اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

Collapse
به این موضوع پاسخ داده شده است.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • EURASIA
    عضو فعال
    • Jan 2022
    • 1253

    #5851
    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

    بی ثبات ترین دوران کشور چین کی است؟

    زمان سه پادشاهی


    مصادف با سلسله ساسانیان در ایران

    در این دوران سه تا سلسله همزمان بر چین حاکم شدند در مکانهای مختلف

    و به صورت موازی چین را اداره می کردند

    این دوران به نام سه پادشاهی معروف است
    زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

    نظر

    • EURASIA
      عضو فعال
      • Jan 2022
      • 1253

      #5852
      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

      در چه دورانی چین در اوج ثروت و خوشبختی بود؟

      سلسله تانک

      دقیقا مصادف با خمله اعراب به ایران تا ظهور حکومت نیمه مستقل صفاریان و طاهریان

      این دوران که در ایران تاریک ترین ها بوده است

      در چین در اوج ثروت و مکنت و شادی و هنر و موسیقی و ..... بودند

      سلسله تانک در چین بسیار محبوب است و باغث افتخار
      زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

      نظر

      • EURASIA
        عضو فعال
        • Jan 2022
        • 1253

        #5853
        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

        اخرین سلسله چین

        سلسله چینگ است

        مصادف با افشاریه و زندیه و قاجاریه است

        این دوران بسیار بدی برای چینی ها بوده

        چینی ذاتا ملت منزوی هستند

        زیاد به حوادث بین المللی علاقه نداشتند

        ار پیشرفتهای غرب اشنا نبودند

        فاصله جغرافیایی زیادی با غرب داشتند

        ناگهان دیدند غرب امده به جنگ شان

        و دیدند زورشان به غرب نمی رسه

        غربی در چند نوبت چین را شکست دادند

        جنگ تریاک راه انداختند

        چینی ها را تحقیر کردند

        اما با این حال چین تجزیه نشد

        بلکه برعکس مساحتش هم بزرگتر شد

        این سلسله در چین تاریخ جالبی دارد
        زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

        نظر

        • EURASIA
          عضو فعال
          • Jan 2022
          • 1253

          #5854
          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

          این خلاصه ای از تاریخ کشور چین است

          همین سلسله ها را حفظ کنید و ویژگی های مهم شان را بدانید

          و بدانید با کدام از سلسله های ایران هم عصر بودند کافی است

          خیلی هم خوب است
          زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

          نظر

          • afshinamin
            عضو فعال
            • Jul 2013
            • 4495

            #5855
            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

            دو قطبی شاه و مصدق درست کردن هم کار عجیبی است
            ثریا اسفندیاری بختیاری همسر دوم شاه که به علت بچه دار نشدن از شاه جدا شد
            در کتاب خاطراتش
            کاخ تنهایی
            نوشته در بحبوحه درگیری طرفداران شاه و مصدق ,مصدق در کاخ به شاه میگه اعلیحضرت گوش کنید ببینید مردم دارند از اینجانب حمایت میکنند(چون چند دقیقه قبل که داشته میمومده داخل کاخ شعارها به نفع مصدق بوده.ضمنا کل کل کردن هاشون هم با نهایت ادب و تواضع بوده .جملات شاه هم همچین سبک و سیاقی داشته)بعد که همگی گوشهاشونو تیز می کنند میبینن شعارها علیه مصدق و در طرفداری شاه هست(شعار جمعیت عوض شده بوده) ثریا میگه پیرمرد چنان عصبانی شد که شاه شانه هایش را می‌مالید من اب قند به او میدادم!!!! اینا اونقدر باهم رابطه قلبی داشتند که شاه و ملکه مثل پروانه دور مرحوم دکتر مصدق میچرخیدن ولی یه عده کمونیست دوست دارن دوقطبی شاه و مصدق ایجاد کنند
            آخرش هم همین توده ایها باعث عمیق شدن اختلاف سلیقه ها شدند

            نظر

            • afshinamin
              عضو فعال
              • Jul 2013
              • 4495

              #5856
              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

              اختلاف شاه و مصدق وجدایی شون مثل طلاق پدر و مادر ی بود که فرزندانشان یعنی مردم و میهن رو بی‌نهایت دوست داشتند ولی توطیه بدخواهان میهن باعث این اختلافات شد
              این وسط مردم یعنی فرزندان بیچاره شدند مخصوصا در سال ۱۳۵۷

