حرکت در بازار سرمایه با مهربان

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Hamid-safapour
    عضو عادی
    • Jul 2011
    • 243

    #286
    در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
    ....صبح که بلند میشی و میبینی که سهم کذاییت 4 درصد مثبته و صف خرید 6 میلیونی داره این حس احمقانه بهت دست میده که تو دنیای پروردگارت وزنی داری ...هان...واقعا اینطور فکر میکنی...از غرور و اعتماد به نفس پر میشی و تمام ارزوهای رذیلانه ای که حتی جریت یاداوریشو به خودت نمیدادی از جلوی چشمات رژه میرن....؟؟؟...هان...هان...
    خراب تفکراتتم
    آخر نیومدی کابل اچ تی سی رو بگیریا
    ولی دکتر تو بورکس واقعا بعضیا خیلی بی معرفت هستن
    دلمون برات تنگیده

    نظر

    • مهربان
      عضو فعال
      • Mar 2011
      • 1675

      #287
      .....حمید...دیالوگ 2طرفه نداریم....من مینویسم..تشویق میکنم...فحش میدم....تهدید میکنم....حمایت میکنم...شما فقط میخونید....کابل اچ تی سی هم نداشتی....به روح خشن سلام برسون...خداحافظ....
      [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

      نظر

      • Hamid-safapour
        عضو عادی
        • Jul 2011
        • 243

        #288
        در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
        .....حمید...دیالوگ 2طرفه نداریم....من مینویسم..تشویق میکنم...فحش میدم....تهدید میکنم....حمایت میکنم...شما فقط میخونید....کابل اچ تی سی هم نداشتی....به روح خشن سلام برسون...خداحافظ....
        شما منو بکش شما منو بزن اصلا اگه تو هر شب منو با کمربند سیاهو کبود نکنی که اون شب من روز نمیشه:d

        نظر

        • مهربان
          عضو فعال
          • Mar 2011
          • 1675

          #289
          ....خوب....میتونم حدس بزنم که اگر خواسته باشید مطلبو بخونید الان کمی گیج شدید و فکر میکنید که این بابا چی میگه...بزارید یه مثالی بزنم....فکر کنم اینطوری راحت تر جا بیافته....وقتی اینهمه سهم و رو قیمت بالا میخرید و کامل قالب و اندازه تو پاچه اتون جا میگیره درک این مثال نباید خیلی سخت باشه...
          ...پس الان انگشت سبابه اتونو از داخل بینی بیرون کشیده ...رو مبل راحتی لم بدید و همه اون خطوطی رو که اشانیتون عضله تو بدنتون هست و شما فکر میکنید که حجمی داره ریلکس بزارید تا براتون بگم....
          [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

          نظر

          • نوسترداموس
            عضو عادی
            • Feb 2012
            • 76

            #290
            در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
            ....صبح که بلند میشی و میبینی که سهم کذاییت 4 درصد مثبته و صف خرید 6 میلیونی داره این حس احمقانه بهت دست میده که تو دنیای پروردگارت وزنی داری ...هان...واقعا اینطور فکر میکنی...از غرور و اعتماد به نفس پر میشی و تمام ارزوهای رذیلانه ای که حتی جریت یاداوریشو به خودت نمیدادی از جلوی چشمات رژه میرن....؟؟؟...هان...هان...
            این که عادیه دادا:d
            غیر این باشه آدم آدمه؟

            نظر

            • نوسترداموس
              عضو عادی
              • Feb 2012
              • 76

              #291
              در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
              ....خوب....میتونم حدس بزنم که اگر خواسته باشید مطلبو بخونید الان کمی گیج شدید و فکر میکنید که این بابا چی میگه...بزارید یه مثالی بزنم....فکر کنم اینطوری راحت تر جا بیافته....وقتی اینهمه سهم و رو قیمت بالا میخرید و کامل قالب و اندازه تو پاچه اتون جا میگیره درک این مثال نباید خیلی سخت باشه...
              ...پس الان انگشت سبابه اتونو از داخل بینی بیرون کشیده ...رو مبل راحتی لم بدید و همه اون خطوطی رو که اشانیتون عضله تو بدنتون هست و شما فکر میکنید که حجمی داره ریلکس بزارید تا براتون بگم....
              اینو خوندم کلی خندیدیم رفیقم تا آرنجش دستش تو دماخش بود=))

