تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • azad.60
    عضو فعال
    • Jan 2022
    • 347

    #526
    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

    عرض ادب

    تاپیک رو باز می کنم تا همه دوستانی که تمایل دارند هم نقطه نظراتشون رو به اشتراک بذارند.

    بدیهیه، بحث ها و تحلیل ها تا جایی که خارج از تعصب باشه مفید و قابل استفاده است، در غیر این صورت حاصلی جز ناراحتی و آزاردگی خاطر نداره.

    صحبت در باب اقتصاد، صحبت از محدودیت و بده بستان هاست. “اگه این رو انتخاب کنی، اون رو دیگه نمی تونی انتخاب کنی…”

    و خوب هیچکس معمولا دوست نداره چنین چیزهایی رو بشنوه، “هم این رو میخوام، هم اون رو!”

    لذا ذاتا بحث های اقتصادی یه جور ناراحتی ای در خودشون دارند که برای عموم خوشایند نیست.

    شاید توجه به این نکته هم برای مخاطبانی که احیانا دنبال کنند تاپیک رو بد نباشه.

    ارادت

    نظر

    • azad.60
      عضو فعال
      • Jan 2022
      • 347

      #527
      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

      نمی دونم چقدر با اقتصاد خرد، آشنایی دارین. اونجا با فرض منحنی های بی تفاوتی که نماینده ترجیحات مصرف کننده است و در نظر گرفتن خط بودجه فرد، این مساله رو حل می کنیم که انتخاب بهینه چگونه شکل میگیره و نهایتا چی میشه. در واقع، چطور فرد با بودجه محدودش میتونه حداکثر مطلوبیت رو کسب کنه.

      سیاستگذار هم مشابهتا با چنین وضعی مواجهه. یعنی در فضایی که بهش policy space یا فضای سیاستگذاری میگن، دنبال سیاست بهینه است طوری که مطلوبیتش حداکثر شه. ولی هر نقطه در این فضا، براش امکان پذیر نیست و فقط زیر منحنی قرمز میشه فضای قابل انتخاب.

      همونطور که مشاهده میکنید، در ابتدا، هر نقطه زیر این منحنی قرمز، اتخاذ هر سیاستی، در برگیرنده یک نفع اجتماعی و یک نفع مالی برای حاکمیته.

      اینکه حاکمیت با کدوم یک از منحنی های قرمز رنگ طرفه، به چی بستگی داره؟ در واقع فضای ممکنات سیاستگذاری تابع چیه؟ مهمترنیش میشه سرمایه اجتماعی حاکمیت و میزان باورپذیری افراد جامعه از اون.

      هر نوع سیاست مالی، پولی تجاری ارزی یا هر نوع قاعده گذاری قانونی رسمی و غیر رسمی ای، میتونه همزمان یک منفعت مالی برای دولت داشته باشه و یک خیر جمعی برای افراد جامعه.

      هر میزانی که جامعه احساس بکنه، حاکمیت به دنبال مبارزه با فساد و رانته و با شدیدترین وجه با مفسدین برخورد میکنه حتی اگه عضوی از بدنه حاکمیت باشن، با تبعیض و بی عدالتی مقابله میکنه، فعالیت های مولد رو تشویق و غیر مولد رو تنبیه می کنه، با انحصار مخالفه و …. که نتیجه اش میشه اعتماد عمومی مردم به حاکمیت، این فضای سیاستگذاری بزرگتر و بالاتر میره. (منحنی های قرمز رنگ)

      در این شرایط مثلا ممکنه طرح هدفمندی یارانه ها سال ۸۹ اجرا بشه، یه منفعت اجتماعی حاصل بشه و یک منفعت مالی برای دولت.(نقطه سبز رنگ در بالاترین منحنی قرمز رنگ)

      اما به مرور که سرمایه اجتماعی دولت کم بشه، افراد اعتمادشون کمتر بشه، به منحنی قرمز رنگ پایین میرسیم. مثلا حاکمیت بگه مردم کنز نکنید و دلارتون رو در اختیار حاکمیت و بانک ها قرار بدین و بعد که دلار جهش کرد، بگه من دلار نمیدم و ریال رو با نرخ کمتر بهتون میدم! یا بگه همه چیز خود رو به بورس بسپارین و بشه سال ۹۹.