              نظر

              • Bikhabar
                ستاره‌دار(22)
                • Sep 2020
                • 1189

                #5857
                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                عذر می خوام بابت ادامه دادن موضوع ، اما واقعا سوال خوبیه

                واژه نادان و دانا را هم عوض کنم فکر می کنم بهتر میشه

                ================

                یک فرد بدون شرافت به راحتی از پشت خنجر میزنه و پیروز میشه

                اما یک فرد شرافتمند ، خیلی از نکات دست و پا گیر را رعایت می کنه که منجر به شکستش میشه

                ======

                این شرافت ( رسم و رسومات دست و پا گیر چرا وجود دارند ؟ آیا خدعه دشمن بوده که ما را سرگرم شرافت کنه ؟ )

                سود این شرافت کجاست ؟

                آیا شرافت ارزش محسوب میشه ؟ یعنی میشه باهاش نان خرید ؟
                حالا اینکه فقط چیزی ارزش محسوب میشه که بشه باهاش نون خرید! بحث دیگریست که به کنار
                ولی به نظرم اگر یک فرد شرافتمند تو یه جامعه بدون شرافت باشه، دهنش آسفالته و بیچاره میشه
                ولی اگر دو تا جامعه رو با هم دیگه مقایسه کنیم، جامعه‌ای که شرافت بیشتری توش وجود داره، از هر لحاظ موفق‌تر خواهد بود و بله مردم جامعه شرافتمند در مقایسه با جامعه بدون شرافت، راحت‌تر نان می‌خرند و به طور کلی بهتر زندگی می‌کنند.

                نظر

                • Bikhabar
                  ستاره‌دار(22)
                  • Sep 2020
                  • 1189

                  #5858
                  پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                  در اصل توسط EURASIA پست شده است View Post
                  در دنیای مدرن

                  که عقل بشری به حدی رشد کرده

                  که هواپیما و بمب و موشک ... درست می کند

                  و استراتژی می سازد

                  اهمیت دانایی فزون گشته و شجاعت تنزل

                  اما در گذشته جنگها فیزیکی بودند

                  هیکل قوی و بازوان سترگ نقش بسیار بیشتری داشت

                  و عقل کاری نمی تونست بکند

                  از سوی دیگر فقط صرف نادانی نیست

                  بلکه سبک زندگی نادانی است

                  سبک زندیگی نادانان در گذشته زمخ بوده

                  که سب قدرت جسم و بی رحمی دل می شده
                  از عهد بوق انسان به دلیل دانایی تونست بر موجودات دیگر (مثلا نئاندرتال‌ها و یا سایر حیوانات) با وجود ضعف نسبی در توانایی فیزیکی غلبه کنه و این موضوع مربوط به دنیای مدرن نمیشه ولی در دنیای مدرن این مسئله پررنگ‌تر شده

                  نظر

                  • Davar
                    عضو فعال
                    • May 2017
                    • 3120

                    #5859
                    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                    در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
                    اختلاف شاه و مصدق وجدایی شون مثل طلاق پدر و مادر ی بود که فرزندانشان یعنی مردم و میهن رو بی‌نهایت دوست داشتند ولی توطیه بدخواهان میهن باعث این اختلافات شد
                    این وسط مردم یعنی فرزندان بیچاره شدند مخصوصا در سال ۱۳۵۷
                    افشین جان دوستمون ناصر خان درخواست کردند که این بحث رو ادامه ندیم.
                    کاملا مشخصه که یه نفر با چند آیدی داره این بحث رو پیش میبره.

