تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب

ببینید کل داستان اقتصاد در رابطه با مبادله است، مبادله دواطلبانه

بازار، عرضه، تقاضا، قیمت،…، همه نشات گرفته از این مفهومه

حالا سوال اینه، آیا مبادله همیشه بهترین آپشنه؟ اگه من بتونم دزدی کنم، آیا باز هم مبادله بهترین حالتیه که میتونه رفاه ما رو حداکثر کنه؟

خوب، ۲ شخص رو در نظر بگیرین، شخص A دامداره و گوشت تولید میکنه، شخص B کشاورزه و ذرت تولید میکنه. هر ۲ این ها خوشحال تر میشدن، اگه میتونستن مبادله کنند.

اما لزوما، مبادله شاید تنها استراتژی نباشه! اونها میتونن از هم دزدی هم بکنند. با وجودی که مبادله یک بازی با حاصلجمع مثبته ولی دزدی در بهترین حالت یک بازی با حاصلجمع صفره! چیزی که A بدست بیاره، در حالت دزدی، چیزی هست که B از دست داده!

اما اگه قرار باشه، از ما یملک شون مراقبت کنن، فرصت کمتری برای تولید خواهند داشت و بازی با حاصلجمع منفی میشه!

برای سادگی، تصور کنید ۲ بازیگر هر ۲ ذرت میکارند و مبادله ای ندارند، اما هم میتونن از هم دزدی کنند، هم میتونن دزدی نکنند

در ستون A، استراتژی های فرد A نوشته شده، در دریف B استراتژی های فرد B

در پرانتز ها، عدد اول میشه عایدی یا نفع فرد A، دومی میشه عایدی یا نفع فرد B

با این setup جواب مساله چی میشه؟


مثلا خونه 4, فرد A دزدی نکرده ولی فرد B دزدی میکنه، در این حالت رفاه فرد A میشه 7 و رفاه فرد B میشه 11

ارادت

[گنجشک]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب و احترام جناب آزاد
ممنون از لطف و وقتی که می گذارید

2نفر در یک جزیره هستن
روز اول
نفر اول به جنگل میره و 2 سیب میچینه و با خودش میاره
یک سیب را خودش میخوره و سیب دوم را به نفر دوم میده و باهاش قرارداد می بنده که یک سیب بهش بدهکار هست

روز دوم
نفر دوم به جنگل میره و فقط یک سیب میچینه و با خودش میاره
نفر اول قرارداد را می بره و میگه طبق قرارداد تو یک سیب به من بدهکاری اما نفر دوم در حالی که داره سیب را گاز میزنه میگه بله قبول دارم اما این سیب اون سیب نیست!



در مثال بالا مشکل نسبی بودن قیمت و تورم است
در واقع وجود 2 سیب در روز اول می تونه حتی باعث قیمت منفی بشه ! فرضا نفر اول مجبور باشه پولی به مامور شهرداری پرداخت کنه که اون سیب اضافی را ببره !!! (پول پرداختی به مامور شهرداری برابری میکنه با قیمت منفی)
اما در روز دوم تورم (در اقتصاد تورم برآیند تغییرات شرایط بازار برای آن کالا است ) باعث میشه که سیب اضافی وجود نداشته باشه و تقاضا برای تک سیب موجود سر بفلک بکشه
در نتیجه سیب روز اول هیچ ربطی به سیب روز دوم نداره چون قیمت های متفاوتی داشتن با اینکه هر دو سیب بودن و از یک درخت و با یک کیفیت

اقتصاد، علم تخصیص بهینه منابع محدود به خواستههای نامحدود است.
یعنی شرایط پدید اومده (داده شده ) باعث تغییر متغیرها (قیمت ها) میشن


2تا سوال پیش اومد با توجه به تعریف علم اقتصاد
1-آیا قیمت گذاری دستوری هم جزی از علم اقتصاد هست ؟ منظورم قسمت گذاشتن هست
2- علم اقتصاد حالت مفعولی داره و بنحوی هنر دفاع در برابر پیشامدها هست و اون قسمت هایی که میشه چوب کرد تو آستین بقیه تا برات تولید ثروت کنند جز علم اقتصاد نیست !

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب و احترام جناب آزاد
ممنون از لطف و وقتی که می گذارید

2نفر در یک جزیره هستن
روز اول
نفر اول به جنگل میره و 2 سیب میچینه و با خودش میاره
یک سیب را خودش میخوره و سیب دوم را به نفر دوم میده و باهاش قرارداد می بنده که یک سیب بهش بدهکار هست

روز دوم
نفر دوم به جنگل میره و فقط یک سیب میچینه و با خودش میاره
نفر اول قرارداد را می بره و میگه طبق قرارداد تو یک سیب به من بدهکاری اما نفر دوم در حالی که داره سیب را گاز میزنه میگه بله قبول دارم اما این سیب اون سیب نیست!



در مثال بالا مشکل نسبی بودن قیمت و تورم است
در واقع وجود 2 سیب در روز اول می تونه حتی باعث قیمت منفی بشه ! فرضا نفر اول مجبور باشه پولی به مامور شهرداری پرداخت کنه که اون سیب اضافی را ببره !!! (پول پرداختی به مامور شهرداری برابری میکنه با قیمت منفی)
اما در روز دوم تورم (در اقتصاد تورم برآیند تغییرات شرایط بازار برای آن کالا است ) باعث میشه که سیب اضافی وجود نداشته باشه و تقاضا برای تک سیب موجود سر بفلک بکشه
در نتیجه سیب روز اول هیچ ربطی به سیب روز دوم نداره چون قیمت های متفاوتی داشتن با اینکه هر دو سیب بودن و از یک درخت و با یک کیفیت

اقتصاد، علم تخصیص بهینه منابع محدود به خواستههای نامحدود است.
یعنی شرایط پدید اومده (داده شده ) باعث تغییر متغیرها (قیمت ها) میشن


2تا سوال پیش اومد با توجه به تعریف علم اقتصاد
1-آیا قیمت گذاری دستوری هم جزی از علم اقتصاد هست ؟ منظورم قسمت گذاشتن هست
2- علم اقتصاد حالت مفعولی داره و بنحوی هنر دفاع در برابر پیشامدها هست و اون قسمت هایی که میشه چوب کرد تو آستین بقیه تا برات تولید ثروت کنند جز علم اقتصاد نیست !

