حرکت در بازار سرمایه با مهربان

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • مندی
    عضو فعال
    • Oct 2011
    • 522

    #1366
    در اصل توسط خودشکوفا پست شده است View Post

    البته این تاپیک امانتی از دوستم مهربان هست که هفته دیگه تحویل می دمش... باور کنین خیلی سخت تر از اون چیزی بود که اولش به نظر می اومد/:)...

    >:D<
    تمبون سالم از طرف تحویل گرفتی حالا یه تمبون پاره پوره تحویل یارو میدی بعدش میگی امانتی =)).... خجالتم خوب چیزیه :D.... هر چند قبول دارم خیلی سخت بود ولی ممد یادت نره به مهربان بگی من چقدر کمکت کردما B-)....یه تقدیر نامه هم بدین ما قبول داریم میخام بند کنم سردر اتاق ... >:D<
    دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

    نظر

    • مندی
      عضو فعال
      • Oct 2011
      • 522

      #1367
      در اصل توسط m.r_moradi پست شده است View Post
      سلام پیرمرد،چطوری?:D;)
      یا خدا .. ممد مرادی تو مسابقه برنده شدی ... احسنت بارک لله=D> ... حقا که شیر ممد شکوفه حلالت باشه :D.... قابل توجه دوستان بورسی و وعلی الخروس مهربان :x .... بدونین که این تاپیک چه استعدادهای رو طی مدیریت مندی وممد شکوفه به جامه بورسی تقدیم که نکرده .. کیه که قدر بدونه:(... واقعاً رو سفیدمون کردی مرادی ... چه شب ها که مندسن وممد شکوفه تا ساعت دو و سه نصف شب داشتیم این مرادیو تر وخشک میکردیم :D تا بتونیم این هدیه لب لب رو به شما تقدیم کنیم ... سهامبازان وسفته بازان ... از هفته بعد برید با خیال راحت از رو دست مرادی سهم بخرید اگه ضرر کردید برین از مهربان بگیرید ;;)
      آخرین ویرایش توسط مندی؛ 2013/02/28, 19:13.
      دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

      نظر

      • مهربان
        عضو فعال
        • Mar 2011
        • 1675

        #1368
        ....از امروز فقط 3 روز به من فرصت بدید.....فقط 3 روزز...
        .....ممد هیچ جا اجازه نداری بری....از کنار من جمب نمیخوری....
        ....اون داداشمون که گفت اینجا شبیه چت رومهای جلف میمونه....با هم صحبت میکنیم.....ممد متواضع و اهل مسامحه و مداراست.....من یکم خط فکریم فرق میکنه.....صحبت میکنیم....
        ....علی جاااننن....علی کرمی....فقط با هم صحبت نمیکنیم....:*...نمیدونم اواتورتو که دیدم یه حس عجیبی ذهنمو به چالش کشیده....فکر کنم یکیرو پیدا کردم که بتونم رو یه کمر تو کمر مشتی حساب کنم...
        [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

        نظر

        • مندی
          عضو فعال
          • Oct 2011
          • 522

          #1369
          در اصل توسط mhkz44 پست شده است View Post
          یا خدا .. ممد مرادی تو مسابقه برنده شدی ... احسنت بارک لله=D> ... حقا که شیر ممد شکوفه حلالت باشه :D.... قابل توجه دوستان بورسی و وعلی الخروس مهربان :x .... بدونین که این تاپیک چه استعدادهای رو طی مدیریت مندی وممد شکوفه به جامه بورسی تقدیم که نکرده .. کیه که قدر بدونه:(... واقعاً رو سفیدمون کردی مرادی ... چه شب ها که مندسن وممد شکوفه تا ساعت دو و سه نصف شب داشتیم این مرادیو تر وخشک میکردیم :D تا بتونیم این هدیه لب لب رو به شما تقدیم کنیم ... سهامبازان وسفته بازان ... از هفته بعد برید با خیال راحت از رو دست مرادی سهم بخرید اگه ضرر کردید برین از مهربان بگیرید ;;)
          آموزش حرفه ای بورس .. تضمینی.... ما به شما خواهیم آموخت چطور درمسابقات هفتگی وماهیانه وسالیانه وقرن نفر اول شوید ..... خرید وفروش فوق حرفه ای سهام .. درقله بخرید ودرکف بفروشید .... با جدیدترین متد آموزشی در منظومه شمسی .... بورس در خواب:D ... با 72 ساعت آموزش توسط ما در بورس شروع به دویدن وپریدن بکنید ....
          کافی است یکبار امتحان کنید
          به ما اعتماد کنید
          شرکت مند علی ممد وشرکا
          اگر بعد از آموزش خدای نکرده دچار زیان شدید وخاستار بازگشت پول پرداختیتان هستید نگران نباشید خدمات پس از فروش شرکت مند علی ممد ... جناب مهربان در خدمت شماست>:D<

