تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • bahramkhaliran
    عضو جدید
    • Sep 2020
    • 812

    #481
    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

    در اصل توسط shahin پست شده است View Post
    یک روز سیک کشمیری ( پسر یک جاسوس انگلیسی مامور مدیریت راهزنی قافله های کشورهای رقیب در غرب ایران ) رنگ می کنند به جای قناری به ایرانی جماعت قالب می کنند .
    یک روز دیگر تصمیم می گیرند از ایران یک کشور ترسناک و بی اعتبار و منزوی مشابه کره شمالی بسازند ؛ به آسانی هم موفق می شوند.

    در کشوری که دروازه ارتباطی شرق و غرب دنیا و صدها سال از ابرقدرتهای عالم بوده ؛ شرم آور نیست 84 میلیون ایرانی کمترین اراده ای در سرنوشت خودشون و کشورشون ندارند؟
    سلام
    باعرض معذرت ازهمه حتی شما
    هفت بچه شیرراداخل قفسی کردند(شما بگیرایران)بعد درقفس رانیم بازگذاشتن بعددیدند تنهایک بچه شیرنتوانست ازقفس خارج شود!
    چراکه گاگول بود!
    بله ایران دربهترین نقطه کره زمین است ولی مشکل اینست که فقط گاگولها موندند!

    نظر

    • shdoosti
      عضو فعال
      • Aug 2022
      • 351

      #482
      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

      دوستان هر سوالی در مورد تاثیر نرخ بهره در کاهش تورم داشتید و اینکه ایا افزایش نرخ بهره جواب میدهد یا نه، دقیقه 31 تا 40 این ویدیو رو ببینید:

      افزایش سود بانکی تورم را کم می‌کند؟ - فردای اقتصاد

      نظر

      • shahin
        عضو فعال
        • May 2011
        • 2226

        #483
        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

        در اصل توسط vion پست شده است View Post
        درود
        کاملا درست میفرمایید.. ریشه تورم در مقطع فعلی کاهش عرضه هست.. و نیز بی انضباطی مالی که متاثر از اقتصاد دولتی و رانتی و...متاسفانه غالب دوستانی که از دانشکده های اقتصاد میان .. تجربه کار اقتصادی و بازار ندارن و نسخه هایی که تجویز میکنن چنانچه دستوری نباشه(مانند تورم زا دونستن بورس وغیره)... بر اساس جزوات و کتاب هایی است که ... در شرایط بحرانی و فوق بحرانی کارایی معکوس دارن..
        ارادت
        شاید از دانشکده های اقتصاد تشریف آورده باشند ؛ اما شک نداشته باشید عمله های مافیا هستند.
        تصمیمات اقتصادی صحیح از نظر اینها تصمیمی است که تداوم چپاول مافیا و سیر کردن یک تعداد حقوق بگیر ابواب جمعی تامین کند.

        با همین چرخه تخریب و چپاول ؛‌ بالای 85 درصد ایرانی جماعت زیر خط فقر و خط نان فرستاده اند ؛ میلیونها نفر بیکار و یا کساد کرده اند ؛ معلوم هم نیست تا کجا قرار گذاشته اند ادامه بدهند.

        الان رسما دارند 28 درصد نزول پرداخت می کنند ( در بازارهایی مثل اوراق که پیمانکاران گرفتار حراج می کنند نرخ نزول به بالای 55 درصد هم رسیده) ؛
        در این شرایط تولید و کسب و کارها باید حدود دو برابر این مقادیر سودسازی داشته باشند ادامه کسب و کارشان توجیه داشته باشد.

        سوال : به جز مافیای پتروشیمی و فولاد که گاز و برق مفت دریافت می کنند ؛ کدام کسب و کار بالا 56 درصد سودسازی دارد؟

        شعار حمایت از تولید داده می شود اما مجریان در عمل دقیقا برعکس عمل می کنند.

        گیریم سرمایه ها را در بانک و ارز و طلا و زمین و املاک گرانقیمت بلاک کردند ؛ زیر سایه بیکاری و بی پولی و گرسنگی مردم نرخ رشد تورم برایچند ماه اندکی پایین تر آمد ؛
        کاهش تورم به چه قیمتی ؟ به قیمت بیکاری و بی پولی و گرسنگی و زدن جیب مردم ؟

        بهره بیست و هشت درصد نسبت به نرخ بهره سه درصدی سایر کشورها افتضاح نیست ؟
        چرا در این کشور ثروتمند لشکر بزرگی بسیج شده اند همه واقعیتها را برعکس جلوه دهند ؛

        از اهداف سیاسی( که بدون شک مبنای این داستانها هستند ) صرف نظر بشود ؛ هدف شخصی این کارگزاران و عمله های دزد ؛‌تداوم رانت و سودسازی مافیای پشتیبانشان است .

        در واقع این تقاضا را دارند بهره بانکی افزایش پیدا کند؛
        بالای 55 درصد از حسابهای ویژه و اوراق و... نزول روز شمار بگیرند ؛
        سرمایه های مردم را بکشند به بانکها خلا مالی ایجاد کنند ؛
        تولیدکننده با مشکل فروش و بدهی های بانکی مواجه بشود؛
        صنایع ؛ پروژه ها و کسب و کارها را بی ارزش و ورشکست کنند ؛

        در نهایت وام های ارزان قیمت بگیرند و در فرصت مناسب هر روز به یکی از بخشهایی که ورشکست کرده اند حمله کنند و از لاشخوریهایشان سودهای نجومی بسازند.
        دقیقا مشابه همین تخریبها و لاشخوری هایی که صندوقها دربازار سرمایه دو سه سالی است انجام می دهند.

