نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Nay
    Banned
    • Aug 2014
    • 641

    #1261
    پاسخ : نبض سیاست

    در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
    در کامنتی نوشته شده بود :

    آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند

    17 آبان 58

    جام زهر سر کشیده شد

    29 تیر67


    منبع : فقط سر سوزن حافظه تاریخی و مثقالی وجدان



    .
    و چقدر وقیحند که این روزها، هنوز انگشت توی دماغت نکرده ای، هزاران دوربین رویت زوم شده، باز دست میبری توی تاریخ و تحریفش میکنی!

    انکار و خود را به کوچه علی چپ زدن هم حدی داره، میتونی به اونت بگی دنبالم نیا، پیف پیف بو میدی؟


    احمدی نژادی چی ها ولی اینگونه اند


    باعث خوشحالی است که تلاشهام قابل استفاده دیگرانه. کامنت فوق کاری از نی است که سپرده شد به گوش باد (قانون بقای انرژی و ماده که هیچ فعلی تو این دنیا از بین نمیره و بی پاسخ نمیمونه)

    بالاخره باد هم به گوش شما رسوند

    نظر

    • rio
      عضو عادی
      • Mar 2015
      • 175

      #1262
      پاسخ : نبض سیاست

      (( جوابیه محترمانه ! جناب بهزادی ))

      بهزاد بهزادی نوشته :

      ابهام زدایی در مورد دلار...

      شب دوستان بخیر،

      در تاپیک شاخص کل نقل قولی از یکی از عزیزان در انجمنی دیگر در ارتباط بادیدگاه متناقض بنده در مورد دلار شده بود که لازم می دونم این موضوع رو پاسخ بدهم...

      در مورد دلار، هیچ تردیدی وجود نداره که مذاکرات خوب و رسیدن به توافق باعث افزایش عرضه ها در بازار و مذاکره بد و نرسیدن به توافق باعث افزایش تقاضاها در بازار میشه... این یک نسخه کلی در مورد ارتباط بازار ارز با مذاکرات هسته ای است...

      اما از آنجایی که در کشور ایران بالای 80 درصد عرضه ها توسط بانک مرکزی صورت می گیره، بانک مرکزی در هر مقطعی که بخواهد می تواند با کاهش و یا افزایش عرضه روزانه خود به دلار جهتی موقت دهد...

      در دو روزی که دلار رشد کرد بنده اشاره کردم که با چند صرافی آشنا تماس گرفتم تا ببینم آیا این افزایش در اثر تقاضا بوده است و گفتند خیر... خریدها همانند روزهای گذشته بوده نه بیشتر... اشاره داشتند که این دو سه روز عرضه دلار در بازار توسط مامورین بانک مرکزی کم شده و به دلیل عرضه کم موازنه بین تقاضا و عرضه بهم خورده و دلار بالا رفته...

      پس رشد دلار در اثر خبری از مذاکرات که باعث هجوم مردم به صرافی ها بشه نبوده...

      وقتی این موضوع رو کنار رشد شتابان نرخ مرجع دلار که توسط بانک مرکزی تعیین میشه بگذاریم که امروز فراتر از 2930 تومان هست متوجه می شویم که دولت مشخصا تمایلی به کاهش قیمت دلار به زیر 3000 تومان ندارد... بنده اون روز اشاره کردم که تحلیل بنده از این کاهش عرضه توسط بانک مرکزی اینه که بانک می خواهد قیمت دلار تا قبل از اعلام توافق به مرز مورد نظر اون نزدیک نشه چراکه می دونه این اتفاق خود به خود بعد از توافق خواهد افتاد...

      بنابراین این حرکت بانک مرکزی رو نشانه یافتم...

      حالا اینکه چرا عده ای چنین توضیح ساده ای رو در پست قبلی متوجه نشدند به میزان تشخیص خود فرد برمیگرده... این رو هم اشاره کنم کار برخی شده بیان پست های این تاپیک رو بخونند و در انجمن های دیگر اقدام به تمسخر کنند... خب دوست عزیز! اگر مطالب این تاپیک اینقدر به نظرتون کم ارزش هست به چه دلیل وقت گرانبهای خودتون رو در اینجا صرف می کنید!

      یک اشاره هم به تشکر هایی که کنم که معمولا پای پست های بنده میشه و اون اینکه اگر فردی تشکر می کنه به معنی ناآگاهی اون فرد نیست... به دلیل هم عقیده بودن اون فرد با مطالب بنده هم نیست... اون فرد تشکر می کنه به دلیل اشتراک دیدگاه... چه بسا دیدگاه شخصی خودش 180 درجه متفاوت باشه... این موضوع واقعا اینقدر مهمه که شما تشکر کنندگان رو گوسفندخطاب کنید!... مواردی که شما خطاب به تشکر کنندگان گفتید همانند آینه ای به شما بر میگردد که با وجود ادعای سن بالا هنوز دارای کمترین شعور نوشتاری نیستید...

      دوستان ساعات حساسی رو پیش رو داریم... ببینیم نتیجه رایزنی های وزرا با سران کشورها نهایتا به توافق قرن می انجامد با خیر... شخصا بسیار خوشبینم... ابن مورد رو بگم بنده امسال چند سیگنال ورود به بازار نداده ام... کلا یک سیگنال کلان دادم چند روز قبل از تفاهم لوزان... اونجا اشاره کردم که ریسک 20 درصد در قبال ریوارد 40 درصد... جز این هم نبوده و
      داریم در پلان تعیین شده حرکت می کنیم...

      ارادتمند- بهزاد

      -----------------------------
      -------------------------------



      ((بچه کو...(!) برو ببین پست بهزادی که توش ریده بهت چند تا تشکر خورده زیرش))



      اقای بهزاد بهزادی :

      سقراط , سقراط شد چون خود را نادان می دانست نه دانای کلی چون شما و دیگر دوستانی که در دفاع از شما برای من چنین کامنتهایی گذاشته اند