          توجه توجه : به علت پست بالای خدمات پس از فروش شرکت ... ضمن پوزش .. شرکت مند علی ممد وشرکا به شرکت علی ممد وشرکا تغیر نام میدهد
          مندی فراری شده ... سوار گاری شده;)
          آخرین ویرایش توسط مندی؛ 2013/02/28, 20:06.
          دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

          نظر

          • مندی
            عضو فعال
            • Oct 2011
            • 522

            #1370
            ممد شکوفه خائن ... تو که گفتی شیکم مهربان و نرم کردی ... با چی نرم کردی تو آخه ... این که باز اسهاله .. میگه 3 روز فرصت .... بابا تو مذاکرات آژانس هم بیشتر مهلت میدادن ... مگه مندسن بمب اتم ساخته که سه روز فرصت میدید ... این بود امان نامه .... خدا بگم چکارت نکنه ممد شکوفه:-?
            آخرین ویرایش توسط مندی؛ 2013/02/28, 20:04.
            دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

            نظر

            • مندی
              عضو فعال
              • Oct 2011
              • 522

              #1371
              در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
              ....از امروز فقط 3 روز به من فرصت بدید.....فقط 3 روزز...
              [/B]
              بزار حساب کنم سه روز چقدر میشه ... به صفرش ده بر یک ... میشه جمعه .. اوا خاک عالم .... الفرررررررراااااااااررررررر واللللللققققققرررررراااااااررررررر:D

              دوستان بدی خوبی دیدین حلال کنید ... ما همه شما رو دوست داریم هر چند شما نداشته باشید .... مثل اینکه خابم داره تعبیر میشه مارفتیم دیدار به قیامت ... از من به شما نصیحت با این مهرداد شوخی نکنید اون شوخی حالیش نیس جدی میکنه:D
              آخرین ویرایش توسط مندی؛ 2013/02/28, 20:32.
              دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

              نظر

              • خودشکوفا
                عضو فعال
                • Jul 2025
                • 1134

                #1372
                در اصل توسط mhkz44 پست شده است View Post
                عشق است تهرانپارس و پارک پلیس بیمثالش .... زند بر جان و دل آتش به رانش(میخاستم قافیش جور دربیاد...)

                ممد همساده هستیما ... میگم چقدر منو تو با هم اشتراکات داریما خودمون هم خبر نداریم... ای طف بر این زمونه ... ای دل غافل .... بیخود نیست دلامون اینطور بهم پیوند خورده:D
                مندی چقدر شلوغ می کنی!!!:-w

                من از سال 60 که سه ساله بودم, در تهرانپارس زندگی کردم...:x تا سال 68 خانه مون یه ویلایی 500 متری خیلی خوشگل بود تو استخر... یادمه اون سالها هنوز خیابون استخر آسفالت نشده بود و خونه ها برق نداشتند و ملت با برق دزدی از تیرهای چراغ برق روزگار می گذروندند.. این پارک پلیس هم که الان شده عشقت , اسمش باغ اناری بود و متعلق به یه زرتشتی پولدار به نام رستم گیو... باغ یسیار سرسبز و پرمیوه ای بود و حصارش دیوار بزرگ کاهگلی بود به طول چندین کیلومتر... تهرانپارس اون سالها خودش یه پا ییلاق بود.. چیزی شبیه لواسان 30 سال بعد...

