حرکت در بازار سرمایه با مهربان

[مندی]

علی جان ..شرمنده ...ای کاش اینارو نگفته بودی ..کلی مارو شرمنده کردی ..ایشاله بوقتش واست جبران کنم ...اینقده جبران کنم که از دلت دربیاد ...مندی تو عمر چندین ساله ای که از خدا گرفته محال ممکنه که دل کسی رو رنجونده باشه ...قدمات رو دوتا تخم چشمام ...جبران می کنم .... علی الحساب این بوسو داشته باش تا بقیش هم برسه

علی حق کگلمو حال میکنی ...ساتیر ر...دی ...:D

خدایی هنوز مونده تا عمق دید مارو بدست بیارین ...ما تو این بازار هر چی باشه شش هفتا پیراهن بیشتر از شماها پاره کردیم ....

[مندی]

ساتیر ...میدونی حاجی بهم چه وعده ای داده ... گفته بزار ریس جمهور بشم تو میشی وزیر مسکن شهر نو ...:D
من الان اینطوریم....

[satyr]

کگل مگل که از فردا به ف رفتن همشون از فردا با سه میلیون سهام بانکی و مسکنی در خدمت بازار خواهیم بود هه هه ......مندییییییه

[خودشکوفا]

مهرداد چرا رو سهام بانکی مثبتی؟؟
و مسکنی؟؟؟ یه کم توضیح بده...

[satyr]

مهرداد چرا رو سهام بانکی مثبتی؟؟
و مسکنی؟؟؟ یه کم توضیح بده...

خب از اون موقع که بازار صد دویست و 300 درصد بالا رفته علارغم داشتن پتانسیل بالا این سهام درجا زدن و فقظ منتظر یه محرک بودن که با اومدن رفی ردیف شد
زمان عبده بالاترین پی بر ای برای ساختمانیها بود عبده کی بود اها ادم رفی بود این فقط یه دلیلشه و مهمترین دلیلش.
رفی میاد که خیلی چیزهارو ثابت کنه همین امروز با اعلام اومدن اکبر دلار یه صدتومانی در جا اومده پایین از فردا این روند شدیدتر خواهد شد هیچ دلیل خاص منطقی نداره ها و هیچ چیز جدیدی به این اقتصاد داغونمون اضافه نشده ولی جو روانی رو دست کم نگیرید که خیلی تاثیر گذار خواهد بود

[satyr]

ساتیر ...میدونی حاجی بهم چه وعده ای داده ... گفته بزار ریس جمهور بشم تو میشی وزیر مسکن شهر نو ...:D
من الان اینطوریم....

یاد جزایر قناری افتادم بچه ها به همین سبک و سیاق بودن

[خودشکوفا]

مهرداد زمونه خیلی عوض شده..
رفی مملکت تحویل نمی گیره.. اقتصاد حتی یه ویرانه هم نیست.. مموتی کاری با مملکت کرد که صدام نتونست!!!

تازه تو از کجا مطمئنی می ذارن رای بیاره....

[satyr]

این مهربان کجاست پس ؟یه شام تو نارنجستان به بچه های این تاپیک نده خیلی بی مرامه
شتران هارو فروخته دیگه خبری ازش نیست
یه پی ام بهش دادم فکر کنم ارزش 10تا شام تو نارنجستان داشته باشه
دکتررررر....بیااااا......شااااااامممم

[satyr]

مهرداد زمونه خیلی عوض شده..
رفی مملکت تحویل نمی گیره.. اقتصاد حتی یه ویرانه هم نیست.. مموتی کاری با مملکت کرد که صدام نتونست!!!

تازه تو از کجا مطمئنی می ذارن رای بیاره....