عرض ادب

خواهش می کنم ?

از اونجایی که انقدر علاقه مندین، حتما توصیه می کنم کتاب Mankiw رو بخونید، خیلی روون و جالب نوشته(اصطلاحا جزء افرادی هست که عمیق اقتصاد رو فهمیده و بیانش عالیه!)، حتما لذت زیادی میبرید از مطالعه، درک کردن و فکر کردن

در این کتاب چند اصل رو، به عنوان اصول اساسی علم اقتصاد معرفی می کنه که دونستنش لازمه

در واقع تصور کنید میخواین زبان یاد بگیرین، الفبای علم اقتصاد هستن به نوعی، طوری که اگه کسی خارج از این ها حرف بزنه، انگار داره چینی صحبت میکنه! و زبونش مفهوم نیست

People face tradeoffs

The cost of something is what you give up to get it

Rational people think at the margin

People respond to incentives

این ۴ تا رو خوب و عمیق اگه بفهمین، شاید بگم نصف راه رو رفتین و اگه نفهمید بطور قطع اقتصاد رو نفهمیدین!

قیمت های نسبی از تو دل این ها میاد بیرون

شما تو ذهنتون، با توجه به چیزهایی که دارین و موقعیتی که هستین، ممکنه فکر کنید که اگه ۲ تا سیب میداشتین، حاضر بودین با یه پرتقال عوض کنید

در ذهن شما، قیمت پرتقال، معادله ۲ تا سیب هست، میتونید بگید قیمت یک سیب معادله نصف پرتقاله، فرقی نمی کنه.

این ارزشگذاری، subjective یا ذهنیه یا انفسیه، وابسته به نگاهِ ناظره، شما ناظر رو عوض کن، قیمت عوض میشه!

لذا چون میخواستیم، به یک قیمت گذاریِ objective یا عینی یا آفاقی برسیم، که دیگه اون قیمت وابسته به نگاه ناظر نباشه، نیاز به چیزی داشتیم به نام “بازار”، که در اون، قیمت ها دیگه وابسته به ناظر نبود!

در بازار ممکنه قیمت سیب، معادله ۴ تا پرتقال باشه! برای شخص شما، یک سیب معادل بود با نصف پرتقال، خوب حالا که قیمت های بازار خیلی گرونه، شما انگیزه مبادله پیدا می کنید! می تونید نصف سیب بدین و ۲ تا پرتقال بگیرین، در حالی که شما حاضر بودین برای ۲ تا پرتقال، ۴ تا سیب بدین!!! پس رفاه شما خیلی زیاد میشه وقتی میتونید مبادله ای رو انجام بدین که در اون قیمت های بازار، گرون تر از قیمت های ذهنی شماست.

میدونم ساده شاید نباشه، یکم باید تامل کنید تا مطالب تو ذهنتون خیس بخوره

نکته بعدی، برای اینکه خیالتون رو راحت کنم، در رابطه با تورم

خیلی دقت کنید لطفا

ببینید، در اقتصادی که پول نیست، تورمی وجود نداره

این اگه براتون جا بیوفته، خیلی از مباحث براتون قابل هضم میشه، البته خیلی باید فکر کنید….

ارادت

[TARGET]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب

ببینید، اقتصاد اتفاقا فقط در زمان فراوانی بی معناست! اقتصاد علم تخصیص منابع کمیابه

یه استادی داشتیم، به شوخی میگفت، چرا اقتصاد میخونید؟ در این دنیا، نون و آب نمیشه براتون (اشاره به سطح درآمد نسبتا کمه اساتید اقتصاد)، در اون دنیا هم که اگه باشه، کاربردی نداره، چون دنیای فراوانیه!

اساسا انتخاب، در محدوده قید معنا پیدا می کنه

من ۲۴ ساعت زمان دارم، سوالم اینه که چطور زمانم رو تخصیص بدم به علاقه مندی هام؟

من ۱۰۰ واحد پول دارم، سوالم اینه که چه چیزهایی مصرف کنم که رفاهم بیشتر شه؟

(گاهی قوانین، فرهنگ یا عرف هم محدودیت هایی ایجاد میکنه، که دامنه انتخاب هامون رو محدود میکنه، که بهش میگیم institutional constraint)

لذا اکه با رویکرد مهندسی نگاه کنید، شما یه تابع هدف دارین، که بهش میگن، تابع مطلوبیت، utility function

قید هایی دارین، که اشاره داره به محدودیت منابعتون، که عمدتا شامل سرمایه و زمان تونه، که میگیم، budget constraint

حالا سوال میشه اینکه من چطور منابع محدود رو تخصیص بدم، به علاقه مندی هام؟ لذا میشه یک مساله بهینه سازی مقید، constrained optimization problem

آیا در زندگی معمول آدم ها مساله بهینه سازی حل می کنند؟ نه! ولی وقتی یه نفر خوب میشینه مشاهده میکنه رفتار و منطق رفتاری انسان ها رو، این گونه بهش القا میشه، که گویی داره این کار رو میکنه! یعنی سعی ما مدل سازی سرشت رفتار انسان هاست، که تا حد نسبتا قابل قبولی علم اقتصاد شما رو نزدیک میکنه بهش.

خوب حالا پیچیدگی کجا پیش میاد؟ شما باید ۸۵ میلیون ایرانی رو مدل کنی، که مطلوبیت های متفاوت دارند و لزوما نفع یکی، در راستای منافع دیگران نیست! پس تعارض منافع ممکن پیش بیاد، ضمن اینکه همه این اقدامات dynamic و پویاست!

برای این منظور مجبوریم بریم سراغ یک نظریه دیگه، که فوق العاده جذابه و بعد از توسعه این نظریه، علم اقتصاد غنای امروزیش رو پیدا کرد.

game theory, به موقعیت های استراتژیکی اطلاق میشه، که نفع یک نفر، نه تنها تابع استراتژی یا اقدامات خودشه، بلکه به استراتژی و اقدامات بازیگران دیگه هم وابسته است! (مساله interdependency!)