                    نظر

                    • Davar
                      عضو فعال
                      • May 2017
                      • 3120

                      #5860
                      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                      در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
                      دو قطبی شاه و مصدق درست کردن هم کار عجیبی است
                      ثریا اسفندیاری بختیاری همسر دوم شاه که به علت بچه دار نشدن از شاه جدا شد
                      در کتاب خاطراتش
                      کاخ تنهایی
                      نوشته در بحبوحه درگیری طرفداران شاه و مصدق ,مصدق در کاخ به شاه میگه اعلیحضرت گوش کنید ببینید مردم دارند از اینجانب حمایت میکنند(چون چند دقیقه قبل که داشته میمومده داخل کاخ شعارها به نفع مصدق بوده.ضمنا کل کل کردن هاشون هم با نهایت ادب و تواضع بوده .جملات شاه هم همچین سبک و سیاقی داشته)بعد که همگی گوشهاشونو تیز می کنند میبینن شعارها علیه مصدق و در طرفداری شاه هست(شعار جمعیت عوض شده بوده) ثریا میگه پیرمرد چنان عصبانی شد که شاه شانه هایش را می‌مالید من اب قند به او میدادم!!!! اینا اونقدر باهم رابطه قلبی داشتند که شاه و ملکه مثل پروانه دور مرحوم دکتر مصدق میچرخیدن ولی یه عده کمونیست دوست دارن دوقطبی شاه و مصدق ایجاد کنند
                      آخرش هم همین توده ایها باعث عمیق شدن اختلاف سلیقه ها شدند
                      دقیقا مثل الان که بین ایران دوستان اختلاف و ناراحتی پیش اومده.

                      نظر

                      • Bikhabar
                        ستاره‌دار(22)
                        • Sep 2020
                        • 1189

                        #5861
                        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                        در اصل توسط Davar پست شده است View Post
                        دقیقا مثل الان که بین ایران دوستان اختلاف و ناراحتی پیش اومده.
                        دقت کردید مدت‌هاست از سایبری مایبری خبری نیست! ... فکر کنم متوجه شدند، وقتی نیستند بین خود مخالف‌ها بحث و درگیری بالا میگیره ... ولی هر زمانیکه اون‌ها حضور پیدا می‌کنند، همه علیهشون متحد میشن و در واقع حضورشون کاملا نتیجه عکس داره براشون!

                        نظر

                        • گنجشک
                          ستاره‌دار(3)
                          • Jun 2022
                          • 1309

                          #5862
                          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                          در اصل توسط Bikhabar پست شده است View Post
                          حالا اینکه فقط چیزی ارزش محسوب میشه که بشه باهاش نون خرید! بحث دیگریست که به کنار
                          ولی به نظرم اگر یک فرد شرافتمند تو یه جامعه بدون شرافت باشه، دهنش آسفالته و بیچاره میشه
                          ولی اگر دو تا جامعه رو با هم دیگه مقایسه کنیم، جامعه‌ای که شرافت بیشتری توش وجود داره، از هر لحاظ موفق‌تر خواهد بود و بله مردم جامعه شرافتمند در مقایسه با جامعه بدون شرافت، راحت‌تر نان می‌خرند و به طور کلی بهتر زندگی می‌کنند.
                          درود جناب بیخبر
                          بحث نان استعاری بود ، بحث ارزش های پذیرفته شده است ، مثل همان صندلی اتوبوس که به پیرها می دادیم ، یا فکر می کنم این مورد هنوز هم باشه ، که خانم سالخورده ای با بار ببینیم ناخودآگاه کمکش می کنیم ، ارزش قائل هسیم (بنوعی مادرها توانستن این احترام برای خودشان بخرن ) ، یا اینکه شما به چه کسی دختر می دهید ؟! این البته یکم پیچیده و مهمتر است (اصل ارزش های جامعه در واقع همینجا مشخص میشه که جامعه بصورت حقیقی و دور اندیش چه چیزهایی را ارزش میدونه ،) شما به جانباز شیمیایی بالای 70 درصد دختر می دهید ؟ چه چیزی می تونه شما را راغب کنه که به یک جانباز شیمیایی بالای 70 درصد دختر بدهید ؟


                          در اصل توسط Bikhabar پست شده است View Post
                          از عهد بوق انسان به دلیل دانایی تونست بر موجودات دیگر (مثلا نئاندرتال‌ها و یا سایر حیوانات) با وجود ضعف نسبی در توانایی فیزیکی غلبه کنه و این موضوع مربوط به دنیای مدرن نمیشه ولی در دنیای مدرن این مسئله پررنگ‌تر شده
                          بنظرم نادان ها کم بر دانایان پیروز نشدن ! اما نکته ی اصلی اینه که آنها نادان نبودن !

