مشاعره

[آمن خادمی]

عجب پاتوقی شده اینجا... یاد شبهای شاهنامه خوانی بخیر.
به یاد مظلومیت سیاوش:

دریغ آن گو نامبرده سوار
که چون او نبیند دگر روزگار

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

[تازه کار]

امشب با اجازه دوستان (تا آنجا که حافظه یاری کند) از داستان سیاوش خواهم گفت:

تو گفتی نه شب بود پیدا نه روز
نهان گشت خورشید گیتی فروز

[مصطفی مصری پور]

امشب با اجازه دوستان (تا آنجا که حافظه یاری کند) از داستان سیاوش خواهم گفت:

تو گفتی نه شب بود پیدا نه روز
نهان گشت خورشید گیتی فروز

ز من نگارم حبیبم خبر ندارد

حال زارم حبیبم نظر ندارد

[ناهید]

امشب با اجازه دوستان (تا آنجا که حافظه یاری کند) از داستان سیاوش خواهم گفت:

تو گفتی نه شب بود پیدا نه روز
نهان گشت خورشید گیتی فروز

زلف او برده قرار از خاطر من یادگاری
من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری

[ناهید]

ز من نگارم حبیبم خبر ندارد

حال زارم حبیبم نظر ندارد

در کوی عشق شوکت شاهی نمی خرند
اقرار بندگی کن و اظهار چاکری

[آمن خادمی]

در کوی عشق شوکت شاهی نمی خرند
اقرار بندگی کن و اظهار چاکری

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

[آمن خادمی]

زلف او برده قرار از خاطر من یادگاری
من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری

یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست

هیچ کس از آفتاب خط و گواهان نخواست

[mohammad.]

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

اگر كوه آتش بوَد بسپرم
ازین تنگ خوارست اگر بگذرم

[ناهید]

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی >:d<

[آمن خادمی]

الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی >:d<

یا ربا این لطفها را از لبش پاینده دار
او همه لطف ست جمله یا ربش پاینده دار...:D:x

[ناهید]

یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست

هیچ کس از آفتاب خط و گواهان نخواست

توبه کردم که دگر می نخورم در همه عمر
بجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر

[آمن خادمی]

توبه کردم که دگر می نخورم در همه عمر
بجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر

رفتم آن جا مست و گفتم ای نگار
چون مرا دیوانه کردی گوش دار

[mohammad.]

قرار شد از داستان سیاوش باشه .... دارید بیراهه میرید , گفته باشم ;)

[آمن خادمی]

قرار شد از داستان سیاوش باشه .... دارید بیراهه میرید , گفته باشم ;)

داستان سیاوش...:d
حالا ما از حافظ می نویسم شما هم از سیاوش بگید :d

[mohammad.]

رفتم آن جا مست و گفتم ای نگار
چون مرا دیوانه کردی گوش دار

رخ شاه كاووس پر شرم دید
سخن گفتنش با پسر نرم دید