تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • shahin
    عضو فعال
    • May 2011
    • 2233

    #301
    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

    عرض ادب

    به فرض محاسبات و منطق اقتصادی شما حداقل روی کاغذ صحیح. ( هرچند اقتصاد از مولفه های زیادی تاثیر می گیرد حتی مولفه های اجتماعی و روانی و ... )

    موضوع مهمی که شما اصلا به اون توجه نمی کنید این نکته هست که بانک مرکزی در ایران حتی اپسیلن مستقل نیست.

    پولی که بانک مرکزی چاپ و صرف پرداخت بدهی اصل و فرع و بهره های بالای اوراق می کند ؛ به یک حکومت دزد و کثیف داده می شود که صرف اعتیاد و عملیات تروریستی در گوشه کنار دنیا میکند.
    پولی است که از خورده حسابهای ناچیز مردم مستضعف زده می شود ؛ با بخش بزرگی از درآمدهای نفتی جمع و در نهایت برای ابدالدهر هدیه به بانکها و اقتصاد سه چهارتا کشور بیگانه و برنامه های تروریستیشان می شود .

    البته کارمزد کوچکی در حد چند تکه آشغال گوشت و استخوان هم به کارگزارها و عوامل اسکل و شنقول این دزدی ها تعلق می گیرد.

    یک کوچولو هم می دن دست چهارتا دله دزد مثل ب ز و سلبریتی هایی مثل خاوری و ساشا سبحانی ؛ سر آخر همه این دزدی ها می اندازند گردن این چند شنقول

    بنابراین توصیه می شود بیش از این از فروش اوراق و بهره بانکی بالای این حکومت دفاع نکنید. در اون رابطه و فرمول شما دقیقا نتیجه عکس می دهد.

    نظر

    • shahin
      عضو فعال
      • May 2011
      • 2233

      #302
      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

      یک گروه بندی ساده برای کارگزاران دزد و خائن در ج . ا. ا :
      ( خصوصا بیشعورهای حریص مومن و انگشتر بدستی که حتی ارزش یک هزارم پولهایی که دزدیده اند براشون قابل درک نیست )

      اسکل
      درباره خصوصیات این پرنده نوشته که او وقتی برای زمستان غذا جمع آوری میکند محل نگهداری آنها را فراموش میکند و بخاطر همین با مشکل مواجه می شود، یا هنگام خانه سازی فراموش می کند که خانه اش را کجا ساخته است، و اگر از لانه اش بیرون بیاید راه بازگشت را پیدا نمیکند

      shonghol
      شنقل : شنقل پرنده ای است که غذای خود را به اسکل میدهد تا برایش نگهدارد

      شنقل از اسکل هم اسکل تر است

      dongol

      دنگل : حاصل جفت گیری اسکل و شنقل میباشد ، میزان شعور و درک وی از جهان اطراف قابل بیان نیست

      ombol
      امبل پرنده ای تن پرور است که تمام سال در تعقیب و چشم انتظار اسکل و شنقل برای دستیابی به غذا است

      امبل از اسکل و شنقل هم اسکل تر است

      نظر

      • طيب
        عضو فعال
        • Nov 2010
        • 3097

        #303
        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

        خودبزرگ بینی صاحبان قدرت کار دستشون داده و خواهد داد

        فاصله زیادی ایجاد شده مابین دولت و مردم و خروجی این فاصله ها موجبات ........... را رقم زده است

        نظر

        • طيب
          عضو فعال
          • Nov 2010
          • 3097

          #304
          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

          اقتصاد دان ها بازداشت میشوند مواظب خودتون باشید?

          بازداشت آقای دکتر داوود سوری ? استاد دانشگاه شریف

          خروجی این عملکردها دقیقا مشخص است

          نظر

          • azad.60
            عضو فعال
            • Jan 2022
            • 347

            #305
            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

            در اصل توسط shahin پست شده است View Post
            عرض ادب

            به فرض محاسبات و منطق اقتصادی شما حداقل روی کاغذ صحیح. ( هرچند اقتصاد از مولفه های زیادی تاثیر می گیرد حتی مولفه های اجتماعی و روانی و ... )

            موضوع مهمی که شما اصلا به اون توجه نمی کنید این نکته هست که بانک مرکزی در ایران حتی اپسیلن مستقل نیست.

            پولی که بانک مرکزی چاپ و صرف پرداخت بدهی اصل و فرع و بهره های بالای اوراق می کند ؛ به یک حکومت دزد و کثیف داده می شود که صرف اعتیاد و عملیات تروریستی در گوشه کنار دنیا میکند.
            پولی است که از خورده حسابهای ناچیز مردم مستضعف زده می شود ؛ با بخش بزرگی از درآمدهای نفتی جمع و در نهایت برای ابدالدهر هدیه به بانکها و اقتصاد سه چهارتا کشور بیگانه و برنامه های تروریستیشان می شود .

            البته کارمزد کوچکی در حد چند تکه آشغال گوشت و استخوان هم به کارگزارها و عوامل اسکل و شنقول این دزدی ها تعلق می گیرد.

            یک کوچولو هم می دن دست چهارتا دله دزد مثل ب ز و سلبریتی هایی مثل خاوری و ساشا سبحانی ؛ سر آخر همه این دزدی ها می اندازند گردن این چند شنقول

            بنابراین توصیه می شود بیش از این از فروش اوراق و بهره بانکی بالای این حکومت دفاع نکنید. در اون رابطه و فرمول شما دقیقا نتیجه عکس می دهد.
            دوست عزیز،

            تثبیت نرخ بهره، چه ربطی داره به این که بانک مرکزی مستقل نیست! اگه منظورتون اینه که اجازه نمیدن، باید استعفا بده.

            بخدا در مظلومیت مردم مستضعف همین بس، که کسانی که در طول عمر خود یک کتاب اقتصادی نخوانده اند، از حقوق آن ها دفاع می کنند

            یک کتابی هست، به شکل مفهومی و ساده نوشته شده برای آقای Mankiw

            اگه احیاناً کسی مایل بود، نگاهی بکنه

            “افراد با بده بستان ها همواره مواجه اند و به انگیزه ها پاسخ می دهند”

            این نرخ بهره می گوید، دلار و سکه بخر، البته به زبان علم اقتصاد

            بعد افرادی که زبان نمیدانند، متعجبند چرا دلار خرید می شود!

            نمی شود که افراد را با زبان چینی مخاطب قرار داد و شگفت زده شد، از پاسخ آن ها!

            ارادت

            نظر

            • گنجشک
              ستاره‌دار(3)
              • Jun 2022
              • 1321

              #306
              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

              در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
              عرض ادب

              جناب طیب بزرگوار

              این فرمایش شما متین است که ساختار ها مشکل دارد و حتما اصلاح ساختار مهم و اساسی است. اما، مریضی که با بیماری زمینه ای اورژانس آورده شده، فی الفور باید فکری برای خونریزی او کرد، بعد اگر افاقه کرد و موفقیت آمیز بود، به شکستگی یا امراض دیگر او پرداخت.

              نرخ بهره مهمترین نرخ در اقتصاد است. اگر غلط تنظیم شد، سیگنال غلط میدهد! فارغ از اصلاحات ساختاری که حتما باید به آن ها پرداخت.