      ابراز لطف هواخواهان تان به من ؛که در بالا یکی از نمونه هایش را می بینید منجر شد که سلام هم یادم برود ....بگذریم
      سلام !
      نخست اینکه جوایبه شما را در همین محلی که مطلب اصلی منتشر شده ؛ منتشر می کنم که همه ما ؛ حق مخالف نظرمان را رعایت کنیم و اصول و ضو ابط بحث روشمند را نیز ...البته شما هم می توانیدهمین کار بکنید ..گرچه شک دارم چنین کنید
      2- اگر تمام مردم دنیا هم که جمع بشوند و ادعا کنند که فی المثل , سیگار کشیدن ؛ برای سلامت مفید است ؛ فرقی نمی کند و نظر و فعل اشتباه و غلط با رای 200نفر ( تشکر) که هیچ بانظر 200 میلیارد نفر هم درست نمی شود .بر این اساس :
      (( اینقدر به تشکرهای پای پست هایمان حساس نباشیم ! در بورس ایران قریب 7 میلیون سهامدار داریم ؛ 200 تشکر می شود چیزی کمتر از 3 نفر در 100 هزار نفر )) تازه همین 200 نفر هم خیلی زیاد است !!! به شرطی که کیفیت دانایی و توانایی هایشان بالا باشد ...امید که در مورد شما چنین باشد ...که امروز فهمیدم هست !
      3- از تضادی که در ارتباط با تحلیل تان در ارتباط با تاثیر پذیری ی نرخ دلار با مذاکرات داشتید ؛ فرار رو به جلو فرموده اید :
      اگر دقت کرده بودید ,در همان مطلب اولیه من خودم هم نظر دوم شما را در ارتباط با افزایش نرخ دولتی ؛ صائب دانسته بودم و صادقانه از این توجه نظر شما لذت بردم و استفاده هم کردم . - باز هم تاکید می کنم , شما فقط مورد دوم را که در ارتباط با افزایش نرخ دلار اخیرا اتفاق افتاده بود , توضیح دادید اما از توضیح در باره زمانی که کاهش دلار را دلیل توفیق مذاکرات دانستید ؛ در گذشتید تا تضاد موجود در در تحلیل تان که(( دقیقا محل ایراد از طرف من بود ))، مخفی بماند ....
      ساده اینکه شما اصلا به ایرادی که وارد شده بود پاسخ ندادید و زدید به صحرای کربلا ...چرا ؟ !
      شاید بخشی به این دلیل که نگران اعتبارمان نزد همین عده ناچیز و قلیل هستیم .
      در ضمن من تضاد در 2 تحلیل دلاری شما را بهانه ای کردم که به همه تحلیل گران این پیام را بدهم که :
      (( تحلیل عرصه ی تجویز نیست ))
      اما شما به جای آنکه اصل موضوع را زیر سوال ببرید خودتان را سوژه فرض کردید و پرداختید به جوابگویی در باب تضاد مورد اشاره ... و تازه از همان هم شانه خالی کردید ...
      چرا برای شما و اغلب دوستان تحلیل گر اینقدر گران می آید که کسی به ایشان بگوید : (( نسخه نپیچیدن و سیگنال خرید و فروش دادن برای دیگران کار درستی نیست ؟ ))
      5- شما در سطر ابتدایی مطلب تان , مرا ( یکی از عزیزان ) خطاب کرده اید ! و در پایان تلویحا : بی شعور !
      شما همیشه با چنین دو گانگی و دورنگی ای عزیزانتان را می نوازید ؟
      6 - بر خلاف تصور شما , من هیچ گاه قصد ؛ تخریب و استهزاء کسی را نداشته و نخواهم داشت ؛ اینقدر لطفا خودمان را دست بالا نگیریم !
      من و شما چه ارزشی داریم که کسی بخواهد بیاید وقت و انرژی و سوی چشم بگذارد ؛ و تحلیل ما را بخواندکه ما را تخریب کند ؟ مگر ماکدام قطب عالم امکان هستیم ؟
      این قلم و حروف و واژه ها از نظر من قداستی دارند فراتر از تصور ... بیایم و انها را خرج کنم که مثلا فلانی , پایین بیاید یا برود بالا ؟
      تف بر دست و روانی که چنین خوار و خفیف شده باشد ....روز ی که بخواهم در این حد سقوط کنم ؛ ارزو می کنم نفس یاری نکند ...
      -----------------------------------------------------------------------
      تخریب شما برای من ساده ترین کارهاست و در عین حال بی ارزش ترین و بی هوده ترین کارها ....
      نمی نوشتم که تخریب تان کنم ؛ می نوشتم که گاهی چرت تان را پاره کنم به قصد کمک فکری به شما ...
      من اگر قصد تخریب شما را داشتم ,ایا نمی توانستم هر ساعت با ارجاع به اصل تحلیل شما و هر دوست دیگری که در تحلیل شرایط راه را به اشتباه رفته , نقد کنم ؟
      چند تا نمونه در همین امسال از خودتان ( اقای بهزاد بهزادی )برای تان بیاورم ؛ کافی است ؟
      فی المثل ...: این چند ماه اخیر از زمان سیگنال اعلان ورودتان به بازار ، اصرا بسیاری در اغلب پست هایتان داشتید که : بازار از چند روز دیگر بر می گردد !
      جز این بوده بفرمائید .. .پست هایتان همه هست ...
      ایا علی رغم تمام اصراار های شما بازار برگشت ؟
      یک سیگنال اصلی ی ورود دادید و 10 تا سیگنال فرعی ی بمان و نفروش ، آن هم با چه اصراری ...
      من هم چند بار سعی کردم به شما از باب این اشتباه یاداوری کنم ؛ چون حیفم آمد شما در چنین وضعیتی ببینم ...
      پیشمانم که در مورد شما اشتباه کردم ؛ و متاسفم که چنان وقتی هدر شد در پای شما که ..امروز تازه فهمیدم که اخلاق و منش و نظام باورتان راه را بر کمک شما به خودتان و دیگران بسته ..
      9-..من همزمان که هنرتان را گفته ام ؛ عیب تان را هم در رویتان می گویم ...اما متاسفانه شما فقط عادت تان داده اند به تشکر و هورا .....
      اما از سوی چه کسانی ؟ !
      اینها را نمی گویم که به کسی توهین بشود , توهین ها را قبلا دوستانتان هزاران بار در آدان کرده اند : به همین جماعت سهامداری که هر روزه در پست هایشان به انواع و اقسام دلایل , سفیه و مجنون اشان خوانده و می خوانند , تنها به این دلیل که معاملات اش اشتباه است و در امور اقتصادی کم دانند و اختیار اتش زدن به مالشان را دارند ! اگر به حرف شمایان آتش بزنند به مالشان با شعورند و اگر نه بی شعورند ..چقدر هم که شما و اقای خالقی ؛ به خاطر توهین هایی که نثار دیگران شده هر روزه در آدان , گریبان چاک شدید !!!!
      پس شما با نفس توهین مخالف نیستید ( ببینید در همین جوابیه تان چند بار توهین کرده اید ) اگر شما توهین کنید البته که خیلی هم برای تان دلچسب و شیرین و گوارا است
      7-باز هم تاکید می کنم که نظرات شما برای من قابل احترام بود چنانکه قبلا هم چند بار تاکید کردم , و به همین دلیل هم خواننده مطالب شما بودم ، اما نمی دانم این دایره تنگ نظری از کجا باید شکافته شود که من و شما بفهمیم , اگر کسی نقدی به ما دارد ؛ دشمن ما نیست .....
      بگردید در آدان و به همه نشان بدهید که تا حال چند کاربر ؛ به نظرات شما و امثال شما و اقای خالقی و غیره نقد وارد کرده اند دست کم 1% مطالب شما , را نقد کرده اند؟ ( سوای من البته )
      اگر کمتر از 1% پست های شما را هم نقد نکرده اند , پس باید فهمید یا نظرات شما انقدر بی عیب و perfect است یا آنکه همان 200 نفری که برایتان تشکر می زنند , کم دانند و نمی توانند ایرادات را پیدا کنند یا اینکه ؛ می فهمند اما مماشات می کنند !
      10- من نوشته بودم : تکلیف جماعتی که ایرادات به این بزرگی را در عملکرد تحلیلی ی شما ( در ارتباط با دلار و ارسال سیگنال های نا به جا در این چند ماه اخیر ) می بینند و دم نمی زنند ، معلوم است .یعنی : ( یا نمی بینند یا می بینند و می فهمند اما مماشات می کنند , شاید می ترسند ...از چه ؟ من نمی دانم واقعا ...)
      و شما این حرف مرا چنین تعبیر کرده اید:
      ---------------------
      بهزادی :
      (( این موضوع واقعا اینقدر مهمه که شما تشکر کنندگان رو گوسفند خطاب کنید!...))
      ------------------
      حالا انصافا ؛ من دیگران را گوسفند خطاب کرده ام یا شما ؟
      شما هم مثل آن رفیق و مدیر سلف تان , هرجا در مباحثه ؛ لازم شد ؛ یارکشیمی کنید و از دیگران و دیگر کاربران و متشکران تان ! مایه می گذارید ...
      به نظر من اگر به کسی به من بگوید در این موضوع خاص ، کم دان یا نادان هستی , این توهین که نیست هیچ عین واقعیت هم هست ( مگر اینکه کسی مثل شما دانای کل باشد و به او بر بخورد ) ...
      اقای بهزادی :
      توهین واقعی به شعور دیگران این است که : از دیگران استفاده ی ابزاری کنیم و به جای پاسخ مستدل و منطقی به نقدی که می شود به تحلیل مان ؛ اول از جواب طفره برویم و بعد هم با همان روش زشت و ناکارامد همیشگی ِ : اقا به همه ما توهین شد ) .. یارکشی کنیم ..... .

      10- ((بچه کو... برو ببین پست بهزادی که توش ریده بهت چند تا تشکر خورده))
      ((خاک بر اون سرت کنند عقده ای حسود))
      اقای بهزادی ؛ یکی از ساده ترین راه ها برای شناخت هر کسی , شناخت افرادی است که در حلقه ی آنهاست . ( نه اینکه همه ی خوانندگان مطالب شما از این سنخ باشند )؛ حاشا ...اما معضل خود شما و نوع نگارش شما در جوابیه اخیرتان است که برخی هواخواهان سینه چا ک شما ، از جوابیه شما به من چنین برداشت هایی کرده اند ...ایا خوب است که من حرف خودتان را برایتان بازآوری کنم که : کلام ما نشاندهنده ی شعور نوشتاری ی ما است ؟ ! و ایینه وار به خود ما بر می گردد ؟
      دیگر از نقد مطالب شما به قصد کمک به شما درگذشتم ؛ اما هر جا ببینم که نقدی برای جلوگیری از ضرر دیگران لازم است ؛ دریغ نخواهم کرد ...
      با مهر و سپاس
      ( نظرات شخصی و ای بسا اشتباه )
      [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

      نظر

      • Nay
        Banned
        • Aug 2014
        • 641

        #1263
        پاسخ : نبض سیاست

        جناب ریو سلام


        اگر بنده از ادبیات کمک میگیرم توی پست هام، دلیلش کاملاً واضحه، تلطیف و تاثیر

        در ضمن، هر چی این ادبیات غنی تر و قوی تر باشه، به خود نویسنده انرژی مثبت تری برای ادامه راه میده، خلاقیت


        وقتی میگه:

        ... پرده بر بی حیایی متن که خود می درد پرده بر خویشتن

        یک اصل مهم روانشناسی و اثبات شده است

        چیزی که بنده بارها و بارها تجربه اش کرده ام و برای همینه که زیاد به پر و پای کسی نمی پیچم

        چون

        اونایی که میرند بالاتر می نشینند، وقتی هم میافتند، سخت تر استخوانشان خواهد شکست، پس نردبان این جهان، منم منم زدنه که یکی از تکیه گاه هاش، دیوار خلقه، پس لاجرم زین نردبان افتادنی است، زیر خلق الله پاینده نیستند و قابل اتکا و چون تکیه به فانی داده ای، باقی نخواهی ماند، زیرا

        مرده آنست که نامش به نکویی نبری

        بذارید براتون مثالی بزنم

        توی تالار بورس، شاملو نامی بود نارنجی نشان و خُلد آشیان
        ایشان یک امضا داشتند از خود پیغمبر به خدا نزدیکتر و از لب مبارکشون، مدام تسبیح و حمد و ثنای پروردگار جاری و در یک کلام، توی کره ماه سیر میکردند، نردبانش از این فرش رفته بود تا عرش

        تا اینکه یک کاربر دیگری پیدا شد به نام قطب نما

        قطب نما هم به اندک زمانی با ادبیات خاص خودش، بسرعت برای خودش هوادارانی دست و پا کرد تا بتواند وارد تالار اختصاصی بشه و در جمع جَنّت نشینان قرار بگیره

        اوایلش خاکی بود و بی نیاز و دلسوز خلق و در حال زکات علم، اما رفته رفته سودای عمل به وظیفه انسانی و هدایت خلق و اصلاح اجتماعی و لاجرم مقابله با عوام فریبان، یعنی همان شاملو، در سر پروراند.