                پدرم در سال 68 خونه رو فروخت و رفتیم به غرب تهران و خانه های سازمانی نیرو هوایی در مهرآباد... همون سالها بعد از چند بدشانسی و شکست اقتصادی عمرش رو داد به شما..=((. سال 73 بود که باز برگشتیم تهرانپارس و این بار اجاره نشینی در منطقه میدان پروین, نزدیک های جایی که بعد ها به نام جزیره و محله غربت خاک سفید, شهرتی جهانی پیدا کرد>:) هرچی بهت از خلاف های اونجا بگم کم گفتم... جای عجیبی بود... جنایت ها و قتل های وحشتناکی اتفاق می افتاد...همزمان تهران و ایران هم داشتند چهره عوض می کردند... یواش یواش فاصله طبقاتی داشت زیاد می شد و اون سالها بود که شروع به چشیدن مزه نداشتن کردم ;).... بگذریم

                سال 75 بود که خانواده یه اپارتمان در شهرک فرهنگیان خریداری کرد... شهرکی مجاور باغ اناری که حالا دیگه دیوارش خراب شده بود اما هنوز پارک پلیس هم نشده بود... من برای کنکور و امتحانات دیپلم , زیر سایه درختان میوه این باغ بسیار خلوت درس می خوندم... خیلی بکر و باصفا بود... آرامشش رو فقط گاهی معتادان به هم می زدن یا پسر دخترای جوون و تنها...8-} مهمترین اتفاق زندگیم در اون سالها شریعت بود.. اسیر درد و وسواسی شده بودم که تا 12 سال ولم نکرد: احساس گناه بابت تمتع از همه چیزهای قشنگ و لذیذ این جهانی و زندان های نادیده ساخته ذهن:-< بگذریم...

                سال 76 از خانواده جدا شدم و راه خودمو رفتم... چند سالی تو شیراز و یزد و شهریار گذروندم تا سال 82 که بازگشتم تهرانپارس و این بار بار به دلایل اقتصادی قسمت بود تو یکی دیگه از محلات فقیر نشین, مهاجرپذیر و خلاف پرور خونه مجردی کرایه کنم... محله سازمان گوشت نرسیده به دوراهی رهبر..:-& یک سال تموم در یه دخمه 9 متری سر کردم... تو این هیری ویری, یه آواره رونده شده از خونه رو هم زیر سقفم پناه داده بودم!!... یکی از بستگان درجه چهارم که پس از بازگشت از سربازی باز به دلایل اقتصادی از خونه اخراج شده بود اما نه سوادی داشت نه هنری نه سرمایه و سرپناهی...:-s باز دلم طاقت نداده بود شکستنش رو ببینم و برش داشتم بردم تو همون دخمه و چند ماهی مهمانم شد..;;)

                از سال بعدش با دو سه تا از رفقای دانشجویی یه خونه اجاره کردیم دقیقا ضلع شمالی میدون رهبر, مرکز همون خاک سفید معروف.>:).. 3 سالی اونجا موندم که خودش صدها داستان توش نهفته و حوصله می خواد بیانش... فقط اینو بدون که سال سوم شاید یه ماه بیشتر خونه خودم نرفتم.. دو سه تا انسان نما به پستم خورده بودند و با اعصاب و روانم چه ها که نکردند.. در نتیجه اکثرا اینور اونور مهمون یا همون تلپ بودم!! :D

                آخر سر واسه مدتی تهران رو بوسیدم و اومدم بوشهر... که این سالها شد بهترین و پربارترین سالیان عمرم... در کنار مردم خوب و خونگرم سرزمین های داغ جنوبی و بنادر شرجی...>:D<

                حالا تو کجا همسایه ما بودی بچه سوسول؟؟؟:-/
                آخرین ویرایش توسط خودشکوفا؛ 2013/02/28, 21:31.
                "سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
                (نيچه)

                نظر

                • مندی
                  عضو فعال
                  • Oct 2011
                  • 522

                  #1373
                  خدای رحمان همه اموات علی الخصوص پدر شما رو شب جمعه ای رحمت فرماید وانشالله با پاکان محشور فرماید(فاتحه مع الصلوات)
                  میگم اشتراکاتمون زیاده بگو نه ... ولی عجب زندگی پر ماجرا ومهیج ودر عین حال سختی داشتی ..خدا قوت ... الحق که مردی هستی واسه خودت ... ما رو داداش کوچک خودت بدونی به حقیر افتخار دادی ... اصولاً من از این تیپ ادما خیلی خوشم میاد ودوسشون دارم ولو اینکه شما مارو دوست نداشته باشی... خلاصه تو ریش نداشتت بند شدیم رفت پی کارش زیاد هم تقلا نکن