              در همین تالار ببینید، خیلی از کاربران دنبال وام برای خرید دلار و سکه اند! آیا می شود در اقتصاد تورم زده، شرط کرد که این وام، وام تولید است؟ حتما برو تولید کن!

              قطعا نه، چرا؟ چون منطق اقتصادی افراد سود است و نه تولید و اگر سفته بازی سود بیشتری داشته باشد کسی تولید نمی کند،….

              اما خدمت جناب شاهین عزیز،

              نرخ بهره بالا، پول را به بانک نمی برد، این اصطلاح درستی نیست

              نرخ بهره بالا یعنی هزینه فرصت بالا، یعنی اگر بنده نمی توانم با پولم به اندازه نرخ بهره کار کنم، بدهم به بانک، که بانک بدهد به کس یا کسانی که می توانند تولید کنند و نیاز به سرمایه در گردش دارند

              منطقا اگر شما طرح توجیهی برای دریافت وام دارید، نرخ هم جز لاینفک میزان تسهیلات است، لذا، بنگاه اقتصادی هم price taker است، اگر این نرخ برای او توجیه نداشته باشد، چرا تولید میکند؟ چرا وام می گیرد؟!

              این کلیاتی که بارها اینجا عرض کردم، اما نکته دیگر که اشاره داشتم، بحث جهت دهی انتظارات بود.

              بانک مرکزی، با تنظیم نرخ سود، به کلیه فعالین اقتصادی سیگنال می دهد که تورم آتی چگونه خواهد بود، لذا اقتصاد را پیش بینی پذیر می کند

              مثل کاپیتان هواپیما، که اعلام می کند، take off داریم، یا چاله هوایی در پیش داریم، باد شدید پیش روست، کمربندها رو ببندید

              فایده اش چیست؟ من برنامه ریزی می کنم، surprise نمیشم، شوکه نمیشم، سکته نمی کنم!

              خوب، این رسالت کاپیتان اقتصادی است، که چشم انداز بده، به همه ثابت کنه که داره هواپیما رو به مقصد (که جهنم نیست لابد) میبره و بسیار قاطعه

              اگه جایی لازمه ارتفاع بگیره میگیره، ممکنه یکی بالا بیاره، بیاره، مهم جان همه سرنشینانه، نه یک یا دو نفر!

              لذا فعال اقتصادی می دونه، چقدر سرمایه در گردش می خواد، چقدر نیاز ارزی داره، چقدر مواد اولیه باید تهیه کنه یا نیروی کار استخدام کنه

              اگه نتونه ببینه، اگه جاده مه آلود باشه، جاده پیچ در پیچ باشه، خوب ممکنه بره ته دره!

              این عدم اطمینان کلافه میکنه فعال اقتصادی رو، از یه جایی به بعد دیگه میبُره!

              خوب همه این ها یعنی نرخ بهره

              در امریکا، 400 نفر دکترای اقتصاد، بی وقفه در حال تلاش و تحقیق و تهیه گزارش اند، تا به رییس راهنمایی بدن، که آیا نرخ بهره دوره بعد مثلا 0.75% رشد کند یا نه!

              اینجا کلا ۴ نفر دکترای اقتصاد نداریم، که در بانک مرکزی هم راه شون نمیدن، برن هم نباید به چیزی دست بزنن

              نرخ بهره از اول خلقت ۲۰% بوده هست خواهد بود

              حرف مرد یکی است!

              یه توضیحی هم راجع به نحوه اعمال نرخ بهره بدم

              مادامی که خطر انتظارات تورمی وجود داره، پله پله نرخ بالا میره، تا به این نتیجه برسن که انتظارات کاهشی شد.

              علیت و همزمانی رو قاطی نکنیم!

              نرخ بهره ۲%، محصول تورم ۳% ایه، بالعکس نیست بخدا!

              یعنی نرخ بهره ۲% نتیجه نمیده، تورم ۳% ای رو! بلکه این تورم ۳% ایست که ایجاب می کنه نرخ بهره ۲% باشه.

              خلاصه : نرخ بهره دنبال تورم میدوه، بالعکس نیست!!!

              ارادت
              درود بر شما

              شما میگین من ناتوان هستم با سرمایه خودم بیش از سالی 20 درصد کار کنم اما بانک ! افراد و شرکت هایی را میشناسه که می تونن با این پول خیلی بیشتر از سالی 20 درصد درامد داشته باشن که 20 درصدشم بدن به ما !!!

              سوالی که اینجا پیش میاد
              صنعتگر اروپایی و آمریکایی با بهره وری بالا و دم و دستگاه های بروز نهایتا سالی 10 درصد سود می تونن بسازن
              بعد نرخ بهره ما میگه که هستند کسانی ! که بتوانند بالای سالی 30 درصد سود خلق کنن ؟



              من مردم عادی نمی تونم ! بابای اروپا با دم و دستگاه و تشکیلات و... نمی تونه ولی اینجا کسانی هستند که توانمندن ! !!!


              غیر از اینه دارن سود پونزی میدن و تهش ورشکست میشن ؟!

              سال 96 موسسات مالی و اعتباری چی شدن! ضرر موسسات را کی پرداخت کرد؟ از کجا آوردن ضرر اونا را دادن؟

              نظر

              • azad.60
                عضو فعال
                • Jan 2022
                • 347

                #307
                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                درود بر شما

                شما میگین من ناتوان هستم با سرمایه خودم بیش از سالی 20 درصد کار کنم اما بانک ! افراد و شرکت هایی را میشناسه که می تونن با این پول خیلی بیشتر از سالی 20 درصد درامد داشته باشن که 20 درصدشم بدن به ما !!!

                سوالی که اینجا پیش میاد
                صنعتگر اروپایی و آمریکایی با بهره وری بالا و دم و دستگاه های بروز نهایتا سالی 10 درصد سود می تونن بسازن
                بعد نرخ بهره ما میگه که هستند کسانی ! که بتوانند بالای سالی 30 درصد سود خلق کنن ؟



                من مردم عادی نمی تونم ! بابای اروپا با دم و دستگاه و تشکیلات و... نمی تونه ولی اینجا کسانی هستند که توانمندن ! !!!


                غیر از اینه دارن سود پونزی میدن و تهش ورشکست میشن ؟!

                سال 96 موسسات مالی و اعتباری چی شدن! ضرر موسسات را کی پرداخت کرد؟ از کجا آوردن ضرر اونا را دادن؟
                عرض ادب

                کاش کمی از وقت و انرژی تان را مصروف مطالعه علم اقتصاد کنید.

                وقتی واقعا کسی سوال داره و میبینه پاسخ ذهنیش با fact بیرونی فاصله داره، میره دانشگاه، اینطور و انور تا بلکه یک قدم به جواب واقعی نزدیک بشه

                اگر اقتصاد خرد بخوانید، متوجه می‌شوید، قیمت ها نسبی اند، اگر نخوانید متوجه نخواهید شد

                مقایسه قیمت ها در ایران و اروپا مثل این است، که من می گویم دمای هوا ۳۰ درجه است، شما که از اروپا تشریف آورده اید، میفروایید ۸۶ درجه است!

                پیش فرض شما از مقیاس فارنهایت است و پیش فرض بنده سانتی گراد!!!!

                سود حقیقی من از سپرده گذاری در بانک منفی ۴۰% است، این عدد در اروپا حداکثر، منفی ۵% شده! قبلا زیر ۱% بود!