      وضعیت به گونه ای میتونه بشه که سیاست بهینه دولت و حاکمیت، از اتخاذ یک سیاست نه تنها نفع مالی براش داشته باشه، بلکه نهایتا براش زیان مالی داشته باشه! نه تنها رضایت عمومی داشته باشه، بلکه نارضایتی عمومی به همراه داشته باشه!

      به مرور که شما دارین سرمایه اجتماعی از دست میدین، منحنی قرمز رنگ داره پایین تر میاد. سرمایه اجتماعی کمتر، اعتماد کمتر به حاکمیت یعنی، فضای سیاستگذاری محدودتر. در چنین وضعی شما ممکنه شبیه به همون طرح هدفمندی ۸۹ رو اجرا کنید و بشه وقایع فاجعه آمیز ۹۸. یعنی نه تنها حاکمیت منفعت مالی کمتر میشه بلکه مردم منفعت اجتماعی کمتری احساس می کنند.

      یعنی حاکیت با هدف کسب رضایت عمومی و منفعت مالی سیاستی رو میذاره و اونچه برداشت میکنه نارضایتی عمومی و زیان مالیه!

      لذا اگه حاکمیت نتونه اعتماد از دست رفته رو بازپس بگیره، اتخاذ بهینه ترین سیاست ها هم حاصلی جز نارضایتی و هزینه مالی، دستاوردی براش نداره…..

      نظر

      • امیدازاد
        عضو فعال
        • Sep 2020
        • 3769

        #528
        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

        در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
        نمی دونم چقدر با اقتصاد خرد، آشنایی دارین. اونجا با فرض منحنی های بی تفاوتی که نماینده ترجیحات مصرف کننده است و در نظر گرفتن خط بودجه فرد، این مساله رو حل می کنیم که انتخاب بهینه چگونه شکل میگیره و نهایتا چی میشه. در واقع، چطور فرد با بودجه محدودش میتونه حداکثر مطلوبیت رو کسب کنه.

        سیاستگذار هم مشابهتا با چنین وضعی مواجهه. یعنی در فضایی که بهش policy space یا فضای سیاستگذاری میگن، دنبال سیاست بهینه است طوری که مطلوبیتش حداکثر شه. ولی هر نقطه در این فضا، براش امکان پذیر نیست و فقط زیر منحنی قرمز میشه فضای قابل انتخاب.

        همونطور که مشاهده میکنید، در ابتدا، هر نقطه زیر این منحنی قرمز، اتخاذ هر سیاستی، در برگیرنده یک نفع اجتماعی و یک نفع مالی برای حاکمیته.

        اینکه حاکمیت با کدوم یک از منحنی های قرمز رنگ طرفه، به چی بستگی داره؟ در واقع فضای ممکنات سیاستگذاری تابع چیه؟ مهمترنیش میشه سرمایه اجتماعی حاکمیت و میزان باورپذیری افراد جامعه از اون.

        هر نوع سیاست مالی، پولی تجاری ارزی یا هر نوع قاعده گذاری قانونی رسمی و غیر رسمی ای، میتونه همزمان یک منفعت مالی برای دولت داشته باشه و یک خیر جمعی برای افراد جامعه.

