و جلالی» پیغمبر فرمود: خدا قسم خورده به عزت و جلال خودش اگر كسی مظلومی را ببیند «رای مظلوما فقدر ینصره» كسی مظلومی را ببیند و بتواند كمكش كند، ولی بی خیال رد شود، خدا قسم خورده ««ولانتقم» من از او انتقام می‌گیرم. مظلومی را دیدید، رد نشوید. ماشین افتاده در جوی آب، همه بی خیال رد می‌شوند، ‌ای بی انصاف‌ها كمك كنید. فردا خودت هم ماشینت در جوی می‌افتد.


        یك زنی شوهرش از خانه‌اش بیرونش كرده بود. آمد خدمت امیرالمومنین گفت: شوهرم بیرونم كرده است. حضرت فرمود: «لَا وَ اللَّهِ أَوْ یُؤْخَذَ لِلْمَظْلُومِ حَقُّهُ غَیْرَ مُتَعْتَعٍ»(إختصاص مفید، ص‏157) نمی‌شود كه علی در خانه بنشینید و شوهر روز بگوید و خانمش را از خانه بیرون كند بلند شد و به خانه او رفت. به شوهرش گفت: چرا زن را اذیتش كردی و از خانه بیرونش كردی؟ او علی را نشناخت، گفت: بتو چه! می‌خواهم بیرونش كنم! حالا كه این حرف را زده «وَ اللَّهِ لَأُحْرِقَنَّهَا لِكَلَامِك»(إختصاص مفید، ص‏157) اگر در خانه بیاید، آتشش می‌زنم. همینطور كه این مرد گردن كلفتی می‌كرد، حضرت امیر فرمود: من تو را امر به معروف می‌كنم تو گردن كلفتی می‌كنی؟ بعد مردم یكی یكی آمدند و به حضرت سلام دادند. این جوان دید همه مردم به ایشان سلام می‌كنند، پرسید: ایشان كیست؟ گفتند: آقا امیر المومنین است. فوری روی پای حضرت افتاد و عذرخواهی كرد. امیرالمومنین تا می‌بیند زنی از خانه بیرون رفته خودش شخص اول مملكت برمی خیزد و میرود در خانه شوهر این زن، چرا؟ چون نمی‌شود بی خیال بود.


        خدا می‌داند چقدر ما بی خیالی كردیم، خدایا چقدر ماشین دیدیم كه در جوی افتاده و رد شدیم. چقدر بچه‌ها لباس نداشتند و ما دوتا دوتا لباس داشتیم. چقدر شكم‌ها گرسنه بود و ما سیر خوابیدیم. خدا می‌داند برای اینكه من آب حمامم داغ باشد، دود حمام را به خانه همسایه‌ها فرستادم و حتی یك كلاهكی كه جلو دود را بگیرد، نگذاشتم. برای اینكه من راحت پارك كنم، بی جا پارك كردم و چه راه بندانی شد. برای اینكه برفهای خانه من تمیز باشد چقدر برفهای را دركوچه ریختم و یخ بست و مردم افتادند. خدا می‌داند چقدر از ما ظلم سرزده ولی نمی‌نشینیم حسابش بكنیم. اما خدا حسابش را دارد، قیامت حق است. قرآن می‌فرماید كه روز قیامت «وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا كَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً»(كهف/49) پرونده‌ای بازمی شود، مجرم نگاه به پرونده‌اش می‌كند می‌گوید: «ما لِهذَا الْكِتابِ» این چه پرونده‌ای است؟ «لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا كَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها» ریز و درشت كارهای من را ضبط كرده است. یكی از مسؤلین مملكتی آمد خدمت امام باقر گفت: من در دستگاه حجاج فرماندا و استاندار بودم، بالاخره یك وضع زندگی خوبی راه انداختم. زمانی در دستگاه طاغوت مسئولیت مملكتی داشتم. حالا می‌شود توبه كنم؟ «فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَةٍ»(كافى، ج‏2، ص‏331) فرمود: توبه تو دعا كمیل و اشك نیست. «حَتَّى تُؤَدِّیَ إِلَى كُلِّ ذِی حَقٍّ حَقَّهُ» توبه تو این است كه تمام اموالی كه به افراد دادی و از افراد گرفتی به آن‌ها پس بدهی.
        نمی شود كه انسان هر كار می‌خواهد بكند و در پیری عبا دوش بگیرد و مسجد برود. عبا كفاره كتك‌ها نیست. باید كتك‌هائی كه زدی بخوری. روزه‌ها را باید قضا كنی. عذرخواهی باید بكنی آقا ببخش ما را، اولیاء خدا گاهی افرادی را می‌خواستند و می‌گفتند: آقا من در فلان برخورد به شما ظلم كردم، مرا ببخش! چه اشكالی دارد انسان عذرخواهی كند.