        اون بیشعور هایی که واقعا به این سیستم تخریب باور دارند ؛ به این فکر نمی کنند حداقل نتیجه این تصمیم های احمقانه خروج سرمایه و فکر و تخصص از کشور است؟


        هدف حکومت افزایش اشتغال مولد در بالاترین میزان بهره وری باید باشد یا تولید اغتشاش در راستای بیکاری و بی پول کردن مردم گرسنه به بهانه کنترل تورم ؟

        نظر

        • shahin
          عضو فعال
          • May 2011
          • 2226

          #484
          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

          اگر فولاد را به عنوان یک کالای پر مصرف به عنوان یک نمونه از ریخت و پاشهای بی حساب کتاب در ایران در نظر بگیریم ؛
          تنها با یک نگاه سطحی و گذرا به اطراف متوجه شدت پایین بودن بهره وری در ایران خواهید شد.
          هر کجا نگاهی بیاندازید ؛ به نحو احمقانه ای در ساخت سازه هایی که کمترین ارتباطی با مقوله ایمنی ندارند ریخت و پاش انجام شده .
          آن همه مهندس و معمار در این کشور تربیت شده ؛ دریغ از اپسیلن محاسبه در مصرف و سلیقه و هنر طراحی و ...

          30 میلیون تن تولید فولاد ؛ اغلب در داخل ریخت و پاش می شود.
          تنها ده میلیون تن صرفه جویی ( در چهار چوب حساب کتاب ) در مصرف همین فولاد و یا جایگزینی با مصالحی که قابلیت صادرات کمتری دارند می تواند حدود ده میلیارد دلار از ناحیه صادرات فولاد و مشتقاتش به درآمدهای کشور اضافه کند.

          حالا همین افتضاح در بهره وری را تعمیم بدهید به سایر صنایع
          ضمنا تعمیم بدهید به : مصرف بیهوده و مخرب انرژی در بخشهایی مثل ترافیک و شهرسازی و چرخه های مخرب در سیستم اداری و...

          عامل بالا بودن تورم و فقر در ایران پایین بودن بهره بانکی نیست ؛ بزرگترین مولفه هایش به وضوح بهره وری پایین و فقدان قوانین مالیاتی محدود کننده دزدی های مافیای داخلی و خارجی است.

          علت هم کاملا روشن است :
          بخش بزرگی از کارهای مهم به اشخاص بی تفاوت و بی وجدان ؛ یا به دزد مسلک ها سپرده شده
          آخرین ویرایش توسط shahin؛ 2022/12/22, 16:40.

          نظر

          • گنجشک
            ستاره‌دار(3)
            • Jun 2022
            • 1319

            #485
            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

            سوال پیش اومده که مردم اگر پول ندارند پس از کجا میارن خرید می کنند ؟






            از 2 جا !

            1- طرف قبلا پس انداز کرده به نیت خرید باغ در قلهک و لواسان ! (چقدر از شکم خودش و همسرش و بچه هاش زده ) الان تورم خورده به پولش نابود شده مجبوره با پول باغ سابق در شرایط فعلی یک بسته بیسکویت ساقه طلایی بخره !!!! دیر بجنبه بیسکویت ساقه طلایی هم از کفش رفته نهایتا بتونه یک آبنبات 2 زاری (2زاری قدیم ) بخره !!!!

            2- وام و قرض از آینده ، طرف 4 سیخ از کلیه اش رو پیش فروش میکنه که قسط اول خودرو را پرداخت کنه !

            نظر

            • علیرضا۱۲۳
              عضو فعال
              • Sep 2022
              • 2780

              #486
              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

              آیا قیمت حامل‌های انرژی در بودجه ۱۴۰۲ تغییر می‌کند؟

              رحیمی، عضو هیات رئیسه کمیسیون انرژی مجلس:
              حامل های انرژی شامل برق، گاز، آب، نفت، بنزین و گازوئیل و تمام حامل هایی می شود که به شکل مستقیم انرژی تولید می‌کند یا تبدیل به انرژی می شود.

              اگر بخواهیم توزیع عادلانه سرانه انرژی در کشور را انجام دهیم باید یک انقلابی در حوزه اقتصاد انرژی انجام دهیم که کار بسیار سنگینی است.

              مجلس به دنبال تغییر قیمت حامل های انرژی در بودجه سال آینده نیست بلکه از نظر ما باید در وهله اول توزیع عادلانه سرانه انرژی محقق شود. | ایسنا

              این توزیع عادلانه هزار تا تعبیر داره...بنده که فکر میکنم قیمت انرژی رو در بخش ها و سطوح مختلف افزایش میدهند

              نظر

              • گنجشک
                ستاره‌دار(3)
                • Jun 2022
                • 1319

                #487
                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                با افزایش عرضه در اکثر بازارها قصد دارند برای مدتی ثبات ایجاد کنند ( عرضه خودرو وارداتی، قرعه ای ، کالایی ، سکه و دلار و... )

                بلکه نقدینگی جذب اوراق و سپرده بانکی بشه

                امیدوارم نقدینگی جذب بازار سرمایه بشه ! که پتانسیلی بیش از سایر بازارها داره و هنوز بعد از 2.5 سال زیر قیمت های سال 99 است !!! (بورس بدون رقیب ! )


                مدیریت سرمایه فراموش نشه

                نظر

                • window
                  ستاره دار (1)
                  • Nov 2020
                  • 242