                بانک ها تقریبا یک دهه است، سود پانزی نمی دهند، نمی دانم آیا واقعا اروپا بوده اید؟!

                من عرض نکردم که با سرمایه ام حداکثر ۲۰% بازدهی کسب می کنم! عرض کردم هزینه فرصت بنده که عقب افتادگی ذهنی دارم، فرضا ۲۰ است، اما وقتی کسی باشد که بازدهی بیشتری کسب کند و حاضر به شراکت باشد، بنده سرمایه ام را در اختیار او میگذارم. واسط ما بانک است! بانک دستگاه تولید بازدهی نیست!!!!

                باور کنید این سخنم از سر غرور یا تحقیر نیست ولی قسم می خورم در هیچ حرفه ای افرادی ندیدم که انقدر نا آگاه از تخصص کاریشان باشند(شما را نمی گویم ها! شما حداقل شهامت پرسیدن دارید و همین قابل ستایش است)

                در این تالار و در جامعه بورسی بیش از ۹۹% افراد تخصص مالی و اقتصادی ندارند!

                آن ۱% هم صرفا کمی خرد و مالی بلدند و اقتصاد کلان معنایی برایشان ندارد!

                اینکه این نسبت از افراد در بازاری مشغولند بدون تخصص، فقط به یُمن تورم است!

                اما تورم، معادل بازدهی همیشگی نیست! حداقل افرادی که از ۹۹ به بعد آمدند، با تمام وجود درک کرده اند.

                اما درد کجاست؟ جامعه بورسی با این سطح از آگاهی و دانش، مطالبه ای را دنبال می کند، که اول از همه به ضرر خود اوست! ”کاهش بهره”

                حقیقتا بنده که فهم مختصری دارم، این درد برایم جانکاه است

                ارادت
                آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2022/11/08, 14:48.

                نظر

                • گنجشک
                  ستاره‌دار(3)
                  • Jun 2022
                  • 1321

                  #308
                  پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                  در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
                  عرض ادب

                  کاش کمی از وقت و انرژی تان را مصروف مطالعه علم اقتصاد کنید.

                  وقتی واقعا کسی سوال داره و میبینه پاسخ ذهنیش با fact بیرونی فاصله داره، میره دانشگاه، اینطور و انور تا بلکه یک قدم به جواب واقعی نزدیک بشه

                  اگر اقتصاد خرد بخوانید، متوجه می‌شوید، قیمت ها نسبی اند، اگر نخوانید متوجه نخواهید شد

                  مقایسه قیمت ها در ایران و اروپا مثل این است، که من می گویم دمای هوا ۳۰ درجه است، شما که از اروپا تشریف آورده اید، میفروایید ۸۶ درجه است!

                  پیش فرض شما از مقیاس فارنهایت است و پیش فرض بنده سانتی گراد!!!!

                  سود حقیقی من از سپرده گذاری در بانک منفی ۴۰% است، این عدد در اروپا حداکثر، منفی ۵% شده! قبلا زیر ۱% بود!

                  بانک ها تقریبا یک دهه است، سود پانزی نمی دهند، نمی دانم آیا واقعا اروپا بوده اید؟!

                  من عرض نکردم که با سرمایه ام حداکثر ۲۰% بازدهی کسب می کنم! عرض کردم هزینه فرصت بنده که عقب افتادگی ذهنی دارم، فرضا ۲۰ است، اما وقتی کسی باشد که بازدهی بیشتری کسب کند و حاضر به شراکت باشد، بنده سرمایه ام را در اختیار او میگذارم. واسط ما بانک است! بانک دستگاه تولید بازدهی نیست!!!!

                  باور کنید این سخنم از سر غرور یا تحقیر نیست ولی قسم می خورم در هیچ حرفه ای افرادی ندیدم که انقدر نا آگاه از تخصص کاریشان باشند(شما را نمی گویم ها! شما حداقل شهامت پرسیدن دارید و همین قابل ستایش است)

                  در این تالار و در جامعه بورسی بیش از ۹۹% افراد تخصص مالی و اقتصادی ندارند!

                  آن ۱% هم صرفا کمی خرد و مالی بلدند و اقتصاد کلان معنایی برایشان ندارد!

                  اینکه این نسبت از افراد در بازاری مشغولند بدون تخصص، فقط به یُمن تورم است!

                  اما تورم، معادل بازدهی همیشگی نیست! حداقل افرادی که از ۹۹ به بعد آمدند، با تمام وجود درک کرده اند.

                  اما درد کجاست؟ جامعه بورسی با این سطح از آگاهی و دانش، مطالبه ای را دنبال می کند، که اول از همه به ضرر خود اوست! ”کاهش بهره”

                  حقیقتا بنده که فهم مختصری دارم، این درد برایم جانکاه است

                  ارادت
                  درود مجدد
                  و عرض ادب و احترام متقابل
                  هر دو ما معتقدیم که طرف مقابل در حال اشتباس و این اشتباه به عمد و زدن خود به نفهمی نیست
                  و دیالوگ به وجود آمده خوبه
                  تشکر از وقت و حوصله ای که میذارید

                  شما حاضرید پولتان را همانطور که به بانک می دهید به من هم قرض دهید ؟ سالی 40 درصد سود مشارکت ! قبول ؟ قطعا میگین نه ! همانطور که خود بانک هم به من میگه نه و هزارجور ضامن می خواد
                  خود بانک پول ها را به کی میده ؟
                  به دولتی ها !
                  چرا؟
                  چون میدونه دستگاه چاپ پول و نقدینگی دارند و بالاخره هرجور که شده اصل پول و سودش را تسویه می کنند ( در مقابل حجم نقدینگی چرا پاسخگو نیستن به مردم؟ )
                  ولی بنده که ضامن نقدشوندگی یا همان دستگاه چاپ پول ندارم نامعتبرم


                  بخوام به مطالب خودتان رجوع کنم و توضیح بدم بانک به این شکل عمل می کنه که هیچوقت ضرر نمی کنه و می تونه با هر نرخ بهره ای دوام بیاره :
                  فرض کنید میرید از میوه فروشی سر کوچه 2 کیلو پرتغال میگیرید می پرسی کیلو چند حساب می کنی ؟ میگه هنوز قیمت ها نیومده کارت و رمزش را بذار برو و بیا قیمت مشخص شد کم می کنم ! (دارایی ریالی ما که دست بانک مرکزی هست حکم گذاشتن کارت و رمزش پیش صاحب مغازه اس نه اینکه معتبر نباشه ! اما... )
                  میری یهو اس ام اس میاد مبلغ هنگفت کم کرده !!!
                  میگی مگه این خراب شده بی قانونه که هرچی دلت خواسته کشیدی !
                  برات حساب می کنه پرتغال کیلو 1000 تومن اجاره مغازه 10 میل کرایه خودرو پخش فلان پول آب و برق مغازه فلان حقوق ماهیانه خودم و کارگرام فلان و.... در ماه گذشته هم فرضا فقط یک خریدار داشتم که شما بودی
                  این وسط یک زیان ایجاد شده دیگه (همین هزینه هایی که بالا گفتم ) این زیان ها را کی باید بده ؟ صاحب مغازه ؟ مشتری ؟
                  مشتری میگه صاحب مغازه بهره وری نداشته و بهینه کار نکرده !!!
                  صاحب مغازه میزنه زیر گریه میگه بخدا من برای خدمت مردم اومدم اینجا میوه فروشی زدم بد کردم خواستم بهتون خدمت کنم !!!