        انواع ظلم: «ظُلْمُ الضَّعِیفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ»(نهج‏البلاغه، نامه 31) بدترین ظلم‌ها ظلم به ضعیف است، انسان بچه را كتك بزند و بگوید: پاشو برو نان بگیر! پاشو برو آب بیاور! پاشو چای به من بده! خوب این بچه می‌ترسد. حدیث داریم كه بدترین آدم‌ها كسی است كه مردم از او بترسند و برایش كار كنند. اگر وارد خانه شدی خانم ترسید، دختر ترسید، بچه ترسید، نگو ماشاءالله این را می‌گویند «جربزه». اگر جربزه این است، فرعون خیلی جربزه‌اش از ما بیشتر است. اگر در خانه وارد شدی و دوستت داشتند ارزش است. بدترین آدمها آن كسی است كه مردم از او بترسند. «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ»(لقمان/13) ظلم به خود كرده «وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»(بقره/254) اگر كسی حق را دید و لج كرد به خودش ظلم كرده است.


        می‌گویند یك نوكری با آقایش دعوایش شد، گفت: الان می‌روم پشت بام و خودم را از پشت بام پرت می‌كنم، گفت: بدرك می‌روم و یكی دیگر می‌آورم. تو ظلم به خودت كردی. «وَ ما ظَلَمْناهُمْ» قرآن بارها گفته كه ما به اینها ظلم نكردیم. پیغمبر فرستادیم با قانون حق این ظلم به خودش كرد.
        گفتیم اگر میوه ترش می‌خواهی «لیموترش». میوه شیرین می‌خواهی «لیمو شیرین» ترش و شیرین می‌خواهی «انار» گفت: نه ترش می‌خواهم نه شیرین می‌خواهم و نه ترش و شیرین می‌خواهم. من آب جو می‌خواهم. خوب چه باید كرد. آقا هوای سالم بخور! نه من هوای سالم نمی‌خواهم. بابا خورشید فرستادم میكروبهای هوا را برای شما بكشد، نمی‌خواهم. به اقیانوس‌ها امر كردم بخار شود و هوا را لطیف كند، نمی‌خواهم. به درختها دستور دادم كربن بگیرند و اكسیژن بدهند، نمی‌خواهم. من سیگار می‌خواهم. بابا تابش نور برای هواست، بخار اقیانوس برای هواست، درختها و گیاهان برای هواست، آنوقت می‌گویی نمی‌خواهم؟ مرگ بر خورشید! مرگ بر اقیانوس! مرگ بر گیاهان! زنده باد سیگار؟ می‌گوید من همه چیزهائی كه خدا آفریده هوا را سالم كند نمی‌خواهم. من دود سیگار می‌خواهم. سیگار قاتلی است كه ما او را محاكمه نمی‌كنیم، سیگار اسلحه‌ای است كه صدا ندارد، هم ضررش به جان و هم به مال است. البته سیگار دشمن جزئی است. دشمن‌های بزرگتر هم هست. «إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبینٌ»(یوسف/5) آمریكا دشمن بزرگ ما است. از دشمن‌های ریز تا دشمن‌های بزرگ و. . .