        هر میزانی که جامعه احساس بکنه، حاکمیت به دنبال مبارزه با فساد و رانته و با شدیدترین وجه با مفسدین برخورد میکنه حتی اگه عضوی از بدنه حاکمیت باشن، با تبعیض و بی عدالتی مقابله میکنه، فعالیت های مولد رو تشویق و غیر مولد رو تنبیه می کنه، با انحصار مخالفه و …. که نتیجه اش میشه اعتماد عمومی مردم به حاکمیت، این فضای سیاستگذاری بزرگتر و بالاتر میره. (منحنی های قرمز رنگ)

        در این شرایط مثلا ممکنه طرح هدفمندی یارانه ها سال ۸۹ اجرا بشه، یه منفعت اجتماعی حاصل بشه و یک منفعت مالی برای دولت.(نقطه سبز رنگ در بالاترین منحنی قرمز رنگ)

        اما به مرور که سرمایه اجتماعی دولت کم بشه، افراد اعتمادشون کمتر بشه، به منحنی قرمز رنگ پایین میرسیم. مثلا حاکمیت بگه مردم کنز نکنید و دلارتون رو در اختیار حاکمیت و بانک ها قرار بدین و بعد که دلار جهش کرد، بگه من دلار نمیدم و ریال رو با نرخ کمتر بهتون میدم! یا بگه همه چیز خود رو به بورس بسپارین و بشه سال ۹۹.

        وضعیت به گونه ای میتونه بشه که سیاست بهینه دولت و حاکمیت، از اتخاذ یک سیاست نه تنها نفع مالی براش داشته باشه، بلکه نهایتا براش زیان مالی داشته باشه! نه تنها رضایت عمومی داشته باشه، بلکه نارضایتی عمومی به همراه داشته باشه!

        به مرور که شما دارین سرمایه اجتماعی از دست میدین، منحنی قرمز رنگ داره پایین تر میاد. سرمایه اجتماعی کمتر، اعتماد کمتر به حاکمیت یعنی، فضای سیاستگذاری محدودتر. در چنین وضعی شما ممکنه شبیه به همون طرح هدفمندی ۸۹ رو اجرا کنید و بشه وقایع فاجعه آمیز ۹۸. یعنی نه تنها حاکمیت منفعت مالی کمتر میشه بلکه مردم منفعت اجتماعی کمتری احساس می کنند.

        یعنی حاکیت با هدف کسب رضایت عمومی و منفعت مالی سیاستی رو میذاره و اونچه برداشت میکنه نارضایتی عمومی و زیان مالیه!

        لذا اگه حاکمیت نتونه اعتماد از دست رفته رو بازپس بگیره، اتخاذ بهینه ترین سیاست ها هم حاصلی جز نارضایتی و هزینه مالی، دستاوردی براش نداره…..
        درود ...بحث جالبی رو شروع کردید ...و ذهن من رفت سمت اصلاح قیمت بنزین با توجه به تورمی که ازین تغییر قیمت به وجود میادو
        افزایش قیمت ارز ..این اصلاح قیمت بعد یه دوره کم اثر میشه ..
        اگه دولت بخواد این اصلاح قیمت بی اثر نشه باید نرخ ارز تثبیت بشه و اگه بخواد نرخ ارز تثبیت بشه باید به جای بنزین به ارزیارانه بده !!

        نظر

        • mohsen55
          عضو فعال
          • Dec 2020
          • 379

          #529
          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

          با سلام
          گوش شنوا اگر دیدی ما هم خبر کن یا بعبارتی گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه بجایی نرسد فریاد است
          در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
          نمی دونم چقدر با اقتصاد خرد، آشنایی دارین. اونجا با فرض منحنی های بی تفاوتی که نماینده ترجیحات مصرف کننده است و در نظر گرفتن خط بودجه فرد، این مساله رو حل می کنیم که انتخاب بهینه چگونه شکل میگیره و نهایتا چی میشه. در واقع، چطور فرد با بودجه محدودش میتونه حداکثر مطلوبیت رو کسب کنه.

          سیاستگذار هم مشابهتا با چنین وضعی مواجهه. یعنی در فضایی که بهش policy space یا فضای سیاستگذاری میگن، دنبال سیاست بهینه است طوری که مطلوبیتش حداکثر شه. ولی هر نقطه در این فضا، براش امکان پذیر نیست و فقط زیر منحنی قرمز میشه فضای قابل انتخاب.