        تازه معلوم شد چرا ایشان برای خودشان آیدی قطب نما ترتیب داده بودند، زیرا قطب نما یعنی عصای دست و چراغ راه و ایشان در ذهن خلق، منجی عالم بشریت تداعی میشدند

        زان که میگفتی نی ام با صد نمود، همچنان در بند خود بودی که بود

        هر دو در بند خود و هوای نفس اسیر بودند، فقط چهره اصلی شان مدتی پشت ابر اوهام و فریب پنهان کرده بودند

        برای همین، آتش در نیستان هر دو افتاده، افتاد، نابود کرد هر چه مدعیِ خاکِ پایِ کسی بودن را

        مرد را دردی اگر باشد خوش است، درد بی دردی، علاجش آتش است

        این دو بزرگوار، چنان چهره واقعی خود را به قضاوت خلق گذاشتند که عمراً هیچ احدالناسی میتوانست به خوبی خودشون، اینها رو ضایع کنه و الان از هر دو، خاطره تلخی بجای مانده از عوامفریبی و نان به نرخ روز خوری

        یادمون نره

        پنیر مجانی، فقط در تله موش پیدا میشه

        و این دو، مجانی در راه رضای خود پنیر مجانی میان خوانندگان پخش نمی کردند!

        به نظر شما، مقصر اصلی کیست؟

        دنیا، دنیای عرضه و تقاضاست و ایشان به خوبی پاسخگوی متقاضیان بودند و موتور راهشون، تشنه نگه داشتن طالب به مطلوب


        اما چاره کار چیست؟

        به نظر من، بجای اینکه بریم باغچه دیگری را خراب کنیم، بهتره باغچه خودمون رو بیل بزنیم!

        بعد از مدتی، باغچه زیبایی خواهیم داشت، بدون شک! شاید بهترین نباشه، اما بالاخره یک چیزی هست (جان نَش، ریاضیدانِ نوبل گرفته آمریکایی در فیلم یک ذهن زیبا... به زیبایی این خصیصه بشر را با مثالی کارگردان فیلم به تصویر میشکه، تلاش برای رسیدن به بلوند و سد راه شدن و نرسیدن در اثر خواسته حداکثری، یعنی حرص بشر و محدودیت منابع و محروم شدن از حداقل ها، بخاطر حماقت و حسادت خود بشر)

        کسی هم منکر روشنگری نیست، اما برای روشن کردن، میبایست از زاویه درست نور تاباند و مرتفع بود.... بایست تریبون داشت!

        ارادتمند

        (نی)
        آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/06/30, 22:01.

        نظر

        • Nay
          Banned
          • Aug 2014
          • 641

          #1264
          پاسخ : نبض سیاست

          بزودی فیلمی در بازار نمایش جهانی به نمایش در خواهد آمد که غوغایی به پا میکنه

          انیمیشن اینساید آوت

          حتماً ببینید

          بعد با خودتون 2 2 تا 4 تا کنید، از خود بپرسید کی معنویات شما رو متعالی کرد؟

          اونی که وعده آب و برق مجانی داد و به دیپلمات های آمریکایی حمله کرد

          یا اونی که حقوق بشر جهانی رو تنظیم کرد و نظم نوین جهانی را پایه ریزی

          گفت گر خود شوی خدا گردی
          بارها خود شدم، خـــدا نشدم
          آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/06/30, 22:10.

          نظر

          • B A R A N
            عضو فعال
            • Mar 2015
            • 677

            #1265
            پاسخ : نبض سیاست

            در ضیافت افطار رئیس جمهور با اصحاب رسانه : امید روحانی به حصول توافق جامع هسته ای

            سه شنبه 09/04/94


            وی با اشاره به اینكه دولت یازدهم از روز اول به دنبال مقابله با تبلیغات منفی علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه ساخت سلاح كشتار جمعی و عدم تعامل با جهانیان بوده است، گفت: دولت و ملت ایران هیچگاه به دنبال تهدید دیگران و سلاح كشتار جمعی نبوده و نیست.
            دكتر روحانی تصریح كرد: ایران در مذاكرات هسته‌ای به دنبال تأمین این هدف بود كه به دنیا بگوید آماده شفاف‌سازی برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خود می‌باشد تا همگان بدانند این جمله كه «نظام ایران مخفیانه به دنبال سلاح كشتار جمعی است»، تهمتی بیش نیست.

            رییس جمهوری با بیان اینكه هدف دیگر از مذاكرات نمایش این واقعیت است كه جمهوری اسلامی ایران اهل منطق و گفتگو با دیگران برای حل مشكلات در پای میز مذاكره است، گفت: آنها اینگونه در تبلیغاتشان ایران را متهم می‌كردند كه اهل تعامل با جهانیان نیست و به دنبال ستیز و مداخله و برخورد است و حل مشكل ایران یك راه‌حل بیشتر ندارد و آن جنگ و اعمال فشارهای اجتماعی و اقتصادی است تا ایران از تصمیماتش منصرف شود.

            رییس شورای عالی امنیت ملی با بیان اینكه مسیر تعامل و گفتگو در ۲۲ ماه مذاكرات به شكل جدی‌تر دنبال شد، گفت: معتقدم این مذاكرات می‌تواند نتیجه برد – برد برای طرفین داشته باشد، چرا كه اگر طرف مقابل مدعی است كه می‌خواهد مانع از ساخت سلاح هسته‌ای در ایران شود، هر چند ایران از ابتدا به دنبال آن نبوده و نیست، این هدف برای آنها حاصل می‌شود. چرا كه ما قادریم راه و مسیر نظام را در موضوع هسته‌ای به خوبی تشریح كنیم.

            دكتر روحانی ادامه داد: هدف ایران نیز این است كه بتواند مسیر و راه فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای را ادامه دهد و تحریم های ظالمانه را بردارد و به نظر من اگر زیاده‌خواهی نباشد، مذاكرات می‌تواند پایانی برد – برد داشته باشد.

            رییس جمهوری در همین خصوص ادعای طرف مقابل مبنی بر اینكه می‌خواهند زمان دسترسی ایران به سلاح هسته‌ای را به تعویق بیندازند، نادرست، واهی و بی‌اساس خواند و گفت: در كشور ما كه رهبر معظم انقلاب در خصوص منع تولید و ساخت سلاح‌های كشتار جمعی فتوا دارد، برنامه‌ای برای ساخت چنین تسلیحاتی وجود ندارد.

            رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینكه اگر در مذاكرات این هفته و یا هفته آینده بتوانیم به توافق و تفاهم برسیم، معنایش كنار گذاشتن اقتصاد مقاومتی در ایران نیست، اظهار داشت: مسیر اقتصاد مقاومتی را با همه توان و تلاش ادامه خواهیم داد، چرا كه این مسیر به نفع كشور است و راهی است كه می‌تواند قدرت ملی ما را افزایش دهد، اقتصاد مقاومتی، فرهنگ استقامتی و تعامل سازنده با جهان اگر در كنار هم قرار گیرد باعث می‌شود تا از مشكلات پیش‌رو به سرعت عبور كنیم.

            دكتر روحانی در ادامه افزود: همچنین اگر مذاكرات موفق باشد معنای آن بازگشت و بازتولید شیوه‌های اجرایی سال‌های گذشته نخواهد بود، دولت هیچگاه دلارها و سرمایه‌های فراوان را در مسیر واردات قرار نخواهد داد تا در طول ۸ سال ۷۲۰ میلیارد دلار صرف واردات كشور شود، اما مسایل كلان نظیر معضل اشتغال، محیط زیست و آب حل نشود.

            رییس جمهوری تصریح كرد: البته من نمی‌خواهم بگویم كه با آن وفور مالی و ارزی می‌شد همه مسایل كشور را حل كرد و یا این دولت می‌تواند همه مشكلات را مرتفع كند، اما معتقدم می‌شد گام های بلندی در ۸ سال گذشته برداشت.

            رییس جمهوری با تاکید بر اینکه شیوه عملکرد ۸ ساله در صورت موفقیت مذاکرات نیز بازتولید نخواهد شد، گفت: دولتاز ماه ها قبل برای نحوه استفاده مطلوبتر از امکاناتی که پس از دوره تحریم فراهم خواهد شد، برنامه ریزی کرده است.

            دکتر روحانی تصریح کرد: در صورت توافق ، دولت یازدهم متعهد به اجرای مفاد آن توافق است و تنها شرط آن نیز پایبندی طرف مقابل در عمل به تعهداتش است.
            رییس جمهوری اظهارداشت: اگر آنها در انجام تعهداتشان در چارچوب توافق متعهد بمانند ما نیز متعهد خواهیم ماند.
            رییس شورای عالی امنیت ملی همچنین تاکید کرد کهدولت آمادگی کامل دارد که اگر هر روز آنها توافق را زیر پا بگذارند، مسیر را شدیدتر از آنچه که در ذهن آنها می گذرد ، برگرداند و تغییر دهد.

            دکتر روحانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه سرمایه دولت و رسانه ها ، سرمایه اجتماعی و حمایت مردم است ، گفت: امیدوارم همگان اهداف ملی را مدنظر قرار دهند و آنچه در زمینه مذاکرات حق ملت است بدست آوریم و واقعیت ها را برای مردم توضیح دهیم.
            دكتر روحانی در ابتدای سخنان خود ضمن تبریك ولادت امام حسن مجتبی(ع)، گفت: ایشان امام صلح و رحمت در میان امت اسلامی است و راه و شیوه او می‌تواند مسیر هدایت ما باشد.