              نظر

              • armin777
                عضو عادی
                • Nov 2011
                • 61

                #292
                سلام:
                دکتر یه زنگ نمیتونستی بزنی برای سال نو؟ سوتی نده اگه میدونی کی هستم. به فواد هم میگم زن و بچه داری دیگه تو مهمونی ها دعوتت نکنه.راستی کاظمی زنگ زد احوالت رو پرسید گفتم رفته تبت پیش دالای لاما تو معبد .یه لحظه چشاتو ببند فکر کن با لباس یه ور رو دوش زرد کله کچل صندل اومدی تو جلسه سهم رو تحلیل کنی.راستی هنوز توجلسات میخوابی و اپل رو میزاری رو میز ضبط کنه؟زنگ بزن

                نظر

                • Hamid-safapour
                  عضو عادی
                  • Jul 2011
                  • 243

                  #293
                  در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
                  ....خوب....میتونم حدس بزنم که اگر خواسته باشید مطلبو بخونید الان کمی گیج شدید و فکر میکنید که این بابا چی میگه...بزارید یه مثالی بزنم....فکر کنم اینطوری راحت تر جا بیافته....وقتی اینهمه سهم و رو قیمت بالا میخرید و کامل قالب و اندازه تو پاچه اتون جا میگیره درک این مثال نباید خیلی سخت باشه...
                  ...پس الان انگشت سبابه اتونو از داخل بینی بیرون کشیده ...رو مبل راحتی لم بدید و همه اون خطوطی رو که اشانیتون عضله تو بدنتون هست و شما فکر میکنید که حجمی داره ریلکس بزارید تا براتون بگم....
                  یه اینترنته و یه دکتر امیدوارم بعضی از مدیران بی معرفت بعضی از فرومها یادشون بیاد که دکتر کی بود
                  همه جوره خرابتم دکی:)

                  نظر

                  • roohe-khashen
                    عضو فعال
                    • Apr 2011
                    • 2270

                    #294
                    ا سلام دکتر کجایی بابا نگرانتیم دکتر برم این حمید رو به نیابت از شما بچلونمش ما مخلصیم:d
                    دستم بگرفت و پا به پا برد...

                    نظر

                    • مهربان
                      عضو فعال
                      • Mar 2011
                      • 1675

                      #295
                      ....خوب شاهد فرضی ما که میتونه من باشم توباشی....یا هر فردی که در گذر ایام در طول زندگیت میبینیش و قاعدتا اوضاع بهتری نسبت به هر کدوم از ما نداره....(البته قطعا من نیستم)....
                      ....یه فرد بین 30-35 ....لاغر اندام با موهایی ژولیده که رو به کم پشت شدن کرده و تک وتوک موهایی سفید بین اونا خود نمایی میکنه....بچه شیطون سابق دانشگاه بوده و کلی یوکسه و بروبیا داشته همونجا هم با یکی از دخترای همکلاسیش طی یه رابطه هندی و وامق عذرایی ازدواج کرده و بعد از 6 ماه مثل سگ پشیمونه...(قطعا این مورد در طرف مقابل با شدت بیشتری خودنمایی میکنه)....یه مدرک مهندسی ..می از دانشگاه ازاد شعبه جاده اسالم به بندر لنگه گرفته و ذوق زده دوتا بچه هم داره....
                      ....الان با حقوق 700تومن قسمت موتور خونه ذوب اهن اصفهان زیر کوره:d:d(همون جاها)داره کار میکنه و یه 60 متری هم سعی کرده در یه جای ابرو مند اجاره کنه که با دستمزد کار همسرش سرجمع 200-300 تومن برا خرج بچه و خردو خوراک تفریح وگاهی صیقل زدن خاطرات خوب گذشته با ابتیاع کمی خمیر ریش و تیغ ژیلت یاد نیش تا بناگوش باز دوران دانشجویی رو میکنه...این کامبیز قصه ما....:d
                      [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                      نظر