                  #488
                  پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                  خب آهسته آهسته به لحظات ملکوتی ابرتورم نزدیک میشیم
                  این روزها که نرخ سودی که افراد می توانند از جاهای مختلف بگیرند از 30% هم گاها فراتر رفته، زمزمه هایی از اقتصاددانها بلند شده که در این شرایط حتی اگر سود را به بالای 50% هم برسانند تورم ادامه دار است و ....
                  بعضی از آنها میگویند وارد ابرتورم شدیم ودر ابرتورم ،دیگر بالابردن سود بانکی کارساز نیست
                  چقدر اینجا گفتیم سود بانکی بالا نه تنها داروی بیماری تورم ایران نیست بلکه خودش مخدر است
                  اماهرچه گذشت خودتان شاهد بودید که در نهایت ،حرف این عزیزان محترم این بود که شما بیسوادی و احتمالا لایک کنندگانشان هم تا حدی موافق بودند
                  سکوت کردم چون گذر زمان، همیشه پاسخی قاطع خواهد بود
                  ========
                  این پست را هم می نویسم که اگه کسی در مغزش دچار پارادوکس شده ، کمی روشن شود
                  ====
                  خب بگذریم
                  اینکه مانند کینزی ها، ناتعادلی ها اقتصادی(همان عرضه و تقاضا) را منشا تورم بدانیم یا مثل پولگرا ها سیاستهای پولی و افزایش نقدینگی را منشا تورم بدانیم، دیگر مطرح نیست
                  چراکه پیروان هردو گروه، معتقدند که در تورم های طولانی مدت ، ریشه را باید در افزایش نقدینگی جستجو کرد
                  درچالش با تورم ، علم اقتصاد ، ابزار مبارزه اش سیاستهای انقباضیست
                  اما چه کسی باید سیاست انقباضی داشته باشد؟ دولت یا سیستم بانکی یا هر دو؟
                  ===
                  از نوشته فوق نتیجه گرفته می شود که سیاستهای انقباضی باید درجهت متوقف کردن رشد نقدینگی باشد
                  دولتها ابزارشان برای اجرای سیاست انقباضی، کم کردن مخارج و زیاد کردن مالیاتها هستند
                  و سیستم های بانکی هم، ابزار اجرای سیاستهای انقباضیشان، بالا بردن نرخ سود بانکیست
                  ===
                  من سالهاست معتقدم که سیستم بانکی نباید این رویه را پیش بگیرد به دلایل بسیار زیاد.
                  ساده ترینش اینست که با زیادشدن سود بانکی ، اگرچه سهم پول از نقدینگی در کوتاه مدت کاهش میابد و در جهت کاهش تورم است ولی بعد از چند ماه شبه پولهایی که با سود بانکی تولید می شوند، به سرعت تبدیل به پول مضاعف می شوند و بار تورمی دارند(همان اثر مخدر که عرض کردم)
                  حالا چرا این شبه پولها تبدیل به پول می شوند؟ را خودتان بررسی کنید که از بحث اصلی دور نشوم
                  حالا که طیفی از اقتصاددانها به بالا نبردن سود بانکی و بیفایده بودن آن در شرایط فعلی شروع به سخن گفتن کرده اند ، دیگر دلیلی نمیبینم من هم در این پست ادامه دهم تا موضوع اصلی برسیم
                  ====
                  دوم:سیاستهای انقباضی دولتها:
                  گفتیم که کم کردن مخارج و زیاد کردن مالیاتها ، راه حل دولتهاست
                  الان بنا ندارم در مورد کم کردن مخارج حرفی بزنم ، اما همینقدر بدانیدکه چیزی که در این عرصه مغفول مانده است،"هدف" است
                  هدف، زیاد نشدن حجم نقدینگی است. منظور حجم ریال است.
                  بنابراین باید که مخارج ریالی را کاهش دهند و تبدیل به مخارج ارزی(متناسب با تواناییشان) و یا مخارج کالایی کنند(این قسمت نقش خلاقیت های بدون اشتباه بسیار موثر است)
                  ===
                  از کم کردن هوشمند مخارج ریالی بگذریم که مثنوی هفتاد من هست
                  ====
                  ابزار دوم دولتها جهت اجرای سیاستهای انقباضی،افزایش مالیات هاست
                  در یک سیستم اقتصادی سالم، اجرای آن بسیار حساس و دردناک و باید برای کمی افزایش بسیار دقت کرد
                  اما در ایران که دلالی و خلاف کردن بیداد می کند، افزایش درآمد های مالیاتی از دلالی به سادگی آب خوردن است.
                  ضمن اینکه اینکار به کاهش انتظارات تورمی در حوزه های دلال پرور ، خواهد انجامید که این مقدمه ی داستان مهار تورم است
                  اما متاسفانه میبینیم که افزایش درآمدهای مالیاتی بیشتر مربوط به جاهایی است که قبلا شیره ی آنها کشیده شده و مستحق ترحم هستند نه مالیات اضافی.
                  اندازه ی مالیات بر دلالی ها باید بیشتر از اندازه ی تورم باشد
                  مثلا اگر تورم امسال 50% در حوزه ی مسکن است، دلالی در آن باید شامل مالیات بالای 50% شود تا کارساز واقع شود نه 2 یا 3 درصد.
                  وبه همین ترتیب در خودرو طلا و ارز و کالا.
                  ====
                  ========================
                  برداشتن نرخ های دستوری و اصلاح تعرفه های گمرکی و مبارزه با قاچاق و دست نبردن در سود واقعی شرکت ها،نقش حیاتی در موفقیت سیاستهای انقباضی دولت دارد
                  ====
                  بعد از اجرای اینها توسط دولت، با فاصله ی کمی باید سیستم بانکی اصلاح خودش را شروع کند و آن یعنی ترک اعتیاد به همان مخدرِ خانمانسوز است که قبلا به اندازه ی کافی در موردش نوشته ام
                  ====
                  در هر موردبسیار بسیار تلگرافی، مطالب را نوشتم.که توضیحات بیشتر به عهده ی خواننده ی علاقه مند است
                  ==
                  آخرین ویرایش توسط window؛ 2023/01/19, 11:24.