          همونطور که مشاهده میکنید، در ابتدا، هر نقطه زیر این منحنی قرمز، اتخاذ هر سیاستی، در برگیرنده یک نفع اجتماعی و یک نفع مالی برای حاکمیته.

          اینکه حاکمیت با کدوم یک از منحنی های قرمز رنگ طرفه، به چی بستگی داره؟ در واقع فضای ممکنات سیاستگذاری تابع چیه؟ مهمترنیش میشه سرمایه اجتماعی حاکمیت و میزان باورپذیری افراد جامعه از اون.

          هر نوع سیاست مالی، پولی تجاری ارزی یا هر نوع قاعده گذاری قانونی رسمی و غیر رسمی ای، میتونه همزمان یک منفعت مالی برای دولت داشته باشه و یک خیر جمعی برای افراد جامعه.

          هر میزانی که جامعه احساس بکنه، حاکمیت به دنبال مبارزه با فساد و رانته و با شدیدترین وجه با مفسدین برخورد میکنه حتی اگه عضوی از بدنه حاکمیت باشن، با تبعیض و بی عدالتی مقابله میکنه، فعالیت های مولد رو تشویق و غیر مولد رو تنبیه می کنه، با انحصار مخالفه و …. که نتیجه اش میشه اعتماد عمومی مردم به حاکمیت، این فضای سیاستگذاری بزرگتر و بالاتر میره. (منحنی های قرمز رنگ)

          در این شرایط مثلا ممکنه طرح هدفمندی یارانه ها سال ۸۹ اجرا بشه، یه منفعت اجتماعی حاصل بشه و یک منفعت مالی برای دولت.(نقطه سبز رنگ در بالاترین منحنی قرمز رنگ)

          اما به مرور که سرمایه اجتماعی دولت کم بشه، افراد اعتمادشون کمتر بشه، به منحنی قرمز رنگ پایین میرسیم. مثلا حاکمیت بگه مردم کنز نکنید و دلارتون رو در اختیار حاکمیت و بانک ها قرار بدین و بعد که دلار جهش کرد، بگه من دلار نمیدم و ریال رو با نرخ کمتر بهتون میدم! یا بگه همه چیز خود رو به بورس بسپارین و بشه سال ۹۹.

          وضعیت به گونه ای میتونه بشه که سیاست بهینه دولت و حاکمیت، از اتخاذ یک سیاست نه تنها نفع مالی براش داشته باشه، بلکه نهایتا براش زیان مالی داشته باشه! نه تنها رضایت عمومی داشته باشه، بلکه نارضایتی عمومی به همراه داشته باشه!

          به مرور که شما دارین سرمایه اجتماعی از دست میدین، منحنی قرمز رنگ داره پایین تر میاد. سرمایه اجتماعی کمتر، اعتماد کمتر به حاکمیت یعنی، فضای سیاستگذاری محدودتر. در چنین وضعی شما ممکنه شبیه به همون طرح هدفمندی ۸۹ رو اجرا کنید و بشه وقایع فاجعه آمیز ۹۸. یعنی نه تنها حاکمیت منفعت مالی کمتر میشه بلکه مردم منفعت اجتماعی کمتری احساس می کنند.

          یعنی حاکیت با هدف کسب رضایت عمومی و منفعت مالی سیاستی رو میذاره و اونچه برداشت میکنه نارضایتی عمومی و زیان مالیه!

          لذا اگه حاکمیت نتونه اعتماد از دست رفته رو بازپس بگیره، اتخاذ بهینه ترین سیاست ها هم حاصلی جز نارضایتی و هزینه مالی، دستاوردی براش نداره…..