                      • Captain Nemo
                        مدیر
                        • Dec 2010
                        • 2934

                        #296
                        سلام مهرداد خان
                        آقا شنیدم دیروز حمله زمینی انجام دادی الان هم آتش یس اعلام شده . . .
                        ازسردار چه خبر شایع شده با هم میرین مدام فالوده میل میکنید ؟؟!!
                        راستی الان چی تو زنبیلت داری ؟!
                        سبدت را اعلام کن اگر میشه ....
                        سیستم و صدرا را که دیگه خواجه حافظ شیرازی هم خبر داره ... بقیه را بگو لطفا
                        یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                        دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                        شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                        مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                        نظر

                        • Captain Nemo
                          مدیر
                          • Dec 2010
                          • 2934

                          #297
                          ای وطن ای مادر تاریخ ساز ، ای مرا بر خاک تو روی نیاز

                          ای کویر تو بهشت جان من ، عشق جاویدان من ایران من


                          یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                          دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                          شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                          مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                          نظر

                          • مهربان
                            عضو فعال
                            • Mar 2011
                            • 1675

                            #298
                            ....سلام رضا....داغونتم......رضا زدم تو کار نوسانگیری...مثل ایرانسل 5 تومنی 10 تونی 20 تومنی ...اگر یدفعه تو یه نوسان 100 هزار تومن بیافته یعنی معاملات یه اشتباهی کردن...
                            ...بد نبوده...شکر خدا صدرا و مپنا که بستن ...فکر کنم جولای 2025 با نوه ام برم مجمعش ...مپنا هم که شکر خدا اصلا خبری ازش نیست....دیروز پدر خانم دوستمو دیدم رفته بودم پیشش یه غلطی کردم گفتم خوب جناب چه خبر ازبورس...اونم معطل نکرد گفت یادتونه سال پیش گفتید فاراکو مپنا بخر..من هنوز با 40 درصد ضرر دارمش...تا اخر صحبت سیاهو کبود شده بودم نفسم در نمیاومد...مردم چه حافظه قوی دارن...
                            ....کترام و شیرانمم بستس...ملت هم که شکر خدا برسه 200 تااازه میشیم یر به یر....پردیسو زرنگی کردم 3500 فروختم...کنورمم فروختم...سیستم هم برسه 900 تاااازه یر به یر میشیم...نمیدونم پروردگار تو طالع من چی رقم زده....شاید مشیتش بر این تعلق گرفته که منو تاریخ زنده بورس کنه...40 سال بعد من شرح ظهورو سقوط شرکتار و بدم...اخه اینجور که بنظر میاد تا اینا بخوان از ضرر دربیان من مشغول جمع کردن توشه اخرتم...
                            ....الان که این ÷ستو از بالا تا اینجا خوندم دیدم دچار چه مصیبتیم خودم حالیم نیست...
                            ...رضا ....دمت گرم از جمله روسایی یه گل ریزونی برا من میگیری یه 30 40 میلیونی از بچه ها جمع کنیم...میگیم برا امر خیره...:d:d:d.
                            [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                            نظر

                            • Captain Nemo
                              مدیر
                              • Dec 2010
                              • 2934

                              #299
                              سلام مهرداد جان
                              خوبی برادر
                              آقا ممنون از این همه محبتت
                              راستی فردا کجایی ؟
                              اصلا تهرانی یا خرم اباد ؟
                              این داروهای مادرم تمام شده و دکترشم مسافرته ...
                              باید نسخه بشه ... آزادش هم که ماشاا... سر به فلک میزنه ...
                              کجا مزاحمت بشم ... ؟!
                              ارادتمندم ...
                              یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                              دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                              شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                              مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                              نظر

                              • مهربان
                                عضو فعال
                                • Mar 2011
                                • 1675

                                #300
                                .....رضای عزیزم...روز دوشنبه هر جا که بخوای در خدمتتم....اهان...اصلا...دوشنبه ظهر با هم میریم کارگزاری وحید رضا همون میرداماد....دفترچه مامانم بیار....ارادت خروار خروار...
                                [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                                نظر

                                در حال کار...
                                X