در واقع، اینجا خیلی محدود، استراتژی یا اقداماتی که هر بازیکن ممکن بود اتخاذ کنه، داریم، در کنار نفعی که از هر کدوم از این اقدامات میبرن (تابع مطلوبیت اینجا پیوسته و continuous نیست بلکه گسسته و discrete شده)

پس بطور خلاصه، ما مجموعه ای از اقدامات (یا استراتژی ها) داریم که هر بازیکن میتونه انتخاب کنه، در کنار نفع یا عدم النفعه اون انتخاب

حالا سوال جذاب اینه، “چی میشه؟” بازیگران کدوم استراتژی رو انتخاب می کنند؟ که بهش میگیم تعادل یا Nash equilibrium

همون John Nash معروف در فیلم ذهن زیبا

چرا میگیم تعادل؟ چون تعادل نقطه ایه که بازیگران انگیزه ای برای تخطی ازش ندارند! equilibrium is the point where there is no tendency to change

خوب با این مقدمه، سعی کنید به تعاملاتی که تو زندگی دارین فکر کنین و اینکه کدوم یک در قالب game theory نمیگنجه؟ هیچ کدوم!

سعی کنید به این فکر کنید به عنوان مثال:

۲ نفر هستین (۲ بازیگر)

استراتژی ها : مبادله یا دزدی

منافع یا pay off ها رو هم فرض کنید، مثلا اگه جای هر کدوم از بازیگران بودین چقدر رفاه بدست میاوردین یا از دست میدادین

منتها حلش خیلی ساده نیست و یکم خلاقیت میخواد


فهم دنیا با این لنز (game theory)، هرگز مثل قبل نخواهد بود! (فهم های قبل از تو سوتفاهم بود!)

ارادت

دقیقا علم اقتصاد واسه ایرانه که منابعش در حال اتمامه! بشرطی که حکامش اعتقادشون بر این نباشه که اقتصاد مال خره!
حالا حتی بدتر هم شده اقتصاد ایران(وزیر اقتصاد، رییس بانک مرکزی، رییس بورس و ….) افتاده دست یک ایدولوژی(حلقه امام صادقی ها)
یه دست یه جریان فکری؛ اونم همشون فارغ التحصیلانی با بیس معارف! در کشور پر مدعای اسلامی که ربا قانونی است در کشوری که کل سرمایه اش اونم از طریق ربا و دلالی ملک و ماشین و رانت وام و جهش دلاری، اقتصاد دستوری دست ۳-۴ درصد و حلقه نزدیکان است! برای اقتصاد دستوری….

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب

یکی از اساتید game theory، الان حضور ذهن ندارم اسمشون رو، ولی یکی از غول هاش، یه بار تعریف میکرد، وقتی بچه بودن همیشه با برادرش بر سر تقسیم کیک دعوا داشتن. خوب، ظاهرا از خانواده متمولی هم نبودن و شانس خوردن کیک زیاد نبود.

میگفت یک بار مادرم گفت: "ببین اشکالی نداره، چاقو دست تو، تو ببر ولی بردارت اول انتخاب کنه"، You cut, he chooses

بعد اون، هیچ وقت سر کیک دعوا نشد!

این یکی از مثال های معروف game theory و mechanism design هست.


بحث قیمت گذاریه نرخ خوراک در مجلس مطرحه، شاید بد نباشه یکم بحث کنیم

دولت به پتروشیمی ها خوارک میده و اون ها محصولشون رو صادر می کنند

دولت معمولا نرخ خوراک رو با سقف ریالی میبنده ولی قیمت فروششون سقف نداره، اما با دلار نیما محاسبه میشه

همیشه این بحث مطرحه، که پتروشیمی ها بعد از کمی اختلاف بین دلار نیما و آزاد، علاقه و انگیزه ای برای عرضه ارز به شکل نیمایی ندارند.

خوب چطور میشه به این مساله نگاه کرد؟ بحث راجع به چیه؟ انگیزه ها

اگه دولت در ابتدای سال، بیاد و سقف ریالی تعیین کنه برای خوراک، آیا پتروشیمی ها، که شاید بیش از 70% صادرات غیر نفتی مال اون هاست، انگیزه برای عرضه ارز در سامانه نیما دارند؟

آیا انگیزه دارند که دلارشون رو نگه دارند، یا دلارشون رو عرضه کنند؟ آیا دوست دارن، نرخ دلار گرون شه یا ارزون؟

این رو برای مثال میگم، حتما بهترین مکانیزم نیست، اما

اگه دولت بگه:"پتروشيمی ها، هیچ چی دستوری نیست، دلتون خواست عرضه کنید، خواست نکنید، من خوراک میدم بهتون، علی الحساب، التماس هم نمی کنم، منتها آخر سال من تصمیم میگیرم که دلار خوراک رو باهاتون نیمایی تعیین کنم یا آزاد!"

این البته یک نمونه

به این فکر کنید که در اقتصاد، چقدر چاقو رو دادیم به کسی که کیک رو میبره، ضمنا اول خودش هم انتخاب میکنه!

ارادت

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب

همونطور که جمله “همه چیز خود را به بورس بسپارید!” غلط بود، جمله “همه چیز خود را به بورس کالا بسپارید!” هم غلطه!

دقت کنند دوستان، مشکل چیه؟ تورم، مشکل هیچ چیزه دیگه ای نیست! مشکل تورمه

خوب، شما ظاهرا باهاش کاری ندارین، صرف نظر که اون همیشه با شما کار داره! ولی ولش کردین به امون خدا، تا خودش خشک شه بیوفته!

مردم، بازی رو دیدن و یاد گرفتند، پول داره روز به روز بی ارزش تر میشه و راه حلی هم مقام سیاست گذار براش نداره، نه برنامه ای، نه چشم اندازی!

خوب، حالا چیکار کنند که قدرت خرید حفظ شه؟ چه پناهی برای سرمایه شون دارند؟ کجا ببرن سرمایه شون رو؟

هرچیزی که کالا باشه، فاسد نشه، مستهلک نشه و ویژگی هایی از این دست داشته باشه، حالا اگه نقد شونده هم باشه که عالیه! از تیر رس دولت هم دور باشه ترجیحا!

- مسکن

- خودرو

- دلار

- سکه

- تیرآهن، شمش فولاد آلومینیوم، روی، سرب، کاتد مس……..


خوب، این زمین بازی رو شمای سیاست گذار تدوین کردی، بازیکنان تو زمین تو دارند بازی می کنند.