                  نظر

                  • azad.60
                    عضو فعال
                    • Jan 2022
                    • 347

                    #489
                    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                    عرض ادب

                    طی روزهای گذشته با جناب جمالی بزرگوار صحبت هایی داشتم جهت مدیریت بهتر اتاق و پیشنهاد مشخص بنده این بود، دوستانی که به هر دلیلی با موضوع اتاق یا آغاز کننده اش مشکل دارند، توهین می کنند و بی ادبی و خیلی از اوقات بحث ها رو به بیراهه میبرند، امکان گفتگو صرفا در اون اتاق ازشون سلب بشه، بدین ترتیب که آغاز کننده اون ها رو تو بلک لیست قرار بده.

                    پر واضحه که فضای بحث و گفتگو، حتما میتونه چالشی و همراه با نقد باشه ولی اینکه فضا به سمت توهین، تحقیر و بحث های بیهوده و غیر علمی بره، حتما برای هیچ کسی مفید و قابل استفاده نیست.

                    ایشون در پاسخ گفتن که این امکان در نرم افزاری که تالار تحت اون کار میکنه، وجود نداره ولی امکان باز و بسته کردن اتاق رو میتونن به آغاز کننده بدن تا اتاق بتونه بهتر مدیریت بشه

                    لذا تا اطلاع ثانوی اتاق رو میبندم و اگه احیاناً نکاتی به نظرم مفید بیاد، با دوستان به اشتراک میذارم.

                    از لطف و محبتی که برخی از دوستان هم نسبت به بنده و این اتاق داشتن، صمیمانه تشکر می کنم. ?

                    ارادت

                    نظر

                    • azad.60
                      عضو فعال
                      • Jan 2022
                      • 347

                      #490
                      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                      شاید تاکید این نکته هم بد نباشه که رویکرد بنده در این اتاق بورسی، از منظر علم اقتصاده، اما این به چه معناست؟

                      بارها عرض کردم نگاه ما در علم اقتصاد اثباتی است و نه هنجاری. تبیین و توصیف آنچه هست و نه آنچه باید باشد! منتها در عرصه سیاستگذاری، موضوع فقط توصیف نیست، بلکه تجویز هم هست. لذا این تجویز مبتنی بر هدف سیاستمداره که می تونه صرفا در برگیرنده منافع جناح و یا تشکیلات خودش باشه، یا با نگاهی فراگیر منافع عموم جامعه را شامل بشه

                      حالا سوال اینه : اگه به فرض سیاستگذار هدفش حداکثر کردن رفاه عموم مردم بود نه بخش خاص یا اقلیتی از مردم، اون توصیه های سیاستی، اون بایدها، چه بود؟

                      ما می دونیم که همه عاملین اقتصادی به دنبال حداکثر کردن نفع و مطلوبیت خودشون هستند، مسلمه صادر کننده از افزایش نرخ ارز استقبال می کنه، وارد کننده بالعکس
                      سپرده گذار از افزایش نرخ سود استقبال می کنه، سهامدار و تسهیلات گیرنده بالعکس
                      تولید کننده از افزایش تعرفه ورودی گمرکی استقبال میکنه، مصرف کننده بالعکس
                      فقیر از اخذ مالیات بیشتر از غنی استقبال می کنه، غنی هیچ تمایلی برای دادن مالیات نداره….

                      لذا در پاسخ به تعارضاتی از این دست، ما در علم اقتصاد سعی می کنیم توصیه های سیاستی ای رو پیشنهاد بدیم که از نتیجه اش، حداکثر کردن رفاه عموم جامعه در بیاد!
                      نه فقط صادر کننده در برابر وارد کننده، نه سهامدار مقابل سپرده گذار، نه تولید کننده رو در روی مصرف کننده و نه به کام بازنشسته و به زیان نیروی جوان!

                      تلاش من، با توجه به بضاعت محدودم، این خواهد بود که از این منظر بنویسم و نقد کنم

                      لذا دوستانی که تمایل دارند مطالب رو دنبال کنند، حتما به این رویکرد توجه داشته باشند
                      آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2023/03/07, 01:10.

                      نظر

                      • azad.60
                        عضو فعال
                        • Jan 2022
                        • 347

                        #491
                        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                        خوب، تحولات زیادی رو در روزهای گذشته شاهد بودیم و نوسانات عجیب و غریب

                        من هم مثل خیلی از دوستان خوشحالم که آهنگ رشد شتابان دلار متوقف شد و امیدوارم در ادامه بتونه همراه با ثبات در همه بازارها باشه

                        همونطور که دوستان می دونن، عمده دلیل رشد دلار ، در ماه های گذشته، ناشی از تنش های خارجی و نا آرامی های داخلی بود که شاید امروز کمی التهابات فروکش کرده باشه. نظام در اتفاقات اخیر موضعش رو کمی تعدیل کرد، چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی در قالب توافقات اخیر با آژانس و رقیب منطقه ایش عربستان

                        بدین ترتیب میشه گفت انتظارات تورمی که تصاعدی در حال اوج گرفتن بود، حداقل، موقتا متوقف شد.

                        اما متاسفانه همچنان نرخ بهره حقیقی، به عنوان مهمترین متغیر کلیدی اقتصاد کلان، منفیه، که حتما ثبات بازارها رو، همچنان تهدیدی می کنه.