        ظلم به افراد با آبرو خیلی مهم است. حدیث داریم: «مِنْ أَفْحَش ِالظُّلْمِ ظُلْمُ الكرامِ»(غررالحكم، ص‏456) آدم هائی هستند كه در فحش بزرگ شده‌اند، این فرد خیلی هم برایش فرقی نمی‌كند. اما یك آدم هائی داریم كه در خانواده‌های شریفی هستند و برایشان خیلی سنگین است. مثلاً اگر سه عادل به یك زن پاكی نسبتی دادند و نتوانستند ثابت كنند 240 ضربه شلاق هر كدام باید بخورند. فرد عادل شهادت داد كه فلان زن فلان كاره است، عادل دوم هم همین شهادت را داد، نفر سوم هم به همین نرتیب، اما چون فرد عادل چهارمی پیدا نشد كه شهادت بدهد، باید هر كدام از این سه عادل تا 240 ضربه شلاق بخورند.
        «والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته»

        نظر

        • mohammadhossein
          عضو فعال
          • Feb 2016
          • 818

          #244
          پاسخ : دو کلام حرف حساب

          مهدویت در آدینه ها ؛
          احادیثی تکان دهنده درباره آخرالزمان از پیامبر اکرم(ص)

          زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.


          به گزارش فرهنگ نیوز
          ، در این مطلب تعدادی از احادیث گوهر بار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(ص) به نقل از منابع روایی شیعه و سنی آمده است که به روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان و ظهور امام عصر( عج) مربوط می باشد. مضامین احادیث آنقدر تکان دهنده و به روز هستند که انگار روزگار ما را مرور می کنند:

          پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند .مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد ، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .در آن هنگام خداوند ، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد .



          اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند


          زمانی بر مردم بیاید که چهره هایشان چهره های آدمیان ولی دل هایشان دل های شیاطین باشد ، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند ، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند . افراد بد بر آنان مسلط شود که آنان را به انواع عذاب معذب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.



          شکم هاشان خدایان آنها، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان دین شان


          در جایی دیگر رسول خدا فرمود : زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند .از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود .



          به چهار بلا مبتلا شوند. نخست: تجاوز به ناموس شان


          در آن روزگار است که خداوند، آنها را به چهار بلا مبتلا سازد . نخست: تجاوز به ناموسشان و دوم: هتک حرمت از ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان ، سوم: خشکسالی، چهارم: ظلم و ستم از جانب زمامداران و قاضیان .اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند : یا رسول الله ! مگر آنها بت پرست هستند؟ پیامبر فرمود : آری هر پول و درهمی به نزد آنها بتی است که در حد پرستش به آن تعلق خاطر دارند .



          آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد


          از پیامبر خدا در منابع شیعه و اهل تسنن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:روزگاری بیاید که مردم شان آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد : نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد ، دوم: ستمگران را بر آنها مسلط سازد و سوم انکه بی ایمان از دنیا بروند .

          یکی از اصحاب از پیامبر پرسید: یا رسول الله دین مردم شان چگونه خواهد بود؟پیامبر فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.



          از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند


          در جایی دیگر در بحارالانوار جلد۵۲ص۱۹۰ پیامبر فرمود : زمانی برسد که از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند ، آنچنانکه گروهی به دین خدا در جهان خوانده شوند در حالی که همین گروه از هرکسی از اسلام دورتر باشند. مسجدهاشان از حیث ساختمان آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.در میان مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلیت باشند. مومنانشان در میان مردم باشند ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند ولی براستی با مردم نباشند ، زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند .



          به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند


          در بحار ج ۷۷ص۳۶۹ آمده است پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند: زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی .دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .



          آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که...


          روزگاری خواهد امد که مردمانشان به پراکندگی مصمم باشند و از هماهنگی و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها . از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن و تفسیر وارد شود ، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود . و چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.


          هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد


          در کنزالاعمال حدیث ۳۱۰۰۸ آمده است یکی از اصحاب پرسید دین خدا چگونه خواهد شد؟پیامبر(ص) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قله کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه که با بچه هایش چنین کند ، و این آخرالزمان باشد .


          هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد ، چون این وضع پیش آید عزب بودن و تجرد حلال شود ، در آن روزگار است که مرد به دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهی اش به دست خویشان و همسایگانش باشد که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنندو بترسانند و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده ان بر نیاید تا گاهی که او به پرتگاه های هلاکت سقوط کند .


          در آخرالزمان فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند و نیز از پیامبر خدا در کتاب کنزالاعمال، حدیث ۲۹۰۳۲۴ روایت شده است که فرمود : در آخرالزمان دغلبازان و فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید .


          از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان پرسیده شد : آیا در آن زمان مومنانی وجود دارند؟ فرمود: آری . باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود: نه ، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند.



          امیرالمونین (ع) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که مقرب نباشد جز به سخن چینی ، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن ، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف وبزرگواری بشمار آید .(نهج/حکمت ۱۰۲).
          امام سجاد(ع) فرمود : چون خداوند می دانست در آخرالزمان اهل فکر دقیق النظر خواهند آمد، از این جهت قل هوالله و احد و آیاتی از سوره حدید نازل کرد. بحار ۶۰/۱۸


          بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید


          امام صادق(ع) فرمود : چون قائم ما قیام کند خداوند انچنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام اور نیازی نداشته باشند و به هرکجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند. بحار ۳۶/۴۵


          پیامبر (ص) فرمود :« این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار ان بجنگند تا قیامت بپا شود » و فرمود « در هر عصر و زمانی گروهی از امتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند » کنزالاعمال حدیث۳۴۴۹۹و۳۴۵۰۰


          در جای دیگری فرمودند: « چون در اخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید که به دل هایشان دیندارند و دین انها از الایش به افکار مصون ماند.

          نظر

          • mohammadhossein
            عضو فعال
            • Feb 2016
            • 818

            #245
            پاسخ : دو کلام حرف حساب

            گـل همیــــشـه بهــارم چــــــرا نمی آیـی
            گــره فتـــاده بــــه کارم چـــرا نمی آیــی
            چه جمعه ها که رسید و دلم هوای توکرد
            بـــه خلـــوت دل زارم چـــرا نمـــی آیـــی
            بیا که شـــوق وصالت نهایت عشق است
            نشان عشـــق تو دارم چـــرا نمی آیـــی
            بهــــار عمــــر من منتظر خــــزان گشته
            به فصــل تیره و تــارم چـــرا نمی آیـــی
            گـــل معطــــر گلــزار مرتضی ، مهـــدی
            به بــاغ حسن تو خارم چـــرا نمی آیـــی
            بــرای دیـــدن خــــال رخت ( نیـــا ) گوید
            دگـــر نمانـده قــــرارم چـــرا نمی آیـــی
            اللهم عجل لولیک الفرج



            نظر

            • mohammadhossein
              عضو فعال
              • Feb 2016
              • 818

              #246
              پاسخ : دو کلام حرف حساب

              آقا بیا به خاطر باران ظهور کن
              ما را از این هوای سراسیمه دور کن
              وقتی برای بدرقه عشق می روی
              از کوچه های خسته ما هم عبور کن
              افسرده از هجوم هوس های عالمیم
              آقا دل شکسته ما را مرور کن
              آقا بیا به حرمت مفهوم انتظار
              اشعار ساده ما را مرور کن
              کی میشود شبی که تو از راه می رسی
              این باغ های شب زده را غرق نور کن
              یا صاحب الزمان قدمت خیر العجل
              یعنی که ای تمام عدالت ظهور کن
              اللهم عجل لولیک الفرج




              نظر

              • mohammadhossein
                عضو فعال
                • Feb 2016
                • 818

                #247
                پاسخ : دو کلام حرف حساب

                شواهد نشان می دهد..
                ما لایق میزبانی تو را نداریم..
                اولین شاهد غیبتت است
                شاهد دوم هم نظم نفس های ماست
                بگذریم… کجایی یابن الحسن الآن ؟؟
                اللهم عجل لولیک الفرج
                یا صاحب الزمان (عج)