حالا، اگه سکه رفت بورس کالا، دلار رفت، خودرو رفت، مسکن رفت! بعدم یه عده شعار دادن “قیمت گذاری دستوری کاره بدیه!”

نتیجه این بازی چیه؟ تعادل نش کجاست؟!

فهم ما از مشکل این بود که بازار وجود نداشت؟! باید میومد بورس کالا؟ قیمت گذاری میشد؟ اینجا همه چی رهاست؟!

اونوقت هزینه مبادله در بورس کالا کم شد؟ به دست مصرف کننده رسید یا دلال؟

به همین دلیل میگم، فارغ از تلاش گروه های ذینفع، شما باید ریشه ای و سیستمی مشکلات رو ببینید، اگه نه مگه میشه با معلول مبارزه کرد و انتظار علاج داشت؟

مریض تب داره؟ بله ولی تب دلالت بر عامل دیگه ایه، مثلا عفونت. تب نشانه یا معلول عفونته!

اگه مریض با استامینافن و تب بر خوب شد، تبِ جامعه (تورم) هم با این ابتکارات محیرالعقول خوب میشه!

ورود خودرو به بورس کالا، انتشار اوراق تبعی، انتشار سهام یار، انتشار اوراق سلف سکه، احتمالا انتشار اوراق سلف دلار،……

داستانه همون سالن سینماست، بوی دود و آتیش، تماشاچیها مضطرب، حالا هی بگو چیزی نمیشه، هی بگو سالن مجهز به اطفا حریقه، هی بگو بیمه تون می کنم!

خوب کی تو رو بیمه میکنه؟!!!!

میگن حمایت از تولید داخل، بعد تعرفه میبندن رو خودرو وارداتی، بعد میگن قطعات با تعرفه کمتری بیاد اینجا اسمبل و مونتاژ شه، بعد میارن بورس کالا، بعد رقابت میشه در ۴۰+%، بعد هوراا میکشن!

یکی سوال کنه از خودش، چرا باید انقدر هزینه مبادله بالا بره؟

چیزی که تهوع آوره دفاع از این وضعیت کثافته به اسم اقتصاد بازار! Market Economy

یعنی شدیم کاتولیک تر از پاپ!

قوه عاقله ای هست یا کامل تعطیله؟

آن خانه لطیف است نشان هاش بگفتید………..…….از خواجه آن خانه نشانی بنمایید!

یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید؟………………… یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید؟

ارادت

[گنجشک]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

سلام و عرض ادب

در اقتصادی که پول نیست، تورمی وجود نداره

وقتی معامله در لحظه باشه پول نیست اما به محض اینکه قسمتی از معامله الان انجام بشه و قسمتیش در بعد بحث اعتبار (قرارداد یا پول) وارد میشه

تورم چیه ؟ تورم تغییر شرایط بازار هست
شخص اول که روز اول 2 سیب وارد کرده بود (بیش از نیاز خودش ) شرایط بازار را طوری شده که عرضه بالا رفت و هزینه های نگهداری یا دور ریختن سیب حتی باعث شد قیمت سیب منفی بشه
و شرایط در روز دوم که که فقط یک سیب وجود داشت و 2 تقاضا باعث تورم بینهایت شد

یک مثال کمدی!
دوتا برادر دو قلو بودن تازه دیپلم گرفته بودن قل بزرگتره به قل کوچیکتر میگه من می خوام خونه بسازم بیا کمکم کارگری من خونه ام را بسازم بعد هم مال تو رو با هم میسازیم ( در یک لحظه معامله انجام نمیشه یک ترم زمان دخیل میشه ) خلاصه میسازن و میان خونه قل کوچیکتره را هم بسازن دوتایی که نتایج کنکور میاد قل بزرگتر پزشکی قبول شده و همه دیگه آقای دکتر صداش میزنن ! آقای دکتر رو میکنه به قل کوچیکتر میگه مزد دکتر با مزد دیپلمه متفاوته و شرایط تغییر کرده و تورم و ... !!!

واقعیت هم هست دیگه
الان شما یک دکتر را بیاری بگی برام بنایی کن نمیگه نمی کنم میگه صرف نداره برات من دکتر برای هر آجری که بخوام بذارم 10 میلیارد میگیرم داری بدی ؟

=============================================
مسئله دوم شیر بهاء!!!

پدری 18 سال با سختی و مشقت فراوان نون میده به بچه اش (بچه اش پسره ) این بچه یک ارزشی داره دیگه (بلحاظ مادی اقتصادی ) The cost of something is what you give up to get it
می خواد که بچه اش عصای دستش باشه دم دستش باشه و...
بچه پا میشه میره نیروهای مسلح مثلا ارتش
خونه خاله که نیست حداقل 10 سال اول خدمت میفرستنش مناطق محروم و لب مرز دیگه دم دست پدر نیست که عصای دست پدر باشه بعد هم میاد میگه می خوام زن بگیرم خرج ازدواج و نوه ها هم پای پدر بیچاره اس

آیا اون ارگانی که داره عصای دست پدر را میدزده و میگه فرزند بالای 18 سال آزاد هست کارش درسته یا دزدی مال غیر هست ؟ بهرحال این پدر برای بچه هزینه ها کرده و حداقل می خواد در آینده عصای دستش باشه دیگه سرمایه گذاری خودش بوده


===========================================
مسئله سوم

هیچ مشکلی بدون سرمایه گذار خارجی حل نمیشه! (فکر می کردم روی این موضوع اتفاق نظر وجود داره اما...)

یک پدر و پسری هستن که مشکل اقتصادی دارن نه پدره میره از خارج از خونه پول بیاره نه پسره
بعد میگن یکی از راه های کسب ثروت قمار هست و میگه بیا با هم سر 1 میلیارد دلار قمار کنیم بالاخره یکیمون برنده میشه دیگه ! از فلاکت در میایم

قمار می کنن یکیشون میبازه بدهیش میشه منفی یک میلیارد و اون یکی صاحب یک میلیارد دلار میشه !!!!/:.yead.:/


باید یک fresh money باشه تا سرشو ببرن و جیبشو بزنن یا نه

یک عده بازنده و ورشکسته دور هم جمع بشن قمار بزنن که ....