                  حق با کدومه ؟ هم مشتری گناه داره هم پرتغال فروش!


                  احتمالا اگر قانون حق را بده به میوه فروش و بگه بله مغازه خرج داره ! شما حاضر میشی پول را با نرخ بهره 50 درصد بدی دست پرتغال فروش که باهاش چهارتا ماساژور تایلندی هم بیاره تو دکان! همینجور که میوه نمی فروشه حوصله اش سر نره نهایتا هم که تمام هزینه های ناکارمدی پرتغال فروش با پرتغال خر بیچاره اس
                  آخرین ویرایش توسط گنجشک؛ 2022/11/08, 16:41.

                  نظر

                  • جواد277
                    عضو فعال
                    • Jan 2011
                    • 4931

                    #309
                    پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                    نرخ سود پول وقتی میتواند تورم را کنترل کند که در کنار ان قوانین دقیق مالیاتی و شفافیت مالی و عدم کسر بودجه دولت وجود داشته باشد بودجه دولتی که هیچ وابستگی واقعی به درامدهای نفتی نداشته باشد بلکه فقط با درامدهای مالیاتی اداره شود اینها در کنار هم میتوانند تورم را کنترل کنند بالا بردن سود بانکی به تنهایی خودش تورم زا خواهد شد
                    البته این نظر من است شایدم اشتباه باشد

                    نظر

                    • azad.60
                      عضو فعال
                      • Jan 2022
                      • 347

                      #310
                      پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                      عرض ادب

                      من عاشق این علم هستم و از صحبت راجع بهش لذت میبرم، ضمنا گاهی وقتی سوالی میشه، منم مجبورم فکر کنم، برم بازم بخونم و یاد بگیرم، پس از شما سپاسگزارم ?

                      ببینید، ما در اقتصاد، عمده ما منظورمه، قیمت پذیریم، یعنی قیمت رو به عنوان متغیر برونزا مشاهده می کنیم، انگار از آسمون نازل شده

                      این قیمت ها هستن که سیگنال کمیابی میدن و نهایتا به من میگن
                      ۱) چی چیزی تولید کن؟
                      ۲) چگونه تولید کن؟
                      ۳) چه کسی اون ها رو دریافت کنه؟
                      به این میگن تخصیص منابع ناشی از قیمت های نسبی، price allocation mechanism

                      پس برای من قیمت ها داده شده است یا given

                      حالا، من که روی قیمت ها اثری ندارم، اون ها رو میپذیرم و به ایده اقتصادیم فکر می کنم، مثلا یه کسی که می خواد راننده اسنپ شه، فکر می کنه چقدر زمان داره و سرمایه

                      اگه کرایه ها، مثلا ساعتی ۱۰۰ هزار تومان باشه، من فکر می کنم چه ماشینی بخرم، چه قدر وقت بذارم، و چقدر درآمد دارم که نهایتا بتونم مصرف کنم

                      ناخودآگاه داره تصمیم اقتصادی میگیره، به بهینه ترین شکل ممکن ولی شاید ندونه اصلا چیکار میکنه

                      پول هم همینه داستانش

                      گفته میشه نرخ بهره ۲۰% هست، مهمه به این فکر کنیم از کجا اومده این عدد ولی فعلا given

                      خوب آیا من میصرفه بذارم پولم رو تو بانک؟ آیا کار دیگه ای میتونی کنی که بازدهی بیشتری بده؟ آره ولی ریسک داره

                      آیا اون جبران اون ریسک به قدری هست که اون کار رو کنی؟ پاسخ یا آره است یا نه

                      نهایتا من پولم رو مثلا میذارن بانک

                      حالا از طرف دیگه، بنگاهی که سرمایه در کردش می خواد. مدیر مالی کارش اینه چطور و با چه نرخ بهینه ای تامین مالی کنه.

                      میبینه سود پروژه شرکت، مثلا ۵۰% هست و بعد اگه قرار باشه این پول رو از فلان شخص بگیره براش بیشتر آب میخوره

                      یا اگه بخشی از پروژه رو با دیگران شریک بشه، سود بیشتری از دست میده، لذا سعی و خطا میکنه و میگه، بله تسهیلات رو میخوام یا نمی خوام

                      اگه گفت میخوام، پول من داده میشه بهش بدون اینکه من اون بابا رو بشناسم

                      حالا بانک چون به من بدهکار هست، باید تضمین بگیره که پاسخگوی من باشه

                      این کل ماجرا
                      ………………………………….

                      حالا آیا ایران اینجوریه؟ نه

                      چرا؟ چون اون نرخ خیلی پایینه، نرخ بهره پایینه مثل دلار ۴۲۰۰

                      پس صف متقاضیان هست

                      حالا بانک که میخواد وام بده، به کی بده؟

                      اگه می شد نرخ بالاتر بره و امکان رقابت بود، شمایی که پروژه ات بهره وری بیشتری داره میگرفتی ولی نرخ امکان تغییر نداره، پس

                      شعبه دار باید خودش تصمیم بگیره به کی بده؟ من نمی دونم واقعا چیکار می کنند ولی اگه من بودم و انتخاب داشتم

                      میگفتم ببین جناب گنجشک اگه وام بخوای باید کلی بدویی! حاضری ۵% بدی بندازمت جلو؟ این یه نوع فساد

                      نوع دیگه، تسهیلات تکیفی؟ از فلان جا بخش نامه میاد به فلان کسک یا فلان ارگان انقدر بدین! من میتونم بگم نه؟

                      نوع دیگش فامیل بازی، من موندم به شما وام بدم، یا پیر خالم؟ خوب میدم به پسر خالم!

                      نرخ بهره چطور تعیین میشه؟ خلاصه، مثل همه چیز در باز مشخص میشه ولی این عدد نزدیک تورم خواهد بود

                      ارادت

                      نظر

                      • azad.60
                        عضو فعال
                        • Jan 2022
                        • 347

                        #311
                        پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                        در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
                        یکی از صنایع مهم کشورمون که سهم قابل توجهی هم تو بازار سرمایه مون داره، صنعت پالایشیه

                        همونطور که دوستان میدونن، پالایشگاه ها نفت و میعانات رو تبدیل به بنزین و گازوییل و برخی محصولات فرعی مثل وکیوم باتوم می کنند.

                        روزانه حدود ۱/۸ تا ۲/۳ میلیون بشکه نفت و میعانات تحویل میگیرین و حدودا ۱۱۰ میلیون لیتر بنزین و گازوییل تولید می کنند، که این مقدار تقریبا معادل با مصرف داخلیه (در دوران کرونا کاهش مصرف و قرنطینه خیلی محدود امکان صادرات ایجاد کرده بود که با بازگشایی ها این امکان تقریبا از بین رفت و حتی گاهی بحث واردات برای سال های آتی مطرح میشه)

                        با قیمت نفت ۱۰۰ دلاری و تولید روزانه ۲ میلیون بشکه نفت، بهای تمام شده محصول تولیدی پالایشگاه ها در سال میشه حدود ۷۰ میلیارد دلار (البته پالایشگاه ها با ۵% تخفیف به قیمت فوب خلیج فارس نفت رو تحویل میگیرن که در محاسبا فوق ازش صرف نظر کردیم، برای سادگی)

                        فروش شرکت های پالایشی همواره به طور تاریخی با ارزش افزوده ۷ تا ۱۳% همراه بوده (همون چیزی که اصطلاحا کرک اسپرد گفته میشه، البته ظاهرا تفاوت هایی وجود داره که دوستان متخصص تو این حوزه میتونن کمک کنند)، الان که به خاطر جنگ روسیه و اکراین و تحریم روسیه، کرک اسپرد پالایشگاه ها رکورد زده، این مقدار ارزش افزوده بعضا به ۳۰% رسیده!