                          شما مستجری داری که سال اجاره اش تمام شده ، مثل زامبی نشسته در خانه شما و بلند نمیشه ! میگه نادان هستم و بلند نمیشم ! متاسفانه شما هم دانا هستید و شمشیر نمی کشید بریزین هاراگیریش کنید ! بلکه به ق ق ج ا مراجعه می کنید یک مشت اظهاریه کوفت و زهرمار میدهند آی بدو بدو 6 ماه دیگه جلسه اول حل تختلاف طرف نادان هست دیگه ! ( از دانایی خودشو زده به نادانی ! ) نمیاد 6 ماه بعد جلسه دوم ، سال بعد ارجاع به دادگاه کیفری ، اونجا جلسه هاش سالی یکبار برگزار میشه ، خلاصه می بینی 4-5 سال دویدی و آخرش هم یک مشت عربی بلغور می کنن میگن روی همو ببوسید شما مسلمان هستین خوبیت نداره !

                          هنوز هم نادان ها پیروز هستن ! البته نادانی که دانا باشه

                          نظر

                          • طيب
                            عضو فعال
                            • Nov 2010
                            • 3058

                            #5863
                            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                            سلام وعرض ادب و احترام

                            ۱_دانایی نسبی است و نادانی و دانایی مطلق وجود ندارد

                            ۲_ در همین تاپیک انگ زدن به دیگران و زیر علامت سوال بردن با انگ زدن نشانه ای از سطوح دانایی است

                            ۳-تطهیر خوب است بد نیست ولی ظالمین و تطهیر آنها زشت است


                            ۴_ هر حکومتی از هر نوعی و هر سیستمی دنباله روی از فرد باشه بنوعی فاشیستی محسوب میشود

                            ۵_ تشکر از همه دوستان بابت ارائه اطلاعات خوب

                            طبق وظیفه سپاسگزارم

                            شاد باشید

                            نظر

                            • Bikhabar
                              ستاره‌دار(22)
                              • Sep 2020
                              • 1189

                              #5864
                              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                              در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                              بنظرم نادان ها کم بر دانایان پیروز نشدن ! اما نکته ی اصلی اینه که آنها نادان نبودن !

                              شما مستجری داری که سال اجاره اش تمام شده ، مثل زامبی نشسته در خانه شما و بلند نمیشه ! میگه نادان هستم و بلند نمیشم ! متاسفانه شما هم دانا هستید و شمشیر نمی کشید بریزین هاراگیریش کنید ! بلکه به ق ق ج ا مراجعه می کنید یک مشت اظهاریه کوفت و زهرمار میدهند آی بدو بدو 6 ماه دیگه جلسه اول حل تختلاف طرف نادان هست دیگه ! ( از دانایی خودشو زده به نادانی ! ) نمیاد 6 ماه بعد جلسه دوم ، سال بعد ارجاع به دادگاه کیفری ، اونجا جلسه هاش سالی یکبار برگزار میشه ، خلاصه می بینی 4-5 سال دویدی و آخرش هم یک مشت عربی بلغور می کنن میگن روی همو ببوسید شما مسلمان هستین خوبیت نداره !

                              هنوز هم نادان ها پیروز هستن ! البته نادانی که دانا باشه
                              خب همین دیگه ... خودتون جواب دادید ... آخه رو چه حسابی فکر می‌کنیم، اون مستاجر نادانه ... اون داناست و از ضعف مدیریت جامعه و قوانین موجود سوء استفاده میکنه ... البته که عوضی هم هست ولی دانا بودن و شریف بودن لزوما در یک جا جمع نمی‌شوند
                              موارد دیگری هم که ذکر می‌کنید در مورد اینکه نادان‌ها بر دانایان غلبه کردند ... ممکنه دلایل مختلفی داشته باشن ... مثلا جامعه‌ای که ما دانا به حساب می‌آوریم ... تمام تلاش خودش رو صرف اقتصاد و فرهنگ و غیره کرده ... و انرژی کمی به توان نظامی اختصاص داده ... و در جنگ با نادان‌ها شکست خورده ... حالا به دلیل کم تجربگی یا هر چیز دیگه‌ای، چنین جامعه‌ای در مورد توان نظامی نادان بوده و چه بسا اگر تمام انرژی خودش رو صرف توان نظامیش می‌کرد به راحتی از پس گروه نادان‌ها برمی‌اومد ... آمریکا و اروپا که دانا بودند تونستند دنیا رو تسخیر کنند ... آفریقایی‌ها رو شکار کردند و به عنوان برده ازشون استفاده کردند ... دمار از روزگار سرخ‌پوست‌ها درآوردن ... این همه کشور رو به عنوان مستعمره در اختیار گرفتن ... یه مستند بود، تو یه جزیره‌ای هیچ پستانداری وجود نداشت و همه موجودات جزیره در صلح و صفا با هم زندگی می‌کردند ... طوریکه پرندگان جزیره، پرواز کردن یادشون رفته بود!! ... انسان‌ها وارد جزیره شدن و با خودشون سگ و گربه و روباه آوردن ... خیلی زود نسل برخی از موجودات جزیره در معرض انقراض قرار گرفت ... موجودات اون جزیره داناتر یا نادان‌تر نبودن ... فقط آمادگی لازم جهت روبرو شدن با دشمن رو نداشتن