            ================================================== ====
            روحانی تا حالا اینقدر ا.ن را ضایع نکرده بود ولی امروز هر چه را که تو این دو سال نگفته بود گفت.
            یک علتش اینه که میدونه با این توافق ، خرش کاملا از پل میگذره و ا.ن دیگه هیچ رقمه ،رقیبی براش محسوب نمیشه
            آدم از آفتابه آب بخوره ولی اینجوری مثله ا.ن ضایع نشه

            روحانی واقعا سخنران چیره دستیه.دل همه رو از رهبر و مخالفان و...به جا آورده.(رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینكه اگر در مذاكرات این هفته و یا هفته آینده بتوانیم به توافق و تفاهم برسیم، معنایش كنار گذاشتن اقتصاد مقاومتی در ایران نیست)و (دولت آمادگی کامل دارد که اگر هر روز آنها توافق را زیر پا بگذارند، مسیر را شدیدتر از آنچه که در ذهن آنها می گذرد ، برگرداند و تغییر دهد.)

            نکته ی مهم صحبتش اینه که میگه اگه در این هفته یا هفته بعد به توافق برسیم.اونایی که روانشناسی خوندند میدونند معنیش چیه؟
            خلاصه اینکه حداکثر دو هفته دیگه این شوی هسته ای به پایان میرسه.
            اونایی که هنوز دودلند ،حتما وقتی رسیدند زمین ،میخوان چترشونو باز کنن

            نظر شخصی و ممکنه اشتباه باشه


            .

            نظر

            • fanos
              ستاره دار(1)
              • Jul 2013
              • 209

              #1266
              پاسخ : نبض سیاست

              درود باران گرامی
              اگه متنی که اینجا گزاشتین سخنرانی کامل اقای روحانی باشه سخن تازه ای نگفته یک مشت شعار کلیشه ایی وتهدید غربه که بیانگر اینه نظام به برداشتن تحریمها خیلی احتیاج داره غربم اینو خوب فهمیده تابه هدفش نرسه توافقی درکار نیست
              عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

              نظر

              • fanos
                ستاره دار(1)
                • Jul 2013
                • 209

                #1267
                پاسخ : نبض سیاست

                اگر ملتی انتظار داشته باشد که هم احمق باشد و هم آزاد، این انتظار هیچگاه عملی نشده و نخواهد شد توماس جفرسون
                عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

                نظر

                • Nay
                  Banned
                  • Aug 2014
                  • 641

                  #1268
                  پاسخ : نبض سیاست

                  در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
                  در ضیافت افطار رئیس جمهور با اصحاب رسانه : امید روحانی به حصول توافق جامع هسته ای

                  سه شنبه 09/04/94

                  ...
                  ================================================== ====
                  روحانی تا حالا اینقدر ا.ن را ضایع نکرده بود ولی امروز هر چه را که تو این دو سال نگفته بود گفت.
                  یک علتش اینه که میدونه با این توافق ، خرش کاملا از پل میگذره و ا.ن دیگه هیچ رقمه ،رقیبی براش محسوب نمیشه
                  آدم از آفتابه آب بخوره ولی اینجوری مثله ا.ن ضایع نشه

                  روحانی واقعا سخنران چیره دستیه.دل همه رو از رهبر و مخالفان و...به جا آورده.(رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینكه اگر در مذاكرات این هفته و یا هفته آینده بتوانیم به توافق و تفاهم برسیم، معنایش كنار گذاشتن اقتصاد مقاومتی در ایران نیست)و (دولت آمادگی کامل دارد که اگر هر روز آنها توافق را زیر پا بگذارند، مسیر را شدیدتر از آنچه که در ذهن آنها می گذرد ، برگرداند و تغییر دهد.)

                  نکته ی مهم صحبتش اینه که میگه اگه در این هفته یا هفته بعد به توافق برسیم.اونایی که روانشناسی خوندند میدونند معنیش چیه؟
                  خلاصه اینکه حداکثر دو هفته دیگه این شوی هسته ای به پایان میرسه.
                  اونایی که هنوز دودلند ،حتما وقتی رسیدند زمین ،میخوان چترشونو باز کنن

                  نظر شخصی و ممکنه اشتباه باشه


                  .
                  ممنون از شما

                  و اونایی که منطق سرشون میشه، میدونند ا.ن. را ضایع کردن یعنی ...

                  فقط باید خدا خدا کرد تا هر چه زودتر، ریشه این دلواپسان زده بشه (بتوانند کارش را یکسره کنند)

                  این تمدید حداقلی، شاید تبدیل به مهلت حداکثری نشه و آخرین اولتیماتوم هاست به طرف ایرانی تا زودتر سر همدیگر را بکوبید به سنگ، برنده بیاد جلو و یه امضای خوشگل بندازه پای این سند .... و گرنه میدونید که، مثل زمان اون خدا بیامرز، خودمون براتون شاه تعیین میکنیم!

                  هر چند خود غرب تمایلی به شکست مذاکرات نداره و شمارش معکوس رو داره کـــــــش میده، اما این کش هم طاقتی داره و آخرش ممکنه پاره بشه

                  نظر

                  • Nay
                    Banned
                    • Aug 2014
                    • 641

                    #1269
                    پاسخ : نبض سیاست

                    سخنان مدیر کیهان علیه توافق هسته‌ای


                    مدیرمسئول روزنامه کیهان پیش‌بینی کرد، برخلاف تصور برخی از دوستان که احتمال دستیابی به یک توافق را دور از انتظار نمی‌بینند،

                    با قاطعیت می‌توان گفت که هیچ توافقی در پیش نخواهد
                    بود و مانند 12 سال گذشته، مذاکرات در مرحله پایانی خود با شکست روبرو می‌شود مگر در دو حالت.


                    اول آن که ما از حق مسلم و قانونی خود که حفظ صنعت هسته‌ای کشورمان است دست بکشیم و به تعبیر رهبر معظم انقلاب«به یک کاریکاتور از فعالیت هسته‌ای و تابلوی بی‌محتوا» تن بدهیم و حالت دوم
                    این که، حریف با دست کشیدن از نگاه سلطه‌جویانه خود، برخورداری ایران اسلامی از صنعت هسته‌ای را بپذیرد.

                    ولی هیچیک از دو حالت یاد شده در افق پیش‌روی دیده نمی‌شود



                    گفتنی است که معرفی عامل شکست مذاکرات برای حریف از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است ...

                    متاسفانه باید گفت؛ توافق‌های ژنو و لوزان که در آن از خطوط قرمز هسته‌ای کشورمان عبور شده بود، به حریف امید داده بود که می‌تواند توافق مورد نظر خود را به ایران تحمیل کند و پروژه برچیدن صنعت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را کلید بزند ولی بیانات صریح و قاطع رهبرمعظم انقلاب در دیدار اخیر مسئولان نظام با ایشان، پروژه تحمیلی آمریکا را با بن‌بست جدی روبرو کرد که در این خصوص گفتنی است؛

                    رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیر خود، از یکسو بر سلامت و دلسوزی تیم هسته‌ای کشورمان تاکید ورزیده و آنان را افرادی، مومن، امانت‌دار و صاحب غیرت و شجاعت معرفی کردند و در همان حال خطوط قرمز و غیرقابل عبور نظام در مذاکرات هسته‌ای را برشمرده و تعریف مشخصی از این خطوط ارائه کردند. این اقدام هوشمندانه خط بطلانی بود که با قاطعیت و اقتدار بر توهم دوصدایی نسبت به توافق احتمالی و سرنوشت صنعت هسته‌ای کشورمان کشیده شد. ایشان با تأکید بر دو گزاره یاد شده دندان طمع دشمن را که برای بهره‌گیری و سوءاستفاده از دوگانگی مورد اشاره تیز شده بود، کُند کرده و شکستند.

                    4- در پی بیانات اخیر حضرت آقا و حمایت کم‌نظیر ایشان از تیم هسته‌ای کشورمان، برخی از تحلیل‌گران داخلی بر این گزاره و تحلیل تاکید می‌کردند- و شاید هنوز هم می‌کنند- که وقتی رهبر معظم انقلاب تیم مذاکره‌کننده را امانت‌دار، مومن، غیرتمند و شجاع می‌دانند، می‌توان نتیجه گرفت توافقی که مورد تائید این تیم با این ویژگی‌ها باشد، همان «توافق خوب» است. در این برداشت اگرچه بر سلامت و ایمان و شجاعت تیم مذاکره‌کننده تاکید شده است ولی باید توجه داشت که بیانات‌حضرت‌آقا نیمه دیگری نیز دارد و آن، این که، سلامت تیم هسته‌ای تنها معیار و میزان برای ارزیابی یک «توافق» خوب نیست بلکه رهبر معظم انقلاب با برشمردن خطوط قرمز هسته‌ای، «توافق خوب» را توافقی می‌دانند که در آن از خطوط قرمز یاد شده عبور نشده باشد.

                    به بیان دیگر معیار و میزان برای ارزیابی یک «توافق‌خوب» و تشخیص آن از «توافق بد»، همان خطوط قرمز ترسیم شده در بیانات رهبر معظم انقلاب است و دراین‌باره اشاره به نکته‌ای ضروری به نظر می‌رسد.