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

سلام و عرض ادب



وقتی معامله در لحظه باشه پول نیست اما به محض اینکه قسمتی از معامله الان انجام بشه و قسمتیش در بعد بحث اعتبار (قرارداد یا پول) وارد میشه

تورم چیه ؟ تورم تغییر شرایط بازار هست
شخص اول که روز اول 2 سیب وارد کرده بود (بیش از نیاز خودش ) شرایط بازار را طوری شده که عرضه بالا رفت و هزینه های نگهداری یا دور ریختن سیب حتی باعث شد قیمت سیب منفی بشه
و شرایط در روز دوم که که فقط یک سیب وجود داشت و 2 تقاضا باعث تورم بینهایت شد

یک مثال کمدی!
دوتا برادر دو قلو بودن تازه دیپلم گرفته بودن قل بزرگتره به قل کوچیکتر میگه من می خوام خونه بسازم بیا کمکم کارگری من خونه ام را بسازم بعد هم مال تو رو با هم میسازیم ( در یک لحظه معامله انجام نمیشه یک ترم زمان دخیل میشه ) خلاصه میسازن و میان خونه قل کوچیکتره را هم بسازن دوتایی که نتایج کنکور میاد قل بزرگتر پزشکی قبول شده و همه دیگه آقای دکتر صداش میزنن ! آقای دکتر رو میکنه به قل کوچیکتر میگه مزد دکتر با مزد دیپلمه متفاوته و شرایط تغییر کرده و تورم و ... !!!

واقعیت هم هست دیگه
الان شما یک دکتر را بیاری بگی برام بنایی کن نمیگه نمی کنم میگه صرف نداره برات من دکتر برای هر آجری که بخوام بذارم 10 میلیارد میگیرم داری بدی ؟

=============================================
مسئله دوم شیر بهاء!!!

پدری 18 سال با سختی و مشقت فراوان نون میده به بچه اش (بچه اش پسره ) این بچه یک ارزشی داره دیگه (بلحاظ مادی اقتصادی ) The cost of something is what you give up to get it
می خواد که بچه اش عصای دستش باشه دم دستش باشه و...
بچه پا میشه میره نیروهای مسلح مثلا ارتش
خونه خاله که نیست حداقل 10 سال اول خدمت میفرستنش مناطق محروم و لب مرز دیگه دم دست پدر نیست که عصای دست پدر باشه بعد هم میاد میگه می خوام زن بگیرم خرج ازدواج و نوه ها هم پای پدر بیچاره اس

آیا اون ارگانی که داره عصای دست پدر را میدزده و میگه فرزند بالای 18 سال آزاد هست کارش درسته یا دزدی مال غیر هست ؟ بهرحال این پدر برای بچه هزینه ها کرده و حداقل می خواد در آینده عصای دستش باشه دیگه سرمایه گذاری خودش بوده


===========================================
مسئله سوم

هیچ مشکلی بدون سرمایه گذار خارجی حل نمیشه! (فکر می کردم روی این موضوع اتفاق نظر وجود داره اما...)

یک پدر و پسری هستن که مشکل اقتصادی دارن نه پدره میره از خارج از خونه پول بیاره نه پسره
بعد میگن یکی از راه های کسب ثروت قمار هست و میگه بیا با هم سر 1 میلیارد دلار قمار کنیم بالاخره یکیمون برنده میشه دیگه ! از فلاکت در میایم

قمار می کنن یکیشون میبازه بدهیش میشه منفی یک میلیارد و اون یکی صاحب یک میلیارد دلار میشه !!!!/:.yead.:/


باید یک fresh money باشه تا سرشو ببرن و جیبشو بزنن یا نه

یک عده بازنده و ورشکسته دور هم جمع بشن قمار بزنن که ....

عرض ادب

همچنان تصورتون از پول درست نیست. ببینید، جامعه ای رو تصور کنید، به شکل بدوی٫ که مثلا کلا چند کالای اساسی توش تولید میشه

در این جامعه افراد مبادله پایاپای میکنن، پولی هم وجود نداره، لذا تورم نیست! اما ممکنه تغییر قیمت های نسبی باشه(این بخش رو بفهمید تمامه)

در رابطه با بحث بدهی، هیچ نیازی اصلا به پول نیست!

سیب امروز، یک کالاست، ارزش امروزش رو داره، مثلا ۲ پرتقال، سیب فردا، یک کالای دیگه است، که میتونه ارزشش متفاوت باشه!

پول واسطه مبادله است، هویت نداره!

اساسا بعد از اینکه امکان مبادله ایجاد شد، انسان ها دریافتند که به جای تولید همه چیز، به عبارتی خودکفایی، میتونن رو اون چیزی که مزیت و بهره وری دارند، تمرکز کنند و چیزهای دیگه رو مبادله کنند. به تدریج این نگاه باعث تخصص گرایی و تنوع تولید شد.

در اقتصادی با تنوع محصول، کم کم امکان مبادله پایاپای از بین رفت و مشکل ساز یا به عبارتی بهتر هزینه زا شد.

پس رفتن سراغ اختراع پول، مثلا به شکل سنگ، فلز یا طلا…. و بعد بانک و این داستان ها

پول در جامعه مدرن یک الزام بود، یک ضرورت

اما برای فهم اقتصاد، تصور کنید که پول وجود نداره، چرا؟ چون پول پیچیدگی میاره

ارادت

[گنجشک]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب

همچنان تصورتون از پول درست نیست. ببینید، جامعه ای رو تصور کنید، به شکل بدوی٫ که مثلا کلا چند کالای اساسی توش تولید میشه

در این جامعه افراد مبادله پایاپای میکنن، پولی هم وجود نداره، لذا تورم نیست! اما ممکنه تغییر قیمت های نسبی باشه(این بخش رو بفهمید تمامه)

در رابطه با بحث بدهی، هیچ نیازی اصلا به پول نیست!

سیب امروز، یک کالاست، ارزش امروزش رو داره، مثلا ۲ پرتقال، سیب فردا، یک کالای دیگه است، که میتونه ارزشش متفاوت باشه!

پول واسطه مبادله است، هویت نداره!

اساسا بعد از اینکه امکان مبادله ایجاد شد، انسان ها دریافتند که به جای تولید همه چیز، به عبارتی خودکفایی، میتونن رو اون چیزی که مزیت و بهره وری دارند، تمرکز کنند و چیزهای دیگه رو مبادله کنند. به تدریج این نگاه باعث تخصص گرایی و تنوع تولید شد.