          نظر

          • vion
            عضو فعال
            • Oct 2020
            • 825

            #530
            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

            در اصل توسط mohsen55 پست شده است View Post
            با سلام
            گوش شنوا اگر دیدی ما هم خبر کن یا بعبارتی گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه بجایی نرسد فریاد است
            درود
            این گونه برداشت کردم از نمودار های شما اینه که سیاست گذار راه حل چندانی نداره و عملا در بن بست قرار گرفته.. به نظرتون راه کارهای غیر اقتصادی در این شرایط بیشتر کار گشا نخواهد بود؟

            نظر

            • azad.60
              عضو فعال
              • Jan 2022
              • 347

              #531
              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

              در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
              درود ...بحث جالبی رو شروع کردید ...و ذهن من رفت سمت اصلاح قیمت بنزین با توجه به تورمی که ازین تغییر قیمت به وجود میادو
              افزایش قیمت ارز ..این اصلاح قیمت بعد یه دوره کم اثر میشه ..
              اگه دولت بخواد این اصلاح قیمت بی اثر نشه باید نرخ ارز تثبیت بشه و اگه بخواد نرخ ارز تثبیت بشه باید به جای بنزین به ارزیارانه بده !!
              عرض ادب

              دقیقا نکته شما درسته، وقتی مردم سابقه ذهنی منفی نسبت به اجرای سیاست ها دارند و غالبا در سال های اخیر متضرر شدن، حتی اصلاحاتی که ظاهر موجهی هم داره، شانسی برای موفقیت پیدا نمی کنه. وقتی تورم در کشور برون زاست! و خارج از اراده مقام پولی دایما داره اتفاق میوفته، انتظارات رهاست، کنترل و اداراه جامعه به شدت سخت و پر هزینه است و مصداق همین مساله بالا میشه.

              ارادت

              نظر

              • azad.60
                عضو فعال
                • Jan 2022
                • 347

                #532
                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                در اصل توسط vion پست شده است View Post
                درود
                این گونه برداشت کردم از نمودار های شما اینه که سیاست گذار راه حل چندانی نداره و عملا در بن بست قرار گرفته.. به نظرتون راه کارهای غیر اقتصادی در این شرایط بیشتر کار گشا نخواهد بود؟
                عرض ادب

                بله، متاسفانه. خیلی اعتقاد دارند تا بهبودی در جهت افزایش اعتماد اجتماعی رخ نده، چشم انداز جالبی پیش رو نمی تونه باشه. سعی در بهبود روابط خارجی، معلق نگه داشتن ابلاغ قانون حجاب، رفع فیلترینگ، ارجاع FATF به مجمع، تلاش هاییه که ظاهرا برای همین منظور داره انجام میشه که حقیقتا به نظر تلاش های مذبوحانه ایه و احتمالا چندان موثر نخواهد بود.

                قطعی با و بدون برنامه برق خانگی و صنعتی، قطعی گاز کارخانجات تولیدی، جهش دلار نیمایی و آزاد به تبعش گرون شدن دارو و مایحتاج اساسی، ... این ها به مراتب نقش پر رنگ تری در تخریب اندک سرمایه اجتماعی باقی مونده داره. اون هم بدون اینکه حاکمیت با مردم صادقانه صحبت کنه، چشم انداز نشون بده، نقشه راه برون رفت از بحران بده، حداقل نشون بده که معیشت و تورم در راس برنامه های دولته....

                بعیده که حاکمیت جراحی رو از خودش نخواد شروع کنه و برو سراغ مردم و بعد انتظار توفیق داشته باشه...

                ارادت

                نظر

                • azad.60
                  عضو فعال
                  • Jan 2022
                  • 347

                  #533
                  پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                  دلار داره هر روز سقف جدید میزنه و همه، مخصوصا مسئولین تماشاچی....

                  خیلی ها اعتقاد دارن این رشد دلار به دلیل بازگشت ترامپ و تحریم داره اتفاق می اوفته و هیچ کاری نمیشه براش کرد...
                  خوب واقعا اگه تحلیل این باشه، حقیقتا وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی میخوایم چیکار؟ چرا اساسا حقوق میگیرن؟ از مردم مالیات گرفته میشه و بهشون داده میشه تا منفعل فقط روی صندلی بشینن؟

                  شهر یا قلعه ای رو تصور کنید، محاصره میشه، قحطی میشه. صرف نظر از اینکه "چه باید کرد؟"، که یک سوال normative هست، انگیزه های طبیعی تو اون اقتصاد به چه سمتی میره؟ سوال positive میشه، "چی میشه؟"

                  احتمالا در فقدان یک دولت مرکزی، اونچه حاکم میشه، آشوب و هرج و مرجه، چرا چون وقتی بحث بقا مطرح میشه، این بار دیگه مبادله کردنه که هزینه بر میشه و نه دزدی و غارت! که در طول تاریخ هم نمونه فراوونه...