                  عمر تهرانپارسی ما همش 17 ساله .... اصلاً به پای شما نمیرسه ... فلکه چهارم زیر باغ اناری هستیم .... ولی عجب پارکیه .. منم تعریفشو شنیدم یارو هم مال یزد بوده که چطوری این باغ و از دستش دراوردن من نمیدونم... ایشالله هر جا هست بهش خوش بگذره
                  دو تاییمون نظامی زاده ایم تو هوایی ما زمینی ... من یزد دنیا اومدم شیراز بزرگ شدم تا 6 سالگی ... دو سال دوباره رفتیم یزد وبعدش اومدیم تهران .. قزوین لیسانس گرفتم:D ... تهرانم دارم خبرم فوق میگیرم اگه دووم بیارم ...
                  آی گفتی بوشهر ... کلاً منطقه جنوب عشق منه ... چون من جنوب رو با رقص وشادی میشناسم مردمی که در عین اینکه دستشون خالیه ولی خیلی شادند واهل رقص وآواز ... من میخاستم برم آب پخش بوشهر زرگری کنم ولی چندتا قتل و تیراندازی که تو این صنف تو اشناها انجام شد ترسیدم هر چند کله خر بودم و میخاستم برم ولی خونواده گفتند رفتی دیگه حق نداری برگردی ... شیرمونم حرومت باشه....


                  حالا واسم امون نامه میگیری یا نه داش ممد ...تا این مهربان ترتیب مارو نداده عجله کن .... وضعیت خطریه ها ... اگه میبینی میری وسط میونجیگری کنی مهربان ترتیب خودتم میده بیخیال شو ... چون سابقت تو میانجیگری خیلی ضایع هست خان عمو منظورمه =))

                  ممد ... یه سوال الان ییهو تو ذهنم نقش بست ... اونم اینکه من مجنونم با این تفاسیر :(... من طاقت شنیدنشو دارم جون ممد راستشو بگو
                  آخرین ویرایش توسط مندی؛ 2013/02/28, 21:53.
                  دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

                  نظر

                  • داش مهدی
                    عضو فعال
                    • Jan 2011
                    • 595

                    #1374
                    در اصل توسط خودشکوفا پست شده است View Post


                    چند سالی تو شیراز و یزد و شهریار گذروندم
                    در اصل توسط mhkz44 پست شده است View Post


                    من یزد دنیا اومدم شیراز بزرگ شدم تا 6 سالگی ... دو سال دوباره رفتیم یزد وبعدش اومدیم تهران ..

                    شیرهههههههههه..........
                    فقط نگین تو شهر ما بهتون خوش گذشته که باور نمیکنم، ضمن اینکه اگه یک کلمه هم بد یزد و مردمانش بگید میام ......
                    مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ

                    نظر

                    • وحید نصیری
                      عضو فعال
                      • Dec 2012
                      • 594

                      #1375
                      مام چهار سال همسایه خاک سفید بودیم و پارک پلیس و کله کثیف استخر پاتوق این چهارسالمون بود :x:x

                      دانشگاه عباسپور تو این چهارسالی که تهران بودیم بد جور بهمون حال داد:x

                      پول غذا نیمدادیم:).... هر هفته اردو از طرف گروه کوهنوردی نهاد رهبری و هیئت و بسیج و شواری صنفی و ... داشتیم#:-S.....روزای تعطیل هم بر خلاف اکثر دانشگاها غذا بهمون میدادند.;;)

                      بهترین اردوش مال سال آخر بود که چهار روز رفتیم سدهای دز و کرخه و یه چندجای دیگه تو دزفول دیدن کردیم ....... مسئول اردو من بودم ..به خاطر این ارذو دو بار رفتم وزارت نیرو و در آخر کل هزینه ای که برا هر نفر افتاد 3500 تومن شد ...... مقداریشو وزارت نیرو (مکان خواب و غذا در طول بازدید) مقداریش هم از اساتید( صرف تنقلات و خوردنی های بین راهی شد) و مقداریش هم دانشگاه(بلیط رفت و برگشت) مابقیش هم از دانشوا گرفتیم :D

                      فک کنم در حالت عادی اگه میخواستیم بریم خرجش برا هر نفر بالای 100000 تومن میشد ولی داششتون رسوندش به 3500 تومن ;)
                      بهترین تفریح خوابه!