همونطوری که مطمین بودم کاندید میشه
بقیه نامزدها اصلا در حدی نیستن که بخوان باهاش رقابت کنن خود رژیم هم هدفش بیمه کردن خودش حداقل برای 4 سال هست و این به غیر از چراغ سبز نشون دادن به این نامزد شاید اامکان پذیر نبود

[Captain Nemo]

با سلام

ظاهرا دکتر مهربان درگیر بیماری پدرشان هستند و زیاد حضور ندارند ...
امیدوارم که خداوند به پدرشان شفا عنایت فرماید .

پیغام دادند که تاپیکشان را فعلا بایگانی کنم ...
تاپیک جدیدی در بخش آزاد دوستان میتوانند در کنار تاپیک خودم افتتاح کنند و ادامه امور را آنجا پیگیری نمایند .
با سپاس از همگی شما

[satyr]

ثتران ثباغ دی صادرات >:)

[satyr]

با سلام

ظاهرا دکتر مهربان درگیر بیماری پدرشان هستند و زیاد حضور ندارند ...
امیدوارم که خداوند به پدرشان شفا عنایت فرماید .

پیغام دادند که تاپیکشان را فعلا بایگانی کنم ...
تاپیک جدیدی در بخش آزاد دوستان میتوانند در کنار تاپیک خودم افتتاح کنند و ادامه امور را آنجا پیگیری نمایند .
با سپاس از همگی شما

اقا این کارها یعنی چی ؟

[خودشکوفا]

بگذار تا بگریم روز وداع یاران..........:)

خب دوستان انگار راز دکی برملا شده...
چند شب پیش که باش صحبت کردم خودش مایل نبود چیزی بگه... فقط گفت اوضاع خرابه و اصلا دل و دماغ نداره...
با این همه صاحب خونه ایشون هستند و ما مهمان... تصمیمیش برام محترمه....8->

به مدیریت سایت خرده نمی گیرم بابت رعایت اصول شناخته شده حساس بودند و باشند.. گرچه در همین ایام در تاپیک های همسایه بی اخلاقی و رفتارهایی دیدم که عرق شرم رو به پیشونی نشاند اما خب عمده مطالب ما بورسی نبود و تو چشم بودیم دیگه;)

دیشب نگاه می کردم ببینم از چه صفحه ای وارد این تاپیک شده ام دیدم صفحه 43 بود... سپس به آخرین صفحه نگاه کردم خودم تعجب کردم نزدیک 200 صفحه باش جلو اومده ایم....
دوست داشتم واسه 200 مین صفحه حضورم مطلب درخوری بذارم اما انگار قسمت نیست.../:)

ما جمع چندان بزرگی نبودیم و تعدادمون شاید تو شلوغترین روزها به 15 نفر هم نرسید اما شما تک تکتون بهترین رفقای منید...برام افتخاری بود که با شما و در کنار شما از دل گفتیم و شنیدیم و از غوغای بورس غافل شدیم... چون ممکنه کسی از قلم بیفته نام نمی برم... اکثرتون شماره تماس منو دارید.. اونایی هم که ندارید برید از اونایی که دارند بگیرید!!!&[]
اگه لطف کنید شماره هاتون رو خصوصی بدید که چه بهتر.. ساسی و کاوی و داش مهدی و محسن کاوه و جواد 60 و و و و

از فرصت استفاده می کنم و روی ماه آقایون رو می بوسم و دست خانمها رو به گرمی می فشارم.. :">

اگه در این نزدیک به 200 صفحه مطلب تندی یا شوخی گزنده ای از جانب من باعث آزار دل عزیزی شد همینجا پوزش می خوام.. نیتمون تقریبا پاک بوده... تحقیقا نمیشه تضمین داد...
در مورد فایده حلالیت خودم هم تردید دارم اما شما حلال کنید!!! واسه خودتون خوبه;;)

خلاصه که فیتیله تاپیک تعطیله.............

الوداع........................................=;

ارادتمند همه ی شما: محمد مشهور به خودشکوفایی... خودشکوفا... شکوفا... شکوفه....شهلا... شهره و غیره

[وحید نصیری]

این تاپیک یه جنس دیگه است ..... تاپیکی که در روز چندین بار بهش سر میزنم همینه و بعد از اون هم تاپیک بیلی با دعواهاش .....