                  اما با وجود یک قوه عاقله حاکم، یک دولت و فرماندهی متمرکز، در چنین شرایطی، آیا همچنان بازار توصیه میشه؟ یعنی تخصیص منابع کمیاب همچنان توسط بازار باید صورت بگیره؟ به طور مثال وقتی آب نیست یا کمه، بیشتر جیره بندی به اذهان خطور میکنه یا برگزاری مزایده برای فروش آب، به بالاترین پیشنهاد دهنده؟ تو چنین شرایطی، اولویت حاکمیت میشه برقراری امنیت، مدیریت در جهت دوام و بقا جامعه و شهروندان یا تخصیص منابع از طریق بازار؟ اساسا تو جامعه ای که امنیت نیست و امکان پاسداری از حقوق مالکیت وجود نداره، میشه حرف از نظم بازار و مبادله زد؟؟؟

                  اساسا دولت رو واسه چی می خواستیم؟ برخی کالا و خدمات در اقتصاد، منفعت جمعی دارند و چون فراگیر و گسترده عرضه میشن امکان محروم کردن افراد از مصرفشون وجود نداره، مثل امنیت. این جاست که تامین مالی عرضه این کالا و خدمات میشه چالش، چرا که انگیزه های طبیعی و فردی بازیگران اقتصاد کار نمیکنه یا اصطلاحا market failure اتفاق می اوفته. به این کالا و خدمات، "کالای عمومی" میگیم. لذا این جا بود که فلسفه وجودی نهاد دولت موضوعیت پیدا میکرد. دولت، میتونه از طریق گرفتن مالیات، این کالا و خدمات رو عرضه کنه، تا اساسا بازاری بتونه شکل بگیره!


                  خوب حالا با این صورت بندی، اگه اقتصادی تحریم شد، جنگ شد، محاصره شد، قحطی شد، فقر فراگیر شد، دولت به معنای حاکمیت باید بشینه و منفعلانه نگاه کنه؟ بازار در چنین شرایطی کار میکنه؟ حرف از عدم مداخله در بازار و قیمت گذاری دستوری معنا میده؟ اساسا دولت منفعل و نظاره گر، ناتوان در تامین و عرضه کالای عمومی، چالش موجودیتی نداره؟

                  شما، به ادعای خودتون، بازار ارز توافقی رو راه انداختین، با "هدف مرجعیت بخشی به نرخ ارز!"

                  نیما 42 بود آزاد 60، الان توافقی 66 آزاد 84. الان نرخ ارز رسمی داره سیگنال میده و مرجعیت داره یا نرخ آزاد؟

                  اگه رانتی وجود داشت الان حذف شد؟ مساله و اولویت دولت معاش و امنیت جامعه است یا حذف رانت؟

                  تو اقتصاد انتخاب ها بدون هزینه نیست و هر انتخابی هزینه ای داره! اگه رانت 700 همتی وجود داره ولی حذفش 7000 همت هزینه به جامعه تحمیل میکنه، این انتخاب بهینه است؟

                  اگه شوک تحریم و تنگنای عرضه داره فشار میاره به منابع ارزی یا قراره بیاره، منطقیه شما چند میلیارد دلار صرف واردات آیفون و بنزین سوپر کنید؟ معنا میده که از ارز کالاهای اساسی رو کم کنید و تخصیص بدین به واردات خوردوی خارجی؟ این رفتار یک کشور محاصره شده اقتصادیه؟ این رفتار و عکس العمل و پاسخ یک کشور تحریم شده یا در آستانه تحریمه؟

                  نظر

                  در حال کار...
                  X