در اقتصادی با تنوع محصول، کم کم امکان مبادله پایاپای از بین رفت و مشکل ساز یا به عبارتی بهتر هزینه زا شد.

پس رفتن سراغ اختراع پول، مثلا به شکل سنگ، فلز یا طلا…. و بعد بانک و این داستان ها

پول در جامعه مدرن یک الزام بود، یک ضرورت

اما برای فهم اقتصاد، تصور کنید که پول وجود نداره، چرا؟ چون پول پیچیدگی میاره

ارادت

درود جناب آزاد

Inflation
تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته میشود.[۱] تورم، روند افزاینده و نامنظم افزایش قیمتها در اقتصاد است.

در این جامعه افراد مبادله پایاپای میکنن، پولی هم وجود نداره، لذا تورم نیست! اما ممکنه تغییر قیمت های نسبی باشه(این بخش رو بفهمید تمامه)

به همین تغییر قیمت و ارزش تورم میگن دیگه
در اون لحظه که مبادله داره انجام میشه تک فریم مبادله تورم وجود نداره
اما همین که بازه زمانی وجود داشته باشه که تغییر شرایط باعث تغییر قیمت (نرخ یا ارزش ) میشه یعنی تورم
شیب نمودار تابع قیمت-زمان را تورم میگن

در رابطه با بحث بدهی، هیچ نیازی اصلا به پول نیست!

پول یا قرارداد یا اعتبار وقتی ترم زمان وجود داره به وجود میاد (خود به خود به وجود میاد ! ولو نه تو جیب شما باشه نه من ! تو ذهن من و شما یک Credit به وجود میاد یک افتتاح حساب صورت میگیره داخل ذهنمون حتی اگر تا حالا اسم کلمه پول را هم نشنیده باشیم)

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب

جامعه ای رو تصور کنید که فقط سیب و پرتقال هست

من سیب میکارم شما پرتقال

امسال من ۱۰ تا سیب تولید کردم شما هم ۱۰ پرتقال، احتمالا قیمت یک سیب معادل با یک پرتقاله

ساله بعد آفت میزنه به باغ من و من فقط ۲ سیب تولید میکنم، احتمالا قیمت سیب میشه ۵ پرتقال!

محاسبه تورم: ۲ تا سیب داریم که قیمتش شده ۵ پرتقال، ۱۰ پرتقال هم شما تولید کردین، پس اگه واحد شمارنده پرتقال باشه، انگار که امسال ۲۰ پرتقال داشتیم، سال قبل هم ۲۰ پرتقال! تورم میشه صفر!

قیمت سیب ۵ برابر شد ولی قیمت پرتقال یک پنجم!

قیمت نسبی تغییر کرد ولی تورم اصلا!

پول از اون جهت که واسطه مبادله است. هیچ ربطی به زمان نداره! ولی از اون جهت که باید ذخیره کننده ارزش باشه، بحث زمان میاد وسط!

ارادت

[گنجشک]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب

جامعه ای رو تصور کنید که فقط سیب و پرتقال هست

من سیب میکارم شما پرتقال

امسال من ۱۰ تا سیب تولید کردم شما هم ۱۰ پرتقال، احتمالا قیمت یک سیب معادل با یک پرتقاله

ساله بعد آفت میزنه به باغ من و من فقط ۲ سیب تولید میکنم، احتمالا قیمت سیب میشه ۵ پرتقال!

محاسبه تورم: ۲ تا سیب داریم که قیمتش شده ۵ پرتقال، ۱۰ پرتقال هم شما تولید کردین، پس اگه واحد شمارنده پرتقال باشه، انگار که امسال ۲۰ پرتقال داشتیم، سال قبل هم ۲۰ پرتقال! تورم میشه صفر!

قیمت سیب ۵ برابر شد ولی قیمت پرتقال یک پنجم!

قیمت نسبی تغییر کرد ولی تورم اصلا!

پول از اون جهت که واسطه مبادله است. هیچ ربطی به زمان نداره! ولی از اون جهت که باید ذخیره کننده ارزش باشه، بحث زمان میاد وسط!

ارادت

چرا انگار امسال 20 پرتغال داشتیم ؟
شرایط به وجود اومده باعث شده که 500 درصد تورم رو سیب داشته باشیم

شما تورم را سبدی حساب کردین ؟ که یک طرف 500 درصد تورم مثبت یک طرف 80 درصد کاهش ؟

ولی اگر واحد شمارنده پرتغال باشه همون 500 درصد تورم را داریم


تورم چیه ؟ تورم تغییر شرایط بازار هست
شیب نمودار قیمت-زمان را تورم میگن

تعریف شما از تورم چیه ؟

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

چرا انگار امسال 20 پرتغال داشتیم ؟
شرایط به وجود اومده باعث شده که 500 درصد تورم رو سیب داشته باشیم

شما تورم را سبدی حساب کردین ؟ که یک طرف 500 درصد تورم مثبت یک طرف 80 درصد کاهش ؟

ولی اگر واحد شمارنده پرتغال باشه همون 500 درصد تورم را داریم


تورم چیه ؟ تورم تغییر شرایط بازار هست
شیب نمودار قیمت-زمان را تورم میگن

تعریف شما از تورم چیه ؟

عرض ادب

قیمت نسبی سیب تغییر کرد ولی تورم نداشتیم! برای کسی که سیب فقط میخورد، فاجعه رخ داده، منتها کسی که فقط پرتقال میخورد جشن گرفته!

تورم به اشکال مختلف تعریف میشه، مثلا CPI, یا شاخص قیمت مصرف کننده، Consumer Price Index

میگه یک خانوار سبد مصرفش چی بود پارسال؟ خوب آهان ۲ کیلو کوشت، یک کیلو مرغ، دارو….

حالا اون سبد چقدر متورم شده؟

به اشکال دیگه هم تعریف میشه، PPI, GDP deflator,…

نکته اینجاست، “ارزش مطلق نیست! بلکه نسبیه!”