                        در واقع با صرف نظر کردن از محصولات فرعی پالایشگاه ها، انتظار اینه که با فرض تدوام کرک اسپرد ها(که شاید فرض خیلی معقولی نباشه)، فروش شرکت های پالایشی به ۱/۳ برابر بهای تمام شدشون برسه، لذا سود ناخالص این صنعت در حدود ۳۰% بهای تمام شده برسه، چیزی حدود ۲۰ میلیارد دلار!

                        اگه متوسط نرخ دلار نیما در سال ۱۴۰۱، ۲۶ هزار تومان باشه، سود ناخالص این صنعت بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومن میشه! (البته پالایشگاه اراک، کرمانشاه، آبادان ، نیمی از ستاره خلیج فارس تو بورس حضور ندارن و عملا حدود ۶۰٪ این صنعت در بورس عرضه شده، که سود ناخالصی حدود ۳۰۰ همت برای سال ۱۴۰۱ رو میشه متصور بود!)

                        اما این وسط مشکلی هست، دولت بنزین و گازوییل رو نه با نرخ های جهانی بلکه یارانه ای عرضه میکنه، بنزین سهمیه ای ۱۵۰۰ تومان و آزاد ۳۰۰۰ تومان، گازوییل سهمیه ای ۳۰۰ تومان و آزاد ۶۰۰ تومان، لذا درآمد دولت از فروش متوسط بنزین و گازوییل کمتر از ۱۲۰ هزار میلیارد تومان میشه!

                        حالا سوال اینه، آیا میشه بی اعتنا از درآمد دولت، صرفا بر اساس جداول اکسل برای پالایشگاه ها سود حساب کرد؟

                        بطور مثال شپنا ظرفیت ۳۵۰ هزار بشکه نفت در روز رو داره که معادل تقریبا یک هفتم صنعت پالایشی کشوره، یعنی حدود ۷۰ هزار میلیارد تومن سود ناخالص میشه براش متصور بود، که با توجه به تعداد سهام شرکت، سود ناخالص هر سهم چیزی حدود ۳۷۰ تومن میشه!

                        لذا حتی در صورت تثبیت و پایداری کرک اسپرد ها، با توجه به درآمد حاصل از فروش داخلی، دولت امسال فقط حدود یک چهارم این سود رو میتونه بپردازه

                        اما در صورتی که بخواد درآمد واقعی پالایشگاه ها رو بده، چیزی حدود ۴۰۰ همت باید تامین مالی کنه، استقراض از بانک مرکزی یا فروش اوراق، اولی منجر به انفجار پایه پولی میشه، دومی منجر به رشد معنی داره نرخ بهره، لذا هزینه این انتخاب برای دولت بسیار بالاست

                        لذا سود ناخالص مثلا برای شپنا در حالت واقع بینانه ۹۰ تومن و در حالت خیلی خیلی خوش بینانه۳۷۰ تومنه

                        بدیهیه که محاسبات فوق، حتما تقریبی بود ولی میتونه یه حسی از اعداد رو به مخاطب بده تا بتونه بهتر مقایسه کنه

                        ارادت
                        این پست بنده برای ۴ ماه پیشه،

                        جناب طیب و بزرگواران دیگه جواب آقای میرکاظمی، رییس سازمان برنامه رو بدن:

                        “عملکرد سال گذشته تبصره ۱۴ حدود ۳۴۰ همت بوده است. در سال ۱۴۰۱ هیچ افزایش قیمتی در حامل‌های انرژی و حجم تولید نداشته‌ایم، چطور شما این در آمد را از ۳۳۰ به ۶۴۰ همت افزایش دادید! این درآمد تحقق پیدا نمی‌کند، ما روی تحقق ۶۶ درصد این منابع حساب کرده ایم بنابراین ۲۰۰ همت در این تبصره عدم تحقق داریم. نمی‌توانیم از آسمان بیاوریم!”

                        https://aftabnews.ir/fa/news/806807/میرکاظمی-۲%DB%B0%DB%B0-هزار-میلیارد-تومان-عدم-تحقق-بودجه-داریم-نمی%E2%80%8Cتوانیم-از-آسمان-بیاوریم%7C-موافقت-رهبری-با-درخواست-دولت-برای-برداشت-از-صندوق-توسعه-ملی


                        سود صنعت پالایشی، به قیمت تورم چند ۱۰% ای!

                        ارادت

                        نظر

                        • گنجشک
                          ستاره‌دار(3)
                          • Jun 2022
                          • 1321

                          #312
                          پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                          در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
                          عرض ادب
                          در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post

                          من عاشق این علم هستم و از صحبت راجع بهش لذت میبرم، ضمنا گاهی وقتی سوالی میشه، منم مجبورم فکر کنم، برم بازم بخونم و یاد بگیرم، پس از شما سپاسگزارم ������

                          ببینید، ما در اقتصاد، عمده ما منظورمه، قیمت پذیریم، یعنی قیمت رو به عنوان متغیر برونزا مشاهده می کنیم، انگار از آسمون نازل شده

                          این قیمت ها هستن که سیگنال کمیابی میدن و نهایتا به من میگن
                          ۱) چی چیزی تولید کن؟
                          ۲) چگونه تولید کن؟
                          ۳) چه کسی اون ها رو دریافت کنه؟
                          به این میگن تخصیص منابع ناشی از قیمت های نسبی، price allocation mechanism

                          پس برای من قیمت ها داده شده است یا given

                          حالا، من که روی قیمت ها اثری ندارم، اون ها رو میپذیرم و به ایده اقتصادیم فکر می کنم، مثلا یه کسی که می خواد راننده اسنپ شه، فکر می کنه چقدر زمان داره و سرمایه

                          اگه کرایه ها، مثلا ساعتی ۱۰۰ هزار تومان باشه، من فکر می کنم چه ماشینی بخرم، چه قدر وقت بذارم، و چقدر درآمد دارم که نهایتا بتونم مصرف کنم

                          ناخودآگاه داره تصمیم اقتصادی میگیره، به بهینه ترین شکل ممکن ولی شاید ندونه اصلا چیکار میکنه


                          پول هم همینه داستانش

                          گفته میشه نرخ بهره ۲۰% هست، مهمه به این فکر کنیم از کجا اومده این عدد ولی فعلا given

                          خوب آیا من میصرفه بذارم پولم رو تو بانک؟ آیا کار دیگه ای میتونی کنی که بازدهی بیشتری بده؟ آره ولی ریسک داره

                          آیا اون جبران اون ریسک به قدری هست که اون کار رو کنی؟ پاسخ یا آره است یا نه

                          نهایتا من پولم رو مثلا میذارن بانک

                          حالا از طرف دیگه، بنگاهی که سرمایه در کردش می خواد. مدیر مالی کارش اینه چطور و با چه نرخ بهینه ای تامین مالی کنه.