                        این نرخ، مخصوصا در سال های اخیر، موجب تشدید کاهش ارزش پول ملی شده و متاسفانه تا الان سیاستمداران هیچ عکس العملی در قبالش انجام ندادن!

                        شاید حدود ۳ ماه قبل، گواهی سپرده سکه بانک مرکزی، به عنوان ابزاری برای مهار قیمت سکه معرفی شد! از اون زمان تا الان سکه بالای ۵۰% رشد کرد و بانک مرکزی این مابه التفاوت رو باید با چاپ پول پرداخت کنه!!!

                        این افتضاح هنوز از خاط کسی نرفته که امروز بحث شمش طلا و فروش اوراق نفتی مطرح شده! تا مردم با خرید بشکه های نفتی خودشون رو در مقابل تورم پوشش بدن!

                        این واقعا غم انگیزه، که وزیر اقتصاد، به جای اینکه فعالانه سیاست هایی رو در جهت تقویت پول ملی ارائه کنه، نه تلویحا، بلکه به صراحت میگه مردم بیان نفت بخرن! تا از تورم در امان باشن!(چرا که ما قادر به کنترل تورم نیستیم!)

                        حتی برخی صحبت از ارائه صندوق های کالایی، commodity based, میکنن، تا مردم از طریق خرید کاتد مس و شمش فولاد خودشون رو در برابر تورم پوشش بدن!

                        آیا این راه حل ها در سایر نقاط دنیا، یک جا ارائه شده؟ اگه احیاناً شده، حتی یکبار موفق بوده؟!

                        در کجای این کره خاکی سیاست گذاران میگن، مردم برین مس و فولاد و نفت،… بخرین که از تورم جا نمونید؟! خوب آخه اونوقت شما سیاستمداران چیکار اید پس؟! چرا حقوق میگیرین؟ شما نمیگفتین مردم عقلشون نمیرسید؟ شما، به عنوان سیاستگذار، پولی یک هدف و یک وظیف داشتین، “حفظ ارزش پول ملی”!

                        خوب یکی ممکنه اینجوری جوا بده، کما اینکه خیلی ها، متاسفانه اینطوری میگن، “نقدینگی رو باید هدایت کنیم به گواهی سپرده سکه، اوراق نفتی، مس و فولاد! تا این نقدینگی سمت دلار و ملک و خودرو نره و مصارف روزمره مردم رو متاثر نکنه”!

                        یعنی اگه شما سیگنال دادی که پول ملی داره بی ارزش میشه (نرخ بهره حقیقی منفی)، مردم هم رفتن گواهی سپرده سکه خریدن، سکه گرون نمیشه؟ فولاد و مس همین الان تو بورس کالا چه وضعیتی دارن؟ مردم عادی باید به جای تمرکز روی شغل، بیوفتن دنبال خرید نفت و سکه و مس و فولاد؟ این حکمرانیه الان؟

                        اصلا تصور کنیم، که نقدینگی هدایت پذیره! و ما به مردم میگیم مس بخرین، دلار نخرین، حالا اون بابایی که مس فروخته، ریال گرفته چیکار کنه؟ به اون چی بگیم، اونم بره مس بخره؟!!

                        ریال نهایتا صاحبی پیدا میکنه! چه فولاد و مس بفروشین، چه سکه و نفت!

                        ریال باید تقویت شه، چطوری؟ از میزان منفی نرخ بهره حقیقی کم کنید!

                        نظر

                        • azad.60
                          عضو فعال
                          • Jan 2022
                          • 347

                          #492
                          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                          عرض ادب

                          سال نو رو به همه دوستان تبریک میگم، امیدوارم تندرست و شاد باشید

                          داشتن یه تصویر بزرگ، big picture، ممکنه ما رو از جزییاتی محروم کنه اما در عوض میتونه دیدگاهی از روندها به ما بده که امکان نداشت از منظر خرد بهش برسیم. توضیحاتی که در ادامه میدم، برای تبین نگاهیه که ما در علم اقتصاد داریم برای فهم پدیده ها ونحوه مواجهه ما با اون ها
                          ما بطور کلی 4 تا بازار داریم:
                          1) بازار کالا و خدمت
                          2) بازار نیروی کار
                          3) بازار سرمایه
                          4) بازار پول

                          3تا هم بازیگر اصلی داریم:
                          1) خانوار
                          2) بنگاه
                          3) دولت

                          تمام کالا و خدمات رو افراز می کنیم در بازار اول، یعنی چه خوراکی باشه چه پوشاک، در نگاه کلان برای ما خلاصه میشن در کالا و خدمت. در این بازار بنگاه عرضه کننده است و عمدتا خانوار تقاضا کننده. نرخی که در این بازار کشف میشه، همون قیمت های نسبی رو میسازه
                          در بازار دوم، خانوارها، نیروی کار عرضه می کنند و بنگاه ها متقاضی اون ها برای تولید هستند. نرخی که در این بازار کشف میشه، میگیم دستمزد
                          در بازار سوم هم این خانوارها هستند که این بار سرمایه هاشون رو به بنگاه ها عرضه می کنند و بنگاه ها متقاضی سرمایه اند برای تولید. نرخ کشف شده در این بازار، میشه نرخ اجاره سرمایه، یا بازدهی سرمایه
                          بازارهای بالا، همگی در یک اقتصاد حقیقی وجود داشتن و دارن اما بازار پول برای تسهیل مبادلات و کاهش هزینه مبادلات بعدا ایجاد شد، که عملا بخش اسمی اقتصاد رو شکل داد. در این بازار خانوارها عرضه کننده مازاد درآمد یا پس اندازشون هستن، بنگاه ها و دولت متقاضی این وجوه. البته بازیگره دیگه ای در اقتصاد هم داریم، که قطعا نقش اون در ایران بیشتر از سایرین بوده! بانک مرکزی! این بانک هم در کنار خانوارها عمدتا به عرضه وجوه میپردازه و ندرتا میتونه در سمت متقاضی قرار بگیره. نرخی که در این بازار کشف میشه، (همراه با مداخلات بانک مرکزی)، رو میگیم نرخ بهره