ارزش بورس سال ۹۹ در پیکش حدودا معادله ۳ برابر کل ارزش بازار پول بود، امسال تقریبا معادل هم شدن

چرا قیمت های نسبی تغییر میکنه؟ به چه عواملی ربط داره؟

تورم میشه افزایش سطح عمومی قیمت ها، یعنی هم سیب گرون شد، هم پرتقال! چطور ممکنه؟! وقتی پول میاد وسط

ارادت

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرص ادب

چرا مردم دلار می خرند؟

1- چون تورم 50% است و نزخ بهره 20%

2-چون چشم اندازی برای بهبود تجارت مون و توافق اتمی متصور نیست

3-چون قیمت حامل های انرژی ثابت است ولی از پالایشگاه ها به قیمت جهانی خریداری می شود!

4-چون قرار است قیمت خوراک پتروشیمی ها در 1402 کاهش یابد!

5-چون دولت در عین کسری منابع، مالیات تولید را کم می کند و حقوق را افزایش می دهد

خوب، این ها تقریبا مهمترین عوامله، اگه فکری براش نکنی، چیکار میکنی؟

انتشار اوراق ارزی

(گوشه ذهنمون باشه، چرا دیگر نقاط دنیا از این اختراعات ندارند؟)

خوب، بانک مرکزی میگه، نگرانید؟ خیالی نیست ارز میفروشم بهتون! (کاری ندارم که سرمایه اجتماعی نداره که با استقبال عمومی روبرو شه! اینکه سقف فروش برای هر کارت ملی هم 4 هزار دلاره، میزارم کنار فعلا!، حتی به این هم فعلا کاری ندارم که به جای مدیریت تقاضا، رفتی به سمت دامن زدن به تقاضا!)

خوب شما مثلا به من دلار میفروشین 30 هزار تومن، بعد من سه ماه دیگه بهتون میفروشم 33 هزار تومن!

خوب این 3 هزار تومان رو از کجات میدی؟ ضرر کردی دیگه؟ اما بانک مرکزی که نمیتونه ضرر کنه باید چاپ کنی!

به ازا هر دلار باید 3 هزار تومن پول پر قدرت چاپ کنی! یعنی مثلا 10% در 3 ماه بازدهی! به عبارتی بیش از 40% سالیانه! (البته چون پایه پولی رو زیاد می کنه، اثرش 8 برابره! یعنی مثلا 80% تورم صرفا از این محل!)

صبر کن ببینم، این نزدیک تورم نیست؟!

عاقل! دانشمند خوب چرا نرخ بهره رو زیاد نکردی؟! نه حالا 40% ! مثلا 25%! یا 28%!

اینکه ما تاوان میدیم یه این خاطره که چندباره دنبال اختراع چرخی هستیم، که حداقل 40 سال پیش اختراع شده!

اما سعی و خطا فقط ته مونده سرمایه اجتماعی رو کم می کنه! تورم رو هم بالاتر میبره!

کاش عقلی بود.....

ارادت

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرص ادب

چرا مردم دلار می خرند؟

1- چون تورم 50% است و نزخ بهره 20%

2-چون چشم اندازی برای بهبود تجارت مون و توافق اتمی متصور نیست

3-چون قیمت حامل های انرژی ثابت است ولی از پالایشگاه ها به قیمت جهانی خریداری می شود!

4-چون قرار است قیمت خوراک پتروشیمی ها در 1402 کاهش یابد!

5-چون دولت در عین کسری منابع، مالیات تولید را کم می کند و حقوق را افزایش می دهد

خوب، این ها تقریبا مهمترین عوامله، اگه فکری براش نکنی، چیکار میکنی؟

انتشار اوراق ارزی

(گوشه ذهنمون باشه، چرا دیگر نقاط دنیا از این اختراعات ندارند؟)

خوب، بانک مرکزی میگه، نگرانید؟ خیالی نیست ارز میفروشم بهتون! (کاری ندارم که سرمایه اجتماعی نداره که با استقبال عمومی روبرو شه! اینکه سقف فروش برای هر کارت ملی هم 4 هزار دلاره، میزارم کنار فعلا!، حتی به این هم فعلا کاری ندارم که به جای مدیریت تقاضا، رفتی به سمت دامن زدن به تقاضا!)

خوب شما مثلا به من دلار میفروشین 30 هزار تومن، بعد من سه ماه دیگه بهتون میفروشم 33 هزار تومن!

خوب این 3 هزار تومان رو از کجات میدی؟ ضرر کردی دیگه؟ اما بانک مرکزی که نمیتونه ضرر کنه باید چاپ کنی!

به ازا هر دلار باید 3 هزار تومن پول پر قدرت چاپ کنی! یعنی مثلا 10% در 3 ماه بازدهی! به عبارتی بیش از 40% سالیانه! (البته چون پایه پولی رو زیاد می کنه، اثرش 8 برابره! یعنی مثلا 80% تورم صرفا از این محل!)

صبر کن ببینم، این نزدیک تورم نیست؟!

عاقل! دانشمند خوب چرا نرخ بهره رو زیاد نکردی؟! نه حالا 40% ! مثلا 25%! یا 28%!

اینکه ما تاوان میدیم یه این خاطره که چندباره دنبال اختراع چرخی هستیم، که حداقل 40 سال پیش اختراع شده!

اما سعی و خطا فقط ته مونده سرمایه اجتماعی رو کم می کنه! تورم رو هم بالاتر میبره!

کاش عقلی بود.....

ارادت

البته یه نکته مهم در بحث من مغفول بود!

این اوراق رو بانک مرکزی منتشر میکنه! پس وقتی اوراق چاپ کنه، پول پر قدرت هم جمع می کنه!

لذا، نقدینگی در صورت توفیق طرح، کاهش پیدا میکنه، در کوتاه مدت و نرخ بهره بالا میره!

لذا اگه اعتماد بشه، تقاضا برای دلار فیزیکی کم میشه و لذا نرخ دلار میتونه پایین بیاد در کوتاه مدت!

پس عملا انگار که نرخ بهره رو برده بالا !

بنابراین در صورتی که با اقبال عمومی روبرو شه، که یکم شاید سخت به نظر بیاد، میتونه موثر باشه.

ولی یک پیش شرط هم داره! اون هم اینکه بانک مرکزی بلوف نزده باشه! مثلا اگه یک میلیون ثبت نام کردن، یعنی ۴ میلیارد دلار اسکناس میدین! بعید به ذهن میرسه

از طرفی اکه ۴ میلیارد دلار جمع کنه، پایه پولی حدودا ۲۰% کم میشه و نرخ بهره حتما جهش میکنه!

