مشاعره

[behnam]

با سلام

یارب نظر تو بر نگردد . برگشتن روزگار سهل است

خانم رژان دیر اومدی دیگه داشتیم می رفتیم :d
تا ز میخانه و می نام و نشانی خواهد بود / سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

[rojan]

***
در پرده اسرار کسی را ره نیست / زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست

[behnam]

***
در پرده اسرار کسی را ره نیست زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست

تا رفت مرا از نظر آن نور جهان بین / کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت

[rojan]

تو را می خواهم و دانم که هر گز در آغوشت نگیرم
تویی انی افتاب گرم و روشن من این کنج قفس مرغی اسیرم

[behnam]

تو را می خواهم و دانم که هر گز در آغوشت نگیرم
تویی انی افتاب گرم و روشن من این کنج قفس مرغی اسیرم

من و هم صحبتی اهل ریا دورم باد / از گرانان جهان رطل گران ما را بس

[rojan]

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد / زانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد

[behnam]

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد / زانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد

در عین انتظارم ای نور چشم مستان / چنگی خزین و جامی بنواز یا بگردان

[rojan]

نتوان دل شاد را به غم فرسودن وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
کس غیب چه داند که چه خواهد بودن می باید و معشوق و به کام آسودن

***

[behnam]

نتوان دل شاد را به غم فرسودن وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
کس غیب چه داند که چه خواهد بودن می باید و معشوق و به کام آسودن

***

نامی ار می طلبد از تو غریبی چه شود / تویی امروز درین شهر که نامی داری

[rojan]

یک روز ز بند عالم آزاد نیم یک دمزدن از وجود خود شاد نیم
شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز استاد نیم

***

[behnam]

یک روز ز بند عالم آزاد نیم یک دمزدن از وجود خود شاد نیم
شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز استاد نیم

***

مرا بگذشت آب فرقت از سر / بدین حالم مدارا نیست درخور

[rojan]

***
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین / نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین / اندر دو جهان کرا بود زهره این

[behnam]

***
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین / نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین / اندر دو جهان کرا بود زهره این

نرگس کرشمه می برد از حد برون خرام / ای جان فدای شیوه چشم سیاه تو

[rojan]

اقای بهنام معلومه خوابتان می اید میگردید سخت سختا را پیدا می کنی وامصیبتااااااااااااااااااا

ور عدل بدی بکارها در گردون کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی

***

[behnam]

اقای بهنام معلومه خوابتان می اید میگردید سخت سختا را پیدا می کنی وامصیبتااااااااااااااااااا

ور عدل بدی بکارها در گردون کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی

***

نه،اگه سخت بود ببخشید
یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان / دل شرح آن دهد که چه دید و چه ها شنید