                          میبینه سود پروژه شرکت، مثلا ۵۰% هست و بعد اگه قرار باشه این پول رو از فلان شخص بگیره براش بیشتر آب میخوره

                          یا اگه بخشی از پروژه رو با دیگران شریک بشه، سود بیشتری از دست میده، لذا سعی و خطا میکنه و میگه، بله تسهیلات رو میخوام یا نمی خوام

                          اگه گفت میخوام، پول من داده میشه بهش بدون اینکه من اون بابا رو بشناسم

                          حالا بانک چون به من بدهکار هست، باید تضمین بگیره که پاسخگوی من باشه

                          این کل ماجرا
                          ………………………………….

                          حالا آیا ایران اینجوریه؟ نه

                          چرا؟ چون اون نرخ خیلی پایینه، نرخ بهره پایینه مثل دلار ۴۲۰۰

                          پس صف متقاضیان هست

                          حالا بانک که میخواد وام بده، به کی بده؟

                          اگه می شد نرخ بالاتر بره و امکان رقابت بود، شمایی که پروژه ات بهره وری بیشتری داره میگرفتی ولی نرخ امکان تغییر نداره، پس

                          شعبه دار باید خودش تصمیم بگیره به کی بده؟ من نمی دونم واقعا چیکار می کنند ولی اگه من بودم و انتخاب داشتم

                          میگفتم ببین جناب گنجشک اگه وام بخوای باید کلی بدویی! حاضری ۵% بدی بندازمت جلو؟ این یه نوع فساد

                          نوع دیگه، تسهیلات تکیفی؟ از فلان جا بخش نامه میاد به فلان کسک یا فلان ارگان انقدر بدین! من میتونم بگم نه؟

                          نوع دیگش فامیل بازی، من موندم به شما وام بدم، یا پیر خالم؟ خوب میدم به پسر خالم!

                          نرخ بهره چطور تعیین میشه؟ خلاصه، مثل همه چیز در باز مشخص میشه ولی این عدد نزدیک تورم خواهد بود

                          ارادت
                          عرض ادب مجدد


                          اما اینجا هیچ قیمتی مشخص نیست
                          مشخص نیست چند ساعت اسنپ کار کنیم تا 6 ماه دیگه بتونیم یک چیزی بذاریم رو پول رهن و بریم 2 تا محله پایین تر
                          شاید در یک اقتصاد آزاد در یک جامعه آزاد با مردمی آگاه شدنی باشه اما ...


                          جامعه ای را تصور کنیم که کودکانش لبنیات و شیر مصرف نمی کنند و آگاهی وجود نداره و عقب افتادن (پولی که با رنج درآوردن حاضر نیستن بدن برای لبنیات)
                          حاکم می خواد سربازهای آینده اش استخوان های محکمی داشته باشند
                          والدین این بچه ها که حاضر نمیشن ریالی خرج کنند برای خواسته حاکم
                          از اونجایی که اقتصاد مال خر است حاکم میاد میگه پولش را از جیب میدم (یارانه )
                          در حالی که جیبی وجود نداره
                          پدر مظلوم اون بچه گور بگوری باید صبح تا شب پشت فرمون اسنپ عرق از پا بریزه که چی ؟ که استخون های جامعه آینده محکم باشه (می خواد که آینده نباشه اصلا !!! )

                          توانش را نداره روزی 12 ساعت اسنپ کار کنه برای آینده ای که معلوم نیست توش هست یا نیست

                          این چیزا تو اقتصاد نیست

                          تو اقتصاد هرکی کار میکنه تهش یک چیزی گیرش میاد (حداقل امید داره که یچیزی گیرش میاد )


                          ولی وقتی هدفت از کار کردن اقتصاد و سود و زیان نیست بلکه داری افق های آینده (ایدولوژی) را می بینی ( جهادی کار می کنی )
                          در واقع داری بدون مزد برای هدفی والا انرژی میذاری و سگ دو میزنی

                          درستش هم احتمالا همینه
                          هر نسلی وظیفه داره محیط و بستر را برای نسل بعد محیا کنه
                          اما دهه 40 و 50 هم میراث گذشتگان را سر کشیدن هم حداقل های زندگی آیندگان را بالا کشیدن

                          (حدود 20 خط سانسور )

                          مثلا یک چاه آب داری سرش یک پمپ متصل هست برای کارایی بهینه و اقتصادی گفتن پمپ بیشتر از 12 ساعت روشن نباشه که ضرر سنگین داره برای پمپ
                          مزرعه همسایه کناریت آتیش میگیره (اتش نشانی هم این نزدیکا نیست )
                          اقتصاد میگه خر نشو و پمپ را روشن نکن ضرر سنگین داره
                          طرف هم پولی نداره بخواد خسارت پمپ را بده
                          اما وجدان بیسوادت مدام حرفای ضد اقتصادی میزنه

                          اگر به اقتصاد چند لحظه خیانت کنم بعدش دیگه هیچکدام از پاسخ های علم اقتصاد برام کاربردی نخواهد بود یعنی خطا میده
                          دیگه حساب کتاب های نرخ بهره هم میریزه بهم
                          همه چیز از کنترل خارج میشه چون طبق قرارداد عمل نکردم و ...

                          پ.ن
                          جناب آزاد مالی رفتاری هم بنویسید قطعا جذابه
                          آخرین ویرایش توسط گنجشک؛ 2022/11/08, 19:03.

                          نظر

                          • azad.60
                            عضو فعال
                            • Jan 2022
                            • 347

                            #313
                            پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                            در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post

                            عرض ادب مجدد


                            اما اینجا هیچ قیمتی مشخص نیست
                            مشخص نیست چند ساعت اسنپ کار کنیم تا 6 ماه دیگه بتونیم یک چیزی بذاریم رو پول رهن و بریم 2 تا محله پایین تر
                            شاید در یک اقتصاد آزاد در یک جامعه آزاد با مردمی آگاه شدنی باشه اما ...


                            جامعه ای را تصور کنیم که کودکانش لبنیات و شیر مصرف نمی کنند و آگاهی وجود نداره و عقب افتادن (پولی که با رنج درآوردن حاضر نیستن بدن برای لبنیات)
                            حاکم می خواد سربازهای آینده اش استخوان های محکمی داشته باشند
                            والدین این بچه ها که حاضر نمیشن ریالی خرج کنند برای خواسته حاکم
                            از اونجایی که اقتصاد مال خر است حاکم میاد میگه پولش را از جیب میدم (یارانه )
                            در حالی که جیبی وجود نداره
                            پدر مظلوم اون بچه گور بگوری باید صبح تا شب پشت فرمون اسنپ عرق از پا بریزه که چی ؟ که استخون های جامعه آینده محکم باشه (می خواد که آینده نباشه اصلا !!! )

                            توانش را نداره روزی 12 ساعت اسنپ کار کنه برای آینده ای که معلوم نیست توش هست یا نیست

                            این چیزا تو اقتصاد نیست

                            تو اقتصاد هرکی کار میکنه تهش یک چیزی گیرش میاد (حداقل امید داره که یچیزی گیرش میاد )


                            ولی وقتی هدفت از کار کردن اقتصاد و سود و زیان نیست بلکه داری افق های آینده (ایدولوژی) را می بینی ( جهادی کار می کنی )
                            در واقع داری بدون مزد برای هدفی والا انرژی میذاری و سگ دو میزنی