                      نظر

                      • مندی
                        عضو فعال
                        • Oct 2011
                        • 522

                        #1376
                        یا حضرت عباس ....
                        این تاپیک داشته توسط بچه های خاک سفید اداره میشده تا امروز=))... دم هممون گرم

                        فکر کنم دیگه مهربان جرات نکنه بیاد اینورا :-SS....عاقا ما امون نامه نمیخایم ... ما خودمون امون نامه صادر میکنیمL-)

                        امون نامه مند علی ممد وشرکا:x ... این امون نامه رو هر کی داشته باشه کسی تو بورس جرات نمیکنه سهم تو پاچش کنه ... سریع بیاد بخرین تا تموم نشده ... ثبت نام به تعداد محدود صورت میگیرد ... اولویت با مهربان هست:D ... مهربان جان قابل شمارو نداره میشه یه میلیون:D

                        الانه که مهربان میاد بگه ما خومون با بروبچ خاک سفید وساختیم وآباد کردیم :->.... که اگه اینو بگه ...آجیتون الفرار
                        آخرین ویرایش توسط مندی؛ 2013/03/01, 10:42.
                        دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

                        نظر

                        • فرید
                          عضو عادی
                          • Nov 2012
                          • 160

                          #1377
                          سلام حالا که صحبت از تهران پارسه به خودم جرات دادم منم تو این تاپیک یه کم خط خطی کنم (البته با اجازه صاحبخانه ها)
                          من از سال 78 تا سال 88 تو خیابون سازمان آب (موازی خیابون اتحاد و تقریبا اوایل حکیمیه) یه کارگاه تولیدی قطعات خودرو داشتم (ماشینکاری cnc و ... ) تقریبا هروز یه 2 تا 2.5 ساعت تومسیر رفت و برگشت ار امیر آباد تا تهران پارس تو راه بودم و ترافیک مربوطه و الباقی قضایا...
                          این منطقه خاک سفید که میگید داستانی داشت برا خودش یه بار یادم میاد کارگر دوستم با موتور اشتباهی سر از یکی از کوچه های اونجا سر دراورده بود اول موتورشو ازش زور گیری کرده بودن بعدش طرف

                          - - - Updated - - -

                          سلام حالا که صحبت از تهران پارسه به خودم جرات دادم منم تو این تاپیک یه کم خط خطی کنم (البته با اجازه صاحبخانه ها)
                          من از سال 78 تا سال 88 تو خیابون سازمان آب (موازی خیابون اتحاد و تقریبا اوایل حکیمیه) یه کارگاه تولیدی قطعات خودرو داشتم (ماشینکاری cnc و ... ) تقریبا هروز یه 2 تا 2.5 ساعت تومسیر رفت و برگشت ار امیر آباد تا تهران پارس تو راه بودم و ترافیک مربوطه و الباقی قضایا...
                          این منطقه خاک سفید که میگید داستانی داشت برا خودش یه بار یادم میاد کارگر دوستم با موتور اشتباهی سر از یکی از کوچه های اونجا سر دراورده بود اول موتورشو ازش زور گیری کرده بودن بعدش طرف بعد از کلی التماس و ناله و بابا به خدا موتور مال خودم نیست کردن موتور خودشو به خودش فروخته بودن 200000 هزار تومن!!
                          بعدها نیروی انتظامی یه شبه ریخت اونجا و همه رو دسگیر کرد و خلاصه منتطقه یه کم آروم شد.
                          به دوستان دانشگاه آب و برق هم ارادت داشتیم یکی دوتاشون پاره وقت افتخار همکاری به کارگاه ما داده بودن و الان هم فک کنم سر شغلای خوبی هستن.
                          کلا تهران پارسیای قدیمی هیچ جا دیگه نمی تونن زندگی گنن و اگه برن تجربه نشون داده دوباره برمیگردن ....ولی خودمونیم کلا تهران پارس یه سری فرهنگ و حال و هوای خاص خودشو داره که نسبت به بقیه محله های تهران متفاوته
                          من که روزای خوبی ازش تو خاطرم هست اگه یه مقدار شریک کارم بهتر از خودم از آب در می اومد النم اونجا بودم ولی خوب حیف بعد از 15 16 سال کار شخصی داشتن الان شدیم کارمند مپنا...
                          راضیم به رضای خدا و هر چه پیش اید خوش اید
                          زیاده قربانتان

                          نظر

                          • خودشکوفا
                            عضو فعال
                            • Jul 2025
                            • 1134

