....روز جمعه کشیک بودم....ودوتا خانم با یه بچه 7-8 ساله تخس اومدن تو....از اون بچه هایی که تا تورو به مرز جنون نرسونه گزیه اش قطع نمیشه....اجازه نمیداد این دو ید بیضا رو بهش بزنم...خلاصه بعد از اینکه مامان و همراهش دست و پای بچه رو گرفتن منهم دهان بی صاحابشو معاینه کردم....
...بعد از فراغت از معاینه ....همینکه دست و پا و البته دهانش ازاد گشت....برگشت و با چشمانی اشکبار و محزون به من گفت...میمون درختییی الاغ....
....خوابوندم زیر گوشش....
-------------------------------------------
....تب انتخابات شوراها و صد البته جمعیت زاهد و عارف مشتاق به خدمت به خلق بدون چشم داشت در سمت ما گرمه....فقط این دوستان چون عجله وشتابی وصف ناپذیر برای انجام کار خیر و رسیدن به بهشت والبته نه به حورالعین دارند بنر هایی به ارتفاع برج میلاد با انواع و اقسام عکسهای رتوش شده میزانپیلی و خط چشم و پن کیک در مسیر جاده خودنمایی میکنه....
...دکتر درمانگاه ما هم از یکی از متخصصین منطقه حمایت و اونجا رو محل ستاد اون پزشک قرار داده....درو دیوار درمانگاه و بیرون پر شده از عکسهای این عزیز همقطار...داشتم یه بچه رو بخیه میزدم دیدم اومد تو گفت کلید پشت بام رو ندارید...کلی سلام و حالو احوال کردم دیدم خیلی سنین و با منت جواب میده....گفتم دکتر دهنت سرویسه با بد کسی در افتادی....متخصص داخلی رو چه به این غلطااا....
....چند دقیقه بعد دیدم یه نفرو فرستاده میگه دکتر میگن مهر دارید....گفتم بهش بگو نه فعلا رو کاغذ بخونه....
...اخر شب شد....دیدم چند نفر جوونی رو اوردن یه ملافه رو مثل دم کنی رو سرش گذاشته بود رنگ آلو....باز که کرد خون فواره زد بیرون....رو تخت درازش کردم...گفتم چه بر این جوان گذشته....گفتن یه پسر بچه 15 ساله با چاقو سر این بدبختو که تحصیل گرده این مملکت بوده رو شطرنجی گرده....افتادیم بجونش....خون زیادی ازش میرفت و سریع لخته میشد....وضعیت بدی بود...هر چی میزاشتم زیر سرش غرق خون میشد....
...مونده بودم چیکار کنم....به پدر گفتم....منو ببین...منو دید.....گفتم برو هر چی تبلیغ و پوستر رو درو دیوار درمانگاه هست بکن بیار....دیدم بعد از 10 دقیقه یه بغل دکتر کاندید ما و حتی چند تا کاندیدای دیگرو برداشته اورده....بی دریغ استفاده کردم....
...بعد از فراغت از معاینه ....همینکه دست و پا و البته دهانش ازاد گشت....برگشت و با چشمانی اشکبار و محزون به من گفت...میمون درختییی الاغ....
....خوابوندم زیر گوشش....
-------------------------------------------
....تب انتخابات شوراها و صد البته جمعیت زاهد و عارف مشتاق به خدمت به خلق بدون چشم داشت در سمت ما گرمه....فقط این دوستان چون عجله وشتابی وصف ناپذیر برای انجام کار خیر و رسیدن به بهشت والبته نه به حورالعین دارند بنر هایی به ارتفاع برج میلاد با انواع و اقسام عکسهای رتوش شده میزانپیلی و خط چشم و پن کیک در مسیر جاده خودنمایی میکنه....
...دکتر درمانگاه ما هم از یکی از متخصصین منطقه حمایت و اونجا رو محل ستاد اون پزشک قرار داده....درو دیوار درمانگاه و بیرون پر شده از عکسهای این عزیز همقطار...داشتم یه بچه رو بخیه میزدم دیدم اومد تو گفت کلید پشت بام رو ندارید...کلی سلام و حالو احوال کردم دیدم خیلی سنین و با منت جواب میده....گفتم دکتر دهنت سرویسه با بد کسی در افتادی....متخصص داخلی رو چه به این غلطااا....
....چند دقیقه بعد دیدم یه نفرو فرستاده میگه دکتر میگن مهر دارید....گفتم بهش بگو نه فعلا رو کاغذ بخونه....
...اخر شب شد....دیدم چند نفر جوونی رو اوردن یه ملافه رو مثل دم کنی رو سرش گذاشته بود رنگ آلو....باز که کرد خون فواره زد بیرون....رو تخت درازش کردم...گفتم چه بر این جوان گذشته....گفتن یه پسر بچه 15 ساله با چاقو سر این بدبختو که تحصیل گرده این مملکت بوده رو شطرنجی گرده....افتادیم بجونش....خون زیادی ازش میرفت و سریع لخته میشد....وضعیت بدی بود...هر چی میزاشتم زیر سرش غرق خون میشد....
...مونده بودم چیکار کنم....به پدر گفتم....منو ببین...منو دید.....گفتم برو هر چی تبلیغ و پوستر رو درو دیوار درمانگاه هست بکن بیار....دیدم بعد از 10 دقیقه یه بغل دکتر کاندید ما و حتی چند تا کاندیدای دیگرو برداشته اورده....بی دریغ استفاده کردم....
نظر