                            درستش هم احتمالا همینه
                            هر نسلی وظیفه داره محیط و بستر را برای نسل بعد محیا کنه
                            اما دهه 40 و 50 هم میراث گذشتگان را سر کشیدن هم حداقل های زندگی آیندگان را بالا کشیدن

                            (حدود 20 خط سانسور )

                            مثلا یک چاه آب داری سرش یک پمپ متصل هست برای کارایی بهینه و اقتصادی گفتن پمپ بیشتر از 12 ساعت روشن نباشه که ضرر سنگین داره برای پمپ
                            مزرعه همسایه کناریت آتیش میگیره (اتش نشانی هم این نزدیکا نیست )
                            اقتصاد میگه خر نشو و پمپ را روشن نکن ضرر سنگین داره
                            طرف هم پولی نداره بخواد خسارت پمپ را بده
                            اما وجدان بیسوادت مدام حرفای ضد اقتصادی میزنه

                            اگر به اقتصاد چند لحظه خیانت کنم بعدش دیگه هیچکدام از پاسخ های علم اقتصاد برام کاربردی نخواهد بود یعنی خطا میده
                            دیگه حساب کتاب های نرخ بهره هم میریزه بهم
                            همه چیز از کنترل خارج میشه چون طبق قرارداد عمل نکردم و ...

                            پ.ن
                            جناب آزاد مالی رفتاری هم بنویسید قطعا جذابه
                            عرض ادب

                            در حد بضاعتم چشم، از مالی رفتاری هم چیزی به ذهنم برسه حتما

                            از لنز اقتصاد که نگاه می کنیم، تمام این ها، تصمیمات اقتصادیه:

                            - آیا ازدواج کنم؟

                            - آیا بچه دار شم؟ تعداد بچه هام چند باشه؟

                            - آیا طلاق بگیرم؟

                            - آیا میتونم وارد رابطه کوتاه مدتی بشم؟

                            - آیا این شغل رو انتخاب کنم؟ چند ساعت کار کنم؟ چقدر مصرف کنم؟

                            - آیا مطالب این فرد رو بخونم؟!

                            تمام این ها ضمن اینکه ابعاد دیگه اجتماعی و فرهنگی، داره، در علم اقتصاد بهشون پرداخته میشه عمیق!

                            تما این ها انتخاب هایی هست، که هزینه هایی داره، کی اون انتخاب رو می کنیم؟ زمانی که مطلوبیت بهره مندی از اون بیشتر از هزینه اش باشه

                            آیا انتخاب در فضای قطعیت انجام میشه؟ معمولا نه! بحث انتخاب در شرایط نا اطمینانی چطوره؟

                            من قبلا استخدام شدم، با حقوق مشخص اول سال، تورم ۵۰% رشد کرده ولی قرار داد من اجازه افزایش نداره! من ناراحتم، این انتخابی نبود که کردم

                            من قبلا ازدواج کردم، با ذهنیتی از هزینه ها و اجاره خونه، تورم پی در پی مانع شده بتونم قدرت خریدم رو حفظ کنم، همسرم ناراحته، من ناراحتم، این انتخابی نبود که کردم

                            من کارفرما هستم، زمانی که داشتم سرمایه و نیروی کار تجهیز میکردم، تصور نمی کردم تورم بشه ۵۰% یا دلار این عددا برسه، من فروشم کم شده، سودم کم شده، من ناراحتم،….

                            تورم در همه عرصه های زندگی بشر، آثار وحشتناکی داره! به همین دلیل مهمترین وظیفه حاکمیت، حفظ ارزش پول و price stability است

                            تورم برنده نداره، شاید در دنیایی دیگه فهمیدیم!

                            ارادت
                            آخرین ویرایش توسط azad.60؛ 2022/11/08, 21:36.

                            نظر

                            • طيب
                              عضو فعال
                              • Nov 2010
                              • 3097

                              #314
                              پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                              در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
                              عرض ادب

                              من عاشق این علم هستم و از صحبت راجع بهش لذت میبرم، ضمنا گاهی وقتی سوالی میشه، منم مجبورم فکر کنم، برم بازم بخونم و یاد بگیرم، پس از شما سپاسگزارم ?

                              ببینید، ما در اقتصاد، عمده ما منظورمه، قیمت پذیریم، یعنی قیمت رو به عنوان متغیر برونزا مشاهده می کنیم، انگار از آسمون نازل شده

                              این قیمت ها هستن که سیگنال کمیابی میدن و نهایتا به من میگن
                              ۱) چی چیزی تولید کن؟
                              ۲) چگونه تولید کن؟
                              ۳) چه کسی اون ها رو دریافت کنه؟
                              به این میگن تخصیص منابع ناشی از قیمت های نسبی، price allocation mechanism

                              پس برای من قیمت ها داده شده است یا given

                              حالا، من که روی قیمت ها اثری ندارم، اون ها رو میپذیرم و به ایده اقتصادیم فکر می کنم، مثلا یه کسی که می خواد راننده اسنپ شه، فکر می کنه چقدر زمان داره و سرمایه

                              اگه کرایه ها، مثلا ساعتی ۱۰۰ هزار تومان باشه، من فکر می کنم چه ماشینی بخرم، چه قدر وقت بذارم، و چقدر درآمد دارم که نهایتا بتونم مصرف کنم

                              ناخودآگاه داره تصمیم اقتصادی میگیره، به بهینه ترین شکل ممکن ولی شاید ندونه اصلا چیکار میکنه

                              پول هم همینه داستانش

                              گفته میشه نرخ بهره ۲۰% هست، مهمه به این فکر کنیم از کجا اومده این عدد ولی فعلا given

                              خوب آیا من میصرفه بذارم پولم رو تو بانک؟ آیا کار دیگه ای میتونی کنی که بازدهی بیشتری بده؟ آره ولی ریسک داره

                              آیا اون جبران اون ریسک به قدری هست که اون کار رو کنی؟ پاسخ یا آره است یا نه

                              نهایتا من پولم رو مثلا میذارن بانک

                              حالا از طرف دیگه، بنگاهی که سرمایه در کردش می خواد. مدیر مالی کارش اینه چطور و با چه نرخ بهینه ای تامین مالی کنه.

                              میبینه سود پروژه شرکت، مثلا ۵۰% هست و بعد اگه قرار باشه این پول رو از فلان شخص بگیره براش بیشتر آب میخوره

                              یا اگه بخشی از پروژه رو با دیگران شریک بشه، سود بیشتری از دست میده، لذا سعی و خطا میکنه و میگه، بله تسهیلات رو میخوام یا نمی خوام

                              اگه گفت میخوام، پول من داده میشه بهش بدون اینکه من اون بابا رو بشناسم

                              حالا بانک چون به من بدهکار هست، باید تضمین بگیره که پاسخگوی من باشه

                              این کل ماجرا
                              ………………………………….