                    حضرت آقا می‌فرمایند «آنچه رهبری در جلسات عمومی می‌گوید عینا همان مسائلی است که در جلسات خصوصی به رئیس‌جمهور و دیگر مسئولان ذیربط می‌گوید».
                    با توجه به این بخش از بیانات حضرت آقا اولا؛ تاکید ایشان بر «امانت‌داری، غیرت، شجاعت و تدین اعضای تیم مذاکره‌کننده» باور و اعتقاد قلبی رهبر‌معظم‌انقلاب است و علت‌تراشی‌های دیگر برای آن، غیرقابل قبول و مردود خواهد بود.

                    و ثانیا؛ خطوط قرمزی که حضرت آقا ترسیم کرده‌اند نیز، قابل تخفیف و عقب‌نشینی نبوده و نیست بلکه از باور عمیق و عالمانه حضرتش درباره نتیجه مورد نظر ایشان از مذاکرات هسته‌ای ریشه می‌گیرد.نتیجه آن که حمایت از تیم هسته‌ای با تاکید بر حفظ خطوط قرمز یاد شده وظیفه همگان است و در هیچیک از دوسوی این قضیه کمترین زمینه‌ای برای تردید و «اما و اگر» وجود ندارد.

                    5- در فاصله کوتاهی بعد از بیانات قاطع رهبر معظم انقلاب در جمع کارگزاران نظام، حریف که نقشه قبلی خود را نقش بر آب می‌دید، گزینه دیگری را پیش کشیده و در آن دمید و آن گزینه‌ای بود که دو روز بعد از بیانات حضرت آقا، شبکه‌تلویزیونی C.N.N از آن خبر داد و به عنوان نتیجه احتمالی مذاکرات، اعلام کرد؛ «احتمال دارد متن توافق 5+1 با ایران که شامل ضمایم فنی است، بدون امضای طرفین حاضر در مذاکرات منتشر شود».

                    درباره این گزینه که ترجمان ترفند موذیانه دیگری از سوی حریف است گفتنی‌هایی هست که به بعد موکول می‌کنیم.


                    ----------------------------------------------------
                    به نظرتون این پیش بینیه یا پیشگویی؟

                    از لحاظ معنایی و مفهومی، پیشگویی امری الهی و از عالم غیب محسوب میشه، اما پیش بینی، نتیجه گیری بر اساس شواهد و نشانه هاست، مثل هوای ابری و نوع ابر و بارانی بودن و الخ

                    همون طور که دوست خوبمون نقل قول کردند، حماقت و آزادی با هم جمع ناپذیرند [توماس جفرسون]

                    پس انتظار اینکه هم اصولگرای دلواپس تو این مملکت باشه و هم آب خوش از گلوی ملت بره پایین، انتظار بیهوده ایست!

                    به طریق جنابش

                    مگر در 2 حالت

                    یا سر خصم بکوبیم به سنگ
                    یا ....

                    بنظرتون ظرف یک هفته مهلت تمدید شده، چه اتفاقی میتونه بیافته؟


                    بنده پیش گو نیستم، پیش بینی تون چیه؟

                    مثلا خدای نکرده، پای حاج حسین ما تو حموم لیز میخوره و سرش به ...


                    آخه یکی نیست به این مردک بگه، خر خودتی، همدلی و همزبانی یعنی این؟

                    از یه طرف بگی من به دیپلماتهام اعتماد دارم، از طرف دیگه خط قرمز براشون بذاری؟

                    آخه مردک، اونایی که بهشون اعتماد داشتی، خط قرمز رو رد کردند و در پیشگاه جامعه جهانی، حق امضا با دیپلماته، یعنی نماینده قانونی کشور، اگر اینها امضای نهایی رو بزنند، کی چه غلطی میتونه بکنه؟

                    بچه گول میزنی؟ یا فکر میکنی تیر رها شده از شست، دوباره بدست باز خواهد گشت؟

                    فراموش نشود، بالاترین مقام رسمی اجرایی کشور، ریاست جمهوری است و هرگونه تضعیف این مقام در برهه کنونی، به مثابه انگشت توی چشم خود کردن و نابودی خود است

                    و غرب هم مچل و منتر ما نیست که با کسی مذاکره کنه که حق امضا نداره یا امضاش، ضمانت اجرایی

                    بنابراین، هر گونه تخطی از تعهدات بین المللی، عواقب بس خطرناکی دارد که اونایی که خودشون رو میزنند به کوچه علی چپ و از تعبیرات دیپلماتیک سر رشته ندارند، پای لرز خربزه خوردن خودشون هم می ایستند... خیلی قاطع و صریح، بقدر خود را به نفهمی زدن!

                    حالا عقب نشینی نکن

                    دیپلماتهای معتمد ما، عامدانه یا جاهلانه، سندی امضا کرده اند که حالا نمیتونی بگی خط قرمز رعایت نشده و چه بخواهی چه نخواهی، طبق فرمایش خودت، مقصر کسی قلمداد میشه که به تعهداتش عمل نکنه و جامعه جهانی هم احمق نیست که بعد از 12 سال موش و گربه بازی، فریب خود را به موش مردگی زدن یکی از طرفین را بخورد

                    زیرا معرفی عامل واقعی شکست مذاکرات، طبق نظر جمع، از اهمیت ویژه ای برخورداره، چون هیئات ژوری (افکار عمومی) میخواد اعلام مجازات به تناسب تقصیر بکنه، یعنی اگر لازم باشه، گزینه نظامی و استفاده از قوه قهریه برای عامل ناکامی در رسیدن به توافق در مذاکرات

                    زیرا مذاکرات به گونه ای پیش رفته که

                    اگر توافق
                    بشه. یعنی غرب به خواسته اش رسیده و ایران خطری برای جامعه بین الملل نیست (جامعه بین المللی، غرب را وکیل کرده تا جلوی تهدید اتمی شدن ایران را بگیره) یا علاج واقعه قبل از وقوع شده... حالا چه واقعاً ایران دنبال بمب بوده یا حقیقتاً نبوده مهم نیست . مهم اینه که ما واکسن رو زدیم، در آینده هم خطری ما رو تمدید نمیکنه، لا اقل تا زمان تاثیر واکسن، یعنی همون 10 تا 25 سال بسته به اهمیت تبصره ها

                    اگر توافق
                    نشه، یعنی ایران قطعاً در سودای سلاح اتمی است (مو لا درزش نمیره و به همه اثبات شده) و میبایست در اسرع وقت با آن برخورد جدی داشت و کنترلش کرد، در غیر اینصورت، جامعه بین الملل، مذاکره کنندگان (وکلای) خود را در این کوتاهی و قصور، مجرم خواهد شناخت و مستوجب جبران خسارت

                    یعنی قضیه با یه ببخشید، خط قرمز را هیئت مذاکره کننده امین و معتمد ما، نارنجی دیده، حل نمیشه! خونبهاش بالاتر از این حرفاست، چه از تعبیرات دیپلماتیک سر در بیاری، چه در نیاری، قوانین بین المللی لازم الاجراست

                    خوش باشید


                    آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/07/01, 01:34.

                    نظر

                    • Nay
                      Banned
                      • Aug 2014
                      • 641

                      #1270
                      پاسخ : نبض سیاست

                      به گزارش ايرنا،

                      روحانی
                      « اگر آنها متعهد بمانند ما نيز به آنچه که توافق شده است پايبند خواهيم بود، اما در عين حال دولت آمادگی کامل خواهد داشت که اگر روزی توافق را زيرپا بگذارند ما نيز بلافاصله بتوانيم شديدتر از آنچه در مخيله آنهاست، به مسير قبلی بازگرديم .»


                      - «معتقدم اين مذاکرات می تواند نتيجه برد – برد برای طرفين داشته باشد، چرا که اگر طرف مقابل مدعی است که می خواهد مانع از ساخت سلاح هسته ای در ايران شود، هر چند ايران از ابتدا به دنبال آن نبوده و نيست، اين هدف برای آنها حاصل می شود. چرا که ما قادريم راه و مسير نظام را در موضوع هسته ای به خوبی تشريح کنيم. »




                      آقای اوباما گفته است: اگر مذاکره‌کنندگان در خاتمه گفت‌وگوهای اتمی اطمینان نیابند که همه راه‌های دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای مسدود شده است، توافقی در کار نخواهد بود.


                      روحانی

                      - اگر در اين مذاکرات بتوانيم در اين هفته و هفته پيش رو به توافق برسيم معنايش اين نيست که در ايران مسير اقتصاد مقاومتی را کنار می گذاريم بلکه ما مسير اقتصاد مقاومتی را با همه توان ادامه خواهيم داد زيرا اين مسير به نفع کشور است و راهی است که کشور را قدرتمند می کند.

                      - اگر اين مذاکرات موفق شود معنايش اين نيست که شيوه سال ۸۴ تا ۹۲ را بازتوليد می کنيم و دلار فراوان بدست آمده را در مسير اشتباه هزينه کنيم .

                      نظر

                      • Nay
                        Banned
                        • Aug 2014
                        • 641

                        #1271
                        پاسخ : نبض سیاست

                        نشریه فارین پالیسی با اشاره به مذاکرات ایران و ۱+۵ نوشته عزم باراک اوباما برای دستیابی توافق با ایران، ثروت‌ بادآورده‌ای را نصیب شرکت‌های اسلحه‌سازی آمریکایی کرده است. به نوشته فارین پالیسی از آنجا که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اعتمادی به این توافق ندارند و ظرفیت موشک‌های بالیستیک ایران هم در این توافق دست‌نخورده باقی‌ مانده، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس خرید‌های تسلیحاتی خود را سرعت بخشیده‌اند و بازار سامانه‌های پدافندی بیش از پیش داغ شده است.
                        فارین پالیسی می‌افزاید اگر هم توافق هسته‌ای حاصل نشود، کشورهای عرب خلیج فارس احتمالا به خریدهای میلیاردی خود ادامه خواهند داد و شرکت‌های اسلحه‌سازی از این بابت نگرانی ندارند.