                          اما منطق رفتاری بازیگران فوق چیه؟
                          خانوارها علاقه دارند در طول دوران زندگی، رفاه و مطلوبیت شون رو حداکثر کنند. معمولا چه چیزی باعث رفاه اون ها میشه؟ مصرف!
                          بنگاه ها در سمت مقابل در تلاش هستن تا سودشون رو حداکثر کنند.
                          در اقتصاد کلان، برای دولت انگیزه ای قائل نمیشدن، یعنی دولت، نهاد تنظیم کننده بود، سیاست گذار و قاعده گذار، ولی بعدها در قالب اقتصاد سیاسی، این فرض اصلاح شد، بدین ترتیب که برای سیاستمدار هم انگیزه کسب رای، شهرت و رفاه لحاظ شد، تا مدل بیش از پیش تکمیل بشه

                          حالا بعد از این مدلسازی، سوالات اصلی ما چیه؟
                          1) قیمت ها در بازار ها، به شکل درونزا بدست میان
                          2) میزان تولید کالا و خدمات
                          3) میزان نیروی کار و سرمایه بکار گرفته شده

                          اما نکته اساسی چیه؟ نه تنها هریک از بازارها باید متعادل بشه، به عبارتی در اون قیمت تعادلی عرضه برابر با تقاضا باشه، بلکه همزمان همه بازارها باید تسویه بشن. (general equilibrium) مثلا تصور کنید، بازارها در حالت ثبات و تعادل اند و یهو یه شوک مثل تحریم وارد میشه، خوب مطمینا این نه تنها بخش کالا و خدمات رو متاثر میکنه (افت تولید نفت!)، بلکه بازار کار، سرمایه و پول رو هم تحت تاثیر قرار میده تا نهایتا همه بازارها با وضعیت موجود به تعادل برسند

                          یا ترس و نااطمینانی از جنگ یا ناآرامی داخلی، که موجب خروج سرمایه بشه. با کاهش سرمایه، قیمت اجاره سرمایه بیشتر میشه، تولید کمتر میشه، استخدام نیروی کار کمتر. لذا به همراه خودش موجی از مهاجرت تو بازار کار رو منجر میشه، تا رسیدن به سطح جدیدی از تعادل.

                          یا دستکاری دولت ها در نرخ بهره. وقتی دولت نرخی رو تعیین میکنه به شکل دستوری که پایین تر از نرخ تعادلیه، خوب صف خرید شکل میگیره، تقاضاهایی در اون سطح قیمتی بوجود میاد که پاسخ داده نمیشه! مطمینا این تلاطم تو همه بازارها ایجاد میکنه، به هیچ وجه این طور نیست که بگیم فقط بازار پول به هم ریخت! بنگاهی که نتونه وام بگیره، احتمالا کمتر تولید میکنه، نیروی کار کمتری رو هم استخدام میکنه... در عوض بنگاهی که بتونه وام بگیره، شاید به این فکر کنه، که اصلا تولید نکنه! چون اون سود رو میتونه با فروش وام بدست بیاره! نه لزوما فروش محصول و صرف تلاش مضاعف! اما در سمت عرضه، وقتی خانوار ببینه دولت داره روی سپرده اش قیمت دستوری پایین تر از نرخ تعادلی میذاره، انگیزه اش برای سپرده گذاری کمتر میشه! تقاضاش برای خروج سرمایه (خرید سکه و دلار) بیشتر! تقاضایی که قبلا اصلا وجود نداشت! این اتفاق، قاعده جدیدی رو پایه ریزی میکنه، عرضه کمتر سپرده مدت دار در بازار پول، تقاضای بیشتر برای سکه و ارز! و در طی زمان به شکل تصاعدی در میاد.

                          اما مواجهه سیاستمدار. وقتی وضعیت رو مشاهده میکنه، اول سقف میذاره برای دلار، بعد میره به دنبال راه حلی برای عرضه بیشتر ارز از طریق چانه زنی با چین و همسایگان! تعیین سقف، تقاضا برای دلار آزاد رو بیشتر میکنه، اختلاف رو بیشتر... بعد میره سراغ اختراع ابزارهای جدید، گواهی سپرده سکه مرکزی، گواهی سپرده ارزی، اوراق نقتی، صندوق های کالایی،.... بعد سکه مرکزی صف خرید میشه! روی اون هم سقف میذاره، دامنه نوسان رو از 5 میاره روی 0.1!..... در ادامه مصاحبه های پی در پی که اعتبار سیاستگذار پولی رو کمتر و کمتر میکنه.... همزمان افزایش قیمت دلار نیاز به سرمایه در گردش بنگاه ها رو بیشتر می کنه، فشار روی نرخ بهره برای صعود بیشتر! لذا شروع به تزریق منابع میکنه تا سقف نرخ بهره رو ثابت نگه داره، ولی این چاپ پول، بنزینی میشه برای آتش بیشتر، طوری که سرعت رشد دلار و سکه بیشتر میشه

                          ....و این چرخه ادامه پیدا میکنه تا جایی که سیاست گذار حس میکنه قادر به کنترل شرایط نیست! جهشی دیگر از نیمای یک به نیمای 2، از نیمای 2 به نیمای 3،..... از1226 به 4200، از 4200 به 28،500، از 28،500 به 36،600،.....