                              حالا آیا ایران اینجوریه؟ نه

                              چرا؟ چون اون نرخ خیلی پایینه، نرخ بهره پایینه مثل دلار ۴۲۰۰

                              پس صف متقاضیان هست

                              حالا بانک که میخواد وام بده، به کی بده؟

                              اگه می شد نرخ بالاتر بره و امکان رقابت بود، شمایی که پروژه ات بهره وری بیشتری داره میگرفتی ولی نرخ امکان تغییر نداره، پس

                              شعبه دار باید خودش تصمیم بگیره به کی بده؟ من نمی دونم واقعا چیکار می کنند ولی اگه من بودم و انتخاب داشتم

                              میگفتم ببین جناب گنجشک اگه وام بخوای باید کلی بدویی! حاضری ۵% بدی بندازمت جلو؟ این یه نوع فساد

                              نوع دیگه، تسهیلات تکیفی؟ از فلان جا بخش نامه میاد به فلان کسک یا فلان ارگان انقدر بدین! من میتونم بگم نه؟

                              نوع دیگش فامیل بازی، من موندم به شما وام بدم، یا پیر خالم؟ خوب میدم به پسر خالم!

                              نرخ بهره چطور تعیین میشه؟ خلاصه، مثل همه چیز در باز مشخص میشه ولی این عدد نزدیک تورم خواهد بود

                              ارادت


                              سلام وعرض ادب و احترام

                              جناب آزاد تمامی فرمایشات حضرتعالی متین ولی نه در ساختارهای غلط

                              زمانیکه بیشترین وام ها در اختیار چند نفر گذاشته میشه (ابر بدهکاران بانکی)دیگه نباید از مجموعه فاسد بانکی انتظار داشته باشیم که منابع را در اختیار عموم مردم بگذاره

                              ساختارها چنان فاسد هستند که هر گونه نسخه پیچی جز تغییر ساختارها نمیتونه مشکلات عدیده فعلی را رفع کنه

                              واما جواب آقای میر کاظمی در پلان ۷۰۰صفحه ای آقای رییسی است ? نه بنده

                              ارادت

                              نظر

                              • EHSANI
                                ستاره‌دار(3)
                                • Sep 2020
                                • 2189

                                #315
                                پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

                                در اصل توسط azad.60 پست شده است View Post
                                عرض ادب

                                امروز گزارش بازار، کانال بتاسهم رو میخوندم، میگفت، تعداد کسانی که در بورس، سرمایه بالای یک میلیارد تومان دارند، حدود ۴۰ هزار نفرند!

                                البته کمتر مطالبش رو دنبال میکنم، چون نویسنده نگاه بعضا متعصبانه ای داره که تحلیل رو خدشه دار میکنه، ضمن اینکه گاهی در حین بازار آمار کدهای حقیقی و حقوقی خریدار و فروشنده را اطلاع داره! که نمونه بارز استفاده از اطلاعات پنهانیه و خیلی اوقات حس میشه که یه هفته قبل از اعلام eps شرکت ها، اخبار به ایشون میرسه! اما متاسفانه ایشون و کانالشون مطالبه گر حقوق سهامداران خردند! این هم از مظلومیت سهامداران خرد!

                                اما، از حواشی بگذریم، این آمار واقعا جالبه توجه! فقط ۴۰ هزار نفر سرمایه بالای یک میلیارد!

                                بارها ایشون و دوستانشون از بانک و توزیع سپرده ها گفتن و اینکه مثلا ۹۰% سپرده ها مثلا مال ۱۰% سپرده گذار هاست و بعد در رسای کاهش نرخ سود داستان سرایی کردند….

                                اما، انتشار این آمار، توسط این کانال، نشون میده که چقدر اطلاعات جهت دار پخش میشه و برای سو استفاده …

                                حقیقتا نرخ خوراک پتروشیمی ها، که دولت به نیابت از ملت میفروشه، باید نرخ حداقلی باشه یا حداکثری؟

                                بهره مالکانه معادن همینطور، نرخ تامین مالی، مالیات،….

                                اساسا این نوع قیمت گذاری ها، برای تامین منافع مردم و مصلحت ۸۵ میلیون ایرانیه، یا کلا ۴۰ هزار نفر؟

                                امیدوارم دوستان با ذهن باز مطالب رو بخونند و قضاوت کنند

                                ارادت
                                درود جناب آزاد عزیز ،
                                ممنون از مطالب پربار و ارزنده‌ای که پست میکنید.
                                چون شما مکرر تاکید میکنید ، پس من همین اول باید بگم که
                                من تحصیلات اقتصاد ندارم
                                و این چیزی که میخوام بگم، صرفاً نظر شخصی خودمه


                                طبقه بورژوا
                                بی عدالتی خیلی بده و کسی که بی عدالتی رو توجیه کنه منفور میشه
                                اما به نظر میرسه بی عدالتی در دل خودش یکجور تعادل داره !
                                به نظر میرسه اگه عدالت مطلق برقرار بشه، حساب کتاب مملکت میریزه به هم !
                                دولت اگه بخواهد یک لقمه نون برسونه به دست کارگر
                                باید مثلاً 10 لقمه به کارفرما بده ، تا اون هم یک لقمه بیشتر به کارگر بده
                                و ظاهراً این نسبت از حاصل هزاران سال آزمون و خطا و جنگ و انقلاب به دست اومده.
                                نظامهای سرمایه داری از هزاران سال پیش همچنان برقرار و بر دوام، به کار خودشون ادامه میدند
                                اما نظامات سوسیالیسیتی و امثالهم ،
                                هر از چندی ، سر بر می‌آورند و دوباره افول میکنند

                                ظاهراً طبقه بورژوا خیلی حساس و زود رنج تشریف دارند
                                اگه به ازای یک لقمه کارگر ، کمتر از 10 لقمه دریافت کنند ، قهر میکنند

                                قهر کردن طبقه بورژوا ، هم برای حاکمیت و هم برای کارگر هزینه های سنگین سیاسی و اجتماعی در پی داره .
                                حداقلش اینه که سرمایه اش رو برمیداره و میره جایی دیگه که نازشو بکشند !
                                عبارت "سرمایه محترم است" از پس یک دنیا تحربه به دست اومده.

                                دولتهای زیادی سعی کردند از سرمایه دار بگیرند و به کارگر مستضعف بدهند
                                ولی چون راه و روش درست و علمی و آزموده در دست نداشتند به خطا رفتند
                                طوری که کارگر زودتر از همه صداش در میاد
                                مثلاً میگه افزایش حقوق به قیمت افزایش قیمت اجناس نمیخواهیم
                                افزایش حقوق به قیمت اخراج کارگران نمیخواهیم.
                                یارانه بنزین به قیمت تورم عمومی نمیخواهیم
                                اصلاً ثروتمندان اگه هر کدوم 10 ماشین 8 سیلندر بنزین یارانه ای داشته باشند ، نوش جونش ...
                                بهتر از اینه که من کارگر باید به ازای چندرغاز یارانه بیشتر ، کلی به مخارج زندگی ام اضافه بشه.

                                شما به عنوان یک اقتصاددان مطمئناً برای تک‌تک جملات بالا جوابهای علمی دارید
                                ولی خودتون خوب میدونید این واقعیت دنیاست.

                                ظاهراً بورژوا شکمهای بزرگتری دارند و با غذای کارگر سیر نمیشوند
                                ولی اگر سیر شود ، کارگر هم بیشتر راضی هست !!!

                                چیزی که گفتم مشاهدات منه نه اعتقاد من ،
                                که صد البته میتونه 100 درصد غلط باشه


                                ممنون میشم دیدگاه خودتون رو از این زاویه ابراز بفرمایید


                                --------------------------

                                من بِرم زِره فولادی بپوشم ، منتظر حملات کاربران هستم :D

                                .
                                نگرش ، همه چیز است .

                                نظر

                                در حال کار...
                                X