                              نظر

                              • EHSANI
                                ستاره‌دار(3)
                                • Sep 2020
                                • 2130

                                #5865
                                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                                در اصل توسط M.DALAHOO پست شده است View Post
                                سلام بر احسانی عزیز و دوست داشتنی و صبح شما و سایر دوستان بخیر؛


                                ا- اموال هژبر یزدانی را قبل از تنظیم قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران، خود شخص امام دستور مصادره اش داده بود بجرم بهایی بودن و در رآس لیست بود.
                                2- هژبر یزدانی اهل سنگسر سمنان بود و برنامه یک مجتمع 13 کارخانه بزرگ و در نوع خودش بی نطیر را داشت و قرار بر این بود که مدیران ارشد شرکتها صبها با هلیکوپتر از تهران بروند آنجا و عصر برگردند.
                                3- سه تا از این پروزها شروع شده بود که انقلاب شد.
                                4- من وقتی مدیر عامل آنجا شدم و رفتم آنجا، با مشکلات زیاد و عجیب غریبی روبرو شدم و ناچار شبها در مهمانسرای شرکت میماندم و بعد از تعطیل شدن کار کارخانه، در مهمانسرا با گروه مهندسین کارهای ساختمانی راحع به سه معظل بزرگ 1- نشت سالن گرانول سازی که روی خاک دستی بنا شده بود.2- چکه کردن سقف سوله ها و خراب کردت مجموعه ماشین آلات آلمانی، انگیسی و........
                                5-یک روز بعد از ظهر که خیلی خسته شده بودیم، آ قای مهندس حقیقی که سرپرست کارهای ساخت وساز بود و مهندس با سواد و باتجربه ایی بود، بمن گفت بریم یه سری سنگسر ( مهدی شهر امروز )بزنیم و رفیم .سنگسر صخره ای است، بمن گفت آن مسجد بالای صخره را میبینی و گفت من حرفی نمیزنم از مردم سیوال کن ببین این را کی ساخته است، من از چند نفر سوال کردم همه گفتند آقای هژبر.
                                6- حقانیت. من این موضوع را به مرحوم حاج طرخانی که نماینده امام در هییت سرپرستی اموال هژبر بود گفتم و ایشان گفتند منهم باید ببینم چون اگر میخواهی کاری بکنی دیدن منهم بنفع شماست . خلاصه آنهم بردم سنگسر و مسجد و عکس و آن جلسه کذایی که دیروز تعریف کردم. حقانیت اینکه هژبر آدم خوبی نبود ولی بهایی هم نبود. با دکتر تهرانی مدیر عامل قبل از انقلاب که معرفی شده فرح هم بود ، داده بود آنقدر کتک زده بودند که بیچاره شش ماه در بیمارستان بود.