لذا روی زمین تقریبا محال به نظر میرسه که این ایده کار کنه! حتی در کوتاه مدت!

اما در بلند مدت، اگه همچنان بودجه عمومی و انرژی ناترازی باشه، حتما فشار رو به بالا روی دلار هست، مخصوصا در صورت تداوم شلوغی های داخلی و تنش های خارجی

ارادت

[azad.60]

پاسخ : تاثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر بازار سرمایه

عرض ادب

چرا حکمرانی بدون علم اقتصاد یا مدیریت به مشکل میخوره؟ چون راه حل های غیر علمی منجر به حل مساله نمیشه

در رابطه با مسکن

چرا قیمت مسکن با وجود کاهش محسوس قدرت خرید مردم رشد کرده و میکنه؟

تو مدرسه کمتر یادمون دادن فکر کنیم ولی فکر کردن لذت بخشه

خوب، جواب میتونه این باشه که تقاضا بیش از عرضه است، خوب چرا آخه اینطوره؟

ما تقریبا ۲۵ میلیون خونه داریم و ۲۵ میلیون خانوار

چرا تقاضا بیش از عرضه است؟ داستان چیه ؟ حبابه ؟

جواب کلیشه ای: “هر ساله باید بک میلیون مسکن تولید بشه و تو این سال ها نشده و کسری جدی داریم”

خوب پس راه حل اینه که عرضه بیشتر شه، پس ۴ میلیون خونه میسازیم!

بارها اینجا و در فروم قبلی سوال کردم، “چرا ۸۵ میلیون ایرانی به این نتیجه نرسیدن که کسری داریم ولی دولت فهمیده؟”

در رابطه با خودرو

چرا قیمت خودرو، چه داخلی و چه خارجی انقدر گرونه؟ چرا برای عرضه سراغ قرعه کشی میریم؟

جواب کلیشه ای: تولید خودرو کم شده و عرضه جوابگوی تقاضا نیست

البته گفته میشه تقریبا ۲۰ میلیون خودرو داریم و ۲۵ میلیون خانوار

در عرضه های فلزات، سیمان و محصولات پتروشیمی در بورس کالا

چرا همیشه تقاضا بیش از عرضه است؟ چون تولید کمه؟!

۳۰ میلیون تن تولید فولاد داریم، نیاز داخل ۱۰ میلیون هست؟

شاید حدود ۸۰ میلیون تن تولید سیمان داریم، نصف این عدد نیازه داخله؟

چرا قیمت این کالا ها خیلی از اوقات در بورس کالا بیش از قیمت های جهانیه، حتی با دلار آزاد!

راه حل هم لابد اینه که فولاد مبارکه تعهد کرده بیشتر عرضه کنه! یا پتروشیمی تندگویان پت بیشتری عرضه کنه!


ببینید، خوب چرا همه جا مشاهده میشه تقاضا بیش از عرضه است؟

آیا جمعیت ما جهش خاصی کرده؟ تولید افت محسوسی و خاصی کرده؟



همونطور که قبلا گفتم فهم غلط حتما ما رو جواب غلط میرسونه!

۳ نوع تقاضا تعریف میشه عموما: مصرفی/ احتیاطی/ سفته بازی

اگه تقاضا صرفا مصرفی بود، احتمالا راه حل های بالا غلط نبود!

ولی تقاضا زمانی که نرخ بهره حقیقی به شکل معناداری منفیه محدود به مصرف نیست!

یعنی شاید در بخش مسکن عمده تقاضا احتیاطی و سفته بازی باشه تا مصرفی!

خوب، وقتی تقاضا یه دفعه مثلا ۳ برابر میشه ولی تولید و عرضه نمیتونه پاسخ بده، آیا افزایش قیمت مسکن، حبابه؟ یا افزایش قیمت خودرو؟….

استخری که کفِش سوراخ باشه رو، آب بیشتری میریزین تا سطح آب تغییر نکنه؟

اول ای جان دفع شرّ موش کن…… وانگهان در جمع گندم کوش کن!

مولانا نمیدونم ۸۰۰ سال پیش داره میگه! باباجون قبل پُر کردن انبار از گندم، اول موش های انبار رو دفع کن

گرنه موشی دزد در انبار ماست……گندم اعمال چل ساله کجاست!

خوب اگه میگی انبارت موش نداره، پس کوش گندم هایی که چهل سال جمع کردی؟ کوش خونه هایی که عرضه کردی؟ کجاست خودروهای تولیدیت؟ کوش دلارهایی که ریختی تو بازار؟!

الان هم در قضیه دلار

چرا دلار رشد میکنه؟ مگه نمیدونی! نه والا! عرضه بیش از تقاضاست! عجب

راه حل چیه؟ عرضه بیشتر ارز در بازار و اوراق ارزی!

بزرگوار، مردم عادی برای تجارت و مصرف دلار میخوان؟ نه! معلومه که نه، برای حفظ قدرت خریدشون بهشون دلار میدم! برای اینکه نگران نوسانات دلارند

مگه برای حفظ قدرت خرید به مردم دلار میدن؟ چین میده یا روسیه؟! یا اروپا!

باید تورم رو مهار کنی! میتونی؟ خوب بسم ا…

نمیتونی، خوب وقتی نمیتونی برو شاید یه بدبختی تونست!


قطعا مهار تورم تو شرایط امروز کار به شدت سخت و پیچیده ایه! هرکی بگه آسونه درکش از ماجرا سطحیه!

باید تصمیمات سخت گرفت! باید در سیاست خارجه و مراوده با همسایگان بازنگری کرد! باید جلوی هزار مافیا ایستاد! در صورت لزوم باید نرخ بهره رو بالا برد، حتی اگه همه اهالی بورس اعتراض کنند! باید دولت رو کوچیک کرد! معافیت های مالیاتی رو تجدید نظر کرد! باید پاسخگو بود و شفاف در رابطه با هزینه کرد! باید فحش و نارضایتی شنید و موند و اصلاح کرد اون هم با این سطح از سرمایه اجتماعی….. باید نشون داد منطق حاکم بر حکمرانی، عقلانیته

حقیقتا سخته و دور از ذهن…

ارادت