                        شرکت اسلحه‌سازی لاکهید مارتین، اعلام کرده قصد دارد ۲۰ درصد فروش خارجی خود را تا آخر ۲۰۱۵ افزایش دهد. بخش عمده‌ای از این تسلیحات، سامانه‌های دفاع موشکی خواهد بود که نزدیک به نیمی از آن به متحدان آمریکا در خاورمیانه، آسیا و اروپا فروخته خواهد شد.
                        طی چند سال گذشته امارات دو سامانه ضد موشک تاد از لاکهید مارتین به ارزش یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار خریداری کرده است.

                        قطر و عربستان هم به دنبال دستیابی به سامانه‌های موشکی متحرک و رادارهای ساخت شرکت ریتئون برای این سامانه‌ها هستند.

                        برآوردها حاکی از آن است که ۱۰ درصد از درآمد ۲۳ میلیارد دلاری شرکت ریتئون از صادرات به کشورهای خاورمیانه به دست‌ آمده است. این شرکت سامانه‌های ضدموشک پاتریوت را به ارزش میلیاردها دلار به اسرائیل، عربستان سعودی، کویت، قطر و امارات متحده عربی فروخته است. این فروش‌ها با قراردادهای هنگفت نگهداری و به‌روز‌رسانی سامانه‌ها همراه بوده است. همین امسال عربستان یک قراداد ۲ میلیارد دلاری برای خرید سامانه‌های پاتریوت با شرکت ریتئون امضا کرد.
                        روزنامه وال‌استریت جورنال هم با اشاره به مذاکرات هسته‌ای به سابقه اعتمادسازی میان تهران و واشینگتن پرداخته و تماس‌های محرمانه به وساطت کشور عمان را مورد توجه قرار داده است.
                        به نوشته وال‌استریت جورنال ایران در اواخر سال ۲۰۰۹ فهرستی از درخواست‌هایش را برای محک زدن باراک اوباما در اختیار آمریکایی‌ها قرار داد که یکی از آنها آزادی زندانیان ایرانی در آمریکا و دیگر کشورها بود.
                        برپایه این گزارش این درخواست‌ها که از طریق سلطان قابوس پادشاه عمان به اطلاع آمریکایی‌ها رسانده شد. از جمله خواسته‌ مقام‌های ایران، قرار دادن برخی گروه‌های اپوزیسیون در فهرست سیاه آمریکا و افزایش صدور ویزای آمریکا برای دانشجویان ایرانی بود. در نهایت به گفته مقام‌هایی که وال‌استریت جورنال به‌ آنها استناد کرده، شماری از این خواسته‌ها از سوی واشینگتن برآورده شد: از جمله آزادی چهار ایرانی در آمریکا و بریتانیا.

                        این تماس‌ها و ملاقات‌های پنهان راه را برای مذاکرات اتمی جهت حل‌وفصل پرونده اتمی در سال ۲۰۱۳ هموار کرد. ملاقات‌های پنهانی میان مقام‌های ایرانی و آمریکایی سه‌سال پیش از سال ۲۰۱۳ در مسقط پایتخت عمان آغاز شده بود.

                        وال‌استریت جورنال به مخالفان و موافقان توافق هسته‌ای با ایران در کاخ سفید اشاره می‌کند.
                        به باور برخی از مقام‌های آمریکایی توافق هسته‌ای می‌تواند ایران را معتدل کرده و آن را متمایل به غرب کند؛ برخی از مقام‌های آمریکایی معتقدند که توافق موضع حسن روحانی رئیس جمهور ایران را مستحکم می‌کند.

                        این روزنامه می‌افزاید برخی دیگر در دولت اوباما همانند کشورهای عرب و اسرائیل این توافق را باج‌دهی به ایران برای کند کردن موقت برنامه هسته‌ای در برابر لغو تحریم‌ها می‌دانند.

                        موافقان توافق در کاخ سفید اما معتقدند که تعامل با ایران طی شش سال گذشته تنش میان دو کشور را کم کرده و راه را برای همکاری‌های احتمالی آینده گشوده است؛ برای نمونه مقابله با حکومت اسلامی یا همان داعش.

                        وال استریت جورنال با اشاره به پیام‌های نوروزی باراک اوباما و تماس تلفنی او با حسن روحانی همتای ایرانی‌اش در سال ۲۰۱۳ و نامه‌هایش به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران و جواب متقابل وی نوشته که آمریکا در نوامبر ۲۰۱۰ گروه جندالله را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد؛ گروهی که مسئول کشته شدن صدها تن در حمله به مساجد شیعیان و اماکن نظامی بوده است.
                        یک اقدام اعتمادساز دیگر آمریکا به نوشته این روزنامه ایجاد سفارت مجازی آمریکا در سال ۲۰۱۱ برای ایرانیان جهت سهولت در اعطای ویزا و تبادلات دانشجویی بوده است. گرچه آمریکایی‌ها ارتباط سهولت در صدور ویزا را با درخواست‌های ایران را رد کرده‌اند.
                        به نوشته وال استریت جورنال در دوره اوباما شمار دانشجویان ایرانی در آمریکا دو برابر شده و به ۱۰ هزار نفر رسیده است.
                        روزنامه واشینگتن پست هم نوشته که مذاکرات هسته‌ای در مهلت‌ تعیین شده دهم تیر به نتیجه نمی‌رسد و گفت‌وگوها برای حصول نتیجه به پس از این تاریخ کشیده می‌شود.

                        این روزنامه همچنین بازگشت ظریف به تهران را مورد توجه قرار داده و نوشته است هنوز دو اختلاف اساسی باقی مانده، یکی ضرب‌آهنگ لغو تحریم‌ها و دیگری میزان دسترسی‌ بازرسان.

                        واشینگتن پست می‌افزاید محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، پیش از عزیمت به تهران روز یکشنبه به مدت ۲۰ دقیقه با همتای آمریکایی خود گفت‌وگو داشت. به نوشته این روزنامه غیبت ظریف تا روز سه‌شنبه، به ارائه پیشنهادات ۱+۵ به دستگاه رهبری ایران، تعبیر شده است.
                        واشینگتن پست یادآوری کرده که رهبر ایران، هفته گذشته خطوط قرمز مذاکرات را مشخص کرده: لغو تحریم‌ها در روز توافق، ممنوعیت دسترسی بازرسان آژانس به اماکن نظامی و دیگری تعیین دوره زمانی ۱۰ ساله یا بیشتر برای توافق؛ نویسنده این روزنامه نوشته که مشخص نیست که این خطوط قرمز ترفندی در مذاکرات برای امتیازگیری باشد یا اینکه ایران واقعا می‌خواهد در چارچوب همین خطوط قرمز حرکت کند.
                        این روزنامه نوشته است در طول مذاکرات، آمریکایی‌ها، وضعیت زندانیان آمریکایی در ایران را بارها پیش کشیده‌اند: امیر حکمتی، کشیش سعید عابدینی، جیسون رضاییان خبرنگار واشینگتن پست و رابرت لوینسون مامور سابق اف‌بی‌آی که ناپدید شده است.

                        روزنامه واشینگتن تایمز در مطلبی وضعیت حقوق بشر در ایران را مورد توجه قرار داده و نوشته وضعیت زنان و کودکان در حالی‌که مذاکرات ادامه دارد، در دوران حسن روحانی وخیم‌تر شده است.
                        این روزنامه اسیدپاشی‌های اصفهان و اعدام متهمان زیر سن قانونی را یکی از شاخص‌های بدتر شدن وضع حقوق بشر دانسته است.
                        واشینگتن تایمز، به گزارش بان گی مون دبیر کل سازمان ملل اشاره کرده و آورده است امسال دست کم ۱۶۰ کودک زیر حکم اعدام هستند.
                        با استناد به گزارش عفو بین‌االملل واشینگتن تایمز نوشته است که سال گذشته دست‌کم ۲۸۹ نفر در ایران اعدام شدند که ایران را پس از چین در رتبه دوم قرار می‌دهد.

                        نظر

                        • negarminavi
                          عضو فعال
                          • May 2013
                          • 35714

                          #1272
                          پاسخ : نبض سیاست

                          در اصل توسط Nay پست شده است View Post
                          خائن کسی است که ایران را به این حال و روز دچار کرده

                          قابل توجه طرفداران دکترین دلواپسی و دوژمن هراسی حاضر که به طریق اولی خائن محسوب میشوند

                          .......
                          بعد از پیامبر هم عده ای برای اینکه خلافت را غصب کنند ! می گفتند علی، امت اسلام را به این روز انداخته !!!

                          بعد از علی هم معاویه و طرفدارانش می گفتند آل علی و یارانشان امت اسلامی را شقه شقه کرده اند و به این روز انداخته اند !!!

                          حالا هم .....

                          نظر

                          • Nay
                            Banned
                            • Aug 2014
                            • 641

                            #1273
                            پاسخ : نبض سیاست

                            در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                            بعد از پیامبر هم عده ای برای اینکه خلافت را غصب کنند ! می گفتند علی، امت اسلام را به این روز انداخته !!!