                          در پایان توجه دوستان رو به این نکته جلب می کنم. همونطور که تفصیلا گفته شد، هر کالایی نرخی داره، که تو بازار کشف میشه. اون نرخ فقط بازار خودش رو متعادل نمی کنه، بلکه نرخی هست که از تعادل در همه بازار ها بدست اومده. اگه دوستان به حق، از تضییع حقوق سهامداران در تعیین نرخ دستوری صحبت می کنند، یا گاهی عده ای از سود از دست رفته پتروشیمی ها میگن، آیا ریال صاحبی نداره؟ تضییع حقوق اون ها مهم نیست؟ اگه اعتقاد به قاعده ای داریم که تعیین نرخ دستوری غلطه، این فقط تا جایی درسته که منافع ما ایجاب میکنه؟ این ناسازگاری در اندیشه رو چطور برای خودمون حل می کنیم؟
                          وقتی دولت نرخ بهره رو سرکوب میکنه، خیلی ها سکوت می کنند و دفاع می کنند، در حالی که این اقدام روی دیگه ای هم داره! فقر و بدبختی ای که ناشی از تورم و عدم حفظ ارزش پول ملی، توده های وسیعی از جامعه رو متاثر میکنه، چاره ای نمیذاره، جز اینکه دولت این بار، برای حفظ امنیت و نظم اجتماعی این بار دست در جیب شرکت ها کنه و با بخشی از اون سعی در اداره جامعه کنه!

                          ارادت

                          نظر

                          • azad.60
                            عضو فعال
                            • Jan 2022
                            • 347

                            #493
                            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                            از همین پست قبلی استفاده کنم چند نکته رو بگم:

                            ۱- قیمت ها از بر هم کنش نیروهای عرضه و تقاضا کشف شد.(آنچه هست) ما در مدلسازی هم با حل دستگاه معادلات همزمان، اون ها رو بدست آوردیم. لذا شما هر یک از قیمت ها رو تغییر بدین، نه تنها تعادل تو اون بازار به هم میریزه، بلکه این عدم تعادل همه بازارها رو دستخوش تغییر میکنه.
                            ۲- ما به کسی نگفتیم چه بخره، چی بفروشه. نگفتیم چی کار کنه، چیکار نکنه. نگفتیم رو چی سرمایه گذاری بکنه، رو چی نکنه. (آنچه باید باشد)بازیگران هوشمند اقتصاد خودشون انتخاب کردند، بر اساس اطلاعاتشون (که منطقا در قیمت ها منعکس میشه)، انگیزه هاشون و قیودی که باهاش مواجه بودند.

                            شبیه به حرکت سیارات و اجرام آسمانی، ما نمیگیم، زمین باید به دور خورشید بگرده! حرکت زمین به دور خورشید، تحت قوانین حاکم در فیزیکه، چه دلخواه ما باشه، چه نباشه! ما انسان ها هم کم و بیش از همون عناصری هستیم که در طبیعت هست، تحت قواعدی هستیم که در طبیعت مشاهده می کنیم، برخی به مذاقمون خوش میاد، برخی نه، ولی فارغ از خرسندی یا ناخرسندی ما، این قوانین حاکم بر ما هستند، نه ما بر اون ها، چه ما اون ها رو به رسمیت بشناسیم چه نشناسیم. لذا روابط حاکم بر محیط انسانی، هم تقریبا همینطوره.

                            حالا، اگه دولت از نتیجه این بازی و قیمت ها، خوشش نیومد، تکلیف چیه؟ چیکار میتونه کنه؟ به خانوار بگه، رجحان هات رو دنبال نکن؟ به بنگاه دستور بده، سود جو نباش؟ به نیروی کار بگه، بیشتر کار کن؟ به سرمایه دار بگه، بیشتر سرمایه گذاری کن؟ به نقدینگی بگه، به سمت تولید برو، به سمت سفته بازی نرو؟ به بانک بگه بیشتر تسهیلات بده؟ …. یا نه کلا بزنه زیر میز و جر زنی کنه و بگه من این نتیجه رو قبول ندارم، قیمت هایی که من میگم رسمیه! قانونیه!

                            واقعیت امر اینه که شاید همه این اقدامات و مداخلات رو بکنه ولی در نتیجه بازی نه تنها هیچ اثر مثبتی نداره، بلکه حتما موجب بدتر شدن و پیچیده شدن اوضاع میشه.

                            شاید کمی معماگونه هم به نظر بیاد و تامل رو این نکته بد نباشه، چطور میشه دولت یا ملت، از برآیند بازی ای که تجمیع رفتار همه ماست، راضی نباشند؟!شبیه به شعبده است! هزاران هزار، مبادله داوطلبانه، که در انتها خروجیش برای همه موجب نارضایتیه! 0=1+1…+1

                            آیا همچین چیزی ممکنه؟ یعنی خروجی بازارها غیر قابل قبول برای همه باشه! مشکل از بازاره پس؟ چه کاریه پس تشکیل بازار! حالا دولت نهایتا مداخله بکنه یا نکنه یا چیکار کنه؟ اساسا کاری هست که بتونه انجام بده تا وضعیت بهتر شه؟

                            نظر

                            • azad.60
                              عضو فعال
                              • Jan 2022
                              • 347

                              #494
                              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                              اما شعار امسال "مهار تورم، رشد تولید"

                              معمولا و بطور کلی مهار تورم همراه با کاهش رشد اقتصادی است و رشد اقتصادی همراه با تورم. لذا تحقق این 2 هدف همزمان، حداقل از دیدگاه کلی، همسو و هم راستا نیست.
                              لازمه رشد، سرمایه گذاری بیشتر است که در چند سال اخیر حتی به کمتر از میزان استهلاک رسیده. اما در صورتی که نا اطمینانی و بی ثباتی در اقتصاد کاهش پیدا کند، امکان سرمایه گذاری بیشتر فراهم می شود. لذا اگر یک هدف، "مهار تورم" محقق شود، امکان رشد وجود خواهد داشت.