                                این لیست الان خیلی زیاد شده و در خصوص سوال شما که اینها کار آفرین بودند یا دزد؟ مثل الان یک عده واقعآ کار آفرین بودند و هستند و زحمت کش و یک عده هم بعنوان تولید پولهای کلان از بانکها میگیرند و با آن پول ملک خرید و فروش میکنند ....... سری به شهرکهای صنعتی بزنید تا ببینید بعنوان تولید چه پولهایی از بین دارد میرود. آن موقع هم همین جوری بود. در گزارش عالیس فیاضی دیدید که یکی پرسید شما که هزینهای مالی تان زیاد است، چرا رفتی و 200 میلیارد تومان وام گرفته ایی که فیاضی جواب بی ربط میدهد. واقعی آن برای خرید و فروش ملک بوده.
                                ضمنآ نکته خیلی مهم اینک آنزمان ما با غرب که صاحب سرمایه، تکنولوژی و دانش فنی روز دوست بودیم ، بنابراین کار کردن سخت نبود ولی الان، چی بکم.......من آنموقع برای رفتن به امریکا ( البته با پول خودم نه پدرم من از 15 سالگی تابستانها درس میدادم و پول در میآوردم) رفتم خیابان ایرانشهر و ظرف یک ربع ساعت بمن ویزا دادند.


                                ضمنآ تیپ مدیرای اویل انقلاب با الان خیلی فرق میکرد. و حقوقها براساس تحصیلات و تجربه کاری تعیین میشد. متل الان نبود که یک توله بی سواد بی تجربه از یک مدرسه یاخچی آباد بتونه مدیر بشه و 500 میلیون حقوق و حق حضور در جلسات بگیره. باید دو روز میرفتی کارخانه و گزاش تهیه میکری و برای مشکلات راه کار میدادی ودر یک کمیته تخصصی از مدیران با تجربه وزرات صنایع بررسی میشد.
                                ضمنآ آنموقع آقای خامنه ای و مرحوم کنی ماهی یکبار مار را جمع میکرند و ارشاد میکردند!؟ که مثلآ منشیهای خام را بیرون بکنید و فرشها را جمع بکنید، که یک روز من به آقای خامنه ای گفتم بهتر نیست شما از ما گزارش تولید و فروش و برنامه های آتی را بخواهید. ضمنآ تا قیل از مریضی اش گاهی در کوه همدیگر را میدیدم ،بگدریم. اگر اینجوری نبود که ما الان این وضع اسفناک را نداشتیم.


                                اگر بازهم هم سوالی بود، لطفآ بپرسید. خوشحال میشم. شاد وتندرست باشید.
                                همین اول بگم من کاری به مصدق ندارم


                                درود جناب دالاهو عزیز ، از توضیحات شما ممنونم
                                بنده به ملاحظه سن شما ، نمیخواستم ادامه بدم
                                ولی چون خودتون گفتید بپرسید ، سوالاتم رو میپرسم
                                من قبلاً از خاطرات مدیران و مسئولین اون دوره
                                کم و بیش در جریان جوِّ حاکم بر صنایع و ادارات بودم
                                که با این خاطره شما هم همخوانی داره

                                بحث با هژبر شروع شد
                                همون روز گفتم انقلابی در تاپیک به پا شده !
                                تاپیک شلوغ شد ، من نتونستم سوالاتمو بپرسم

                                اما شما فرض کنید من یک نویسنده ، مورخ یا خبرنگار هستم
                                ما همدیگه رو نمی شناسیم و این صرفاً یک مصاحبه دوستانه است
                                اگر مایل بودید پاسخ دهید
                                و اگر مایل نبودید هم از اینکه وقت شما رو گرفتم عذرخواهی میکنم


                                در این پست چند نکته نظرمو جلب کرد :

                                1 - اینکه حاج آقا سید روح الله که در بهمن 57 از سوی خدا به امامت رسید
                                قطعاً اینقدر اختیار و قدرت داشته که اگه به هر دلیلی از کسی خوشش نیاد ،
                                اونو خفت کنه ،کتک بزنه و اموالشو مصادره کنه که هیچ ، بلکه اون اعدام کنه
                                نه خارج از اصول و قوانین ، بلکه ایشون خودش اصل و قانون بود .
                                و نیاز نبود که منتظر تصویب قانون حفاظت صنایع باشه !
                                یک زمانی افرادی به حکومت میرسیدند و اینها رو به جرم شیعه بودن خفت میکردند
                                حالا اینها هم به قدرت رسیدند و دیگران رو به جرم کذا... اموالش اونها رو خفت کردند

                                بالاخره اموال هژبر باید مصادره میشد که شد
                                چه فرقی میکنه که مستند بر فرمان ملوکانه امام باشد یا بهاییت یا بند 1 قانون حفاظت صنایع ؟!
                                این جلسه شما با امام چه تاثیری بر اصل قضیه داشت ؟!!!
                                ممنون میشم اگه تفاوتشو بفرمایید؟

                                چندی پیش من در تایید پست یکی از کاربران گفتم : " اصالت با قدرت است"
                                ظاهراً بعضی از دوستان را خوش نیامد...
                                شما وقتی قدرت رو در دست گرفتی ، خودت قانون هستی !
                                و این ، سنت تاریخ است !