                            بعد از علی هم معاویه و طرفدارانش می گفتند آل علی و یارانشان امت اسلامی را شقه شقه کرده اند و به این روز انداخته اند !!!

                            حالا هم .....
                            اصول عیب یابی، از دوشاخه به سی پی یو است، نه اول قلب رو بشکافی، بعد بفهمی مشکل مقعده!

                            ما داریم درباره اتفاقات امروز با مستندات متقن و مثبته و شواهد زنده بحث میکنیم و قضاوت، نه درباره دوره ای که هزاران حرف و حدیث و تحریف و اما و اگر پشتشه

                            زمان پیامبر، اینترنت و دوربین بود که انگشت تو دماغت کنی، سه سوته اونور دنیا بفهمند؟

                            بعد طرف راست راست تو دوربین نگاه میکنه، میگه هاله نور دروغه هر کی گفته (همونی که سنگش رو به سینه میزنی تو مناظرات انتخاباتی منتهی به کودتای 88 جلوی میلیونها بیننده به کروبی گفت، بعد هم با کمال ناباوری، از تو صندوق کشیدندش بیرون، یا بعبارتی، اونقدر دیگه وقیح شده بودند که حتی به خودشون زحمت شمارش آرا ندادند، همون کله سحری آب پاکی رو ریختند روی دست ملت که تبدیل به بنزینی شد بر خشم و حوادث بعد از آن)

                            شما هم میخواهی واقعاً حقایق رو ببینی، اول باید اون لحاف تعصب رو از روی کله ات برداری، بلکه یخورده نور ببینی

                            سرت رو از زیر برف بکش بیرون، خیلی چیزا ملموس تر از اونیه که حتی تفسیر بخواد

                            حالا گودرز چه ربطی به شقایق داره شما میری تاریخ دستکاری شده و ناراست 1400-500 سال پیش رو میکنی سند؟ در حالیکه دزد حاضره و بز حاضر؟

                            به نظر خودت، حرفت خریدار داره با این استدلال 2زاری؟


                            سخت گیری و تعصب، خامی است
                            تا جنینی، کار خـــون آشامی است

                            نظر

                            • rio
                              عضو عادی
                              • Mar 2015
                              • 175

                              #1274
                              پاسخ : نبض سیاست

                              در اصل توسط Nay پست شده است View Post
                              جناب ریو سلام
                              ..................
                              زان که میگفتی نی ام با صد نمود، همچنان در بند خود بودی که بود

                              هر دو در بند خود و هوای نفس اسیر بودند، فقط چهره اصلی شان مدتی پشت ابر اوهام و فریب پنهان کرده بودند

                              برای همین، آتش در نیستان هر دو افتاده، افتاد، نابود کرد هر چه مدعیِ خاکِ پایِ کسی بودن را


                              این دو بزرگوار، چنان چهره واقعی خود را به قضاوت خلق گذاشتند که عمراً هیچ احدالناسی میتوانست به خوبی خودشون، اینها رو ضایع کنه و الان از هر دو، خاطره تلخی بجای مانده از عوامفریبی و نان به نرخ روز خوری

                              یادمون نره
                              به نظر من، بجای اینکه بریم باغچه دیگری را خراب کنیم، بهتره باغچه خودمون رو بیل بزنیم!


                              کسی هم منکر روشنگری نیست، اما برای روشن کردن، میبایست از زاویه درست نور تاباند و مرتفع بود.... بایست تریبون داشت!

                              ارادتمند

                              (نی)
                              ------------------------------
                              (( نور ستارگان) !
                              سلام :
                              5 شرط اصلی برای قضاوت در مورد هر موضوعی :
                              عقل ( از نوع سالم)
                              تخصص
                              اخلاق
                              انصاف
                              مهربانی
                              ---------------------------------------
                              شرط دوم که تخصص است لازمه نخستین اش داشتن , اطلاعات کافی است که متاسفانه در این مورد خاص شما ؛ اطلاعات تان کامل نبود و لاجرم چون داده ها غلط باشند فرجام و نتیجه هم معلوم است :
                              دو روز پیش من مطلبی نوشتم در باب ( تحلیل عرصه ی تجویز نیست ) و نامی هم از کسی نبردم و در باغچه کسی هم منتشر نکردم و از کسی هم نخواستم چنین کاری کند اما از آنجا که انسان ها مخیرند در بعضی امور ، دوستی ؛ مطلب من را برده اند و در باغچه ایشان کاشته اند( و برای من تازه همین امروز صبح پیام داده اند که: من مطلب شما را بردم در باغچه ایشان کپی کردم ) و ایشان( ب.ب) هم بدون توجه به موضوع اصلی ( تحلیل عرصه تجویز نیست ) پرداخته اند به حواشی و مقدمات و آن هم نه از راه و روش بحث روشمند و اخلاقی و هواخواهانشان هم که از این حیث سنگ تمام گذاشتند جوری که اصلا نمی شود , پیام هایشان را با هیچ ادیت و ویرایشی منتشر کرد در معرض دید عموم !
                              -----------------
                              حالا شما مخیرید که در قضاوت تان تجدید نظر کنید یا نه ....گرچه برای خودتان مهم تر است تا برای من .....اما من به شخصه در موارد این چنینی , تا از جزئیات مطلع نباشم , از قضاوت هم اجتناب می کنم .

                              اگر هم بر فرض ورود به جایگاه قضاوت کردم...جملاتی را که در بالا از متن اصلی ی شما گزینش کرده ام , پسند نمی کردم ...البته من جای شما نیستم ....

                              این را هم کوتاه بگویم که : کسی که به تجربه ی تاثیر گذاری تریبونی در ابعاد واقعی اش رسید ه و خودخواسته لذت در گذشتن از چنان تریبون های را چشیده باشد , چشم در پی نردبان تریبون ها ی ما و منی ی و خوار و خفیف و ناچیزی نمی دواند که گفته اند : چون که صد آمد نود هم پیش ما است ....که اگر از صد گذشتی از یک و صفر هم سختی نیست در گذشتن ....

                              -----------------------------
                              اما از مطالب بالا که بگذریم , کلیت مطلب شما درسایر موارد درست است ...
                              اما دلیل اینکه چرا دچار چنین سوء قضاوتی شده اید( از نظر من )

                              : اساسا هر انسانی دارای یک فرمت و قالب ذهنی ی است که تمام داده ها را از درگاه آن فرمت خاص و یژه ی به خود ارزیابی و بررسی و تحلیل و نهایتا نتیجه گیری می کند ( مثلا ذهنیت برخی اقتصادی است و برخی فرهنگی و برخی سیاسی و برخی عرفانی و برخی نظامی و برخی ترکیبی از یک یا دو تا از این ها اما با غلبه ی شدید یکی بر دیگری ) و البته زیر درصد هم هستند کسانی که با توجه به دریافت داده های متفاوت و تجربیات متفاوت شان از آبشخورها و منابع متفاوت ( فرهنگی/ سیاسی/....) زندگی ، داراری ذهنیتی بلافرم و منعطف و تغییر و تبدیل پذیرند ؛ یعنی که برای تفسیر و تحلیل داده های دریافتی فقط از یک فرمت ذهنی ی خاص استفاده نمی برند و این توانایی ی تقریبا منحصر به فرد را دارند که به موضوعات و داده ها ؛ از پنجره ی فرمت ها ی مختلف بنگرند .
                              مثلا وقتی شما به 5 نفر بگویی : (امروز یکی از آن روزهاست !.
                              این 5 نفر هریک بسته به قالب غالب ! ذهنیت خویش موضوع را بررسی و واکاوی کرده و اخذ نتیجه می کنند و تازه در اعلان و ابراز همان نتیجه ( خروجی ی نهایی ) هم از همان فرمت ذهنی ی خویش برای نحوه گویش و نگارش مطلب استفاده می کنند .
                              اما اینها را چرا عرض کردم ؟
                              به این دلیل که اساسا در هر نوع مباحثه ای یکی از شرایط اساسی برای حصول برقراری ی مباحث و گوی و گفت روش مند ؛ این است که دو فرد درگیر موضوع , از این تفاوت قالب های ذهنی افراد آگاهی داشته باشند ( که با اطمینان به شما می گویم 1 در 100 هزار مردم هم نسبت به این موضوع هشیار نیستند ) و با توجه به این مورد ؛ در همان ابتدا و مقدمه برای ورود به بحث ؛ تصمیم بگیرند که ایا اصلا با توجه به قالب ذهنی ی طرف مقابل , این مباحثه منتج به نتیجه ی مطلوب خواهد شد یا نه .و بر همین اساس هم اصلا نباید در برقراری ی دیالوگ با هر کسی پیش رفت و یا اصرارداشت
                              البته شناخت قالب های ذهنی ی افراد در وحله ی کوتاه و از خلال چند جمله ی اول در جلسه ی اول , کار هر کسی نیست و یک کار فوق العاده تخصصی است که بتوانیم از لابلای ادای جملات یا نگارش عبارات حتی معمولی ی فردی , پی به نوع و گونه ی دقیق ذهنیت فرد ببریم .
                              و همین اختلاف ذهنیت ها است که باعث می شود بسیار با این جمله بر بخوریم که :
                              خواب رفته را می شود بیدار کرد اما کسی که خودش را به خواب زده , نه !
                              که دلیل اصلی اش در اغلب موارد بر می گردد به جزمیت و غیر الاستیک بودن , فرمت ذهنی ی اغلب انسان ها .
                              همانطور که در مباحثه بین شما و کاربر میناوی کاملا این موضوع مصداق دارد و بحث تان با هم شاید تا ابد بی نتیجه خواهد بود .