                              اما مهار تورم
                              معمولا و بطور ساختاری، تورم در ایران از بودجه دولت و نفت نشات گرفته. یعنی چه در زمان کسری، که قیمت نفت سقوط می کند و چه در زمان جهش قیمت نفت، که پایه پولی رشد افسار گسیخته می کند یا قیمت ارز سرکوب می شود، نهایتا سطح عمومی قیمت ها بالا رفته، تورم شکل می گیرد.
                              اما زمانی که دولت مخارجی دارد که منابعی برایش وجود ندارد (کسری بودجه) نیز نهایتا منجر به تورم شده است. چه طرح های بزرگی مثل مسکن مهر و طرح تحول سلامت و چه زمانی که دولت بنزین را به قیمت 1500 تومان به مردم فروخته ولی به قیمت 7000 تومان از پالایشگاه خریده، همینطور بحث آرد و نان. این مابهالتفاوت نهایتا شده کسری و بانک مرکزی...
                              موارد فوق، همان بحث افزایش نقدینگی است که به شدت در سالیان اخیر فراگیر شده و همگان شعار مقابله با افزایش نقدینگی شر می هند! هرچند که بدون اصلاح ساختاری بودجه و جلوگیری از حاتم بخشی برای خرید محبوبیت، امری محال می نماید!

                              اما تورم موتور رشد دیگری نیز داشته، که مخصوصا در سال های اخیر نمایان شد. رشد نرخ ارز
                              معمولا نرخ ارز در پاسخ به افزایش نقدینگی، مانند سایر کالا ها خود را تطبیق می دهد ولی گاهی حتی قبل از رشد نقدینگی، رشد کرده و این بار، این رشد دلار است که منجر به رشد نقدینگی می شود!
                              چه عاملی منجر به این رشد دلار می شود؟ انتظارات
                              احتمال جنگ یا نا امنی داخلی، در کنار نرخ بهره حقیقی منفی، عامل اصلی رشد انتظارات تورمی است! و تا زمانی که تعدیل نشود، امکان ایجاد ثبات و آرامش در بازارهای دارایی و مهار تورم، امری ناممکن به نظر می رسد.
                              حقیقتا جای بسی تاسف است که هنوز برخی صحبت از ابزارهایی دیگر، غیر از نرخ بهره می کنند! در حالی که نتیجه عملی گواهی سپرده سکه، ارز، سامانه جدید ارز و طلا .... اکنون روبروی ماست. آن هم در زمانه ای که بزرگترین و پیشرفته ترین اقتصاد دنیا راه حلی غیر از تعدیل نرخ بهره برای مهار تورم نمی بیند! حتی به قیمت رکود و ورشکستگی چند بانک!

                              نظر

                              • azad.60
                                عضو فعال
                                • Jan 2022
                                • 347

                                #495
                                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                                طبق گزارش بانک مرکزی:
                                شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی در اسفند ماه 1401، 794.3
                                رشد نسبت به ماه گذشته (تورم ماه اسفند): 6.6%
                                رشد نسبت به سال گذشته (تورم نقطه ای): 63.9%

                                با نرخ بهره 20% ای و تورم 64%، سال رو آغاز می کنیم. البته که این آمار رسمی کشوره و سالی که با نام "مهار تورم و رشد" نامگذاری شده، شروع شده.

                                سیاستگذار، با این چالش اساسی مواجهه، با این سطح از تورم و این نرخ بهره، آیا کسی انگیزه سپرده گذاری داره؟ اگه نه، برای حفظ قدرت خریدش، کدوم بازار رو جایگزین میکنه؟ سکه و دلار؟ هجوم بیش از پیش به این بازارها چه عواقبی داره؟ آیا این مسیر، مسیره "مهار تورمه"؟ آیا اقدامی موثری هست که من سیاستگذار بتونم انگیزه افراد رو تغییر بدم؟

                                اما مساله بعدی، آیا با این سطح وحشتناک تورم و نا اطیمنانی جدی در فضای سرمایه گذاری، کسی به تولید فکر می کنه؟ تسهیلات گیرنده ای که بدون انجام کار و تلاش و بدون تحمل ریسک، حدود 40% بازدهی پیش روی خودش میبینه، آیا انگیزه رشد تولید داره، یا انگیزه کاهش تولید؟ آیا من سیاستگذار میتونم اقدامی انجام بدم؟

                                این کاهش پی در پی قدرت خرید سپرده گذار و دهک های پایین جامعه، تبعاتی برای سایر بخش ها داره؟ آیا در این شرایط، میشه نرخ دستمزد رو حدود 8 میلیون، نرخ بهره رو حدود 20% نگه داشت و انتظار ثبات و امنیت داشت؟ اگه حاکمیت بخواد اقدامات رفاهی یا جبرانی جهت تعدیل این وضعیت بکنه، منابعی داره؟ ممکنه چشم به سود شرکت های بزرگ، که سودهای چند ده هزار میلیاردی دارند، داشته باشه؟ اگه نه، چه آپشن های عملیاتی ای روی میز داره؟

                                نظر

                                در حال کار...
                                X