                نظر

                • mohammadhossein
                  عضو فعال
                  • Feb 2016
                  • 818

                  #248
                  پاسخ : دو کلام حرف حساب

                  ♻♻♻♻گل ها با اذن تو بر خاسته اند♻♻
                  ♻♻♻♻از بهر ظهور تو خود آراسته اند♻♻
                  ♻♻♻♻مردم همه در لحظه ی تحویل بی شک♻♻
                  ♻♻♻اول فرج تو را از خدا خواسته اند ♻♻
                  ♻♻♻به امید ظهورت در همین سال !♻♻♻
                  ♻♻♻《اللهم عجل لولیک الفرج》♻♻♻♻





                  نظر

                  • mohammadhossein
                    عضو فعال
                    • Feb 2016
                    • 818

                    #249
                    پاسخ : دو کلام حرف حساب

                    حسرت روز و شبم روی شما را دیدن
                    چند دوری به مدارِ سرتان چرخیدن
                    وسط گریه ی این وصل کمی خندیدن
                    پوزه را بر سر خاک قدمت مالیدن
                    چه شود اینکه گدا هم به نوایی برسد؟!
                    به روی صورت ما زلف رهایی برسد
                    اینکه یک عمر نبینم رخ یارم سخت است
                    بی خبر بودنِ از حال نگارم سخت است
                    سر روی زانوی غربت بگذارم سخت است
                    جز تو مردم بنشینند کنارم سخت است
                    یا که می میرم و جسم و کفنم میپوسد
                    یا که روزی لب من پای تو را میبوسد
                    آشنای دل ویرانه ی من تنها تو
                    پس مصفی شدن کلبه ی این دل با تو
                    دل نبستم به کسی جان خودم الا تو
                    سائلم...بی سرو پایم به خدا اما تو
                    شهریاری و فقط "عادتکم احسان" است
                    شرح این جمله خودش چند سری دیوان است
                    ای که دریای کرم، معدن حکمت هستی
                    صاحب تیغ دوسر صاحب شوکت هستی
                    دو جهان واسطه ی بارش رحمت هستی
                    در سیاهی زمان راه سعادت هستی
                    راه گم کرده ام ای شاه بیا کاری کن
                    من پناهنده شدم... باز مرا یاری کن
                    به رسولی که شد از غصه لبالب سوگند
                    به نواهای علی در دل هرشب سوگند
                    به قد فاطمه که گشت مورّب سوگند
                    به پریشانی و حیرانی زینب سوگند
                    منجی آخر هر بی سر و سامان برگرد
                    یوسف فاطمه بر مردم کنعان برگرد
                    اللهم عجل لولیک الفرج




                    نظر

                    • mohammadhossein
                      عضو فعال
                      • Feb 2016
                      • 818

                      #250
                      پاسخ : دو کلام حرف حساب

                      چون عاشق روی تو شدم، اینم بس
                      سرگشته‌ی کوی تو شدم، اینم بس
                      با مملکت دو عالمم کاری نیست
                      سودایی کوی ِ تو شدم، اینم بس


                      نظر

                      • mohammadhossein
                        عضو فعال
                        • Feb 2016
                        • 818

                        #251
                        پاسخ : دو کلام حرف حساب


                        نظر

                        • mohammadhossein
                          عضو فعال
                          • Feb 2016
                          • 818

                          #252
                          پاسخ : دو کلام حرف حساب


                          نظر

                          • mohammadhossein
                            عضو فعال
                            • Feb 2016
                            • 818

                            #253
                            پاسخ : دو کلام حرف حساب


                            نظر

                            • mohammadhossein
                              عضو فعال
                              • Feb 2016
                              • 818

                              #254
                              پاسخ : دو کلام حرف حساب


                              نظر

                              • mohammadhossein
                                عضو فعال
                                • Feb 2016
                                • 818

                                #255
                                پاسخ : دو کلام حرف حساب


                                نظر

                                در حال کار...
                                X