                            #1378
                            بچه ها برید تو کار این شرکت های لبنیاتی که بدجوری چراغ خاموش دارن جلو می رن:->
                            دیشب هنگام خرید متوجه شدم بستنی به طرز سریعی گران شده... بستنی ساده یک لیتری میهن شده 3500 تومان.:-?
                            از طرف خودم و همسرم ورود بستنی به جرگه کالاهای لوکس رو تبریک می گم..<:-p
                            البته ایشون خوشحالند چون گمان باطل می کنند که شاید بنده کمتر لب به بستنی بزنم.. اما زهی خیال باطل/:)
                            "سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
                            (نيچه)

                            نظر

                            • ساسان
                              عضو فعال
                              • Aug 2011
                              • 728

                              #1379
                              با سلام
                              با حقوق دکی و این که سر تا سر هفته 3 شیفت کار میکنه:D
                              و ممد که پولش از پارو بالا میره و کالایی لوکس را لیس میزنه:))

                              مردمان سایر کشورها چقدر حقوق می گیرند؟
                              افکارنیوز: سال گذشته بود که معاون اقتصادی معاون اول رئیس جمهور، علی آقامحمدی گفت که بر اساس برآوردها متوسط درآمد سال ۸۹ بالای یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان تعیین شده است! آماری که این بار نه تنها واکنش کارشناسان بلکه حتی واکنش مردم را به دنبال داشت؛ چرا که متوسط حقوق کارمندان ایرانی اغلب نه تنها از این میزان بلکه از ۱میلیون تومان نیز کمتر است.

                              به گزارشپارس، نکته ای که در محاسبه درآمد متوسط سالیانه ایرانیان کمتر به آن اشاره شده است، محاسبه این درآمد بر اساس متوسط قدرت خرید هر ایرانی است. در این میان شاید بررسی حقوق و دستمزد در بقیه کشورها جالب توجه باشد چرا که در سیستم آماری این کشورها، علاوه بر محاسبه درآمد سالیانه، میزان درآمد بر اساس قدرت خرید مردم کشور نیز ارائه می شود.

                              آمار سازمان همکاری و توسعه اقتصادی از حقوق سالیانه فرنگی ها
                              در استرالیا، طبق آمار سازمان همکاری ها و توسعه اقتصادی در سال ۲۰۱۱، حقوق سالیانه مردم برابر ۷۴هزار دلار (سالی ۱۸۵میلیون تومان) بوده است. این میزان برای مردم یونان ۲۸ هزار دلار (۷۰ میلیون با احتساب دلار ۲۵۰۰تومانی) و مردم ایتالیا ۳۸هزار دلار (۹۵میلیون تومان) بوده است.


                              طبق این آمار، فرانسوی ها در سال ۲۰۱۱، ۴۷هزار دلار (۱۱۷میلیون و ۵۰۰هزار تومان) حقوق گرفته اند که این میزان برای اسپانیایی ها ۳۷هزار دلار (۹۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان) و برای سوئیسی ها ۹۳ هزار دلار (۲۳۲ میلیون و ۵۰۰هزار تومان) بوده است.

                              در کشورهای پیشرفته تر اگر بخواهیم بررسی کنیم، آمریکایی ها ۵۴هزار دلار (۱۳۵میلیون تومان) ، انگلیسی ها ۵۰هزار دلار (۱۲۵میلیون تومان) و ژاپنی ها با احتساب قدرت خرید، ۳۵هزار دلار (۸۷میلیون تومان) حقوق گرفته اند.
                              تا حالا دقت کردی با اینکه خدا میتونه مچتو بگیره ولی همش دستتو می گیره ...

                              نظر

                              • مندی
                                عضو فعال
                                • Oct 2011
                                • 522

                                #1380
                                ویژه وِیژه ... یعنی سوپر ویژه

                                رقص مهربان با شلوار کردی ... فقط ببینید و از خنده روده بر شوید

                                پ.ن: مهربان نفر اول این فیلم با شلوار کردی زرد هست =))



                                =))=))=))

                                مهربان جان فقط یه گله ازت دارم چرا یه هلیکوپتری نزدی تو فیلم تو که ماشالله استادی .... اگه میزدی دیگه میشدی هلو بپر تو گلو :D

                                باور کن ممد ... مهربان با همین قیافه و تریپ پریشب اومده بود تو خابم..... :))
                                آخرین ویرایش توسط مندی؛ 2013/03/01, 20:19.
                                دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

                                نظر

                                در حال کار...
                                X