                              حالا من هم ناخواسته پرت شده ام به میان افرادی که ذهنیت شان اقتصادی است ( بر خلاف من) و حرف های من برای شان فارسی نیست و اسپرانتو است !
                              و من با علم به این موضوع ناچارا و ناخواسته چند روزی درگیر مباحثه ی بی نتیجه با افرادی شده ام که ذهنیتی شدیدا آغشته به مالی گرایی ! دارند ( و در فروم اقتصادی دور از انتظار هم نیست ) ...اما چرا ناچارم بحث را پی بگیرم ؟
                              چون این مباحثه ناظرینی دارد که دیدن این مباحث برای شان می تواند بار آموزشی یا بد آموزی داشته باشد ....یعنی وقتی کسی شما را تهدید می کندو مسدود می کند و با نسبت های کاملا دروغ و بدون کمترین مستندی متهم به جیره خواری و فحاشی و امثالهم می کند , شما چاره ای برایتان باقی نمی ماند که در بین این همه کاربر نوجوان و جوان , پیه همه چیز را به تن بمالید و به بقیه نشان دهید که در سمت روشن تاریخ ایستادن هم ممکن است و هم لازم حتی اگر نتیجه اش این بشود که دوستی چون شما , تلویحا در مسند قضاوت بنشیندو خطاب به تو بگوید : تو اگر بیل زنی باعچه خودت را بیل بزن تا حاصل ات آفت نزند !
                              خوب ! ما تاوان کارهای غلط خودمان را که در این دنیا باید بدهیم و در آن شکی نیست , اما باید گاهی تاوان عملکرد دیگران را هم بدهیم و در این هم شکی نیست . !!!
                              --------------
                              این را هم برای شما می گویم :
                              فروم های اقتصادی ی ما و به ویژه بورسی ما ؛ لاجرم ابشخور رفتاری شان , عملکردها و رفتارهای خود بورس است .
                              و خوب از کوزه همان برون تراود که در اوست . ( بورس ما دملی چرکین است که عفونت همه جایش را در نوردیده)
                              پس ذره ای تعجب نیست که , اکثریت حاضرا ن در چنین فروم هایی , هم به تبع ؛ از رفتارهایشان ؛ بوی عطر سوسن و سنبل بر نیاید .
                              از سوی دیگر هم ما الیت نخبه مان را فرستاده ایم سفر ! پس برخی متوسط القامه ها به زعم خودشان (( بتچه)) شده اند برای چند ده نفری کوتوله ( به لحاظ توانایی های ذهنی و علمی ) ...(باز الان حمله می کنند که توهین شد به ما !)

                              خوب به نظر شما تکلیف در این بین چیست وقتی می بینی :که نابینا و چاه است .
                              (یادمان باشد که در تمام دنیا در بازار های مالی ؛ تریدرهای کهنه کار از تازه کارها ارتزاق می کنند )
                              و ورژن دیگر همین منظور را شما که شیفته ی این عبارت هستید (( پنیر مجانی فقط در تله موش پیدا می شود)) بهتر می دانید ... . ( در ضمن اصل این عبارت :پنیر مجانی .... و مطلب مربوطه را می توانید در کتاب : امنیت در ریسک پذیری است - نوشته رندی کیج - صفحه42 - گام دوم ) بخوانید .
                              حالا شما به طعن می گوئید : برخی برای خودشان رسالتی قائل اند که چه و چه ....!
                              خوب سرنوشت من و فرزند من و فرزند فرزند من و شما افتاده دست همین کاربرهای فروم های اقتصادی ( به عنوان مشت نمونه خروار از کل جامعه ) که کم دانی و نادانی شان دارد ما را هم می خورد چون اسید که فلز را ...
                              حالا من نوعی حتی اگر دلم برای آنها هم که نسوزد باید دلم برای خودم که بسوزد ...باز هم یادتان نرود که من ناخواسته پرت شده ام به این فضا و فی الحال هم ناچارم اپدیت باشم تا از این مرحله رد شویم و من هم بروم قاطی ی کسانی که ذهنیتی شبیه تر و نزدیک تر به هم داریم .....
                              -----------------------

                              در خاتمه :
                              گاهی با این سوال مواجه می شویم که : چه کنم که روشن تر شوم ؟
                              به نظر من ؛ سری کتاب های کریستین بوبن را بخوانید برای شروع بد نیست ....و ابتدا اگر شد :
                              ( نور جهان )
                              را .
                              و عباراتی از همین کتاب تقدیم به شما :
                              مشاهده کرده ایم همه چیز را بر روی این زمین مردمان رقم می زنند ؛ اما نیکی تنها آنگاه در اینجا حضور دار که شخص پذیرای امحای خویشتن می شود ..از این روست که دوست می دارم آن چیزی را اختیار کنم که دیگران آن را کنار نهاده اند..
                              و ((در این باور از چیزی دفاع می کنم که او نیز به نوبه ی خویش از من دفاع می کند)) و بسی پس از درگذشت آدمیان به ارتعاش خود ادامه می دهد به سان نور ستارگان که پس از مرگ آنها همچنان به ما می رسد ....

                              نظرات شخصی و ای بسا اشتباه
                              ( با مهر و سپاس)
                              آخرین ویرایش توسط rio؛ 2015/07/01, 13:29.
                              [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

                              نظر

                              • B A R A N
                                عضو فعال
                                • Mar 2015
                                • 677

                                #1275
                                پاسخ : نبض سیاست

                                در اصل توسط rio پست شده است View Post

                                اساسا هر انسانی دارای یک فرمت و قالب ذهنی ی است که تمام داده ها را از درگاه آن فرمت خاص و یژه ی به خود ارزیابی و بررسی و تحلیل و نهایتا نتیجه گیری می کند ( مثلا ذهنیت برخی اقتصادی است و برخی فرهنگی و برخی سیاسی و برخی عرفانی و برخی نظامی و برخی ترکیبی از یک یا دو تا از این ها اما با غلبه ی شدید یکی بر دیگری )

                                اما چرا ناچارم بحث را پی بگیرم ؟
                                چون این مباحثه ناظرینی دارد که دیدن این مباحث برای شان می تواند بار آموزشی یا بد آموزی داشته باشد ....
                                جناب ریوی عزیز درود

                                چند روز پیش نقدی بر آن نوشته تان نوشتم (ترک ،گیلک و...بخوانند) که از نظر علمی نمیگویم ایراد ولی شبهات بسیاری بر آن وارد است.
                                اما چون میدانم در این روزها تحت فشار هستید از پست آن خودداری کردم چون شرط انصاف نیافتم که باعث و بانی پریشانی بیشتر شوم.

                                بطور نمونه: اینکه زبان های مختلف در چه سنی یاد گرفته شوند و همینطور فاصله ی یادگیری آن ها نسبت به هم چقدر است بسیار حایز اهمیت است.نیمکره ی چپ طبیعتا جایگاه یادگیری زبان است اگر فرضا فرد دو زبان را در سنی مشخص یاد گیری کند این دو توسط همین نیمکره فرماندهی میشوند ولی اگر بین آنها فاصله معنا داری باشد آنگاه زبان دوم در نیمکره راست ثبت و ضبط و طبیعتا کنترل میشود.
                                و فاکتورهای بسیار دیگری نیز وجود دارد .....

                                به هر روی، سوال و شگفتی ام از اینجاست که شما با توجه به اینکه با مفاهیم روانشناسی آشنا و مانوس هستید مثله همین پست امروزتان ،که نشاندهنده ی اینست که میدانید شخصیت آدمی ثابت است و غیر قابل تغییر(همون شخصیتی که صفحه اش تا 7 سالگی بسته میشود و بندرت قابل اصلاح است) ....(اخیرا حتی مبحث شخصیت ژنتیکی در حال بررسی است که میگوید بعضی خصوصیات شخصیتی آدمی بصورت ژنتیکی به فرد انتقال می یابد و فرد در بود و نبود این رفتار هیچ نقشی ایفا نمی کند) اما با این حال باز اصرار عجیبی بر تغییر فکر و رویکرد دیگران دارید.
                                البته این را هم میتوان مربوط به تیپ شخصیتی خودتان دانست که ناخودآگاه چنین عمل میکنید و نمیتوان بر ان ایرادی وارد کرد.

                                این بحث تخصصی است و چون مربوط به این فروم نمیشود ،نمی توان به خوبی آن را تشریح کرد.
                                مثلا یک نظریه وجود دارد ( choaerenee )که میگوید صدق یک گزاره در گرو، هماهنگی آن گزاره با سایر باورهای ذهنی (به خصوص تجربه مادر)فرد داره.
                                بعبارتی همانقدر که ریختن بذر بروی سنگلاخ کاری سترون و بیهودست ،اصرار شما هم کار به جایی نمیبرد.
                                خلاصه اینکه بزرگی میگفت هرگز تلاش نکنید به یک خوک آواز خواندن یاد دهید ،اینکار وقتتان را تلف میکند و خوک را آزرده خاطر میسازد.
                                البته از طرف دیگر نمیشود این تلاش ارزشمند شما را برای ریشه کن کردن جهل نادیده گرفت که اگر دنیا افرادی بیشتری مثله شما میداشت مطمئنا وضعیت بهتری میداشت.

                                با سپاس از شما



                                .

                                نظر

                                در حال کار...
                                X