این تاپیک منو یاد یه داستانی میندازه که دست و پاشکسته براتون تعریف میکنم ..... هرجاش اشتباه بود خودتو تکمیل کنید ......

میگند یه روزی یه بابایی از یه رودخونه ای ماهی میگرفت و رزق روزانشو از رودخونه میگرفت و مابقی روز رو با رفیق رفقا به خوشگزرونی طی میکرد تا اینکه یه بچه کچل زشتی اومد گفت چرا ماهی بیشتر صید نمیکنی گفت برای چی گفت پول بیشتری به دست میاری و بعد از اون میتونی قایق بخری .... ماهی گیر گفت بعدش چی ... گفت میتونی بعد با تلاش زیاد یه قایق رو بکنی دوتا و همینطور اضافه کنی تا اینکه یه شرکت بزنی و بعد اونو تو بورس عرضه کنی و درآمد سرشاری کسب کنی ...... ماهی گیر گفت بعدش چی ..... پسره گفت هیچی دیگه از اون به بعد میتونی با دوستات خوش بگزرونی و دم غروب لب رودخونه با رفیق رفقا بشینی و قلیون بکشی و بگی بخندی ...... ماهیگیر یه نگاهی به پسره کرد /:) ...... و هیچی نگفت ......

این تاپیک برا من مثل لب رودخونه برا ماهیگیر میمونه .......

امیدوارم که پدر دکتر مهربان هرچه زودتر خوب بشند و شوخی هایی که به علت عدم آگهی از احوال ایشون باهاش کردیم رو حمل بر بی ادبی نکنند گرچه میدونم شخصیت ایشون بزرگتر از اینی هست که ما میبینیم ....@};-@};-

[خودشکوفا]

علی جان و مندسن گوجه و دیگر عزیزان حقیقتا به مهربان لطف دارید و من به یقین می گم دکی لایق این تعریفات نیست!!!!!!:D

آرزوی من هم بازگشت سلامتی همه بیماران هست.... بابای دکتر هم ایشالله خوب بشن...

در هفته ای که گذشت متاسفانه مادر خودم هم در طی یک جراحی ناموفق و بر اثر عفونت بینایی چشمش رو از دست داد... اما دنیاست دیگه... کاریش نمیشه کرد...

گر چه نوبت ما هم می رسه... من که اعتراضی ندارم.. فقط از خدا می خوام وقتی لحظه ی مرگ می رسه حاجی مندی سرپا بمیره... و البته بشه سریع بعدش از سرویس بهداشتی خارجش کرد:->

مندی و علی و دوستان از من راجع به اینده جمع پرسیده اند و این که چه باید شود...
از اونجا که فرد عمیقا دموکرات منشی هستم:p چند گزینه می ذارم و هر کس یه عدد رو تو پستش بنویسه تا بعد بر مبنای خواست جمع تصمیمی گرفته بشه:

1. تا بازگشت دکی مهربان و به حرمت ایشان مطلبی نگاشته نشه و جمع منتظر برگشتش بمونند...

2. تاپیکی مشابه در بخش آزاد تشکیل بشه تا مجلس به هم نخوره و عیش رفقا ناقص نشه...

3. اصلا دکی رو ول کنید و در همین تاپیک پافشارانه مطلب بذارید...

4. کلا این تاپیک باید بسته بشه و بورس که جای این بچه بازیا نیست..

5. شما جاتون در سایت بورسی نیست.. می تونید جل و پلاستون رو جمع کنید و هرجا دوست دارین برین...

6. پیشنهاد دیگر....

اما مردونه بیایید پیشنهادتون رو درست و حسابی تشریح کنیدا.... !!!

پ.ن.
این حق طبیعی همه کاربران سایته که بیان راجع به این تاپیک لوس و خنک نظر بدن.. پس مخالفان هم می تونند بیان و رای بدن....