                                2 - تا اونجا که من اطلاع دارم آقای خامنه ای قبلاً یک روحانی بود
                                (سال 68 لایسنس نمایندگی خدا در زمین رو گرفت)
                                وظیفه روحانی ، ارشاد مردم و تذکر در روابط با مُنشی های زن و تذکر در مورد نجس شدن فرشهاست...
                                خب رفتار ایشون کاملاً منطقی بوده
                                شما که یک تحصیل کرده نخبه بودید چه لزومی داشت که
                                به ایشون گزارش تولید و فروش و برنامه های مدیران بدید که احتمالاً سر در نمیاره ؟
                                خودتون کاری که نیاز بود رو انجام میدادید ،
                                بعید میدونم این بزرگوار توی حوزه علمیه درس مدیریت و امور مالی پاس کرده باشه!


                                3 - وقتی کسی به هر شکلی که شده ، قدرت رو به دست میگیره
                                مبنی بر اینکه میخواد جامعه رو به کجا ببره
                                برای جامعه ریل گذاری میکنه ، هنجار و ساختار و... تعریف میکنه
                                جامعه به خواست اون و به جهت مورد نظر اون حرکت میکنه
                                و در نتیجۀ این حرکت ، رسیدیم به جایی که
                                انتخاب مدیران از "کمیته تخصصی وزارت صنایع" رسید به
                                " توله بی سواد بی تجربه از یک مدرسه یاخچی آباد با حقوق 500 میلیونی"


                                4 - فرضاً هژبر وامهای دولتی غیر قانونی گرفته و در محل نامناسب خرج کرده
                                به گفته خود شما ایشون 13 کارخانه راه اندازی کرده و آدم کارآفرینی بوده
                                گذشته از مشروعیت سرمایه ، مالکیت ، و روابط و...
                                بالاخره ایشون توی ایران سرمایه گذاری کرده
                                ایجاد شغل و تولید محصولات مود نیاز مردم ، خودکفایی و ارز آوری و ... داشته
                                قطعاً ایشون هم مثل ایروانی به ایران خدمت کرده بود
                                و مهمتر از همه اینکه اون پولهای غیرقانونی رو از کشور خارج نکرده بود
                                مثلاً ببره کانادا یا بانکهای سوئیس...

                                اینکه به امام گفتید بهایی نیست ولی مشمول قانون حفاظت صنایع میشه
                                آیا نشات گرفته از عقاید اقتصاد سوسیالیستی در شما بوده یا چیز دیگری ؟
                                در حالی که این امکان و پتانسیل و استعداد در شما بود که
                                که در آینده خودتان هم یکی مثل ایروانی و هژبر و... بشوید


                                5 - اگر خودتان هم یکی در موقعیت هژبر بودید و بعد انقلاب گرفتار میشدید
                                انتظار داشتید مردم و قشر خواص ، چه برخوردی با شما داشته باشند ؟
                                در حالی که میدونید کار بدی انجام نداده اید
                                ولی تغییر هنجارها ناشی از انقلاب ، باعث گرفتاری شما شده است !


                                6 - و در آخر ، سوال اصلی که از همه میپرسم اینکه :
                                بعد از انقلاب ، اولین بار چه زمانی و طی چه رخدادی
                                متوجه شدید که این ، اون چیزی که میخواستید نیست ؟
                                (مثلاٌ راه را اشتباه رفتیم یا سر ما کلاه گذاشتند )
                                و برای پیش گیری از آن احیاناً چه کار کردید ؟

                                (مثلاً زنانی که برای آزادی ! انقلاب کرده بودند
                                فقط 2 هفته بعد از 22 بهمن فهمیدند سرشون کلاه رفته
                                و در 17 اسفند 57 بر علیه حجاب اجباری راهپیمایی وسعی را ترتیب دادند.)


                                با تشکر
                                نگرش ، همه چیز است .

                                نظر

                                در حال کار...
                                X